#عماد_خراسانی در اول فروردین سال ۱۳۰۰ در مشهد به دنیا آمد. او از دوازده سالگی به سرودن شعر پرداخت . دیوان اشعار وی چندین بار چاپ شده است . مجموعه ای از اشعارش نیز با عنوان ورقی چند از دیوان عماد خراسانی با مقدمه مهدی اخوان ثالث منتشر شده است .
عماد خراسانی یکی از مشهورترین غزلسرایان معاصر است که بسیاری از غزلهای او در حافظه دوستداران شعر کلاسیک معاصر نقش بسته است . عماد خراسانی شاعر عاشقانه هاست ، عشق در شعر او کیفیتی خاص و عمری پایدار دارد .از این روست که وقتی از عشق سخن میگوید از ژرفای روح و جان خویش بانگ بر می آورد عماد در اکثر قالبهای کلاسیک شعر فارسی اشعار زیبا و ارزشمندی آفریده است . غزلهای ناب و قطعات و مسمط های ترکیبی و مثنوی های زیبا ، مجموعه اشعار او را کامل می کنند ...
عماد به شعر #ایرج_میرزا و ساده گویی و صداقت وی علاقه و توجهی بارز نشان داده است . وی زبانی روان ، گویا ، گیرا ، زنده و پر احساس دارد که در عین حال فصیح و شیواست...
#مهدی_اخوان_ثالث در مقدمه ورقی چند از دیوان عماد میگوید :
« سخن عماد اغلب فصیح و بلیغ و بلند است و اگر فتوری در کلامش دیده می شود از آن جهت است که او بعد از سرودن و فرود آمدن از حال سرایش و تغنی در موالید طبع خود کمتر نجدید نظر و آرایش روا می دارد ...
اشعار عماد اشعاری هستند که از درون جان وی می تراود و زبان دل اوست و نافذ در دل و جان همگان .
وی عاقبت در صبح روز #شنبه_۲۸ بهمن_۱۳۸۲ در تهران در سن ۸۲ سالگی درگذشت..
💬 پرویز خائفی از غزلسرایان معاصر، عماد خراسانی را یکی از معتبرترین چهرههای غزل معاصر دانسته و میگوید:
در دورهای که غزل در ادبیات ما شرایط خاصی داشت و به سکون و سرگردانی رسیده بود، «#محمدحسین_شهریار»، «#حسن_رهی_معیری» و «#عماد_خراسانی» هر یک با زبان و بیان خاص خود در پی غزل اصیل و سنتی رفتند. در ضمن اینکه عماد با حفظ ساختار و استحکام شعر کهن، حالاتی را ارائه میدهد که قابل توجهاست و درد جامعه امروز را میشناسد. نکتهٔ مهم در غزل عماد، تجلی دردها، ناراحتیها و سرخوردگیهایی است که او در زندگی خود با آنها رو بهرو بودهاست. او اصالت غزل را حفظ میکرد و هیچوقت از روی تفنّن غزل نگفت، بلکه مفهوم غزل یعنی عشق و دوست داشتن را شناخته و به کار میبرد. خائفی کار عماد را بالاتر از شهریار میداند و میگوید: شهریار تراش خاص زبان فارسی را گاهی اوقات رعایت نمیکرد، ولی زبان عماد شفاف و تراش داده شدهاست
حسین منزوی غزل عماد را غزلی بینابین دانسته و میگوید:
غزل عماد ضمن اینکه به ارزشهای کلاسیک پایبند است، از برخی فضاها و اصول های تازه هم خالی نیست. غزل عماد عاشقانه است و کمتر از مضامین فلسفی و اجتماعی استفاده میکند. منزوی معتقد است: غزل عماد، غزل و تغزل و حدیث نفس است. البته طبیعی است که در سن و سال پیری مانند همه به شکایت از دنیا و مسائل آن بپردازد، اما غزل او مانند غزل سایه و یا منوچهر نیستانی نیست که علاوه بر طرح مضامین شخصی و عاطفی، به مشکلات اجتماعی و مسائل زمانه نیز بپردازد..
فرج سرکوهی معتقد است:
«شعرهای عماد در قوالب کلاسیک قدمائی است و عماد به مباحث نظری مطرح در ایران در زمینه زبان، ساختار و فرم شعر بیاعتنا بود اما ماندگاری شعر او دیوان او را به کتاب درسی شاعران تازه نفس نوجو و نوگرا ـ از «نیمائی و پسانیمائی» گرفته تا «مدرن و پسامدرن» ـ بدل میکند؛ چرا که ابعادی از راز ماندگاری و جاودانگی در زبان و فرهنگ، راز تاثیر، نفوذ و حیات ادبی را در دیوان او میتوان خواند.» سرکوهی میگوید: «در شعر عماد همان جوهری است که قدما اصطلاح «سهل و ممنتع» را در توصیف آن به کار برده و سعدی را نمونه متعالی آن میدانستند. در بهترین شعرهای عماد اثری از تصنع زبانی و فرمی و ساختاری نیست و عماد عاطفه، ذهنیت، تخییل، اندیشه و حسی را در شعر خود درونی کرده، در اجرا به شعر بر کشیده و با چنان قدرتی بیان میکند که مخاطب را به درون شعر میکشاند
عماد خراسانی یکی از مشهورترین غزلسرایان معاصر است که بسیاری از غزلهای او در حافظه دوستداران شعر کلاسیک معاصر نقش بسته است . عماد خراسانی شاعر عاشقانه هاست ، عشق در شعر او کیفیتی خاص و عمری پایدار دارد .از این روست که وقتی از عشق سخن میگوید از ژرفای روح و جان خویش بانگ بر می آورد عماد در اکثر قالبهای کلاسیک شعر فارسی اشعار زیبا و ارزشمندی آفریده است . غزلهای ناب و قطعات و مسمط های ترکیبی و مثنوی های زیبا ، مجموعه اشعار او را کامل می کنند ...
عماد به شعر #ایرج_میرزا و ساده گویی و صداقت وی علاقه و توجهی بارز نشان داده است . وی زبانی روان ، گویا ، گیرا ، زنده و پر احساس دارد که در عین حال فصیح و شیواست...
#مهدی_اخوان_ثالث در مقدمه ورقی چند از دیوان عماد میگوید :
« سخن عماد اغلب فصیح و بلیغ و بلند است و اگر فتوری در کلامش دیده می شود از آن جهت است که او بعد از سرودن و فرود آمدن از حال سرایش و تغنی در موالید طبع خود کمتر نجدید نظر و آرایش روا می دارد ...
اشعار عماد اشعاری هستند که از درون جان وی می تراود و زبان دل اوست و نافذ در دل و جان همگان .
وی عاقبت در صبح روز #شنبه_۲۸ بهمن_۱۳۸۲ در تهران در سن ۸۲ سالگی درگذشت..
💬 پرویز خائفی از غزلسرایان معاصر، عماد خراسانی را یکی از معتبرترین چهرههای غزل معاصر دانسته و میگوید:
در دورهای که غزل در ادبیات ما شرایط خاصی داشت و به سکون و سرگردانی رسیده بود، «#محمدحسین_شهریار»، «#حسن_رهی_معیری» و «#عماد_خراسانی» هر یک با زبان و بیان خاص خود در پی غزل اصیل و سنتی رفتند. در ضمن اینکه عماد با حفظ ساختار و استحکام شعر کهن، حالاتی را ارائه میدهد که قابل توجهاست و درد جامعه امروز را میشناسد. نکتهٔ مهم در غزل عماد، تجلی دردها، ناراحتیها و سرخوردگیهایی است که او در زندگی خود با آنها رو بهرو بودهاست. او اصالت غزل را حفظ میکرد و هیچوقت از روی تفنّن غزل نگفت، بلکه مفهوم غزل یعنی عشق و دوست داشتن را شناخته و به کار میبرد. خائفی کار عماد را بالاتر از شهریار میداند و میگوید: شهریار تراش خاص زبان فارسی را گاهی اوقات رعایت نمیکرد، ولی زبان عماد شفاف و تراش داده شدهاست
حسین منزوی غزل عماد را غزلی بینابین دانسته و میگوید:
غزل عماد ضمن اینکه به ارزشهای کلاسیک پایبند است، از برخی فضاها و اصول های تازه هم خالی نیست. غزل عماد عاشقانه است و کمتر از مضامین فلسفی و اجتماعی استفاده میکند. منزوی معتقد است: غزل عماد، غزل و تغزل و حدیث نفس است. البته طبیعی است که در سن و سال پیری مانند همه به شکایت از دنیا و مسائل آن بپردازد، اما غزل او مانند غزل سایه و یا منوچهر نیستانی نیست که علاوه بر طرح مضامین شخصی و عاطفی، به مشکلات اجتماعی و مسائل زمانه نیز بپردازد..
فرج سرکوهی معتقد است:
«شعرهای عماد در قوالب کلاسیک قدمائی است و عماد به مباحث نظری مطرح در ایران در زمینه زبان، ساختار و فرم شعر بیاعتنا بود اما ماندگاری شعر او دیوان او را به کتاب درسی شاعران تازه نفس نوجو و نوگرا ـ از «نیمائی و پسانیمائی» گرفته تا «مدرن و پسامدرن» ـ بدل میکند؛ چرا که ابعادی از راز ماندگاری و جاودانگی در زبان و فرهنگ، راز تاثیر، نفوذ و حیات ادبی را در دیوان او میتوان خواند.» سرکوهی میگوید: «در شعر عماد همان جوهری است که قدما اصطلاح «سهل و ممنتع» را در توصیف آن به کار برده و سعدی را نمونه متعالی آن میدانستند. در بهترین شعرهای عماد اثری از تصنع زبانی و فرمی و ساختاری نیست و عماد عاطفه، ذهنیت، تخییل، اندیشه و حسی را در شعر خود درونی کرده، در اجرا به شعر بر کشیده و با چنان قدرتی بیان میکند که مخاطب را به درون شعر میکشاند