⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: می گویند که در تنها مصیبتی که از عالم بالا و از سوی خداوند متعال به امام حسین (ع) تسلیت گفته شد، مصیبت حضرت علی اصغر (ع) بود، آیا این مطلب صحیح است؟
✍️پاسخ: در ارتباط با نحوه شهادت فرزند شیر خوار امام حسین (عبد الله رضیع یا علی اصغر) چند نقل وجود دارد، از جمله:
◼️الف. ایشان خطاب به خواهرشان زینب (س) فرمودند که فرزند کوچکم را به من بده تا با او خداحافظی کنم. سپس او را گرفته و برای بوسیدنش خم شد که ناگاه حرمله با تیری او را هدف قرار داده و تیرش به گلوی آن شیرخوار اصابت کرده، او را به شهادت رساند. حضرت پس از مشاهده این ماجرا، پیکر این شهید کوچک را به خواهرش زینب داده و سپس دو دستان خود را پر از خون فرزندش کرده و آن را به سمت آسمان پاشیده و فرمود: چون در برابر چشمان خدا هستم، تحمل تمام این مشکلات برایم آسان است!
▪️امام باقر (ع) فرمودند که از خون پاشیده شده به طرف آسمان، قطره ای به زمین برنگشت.
شاید برخی صاحبان ذوق، برنگشتن خون این طفل شیرخوار را نشانه تسلیت پروردگار به امام حسین (ع) ارزیابی کرده باشند.
◼️ب. امام حسین(ع) متوجه شد که فرزند کوچکش از تشنگی بیتاب و گریان شده و به همین دلیل او را در مقابل سپاه دشمن بر فراز دستان خود گرفته و فرمود: ای مردم اگر به من رحم نمیکنید، دلتان برای این طفل بسوزد!
در این هنگام یکی از افراد سپاه دشمن، با تیری این کودک را هدف قرار داده و او را به شهادت رساند. امام با دیدن این صحنه، گریان شده و به پروردگار عرضه داشت: خدایا! تو خود بین ما و این گروه که با وعده یاری و کمک، ما را دعوت کرده و اکنون ما را میکشند، قضاوت کن!
▪️بعد از این سخنان، ندایی از غیب رسید که ای حسین! به فکر کودکت نباش که اکنون دایهای در بهشت در اختیار او بوده و به او شیر خواهد داد.
در صورت پذیرش چنین نقلی، این سخن غیبی را میتوان تسلیتی از جانب پروردگار به امام حسین(ع) دانست.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: می گویند که در تنها مصیبتی که از عالم بالا و از سوی خداوند متعال به امام حسین (ع) تسلیت گفته شد، مصیبت حضرت علی اصغر (ع) بود، آیا این مطلب صحیح است؟
✍️پاسخ: در ارتباط با نحوه شهادت فرزند شیر خوار امام حسین (عبد الله رضیع یا علی اصغر) چند نقل وجود دارد، از جمله:
◼️الف. ایشان خطاب به خواهرشان زینب (س) فرمودند که فرزند کوچکم را به من بده تا با او خداحافظی کنم. سپس او را گرفته و برای بوسیدنش خم شد که ناگاه حرمله با تیری او را هدف قرار داده و تیرش به گلوی آن شیرخوار اصابت کرده، او را به شهادت رساند. حضرت پس از مشاهده این ماجرا، پیکر این شهید کوچک را به خواهرش زینب داده و سپس دو دستان خود را پر از خون فرزندش کرده و آن را به سمت آسمان پاشیده و فرمود: چون در برابر چشمان خدا هستم، تحمل تمام این مشکلات برایم آسان است!
▪️امام باقر (ع) فرمودند که از خون پاشیده شده به طرف آسمان، قطره ای به زمین برنگشت.
شاید برخی صاحبان ذوق، برنگشتن خون این طفل شیرخوار را نشانه تسلیت پروردگار به امام حسین (ع) ارزیابی کرده باشند.
◼️ب. امام حسین(ع) متوجه شد که فرزند کوچکش از تشنگی بیتاب و گریان شده و به همین دلیل او را در مقابل سپاه دشمن بر فراز دستان خود گرفته و فرمود: ای مردم اگر به من رحم نمیکنید، دلتان برای این طفل بسوزد!
در این هنگام یکی از افراد سپاه دشمن، با تیری این کودک را هدف قرار داده و او را به شهادت رساند. امام با دیدن این صحنه، گریان شده و به پروردگار عرضه داشت: خدایا! تو خود بین ما و این گروه که با وعده یاری و کمک، ما را دعوت کرده و اکنون ما را میکشند، قضاوت کن!
▪️بعد از این سخنان، ندایی از غیب رسید که ای حسین! به فکر کودکت نباش که اکنون دایهای در بهشت در اختیار او بوده و به او شیر خواهد داد.
در صورت پذیرش چنین نقلی، این سخن غیبی را میتوان تسلیتی از جانب پروردگار به امام حسین(ع) دانست.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: چرا حضرت علی اکبر(ع) با آنکه میدانست در خیمهها آبی وجود ندارد، از امام حسین(ع) درخواست آب کرد؟!
✍️پاسخ: در برخی از منابع چنین نقل شده است، علی اکبر(ع) پس از مدتی جنگیدن پیش پدر خود امام حسین(ع) آمد و گفت:
«یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی فَهَلْ إِلَى شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِیل»؛
پدرم! شدّت تشنگى جانم را به لب رسانده، و سنگینى تجهیزات جنگی، مرا به زحمت انداخته، آیا این امکان وجود دارد که به آبی دسترسی پیدا کنم؟!
◼️در ارتباط با این نقل تاریخی، این پرسش وجود دارد که علی اکبر(ع) میدانست که در خیمهگاه آب نیست و زنان و کودکان از تشنگی رنگشان زرد شده است، پس چرا از پدر بزرگوارشان تقاضای آب کرد؟!
درباره علت این تقاضا دیدگاههایی بیان شده است؛ مانند اینکه گفتهاند:
1️⃣ با این سخن، علی اکبر(ع) با توجه به علاقه شدیدی که به پدرش داشت، میخواست با دیدن پدر نیروی بیشتری بگیرد و بهتر بتواند با دشمنان بجنگد؛لذا وقتی حضرت علی اکبر به خیمهها میآید و از خستگی و تشنگی گلایه میکند گویا امام حسین(ع) منظور علی اکبر را میفهمد و میداند که علی اکبر میخواهد در این لحظات با پدر تجدید دیدار کند؛ از اینرو امام حسین(ع) گریست و فرمود: «وا غوثاه! پسر جان! اندکى بجنگ و به همین زودى جدّت محمد را دیدار کنى و از جام لبالب او بنوشى و هرگز تشنه نشوى». پس آب خواستن نیز اگر بهانه مراجعت به خیمهها باشد تا پدر را دوباره ببیند دارای ایراد شرعی و عقلی نیست.
2️⃣ شاید معنایش آن باشد که از پدرشان اجازه بخواهد تا برای نوشیدن و آوردن آب به سمت فرات برود.
3️⃣ این احتمال هم وجود داشت که در گیر و داری که ایشان مشغول نبرد بودند، افرادی مقدار اندکی آب به خیمهها رسانده باشند و ایشان فقط پرسشی را مطرح کردند که آیا چنین اتفاقی رخ داده است؟
4️⃣ این عبارت تنها دردلی نزد پدر بود که خیلی تشنهام.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: چرا حضرت علی اکبر(ع) با آنکه میدانست در خیمهها آبی وجود ندارد، از امام حسین(ع) درخواست آب کرد؟!
✍️پاسخ: در برخی از منابع چنین نقل شده است، علی اکبر(ع) پس از مدتی جنگیدن پیش پدر خود امام حسین(ع) آمد و گفت:
«یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی فَهَلْ إِلَى شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِیل»؛
پدرم! شدّت تشنگى جانم را به لب رسانده، و سنگینى تجهیزات جنگی، مرا به زحمت انداخته، آیا این امکان وجود دارد که به آبی دسترسی پیدا کنم؟!
◼️در ارتباط با این نقل تاریخی، این پرسش وجود دارد که علی اکبر(ع) میدانست که در خیمهگاه آب نیست و زنان و کودکان از تشنگی رنگشان زرد شده است، پس چرا از پدر بزرگوارشان تقاضای آب کرد؟!
درباره علت این تقاضا دیدگاههایی بیان شده است؛ مانند اینکه گفتهاند:
1️⃣ با این سخن، علی اکبر(ع) با توجه به علاقه شدیدی که به پدرش داشت، میخواست با دیدن پدر نیروی بیشتری بگیرد و بهتر بتواند با دشمنان بجنگد؛لذا وقتی حضرت علی اکبر به خیمهها میآید و از خستگی و تشنگی گلایه میکند گویا امام حسین(ع) منظور علی اکبر را میفهمد و میداند که علی اکبر میخواهد در این لحظات با پدر تجدید دیدار کند؛ از اینرو امام حسین(ع) گریست و فرمود: «وا غوثاه! پسر جان! اندکى بجنگ و به همین زودى جدّت محمد را دیدار کنى و از جام لبالب او بنوشى و هرگز تشنه نشوى». پس آب خواستن نیز اگر بهانه مراجعت به خیمهها باشد تا پدر را دوباره ببیند دارای ایراد شرعی و عقلی نیست.
2️⃣ شاید معنایش آن باشد که از پدرشان اجازه بخواهد تا برای نوشیدن و آوردن آب به سمت فرات برود.
3️⃣ این احتمال هم وجود داشت که در گیر و داری که ایشان مشغول نبرد بودند، افرادی مقدار اندکی آب به خیمهها رسانده باشند و ایشان فقط پرسشی را مطرح کردند که آیا چنین اتفاقی رخ داده است؟
4️⃣ این عبارت تنها دردلی نزد پدر بود که خیلی تشنهام.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: حضرت عباس(ع) چند فرزند داشت؟ آیا فرزندان وی در کربلا بودند؟
✍️پاسخ: در منابع تاریخی آمده است؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) با لبابه دختر عبدالله بن عباس، پسر عموی، پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی بود که در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی تعداد آنها را دو نفر اعلام کردهاند. یکی به نام عبیدالله و دیگری به نام فضل یا حسن یا محمد برخی دیگر او را تنها صاحب یک فرزند؛ یعنی عبیدالله دانستهاند.
◼️در کتاب «نور العین فی مشهد الحسین» که منسوب به اسفراینی(م 418ق) است؛ فرزندان دیگری را نیز برای حضرت عباس(ع) ذکر میکند که در کربلا حضور داشتند. البته تنها نام یکی از آنها را با نام قاسم نام میبرد و برای فرزند دیگرش عبارت «ابن العباس» را میآورد. برخی از متأخران نام او را محمد ذکر کردهاند.
🔳اسفراینی درباره شهادت قاسم بن عباس و برادرش محمد مینویسد: هنگامی که بیشتر یاران امام حسین(ع) در درگیری با دشمنان به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) فریاد برآورد: «وا غَوْثاه، بِکَ یا الله، وا قِلَّةَ ناصِراه؛ فریاد [از بیکسی] به تو پناه میبرم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، دو نوجوان که چهرهای مانند ماه داشتند، [صدای امام را شنیدند]، از خیمه به بیرون دویدند که یکی از آن دو فرزند عباس (محمد) و دیگری برادرش قاسم بود. و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یا مَولانا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان کافی است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا ای عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن هر دو به شهادت رسیدند.
▪️اما به دلایل مختلفی نمیتوان به گزارشات نور العین اعتماد و اطمینان نمود؛ که در اینجا به نمونههایی به طور خلاصه اشاره میشود:
1️⃣ تعدادی از علمای رجال و حدیثشناس و عاشورا پژوهان درباره این کتاب گفتهاند: در این کتاب به قدری دروغهای عجیب و غریب و خلاف عقل و خلاف متواترات تاریخی فراوان است که نمیتوان آنرا منتسب به ابواسحاق اسفراینی، فقیه برجسته شافعی دانست. هر کس در مقتل چاپ شده نور العین نگاه کند چیزهایی که شیعه و سنی بر خلاف آن اتفاق کردهاند خواهد دید. لذا به گزارشات نور العین به تنهایی اعتمادی نداریم.
2️⃣ این بخش از گزارش نور العین بهگونهای نقل شده است که گویا نبرد کربلا هم در روز عاشورا و روز یازدهم محرّم بوده است، در حالیکه این برخلاق نقل منابع تاریخی و حدیثی میباشد. بهعلاوه؛ بخشی از آنچه درباره دو فرزند حضرت ابوالفضل(ع) نقل کرده، شباهت زیادی به جریان قاسم بن حسن(ع) دارد. گویا نقل کننده میان وقایع و مبارزات عاشورا مرتکب اشتباه شده و گزارشات را درهم آمیخته است.
▪️به هر حال؛ درباره حضور فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا یا شهادت آنها باید گفت:
◼️در برخی از منابع تاریخی آمده است که؛ محمد بن عباس در روز عاشورا به شهادت رسید. و ظاهراً برخی از مورّخان و علما بهطور اجمال با توجه به گزارش نور العین گفتهاند؛ دو تا از فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع)؛ یعنی محمد و قاسم در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از اینرو؛ نمیتوان گفت که فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا حضور نداشتند؛ چون یا بودند و به شهادت رسیدند و یا در قافله اسرا بودند و با توجه به سنّ کم نجنگیدند؛ زیرا بنابر تحقیق و جستوجو؛ گزارشی تاریخی که عدم حضور فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) در کربلا را اعلام کند، نیافتیم. بهعلاوه؛ با وجود چنین گزارشی، با توجه به خردسال بودن فرزندان ایشان، عدم حضورشان در کربلا هم مشکلی ایجاد نمیکند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: حضرت عباس(ع) چند فرزند داشت؟ آیا فرزندان وی در کربلا بودند؟
✍️پاسخ: در منابع تاریخی آمده است؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) با لبابه دختر عبدالله بن عباس، پسر عموی، پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی بود که در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی تعداد آنها را دو نفر اعلام کردهاند. یکی به نام عبیدالله و دیگری به نام فضل یا حسن یا محمد برخی دیگر او را تنها صاحب یک فرزند؛ یعنی عبیدالله دانستهاند.
◼️در کتاب «نور العین فی مشهد الحسین» که منسوب به اسفراینی(م 418ق) است؛ فرزندان دیگری را نیز برای حضرت عباس(ع) ذکر میکند که در کربلا حضور داشتند. البته تنها نام یکی از آنها را با نام قاسم نام میبرد و برای فرزند دیگرش عبارت «ابن العباس» را میآورد. برخی از متأخران نام او را محمد ذکر کردهاند.
🔳اسفراینی درباره شهادت قاسم بن عباس و برادرش محمد مینویسد: هنگامی که بیشتر یاران امام حسین(ع) در درگیری با دشمنان به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) فریاد برآورد: «وا غَوْثاه، بِکَ یا الله، وا قِلَّةَ ناصِراه؛ فریاد [از بیکسی] به تو پناه میبرم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، دو نوجوان که چهرهای مانند ماه داشتند، [صدای امام را شنیدند]، از خیمه به بیرون دویدند که یکی از آن دو فرزند عباس (محمد) و دیگری برادرش قاسم بود. و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یا مَولانا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان کافی است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا ای عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن هر دو به شهادت رسیدند.
▪️اما به دلایل مختلفی نمیتوان به گزارشات نور العین اعتماد و اطمینان نمود؛ که در اینجا به نمونههایی به طور خلاصه اشاره میشود:
1️⃣ تعدادی از علمای رجال و حدیثشناس و عاشورا پژوهان درباره این کتاب گفتهاند: در این کتاب به قدری دروغهای عجیب و غریب و خلاف عقل و خلاف متواترات تاریخی فراوان است که نمیتوان آنرا منتسب به ابواسحاق اسفراینی، فقیه برجسته شافعی دانست. هر کس در مقتل چاپ شده نور العین نگاه کند چیزهایی که شیعه و سنی بر خلاف آن اتفاق کردهاند خواهد دید. لذا به گزارشات نور العین به تنهایی اعتمادی نداریم.
2️⃣ این بخش از گزارش نور العین بهگونهای نقل شده است که گویا نبرد کربلا هم در روز عاشورا و روز یازدهم محرّم بوده است، در حالیکه این برخلاق نقل منابع تاریخی و حدیثی میباشد. بهعلاوه؛ بخشی از آنچه درباره دو فرزند حضرت ابوالفضل(ع) نقل کرده، شباهت زیادی به جریان قاسم بن حسن(ع) دارد. گویا نقل کننده میان وقایع و مبارزات عاشورا مرتکب اشتباه شده و گزارشات را درهم آمیخته است.
▪️به هر حال؛ درباره حضور فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا یا شهادت آنها باید گفت:
◼️در برخی از منابع تاریخی آمده است که؛ محمد بن عباس در روز عاشورا به شهادت رسید. و ظاهراً برخی از مورّخان و علما بهطور اجمال با توجه به گزارش نور العین گفتهاند؛ دو تا از فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع)؛ یعنی محمد و قاسم در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از اینرو؛ نمیتوان گفت که فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا حضور نداشتند؛ چون یا بودند و به شهادت رسیدند و یا در قافله اسرا بودند و با توجه به سنّ کم نجنگیدند؛ زیرا بنابر تحقیق و جستوجو؛ گزارشی تاریخی که عدم حضور فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) در کربلا را اعلام کند، نیافتیم. بهعلاوه؛ با وجود چنین گزارشی، با توجه به خردسال بودن فرزندان ایشان، عدم حضورشان در کربلا هم مشکلی ایجاد نمیکند.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا صحیح است که خاک کربلا در ظهر عاشورا به رنگ خون درمیآید؟
✍️پاسخ: بر اساس برخی از روایات تربت امام حسین(ع) در روز عاشورا به رنگ خون تبدیل شده بود:
▪️ انس بن مالک میگوید یکی از فرشتگان از خدا اجازه خواست که به زیارت پیامبر(ص) برود. خدا نیز به او اجازه داد. در همان زمان امام حسین(ع) نزد پیامبر(ص) آمد که حضرتشان او را بوسید و در جای خودش قرار داد. آن فرشته به پیامبر(ص) گفت: به زودی امت تو او را به شهادت میرسانند. سپس تربتی به آنحضرت(ص) نشان داد و گفت زمانی که این تربت به رنگ خون درآمد، علامت آن است که امام حسین(ع) به شهادت میرسد. سالم بن ابی جعد میگوید آن فرشته میکائیل بود.
▫️هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سمت کربلا، امسلمه،(همسر پیامبر) به امام(ع) پیشنهاد داد که به سمت عراق نرود؛ زیرا از رسول خدا(ص) شنیده بود که پسرم حسین در زمینى به نام «کربلا» شهید مىشود. همچنین امسلمه مقدارى از خاکی را که پیامبر(ص) به او داده بود به امام(ع) نشان داد. امام(ع) فرمود: به خدا قسم! که شهادت من چنین است و اگر به عراق هم نروم مرا خواهند کشت. سپس امام(ع) محل شهادت خود را به امسلمه نشان داد و مقدارى از تربت آنجا را به او داد و فرمود: هر وقت این دو خاک به رنگ خون درآمد، بدان که من کشته شدهام. وقتى عصر عاشورا آن دو خاک به رنگ خون درآمدند. امسلمه گریه و شیون نمود. در آنروز، هیچ سنگى را بلند نکردند، مگر اینکه زیر آن، خون تازه میجوشید.
▪️ هنگامی که امام علی(ع) بعد از جنگ صفین به سرزمین نینوا رسید، به ابن عباس فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم که بعد از جنگ با خوارج به سرزمین کربلا میرسی که در آنجا حسین(ع) و فرزندانش کشته شده و به خاک سپرده خواهند شد. سپس امام(ع) به ابن عباس فرمود: در این اطراف پشکل آهوی زرد رنگی را پیدا کن. ابن عباس مقداری از فضولات آهو(که البته مانند زعفران خوشبو و خوشرنگ بود) را یافت و امام(ع) به او فرمود که هرگاه دیدى اینها به رنگ خون درآمدند، بدانکه امام حسین(ع) کشته شده و در این زمین دفن شد. ابن عباس میگوید: من با دقّت از آنها محافظت میکردم و زمانی که خونآلود شدند، گریه را آغاز کردم و گفتم: به خدا قسم حسین کشته شده است.
▫️صرف نظر از بررسی سندی روایات یاد شده، باید گفت دست کم این روایات، نشانگر آن نیستند که هر فردی در هر کجا و در طول زمان، قطعهای از خاک کربلا را به همراه داشته باشد، آن خاک در عاشورا خونآلود خواهد شد، بلکه شاید این نشانهای بود از طرف معصومان(ع) که تنها به برخی از افراد داده شده است و امروزه نیز شاید این نشانه برای گروهی از اولیای الهی وجود داشته باشد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: آیا صحیح است که خاک کربلا در ظهر عاشورا به رنگ خون درمیآید؟
✍️پاسخ: بر اساس برخی از روایات تربت امام حسین(ع) در روز عاشورا به رنگ خون تبدیل شده بود:
▪️ انس بن مالک میگوید یکی از فرشتگان از خدا اجازه خواست که به زیارت پیامبر(ص) برود. خدا نیز به او اجازه داد. در همان زمان امام حسین(ع) نزد پیامبر(ص) آمد که حضرتشان او را بوسید و در جای خودش قرار داد. آن فرشته به پیامبر(ص) گفت: به زودی امت تو او را به شهادت میرسانند. سپس تربتی به آنحضرت(ص) نشان داد و گفت زمانی که این تربت به رنگ خون درآمد، علامت آن است که امام حسین(ع) به شهادت میرسد. سالم بن ابی جعد میگوید آن فرشته میکائیل بود.
▫️هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سمت کربلا، امسلمه،(همسر پیامبر) به امام(ع) پیشنهاد داد که به سمت عراق نرود؛ زیرا از رسول خدا(ص) شنیده بود که پسرم حسین در زمینى به نام «کربلا» شهید مىشود. همچنین امسلمه مقدارى از خاکی را که پیامبر(ص) به او داده بود به امام(ع) نشان داد. امام(ع) فرمود: به خدا قسم! که شهادت من چنین است و اگر به عراق هم نروم مرا خواهند کشت. سپس امام(ع) محل شهادت خود را به امسلمه نشان داد و مقدارى از تربت آنجا را به او داد و فرمود: هر وقت این دو خاک به رنگ خون درآمد، بدان که من کشته شدهام. وقتى عصر عاشورا آن دو خاک به رنگ خون درآمدند. امسلمه گریه و شیون نمود. در آنروز، هیچ سنگى را بلند نکردند، مگر اینکه زیر آن، خون تازه میجوشید.
▪️ هنگامی که امام علی(ع) بعد از جنگ صفین به سرزمین نینوا رسید، به ابن عباس فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم که بعد از جنگ با خوارج به سرزمین کربلا میرسی که در آنجا حسین(ع) و فرزندانش کشته شده و به خاک سپرده خواهند شد. سپس امام(ع) به ابن عباس فرمود: در این اطراف پشکل آهوی زرد رنگی را پیدا کن. ابن عباس مقداری از فضولات آهو(که البته مانند زعفران خوشبو و خوشرنگ بود) را یافت و امام(ع) به او فرمود که هرگاه دیدى اینها به رنگ خون درآمدند، بدانکه امام حسین(ع) کشته شده و در این زمین دفن شد. ابن عباس میگوید: من با دقّت از آنها محافظت میکردم و زمانی که خونآلود شدند، گریه را آغاز کردم و گفتم: به خدا قسم حسین کشته شده است.
▫️صرف نظر از بررسی سندی روایات یاد شده، باید گفت دست کم این روایات، نشانگر آن نیستند که هر فردی در هر کجا و در طول زمان، قطعهای از خاک کربلا را به همراه داشته باشد، آن خاک در عاشورا خونآلود خواهد شد، بلکه شاید این نشانهای بود از طرف معصومان(ع) که تنها به برخی از افراد داده شده است و امروزه نیز شاید این نشانه برای گروهی از اولیای الهی وجود داشته باشد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: در طول مسیر اسارت اهلبیت امام حسین(ع) در کدام یک از منازل از کاروان اهلبیت(ع) تجلیل شد؟
✍️پاسخ: گزارش دقیقی از نحوه اقامت اهلبیت امام حسین(ع) در یکایک منازل بین کوفه و شام وجود ندارد، و جز چند گزارش، بیشتر آنچه از جزئیات مرتبط با توقف در منزلگاهها نقل میشود، چندان مستند نبوده و تنها در کتب متأخر وجود دارد. در همین راستا، نمیتوان با قطعیت گفت که اهلبیت امام حسین(ع) در تمام و یا بیشتر منزلگاهها مورد اهانت اهالی آن مناطق قرار گرفتهاند.
▪️ اما به هر حال، روایت امام سجاد(ع) حاکی از سخت بودن شرایط اسرای اهلبیت(ع) هنگام انتقال آنان به شام بود. امام سجاد(ع) فرمودند: «مرا بر شترى بدون جهاز سوار کردند و سر مبارک امام حسین(ع) هم بر فراز نیزه بود. زنان ما به دنبال ما بر قاطرهای بیمار سوار بودند. دشمنان با نیزهها به دنبال و اطراف ما بودند. هر گاه چشم یکى از ما گریان میشد، با نیزه بر سر او میزدند...».
▫️اگرچه اهلبیت امام(ع) تمام این سختیها را چیزی جز زیبایی نمیدانستند، با این حال در برخی از موارد، از این سختیها و اهانتها کاسته میشد.
◼️معبد راهب
یکی از منزلگاههایی که گفته میشود برخورد بهتری با اهلبیت(ع) شد، بعد از منزلگاه «قنسرین» بود، کاروان اسرا به معبدی رسیدند که راهبى در آن مشغول عبادت بود. راهب دید که نوری از میان سپاه به آسمان میرود و با دیدن آن صحنه به سمت سپاه آمد و از ماجرا پرسید. آنها گفتند که ما سر حسین بن علی(ع) را به سمت شام میبریم. راهب ده هزار درهم به نگهبانان داد و سر مطهر امام(ع) را آن شب نزد خود در معبد نگهداشت و با مشک و کافور شستوشو داد و به برکت شگفتیها و کراماتى که از سر مطهر امام(ع) دید، مسلمان شد.
▫️گفته میشود این معبد، هم اکنون در مرز سوریه و لبنان و بر یک بلندى مشرف به جاده قرار دارد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: در طول مسیر اسارت اهلبیت امام حسین(ع) در کدام یک از منازل از کاروان اهلبیت(ع) تجلیل شد؟
✍️پاسخ: گزارش دقیقی از نحوه اقامت اهلبیت امام حسین(ع) در یکایک منازل بین کوفه و شام وجود ندارد، و جز چند گزارش، بیشتر آنچه از جزئیات مرتبط با توقف در منزلگاهها نقل میشود، چندان مستند نبوده و تنها در کتب متأخر وجود دارد. در همین راستا، نمیتوان با قطعیت گفت که اهلبیت امام حسین(ع) در تمام و یا بیشتر منزلگاهها مورد اهانت اهالی آن مناطق قرار گرفتهاند.
▪️ اما به هر حال، روایت امام سجاد(ع) حاکی از سخت بودن شرایط اسرای اهلبیت(ع) هنگام انتقال آنان به شام بود. امام سجاد(ع) فرمودند: «مرا بر شترى بدون جهاز سوار کردند و سر مبارک امام حسین(ع) هم بر فراز نیزه بود. زنان ما به دنبال ما بر قاطرهای بیمار سوار بودند. دشمنان با نیزهها به دنبال و اطراف ما بودند. هر گاه چشم یکى از ما گریان میشد، با نیزه بر سر او میزدند...».
▫️اگرچه اهلبیت امام(ع) تمام این سختیها را چیزی جز زیبایی نمیدانستند، با این حال در برخی از موارد، از این سختیها و اهانتها کاسته میشد.
◼️معبد راهب
یکی از منزلگاههایی که گفته میشود برخورد بهتری با اهلبیت(ع) شد، بعد از منزلگاه «قنسرین» بود، کاروان اسرا به معبدی رسیدند که راهبى در آن مشغول عبادت بود. راهب دید که نوری از میان سپاه به آسمان میرود و با دیدن آن صحنه به سمت سپاه آمد و از ماجرا پرسید. آنها گفتند که ما سر حسین بن علی(ع) را به سمت شام میبریم. راهب ده هزار درهم به نگهبانان داد و سر مطهر امام(ع) را آن شب نزد خود در معبد نگهداشت و با مشک و کافور شستوشو داد و به برکت شگفتیها و کراماتى که از سر مطهر امام(ع) دید، مسلمان شد.
▫️گفته میشود این معبد، هم اکنون در مرز سوریه و لبنان و بر یک بلندى مشرف به جاده قرار دارد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: خصلتها و فضایلی که امام سجاد(ع) بر فراز منبر شام برای اهل بیت(ع) بیان کرد، چه بود؟
✍️پاسخ: امام سجاد(ع) پیام رسان قیام عاشورا، در مجلس یزید بر فراز منبر رفت و با هوشیاری و درایت وصف ناپذیرش پس از ستایش خدا، سخن جاودانه و تاریخى بیان کرد. در قسمتی از سخنانش در معرفی خود و اهل بیت(ع) چنین فرمود:
▪️«أیّها الناس، اعطینا ستّا، و فضّلنا، بسبع اعطینا: العلم، و الحلم، و السماحة، و الفصاحة، و الشجاعة، و المحبّة فی قلوب المؤمنین، و فضّلنا بأنّ منّا النبیّ المختار محمد صلّى الله علیه و آله، و منّا الصدّیق، و منّا الطیّار، و منّا أسد الله و أسد رسوله، و منّا خیرة نساء العالمین، و منّا سبطا هذه الامّة [و سیّدا شباب أهل الجنّة]».
▫️شرح این سخن آن است که اى مردم! خدا به ما شش نعمت گرانبها و ارزشمند ارزانى داشت، و ما را به هفت ویژگى بر دیگر انسانها برترى بخشیده است.
▪️خدا به ما علم و دانش، حلم و بردبارى، سخاوت و بخشندگى، فصاحت و سخنورى، شجاعت و شهامت ارزانى داشت و گستره دلها و قلبهاى مردم توحیدگرا و با ایمان و آزاده را کانون مهر و عشق ما ساخته است.
همچنین خداى متعال، بر ما خاندان پر شکوه وحى و رسالت منت نهاده و ما را به وسیله این هفت نشان شکوه و عظمت به همگان برترى بخشیده است:
▫️این نشانههاى برترى و ملاکهاى شکوه عبارتاند از:
1️⃣ پیامبر بزرگ خدا، محمد از خاندان ما است.
2️⃣ نخستین ایمان آورنده به آنحضرت و دین و آیین آسمانى او، امیر مؤمنان از خاندان ما است.
3️⃣ جعفر طیّار، آن شهید دلاور راه عدالت و آزادى از خاندان ما است.
4️⃣ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، جناب حمزه، آن قهرمان میدانها و شهید به خون خفته احد از ما است.
5️⃣ حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) جده ما است.
6️⃣ دو فرزند ارجمند پیامبر، و دو یادگار عزیز آن حضرت، حسن و حسین سید جوانان بهشت از ما هستند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #محرم
#تاریخی
✅پرسش: خصلتها و فضایلی که امام سجاد(ع) بر فراز منبر شام برای اهل بیت(ع) بیان کرد، چه بود؟
✍️پاسخ: امام سجاد(ع) پیام رسان قیام عاشورا، در مجلس یزید بر فراز منبر رفت و با هوشیاری و درایت وصف ناپذیرش پس از ستایش خدا، سخن جاودانه و تاریخى بیان کرد. در قسمتی از سخنانش در معرفی خود و اهل بیت(ع) چنین فرمود:
▪️«أیّها الناس، اعطینا ستّا، و فضّلنا، بسبع اعطینا: العلم، و الحلم، و السماحة، و الفصاحة، و الشجاعة، و المحبّة فی قلوب المؤمنین، و فضّلنا بأنّ منّا النبیّ المختار محمد صلّى الله علیه و آله، و منّا الصدّیق، و منّا الطیّار، و منّا أسد الله و أسد رسوله، و منّا خیرة نساء العالمین، و منّا سبطا هذه الامّة [و سیّدا شباب أهل الجنّة]».
▫️شرح این سخن آن است که اى مردم! خدا به ما شش نعمت گرانبها و ارزشمند ارزانى داشت، و ما را به هفت ویژگى بر دیگر انسانها برترى بخشیده است.
▪️خدا به ما علم و دانش، حلم و بردبارى، سخاوت و بخشندگى، فصاحت و سخنورى، شجاعت و شهامت ارزانى داشت و گستره دلها و قلبهاى مردم توحیدگرا و با ایمان و آزاده را کانون مهر و عشق ما ساخته است.
همچنین خداى متعال، بر ما خاندان پر شکوه وحى و رسالت منت نهاده و ما را به وسیله این هفت نشان شکوه و عظمت به همگان برترى بخشیده است:
▫️این نشانههاى برترى و ملاکهاى شکوه عبارتاند از:
1️⃣ پیامبر بزرگ خدا، محمد از خاندان ما است.
2️⃣ نخستین ایمان آورنده به آنحضرت و دین و آیین آسمانى او، امیر مؤمنان از خاندان ما است.
3️⃣ جعفر طیّار، آن شهید دلاور راه عدالت و آزادى از خاندان ما است.
4️⃣ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، جناب حمزه، آن قهرمان میدانها و شهید به خون خفته احد از ما است.
5️⃣ حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) جده ما است.
6️⃣ دو فرزند ارجمند پیامبر، و دو یادگار عزیز آن حضرت، حسن و حسین سید جوانان بهشت از ما هستند.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #اخلاقی
#تاریخی
✅پرسش: سیره اخلاقی امام سجاد(ع) قبل و بعد از امامت بخصوص در واقعه کربلا چگونه بوده است؟
🌺پاسخ: پیشواى چهارم، انسانى کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقى، عبادى و علمى به اوج کمال رسیده و نمونه مجسم و عینى قرآن و رسول خدا(ص) بود.
▪️در دوران سیاه حکومت اموى که ارزشهاى انسانى و فضائل اخلاقى به فراموشى سپرده شده بود آن امام همام، چون خورشیدى فروزنده درخشید و وجودش مجمع همه فضائل و ارزشهاى فراموش شده گردید.
▪️در این مجال جلوه ها و نمونه هایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقى آن حضرت را که الگویی بی بدیل برای جوامع بشری است به تصویر می کشیم:
1️⃣فزونى عبادت و نیایش امام چهارم (ع) در پیشگاه خدا به حدى بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سیّد العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجّاد) لقب یافت.
2️⃣ عفو و گذشت و پاسخ بدى را به نیکى دادن از دیگر خصلتهاى پیشواى چهارم (ع) بود.
3️⃣بخشش به نیازمندان و رسیدگى به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم علیهم السّلام و از جمله فضیلت های امام سجاد (ع) بود.
4️⃣ امام چهارم همچون سایر امامان علیهم السلام، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سخنان کوبنده آن حضرت در برابر ستمگران خودکامه اى همچون (عبیداللّه)، (یزید) و (عبدالملک) بهترین گواه قوّت روحى و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعه کربلا و دوران امامت آن امام همام است.
💠نتیجه آنکه سیره اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت (ع) کاملترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان ها متفاوت است.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #اخلاقی
#تاریخی
✅پرسش: سیره اخلاقی امام سجاد(ع) قبل و بعد از امامت بخصوص در واقعه کربلا چگونه بوده است؟
🌺پاسخ: پیشواى چهارم، انسانى کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقى، عبادى و علمى به اوج کمال رسیده و نمونه مجسم و عینى قرآن و رسول خدا(ص) بود.
▪️در دوران سیاه حکومت اموى که ارزشهاى انسانى و فضائل اخلاقى به فراموشى سپرده شده بود آن امام همام، چون خورشیدى فروزنده درخشید و وجودش مجمع همه فضائل و ارزشهاى فراموش شده گردید.
▪️در این مجال جلوه ها و نمونه هایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقى آن حضرت را که الگویی بی بدیل برای جوامع بشری است به تصویر می کشیم:
1️⃣فزونى عبادت و نیایش امام چهارم (ع) در پیشگاه خدا به حدى بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سیّد العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجّاد) لقب یافت.
2️⃣ عفو و گذشت و پاسخ بدى را به نیکى دادن از دیگر خصلتهاى پیشواى چهارم (ع) بود.
3️⃣بخشش به نیازمندان و رسیدگى به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم علیهم السّلام و از جمله فضیلت های امام سجاد (ع) بود.
4️⃣ امام چهارم همچون سایر امامان علیهم السلام، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سخنان کوبنده آن حضرت در برابر ستمگران خودکامه اى همچون (عبیداللّه)، (یزید) و (عبدالملک) بهترین گواه قوّت روحى و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعه کربلا و دوران امامت آن امام همام است.
💠نتیجه آنکه سیره اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت (ع) کاملترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان ها متفاوت است.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #تاریخی
✅پرسش: آیا اعراب جاهلی پیش از اسلام، همه دختران خود را زنده به گور میکرند؟ اگر اینگونه بود، پس چگونه نسلشان ادامه مییافت؟!
✍️پاسخ: آنچه از قرآن کریم و منابع تاریخی استفاده میشود، این است که بسیاری از مردم دوران جاهلیت - نه تمامشان – علاقهای به فرزندان دختر نداشتند. برخی از آنها دخترانشان را میکشتند و برخی نیز با قبول شرمندگی در جامعه، با ناراحتی دختران را نگه میداشتند.
🔹قرآن کریم در باره آنان میفرماید:
🔆« وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ». «یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُون».
در حالیکه هر گاه به یکى از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتى) سیاه میشود و به شدّت خشمگین میگردد. به دلیل بشارت بدى که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متوارى میگردد (و نمیداند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم میکنند.
🔸قرآن کریم در این آیات به داستان زنده به گور کردن دختران در فرهنگ جاهلی قبل از اسلام اشاره میکند و میفرماید؛ اگر به یکى از آنان خبر داده میشد که همسرش دخترى به دنیا اورده، آنچنان ناراحت میشد که از شدّت خشم چهرهاش سیاه میگشت و به زحمت خشم و اندوه خود را فرو میبرد. او با خود میاندیشید که آیا خوارى و ننگ دختر داشتن را بپذیرد و آن دختر را نگه دارد، یا او را در زیر خاک پنهان سازد و زنده به گور کند. البته گاهى دختران را با تمام ناراحتى نگه میداشتند و گاهى هم آنها را زنده به گور میکردند.
🔹این فرهنگ زشت عصر جاهلى، دلایل مختلفی میتوانست داشته باشد.
1️⃣ در جنگها اگر منجر به شکست میشد، دختران اسیر دشمن میشدند و این برای آنان مایه ننگ و عار بود.
2️⃣ در گذشته فرزندان پسر کار میکردند و با کار کردن در کنار پدر پشتوانه اقتصادی خانواده محسوب میشدند، در حالیکه دختران فقط مصرف کننده بودند.
3️⃣ گاهى هم در عصر جاهلى، فرزندان را - چه پسر و چه دختر- به جهت فقر و تنگدستى و از ترس اینکه نتوانند خوراک آنها را تأمین کنند میکشتند.
4️⃣ وجود جنگها و نزاعهاى دائمى قبیلگى میان آنها، سبب فقدان سریع مردان و پسران جنگجو میشد و به طور طبیعی تناسب و تعادل میان تعداد دختران و پسران به هم میخورد، تا آنجا وجود پسران عزیز شده بود که تولد یک پسر، مایه مباهات بود و تولد یک دختر، مایه ناراحتى و رنج یک خانواده.
🔸این عوامل باعث میشد تا به محض اینکه حالت وضع حمل به زن دست میداد شوهر، از خانه متوارى میگشت، مبادا دخترى براى او بیاورد و او در خانه باشد. اگر به او خبر میدادند، مولود پسر است، با خوشحالى و هیجان وصفناپذیرى به خانه باز میگشت، اما اگر به او خبر میدادند که نوزاد دختر است، آتش خشم و اندوه همه وجودش را در بر میگرفت.
🔹با توجه به آنچه بیان شد، بسیاری از مردم دوران جاهلیت - نه تمامشان – علاقهای به فرزندان دختر نداشتند. برخی از آنها دخترانشان را میکشتند و برخی نیز با قبول شرمندگی در جامعه، با ناراحتی دختران را نگه میداشتند.
🔸قرآن کریم شدیداً این کار را محکوم کرده و میگوید
🔆 «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»؛
در قیامت در باره دختران زنده به گور شده سؤال میشود که به چه گناهى آنها کشته شدند؟
🔹اولین بارى که این رسم غلط عملى شد، در واقعه جنگ بنىتمیم با کسراى ایران بود که در آن جنگ عدهاى از زنان قبیله، اسیر لشکر کسرى شدند و آنان را به اسیرى به دربار کسرى بردند، در آنجا دختران را به عنوان کنیز نگاه داشتند و پس از مدتى که میان دو طرف صلح بر قرار شد، بنىتمیم اسیران خود را مطالبه کردند. دربار کسرى آنان را مخیر کرد که میخواهند به قبیله خود برگردند، یا در دربار بمانند، عدهاى از دختران از رفتن به قبیله خویش خوددارى نمودند. مردان قبیله غضبناک شده تصمیم گرفتند از این پس اگر دختردار شدند زنده زنده دفنشان کنند، و همین کار را کردند، قبایل دیگر نیز از آنها یاد گرفته، کم کم این جریان در همه جا منتشر شد، و دخترکشى رواج پیدا کرد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش: آیا اعراب جاهلی پیش از اسلام، همه دختران خود را زنده به گور میکرند؟ اگر اینگونه بود، پس چگونه نسلشان ادامه مییافت؟!
✍️پاسخ: آنچه از قرآن کریم و منابع تاریخی استفاده میشود، این است که بسیاری از مردم دوران جاهلیت - نه تمامشان – علاقهای به فرزندان دختر نداشتند. برخی از آنها دخترانشان را میکشتند و برخی نیز با قبول شرمندگی در جامعه، با ناراحتی دختران را نگه میداشتند.
🔹قرآن کریم در باره آنان میفرماید:
🔆« وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ». «یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُون».
در حالیکه هر گاه به یکى از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتى) سیاه میشود و به شدّت خشمگین میگردد. به دلیل بشارت بدى که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متوارى میگردد (و نمیداند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم میکنند.
🔸قرآن کریم در این آیات به داستان زنده به گور کردن دختران در فرهنگ جاهلی قبل از اسلام اشاره میکند و میفرماید؛ اگر به یکى از آنان خبر داده میشد که همسرش دخترى به دنیا اورده، آنچنان ناراحت میشد که از شدّت خشم چهرهاش سیاه میگشت و به زحمت خشم و اندوه خود را فرو میبرد. او با خود میاندیشید که آیا خوارى و ننگ دختر داشتن را بپذیرد و آن دختر را نگه دارد، یا او را در زیر خاک پنهان سازد و زنده به گور کند. البته گاهى دختران را با تمام ناراحتى نگه میداشتند و گاهى هم آنها را زنده به گور میکردند.
🔹این فرهنگ زشت عصر جاهلى، دلایل مختلفی میتوانست داشته باشد.
1️⃣ در جنگها اگر منجر به شکست میشد، دختران اسیر دشمن میشدند و این برای آنان مایه ننگ و عار بود.
2️⃣ در گذشته فرزندان پسر کار میکردند و با کار کردن در کنار پدر پشتوانه اقتصادی خانواده محسوب میشدند، در حالیکه دختران فقط مصرف کننده بودند.
3️⃣ گاهى هم در عصر جاهلى، فرزندان را - چه پسر و چه دختر- به جهت فقر و تنگدستى و از ترس اینکه نتوانند خوراک آنها را تأمین کنند میکشتند.
4️⃣ وجود جنگها و نزاعهاى دائمى قبیلگى میان آنها، سبب فقدان سریع مردان و پسران جنگجو میشد و به طور طبیعی تناسب و تعادل میان تعداد دختران و پسران به هم میخورد، تا آنجا وجود پسران عزیز شده بود که تولد یک پسر، مایه مباهات بود و تولد یک دختر، مایه ناراحتى و رنج یک خانواده.
🔸این عوامل باعث میشد تا به محض اینکه حالت وضع حمل به زن دست میداد شوهر، از خانه متوارى میگشت، مبادا دخترى براى او بیاورد و او در خانه باشد. اگر به او خبر میدادند، مولود پسر است، با خوشحالى و هیجان وصفناپذیرى به خانه باز میگشت، اما اگر به او خبر میدادند که نوزاد دختر است، آتش خشم و اندوه همه وجودش را در بر میگرفت.
🔹با توجه به آنچه بیان شد، بسیاری از مردم دوران جاهلیت - نه تمامشان – علاقهای به فرزندان دختر نداشتند. برخی از آنها دخترانشان را میکشتند و برخی نیز با قبول شرمندگی در جامعه، با ناراحتی دختران را نگه میداشتند.
🔸قرآن کریم شدیداً این کار را محکوم کرده و میگوید
🔆 «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»؛
در قیامت در باره دختران زنده به گور شده سؤال میشود که به چه گناهى آنها کشته شدند؟
🔹اولین بارى که این رسم غلط عملى شد، در واقعه جنگ بنىتمیم با کسراى ایران بود که در آن جنگ عدهاى از زنان قبیله، اسیر لشکر کسرى شدند و آنان را به اسیرى به دربار کسرى بردند، در آنجا دختران را به عنوان کنیز نگاه داشتند و پس از مدتى که میان دو طرف صلح بر قرار شد، بنىتمیم اسیران خود را مطالبه کردند. دربار کسرى آنان را مخیر کرد که میخواهند به قبیله خود برگردند، یا در دربار بمانند، عدهاى از دختران از رفتن به قبیله خویش خوددارى نمودند. مردان قبیله غضبناک شده تصمیم گرفتند از این پس اگر دختردار شدند زنده زنده دفنشان کنند، و همین کار را کردند، قبایل دیگر نیز از آنها یاد گرفته، کم کم این جریان در همه جا منتشر شد، و دخترکشى رواج پیدا کرد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #تاریخی
✅پرسش: چرا پارچه دور خانه خدا فقط به رنگ مشکی است؟
✍️پاسخ: پارچه مشکی رنگی که امروزه با آن کعبه را می پوشانند پیراهن یا پرده کعبه یا جامه کعبه نامیده می شود. این پوشش در قرون اخیر به رنگ مشکی بوده و آیات قرآن به رنگ طلایی با خط بسیار زیبایی بر آن بافته می شود. اما قبلا از رنگ های دیگری برای این پوشش استفاده می شده است.
🔹ابن اسحاق گوید :" در عصر رسول خدا، بر کعبه پارچه سفید رنگ بافت مصر مشهور به "قباطی" می آویختند و سپس از بردهای یمانی برای آن استفاده می کردند. پس از پیامبر، عمر، عثمان، حجاج و ابن زبیر بر کعبه پارچه قباطی و پرده دیبا پوشانیدند. "
🔸این پرده ها گاهی به رنگ سبز و گاهی قرمز بوده و گاهی با دو یا چند پرده بر روی هم کعبه را می پوشانیدند.
🔹در زمان ناصر عباسی، ابتدا پرده ای به رنگ سبز برای کعبه آماده شد و پس از آن، از اواخر خلافت وی، به رنگ مشکی تهیه گردید.
🔸پس از آن زمانی که سلاطین مصر تهیه پرده کعبه را بر عهده داشتند همه ساله پرده ای به رنگ قرمز برای کعبه ارسال می کردند .
🔹در زمان ملکشاه سلجوقی، که ایرانیان افتخار تهیه پرده کعبه را داشتند پرده هایی که برای کعبه آماده می شد به رنگ زرد بود. ابن بطوطه در سفر نامه خود (رحله) می گوید: پیراهن خانه کعبه را در شهر شوشتر خوزستان، ایران از دیبای خالص می بافتند و به کعبه می فرستادند.
🔸در سال 1221 تا 1229 که اهل حجاز افتخار تهیه پرده را داشتند. نخست پرده را از حریر سرخ تهیه کردند و سپس در سال های بعد آنرا به حریر سیاه تبدیل کردند... "
🔹در موسم حج بخصوص در روزهای نزدیک به تعویض پرده اندک اندک آنرا بالا می برند و بر می چینند و به جای آن پرده سفیدی می پوشانند و پس از انجام مراسم حج پرده نو بر آن می پوشانند .
🔸بنا بر این مشکی بودن رنگ پرده (جامه) دلیل خاصی ندارد و به انتخاب تهیه کنندگان مربوط می شود.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش: چرا پارچه دور خانه خدا فقط به رنگ مشکی است؟
✍️پاسخ: پارچه مشکی رنگی که امروزه با آن کعبه را می پوشانند پیراهن یا پرده کعبه یا جامه کعبه نامیده می شود. این پوشش در قرون اخیر به رنگ مشکی بوده و آیات قرآن به رنگ طلایی با خط بسیار زیبایی بر آن بافته می شود. اما قبلا از رنگ های دیگری برای این پوشش استفاده می شده است.
🔹ابن اسحاق گوید :" در عصر رسول خدا، بر کعبه پارچه سفید رنگ بافت مصر مشهور به "قباطی" می آویختند و سپس از بردهای یمانی برای آن استفاده می کردند. پس از پیامبر، عمر، عثمان، حجاج و ابن زبیر بر کعبه پارچه قباطی و پرده دیبا پوشانیدند. "
🔸این پرده ها گاهی به رنگ سبز و گاهی قرمز بوده و گاهی با دو یا چند پرده بر روی هم کعبه را می پوشانیدند.
🔹در زمان ناصر عباسی، ابتدا پرده ای به رنگ سبز برای کعبه آماده شد و پس از آن، از اواخر خلافت وی، به رنگ مشکی تهیه گردید.
🔸پس از آن زمانی که سلاطین مصر تهیه پرده کعبه را بر عهده داشتند همه ساله پرده ای به رنگ قرمز برای کعبه ارسال می کردند .
🔹در زمان ملکشاه سلجوقی، که ایرانیان افتخار تهیه پرده کعبه را داشتند پرده هایی که برای کعبه آماده می شد به رنگ زرد بود. ابن بطوطه در سفر نامه خود (رحله) می گوید: پیراهن خانه کعبه را در شهر شوشتر خوزستان، ایران از دیبای خالص می بافتند و به کعبه می فرستادند.
🔸در سال 1221 تا 1229 که اهل حجاز افتخار تهیه پرده را داشتند. نخست پرده را از حریر سرخ تهیه کردند و سپس در سال های بعد آنرا به حریر سیاه تبدیل کردند... "
🔹در موسم حج بخصوص در روزهای نزدیک به تعویض پرده اندک اندک آنرا بالا می برند و بر می چینند و به جای آن پرده سفیدی می پوشانند و پس از انجام مراسم حج پرده نو بر آن می پوشانند .
🔸بنا بر این مشکی بودن رنگ پرده (جامه) دلیل خاصی ندارد و به انتخاب تهیه کنندگان مربوط می شود.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #تاریخی
✅پرسش:آیا خدا تحت تأثیر دعا و گناه ما قرار می گیرد؟ اینکه خدا به خاطر گناه ما غضب میکند و به خاطر دعای ما اجابت میکند، آیا به معنای این است که او تحت تأثیر اعمال ما قرار میگیرد؟
✍️پاسخ: در مورد راضي شدن خدا در پي دعا ما و يا خشمگين شدن او همچنين خوشحال يا ناراحت شدن خداوند بايد گفت:
🔹صفاتي كه براي خداوند بكار میروند گاه براي انسانها هم استعمال میشوند؛ اما نبايد فراموش كرد كه معناي بكار رفته براي ذات باریتعالی هيچ جهت نقصي را نبايد داشته باشد. چراکه در جاي خود ثابتشده است. خداوند متعال صفات را بهطور تمام و كمال داراست و هیچگونه نقص وعدمی در او راه ندارد. مثلاً غضب در انسان حالتى است كه در اثر عوامل مخصوصى به فرد عارض مىشود و آن توأم با تأثر و تغيير حالت است. میدانیم كه ذات باریتعالی ثابت و نامتغیر است. پس بايد ديد مراد از غضب خدا كه در بسيارى از آيات آمده است چيست؟
🔸بخشايش و رحمت و گذشت به معني حالت نفساني خاصي است كه موقع مشاهده منظره نيازمندان و بيچارگان به انسان دست ميدهد. او را وادار ميكند كه براي رفع نواقص و تأمين احتياجات آنان بكوشد. اين معني بعد از تحليل به «بخشش و عطا براي رفع نيازمنديها» بازميگردد و هرگاه در مورد خداوند به كار رود، منظور همين معني است، نه آن حالت نفساني، چون تغيير حالت براي خداوند محال است.
🔹غضب حالتي است كه براي رفع ناملايمات و انتقام عارض انسان ميگردد. در مورد خداوند عبارت است از كيفر عذاب. يكي از ياران امام باقر (ع) گويد: از حضرت سؤال شد: چه ميفرماييد در آيه «و مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى و هر كس غضبم بر او وارد شود، سقوط ميكند».
🔸بعد از حضرت سؤال شد مراد از غضب چيست؟
حضرت فرمود: «مراد همان عذاب است، چه اگر كسي بپندارد خداوند از حالتي به حالتي ديگر متحول ميشود، او را به صفتي از صفات مخلوقات توصيف (تشبيه) نموده است، زيرا خداوند را هیچچیزی تحريك نكند تا او را دگرگون سازد».
🔹بنابراين اجابت خدا به معني نعمت بخشي و عنايت نعمتي جديد به فردي است كه با دعا خود را در معرض بهرهمندی از اين نعمت جديد قرارداد و غضب خدا به معني مجازات و عذاب كردن است، نه تغيير حالت نفساني كه در مورد انسانها صادق است. ازاینرو از امام صادق (ع) كه فرمود: «فرضاه ثوابه و سخطه عقابه مِن غير شيء يتداخله فيهيّجه و ينقله من حال إلي حال...؛ رضاي خدا، ثواب او و خشم خدا انتقام اوست، بیآنکه چيزي در خدا تأثير كرده و او را از حالي به حالي درآورد».
🔸توجه و عنایت هنگامیکه در مورد خداوند به كار مىرود به معنى آثار خارجى آن است و در بسيارى از اوصاف و افعال الهى، عين اين مطلب وجود دارد، مانند آنچه براي غضب الهي گفتيم كه خداوند، گنهکاران را «غضب» مىكند، به معناي اين است كه همچون يك شخص غضبناك با آنها رفتار مىنمايد، وگرنه خشم و غضب كه به معنى هيجان و برآشفتگى نفس آدمى است، در مورد خدا هرگز صادق نيست.
🔹عنايت خداوند میتواند ابعاد گوناگوني داشته باشد و با تعابيري همچون مورد تأیید بودن يا مشمول عنايات ويژه قرار گرفتن تبيين و تصوير شود؛ ولي در تمام اين امور نمیتوان فعل يا حالتي را به خداوند نسبت داد كه حاكي از تأثر و دگرگوني ذاتي باشد چون اين تأثرات مربوط به موجودات حادث و متغير و ممكن است نه خداوند كه اين پیرایهها در حريم وجوبي او راه ندارد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش:آیا خدا تحت تأثیر دعا و گناه ما قرار می گیرد؟ اینکه خدا به خاطر گناه ما غضب میکند و به خاطر دعای ما اجابت میکند، آیا به معنای این است که او تحت تأثیر اعمال ما قرار میگیرد؟
✍️پاسخ: در مورد راضي شدن خدا در پي دعا ما و يا خشمگين شدن او همچنين خوشحال يا ناراحت شدن خداوند بايد گفت:
🔹صفاتي كه براي خداوند بكار میروند گاه براي انسانها هم استعمال میشوند؛ اما نبايد فراموش كرد كه معناي بكار رفته براي ذات باریتعالی هيچ جهت نقصي را نبايد داشته باشد. چراکه در جاي خود ثابتشده است. خداوند متعال صفات را بهطور تمام و كمال داراست و هیچگونه نقص وعدمی در او راه ندارد. مثلاً غضب در انسان حالتى است كه در اثر عوامل مخصوصى به فرد عارض مىشود و آن توأم با تأثر و تغيير حالت است. میدانیم كه ذات باریتعالی ثابت و نامتغیر است. پس بايد ديد مراد از غضب خدا كه در بسيارى از آيات آمده است چيست؟
🔸بخشايش و رحمت و گذشت به معني حالت نفساني خاصي است كه موقع مشاهده منظره نيازمندان و بيچارگان به انسان دست ميدهد. او را وادار ميكند كه براي رفع نواقص و تأمين احتياجات آنان بكوشد. اين معني بعد از تحليل به «بخشش و عطا براي رفع نيازمنديها» بازميگردد و هرگاه در مورد خداوند به كار رود، منظور همين معني است، نه آن حالت نفساني، چون تغيير حالت براي خداوند محال است.
🔹غضب حالتي است كه براي رفع ناملايمات و انتقام عارض انسان ميگردد. در مورد خداوند عبارت است از كيفر عذاب. يكي از ياران امام باقر (ع) گويد: از حضرت سؤال شد: چه ميفرماييد در آيه «و مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى و هر كس غضبم بر او وارد شود، سقوط ميكند».
🔸بعد از حضرت سؤال شد مراد از غضب چيست؟
حضرت فرمود: «مراد همان عذاب است، چه اگر كسي بپندارد خداوند از حالتي به حالتي ديگر متحول ميشود، او را به صفتي از صفات مخلوقات توصيف (تشبيه) نموده است، زيرا خداوند را هیچچیزی تحريك نكند تا او را دگرگون سازد».
🔹بنابراين اجابت خدا به معني نعمت بخشي و عنايت نعمتي جديد به فردي است كه با دعا خود را در معرض بهرهمندی از اين نعمت جديد قرارداد و غضب خدا به معني مجازات و عذاب كردن است، نه تغيير حالت نفساني كه در مورد انسانها صادق است. ازاینرو از امام صادق (ع) كه فرمود: «فرضاه ثوابه و سخطه عقابه مِن غير شيء يتداخله فيهيّجه و ينقله من حال إلي حال...؛ رضاي خدا، ثواب او و خشم خدا انتقام اوست، بیآنکه چيزي در خدا تأثير كرده و او را از حالي به حالي درآورد».
🔸توجه و عنایت هنگامیکه در مورد خداوند به كار مىرود به معنى آثار خارجى آن است و در بسيارى از اوصاف و افعال الهى، عين اين مطلب وجود دارد، مانند آنچه براي غضب الهي گفتيم كه خداوند، گنهکاران را «غضب» مىكند، به معناي اين است كه همچون يك شخص غضبناك با آنها رفتار مىنمايد، وگرنه خشم و غضب كه به معنى هيجان و برآشفتگى نفس آدمى است، در مورد خدا هرگز صادق نيست.
🔹عنايت خداوند میتواند ابعاد گوناگوني داشته باشد و با تعابيري همچون مورد تأیید بودن يا مشمول عنايات ويژه قرار گرفتن تبيين و تصوير شود؛ ولي در تمام اين امور نمیتوان فعل يا حالتي را به خداوند نسبت داد كه حاكي از تأثر و دگرگوني ذاتي باشد چون اين تأثرات مربوط به موجودات حادث و متغير و ممكن است نه خداوند كه اين پیرایهها در حريم وجوبي او راه ندارد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #تاریخی
✅پرسش: آیا فقط پیامبرانی مانند نوح(ع) عمری طولانی داشتند، یا عمر تمام مردم آن زمانها طولانی بود؟
✍️پاسخ: نخست باید گفت؛ طولانی شدن عمر امر محالی نبوده و بستگی به روند فرسایش و نابودی سلولها دارد. این امکان طبیعی وجود دارد که در تمام افراد و یا افراد خاص، این روند طولانیتر شود و حتی ممکن است دانش انسان نیز در آینده به پیشرفتهایی در این زمینه دست یابد.
به هر حال، در قرآن کریم به عمر طولانی تعداد افراد معدوی؛ مانند حضرت نوح(ع) و اصحاب کهف اشاره شده؛ و در روایات و کتابهای تاریخی نیز به عمر برخی از پیامبران و اولیای الهی، مانند حضرت خضر(ع)اشاره شده است که عمر بیشتری نسبت به مردم زمان حاضر داشتند. با این وجود نمیتوان گفت که تمام مردم آن زمانها عمر طولانی داشتند.
به عنوان نمونه از آنجا که بر اساس گزارشهای روایی و تاریخی، حضرت نوح(ع) با چند نسل همعصر بود، میتوان احتمال داد که بیشتر مردم آن زمانها عمری عادی داشته و تنها تعداد معدودی از آنان مانند حضرت نوح(ع) و شاید برخی فرزندانشان عمری طولانی داشتند.
از آنسو هم نمیتوان به طور قطع گفت که هیچ فردی از مردم عادی آن زمانها عمری طولانی نداشت، و این از ویژگیهای پیامبران بود.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش: آیا فقط پیامبرانی مانند نوح(ع) عمری طولانی داشتند، یا عمر تمام مردم آن زمانها طولانی بود؟
✍️پاسخ: نخست باید گفت؛ طولانی شدن عمر امر محالی نبوده و بستگی به روند فرسایش و نابودی سلولها دارد. این امکان طبیعی وجود دارد که در تمام افراد و یا افراد خاص، این روند طولانیتر شود و حتی ممکن است دانش انسان نیز در آینده به پیشرفتهایی در این زمینه دست یابد.
به هر حال، در قرآن کریم به عمر طولانی تعداد افراد معدوی؛ مانند حضرت نوح(ع) و اصحاب کهف اشاره شده؛ و در روایات و کتابهای تاریخی نیز به عمر برخی از پیامبران و اولیای الهی، مانند حضرت خضر(ع)اشاره شده است که عمر بیشتری نسبت به مردم زمان حاضر داشتند. با این وجود نمیتوان گفت که تمام مردم آن زمانها عمر طولانی داشتند.
به عنوان نمونه از آنجا که بر اساس گزارشهای روایی و تاریخی، حضرت نوح(ع) با چند نسل همعصر بود، میتوان احتمال داد که بیشتر مردم آن زمانها عمری عادی داشته و تنها تعداد معدودی از آنان مانند حضرت نوح(ع) و شاید برخی فرزندانشان عمری طولانی داشتند.
از آنسو هم نمیتوان به طور قطع گفت که هیچ فردی از مردم عادی آن زمانها عمری طولانی نداشت، و این از ویژگیهای پیامبران بود.
■⇨ @Ganje_arsh
📚✨📚
💢 #تاریخی
✅پرسش: پیامبر اکرم(ص) شهید شدند یا رحلت کردند؟
✍️پاسخ: درباره این موضوع در میان نویسندگان و مورخان اختلاف می باشد و بعضی از نویسندگان فقط به بیان این جمله که مریض شد و از دنیا رفت اکتفاء کرده اند. و بعضی قائلند که حضرت مسموم شده و به شهادت رسیدند. که اکثرا هم همین قول دوم را قبول دارند.در کتب تاریخی نقل شده است که یهودیان چندین مرتبه تصمیم گرفتند که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را به شهادت برسانند ولی هر مرتبه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ توسط جبرییل از این توطئه آگاه می شد و یهودیان به مقصود خود نمی رسیدند و در پایان جنگ خیبر نیز گروهی از بزرگان قوم یهود زینب دختر حارث را که از اشراف یهود بود و پدر خود حارث و برادر خود مرحب و شوهر خود سلام بن مشکم را از دست داده بود تحریک کردند تا شاید به مقصود خود که نابودی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و در نتیجه نابودی دین تازه تأسیس اسلام بود نایل شوند ولی اگر چه این عمل نیز به شهادت آنی و فوری آن حضرت منجر نشد ولی باعث مسمومیت آن حضرت گردید و در نهایت در درازمدت به شهادت آن حضرت انجامید.
▪️امام صادق (ع) فرمودند: "پیامبر اکرم (ص) در جریان جنگ خیبر مسموم شده و هنگام رحلتشان بیان فرمودند که لقمه ای که آن روز در خیبر تناول نمودم، اکنون اعضای بدنم را نابود نموده است و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست، مگر این که با شهادت از دنیا می رود".در این روایت، علاوه بر تصریح به مسموم شدن رسول خدا (ص) و شهادت ایشان در پی مسمومیت، به اصلی کلی نیز اشاره می شود که مرگ تمام پیامبران و اوصیا با شهادت بوده و هیچ کدام، با مرگ طبیعی از دنیا نمی روند! روایات دیگری نیز وجود دارد که این اصل کلی را تقویت می نماید. بسیاری از دانشمندان شیعه، با استفاده از این اصل کلی، نیازی به جست و جوی مورد به مورد در ارتباط با چگونگی شهادت هر کدام از معصومان (ع) احساس نمی کنند. بر این اساس، هر چند دلیل متقنی بر شهادت پیامبر (ص) نیز ارائه نشود، باز هم می توان معتقد بود که رحلت ایشان طبیعی نبوده است!
▫️تنها شیعیان نیستند که معتقد به شهادت پیامبر (ص) هستند، بلکه روایات فراوانی در صحاح و دیگر کتب اهل سنت وجود دارد که همین موضوع را تأیید می نماید به عنوان نمونه ، در معتبرترین کتاب اهل سنت، نقل شده که پیامبر (ص) در بیماری منجر به رحلتشان، خطاب به همسرشان عائشه فرمودند: "من همواره درد ناشی از غذای مسمومی را که در خیبر تناول نموده ام، در بدنم احساس می کردم و اکنون گویا وقت آن فرا رسیده که آن سم، مرا از پای درآورد". همین موضوع در سنن دارمی نیز بیان شده است. علاوه بر این که در این کتاب، به شهادت برخی از یاران پیامبر (ص)، بر اثر تناول همان غذای مسموم نیز اشاره شده است.
◾️اما در هر صورت؛ چه این مرد بزرگ الاهی به شهادت رسیده باشند، و چه با مرگ طبیعی از دنیا رفته باشند، باید بدانیم که مقام ایشان، بسیار بالاتر و برتر از شهدای دیگر است؛ زیرا خداوند در قرآن کریم، اولاً: جایگاه پیامبران را بالاتر از شهداء بیان کرده است؛ ثانیاً: شهیدان به دلیل این که در راه خدا و با پیروی از رسول او، جان خود را از دست داده اند. نزد خداوند قرب و منزلت کسب می کنند؛ بدیهی است که اگر خداوند، شهدا را به دلیل پیروی از پیامبران، شایسته رحمت و ثواب بی نهایت بداند، باید خود پیامبران از مقامی بسیار والاتر و برتر برخوردار باشند.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش: پیامبر اکرم(ص) شهید شدند یا رحلت کردند؟
✍️پاسخ: درباره این موضوع در میان نویسندگان و مورخان اختلاف می باشد و بعضی از نویسندگان فقط به بیان این جمله که مریض شد و از دنیا رفت اکتفاء کرده اند. و بعضی قائلند که حضرت مسموم شده و به شهادت رسیدند. که اکثرا هم همین قول دوم را قبول دارند.در کتب تاریخی نقل شده است که یهودیان چندین مرتبه تصمیم گرفتند که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را به شهادت برسانند ولی هر مرتبه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ توسط جبرییل از این توطئه آگاه می شد و یهودیان به مقصود خود نمی رسیدند و در پایان جنگ خیبر نیز گروهی از بزرگان قوم یهود زینب دختر حارث را که از اشراف یهود بود و پدر خود حارث و برادر خود مرحب و شوهر خود سلام بن مشکم را از دست داده بود تحریک کردند تا شاید به مقصود خود که نابودی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و در نتیجه نابودی دین تازه تأسیس اسلام بود نایل شوند ولی اگر چه این عمل نیز به شهادت آنی و فوری آن حضرت منجر نشد ولی باعث مسمومیت آن حضرت گردید و در نهایت در درازمدت به شهادت آن حضرت انجامید.
▪️امام صادق (ع) فرمودند: "پیامبر اکرم (ص) در جریان جنگ خیبر مسموم شده و هنگام رحلتشان بیان فرمودند که لقمه ای که آن روز در خیبر تناول نمودم، اکنون اعضای بدنم را نابود نموده است و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست، مگر این که با شهادت از دنیا می رود".در این روایت، علاوه بر تصریح به مسموم شدن رسول خدا (ص) و شهادت ایشان در پی مسمومیت، به اصلی کلی نیز اشاره می شود که مرگ تمام پیامبران و اوصیا با شهادت بوده و هیچ کدام، با مرگ طبیعی از دنیا نمی روند! روایات دیگری نیز وجود دارد که این اصل کلی را تقویت می نماید. بسیاری از دانشمندان شیعه، با استفاده از این اصل کلی، نیازی به جست و جوی مورد به مورد در ارتباط با چگونگی شهادت هر کدام از معصومان (ع) احساس نمی کنند. بر این اساس، هر چند دلیل متقنی بر شهادت پیامبر (ص) نیز ارائه نشود، باز هم می توان معتقد بود که رحلت ایشان طبیعی نبوده است!
▫️تنها شیعیان نیستند که معتقد به شهادت پیامبر (ص) هستند، بلکه روایات فراوانی در صحاح و دیگر کتب اهل سنت وجود دارد که همین موضوع را تأیید می نماید به عنوان نمونه ، در معتبرترین کتاب اهل سنت، نقل شده که پیامبر (ص) در بیماری منجر به رحلتشان، خطاب به همسرشان عائشه فرمودند: "من همواره درد ناشی از غذای مسمومی را که در خیبر تناول نموده ام، در بدنم احساس می کردم و اکنون گویا وقت آن فرا رسیده که آن سم، مرا از پای درآورد". همین موضوع در سنن دارمی نیز بیان شده است. علاوه بر این که در این کتاب، به شهادت برخی از یاران پیامبر (ص)، بر اثر تناول همان غذای مسموم نیز اشاره شده است.
◾️اما در هر صورت؛ چه این مرد بزرگ الاهی به شهادت رسیده باشند، و چه با مرگ طبیعی از دنیا رفته باشند، باید بدانیم که مقام ایشان، بسیار بالاتر و برتر از شهدای دیگر است؛ زیرا خداوند در قرآن کریم، اولاً: جایگاه پیامبران را بالاتر از شهداء بیان کرده است؛ ثانیاً: شهیدان به دلیل این که در راه خدا و با پیروی از رسول او، جان خود را از دست داده اند. نزد خداوند قرب و منزلت کسب می کنند؛ بدیهی است که اگر خداوند، شهدا را به دلیل پیروی از پیامبران، شایسته رحمت و ثواب بی نهایت بداند، باید خود پیامبران از مقامی بسیار والاتر و برتر برخوردار باشند.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #تاریخی
✅پرسش:امام رضا(ع) به اباصلت فرمودند: «فرش حجره را جمع کن زیرا میخواهم مثل جد غریبم، غریبانه جان دهم». آیا این روضه دارای سند میباشد؟
✍️پاسخ: آنچه در منابع حدیثی و تاریخی درباره کیفیت شهادت امام رضا(ع) آمده این است که، اباصلت میگوید: «امام عبایش را بر سرافکند و از نزد مأمون بیرون آمد. [طبق دستور قبلی حضرتشان] با ایشان سخن نگفتم تا اینکه به خانه رسید و دستور داد که درهاى خانه را قفل کنند. سپس بر بستر خود خوابید. اباصلت گوید: مدتی در حیاط منزل با غم و اندوه سپری میکردم که دیدم جوان خوشرویی که شباهت زیادی با امام داشت وارد منزل شد. به طرف او رفتم و گفتم: درِ خانه بسته بود از کجا وارد شدى؟ فرمود: کسى که مرا در این لحظه از مدینه به اینجا رسانده، توانایی این را دارد که مرا از در بسته وارد کند. پرسیدم: شما که هستید؟ فرمود: اى اباصلت من حجت خداوند بر تو، محمد بن على(امام جواد) هستم. سپس به طرف پدر بزرگوارش رفته و به من هم فرمود که همراهش بروم. امام رضا(ع) هنگامی که فرزندش را دید، او را به سینه چسباند و پیشانیش را بوسید … ».
همانطور که مشاهده میشود، آنچه در پرسش آمده در این نقل دیده نمیشود، اما شاید بتوان آنرا برداشتی ذوقی از دستور امام به قفل کردن درها دانست.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش:امام رضا(ع) به اباصلت فرمودند: «فرش حجره را جمع کن زیرا میخواهم مثل جد غریبم، غریبانه جان دهم». آیا این روضه دارای سند میباشد؟
✍️پاسخ: آنچه در منابع حدیثی و تاریخی درباره کیفیت شهادت امام رضا(ع) آمده این است که، اباصلت میگوید: «امام عبایش را بر سرافکند و از نزد مأمون بیرون آمد. [طبق دستور قبلی حضرتشان] با ایشان سخن نگفتم تا اینکه به خانه رسید و دستور داد که درهاى خانه را قفل کنند. سپس بر بستر خود خوابید. اباصلت گوید: مدتی در حیاط منزل با غم و اندوه سپری میکردم که دیدم جوان خوشرویی که شباهت زیادی با امام داشت وارد منزل شد. به طرف او رفتم و گفتم: درِ خانه بسته بود از کجا وارد شدى؟ فرمود: کسى که مرا در این لحظه از مدینه به اینجا رسانده، توانایی این را دارد که مرا از در بسته وارد کند. پرسیدم: شما که هستید؟ فرمود: اى اباصلت من حجت خداوند بر تو، محمد بن على(امام جواد) هستم. سپس به طرف پدر بزرگوارش رفته و به من هم فرمود که همراهش بروم. امام رضا(ع) هنگامی که فرزندش را دید، او را به سینه چسباند و پیشانیش را بوسید … ».
همانطور که مشاهده میشود، آنچه در پرسش آمده در این نقل دیده نمیشود، اما شاید بتوان آنرا برداشتی ذوقی از دستور امام به قفل کردن درها دانست.
■⇨ @Ganje_arsh
🔎📖🔍 🔎📖🔍
💢 #تاریخی
#اعتقادی
✅پرسش: نحوه نامگذاری "هفته وحدت"به چه صورتی محقق گردید؟
✍️پاسخ: آیت الله خامنه ای در کتاب "خون دلی که لعل شد" درباره چگونگی نامگذاری هفته وحدت می فرمایند: تقسیمبندی طایفهای در ایرانشهر، متاسفانه به جدایی مساجد سنی از مساجد شیعه منجر شده بود. اهل سنت مساجد کوچکی داشتند که هر کدام چند نفر نمازگزار داشت، و شیعیان، یک مسجد داشتند که تمام سال تعطیل بود!
🔸پیشنهاد احیای مسجد را که دادم، بسیار تاییدم کردند. نماز و سخنرانی کوتاه بعدش، از بلندگو پخش میشد و این کار، نقش مهمی در احیای روحیه شیعه منطقه داشت؛ همانطور که اثر مثبتی بر مومنین اهل سنت داشت، وقتی التزام ما به نماز، قرائت فصیح، و تنوع سورههای قرآنی در قرائت را میدیدند.
🔹به تدریج، روابط، بین ما و علمای اهل سنت عمیق شد. به برنامهای عملی، برای زدودن موانع روانی بین شیعه و سنی فکر کردم. باب گفتگو را با یکی از علمای اهل سنت باز کردم. به او گفتم:"مسئولیت اسلامی بر ما واجب میکند که به آینده اسلام و خطرهایی که آن را تهدید میکند و موانعی که مقابل آن میایستد، نگاه کنیم. و تمام مسلمانان، بدون در نظر گرفتن تعلق مذهبیشان، با این نگاه آیندهنگر، مسئولیتهای خطیری خواهند داشت؛ اما اگر به نبش گذشته و جستجو درکتابهای قدیمیها درباره مواضع اختلافی بپردازیم، این به هیچ چیز جز تشدید کینهها و هیجان احساسات منجر نمیشود، و در این، هیچ مصلحتی برای اسلام و مسلمین نیست."
🔸همچنین به او گفتم:"این حرف، به این معنی نیست که اتصالمان با گذشته را قطع کنیم، ماهیت فکری و اعتقادی ما با این گذشته مرتبط است؛ ولی همکاری ما باید بر اساس آینده و این نگاه آیندهنگر باشد."
🔹در چارچوب این تصور، طرح یک برنامه کوچک را ریختم: "برگزاری جشن مشترک بین اهل سنت و شیعه، در روزهای دوازدهم ربیع الاول، که تاریخ ولادت حضرت رسول به روایت اهل سنت است، تا هفدهم آن، که تاریخ مولود مبارک به روایت شیعه است، و بر آن توافق کردیم."
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
#اعتقادی
✅پرسش: نحوه نامگذاری "هفته وحدت"به چه صورتی محقق گردید؟
✍️پاسخ: آیت الله خامنه ای در کتاب "خون دلی که لعل شد" درباره چگونگی نامگذاری هفته وحدت می فرمایند: تقسیمبندی طایفهای در ایرانشهر، متاسفانه به جدایی مساجد سنی از مساجد شیعه منجر شده بود. اهل سنت مساجد کوچکی داشتند که هر کدام چند نفر نمازگزار داشت، و شیعیان، یک مسجد داشتند که تمام سال تعطیل بود!
🔸پیشنهاد احیای مسجد را که دادم، بسیار تاییدم کردند. نماز و سخنرانی کوتاه بعدش، از بلندگو پخش میشد و این کار، نقش مهمی در احیای روحیه شیعه منطقه داشت؛ همانطور که اثر مثبتی بر مومنین اهل سنت داشت، وقتی التزام ما به نماز، قرائت فصیح، و تنوع سورههای قرآنی در قرائت را میدیدند.
🔹به تدریج، روابط، بین ما و علمای اهل سنت عمیق شد. به برنامهای عملی، برای زدودن موانع روانی بین شیعه و سنی فکر کردم. باب گفتگو را با یکی از علمای اهل سنت باز کردم. به او گفتم:"مسئولیت اسلامی بر ما واجب میکند که به آینده اسلام و خطرهایی که آن را تهدید میکند و موانعی که مقابل آن میایستد، نگاه کنیم. و تمام مسلمانان، بدون در نظر گرفتن تعلق مذهبیشان، با این نگاه آیندهنگر، مسئولیتهای خطیری خواهند داشت؛ اما اگر به نبش گذشته و جستجو درکتابهای قدیمیها درباره مواضع اختلافی بپردازیم، این به هیچ چیز جز تشدید کینهها و هیجان احساسات منجر نمیشود، و در این، هیچ مصلحتی برای اسلام و مسلمین نیست."
🔸همچنین به او گفتم:"این حرف، به این معنی نیست که اتصالمان با گذشته را قطع کنیم، ماهیت فکری و اعتقادی ما با این گذشته مرتبط است؛ ولی همکاری ما باید بر اساس آینده و این نگاه آیندهنگر باشد."
🔹در چارچوب این تصور، طرح یک برنامه کوچک را ریختم: "برگزاری جشن مشترک بین اهل سنت و شیعه، در روزهای دوازدهم ربیع الاول، که تاریخ ولادت حضرت رسول به روایت اهل سنت است، تا هفدهم آن، که تاریخ مولود مبارک به روایت شیعه است، و بر آن توافق کردیم."
■⇨ @Ganje_arsh
🌐📝🌐📝🌐
💢 #تاریخی
✅پرسش : علت سفر حضرت معصومه(س) به قم چیست و تاریخ ورود ایشان چه زمانی است؟
✍️پاسخ: یک سال پس از سفر تبعید گونه امام رضا (ع) به شهر مرو، در سال 201 هجری قمری ،حضرت معصومه (س)، خواهر آن امام، به همراه عده ای از برادران خود برای دیدار برادر و تجدید عهد با امام زمان خویش راهی دیار غربت شد.
🔸در مسیر راه به شهر ساوه رسیدند، ولی در آنجا عده ای از مخالفین اهل بیت با مأموران حکومتی همراهی نموده و با همراهان حضرت به نبرد و جنگ پرداختند که عده ای از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند. حضرت در حالی که از غم و حُزن این واقعه، بسیار مریض بود با احساس ناامنی در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که فرمود، شهر قم، مرکز شیعیان ما می باشد. سپس به طرف قم حرکت نمود.
🔹بزرگان قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و حضرت معصومه (س) در بیست و سوم ربیع الاول سال 201 هجری قمری در حالی وارد شهر گردید که شور و احساسات مردم قم، پذیرای وجود شریف آن عزیز بود. آن بزرگوار هفده روز در شهر ولایت و امامت به سر برد و سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد. مزار حضرت معصومه (س) یکی از اماکن مقدس بزرگ شیعیان و شهر قم از بزرگترین شهرهای عالم پرور جهان اسلام است.
🔆اقبال عجم بود، قدم رنجه نمودید
یڪ «فاطمه»هم قسمت ایران شده باشد
سالروز ورود #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها به شهر #قم گرامی باد.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش : علت سفر حضرت معصومه(س) به قم چیست و تاریخ ورود ایشان چه زمانی است؟
✍️پاسخ: یک سال پس از سفر تبعید گونه امام رضا (ع) به شهر مرو، در سال 201 هجری قمری ،حضرت معصومه (س)، خواهر آن امام، به همراه عده ای از برادران خود برای دیدار برادر و تجدید عهد با امام زمان خویش راهی دیار غربت شد.
🔸در مسیر راه به شهر ساوه رسیدند، ولی در آنجا عده ای از مخالفین اهل بیت با مأموران حکومتی همراهی نموده و با همراهان حضرت به نبرد و جنگ پرداختند که عده ای از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند. حضرت در حالی که از غم و حُزن این واقعه، بسیار مریض بود با احساس ناامنی در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که فرمود، شهر قم، مرکز شیعیان ما می باشد. سپس به طرف قم حرکت نمود.
🔹بزرگان قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و حضرت معصومه (س) در بیست و سوم ربیع الاول سال 201 هجری قمری در حالی وارد شهر گردید که شور و احساسات مردم قم، پذیرای وجود شریف آن عزیز بود. آن بزرگوار هفده روز در شهر ولایت و امامت به سر برد و سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد. مزار حضرت معصومه (س) یکی از اماکن مقدس بزرگ شیعیان و شهر قم از بزرگترین شهرهای عالم پرور جهان اسلام است.
🔆اقبال عجم بود، قدم رنجه نمودید
یڪ «فاطمه»هم قسمت ایران شده باشد
سالروز ورود #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها به شهر #قم گرامی باد.
■⇨ @Ganje_arsh
⚫️🔘⚫️🔘⚫️
💢 #تاریخی
✅پرسش: چه کسانی در کنار حضرت معصومه(س) دفن هستند؟
✍️پاسخ: قبر شریف حضرت معصومه علیها السلام در زیر ضریح فعلی داخل یک سرداب (زیرزمین) واقع شده و در آن سرداب بعد از حضرت معصومه علیها السلام بانوان جلیل القدر دیگری در جوار حضرت دفن شده اند.
▪️در تعداد امام زادگان بانویی که در کنار مرقد حضرت معصومه (س) در زیر گنبد دفن هستند اختلاف است به گونه ای که علامه مجلسی سه نفر با نامهای«ام محمد»، «میمونه» و «بریهیه» را دختران موسی بن امام جواد (ع) (موسی مبرقع) در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه (س) یاد کرده است.
▫️مرحوم محدث قمی سه بانوی دیگر را نیز افزوده است مرحوم عباس فیض مجموع بانوانی که در زیر گنبد حضرت معصومه سلام الله علیها دفن هستند را ۹ نفر دانسته است .
الف) زینب دختر امام جوادعلیه السلام؛
ب) امّ محمد نوه امام جواد (دختر موسی بن جواد (ع) )
ج) میمونه نوه امام جواد (دختر موسی بن جواد(ع)؛
د) بُرَیهیه نوه امام جواد (دختر موسی بن جواد(ع)) ؛
ه) امّ اسحاق کنیز محمد بن موسی نوه امام جواد(ع)؛
و) ام حبیب کنیز یکی از نوادگان حضرت جواد (ع) (پسر نوه امام جواد - محمد بن احمد بن موسی الجواد)
◼️پس مناسب است در زیارت حضرت معصومه (س) آن مخدرات و بانوان بزرگ نیز اینگونه زیارت شوند «السلام علیکُنّ یا بناتَ رسول اللّه» یا بگوییم: «السلام علی رسول الله و علی ذریّة رسول الله»
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش: چه کسانی در کنار حضرت معصومه(س) دفن هستند؟
✍️پاسخ: قبر شریف حضرت معصومه علیها السلام در زیر ضریح فعلی داخل یک سرداب (زیرزمین) واقع شده و در آن سرداب بعد از حضرت معصومه علیها السلام بانوان جلیل القدر دیگری در جوار حضرت دفن شده اند.
▪️در تعداد امام زادگان بانویی که در کنار مرقد حضرت معصومه (س) در زیر گنبد دفن هستند اختلاف است به گونه ای که علامه مجلسی سه نفر با نامهای«ام محمد»، «میمونه» و «بریهیه» را دختران موسی بن امام جواد (ع) (موسی مبرقع) در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه (س) یاد کرده است.
▫️مرحوم محدث قمی سه بانوی دیگر را نیز افزوده است مرحوم عباس فیض مجموع بانوانی که در زیر گنبد حضرت معصومه سلام الله علیها دفن هستند را ۹ نفر دانسته است .
الف) زینب دختر امام جوادعلیه السلام؛
ب) امّ محمد نوه امام جواد (دختر موسی بن جواد (ع) )
ج) میمونه نوه امام جواد (دختر موسی بن جواد(ع)؛
د) بُرَیهیه نوه امام جواد (دختر موسی بن جواد(ع)) ؛
ه) امّ اسحاق کنیز محمد بن موسی نوه امام جواد(ع)؛
و) ام حبیب کنیز یکی از نوادگان حضرت جواد (ع) (پسر نوه امام جواد - محمد بن احمد بن موسی الجواد)
◼️پس مناسب است در زیارت حضرت معصومه (س) آن مخدرات و بانوان بزرگ نیز اینگونه زیارت شوند «السلام علیکُنّ یا بناتَ رسول اللّه» یا بگوییم: «السلام علی رسول الله و علی ذریّة رسول الله»
■⇨ @Ganje_arsh
🌐📝🌐📝🌐
💢 #تاریخی
✅پرسش :سادات به چه کسانی میگویند؟
✍️پاسخ: سیادت عنوانی است برای مردان و زنانی كه در طول نسب خویش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ رسول اللَّه) میرسند. هر كس سلسله نسب او به هاشم بن عبد مناف یا فرزندان او برسد، سید محسوب میشود.- اصطلاحاً به فرزندان هاشم، بنی هاشم میگویند.
🔹برخی از اینان به عموهای پیامبر مثل ابوطالب و ابولهب، عباس و حمزه میرسند. بنابراین فرزندان عباس عموی پیامبر كه اصطلاحاً به آنان بنی عباس میگویند، سید محسوب میشوند. فرزندان ابوطالب به نام های طالب و عقیل و جعفر طیار و علی(علیه السلام) و نسل آنان (تا كنون هر چه هستند) سیدند.
🔸پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از جهت پسرانش (طیب و طاهر و قاسم و ابراهیم) چون در كودكی از دنیا رفتند، نسلی ندارد و فقط از طریق حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نسلش ادامه پیدا كرد كه فرزندان حضرت زهرا(سلام الله علیها) به نام های حسن و حسین و زینب و ام كلثوم از طریق پدرشان علی(علیه السلام) سید بودند. تمامی ائمه معصومین و فرزندانشان از طریق علی(علیه السلام) به هاشم میرسند و سید هستند.
🔹بنابراین سیادت تنها انتساب به پیامبر نیست، بلكه از جهت انتساب به طالب و علی و عقیل و جعفر (فرزندان ابوطالب) و انتساب به عباس و حمزه (عموهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز سیادت حاصل شده و حضرت علی(علیه السلام) سید بوده است و فرزندان او نیز سید هسیتند. سید به معنای آقا و اطاعت شده (مطاع)، رئیس و بزرگ آمده است. سیادت عنوانی است اعتباری، نه تكوینی و احكامی برای سادات در فقه آمده است، مثلاً گرفتن زكات از غیر سید بر آنان حرام است.
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش :سادات به چه کسانی میگویند؟
✍️پاسخ: سیادت عنوانی است برای مردان و زنانی كه در طول نسب خویش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ رسول اللَّه) میرسند. هر كس سلسله نسب او به هاشم بن عبد مناف یا فرزندان او برسد، سید محسوب میشود.- اصطلاحاً به فرزندان هاشم، بنی هاشم میگویند.
🔹برخی از اینان به عموهای پیامبر مثل ابوطالب و ابولهب، عباس و حمزه میرسند. بنابراین فرزندان عباس عموی پیامبر كه اصطلاحاً به آنان بنی عباس میگویند، سید محسوب میشوند. فرزندان ابوطالب به نام های طالب و عقیل و جعفر طیار و علی(علیه السلام) و نسل آنان (تا كنون هر چه هستند) سیدند.
🔸پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از جهت پسرانش (طیب و طاهر و قاسم و ابراهیم) چون در كودكی از دنیا رفتند، نسلی ندارد و فقط از طریق حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نسلش ادامه پیدا كرد كه فرزندان حضرت زهرا(سلام الله علیها) به نام های حسن و حسین و زینب و ام كلثوم از طریق پدرشان علی(علیه السلام) سید بودند. تمامی ائمه معصومین و فرزندانشان از طریق علی(علیه السلام) به هاشم میرسند و سید هستند.
🔹بنابراین سیادت تنها انتساب به پیامبر نیست، بلكه از جهت انتساب به طالب و علی و عقیل و جعفر (فرزندان ابوطالب) و انتساب به عباس و حمزه (عموهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز سیادت حاصل شده و حضرت علی(علیه السلام) سید بوده است و فرزندان او نیز سید هسیتند. سید به معنای آقا و اطاعت شده (مطاع)، رئیس و بزرگ آمده است. سیادت عنوانی است اعتباری، نه تكوینی و احكامی برای سادات در فقه آمده است، مثلاً گرفتن زكات از غیر سید بر آنان حرام است.
■⇨ @Ganje_arsh
🏴🕊🏴🕊🏴
💢 #تاریخی
✅پرسش : نام حضرت ام البنین مادر حضرت عباس(ع) چه بوده و چرا به این اسم معروف شد؟
✍️پاسخ: نامش فاطمه، دختر حزام بن خالد بن ربیعة کلابی، مادرش شمامه از دخترسهل بن عامرکلابی می باشد.
▪️چنانکه گفته مى شود خود اوپس از چندى به مولا پیشنهاد داد که به جاى فاطمه، که اسم اصلیش بود،او را ام البنین صدا زند، تا حسنین(ع) از ذکر نامش توسط مولا(ع) به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا سلام الله علیها، نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعى نگردد و رنج بى مادرى آنها را آزار ندهد .
🏴رحلت جانسوز مادر سقای آب و ادب و علمدار دشت کربلا، شاه بانوی بنی هاشم، حضرت امّ البنین(علیها سلام) بر تمامی شیعیان و محبّان تسلیت باد.🏴
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش : نام حضرت ام البنین مادر حضرت عباس(ع) چه بوده و چرا به این اسم معروف شد؟
✍️پاسخ: نامش فاطمه، دختر حزام بن خالد بن ربیعة کلابی، مادرش شمامه از دخترسهل بن عامرکلابی می باشد.
▪️چنانکه گفته مى شود خود اوپس از چندى به مولا پیشنهاد داد که به جاى فاطمه، که اسم اصلیش بود،او را ام البنین صدا زند، تا حسنین(ع) از ذکر نامش توسط مولا(ع) به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا سلام الله علیها، نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعى نگردد و رنج بى مادرى آنها را آزار ندهد .
🏴رحلت جانسوز مادر سقای آب و ادب و علمدار دشت کربلا، شاه بانوی بنی هاشم، حضرت امّ البنین(علیها سلام) بر تمامی شیعیان و محبّان تسلیت باد.🏴
■⇨ @Ganje_arsh
🌐📝🌐📝🌐
💢 #تاریخی
✅پرسش: هشتم شوال چه واقعهای رخ داده است ؟
✍️پاسخ: تَخریبِ بَقیع، اشاره به رویدادی است که طی آن، وهابیان پس از محاصره مدینه در هشتم شوال ۱۳۴۴ق، قبرستان بقیع و بقعههای آن را تخریب کردند؛ از جمله بارگاه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع). وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در ۱۳۴۴ق با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب قبور، به ویران کردن اماکن و بقعههای بقیع پرداختند.
◾️▪️در بقیع، اشک است که سخن می گوید و حال، گویاتر از قال است و چشم های اشکبار، ترجمان دل های داغدار و بی قرار است. سالروز تخریبِ قبور ائمه بقیع، تسلیت باد.▪️◾️
💢 #تاریخی
✅پرسش: هشتم شوال چه واقعهای رخ داده است ؟
✍️پاسخ: تَخریبِ بَقیع، اشاره به رویدادی است که طی آن، وهابیان پس از محاصره مدینه در هشتم شوال ۱۳۴۴ق، قبرستان بقیع و بقعههای آن را تخریب کردند؛ از جمله بارگاه امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع). وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در ۱۳۴۴ق با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب قبور، به ویران کردن اماکن و بقعههای بقیع پرداختند.
◾️▪️در بقیع، اشک است که سخن می گوید و حال، گویاتر از قال است و چشم های اشکبار، ترجمان دل های داغدار و بی قرار است. سالروز تخریبِ قبور ائمه بقیع، تسلیت باد.▪️◾️
🌐▪️🌐▪️🌐▪️
💢 #تاریخی
✅پرسش: چرا مذهب ما را جعفری و امام صادق(ع) را رئیس مذهب جعفری نام نهادند؟
✍️پاسخ: شیعه در لغت به معنی: پیروی کردن از دیگری و محبت ورزیدن به او (لسان العرب، کلمه شیع) و در اصطلاح به کسانی گفته می شود که به امامت و خلافت بلا فصل علی علیه السلام معتقدند و بر این عقیده اند که امامت او از طریق نص جلی و خفی ثابت شده و امامت حق او و فرزندان اوست.
▪️علت اینکه به شیعه امامی شیعه جعفری می گویند، در حال که ما علوی، حسنی، حسینی و به همه اینها منتسب هستیم این است که حضرت علیه السلام در عصری قرار گرفتند که مکاتب اربعه فقهی اهل سنت که در حال هستی بودند؛ شاخص گردیدند و دیگران بطور مستقیم و غیر مستقم در سر درس حضرت علیه السلام حاضر شده و استفاده می کردند.
▫️در حوزه علمی امام ششم علیه السلام، چهار هزار نفر محدث و دانشمند شرکت می کردند که عده ای از بزرگان و رجال علمی اهل سنت مانند: ابو حنیفه، قاضی سکونی، قاضی ابوالبختری و... افتخار شاگردی آن حضرت را پیدا کردند.
▪️لذا مذهب شیعه را جعفری می خوانند چرا که عمده مسائل فقه امامیه از امام جعفر صادق رسیده است و برنامه ها و تلاش آن امام همام علیه السلام بود که با ارائی خطوط فکری به شاگردان خویش اسلام راستین را شناساند .
◾️▪️سال روز شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت «امام جعفر صادق» تسلیت عرض می نمائیم ▪️◾️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
■⇨ @Ganje_arsh
💢 #تاریخی
✅پرسش: چرا مذهب ما را جعفری و امام صادق(ع) را رئیس مذهب جعفری نام نهادند؟
✍️پاسخ: شیعه در لغت به معنی: پیروی کردن از دیگری و محبت ورزیدن به او (لسان العرب، کلمه شیع) و در اصطلاح به کسانی گفته می شود که به امامت و خلافت بلا فصل علی علیه السلام معتقدند و بر این عقیده اند که امامت او از طریق نص جلی و خفی ثابت شده و امامت حق او و فرزندان اوست.
▪️علت اینکه به شیعه امامی شیعه جعفری می گویند، در حال که ما علوی، حسنی، حسینی و به همه اینها منتسب هستیم این است که حضرت علیه السلام در عصری قرار گرفتند که مکاتب اربعه فقهی اهل سنت که در حال هستی بودند؛ شاخص گردیدند و دیگران بطور مستقیم و غیر مستقم در سر درس حضرت علیه السلام حاضر شده و استفاده می کردند.
▫️در حوزه علمی امام ششم علیه السلام، چهار هزار نفر محدث و دانشمند شرکت می کردند که عده ای از بزرگان و رجال علمی اهل سنت مانند: ابو حنیفه، قاضی سکونی، قاضی ابوالبختری و... افتخار شاگردی آن حضرت را پیدا کردند.
▪️لذا مذهب شیعه را جعفری می خوانند چرا که عمده مسائل فقه امامیه از امام جعفر صادق رسیده است و برنامه ها و تلاش آن امام همام علیه السلام بود که با ارائی خطوط فکری به شاگردان خویش اسلام راستین را شناساند .
◾️▪️سال روز شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت «امام جعفر صادق» تسلیت عرض می نمائیم ▪️◾️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
■⇨ @Ganje_arsh