This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نظرم زندگی بدون دلبستگی بی معنیه
آدم نیاز داره یک نفر باشه که نگرانش بشه؛
بهش بگه رسیدی خبر بده...از خستگیاش براش بگه... از روزمرگیاش...به فرمایشِ جناب سعدی:
"دل نخوانند که صیدش نکند دلداری...
عصرتون_بخیر
@gandomzaran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
دلتنگی
تکه سنگی بود
که از تیرکمان کودکی بی‌خواب
در ظهر گرم تابستان
رها شد
و بر قلب خسته‌ی من فرود آمد
همان لحظه بود که
شیشه‌ی نازک قلبم ترک برداشت
کاش بودی و می‌دیدی
حالا
میان این همه آدم و سر
هر روز در جست‌و‌جوی تو هستم
شهره_روحبانی
شب _ بخیر
@gandomzaran
دلتنگی
تکه سنگی بود
که از تیرکمان کودکی بی‌خواب
در ظهر گرم تابستان
رها شد
و بر قلب خسته‌ی من فرود آمد
همان لحظه بود که
شیشه‌ی نازک قلبم ترک برداشت
کاش بودی و می‌دیدی
حالا
میان این همه آدم و سر
هر روز در جست‌و‌جوی تو هستم
شهره_روحبانی
شب _ بخیر
@gandomzaran
اسحاق انور نگاه
کافه شعر سودابه
.
کاری زیبا از اسحاق انور
نگاه
به رسم هرشب
موزیک پایانی امشب
@gandomzaran
کاری زیبا از اسحاق انور
نگاه
به رسم هرشب
موزیک پایانی امشب
@gandomzaran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اتفاقم به سر کوی کسی افتاده ست
که در آن کوی چو من کشته بسی افتاده ست
به دلارام بگو ای نفس باد سحر
کار ما همچو سحر با نفسی افتاده ست
سعدی
درود دوستان
روز خوش
@gandomzaran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
زندگی با عشق چه زیباست❣
زندگی با عشق چه زیباست❣
.
به واسطه عشق،
تمام جهان
زیبایی موسیقی
و شعر می‌آفریند
و عشق
مؤثرترین داروی
شفابخشی است
که چنین
حال و هوای جشن را
ایجاد می کند...
اشو
@gandomzaran
به واسطه عشق،
تمام جهان
زیبایی موسیقی
و شعر می‌آفریند
و عشق
مؤثرترین داروی
شفابخشی است
که چنین
حال و هوای جشن را
ایجاد می کند...
اشو
@gandomzaran
.
وقتی طلوع کردی
من آن بالا بودم پشت شیشه.
محو تو.
اخ که گاهی پایین چه قدر بهتر از بالاست!
تو نمی‌دانستی
من چه بازی غریبی را شروع کرده ام.
تو ان پایین مثل یک حجم آبی می‌درخشیدی
و من به هر چه رنگ آبی بود
حسودی ام می‌شد…
و تو هنوز نمی‌دانستی
من چه بازی غریبی را شروع کرده ام.
مصطفی_مستور
@gandomzaran
وقتی طلوع کردی
من آن بالا بودم پشت شیشه.
محو تو.
اخ که گاهی پایین چه قدر بهتر از بالاست!
تو نمی‌دانستی
من چه بازی غریبی را شروع کرده ام.
تو ان پایین مثل یک حجم آبی می‌درخشیدی
و من به هر چه رنگ آبی بود
حسودی ام می‌شد…
و تو هنوز نمی‌دانستی
من چه بازی غریبی را شروع کرده ام.
مصطفی_مستور
@gandomzaran
.
تو تمام آن توبه‌هایی که شکستم،
تمام درهایی که کوبیدم و باز نشدند،
تمام کوچه‌های شلوغی
که در آنها گم شدم...
از عشق تو
به آوارگی پناه بردم؛
چون بیماری که از شدت درد
به مرگ پناه می‌برَد.
جواد_گنجعلی
@gandomzaran
تو تمام آن توبه‌هایی که شکستم،
تمام درهایی که کوبیدم و باز نشدند،
تمام کوچه‌های شلوغی
که در آنها گم شدم...
از عشق تو
به آوارگی پناه بردم؛
چون بیماری که از شدت درد
به مرگ پناه می‌برَد.
جواد_گنجعلی
@gandomzaran
.
من دلم گیلان میخواهد ،
کوه،
جنگل،
و بوی نان میخواهد ،
من دلم شبدر ، سبزه ، وگل گاوزبان میخواهد ،
دلم میخواهد سرم را روی گیسوی چمن
و تنم را روی پشت نسترن بغلتانم،
کسی این را نمیداند
که من دلم
چنگ باد و موی پریشان میخواهد
دلم میخواهد سر صحبتم را با گیاهان باز کنم ،
به نسترن ها بگویم که بیشتر ببویند ،
به یاسمن ها بگویم که بیشتر برویند
و از پرندگان بخواهم که بیشتر بخوانند...
من دلم تمشک ،
و مزه ترش آلوچه میخواهد ،
دلم میخواهد
پشت به آفتاب و در مقابل باران بنشینم ،
صحبت از یک روز و دوروز نیست ،
من تا ابد، دلم گیلان میخواهد...
حمید_رها
@gandomzaran
من دلم گیلان میخواهد ،
کوه،
جنگل،
و بوی نان میخواهد ،
من دلم شبدر ، سبزه ، وگل گاوزبان میخواهد ،
دلم میخواهد سرم را روی گیسوی چمن
و تنم را روی پشت نسترن بغلتانم،
کسی این را نمیداند
که من دلم
چنگ باد و موی پریشان میخواهد
دلم میخواهد سر صحبتم را با گیاهان باز کنم ،
به نسترن ها بگویم که بیشتر ببویند ،
به یاسمن ها بگویم که بیشتر برویند
و از پرندگان بخواهم که بیشتر بخوانند...
من دلم تمشک ،
و مزه ترش آلوچه میخواهد ،
دلم میخواهد
پشت به آفتاب و در مقابل باران بنشینم ،
صحبت از یک روز و دوروز نیست ،
من تا ابد، دلم گیلان میخواهد...
حمید_رها
@gandomzaran
۲۸ مرداد سالروز درگذشت سیمین_بهبهانی
سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ – درگذشتهٔ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳)،
معلم، نویسنده، شاعر و غزل‌سرای معاصر
و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگی‌اش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در بیست کتاب منتشر شده‌اند.
شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی همچون عشق به میهن، زمین‌لرزه، انقلاب، جنگ، فقر، تن‌فروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر می‌گیرند.
او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به «نیمای غزل» معروف است.
سیمین بهبهانی، دو بار در سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۲، نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد و همچنین، چندین جایزه بین‌المللی دریافت کرده است.
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی...
سیمین_بهبهانی
روحش شاد🖤
@gandomzaran
سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ – درگذشتهٔ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳)،
معلم، نویسنده، شاعر و غزل‌سرای معاصر
و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگی‌اش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در بیست کتاب منتشر شده‌اند.
شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی همچون عشق به میهن، زمین‌لرزه، انقلاب، جنگ، فقر، تن‌فروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر می‌گیرند.
او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به «نیمای غزل» معروف است.
سیمین بهبهانی، دو بار در سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۲، نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد و همچنین، چندین جایزه بین‌المللی دریافت کرده است.
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی...
سیمین_بهبهانی
روحش شاد🖤
@gandomzaran
برای آرامش داشتن در ابتدا
باید با خودت به صلح برسی
آنگاه هر اتفاقی که بیوفتد
در تو طوفانی نخواهی شد!
عصرتا آراااااااااام
@gandomzaran
باید با خودت به صلح برسی
آنگاه هر اتفاقی که بیوفتد
در تو طوفانی نخواهی شد!
عصرتا آراااااااااام
@gandomzaran