گاهیـ مَنـ
28 subscribers
32 photos
1 video
1 file
27 links
تنها نیمی از من
شاید حتی کمتر ...
نقدی بر نوشته ها اگر هست خوشحال میشم 🌱
https://t.me/BTextBot?start=_minasepidar
Download Telegram
همیشه هر که دم از عاشقی زده تنهاست
نماز آنکه مکبر شود جماعت نیست ... !

#سید_سعید‌_صاحب‌_علم
6
آرامم
آرامش قبل از طوفان؟
چیزی نمیدانم
اما باران امشب دلم را غمگین نکرد
سبک شده ام
گویی ابرها به جای من گریسته اند
و فردا هم هوا ابریست
نه آنکه قرار باشد ببارد یا نگران خورشیدِ پسِ آن باشم
این حال و روز آسمان بیشتر یادآور انتظاری است که به پایان رسید؛
بعد از تمام این صبوری ها~
جهان آسمان به من می‌گوید صبر در نهایت جوابی دارد و این نشانه، آرامِ من است.
ـ🌦ـ
+ لِیلآ
2
خدایا فردا تعطیل نشه
لطفا
همین یه بار💔
من هیچی، حیف پاییز نیست تو خونه بمونیم ؟
~ مینا 😂


پی‌نوشت استاندار: حالا فردا ۶ بیدار شو
4
گاهیـ مَنـ
خدایا فردا تعطیل نشه لطفا همین یه بار💔 من هیچی، حیف پاییز نیست تو خونه بمونیم ؟ ~ مینا 😂 پی‌نوشت استاندار: حالا فردا ۶ بیدار شو
تا در دانشگاه بری و برگردی ››››››
مثل داستانای دیگه است
چیزی که نصیبت میشه دقیقه نود از دستت می‌ره
حکمتش یا اصرار بی منطق منه
یا لزوم تجربه شوق و بعدش با سر تو دیوار رفتن
هر چی که هست اینبار کار استاندار محترم بود
~ مینا و سه روز تعطیلی :/


پی نوشت استاندار : گفتم یه هوایی بخورین خب 😔
💔4
باید میگفتم چرا
اما مگر می شود گفت ؟!
خاطره ای تلخ
تلخ تر وقتی که تصویر آن زنده شد
پرسید
+کسی را آنجا داری ؟
-نه ؛ آنجا نه
در دلم اما چیز دیگری شنیدم
چقدر راحت شنیدم این را
چقدر بی رحم شده ام
در خودم گریه می کنم اما به او که می رسم بی رحمترین آدم دنیا می شوم
من فقط تلاش کردم خودم طرف خودم باشم
اما دیدم عامل وقوع حادثه خود منم
دلم تنگ نبودن هایش شد
نبودن هایی پیش و پس از بودن
اما مگر می‌شود گفت ؟!
من فقط ترسیدم
همین !
ـ🩶ـ
+لِیلآ
🕊2
https://t.me/gahiman/113

عزای پیش از وقوع حادثه،
موجب حادثه می‌شود
گیر کرده میان حلقه های مبهم ...
حرف زدن همیشه چاره و تمام ماجرا نیست
یکسری حرف ها بهتر است هیچ وقت به گوش خودت هم نرسد
زیاد از حد خودت را نمی فهمی
شاید به چیزی برسی که دلت نمی خواهد بدانی
لیلا
در سردرگمی
میان قربانی کردن خودت
یا آنچه که اشک این روزهایت شد،
دست به هیچ چاقویی نبر !
چون آنی می شود که تن و بدنت را می لرزاند
و گفتنش ابدا راحت نیست
ـ🕳ـ
- جَهانـ
https://t.me/gahiman/114

جهان دیگر حتی خواب هم مرا تسکین نمی‌دهد
نیمه شب بیدار میشوم و همه چیز دوباره آوار میشود بر سرم
چشم هایم می سوزد اما قرار است باز هم تا صبح ماتم بگیرم
غم پس از مدتها تقلا بلاخره مرا می‌بلعد
چون از خودم ترسیده ام
جهان من به خود آمدم و چاقو را به دستم دیدم !
ـ ـ
+ لیلآ
💔2
به فال نیک میگیرم
کفشدوزکی را صبح گوشه ای نشاندم تا راهش را پیدا کند
و امشب که رسیدم خانه روی لباسم کفشدوزکی نشسته بود
یعنی راهش را پیدا کرده بود ؟ به خانه و دیار من ؟ به آغوش من ؟
جهان !
ـ🐞ـ
+ لِیلآ
4
همه چیز و هیچ چیز
تمام زندگی مگر همین نیست ؟
ایمان من لبخندِ بعد از اشکباران های شب است !
ـ🪄ـ
+ لِیلآ
5
شاید هم گاهی عمیق ترین فهمیدن ها نفهمیدن است
ارزشمند؟!
ممنونِ سوالِ ( احتمالا بی پاسخی ) که پرسیده شد
و ممنونِ جوابِ ( احتمالا عقلانی ) که خواهم یافت
مست بوی نرگس و همین ...
ـ💐ـ
+ لِیلآ
3
"اگر تا الان ندیدید دلیل بر نبودنش نیست
در هر صورت اون چیزی که خیره اتفاق میوفته
یا علی"

ممنونم غریبه
7🤝1
Ajab Oumadi
Mohsen Chavoshi
سری به ما بزن
به این دل
به این انتظار
به این اندوه
با بیچارگی هایم کنار آمده ام انگار
چون دیگر حتی تلاش نمی کنم به زمین و زمانم دروغ بچسبانم
دروغ شیرینی که مگر احوالپرسی تو صداقت خیالم شود
دل ما همین گوشه کنار هاست جانانم
گیر قسمت و حکمت یا هرآنچه که نامش است
دل شما کجاست ؟
ــ
+ لِیلآ


پی نوشت : چاووش جان بسه دیگه 😂💔
تنهام و باز به تنهایی تو فکر میکنم :)
3
چرا نه در پِیِ عزمِ دیارِ خود باشم
چرا نه خاکِ سرِ کویِ یارِ خود باشم

غمِ غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم
به شهرِ خود رَوَم و شهریارِ خود باشم

ز مَحرمان سراپردهٔ وصال شَوَم
ز بندگانِ خداوندگارِ خود باشم

چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
که روزِ واقعه پیشِ نگارِ خود باشم

ز دستِ بختِ گران‌خواب و کارِ بی‌سامان
گَرَم بُوَد گِلِه‌ای، رازدارِ خود باشم

همیشه پیشهٔ من عاشقی و رندی بود
دگر بکوشم و مشغولِ کارِ خود باشم

بُوَد که لطفِ ازل رهنمون شود حافظ
وگرنه تا به ابد شرمسارِ خود باشم


#لسان‌الغیب
؛ به وقت تفأل زدن به دیوان حافظ


شاه بیت؟ تمام غزل ~
5
امروز غیرقابل توصیف بود!
آنجا که شینا محکم دستم را گرفت تا مادرش را پیدا کنم؛
اما محمد ۱۴ ساله اصرار داشت ۱۵ ساله شده.
سحر برایم تعریف میکرد که سرم زده و گریه نکرده؛
ولی بابا جان از درد جانش با گریه می‌گفت و خجالت می‌کشید.
غم بود؛
ولی لبخند میشد :)
زیباترین دعاهای خیر ممکن عمرم را شنیدم و خسته نباشید هایی که حتی درد های آتیه ام را التیام می‌بخشد
ای به قربان دل پاک مردمم ~♥️
نصیب من امروز تماماً عشق بود
چه چیزی گرانبها تر از این خواهم خواست؟!

ـ🫀ـ
~ مینا


پی نوشت : یادگاری از اردوی محله چمران
7
Forwarded from «دُژَم»
جنونِ پاپیچ به روزمرگی هایم
گمان نمیکنم زیر این آسمان کسی از من دودل تر بوده
باشد
من هرگز برای دلواپسی هایم دلیلی نخواهم یافت
او صلاح دیده باشد
پس هست
حرف زدن راجبش حالم را بهتر نمیکند
نه به آن خاطر که حرف زدن بی فایده است
به این خاطر که هرگز هم زبانی که از عمق جان مرا بفهمد نبوده
درد نبودن هم زبان از دودل بودن جان تلف کن تر است
4
شب یلدا و تا به سحر بیدار ماندن
فالنامه را با هزار نیت باز کردم شاید که آخر نامت را پیدا کنم
اما انگار نه انگار
مگر چقدر دور از من نشسته ای ؟
یک دقیقه بهانه بود؛
من صبور تر از این حرفها می‌شوم
باید بشوم ...
ـ🍉ـ
+ لِیلآ


پی نوشت :
حافظ وِصال می‌طَلَبَد از رهِ دُعا
یا رب! دعایِ خسته‌دلان، مُسْتَجاب کُن
:)
4
♥️
Madaraneh
Karen Homayounfar
زندانی‌ شده‌ام در قدم‌هایی که به وقت رفتن برداشتی..

[صوت‌های بی‌نشان]
❤‍🔥4
Bist Hezar Arezoo
Mohsen Chavoshi
امشب اما
تو را دعا میکنم
نه که به آرزویم برسم
که شاید آرزویم شوی ...
ـ🌙ـ
+ لِیلآ


پی نوشت :
حتی اگر بیست هزار آرزو دارم؛
اما انگار هنوز به دنبال چیزی میگردم که تا صبح برایش بیدار بمانم
به دنبال چیزی که دلیل اشک باشد
به دنبال او ...
′و از بین تمام دعاهای دنیا، او دعایم شد′
4