Forwarded from 🌻❤🌻دکلمه های من🌻❤🌻 (˙·٠•●♥parviz ♥●•٠·˙)
جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم
در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم
زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم
روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم
گر پردههای عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم
در پیش بارگاهت از دور بازماندم
کز بیم دور باشت روی گذر ندارم
نه نه تو شمع جانی پروانهٔ توام من
زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم
عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم
عطار در هوایت پر سوخت از غم تو
پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم
#عطار#
https://t.me/parvizmatin
دکلمه :پرویز عزیزی. 220
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم
در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم
زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم
روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم
گر پردههای عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم
در پیش بارگاهت از دور بازماندم
کز بیم دور باشت روی گذر ندارم
نه نه تو شمع جانی پروانهٔ توام من
زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم
عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم
عطار در هوایت پر سوخت از غم تو
پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم
#عطار#
https://t.me/parvizmatin
دکلمه :پرویز عزیزی. 220
🍁 🍁
از مِی عشقت چنان مستم که نیست
تا قیامت روی هشیاری مرا ...
گر به غارت میبری دل باکنیست
دل تو را باد و جگرخواری مرا
#عطار
از مِی عشقت چنان مستم که نیست
تا قیامت روی هشیاری مرا ...
گر به غارت میبری دل باکنیست
دل تو را باد و جگرخواری مرا
#عطار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#عطار
هر که از ساقیِ عشقِ
تو چو من باده گرفت،
بی خود و
بی خرد و
بی خبر
و
حیران شد.
غروب آدینه تون ناب ❤️❤️
هر که از ساقیِ عشقِ
تو چو من باده گرفت،
بی خود و
بی خرد و
بی خبر
و
حیران شد.
غروب آدینه تون ناب ❤️❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من زفان و نطق مرغان سر به سر
با تو گفتم فهم کن ای بیخبر
در میان عاشقان مرغان درند
کز قفس پیش از اجل برمی پرند
جمله را شرح و بیانی دیگرست
زانک مرغان را زفانی دیگرست
پیش سیمرغ آن کسی اکسیر ساخت
کو زفان این همه مرغان شناخت
#عطار
💘 💘
با تو گفتم فهم کن ای بیخبر
در میان عاشقان مرغان درند
کز قفس پیش از اجل برمی پرند
جمله را شرح و بیانی دیگرست
زانک مرغان را زفانی دیگرست
پیش سیمرغ آن کسی اکسیر ساخت
کو زفان این همه مرغان شناخت
#عطار
💘 💘
Forwarded from 🌻❤🌻دکلمه های من🌻❤🌻 (˙·٠•●♥parviz ♥●•٠·˙)
جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم
در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم
زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم
روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم
گر پردههای عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم
در پیش بارگاهت از دور بازماندم
کز بیم دور باشت روی گذر ندارم
نه نه تو شمع جانی پروانهٔ توام من
زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم
عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم
عطار در هوایت پر سوخت از غم تو
پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم
#عطار#
https://t.me/parvizmatin
دکلمه :پرویز عزیزی. 220
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم
در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم
زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم
روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم
گر پردههای عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم
در پیش بارگاهت از دور بازماندم
کز بیم دور باشت روی گذر ندارم
نه نه تو شمع جانی پروانهٔ توام من
زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم
عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم
عطار در هوایت پر سوخت از غم تو
پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم
#عطار#
https://t.me/parvizmatin
دکلمه :پرویز عزیزی. 220
🍁 🍁
درد عشق تو که جان میسوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
#عطار
درد عشق تو که جان میسوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
#عطار
🍁
ای غذای جان مَستم نام تو
چشم عقلم روشن از انعام تو
عقل من ديوانه جانم مست شد
تا چشيدم جرعهای از جام تو...
#عطار
ای غذای جان مَستم نام تو
چشم عقلم روشن از انعام تو
عقل من ديوانه جانم مست شد
تا چشيدم جرعهای از جام تو...
#عطار
اول دل من بر سر غوغا بنشست
هر دم به هزار گونه سودا بنشست
و آخر چو بدید کان همه هیچ نبود
از جمله طمع برید و تنها بنشست
#عطار_نیشابوری
💙
هر دم به هزار گونه سودا بنشست
و آخر چو بدید کان همه هیچ نبود
از جمله طمع برید و تنها بنشست
#عطار_نیشابوری
💙
و گفت:
اگر دوزخ را به من بخشند
هرگز هیچ عاشق را نسوزم
از بهر آنکه عشق
خود، او را صد بار
سوخته است ...
📕 تذکرة الاولیا
✍🏽 #عطار_نیشابوری
اگر دوزخ را به من بخشند
هرگز هیچ عاشق را نسوزم
از بهر آنکه عشق
خود، او را صد بار
سوخته است ...
📕 تذکرة الاولیا
✍🏽 #عطار_نیشابوری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#عطار
هر که از ساقیِ عشقِ
تو چو من باده گرفت،
بی خود و
بی خرد و
بی خبر
و
حیران شد.
♥️
هر که از ساقیِ عشقِ
تو چو من باده گرفت،
بی خود و
بی خرد و
بی خبر
و
حیران شد.
♥️
جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم
در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم
زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم
روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم
گر پردههای عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم
در پیش بارگاهت از دور بازماندم
کز بیم دور باشت روی گذر ندارم
نه نه تو شمع جانی پروانهٔ توام من
زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم
عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم
عطار در هوایت پر سوخت از غم تو
پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم
#عطار#
https://t.me/parvizmatin
دکلمه :پرویز عزیزی. 220
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم
در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم
زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم
روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم
گر پردههای عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم
در پیش بارگاهت از دور بازماندم
کز بیم دور باشت روی گذر ندارم
نه نه تو شمع جانی پروانهٔ توام من
زان با تو پر زنم من کز تو خبر ندارم
عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم
عطار در هوایت پر سوخت از غم تو
پرواز چون نمایم چون هیچ پر ندارم
#عطار#
https://t.me/parvizmatin
دکلمه :پرویز عزیزی. 220
.
حدیث عشــق♡در دفتـــر نگنجد.
حسـاب عشـق♡در محشر نگنجد..
عجب میآیدم ڪین آتش عشق♡
چہ سودایے است ڪاندر سر نگنجد...
#عطار
.
حدیث عشــق♡در دفتـــر نگنجد.
حسـاب عشـق♡در محشر نگنجد..
عجب میآیدم ڪین آتش عشق♡
چہ سودایے است ڪاندر سر نگنجد...
#عطار
.