شَِـَِهَِرَِاَِرَِغَِوَِاَِنَِیَِ🌻🌻
56 subscribers
18.6K photos
19.9K videos
611 files
11.4K links
خدایا
میدانم تاتوهستی
کسی تنها نیست
Download Telegram
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد
کاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد

تیر دیوانه شد و مرداد هم از شهر رفت
از غمت شهریورِ بیچاره حلق آویز شد

مهر با بی مهری و نامهربانی میرسد
مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد

بی تو یک پاییز ابرم ، نم نمِ باران کجاست؟
بی تو حتّی فکر باران هم خیال انگیز شد

کاش میشد رفت و گم شد در دل پاییز سرد
بوی باران را تنفّس کرد و عطر آمیز شد

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد ...

#فرهاد_شریفی

https://t.me/parvizmatin
دکلمه : پرویز عزیزی 415
جمعه‌ها شور غزل در دل من می‌جوشد
نیستی... باز غزل رخت عزا می‌پوشد

باز در غیبت دستان پر از معجزه‌ات
یک نفر قهوه ی تلخ قجری می‌نوشد

چه امیدی به شب وصل تو دارد دل من!
جمعه تا جمعه چنین در طلبت می‌کوشد

چشمهء اشکم از این فاصله دیگر خشکید
تا کجا دوری تو چشم مرا می‌دوشد؟

جمعه شد... باز غزل از قلمم ریخت، ولی
نیستی... باز غزل رخت عزا می‌پوشد...

#فرهاد_شریفی
https://t.me/parvizmatin
دکلمه : پرویز عزیزی 511
جمعه‌ها شور غزل در دل من می‌جوشد
نیستی... باز غزل رخت عزا می‌پوشد

باز در غیبت دستان پر از معجزه‌ات
یک نفر قهوه ی تلخ قجری می‌نوشد

چه امیدی به شب وصل تو دارد دل من!
جمعه تا جمعه چنین در طلبت می‌کوشد

چشمهء اشکم از این فاصله دیگر خشکید
تا کجا دوری تو چشم مرا می‌دوشد؟

جمعه شد... باز غزل از قلمم ریخت، ولی
نیستی... باز غزل رخت عزا می‌پوشد...

#فرهاد_شریفی
https://t.me/parvizmatin
دکلمه : پرویز عزیزی 511

دیشب که بیاد رخ زیبای تو بودم
در وصف رخت یک غزل ناب سرودم

آماده_شدم_بهر_نمازم که به ناگاه
یاد تو رسید و تو شدی بود و نبودم

هنگام_اقامه لبت آمد به خیالم
یک بوسه از آن کنج لب لعل ربودم

هم رفت نماز از کف و هم مست نگشتم
از هر دو طرف بوسه ضرر بود نه سودم

بین_دو_نمازم غزلی فاصله افتاد
با چشم و لبت بود همه گفت و شنودم

در رکعت_دوم مثلاً سخت گرفتم
از چشم تو گفتم عوض ذکرسجودم

خون کرده دلم را غم چشمان سیاهت
بنگر که ببینی چه سیاه و چه کبودم

یک تیر ز مژگان بلند تو رها شد
صاف آمد و بنشست در اعماق وجودم

میترسم از آن روز که با غیر نشینی
تقصیر خودم نیست که اینگونه حسودم..

#فرهاد_شریفی

دکلمه : پرویز عزیزی