فان کده من😃
21.1K subscribers
491 photos
2.03K videos
13 links
Download Telegram
شخصی نزد حکیمی آمد و گنده گوزی کرد که علم غیب میداند و از حکیم خواست تا با او مناظره کند!
حکیم بدون هیچ مقدمه ای یه ترامادول 100 انداخت بالا و شخص رو دمر کرد و کیرو تا خایه بهش جا کرد و دو سه کمر کفتاری گاییدش!
مریدان گفتند: ای حکیم سبب این گایش چیست؟!
حکیم در حین تلمبه زدن گفت: چطور علم غیب میداند ولی نمیدانست قرار است اینچنین کونش بگذارم؟!

#حکایت

@funkade_hman
قزوینیه تو زندون به هم سلولیش میگه:
با بچه بودی؟
میگه:نه
میگه با جوون بودی؟
میگه:نه
میگه: با پیر بودی؟

میگه: بابا من جرمم سیاسیه
قزوینیه میگه:اووووووف با ظرييييييييف؟

#حکایت


@funkade_hman
خر شیخ راه نمیرفت ...
حڪیم گفت : اونجاشو بمال راه میوفته ...
چند روزی خایه های خر را میمالید و خرش مانند بنز میرفت ...
روز دیگر دوباره خرش راه نمیرفت
شیخ عصبی شد گفت :
کسکش من که میمالم چرا راه نمیوفتی ؟!
خر چشمانش را خمار کرد
و گفت :
بخوررشششش :|

#حکایت_کیری
@funkade_hman
روزی به نزد دیوث الشیخ رفتند برای رفع مسئله ای از او پرسیدند یا شیخ! فرق جنده و پروفسور در چیست؟

شیخ اندکی به فکر فرو رفته و و فرمود کیرم دهنتون با معیار های مقایستون و افزود پروفسور خیلی چیزا تو سرشه ولی جنده خیلی سرا تو چیزشه!


#حکایت
گاندی میگه : یه سری اوﺭﮊﺍﻧﺴﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺩﯾﺪﻡ یکی ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯿﻪ
ﺩﺭ ﺯﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺯﻭﺩ ﺑﺎﺵ

ﯾﺎﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﺧﻤﯿﺮﺩﻧﺪﻭﻥ ﻧﯿﺲ ﮐﻪ ﻓﺸﺎﺭﺵ ﺑﺪﻡ ﺑﯿﺎﺩ،
باید ﺧﻮﺩﺵ ﺑﯿﺎﺩ
الان دو هفته س میخوام دندونام مسواک کنم یاده یارو می افتم
کیرم دهنت با این مثال زدنت

#حکایت

@funkade_hman
يه نفر يه خدمتكار هندي اورد واسه زنش و خواست زنشو اذيت كنه
به زنش گفت دقت كردي هرجا ميرم خدمتكاره مياد دنبالم
زنش ميگه بله چون هندي ها گاو پرستن
ميگن ابليس از بس خنديده سكته کرده


#حکایت
یاﺭﻭ ﻣﻴﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ , ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ زنش لخته ﻳﻪ ﻣﺮﺩ ﺗﻮﺣﻴﺎﻁ ﻭﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ !
ﻣﻴﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻳﻦ ﻛﻴﻪ ؟!
ﺯﻧﺶ ﻣﻴﮕﻪ : ﺍﺑﻮﺭﻳﺤﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭنی
ﺑﻌﺪ ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ ﻳﻪ ﻣﺮﺩ ﻟﺨﺖ ﺭﺩ ﺷﺪ !
ﻣﻴﮕﻪ : ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻳﻦ کی ﺑﻮﺩ؟؟!
ﻣﻴﮕﻪ : ﺑﺎﺑﺎﻃﺎﻫﺮﻋﺮﻳﺎﻥ 

ﺷﺐ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺮﺩ ﺩﻳﺪ ﻳﻪ ﻧﻮﺭ ﭼﺮﺍﻍ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﺶ !
ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﭘﺎﺷﻮ ﺧﺎﻧﻢ
ﺷﻴﺦ ﻓﻀﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻮﺭی ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺭﻩ

#حکایت

@funkade_hman
روزی مریدان از شیخ پرسیدند که در انتخابات به چه کسی رای میدهی؟

فرمود به شومبولم، زیرا که واجد شرایط است
اول اینکه انسان ساز است
دوم در برابر بی حجابی قد علم میکند،
سوم اینکه سرش را در راه اسلام از دست داده است.


مریدان که این را شنیدند خشتک ها دریدندی و کاغذ هایی با محتوای "شومبول شیخ" در صندوق ها انداختندی

#حکایت
اندر حکایت با دُم شیر بازی نکن!

شیخی به شکار شیر رفته بود، عربده میکشید و میگوزید!
گفتند چرا عربده میکشی؟
گفت تا شیر بترسد.
گفتند چرا میگوزی؟
گفت چون خودم میترسم!

#حکایت
یاﺭﻭ ﻣﻴﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ , ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ زنش لخته ﻳﻪ ﻣﺮﺩ ﺗﻮﺣﻴﺎﻁ ﻭﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ !
ﻣﻴﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻳﻦ ﻛﻴﻪ ؟!
ﺯﻧﺶ ﻣﻴﮕﻪ : ﺍﺑﻮﺭﻳﺤﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭنی
ﺑﻌﺪ ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ ﻳﻪ ﻣﺮﺩ ﻟﺨﺖ ﺭﺩ ﺷﺪ !
ﻣﻴﮕﻪ : ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻳﻦ کی ﺑﻮﺩ؟؟!
ﻣﻴﮕﻪ : ﺑﺎﺑﺎﻃﺎﻫﺮﻋﺮﻳﺎﻥ 

ﺷﺐ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺮﺩ ﺩﻳﺪ ﻳﻪ ﻧﻮﺭ ﭼﺮﺍﻍ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﺶ !
ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﭘﺎﺷﻮ ﺧﺎﻧﻢ
ﺷﻴﺦ ﻓﻀﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻮﺭی ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺭﻩ

#حکایت
گدایی به حکیمی گفت :
دستم تنگ است کمکی کن...

حکیم گفت:
جایش را با کونت عوض کن

تا هم دستت گشاد شَوَد هم کونت تنگ شَوَد تا بِروی سرکار

#حکایت
روزی مریدان از شیخ پرسیدند که در انتخابات به چه کسی رای میدهی؟

فرمود به شومبولم، زیرا که واجد شرایط است!

اول اینکه انسان ساز است،

دوم در برابر بی حجابی قد علم میکند،

سوم اینکه سرش را در راه اسلام از دست داده است.

#حکایت

@funkade_hman
دخترک از شیخ پرسید : یا شیخ نزدیکی یعنی چی ؟

شیخ گفت :
اولئک الذین دمرو و چسبانک الکمرو و لنگانک فی السماء و یدانک فی الارض و لبانه علی لبانک و دستانه علی پستانک و هو جون جون و أنت آخ آخ و هو سعی فی الفشار و أنت سعی فی الفرار و هو خندان و أنت نالان و فی الاخر راهی الی الحمام!

#حکایت
زنی 8 ﻣﺎﻫﻪ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﺴﺖ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮش حال ﺑﺪﻩ ، ﻳﻪ ﺷﺐ ﺩﻟﺶ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﻳﻪ ﺗﺮﺍﻭﻝ ﭘﻨﺠﺎﻫﻲ ﺩﺭآﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﻳﻨﻮ ﺑﺪﻩ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻭ ﺍﻣﺸﺒﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻭﻟﻲ ﻳﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﻴﻦ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ

ﻣﺮﺩ یکم دودل بود ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﭘﻮﻟﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻭﻟﻲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ چند دقیقه دست به خایه ﺑﺮﮔﺸﺖ

ﺯﻥ ﻋﻠﺘﻮ ﭘﺮﺳﻴﺪ ...
ﻣﺮﺩ : ﮔﻔﺖ 50 ﺗﺎ ﻛﻤﻪ 80 ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﻱ
ﺯﻥ : جنده خانوم چه پرروعه، ﺍﻭﻥ موقع ﻛﻪ اون ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭘﻨﺠﺎﻩ می ﮔﺮﻓﺘﻢ

#حکایت

@funkade_hman
دخترک به پدرش گفت ؛
بابا دوس پسرم بهم میگه جلو بندیت خیلی خوبه ، شاسیتم که بلنده ، کمک فنرا و ایر بگاتم که عالین!!
اینا یعنی چی؟؟

پدر گفت : برو بهش بگو اگه بفهمم در باکو باز کردی ، بنزین ریختی توش یا جلو بندیو دستکاری کردی یا کیسه هوا هارو بادشون کردی ، بابام مياد دنده شو جورى از اگزوزت ميكنه تو كه از در رادياتت بزنه بيرون...!


#حکایت
@funkade_hman
روزی به نزد دیوث الشیخ رفتند برای رفع مسئله ای از او پرسیدند یا شیخ! فرق جنده و پروفسور در چیست؟

شیخ اندکی به فکر فرو رفته و و فرمود کیرم دهنتون با معیار های مقایستون و افزود

پروفسور خیلی چیزا تو سرشه ولی جنده خیلی سرا تو چیزشه!

#حکایت
پیرزن روی صندلی دندان پزشکی نشست و
لنگاشو داد هوا...
دکتر گفت : مادر اینجا زنان و زایمان نیست!
پیرزن گفت : کُسشِررر نگو ، دندونای حاجی رو دربیار

#حکایت
پسره ریش و سیبیلاش خیلی قشنگ بود ، دوس دخترش بهش میگه میشه یه تارشو به من بدی عشقم ؟!

پسره دست میکنه تو شلوارش، از کونش یه مو میکنه میده بهش!

دختره میگه عیییییییی خاک توسرت من موی سیبیلتو میخواستم
پسره میگه: به ویترین که دست نمیزنن عزیزم، از انبار برات آوردم...!

#حکایت
فقیری ژنده پوش و خایه مال به در خانه بخیلی آب چاقال در آمد و گفت:
شنیده ام که تو مقداری از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم ، به من چیزی بده!
بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام.

فقیر گفت : من هم کور واقعی هستم ، زیرا اگر بینا میبودم ، به در خانه خارکسده ای مثل تو نمی آمدم.

و فی الفور کیر سیاه خود را بیرون کشید و به ۶۹ روش باستانی بخیل را سخت گایید تا درس عبرتی برای آیندگان باشد

#حکایت
از پدر بزرگم پرسیدم قدیما که هیچ امکاناتی نبود چیکار می‌کردید که حوصلتون سر نمیرفت؟
پدر بزرگ لبخندی زد دست به خایه هایش کشید و گفت مادر بزرگتو مثل سگ شب. و روز میکردم برا همین الان 9 تا عمو و 6 تا عمه داری!


#حکایت