Web Devs
641 subscribers
218 photos
22 videos
17 files
233 links
Articles, News, Jokes, Quotes, Back-End and UI/UX for web developers.
Github : https://github.com/fullStackDevsGroup
Advertising: @adsfullStackDevs
Download Telegram
#Caching

کشینگ (Caching) چیست؟

از جمله مواردی که استفاده درست و بجا از آن به طور قابل ملاحظه ای باعث افزایش کارایی برنامه میشود Caching میباشد.درواقع Caching مکانیزمی است که داده ها را ذخیره میکند تا درخواست های آینده برای آن داده ها سریعتر انجام شود و نتیجه به کلاینت زودتر بازگشت داده شود.داده های ذخیره شده می تواند نتیجه محاسبات قبلی یا کپی ای از داده های دیگر در جای دیگری باشد.این کار برای جلوگیری از محاسبات تکراری و یا کاهش درخواست ها به دیتابیس،برای داده هایی که امکان تغییر مداوم آنها کم است و همچنین هزینه محاسبه و یا ساخت دوباره آن زیاد است، صورت میگیرد.
خوشبخانه AspNetCore از روش های مختلف Caching پشتیبانی میکند.
از جمله این روش ها به Cache In Memory و Distributed Cache می توان اشاره کرد.
روش Cache In Memory از حافظه رم سرور برای ذخیره داده های کش شده استفاده میکند. این نوع Cache متناسب برای یک سرور است و برای استفاده از این روش زمانی که چند سرور دارید از ویژگی یا تکنینک Sticky session ( که به معنی درخواست های کلاینت به همان سروری که داده ها را Cache کرده برای پردازش Route میشوند) استفاده کرد.
از روش Distributed Cache برای share کردن داده های کش شده بین چندین سرور استفاده میشود. معمولا داده ها در یک سرور خارجی نگه داشته میشوند و دیگر سرور ها به آن دسترسی دارند.

محل قرا گیری عملیات Caching در معماری پروژه هایمان کجاست؟
معماری رایج در بین وب اپلیکیشن ها غالبا یک معماری تمیز (Clean Architecture) میباشد . و ما در این پست به قرار دادن عملیات مربوط به caching در چنین معماری هایی میپردازیم.
در این قبیل معماری ها براساس اصول طراحی و قوائد تعیین شده در DDD اپلیکیشن به لایه هایی تقسیم میشود و به ترتیب داخلی ترین لایه که Domain layer میباشد و کمترین وابستگی را به یک Dll خارجی دارد و هرچه به لایه های بالاتر میرویم وابستگی لایه ها به یکدیگر بیشتر میشود. از ویژگی های یک معماری خوب Loose Coupling در بین لایه ها میباشد یعنی وابستگی لایه ها به یکدیگر را بقدری کاهش داد که با تغییر یک لایه خللی در کار دیگر لایه ها صورت نگیرد. البته در این تعریف منظور از کاهش وابستگی یعنی کاهش وابستگی در زمان Compile time.

در یک Clean Architecture یا به عبارتی در یک Clean DDD Architecture معمولا لایه های بدین شکل خواهند بود :
1 - Domain|Core layer
2 - Services | Application Layer
3 - Infrastructure Layer
4 - UI Layer

در لایه Domain اپلیکیشن Entitiy ها و Contract ها(interface) های قرار میگیرد و در لایه Infrastructure معمولا پیاده سازی دسترسی به داده ها و دیگر سرویس ها خارجی مانند FileLogger و SmtpNotifier میباشد.این لایه امکان دسترسی و ذخیره سازی دائمی داده ها را ممکن میسازد،همچنین اطلاعات موجود Domain Entity ها در دیتابیس یا هر store دیگری به صورت دائمی در این لایه برای ذخیره، پیاده سازی میشود.از سوی دیگر ریپازیتوری های ما در این لایه پیاده سازی میشوند.(ریپازیتوری محلی است که امکان دسترسی یه اینتیتی ها و valueObject ها را فراهم میکند).
برای پیدا کردن محل درست caching باید با وظیفه یک عامل دیگر اشنا باشیم.

Repository pattern

الگوی طراحی ریپازیتوری یک روش برای انتزاعی کردن دسترسی به داده ها به جای استفاده Concrete شده از آنها میباشد.
از جمله دلیل استفاده از این الگو جلوگیری از دوباره نویسی Query ها و همچنین امکان تغییر دیتابیس یا ORM اپلیکیشن را میتوان بر شمرد.
همانطور که گفتیم ریپازیتوری راه دسترسی ما به داده هاست ، این داده ها ممکن از از دیتابیس واکشی شوند یا اینکه از Cache خوانده شوند و از آنجایی که پیاده سازی الگوی Repository در لایه Infrastructure صورت میگیرد پس در نتیجه لایه قرارگیری caching نیز در همین لایه و در ریپازیتوری میباشد .
اما پیاده سازی caching در داخل خود ریپازیتوری چند مشکل اساسی دارد، مشکل، عدم تست پذیری و نقض اصل اول Solid یعنی Single responsibility میباشد.
برای حل این مشکل یک الگوی طراحی Structural به کمک ما می آید و با پیاده سازی آن این مشکل را حل میکنیم.

در این قسمت به بررسی یک سری از مسائل پایه پرداختیم و در قسمت بعدی این پست به طریقه پیاده سازی آن خواهیم پرداخت.

@fullStackDevs
#Caching
#قسمت_دوم

🔹در قسمت اول به معرفی caching و جزئیات آن در asp core پرداختیم . حال نوبت به پیاده سازی است.
همانطور که گفته بودیم در این قسمت با استفاده ار یک الگوی Structural مشکلی که وجود داشت را حل خواهیم کرد.
▪️این الگو ، الگوی Proxy میباشد . بیایید نگاهی به این الگو بیاندازیم.
▫️این الگو شئ ای را به وجود میاورد که به عنوان یک placeholder یا یک جایگزین برای شئ دیگری عمل میکند و وظیفه آن کنترل دسترسی به آن شی است.در این پست این شی را Proxy object مینامیم.
و همچنین شئ ای که Proxy object کنترل دسترسی را بروی آن انجام میدهد hidden object مینامیم.

✳️ چه زمانی از الگوی Proxy استفاده کنیم ⁉️

▪️اگر زمانی نیاز داشتید تا رفتار یک شئ (hidden object ) را تغییر دهید (منظور از تغییر رفتار یک شی یعنی افزودن عملیاتی قبل یا بعد از اجرای هر یک از متد های آن است) بدون اینکه در تعریف متد های اصلی آن شی(hidden object ) تغییری دهید میتوانید از این الگو استفاده کنید همچنین استفاده از این الگو در سناریو های testing زمانی که میخواهید رفتار یک کلاس را در جاهایی بدون پیاده سازی ای برای آن جایگزین کنید، بسیار کاربردی خواهد بود.

حالا که با Proxy Pattern شدیم نوبت به استفاده از این الگو است .
🔹امروزه تقریبا همگی از الگوی Repository میکنیم همانطور که قبلا گفتیم " ریپازیتوری راه دسترسی ما به داده هاست ، این داده ها ممکن از از دیتابیس واکشی شوند یا اینکه از Cache خوانده شوند " برای انجام این امر و همچنین انجام عملیات caching میخواهیم برای ریپازیتوری خود یک Proxy بنویسیم به طوری که قبل از صدا زده شدن متد های Repository مثل GetAll() فرایند چک کردن cache صورت گیرد و اگر داده ها در cache وجود داشتند به کاربر باز گردانده شوند.

▪️در این پست از روش Cache In Memory در AspNet Core استفاده میکنیم که برای فعال سازی آن باید سرویس زیر را در متد ConfigureServices کلاس startup اضافه کنید.
▫️services.AddMemoryCache();

بعد
از انجام اینکار انحام عملیات in-memoryCache را از طریق اینترفیس IMemoryCache دسترسی خواهید داشت و با تزریق آن در متد سازنده (Constructor) کنترلر یا هر کلاس دیگری، وابستگی های آن در زمان اجرا توسط سیستم تزریق وابستگی تزریق میشود.

🔹موارد لازم برای پیاده سازی

▪️اینترفیس زیر ،اینترفیس ریپازیتوری میباشد که دارای یک متد GetAll() میباشد.

``` 
public interface IStudentRepository
{
IEnumerable<Student> GetAll();
}```

▪️کلاس زیر هم ریپازیتوری میباشد که پیاده سازی کننده اینترفیس بالا است

```public class StudentRepository : IStudentRepository
{
public IEnumerable<Student> GetAll()
{
return dbContext.Students.ToList();
}
}```

▪️ حال proxy ریپازیتوری بدین شکل خواهد بود

```public class StudentRepositoryProxy
: IStudentRepository
{
private readonly IStudentRepository _studentRepository;
private readonly IMemoryCache _memoryCache;
private const string CacheKey = "WebDevsTelegramChannel";
public StudentRepositoryProxy(ServiceResolver serviceAccessor, IMemoryCache memoryCache)
{
_studentRepository = serviceAccessor("GetBasicObject");;
_memoryCache = memoryCache;
}


public IEnumerable<Student> GetAll()
{
if (_memoryCache.TryGetValue(CacheKey, out object temp))
{
return _memoryCache.Get<IEnumerable<Student>>(CacheKey);
}
else
{
var students = _studentRepository.GetAll();

_memoryCache.Set(CacheKey, students);

return students;
}
}
}
```
@fullStackDevs
Forwarded from Web Devs
#Caching

کشینگ (Caching) چیست؟

از جمله مواردی که استفاده درست و بجا از آن به طور قابل ملاحظه ای باعث افزایش کارایی برنامه میشود Caching میباشد.درواقع Caching مکانیزمی است که داده ها را ذخیره میکند تا درخواست های آینده برای آن داده ها سریعتر انجام شود و نتیجه به کلاینت زودتر بازگشت داده شود.داده های ذخیره شده می تواند نتیجه محاسبات قبلی یا کپی ای از داده های دیگر در جای دیگری باشد.این کار برای جلوگیری از محاسبات تکراری و یا کاهش درخواست ها به دیتابیس،برای داده هایی که امکان تغییر مداوم آنها کم است و همچنین هزینه محاسبه و یا ساخت دوباره آن زیاد است، صورت میگیرد.
خوشبخانه AspNetCore از روش های مختلف Caching پشتیبانی میکند.
از جمله این روش ها به Cache In Memory و Distributed Cache می توان اشاره کرد.
روش Cache In Memory از حافظه رم سرور برای ذخیره داده های کش شده استفاده میکند. این نوع Cache متناسب برای یک سرور است و برای استفاده از این روش زمانی که چند سرور دارید از ویژگی یا تکنینک Sticky session ( که به معنی درخواست های کلاینت به همان سروری که داده ها را Cache کرده برای پردازش Route میشوند) استفاده کرد.
از روش Distributed Cache برای share کردن داده های کش شده بین چندین سرور استفاده میشود. معمولا داده ها در یک سرور خارجی نگه داشته میشوند و دیگر سرور ها به آن دسترسی دارند.

محل قرا گیری عملیات Caching در معماری پروژه هایمان کجاست؟
معماری رایج در بین وب اپلیکیشن ها غالبا یک معماری تمیز (Clean Architecture) میباشد . و ما در این پست به قرار دادن عملیات مربوط به caching در چنین معماری هایی میپردازیم.
در این قبیل معماری ها براساس اصول طراحی و قوائد تعیین شده در DDD اپلیکیشن به لایه هایی تقسیم میشود و به ترتیب داخلی ترین لایه که Domain layer میباشد و کمترین وابستگی را به یک Dll خارجی دارد و هرچه به لایه های بالاتر میرویم وابستگی لایه ها به یکدیگر بیشتر میشود. از ویژگی های یک معماری خوب Loose Coupling در بین لایه ها میباشد یعنی وابستگی لایه ها به یکدیگر را بقدری کاهش داد که با تغییر یک لایه خللی در کار دیگر لایه ها صورت نگیرد. البته در این تعریف منظور از کاهش وابستگی یعنی کاهش وابستگی در زمان Compile time.

در یک Clean Architecture یا به عبارتی در یک Clean DDD Architecture معمولا لایه های بدین شکل خواهند بود :
1 - Domain|Core layer
2 - Services | Application Layer
3 - Infrastructure Layer
4 - UI Layer

در لایه Domain اپلیکیشن Entitiy ها و Contract ها(interface) های قرار میگیرد و در لایه Infrastructure معمولا پیاده سازی دسترسی به داده ها و دیگر سرویس ها خارجی مانند FileLogger و SmtpNotifier میباشد.این لایه امکان دسترسی و ذخیره سازی دائمی داده ها را ممکن میسازد،همچنین اطلاعات موجود Domain Entity ها در دیتابیس یا هر store دیگری به صورت دائمی در این لایه برای ذخیره، پیاده سازی میشود.از سوی دیگر ریپازیتوری های ما در این لایه پیاده سازی میشوند.(ریپازیتوری محلی است که امکان دسترسی یه اینتیتی ها و valueObject ها را فراهم میکند).
برای پیدا کردن محل درست caching باید با وظیفه یک عامل دیگر اشنا باشیم.

Repository pattern

الگوی طراحی ریپازیتوری یک روش برای انتزاعی کردن دسترسی به داده ها به جای استفاده Concrete شده از آنها میباشد.
از جمله دلیل استفاده از این الگو جلوگیری از دوباره نویسی Query ها و همچنین امکان تغییر دیتابیس یا ORM اپلیکیشن را میتوان بر شمرد.
همانطور که گفتیم ریپازیتوری راه دسترسی ما به داده هاست ، این داده ها ممکن از از دیتابیس واکشی شوند یا اینکه از Cache خوانده شوند و از آنجایی که پیاده سازی الگوی Repository در لایه Infrastructure صورت میگیرد پس در نتیجه لایه قرارگیری caching نیز در همین لایه و در ریپازیتوری میباشد .
اما پیاده سازی caching در داخل خود ریپازیتوری چند مشکل اساسی دارد، مشکل، عدم تست پذیری و نقض اصل اول Solid یعنی Single responsibility میباشد.
برای حل این مشکل یک الگوی طراحی Structural به کمک ما می آید و با پیاده سازی آن این مشکل را حل میکنیم.

در این قسمت به بررسی یک سری از مسائل پایه پرداختیم و در قسمت بعدی این پست به طریقه پیاده سازی آن خواهیم پرداخت.

@fullStackDevs
Forwarded from Web Devs
#Caching

کشینگ (Caching) چیست؟

از جمله مواردی که استفاده درست و بجا از آن به طور قابل ملاحظه ای باعث افزایش کارایی برنامه میشود Caching میباشد.درواقع Caching مکانیزمی است که داده ها را ذخیره میکند تا درخواست های آینده برای آن داده ها سریعتر انجام شود و نتیجه به کلاینت زودتر بازگشت داده شود.داده های ذخیره شده می تواند نتیجه محاسبات قبلی یا کپی ای از داده های دیگر در جای دیگری باشد.این کار برای جلوگیری از محاسبات تکراری و یا کاهش درخواست ها به دیتابیس،برای داده هایی که امکان تغییر مداوم آنها کم است و همچنین هزینه محاسبه و یا ساخت دوباره آن زیاد است، صورت میگیرد.
خوشبخانه AspNetCore از روش های مختلف Caching پشتیبانی میکند.
از جمله این روش ها به Cache In Memory و Distributed Cache می توان اشاره کرد.
روش Cache In Memory از حافظه رم سرور برای ذخیره داده های کش شده استفاده میکند. این نوع Cache متناسب برای یک سرور است و برای استفاده از این روش زمانی که چند سرور دارید از ویژگی یا تکنینک Sticky session ( که به معنی درخواست های کلاینت به همان سروری که داده ها را Cache کرده برای پردازش Route میشوند) استفاده کرد.
از روش Distributed Cache برای share کردن داده های کش شده بین چندین سرور استفاده میشود. معمولا داده ها در یک سرور خارجی نگه داشته میشوند و دیگر سرور ها به آن دسترسی دارند.

محل قرا گیری عملیات Caching در معماری پروژه هایمان کجاست؟
معماری رایج در بین وب اپلیکیشن ها غالبا یک معماری تمیز (Clean Architecture) میباشد . و ما در این پست به قرار دادن عملیات مربوط به caching در چنین معماری هایی میپردازیم.
در این قبیل معماری ها براساس اصول طراحی و قوائد تعیین شده در DDD اپلیکیشن به لایه هایی تقسیم میشود و به ترتیب داخلی ترین لایه که Domain layer میباشد و کمترین وابستگی را به یک Dll خارجی دارد و هرچه به لایه های بالاتر میرویم وابستگی لایه ها به یکدیگر بیشتر میشود. از ویژگی های یک معماری خوب Loose Coupling در بین لایه ها میباشد یعنی وابستگی لایه ها به یکدیگر را بقدری کاهش داد که با تغییر یک لایه خللی در کار دیگر لایه ها صورت نگیرد. البته در این تعریف منظور از کاهش وابستگی یعنی کاهش وابستگی در زمان Compile time.

در یک Clean Architecture یا به عبارتی در یک Clean DDD Architecture معمولا لایه های بدین شکل خواهند بود :
1 - Domain|Core layer
2 - Services | Application Layer
3 - Infrastructure Layer
4 - UI Layer

در لایه Domain اپلیکیشن Entitiy ها و Contract ها(interface) های قرار میگیرد و در لایه Infrastructure معمولا پیاده سازی دسترسی به داده ها و دیگر سرویس ها خارجی مانند FileLogger و SmtpNotifier میباشد.این لایه امکان دسترسی و ذخیره سازی دائمی داده ها را ممکن میسازد،همچنین اطلاعات موجود Domain Entity ها در دیتابیس یا هر store دیگری به صورت دائمی در این لایه برای ذخیره، پیاده سازی میشود.از سوی دیگر ریپازیتوری های ما در این لایه پیاده سازی میشوند.(ریپازیتوری محلی است که امکان دسترسی یه اینتیتی ها و valueObject ها را فراهم میکند).
برای پیدا کردن محل درست caching باید با وظیفه یک عامل دیگر اشنا باشیم.

Repository pattern

الگوی طراحی ریپازیتوری یک روش برای انتزاعی کردن دسترسی به داده ها به جای استفاده Concrete شده از آنها میباشد.
از جمله دلیل استفاده از این الگو جلوگیری از دوباره نویسی Query ها و همچنین امکان تغییر دیتابیس یا ORM اپلیکیشن را میتوان بر شمرد.
همانطور که گفتیم ریپازیتوری راه دسترسی ما به داده هاست ، این داده ها ممکن از از دیتابیس واکشی شوند یا اینکه از Cache خوانده شوند و از آنجایی که پیاده سازی الگوی Repository در لایه Infrastructure صورت میگیرد پس در نتیجه لایه قرارگیری caching نیز در همین لایه و در ریپازیتوری میباشد .
اما پیاده سازی caching در داخل خود ریپازیتوری چند مشکل اساسی دارد، مشکل، عدم تست پذیری و نقض اصل اول Solid یعنی Single responsibility میباشد.
برای حل این مشکل یک الگوی طراحی Structural به کمک ما می آید و با پیاده سازی آن این مشکل را حل میکنیم.

در این قسمت به بررسی یک سری از مسائل پایه پرداختیم و در قسمت بعدی این پست به طریقه پیاده سازی آن خواهیم پرداخت.

@fullStackDevs
Forwarded from Web Devs
#Caching

کشینگ (Caching) چیست؟

از جمله مواردی که استفاده درست و بجا از آن به طور قابل ملاحظه ای باعث افزایش کارایی برنامه میشود Caching میباشد.درواقع Caching مکانیزمی است که داده ها را ذخیره میکند تا درخواست های آینده برای آن داده ها سریعتر انجام شود و نتیجه به کلاینت زودتر بازگشت داده شود.داده های ذخیره شده می تواند نتیجه محاسبات قبلی یا کپی ای از داده های دیگر در جای دیگری باشد.این کار برای جلوگیری از محاسبات تکراری و یا کاهش درخواست ها به دیتابیس،برای داده هایی که امکان تغییر مداوم آنها کم است و همچنین هزینه محاسبه و یا ساخت دوباره آن زیاد است، صورت میگیرد.
خوشبخانه AspNetCore از روش های مختلف Caching پشتیبانی میکند.
از جمله این روش ها به Cache In Memory و Distributed Cache می توان اشاره کرد.
روش Cache In Memory از حافظه رم سرور برای ذخیره داده های کش شده استفاده میکند. این نوع Cache متناسب برای یک سرور است و برای استفاده از این روش زمانی که چند سرور دارید از ویژگی یا تکنینک Sticky session ( که به معنی درخواست های کلاینت به همان سروری که داده ها را Cache کرده برای پردازش Route میشوند) استفاده کرد.
از روش Distributed Cache برای share کردن داده های کش شده بین چندین سرور استفاده میشود. معمولا داده ها در یک سرور خارجی نگه داشته میشوند و دیگر سرور ها به آن دسترسی دارند.

محل قرا گیری عملیات Caching در معماری پروژه هایمان کجاست؟
معماری رایج در بین وب اپلیکیشن ها غالبا یک معماری تمیز (Clean Architecture) میباشد . و ما در این پست به قرار دادن عملیات مربوط به caching در چنین معماری هایی میپردازیم.
در این قبیل معماری ها براساس اصول طراحی و قوائد تعیین شده در DDD اپلیکیشن به لایه هایی تقسیم میشود و به ترتیب داخلی ترین لایه که Domain layer میباشد و کمترین وابستگی را به یک Dll خارجی دارد و هرچه به لایه های بالاتر میرویم وابستگی لایه ها به یکدیگر بیشتر میشود. از ویژگی های یک معماری خوب Loose Coupling در بین لایه ها میباشد یعنی وابستگی لایه ها به یکدیگر را بقدری کاهش داد که با تغییر یک لایه خللی در کار دیگر لایه ها صورت نگیرد. البته در این تعریف منظور از کاهش وابستگی یعنی کاهش وابستگی در زمان Compile time.

در یک Clean Architecture یا به عبارتی در یک Clean DDD Architecture معمولا لایه های بدین شکل خواهند بود :
1 - Domain|Core layer
2 - Services | Application Layer
3 - Infrastructure Layer
4 - UI Layer

در لایه Domain اپلیکیشن Entitiy ها و Contract ها(interface) های قرار میگیرد و در لایه Infrastructure معمولا پیاده سازی دسترسی به داده ها و دیگر سرویس ها خارجی مانند FileLogger و SmtpNotifier میباشد.این لایه امکان دسترسی و ذخیره سازی دائمی داده ها را ممکن میسازد،همچنین اطلاعات موجود Domain Entity ها در دیتابیس یا هر store دیگری به صورت دائمی در این لایه برای ذخیره، پیاده سازی میشود.از سوی دیگر ریپازیتوری های ما در این لایه پیاده سازی میشوند.(ریپازیتوری محلی است که امکان دسترسی یه اینتیتی ها و valueObject ها را فراهم میکند).
برای پیدا کردن محل درست caching باید با وظیفه یک عامل دیگر اشنا باشیم.

Repository pattern

الگوی طراحی ریپازیتوری یک روش برای انتزاعی کردن دسترسی به داده ها به جای استفاده Concrete شده از آنها میباشد.
از جمله دلیل استفاده از این الگو جلوگیری از دوباره نویسی Query ها و همچنین امکان تغییر دیتابیس یا ORM اپلیکیشن را میتوان بر شمرد.
همانطور که گفتیم ریپازیتوری راه دسترسی ما به داده هاست ، این داده ها ممکن از از دیتابیس واکشی شوند یا اینکه از Cache خوانده شوند و از آنجایی که پیاده سازی الگوی Repository در لایه Infrastructure صورت میگیرد پس در نتیجه لایه قرارگیری caching نیز در همین لایه و در ریپازیتوری میباشد .
اما پیاده سازی caching در داخل خود ریپازیتوری چند مشکل اساسی دارد، مشکل، عدم تست پذیری و نقض اصل اول Solid یعنی Single responsibility میباشد.
برای حل این مشکل یک الگوی طراحی Structural به کمک ما می آید و با پیاده سازی آن این مشکل را حل میکنیم.

در این قسمت به بررسی یک سری از مسائل پایه پرداختیم و در قسمت بعدی این پست به طریقه پیاده سازی آن خواهیم پرداخت.

@fullStackDevs
👍9