چگونه بهتر بفروشید/محمدرضاگیاه پرور
554 subscribers
6.39K photos
1.11K videos
14 files
5.27K links
راههای افزایش فروش

🌐 www.franegar.ir

از طریق لینک زیر در اینستاگرام همراه ما باشید

👇👇👇
https://instagram.com/faranegar.1

telegram.me/FaranegarCRM :پل ارتباطی
Download Telegram
همه‌ی ما دوست داریم که به بهشت برویم، اما دردناک این است که برای رفتن به بهشت لازم است اول بمیریم.


#محمدرضا_شعبانعلی
این پست را چند روز قبل از جمعه سیاه نوشتم ولی به دلایلی منتشر نکردم تا اینکه پست بالا که متعلق به استاد محمدرضا شعبانعلی را دیدم،با خودم گفتم اولا چند روز از جمعه سیاه گذشته و پست من دیگه آسیبی به کسب و کارها نخواهد زد.ثانیا مطلب استاد محمدرضا شعبانعلی جامع تر و کاملتر است .


چرا در جمعه سیاه نمی خرم؟
#محمد_رضا_گیاه_پرور

آذر ماه ۱۴۰۰

چون فروشندگان‌را گرانفروش می دانم‌که تا پیش جمعه سیاه کالاها‌را با سودهای نزدیک به صد در صد می فروختند حالا آمدند ۴۰/۵۰ درصد offer گذاشتند.
آن وقت این دسته از فروشندگان در عید نوروز نه تنها هیچ offer نمی دهند حتی در برخی موارد گرانتر هم می فروشند.بعدش هم دائم گله و شکایت می کنند که بازار خراب است و بازار کساد است.
خوب عزیز من‌!قیمت گذاریت را درست کن.

🔸 مایل هستم نظرات شما دوستان را بدانم


#جمعه_سیاه #گرانفروشی #محمدرضا_شعبانعلی #تخفیف #فرانگر #فروش #کوچینگ #محمد_رضا_گیاه_پرور #بازاریابی #مشاوره #رشت #گیلان #آموزش #کسب_و_کار
💐 #شاد_و_پیروز_و_فرانگر_باشیم

Www.franegar.ir

Www.t.me/franegar

Www.instagran.com/faranegar.1

www.instagram.com/mo_giahparvar
شغل فروش یعنی هنر «نه» شنیدن. حتی بعضی وقت‌ها این جمله را تندتر می‌کنند و می‌گویند: فروش یعنی مهارت طرد شدن؛ بی‌ آن‌که انگیزه‌ات را از دست بدهی.
در خوش‌بینانه‌ترین حالت، تا چند ده پاسخ منفی نشنویم، یک پاسخ مثبت نخواهیم شنید.


#محمدرضا_شعبانعلی
چند نکته متفرقه درباره فروش و فروشندگی

🔸 بسیار پیش می‌آید که دیدگاه فروشنده، با دیدگاه مشتری تفاوت دارد، اما باید به احترام او سکوت کند و به تفاوت‌ها دامن نزند.

🔸گاه ممکن است مشتری، برخورد منطقی نداشته باشد و فروشنده را خشمگین کند، اما او باید لبخند بزند و هم‌چنان با حوصله، مشتری را راهنمایی کند.

🔸فروشنده ممکن است همان روز با شریک عاطفی‌اش دعوا کرده باشد، اما باز هم حق ندارد خستگی، فرسودگی و سرخوردگی خود را ابراز کند و باید با شور و شوق، با خریدار حرف بزند.
فروشنده ممکن است در یک روز، با صد مشتری حرف بزند و طبیعتاً در آخرین مکالمه‌ها، خسته و فرسوده است. اما مشتری صدم انتظار دارد برخوردی مشابه مشتری اول را ببیند و با حداکثر حوصله و احترام با او برخورد شود.
در نهایت، ساعات زیادی از کار فروشنده، به شکلی می‌گذرد که او باید در نقشِ شغلی خود قرار بگیرد؛ نقشی که الزاماً با حالات عاطفی‌ و ذهنی‌اش هم‌خوان نیست.

🔸 فروشندگی، به عزت نفس بسیار بالایی نیاز دارد. اگر فروشنده،‌ روی عزت نفس خود کار نکرده باشد، شغل فروش می‌تواند به سرعت او را خسته و فرسوده کند.


چرا فروشندگی به عزت نفس نیاز دارد؟

👈 چون مشتری برای چانه‌زنی، کسب امتیاز، و یا اعتبارسنجی حرف‌های او، صریح و بی‌پرده، حرف‌ها و اطلاعات و ادعاهای او را نقض کرده یا انکار می‌کند.

🔸 عوامل تنش آفرین در فروش کم نیستند و جز علاقه‌ی عمیق و جدی به این حرفه، چیزی نمی‌تواند تحمل سختی‌ها و تنش‌ها را لذت‌بخش کند.

🔸در بسیاری از موارد، فروشنده می‌تواند کاملاً در نقش مشاور، کنار مشتری قرار گیرد و تجربه‌ای ارزشمند و لذت‌بخش از خرید را برای او خلق کند.


علاقه به خدمت به دیگران
علاقه خدمت به دیگران، باید در صدر سلسله مراتب ارزش‌های شما باشد.

🔸 قبل از معرفی محصول و خدمات‌مان، باید مطمئن شویم که نیاز و خواسته و اولویت‌های مشتری را فهمیده‌ایم و تمام حرف‌هایمان در همان راستا است.
🔸 باید بدانیم کدام رفتارها و گفتارها می‌توانند به شکل‌گیری یک رابطه‌ی بلندمدت‌ کمک کنند.


🔸🔸 به خاطر داشته باشیم که هیچکس دوست ندارد محصولی به او فروخته بشود. همه دوست دارند حس کنند که انتخاب و خرید را خودشان انجام داده‌اند. مشتری باید حس کند که در تصمیم‌ خرید نقش دارد.


🔸 شکل‌گیری اعتماد بین فروشنده و خریدار، می‌تواند موجب کاهش هزینه‌های فروش شود.
قاعدتاً فهرست نکته‌ها و تکنیک‌های فروش، فهرست کوتاهی نیست.

🔸 استراتژی و تفکر استراتژیک برای یک فروشنده، در دو حوزه معنا پیدا می‌کند:


👈مورد اول در مورد تصمیم‌‌ها و انتخاب‌های شخصی خود اوست.
اینکه در چه زمینه‌هایی بیشتر کار کند.
وقتش را برای فروش و ترویج کدام محصول بگذارد و انرژی‌ و توان خود را برای کدام مشتریان صرف کند.

👈مورد دوم برای کمک به مشتریان است.
مشتریان امروز، از فروشنده انتظار دارند فراتر از یک معرفی‌کننده‌ی هیجان‌زده محصول و خدمات باشد.
🔸تعداد زیادی از مشتریان قبل از اولین برخورد با فروشنده، تا حد زیادی تصمیم خود را در مورد برند و نوع محصول و بودجه‌ای که دارند گرفته‌اند.


🔸کسی که به سراغ یک آژانس مسافرتی می‌رود، احتمالاً تا حد زیادی تصمیم گرفته که می‌خواهد به کدام شهر یا کشور سفر کند.


🔸اکنون از فروشنده انتظار می‌رود که به خریدار کمک کند تا از تصمیم خود مطمئن شود. یا اگر تصمیم درستی نگرفته قانع شود و تصمیمش را تغییر دهد.
به عبارتی فروشنده، در دنیای امروز، عموماً در ارزیابی و نهایی‌سازی تصمیم خرید نقش دارد و نه ارائه‌ی اطلاعات محصولات و خدمات.

🔸 اگر کسی تحمل شنیدن پاسخ‌های منفی، مواجهه با بی‌اعتمادی‌های اولیه مشتریان، مواجهه با ریسک‌ها و شکست‌های این حوزه را نداشته باشد، به نظر نمی‌رسد که فروشندگی برای او حرفه‌ی مناسبی باشد.


اگر استیو جابز هم – که بت دهه‌ی اخیر در دنیای تکنولوژی است – بشوید و آیفون را عرضه کنید و بفروشید،‌ نیمی از مردم دنیا حاضرند ساعت‌ها با شما بحث کنند که شما یک آشغال می‌فروشید! (اینها همانهایی هستند که محصولات اندرویدی یا ویندوزی استفاده میکنند و خودشان هم احتمالاً هر روز از طرفداران اپل می‌شنوند که یک محصول آشغال و نامناسب در دست دارند).

استاد #محمدرضا_شعبانعلی


💐💐الهی که همواره شاد و سلامت و فرانگر باشیم
از محصول مشکلات بگویید


👈 در زمان دبیرستان، در کلاس‌های علامه محمد تقی جعفری شرکت می‌کردم. ایشان درس شگفت انگیزی به ما دادند که هنوز، در خاطرم مانده است.

👈می‌گفتند: برای من از مشکلات نگویید. از محصول مشکلات بگویید. هر مشکلی مانند یک درخت است. اگر درست با آن برخورد کنید، میوه‌هایی می‌دهد که حاصل‌ش یک عمر می‌ماند و در غیر این صورت، نهالی می‌شود هرز، روییده در باغ ذهن شما.

👈چنین بود که من وقتی به اجبار کار، بیابان نشین شدم، تصمیم گرفتم میوه این درخت سخت، «مطالعه ده‌ها کتاب ارزشمند در حوزه روانشناسی و علوم رفتاری و مدیریت باشد» که حاصل نهایی آن، کتاب‌هایی بود که بعدها تألیف کردم.

👈همچنین وقتی به اجبار روزگار، تصادفی شد و پایم شکست و سال گذشته، چند هفته‌ای خانه‌نشین بودم، «رادیو مذاکره» متولد شد و «درخت پا شکستگی من» میوه‌هایی داد که هنوز طعم آن‌ها را می‌چشم و لذت می‌برم.

استاد #محمدرضا_شعبانعلی


💐💐الهی که همواره شاد و سلامت و فرانگر باشیم
در هایپرمارکت، هنگام عبور از کنار ابزارها، آلن‌های کوچک به چشمم خورد. یکی دو مدل را تست کردم و وقتی دیدم سایز‌شان مناسب است، برندها و بسته‌بندی‌ها را بررسی کردم تا یکی را باکیفیت‌تر است بردارم.

در همین حین یکی از کارکنان هایپر آمد: «می‌توانم کمک‌تان کنم؟» از این جمله در فروشگاه‌ها متنفرم. سال‌هاست که متنفرم. همیشه با شنیدن این جمله خرید را رها کرده‌ام و بیرون آمده‌ام. حتی به قیمت این که مجبور شوم کمی آن‌طرف‌تر همان محصول را با قیمتی بالاتر بخرم.

خیلی خوب است که فروشنده یا کارکنان فروشگاه در دسترس باشند تا اگر کسی کمک خواست کمک کنند. اما این که ناگهان از راه برسند و به‌اجبار بخواهند کمک کنند، اختلال در تجربهٔ خرید است. مطمئنم – و پیش از این نوشته‌ام که – که اگر این نوع فروشندگان نباشند یا به‌ناگاه در اثر معجزه‌ای از سطح کرهٔ زمین حذف شوند، فروش شرکت‌ها و رضایت مشتریان بیشتر می‌شود و در یک کلام، جهان به جای بهتری برای زندگی تبدیل خواهد شد.

استاد#محمدرضا_شعبانعلی

💐💐الهی که همواره شاد و سلامت و #فرانگر باشیم