کل روانشناسی تاکنون وابسته به پیشداوریها و هراسهای اخلاقی مانده و هرگز بیپروا به ژرفناها نرفته است.
روانشناسی را تاکنون هیچکس بهسان من، حتی در ذهن خویش، علم شکلشناسی و تکامل #ارادهی_معطوف_به_قدرت ندانسته و همین شیوهی تفکر من است که نشان میدهد در هر چه تاکنون نوشته شده است، تنها نشانهای از آن امری دیده میشود که آن را مسکوت گذاشتهاند.
#فردریش_نیچه
#فراسوی_نیک_و_بد
قطعهی ۲۳
Join Link↘
🆔 @fnietzsche
روانشناسی را تاکنون هیچکس بهسان من، حتی در ذهن خویش، علم شکلشناسی و تکامل #ارادهی_معطوف_به_قدرت ندانسته و همین شیوهی تفکر من است که نشان میدهد در هر چه تاکنون نوشته شده است، تنها نشانهای از آن امری دیده میشود که آن را مسکوت گذاشتهاند.
#فردریش_نیچه
#فراسوی_نیک_و_بد
قطعهی ۲۳
Join Link↘
🆔 @fnietzsche
خوشبختی نصیب من است که پس از هزاران سال گمراهی و آشفتگی راهی یافته باشم که بهسوی "یک آری" و بهسوی "یک نه" رهنمون باشد.
"نه"میآموزم نسبت به هر چه که ناتوان کند، نسبت به آنچه که از پای درآورد.
"آری" میآموزم نسبت به هرچه نیرومند کند و نیرو افزاید، حس برتری و نیرومندی به کرسی نشاند و از آن همه جانبداری کند.
کسی که تاکنون نه این را آموخت نه آن را. فضیلت آموختند و از خود بیخودی، همدردی آموختند و خود نفی زندگی.
اینها همه ارزشهای از پایدرآمدگان و بیرمقان است.
#فردریش_نیچه
از کتاب: #ارادهی_معطوف_به_قدرت
ترجمهی محمدباقر هوشیار
Join Link↘
🆔 @fnietzsche
"نه"میآموزم نسبت به هر چه که ناتوان کند، نسبت به آنچه که از پای درآورد.
"آری" میآموزم نسبت به هرچه نیرومند کند و نیرو افزاید، حس برتری و نیرومندی به کرسی نشاند و از آن همه جانبداری کند.
کسی که تاکنون نه این را آموخت نه آن را. فضیلت آموختند و از خود بیخودی، همدردی آموختند و خود نفی زندگی.
اینها همه ارزشهای از پایدرآمدگان و بیرمقان است.
#فردریش_نیچه
از کتاب: #ارادهی_معطوف_به_قدرت
ترجمهی محمدباقر هوشیار
Join Link↘
🆔 @fnietzsche
از چیزی که شما را بر حذر میدارم: اینکه مبادا غرایز انحطاط و فروریزی را با انسانیت اشتباه کنید.
مبادا وسایلی را که ازهمپاشیدگی میآورد و ضرورتاً بهسوی انحطاط و فروریزی میبرد، با فرهنگ عوضی بگیرید.
مبادا هرزگی و بیکارگی یعنی اصل "بگذار بشود" و "بگذار باشد" را با ارادهی معطوف به قدرت عوضی بگیرید. (این اصلی است متناقض با آن).
#فردریش_نیچه
از کتاب: #ارادهی_معطوف_به_قدرت
ترجمهی محمدباقر هوشیار
Join Links↘
🆔 @fnietzsche
🆔 @Dostoyevsky_channel
مبادا وسایلی را که ازهمپاشیدگی میآورد و ضرورتاً بهسوی انحطاط و فروریزی میبرد، با فرهنگ عوضی بگیرید.
مبادا هرزگی و بیکارگی یعنی اصل "بگذار بشود" و "بگذار باشد" را با ارادهی معطوف به قدرت عوضی بگیرید. (این اصلی است متناقض با آن).
#فردریش_نیچه
از کتاب: #ارادهی_معطوف_به_قدرت
ترجمهی محمدباقر هوشیار
Join Links↘
🆔 @fnietzsche
🆔 @Dostoyevsky_channel
اشتباهِ اساسيِ #شوپنهاور در بابِ اراده (چنانكه گويي آز و كشش و غريزه در اراده خاصيت اصلي باشد). خود نمونهای است و وضع را خوب مجسم ميکند:
پستسازيِ ارزشِ اراده تا به درجهيِ بازنشناختن: همچنين كينهتوزي نسبت به خواستن! آزمايش و كوشش در نخواستن و در فاعل بيهدف و بیمقصد بودن (فاعلِ فارغ از اراده بودن)...
همه نشانهيِ بزرگِ خستگي يا ضعفِ اراده است: زيرا كه اراده در واقع آن است كه بر اميالِ تند بهسانِ آمر رفتار كند و فرمان راند و به آنها راه و اندازه نمايد...
#فردریش_نیچه
از كتاب: #ارادهی_معطوف_به_قدرت
ترجمهیِ محمدباقر هوشيار
تفسير:
طبقِ نظرِ شوپنهاور، تمامِ موجودات در تلاش براي حفظِ زندگي و بقا هستند. وي اين نيروي پيشراننده را «ارادهي معطوف به حيات» نام نهاده است. اما طبق استدلال اين فيلسوف، انسانها به دليلِ سيريناپذيريِ اميال خويش، دچار پوچي ميشوند.
نيچه انتقادِ خود را اينگونه بيان ميكند:
مقصود از واژهی «اراده»، خواستن چيزي است و شوپنهاور از لفظ اراده به «پوچی» و اصطلاحاً «نخواستن» میرسد و اين تناقضي را پديد ميآورد كه موجب باطل شدنِ استدلالِ شوپنهاور ميگردد.
بنابراين، از ديدگاهِ نيچه، اراده فقط بايد در مسيرِ «خواست زندگی» گام بردارد و این نیرو هیچگاه نباید منتهی به پوچگرایی گردد.
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
پستسازيِ ارزشِ اراده تا به درجهيِ بازنشناختن: همچنين كينهتوزي نسبت به خواستن! آزمايش و كوشش در نخواستن و در فاعل بيهدف و بیمقصد بودن (فاعلِ فارغ از اراده بودن)...
همه نشانهيِ بزرگِ خستگي يا ضعفِ اراده است: زيرا كه اراده در واقع آن است كه بر اميالِ تند بهسانِ آمر رفتار كند و فرمان راند و به آنها راه و اندازه نمايد...
#فردریش_نیچه
از كتاب: #ارادهی_معطوف_به_قدرت
ترجمهیِ محمدباقر هوشيار
تفسير:
طبقِ نظرِ شوپنهاور، تمامِ موجودات در تلاش براي حفظِ زندگي و بقا هستند. وي اين نيروي پيشراننده را «ارادهي معطوف به حيات» نام نهاده است. اما طبق استدلال اين فيلسوف، انسانها به دليلِ سيريناپذيريِ اميال خويش، دچار پوچي ميشوند.
نيچه انتقادِ خود را اينگونه بيان ميكند:
مقصود از واژهی «اراده»، خواستن چيزي است و شوپنهاور از لفظ اراده به «پوچی» و اصطلاحاً «نخواستن» میرسد و اين تناقضي را پديد ميآورد كه موجب باطل شدنِ استدلالِ شوپنهاور ميگردد.
بنابراين، از ديدگاهِ نيچه، اراده فقط بايد در مسيرِ «خواست زندگی» گام بردارد و این نیرو هیچگاه نباید منتهی به پوچگرایی گردد.
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
اشتباهِ اساسيِ #شوپنهاور در بابِ اراده (چنانكه گويي آز و كشش و غريزه در اراده خاصيت اصلي باشد). خود نمونهای است و وضع را خوب مجسم ميکند:
پستسازيِ ارزشِ اراده تا به درجهيِ بازنشناختن: همچنين كينهتوزي نسبت به خواستن! آزمايش و كوشش در نخواستن و در فاعل بيهدف و بیمقصد بودن (فاعلِ فارغ از اراده بودن)...
همه نشانهيِ بزرگِ خستگي يا ضعفِ اراده است: زيرا كه اراده در واقع آن است كه بر اميالِ تند بهسانِ آمر رفتار كند و فرمان راند و به آنها راه و اندازه نمايد...
#فردریش_نیچه
از كتاب: #ارادهی_معطوف_به_قدرت
ترجمهیِ محمدباقر هوشيار
تفسير:
طبقِ نظرِ شوپنهاور، تمامِ موجودات در تلاش براي حفظِ زندگي و بقا هستند. وي اين نيروي پيشراننده را «ارادهي معطوف به حيات» نام نهاده است. اما طبق استدلال اين فيلسوف، انسانها به دليلِ سيريناپذيريِ اميال خويش، دچار پوچي ميشوند.
نيچه انتقادِ خود را اينگونه بيان ميكند:
مقصود از واژهی «اراده»، خواستن چيزي است و شوپنهاور از لفظ اراده به «پوچی» و اصطلاحاً «نخواستن» میرسد و اين تناقضي را پديد ميآورد كه موجب باطل شدنِ استدلالِ شوپنهاور ميگردد.
بنابراين، از ديدگاهِ نيچه، اراده فقط بايد در مسيرِ «خواست زندگی» گام بردارد و این نیرو هیچگاه نباید منتهی به پوچگرایی گردد.
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
پستسازيِ ارزشِ اراده تا به درجهيِ بازنشناختن: همچنين كينهتوزي نسبت به خواستن! آزمايش و كوشش در نخواستن و در فاعل بيهدف و بیمقصد بودن (فاعلِ فارغ از اراده بودن)...
همه نشانهيِ بزرگِ خستگي يا ضعفِ اراده است: زيرا كه اراده در واقع آن است كه بر اميالِ تند بهسانِ آمر رفتار كند و فرمان راند و به آنها راه و اندازه نمايد...
#فردریش_نیچه
از كتاب: #ارادهی_معطوف_به_قدرت
ترجمهیِ محمدباقر هوشيار
تفسير:
طبقِ نظرِ شوپنهاور، تمامِ موجودات در تلاش براي حفظِ زندگي و بقا هستند. وي اين نيروي پيشراننده را «ارادهي معطوف به حيات» نام نهاده است. اما طبق استدلال اين فيلسوف، انسانها به دليلِ سيريناپذيريِ اميال خويش، دچار پوچي ميشوند.
نيچه انتقادِ خود را اينگونه بيان ميكند:
مقصود از واژهی «اراده»، خواستن چيزي است و شوپنهاور از لفظ اراده به «پوچی» و اصطلاحاً «نخواستن» میرسد و اين تناقضي را پديد ميآورد كه موجب باطل شدنِ استدلالِ شوپنهاور ميگردد.
بنابراين، از ديدگاهِ نيچه، اراده فقط بايد در مسيرِ «خواست زندگی» گام بردارد و این نیرو هیچگاه نباید منتهی به پوچگرایی گردد.
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche