نیچه علیه سقراط (۲)
علت دوم مخالفت:
زشتی سقراط ! :
همان گونه که افلاطون در کتاب ضیافت گفته،همه ی ما میدانیم که سقراط از نظر ظاهری بسیار زشت و بدترکیب بوده است.
نیچه سقراط از نژادی پست دانسته و حتی یونانی بودن او زیر سوال میبرد؛وی سقراط را حاصل آمیزش نارسای نژادها میداند..
نیچه در واقع زشتی چهره ی سقراط را نمودی از درون پلید و اهریمنی اش می پندارد و میگوید:《دیو چهره،دیو نهاد است.》
حتی برای اثبات صحت گفتارش به کتاب سیسرون[سخنور و سیاستمدار رومی]اشاره کرده که در آن ماجرایی از سقراط را حکایت میکند:
بیگانه ای سیماشناس که گذارش به آتن[یکی از شهرهای یونان]افتاده بود،رو در روی سقراط گفت که:《او دیوی است که همه ی شهوت ها و آزها را در خود دارد و سقراط جز این پاسخی نداد که:《چه خوب مرا میشناسی سرورم.》
نیچه در واقع فروتنی سقراط را آخرین سنگر وی برای پنهان کردن نهاد اهریمنی اش میداند.

این بود دومین علت مخالفت نیچه با سقراط.

#نیچه_علیه_سقراط

♨کانال فردریش نیچه♨
🆔 @fnietzsche

نیچه علیه سقراط (۳):

علت سوم مخالفت:

بیزاری سقراط از زندگی:
شاید مهمترین علت مخالفت نیچه با سقراط همین باشد.
سقراط به زندگی ارج چندانی نمی نهاد.
هنگامی که افلاطون و چند تن از شاگردان سقراط به وی پیشنهاد فرار از زندان را دادند؛او پاسخ داد که:《زندگی بی ارزشتر از آن است که وی برای حفظ آن دست به چنین عملی بزند.》
نیچه سقراط را سیر شده از زندگی و اخلاقیات و روش فلسفه اش را مایه ی تباهی یونان میدانست.
به گفتار زیر دقت کنید:
فرزانه ترین مردان همه ی روزگاران درباره ی زندگی یکسان داوری کرده اند:زندگی به هیچ نمی ارزد...همیشه و همه جا همین آوا از دهانشان شنیده شده است-آوایی آکنده از شک،از اندوه،از بیزاری از زندگی،از نپذیرفتن زندگی.
منبع:
فردریش نیچه-غروب بتها-مسئله ی سقراط

#نیچه_علیه_سقراط

♨کانال فردریش نیچه♨
🆔 @fnietzsche

نیچه علیه سقراط (۴):

علت چهارم مخالفت:

اخلاقیات سقراط:
نیچه به عنوان متفکر و فیلسوف قرن نوزدهم،اساس فلسفه ی خود را بر پایه ی اخلاق قرار میدهد.اما اخلاق مورد پسند نیچه تفاوت بسیاری با اخلاق عام[به تعبیری همان اخلاق سقراطی]دارد.
سقراط خرد را والا شمرده و از حواس بیزار است؛وی بازگشت به غرایز را پستی میشمارد اما نیچه درست برعکس سقراط و با روشی منطقی تر برخورد میکند.
《تنها راه چیره شدن بر انسان،بازگشتن به غرایز و حواس است.اما نباید از تاثر خرد و دانش غافل شد.
نیچه در واقع دانشی را صحیح و کامل میداند که انسان را به سمت غرایز و برتر شدن رهنمون شود.
نکته ی دیگر اینکه سقراط آگاهی را برای همه کس نیکو شمرده و معتقد است عوام باید دارای آگاهی باشند.اما نیچه آگاهی را برای قشر خاصی از مردم دانسته و بقیه را بصورت گله ی گوسفند نگاه میکند.[زیرا خودشان می خواهند گوسفند باشند.]

#نیچه_علیه_سقراط

♨کانال فردریش نیچه♨
@fnietzsche

پندهای #نیچه در #فراسوی_نیک_و_بد :

۱.نباید به یک #فرد - حتی اگر عزیزترین کسِ ما باشد - وابسته بمانیم،زیرا هر انسانی زندان و زاویه‌ای است.

۲.نباید به #وطن وابسته شد،حتی اگر رنجورترین و نیازمندترین پاره‌ی جهان باشد،زیرا دل کندن از #موطن پیروزی چندان دشواری نیست.

۳.نباید وابسته به #ترحم شد،زیرا انسان‌های به مراتب والایی هستند که رنج و درماندگی آنان را از سر تصادف شاهد بوده‌ایم.

۴.نباید به #علم وابسته شد،حتی اگر با ارزش‌مندترین یافته‌های خود در پیِ فریفتنِ ما باشد.

#فردریش_نیچه
#فراسوی_نیک_و_بد

♨کانال فردریش نیچه♨
Join link↘
🆔 @fnietzsche

هیچ اندیشمندی در اخلاص و راستی به پای #نیچه نمی‌رسد،زیرا او به جایگاهی از دانایی و شناخت رسید که هیچ‌کس از پیشیانش به آن مقام نرسیده بود. او در جستجویِ حقیقت به ژرفناها پناه می‌برد و به مشکلات و مصائبی که متعرّض مسیر او می‌شد،اهمیتی نمی‌داد؛ چرا که او هرگز عمقِ جانش را از برخورد با ناگواری‌ها یا منجر شدن به نیستی نمی‌هراسید.

#امیل_فاکیه
#عضو_مجمع_علمی_فرانسه

♨کانال فردریش نیچه♨
Join link↘
🆔 @fnietzsche

هیچ اندیشمندی در اخلاص و راستی به پای #نیچه نمی‌رسد،زیرا او به جایگاهی از دانایی و شناخت رسید که هیچ‌کس از پیشیانش به آن مقام نرسیده بود. او در جستجویِ حقیقت به ژرفناها پناه می‌برد و به مشکلات و مصائبی که متعرّض مسیر او می‌شد،اهمیتی نمی‌داد؛ چرا که او هرگز عمقِ جانش را از برخورد با ناگواری‌ها یا منجر شدن به نیستی نمی‌هراسید.

#امیل_فاکیه
#عضو_مجمع_علمی_فرانسه

♨کانال فردریش نیچه♨
Join link↘
🆔 @fnietzsche

‍ بنا به نظر #آرتور_شوپنهار ، تمامی موجودات در بستر هستی دارای اراده و #خواست_زندگی هستند. اما به دلیل سیر‌ی‌ناپذیریِ خواست زندگی، انسان‌ها دچار سرخوردگی و پوچ‌گرایی می‌شوند.
اما به نظر #فردریش_نیچه ، اراده‌ی ما بایستی فقط در راستای خواست زندگی تحقق بخشد و در نتیجه موجب عشق به زندگی و زمین خواهد شد.
در واقع نیچه، مقدمه را از شوپنهاور گرفته، اما نتیجه را با استدلال خویش تغییر می‌دهد.

#نیچه_علیه_شوپنهاور

Join Link↘
🆔 @fnietzsche

‍ بنا به نظر #آرتور_شوپنهار ، تمامی موجودات در بستر هستی دارای اراده و #خواست_زندگی هستند. اما به دلیل سیر‌ی‌ناپذیریِ خواست زندگی، انسان‌ها دچار سرخوردگی و پوچ‌گرایی می‌شوند.
اما به نظر #فردریش_نیچه ، اراده‌ی ما بایستی فقط در راستای خواست زندگی تحقق بخشد و در نتیجه موجب عشق به زندگی و زمین خواهد شد.
در واقع نیچه، مقدمه را از شوپنهاور گرفته، اما نتیجه را با استدلال خویش تغییر می‌دهد.

#نیچه_علیه_شوپنهاور

Join Link↘
🆔 @fnietzsche

مقالاتِ نیچه بر حسبِ سرشتشان، تنها برایِ کسانی دریافتنی است که بتوانند پاسخی متقابل به آن‌ها بدهند. هم از این رو اندیشه‌یِ نیچه گاه می‌تواند تهی جلوه کند و حال آن که در موقعیت‌هایِ دیگری چه بسا عمیقاً مؤثر و برانگیزاننده باشد. در حقیقت، اندیشه‌یِ نیچه برایِ آنان که در طلبِ امورِ معتبرِ جاودانه هستند تهی است و به نزدِ آنان که می‌توانند در سیر و حرکتِ آن سهیم شوند همچون کمال و موفقیتی ظاهر می‌شود. آن‌گاه که احساساتِ خاصِ کسی از اندیشه‌هایِ نیچه ملهم می‌گردد، پیشرفت‌هایِ سلبی اندیشه بیش از گزاره‌هایِ مثبت معنا دارند که معقولیتِ کاذبشان، به زودی همچون غلافی توخالی جلوه خواهند کرد. از سویِ دیگر، گفته‌هایِ مثبت در صورتِ امکان چه بسا ما را موقتاً به سمت و سویِ رویکردی سوق دهند که آن گفته‌ها را از دیدی نمادین می‌نگرد و نشانه تلقی می‌کند. و بالاخره گفته‌هایِ سلبی، وقتی چنان نماند که در آن‌ها هیچ تصویر، اندیشه‌یِ آفریننده و نمادی باقی نماند، ممکن است ملال‌آور شوند.
برخلافِ بزرگ‌ترین فلاسفه‌ی گذشته، شخصیتِ حقیقیِ نیچه مشخصاِ بیش از اثبات‌هایش در انکارهایش ابرازِ وجود می‌کند. آن مقصد غایی که قوه‌ی سائقهٔ اصیل و خویشمندِ نیچه به سویِ آن پیش می‌رود روشن نیست، هر چند خوانندهٔ جدی از وقوف بر سرشتِ این قوه بی‌بهره نمی‌ماند: نیچه افق‌هایِ تنگ و محدودکننده را ویران و فضایی بی‌کرانه را نمایان می‌کند؛ او به ما می‌آموزد که با پرسش‌هایِ انتقادی طرحی نو دراندازیم، اما نقدِ او، برخلافِ نقدِ کانت، بر پژوهشِ ما لگام نمی‌زند و آن را محدود نمی‌کند. او امکاناتی بسیار و سرشار از حیات را فرا رویِ ما می‌نهد و آن نیروهایی را بیدار می‌کند که به ژرفایِ سویدایِ ما جانی تازه می‌بخشد.

#کارل_یاسپرس
از کتاب: #نیچه
ترجمه‌یِ سیاوش جمادی

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche

فلاسفه آن آزمایندگانند که خود را نیز در بوته‌ی آزمونشان می‌نهند. آن‌ها «سنگینی بار و التزام مربوط به صدها تلاش و وسوسه‌ی زندگی را» بر دوشِ خود احساس می‌کنند. «مدام به پیشبازِ خطر می‌روند» و بهره و ثمرهٔ شادی و شعف آن‌ها از آزمون‌ها «تجربه‌هایی از نوع خطرناک» است. حتی چه بسا «احساس کنند که احمقانی ناخوشایند و علامت سؤال‌هایی خطرناکند.» اندیشه‌های آن‌ها همواره حاوی پرسش‌هاست و پاسخ‌هایشان هرگز واپسین پاسخ‌ها نیست. آن‌ها «به هر جهت فلاسفهٔ اتفاقات پرخطرند.»
آن‌ها همواره در زمان حال _در میان معاصران خود _وصلهٔ ناجورند. فلاسفه، در نتیجهٔ بینشی که در بارهٔ کل چیزها دارند، آن قدر می‌دانند که فریاد بردارند: «هر آینه چنین است! آن گاه که عمر دو نسل سپری گشته، هیچ یک از آن‌ها به آن اعتقادات غالب که امروزه شما را به بردگی می‌کشد نمی‌آویزند.» اما این دانش صرفاً منفی نیست. مخالفت فلسفه با زمانهٔ خود متکی بر قابلیت نهان آن‌هاست در این که «عظمت نوظهور انسان و راه تازه و ناپیموده‌ای را که به سوی اعتلایِ او می‌رود بشناسند.»

#کارل_یاسپرس
از کتاب: #نیچه (درآمدی به فهم فلسفه‌ورزی او)
ترجمه‌ی سیاوش جمادی

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche

فلاسفه آن آزمایندگانند که خود را نیز در بوته‌ی آزمونشان می‌نهند. آن‌ها «سنگینی بار و التزام مربوط به صدها تلاش و وسوسه‌ی زندگی را» بر دوشِ خود احساس می‌کنند. «مدام به پیشبازِ خطر می‌روند» و بهره و ثمرهٔ شادی و شعف آن‌ها از آزمون‌ها «تجربه‌هایی از نوع خطرناک» است. حتی چه بسا «احساس کنند که احمقانی ناخوشایند و علامت سؤال‌هایی خطرناکند.» اندیشه‌های آن‌ها همواره حاوی پرسش‌هاست و پاسخ‌هایشان هرگز واپسین پاسخ‌ها نیست. آن‌ها «به هر جهت فلاسفهٔ اتفاقات پرخطرند.»
آن‌ها همواره در زمان حال _در میان معاصران خود _وصلهٔ ناجورند. فلاسفه، در نتیجهٔ بینشی که در بارهٔ کل چیزها دارند، آن قدر می‌دانند که فریاد بردارند: «هر آینه چنین است! آن گاه که عمر دو نسل سپری گشته، هیچ یک از آن‌ها به آن اعتقادات غالب که امروزه شما را به بردگی می‌کشد نمی‌آویزند.» اما این دانش صرفاً منفی نیست. مخالفت فلسفه با زمانهٔ خود متکی بر قابلیت نهان آن‌هاست در این که «عظمت نوظهور انسان و راه تازه و ناپیموده‌ای را که به سوی اعتلایِ او می‌رود بشناسند.»

#کارل_یاسپرس
از کتاب: #نیچه (درآمدی به فهم فلسفه‌ورزی او)
ترجمه‌ی سیاوش جمادی

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche

#نیچه_خوانی

آنان که می‌خواهند فلسفه‌یِ نیچه را بپژوهند، افزون بر خوانشِ ژرفِ تاریخِ فلسفه، باید "کتابِ مقدّس" را نیز ژرفانه بخوانند. در نگر داشته باشید که این درنگ را باید در دو سطح انجام داد: نخست، شناختِ اندیشه‌یِ مسیح و آشنایی با "عیسایِ ناصری" و آموزه‌هایِ او؛ دودیگر، آشنایی با سنّت‌هایِ گوناگونِ تفسیری از آموزه‌هایِ مسیح، به ویژه، سنّتِ تفسیریِ پاولوس و یوحنّا.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche