انسان والا را تاب هیچ دشمنی نیست.
مگر آنکه در او هیچ چیز خوارشمردنی نباشد و بسا چیز بزرگداشتنی باشد.
#فردریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
ترجمهی داریوش آشوری
Join Link↘
🆔 @fnietzsche
مگر آنکه در او هیچ چیز خوارشمردنی نباشد و بسا چیز بزرگداشتنی باشد.
#فردریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
ترجمهی داریوش آشوری
Join Link↘
🆔 @fnietzsche
ما امروز در انسان چیزی نمیبینیم که روی به بزرگی داشته باشد. و ای بسا که او همچنان فروتر و فروتر میرود و هر چه نرمتر و نازکتر میشود و خوشتر و آسودهتر و میانمایهتر و آسانگیرتر و چینیتر و مسیحیتر!
این همان سرنوشت شومی است که اروپا بهآن دچار آمده است.
#فردریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
ترجمهی داریوش آشوری
📎تفسیر:
بابد این نکته را در نظر داشت که مفاهیم "خیر" و "شر" از دیدگاه نیچه، با تعاریف عامیانهی آن تفاوت دارد.
نیچه معتقد است که دین مسیحیت با تعاریف اشتباه و نرمخویانه از مسئلهی "خیر" در واقع انسان را به پستی کشانده است.
از نظر وی مفاهیمی همچون "غرور" و "خواست قدرت" نه تنها نباید بد شمرده شوند، بلکه بایستی جزء خصلتهای طبیعی ذات بشری پذیرفته و مورد احترام قرار گیرند.
لازم به ذکر است که این مسائل بعدها در قالب ایدههای روانشناسی توسط #فروید بسط و گسترش یافت.
Join Link↘
🆔 @fnietzsche
این همان سرنوشت شومی است که اروپا بهآن دچار آمده است.
#فردریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
ترجمهی داریوش آشوری
📎تفسیر:
بابد این نکته را در نظر داشت که مفاهیم "خیر" و "شر" از دیدگاه نیچه، با تعاریف عامیانهی آن تفاوت دارد.
نیچه معتقد است که دین مسیحیت با تعاریف اشتباه و نرمخویانه از مسئلهی "خیر" در واقع انسان را به پستی کشانده است.
از نظر وی مفاهیمی همچون "غرور" و "خواست قدرت" نه تنها نباید بد شمرده شوند، بلکه بایستی جزء خصلتهای طبیعی ذات بشری پذیرفته و مورد احترام قرار گیرند.
لازم به ذکر است که این مسائل بعدها در قالب ایدههای روانشناسی توسط #فروید بسط و گسترش یافت.
Join Link↘
🆔 @fnietzsche
غریزههایی که اجازه نمییابند آزادانه در بیرون خالی شوند، رو به درون میآورند.
#فردریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
Join Links↘
🆔 @fnietzsche
🆔 @Dostoyevsky_channel
#فردریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
Join Links↘
🆔 @fnietzsche
🆔 @Dostoyevsky_channel
معنای تمامی فرهنگ جز پروراندنِ جانوری خانگی و فرهیخته از درونِ جانورِ شکاریِ "انسان" نیست.
#فردریش_نیچه
#تبارشناسی_اخلاق
📎تفسیر:
به عقیدهی نیچه، ذات و طبیعت انسان سرشار از وحشیگری و غرور است. اما مذهب و هنجارهای فرهنگی در تلاش است تا طبیعت وی را تغییر دهد.
در واقع بشر حیوانی وحشی است که در سیرک مذهب و ارزشهای فرهنگی اندکی رام شده است.
حال باید از خود پرسید که آیا این سیرک توانسته است خویِ حیوانی بشر را کاملا دگرگون کند؟
از نظر نیچه پاسخ این سوال منفی است، زیرا از دیدگاه منطقی نمیتوان ذات یک موجود را تغییر داد و این موجود همواره به دنبال فرصتی است تا امیال سرکوبشدهی خویش را به طُرُقِ مختلف بروز دهد.
📍لازم به ذکر است که این دیدگاه قبل از نیچه توسط #شوپنهاور مطرح شده بود و پس از وی نیز توسط #فروید گسترش یافت.
Join Links↘
🆔 @fnietzsche
🆔 @Dostoyevsky_channel
#فردریش_نیچه
#تبارشناسی_اخلاق
📎تفسیر:
به عقیدهی نیچه، ذات و طبیعت انسان سرشار از وحشیگری و غرور است. اما مذهب و هنجارهای فرهنگی در تلاش است تا طبیعت وی را تغییر دهد.
در واقع بشر حیوانی وحشی است که در سیرک مذهب و ارزشهای فرهنگی اندکی رام شده است.
حال باید از خود پرسید که آیا این سیرک توانسته است خویِ حیوانی بشر را کاملا دگرگون کند؟
از نظر نیچه پاسخ این سوال منفی است، زیرا از دیدگاه منطقی نمیتوان ذات یک موجود را تغییر داد و این موجود همواره به دنبال فرصتی است تا امیال سرکوبشدهی خویش را به طُرُقِ مختلف بروز دهد.
📍لازم به ذکر است که این دیدگاه قبل از نیچه توسط #شوپنهاور مطرح شده بود و پس از وی نیز توسط #فروید گسترش یافت.
Join Links↘
🆔 @fnietzsche
🆔 @Dostoyevsky_channel
درودهامان همه آن ارواحِ نیک را باد که درین تاریخگزارانِ اخلاق سروری میکنند! امّا، دریغا که ایشان را بیگمان بهرهای از روحِ تاریخی نیست و همانا که ارواحِ نیکِ تاریخ همگی ایشان را بیپشت-و-پناه رها کردهاند! اینان همگی، چنانکه رسمِ دیرینهیِ فیلسوفان است، از بنیاد نا-تاریخی میاندیشند و درین جایِ هیچ شکّي نیست. و از همان آغاز که دست به کارِ کند-و-کاو در بابِ خاستگاهِ مفهوم و حکمِ «نیک» میشوند، بیدست-و-پاییِ تبارشناسیِ اخلاقِشان آشکار میشود.
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
ترجمهی داریوش آشوری
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
ترجمهی داریوش آشوری
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Alle guten Dinge waren ehemals schlimme Dinge; aus jeder Erbsünde ist eine Erbtugend geworden.
#Friedrich_Nietzsche
#Zur_Genealogie_der_Moral
Was eine Zeit als boese empfindet, ist gewoehnlich ein unzeitgemaesser Nachschlag dessen, was ehemals als gut empfunden wurde, - der Atavismus eines aelteren Ideals.
#Friedrich_Nietzsche
#Jenseits_von_Gut_und_Böse
چیزهایِ خوب همه روزگاري چیزهای بد بودند. از دلِ هر گناهِ نخستین است که یک فضیلتِ نخستین سر برمیکشد.
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
آنچه را که یک زمانه شرّ میشمُرَد، بسا پژواکيست بیگاه از آنچه روزگاري خیر شمرده میشد __بازگشتِ بیمارگونهیِ یک آرمانِ کهن.
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #فراسوی_نیک_و_بد
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
#Friedrich_Nietzsche
#Zur_Genealogie_der_Moral
Was eine Zeit als boese empfindet, ist gewoehnlich ein unzeitgemaesser Nachschlag dessen, was ehemals als gut empfunden wurde, - der Atavismus eines aelteren Ideals.
#Friedrich_Nietzsche
#Jenseits_von_Gut_und_Böse
چیزهایِ خوب همه روزگاري چیزهای بد بودند. از دلِ هر گناهِ نخستین است که یک فضیلتِ نخستین سر برمیکشد.
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
آنچه را که یک زمانه شرّ میشمُرَد، بسا پژواکيست بیگاه از آنچه روزگاري خیر شمرده میشد __بازگشتِ بیمارگونهیِ یک آرمانِ کهن.
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #فراسوی_نیک_و_بد
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Wenn die Unterdrückten, Niedergetretenen, Vergewaltigten aus der rachsüchtigen List der Ohnmacht heraus sich zureden: „lasst uns anders sein als die Bösen, nämlich gut! Und gut ist Jeder, der nicht vergewaltigt, der Niemanden verletzt, der nicht angreift, der nicht vergilt, der die Rache Gott übergiebt, der sich wie wir im Verborgenen hält, der allem Bösen aus dem Wege geht und wenig überhaupt vom Leben verlangt, gleich uns den Geduldigen, Demüthigen, Gerechten“ — so heisst das, kalt und ohne Voreingenommenheit angehört, eigentlich nichts weiter als: „wir Schwachen sind nun einmal schwach; es ist gut, wenn wir nichts thun, wozu wir nicht stark genug sind“ — aber dieser herbe Thatbestand, diese Klugheit niedrigsten Ranges, welche selbst Insekten haben (die sich wohl todt stellen, um nicht „zu viel“ zu thun, bei grosser Gefahr), hat sich Dank jener Falschmünzerei und Selbstverlogenheit der Ohnmacht in den Prunk der entsagenden stillen abwartenden Tugend gekleidet, gleich als ob die Schwäche des Schwachen selbst — das heisst doch sein Wesen, sein Wirken, seine ganze einzige unvermeidliche, unablösbare Wirklichkeit — eine freiwillige Leistung, etwas Gewolltes, Gewähltes, eine That, ein Verdienst sei. Diese Art Mensch hat den Glauben an das indifferente wahlfreie „Subjekt“ nöthig aus einem Instinkte der Selbsterhaltung, Selbstbejahung heraus, in dem jede Lüge sich zu heiligen pflegt. Das Subjekt (oder, dass wir populärer reden, die Seele) ist vielleicht deshalb bis jetzt auf Erden der beste Glaubenssatz gewesen, weil er der Überzahl der Sterblichen, den Schwachen und Niedergedrückten jeder Art, jene sublime Selbstbetrügerei ermöglichte, die Schwäche selbst als Freiheit, ihr So- und So-sein als Verdienst auszulegen.
#Friedrich_Nietzsche
#Zur_Genealogie_der_Moral
هنگامي که فروافکندگان و پایمال شدگان و زورشنیدگان از دلِ مکرِ انتقامجویِ ناتوانی یکدیگر را بهاندرز دل میدهند که «بیایید مانندِ شریران نباشیم؛ خوب باشیم! و خوب یعني کسی که زور نمیگوید و آزاري به کسي نمیرساند و به کسي نمیتازد و در پیِ تلافی نیست و انتقام را به خدا واگذار میکند؛ کسي مثلِ ما سر-به-تو که به دنبالِ شرّ نمیگردد و از زندگی چندان انتظاري ندارد؛ مانندِ ما اهلِ صبر و فروتن و عادل». اگر به این سخنان با خونسردی و بیطرفانه گوش فرادهیم، بهراستی چیزي بیش از این نمیگویند که: «چه کنیم که ما بیزوران بیزور ایم و همان بهتر که دست به کاري نزنیم، چرا که زورِمان نمیرسد». امّا این واقعیّتِ ساده، این پایهایترین ردهیِ زیرکی (که حشرهها نیز دارند و هنگامِ رویارویی با خطرِ بزرگ خود را به مُردگی میزنند تا «زیاد» کاري نکرده باشند) از سرِ نیرنگبازی و خودفریبیِ ناتوانیِ خود را در زرق-و-برقِ فضیلتِ تسلیم-و-رضا و سکون و انتظار میپوشاند، چنانکه گویی بیزوریِ بیزوران _یعنی ذاتِشان، کارکردِشان، واقعیّتِ بیکم-و-کاستِ یگانهیِ چارهناپذیر و جدایی ناپذیرِ وجودِشان _کار-و-کوششيست آزادانه؛ چیزي ست خواسته و دانسته؛ عملاي ست؛ شایستگیاي ست. چنین انساني از سرِ غریزهیِ خویشتنپایی و خود-بر حقانگاری، که هر دروغي را تقدّس میبخشد، به ایمان به یک «کُننده»یِ بیطرفِ در گزینش آزاد نیاز دارد. چه بسا تاکنون بر رویِ زمین به چیزي به اندازهیِ «کُننده» (یا مردمپسندانهتر بگوییم، به روان) ایمان نداشتهاند؛ چرا که برایِ بیشینهیِ مردمان، یعنی ناتوانان و فروافکندگان از هر دست، امکانِ این خودفریبیِ والا را فراهم میکند که ناتوانی را آزادی بدانند و چنین و چنان بودنِشان را شایستگی.
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
بخش: «خیر و شرّ»، «خوب و بد» (۱۳)
ترجمهی داریوش آشوری
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
#Friedrich_Nietzsche
#Zur_Genealogie_der_Moral
هنگامي که فروافکندگان و پایمال شدگان و زورشنیدگان از دلِ مکرِ انتقامجویِ ناتوانی یکدیگر را بهاندرز دل میدهند که «بیایید مانندِ شریران نباشیم؛ خوب باشیم! و خوب یعني کسی که زور نمیگوید و آزاري به کسي نمیرساند و به کسي نمیتازد و در پیِ تلافی نیست و انتقام را به خدا واگذار میکند؛ کسي مثلِ ما سر-به-تو که به دنبالِ شرّ نمیگردد و از زندگی چندان انتظاري ندارد؛ مانندِ ما اهلِ صبر و فروتن و عادل». اگر به این سخنان با خونسردی و بیطرفانه گوش فرادهیم، بهراستی چیزي بیش از این نمیگویند که: «چه کنیم که ما بیزوران بیزور ایم و همان بهتر که دست به کاري نزنیم، چرا که زورِمان نمیرسد». امّا این واقعیّتِ ساده، این پایهایترین ردهیِ زیرکی (که حشرهها نیز دارند و هنگامِ رویارویی با خطرِ بزرگ خود را به مُردگی میزنند تا «زیاد» کاري نکرده باشند) از سرِ نیرنگبازی و خودفریبیِ ناتوانیِ خود را در زرق-و-برقِ فضیلتِ تسلیم-و-رضا و سکون و انتظار میپوشاند، چنانکه گویی بیزوریِ بیزوران _یعنی ذاتِشان، کارکردِشان، واقعیّتِ بیکم-و-کاستِ یگانهیِ چارهناپذیر و جدایی ناپذیرِ وجودِشان _کار-و-کوششيست آزادانه؛ چیزي ست خواسته و دانسته؛ عملاي ست؛ شایستگیاي ست. چنین انساني از سرِ غریزهیِ خویشتنپایی و خود-بر حقانگاری، که هر دروغي را تقدّس میبخشد، به ایمان به یک «کُننده»یِ بیطرفِ در گزینش آزاد نیاز دارد. چه بسا تاکنون بر رویِ زمین به چیزي به اندازهیِ «کُننده» (یا مردمپسندانهتر بگوییم، به روان) ایمان نداشتهاند؛ چرا که برایِ بیشینهیِ مردمان، یعنی ناتوانان و فروافکندگان از هر دست، امکانِ این خودفریبیِ والا را فراهم میکند که ناتوانی را آزادی بدانند و چنین و چنان بودنِشان را شایستگی.
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
بخش: «خیر و شرّ»، «خوب و بد» (۱۳)
ترجمهی داریوش آشوری
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
قیامِ بردگان آنگاه آغاز میشود که کینهتوزی خود آفریننده میشود و ارزشزا: کینهتوزیِ وجودهايي که [امکانِ] واکنشِ راستین، واکنشِ عملی، از ایشان دریغ شده است و تنها از راهِ یک انتقامِ خیالی آسیبي را که خورده اند جبران توانند کرد. هر اخلاقِ والاتبارانه از دلِ آریگوییِ پیروزمندانه به خویش برمیروید؛ امّا اخلاقِ بندگان نخست به آنچه «بیرونی»ست، به آنچه «دیگر»، به آنچه «جز-او»ست نه میگوید. و این همانا کُنشِ آفرینندگیِ اوست. این واگرداندنِ نگاهِ ارزشگذارانه، این نیاز به چشم دوختن به بیرون به جایِ گرداندنِ آن به خویش، زادهیِ همان کینهتوزیست. اخلاقِ بردگان برایِ رویش همیشه نخست نیاز به یک جهانِ بیرونیِ دشمنانه دارد. به زبانِ فیزیولوژیک، برایِ آنکه کُنشي داشته باشد به یک انگیختارِ بیرونی نیازمند است. [...]
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
بخش: «خیر و شرّ»، «خوب و بد»
پارهیِ ۱۰
Join Link↘️
🆔 @fnietzscheل
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
بخش: «خیر و شرّ»، «خوب و بد»
پارهیِ ۱۰
Join Link↘️
🆔 @fnietzscheل
meine Herrn Philosophen, von nun an besser vor der gefährlichen alten Begriffs-Fabelei, welche ein „reines, willenloses, schmerzloses, zeitloses Subjekt der Erkenntniss“ angesetzt hat, hüten wir uns vor den Fangarmen solcher contradiktorischen Begriffe wie „reine Vernunft“, „absolute Geistigkeit“, „Erkenntniss an sich“: — hier wird immer ein Auge zu denken verlangt, das gar nicht gedacht werden kann, ein Auge, das durchaus keine Richtung haben soll, bei dem die aktiven und interpretirenden Kräfte unterbunden sein sollen, fehlen sollen, durch die doch Sehen erst ein Etwas-Sehen wird, hier wird also immer ein Widersinn und Unbegriff von Auge verlangt. Es giebt nur ein perspektivisches Sehen, nur ein perspektivisches „Erkennen“; und je mehr Affekte wir über eine Sache zu Worte kommen lassen, je mehr Augen, verschiedne Augen wir uns für dieselbe Sache einzusetzen wissen, um so vollständiger wird unser „Begriff“ dieser Sache, unsre „Objektivität“ sein. Den Willen aber überhaupt eliminiren, die Affekte sammt und sonders aushängen, gesetzt, dass wir dies vermöchten: wie? hiesse das nicht den Intellekt castriren?…
#Friedrich_Nietzsche
#Zur_Genealogie_der_Moral
پس، سرورانِ فیلسوفام، ازین پس خود را بهتر بپاییم در برابرِ آن افسانهیِ خطرناکِ مفهومیِ دیرینه که یک «سوژهیِ شناسندهیِ نابِ بیخواستِ بیدردِ بیزمان» فرامینهد؛ بپرهیزیم از دامهایِ مفهومهایِ ناهمسازي همچون «خردِ ناب»، «روحیّتِ مطلق»، «دانش در ذاتِ خویش». اینها همواره از ما انتظارِ اندیشیدن به چشمي را دارند که هرگز اندیشیدنی نیست؛ چشمي که نگاهاش به هیچسو نگراید و از نیروهایِ کوشا و تفسیرگر در آن نشاني نباشد؛ یعنی نیروهايي که از راهِ آنها دیدن همواره چیزي-دیدن میشود که این چشمداشتي ست پوچ و بیمعنا از چشم. دیدن، یعنی از چشمانداز دیدن و بس؛ «دانستن»، یعنی از چشمانداز دانستن و بس. و هر چه بگذاریم عاطفههایِ بیشتري در بابِ یک چیز با ما سخن گویند، چشمانِ بیشتر، چشمانِ گوناگونتر، بر آن گماشتهایم و «دریافتِ» ما از آن و «عینینگریِ» ما بدان کاملتر خواهد بود. امّا، یکسره از میان برداشتنِ خواست و آونگاندنِ عاطفهها یکایک، گیرم که در توانِ ما نیز باشد، امّا این جز اختهکردنِ عقل چه معنا دارد؟
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
جستارِ سوّم (معنایِ آرمانِ زهد چیست؟)
ترجمهیِ داریوش آشوری
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
#Friedrich_Nietzsche
#Zur_Genealogie_der_Moral
پس، سرورانِ فیلسوفام، ازین پس خود را بهتر بپاییم در برابرِ آن افسانهیِ خطرناکِ مفهومیِ دیرینه که یک «سوژهیِ شناسندهیِ نابِ بیخواستِ بیدردِ بیزمان» فرامینهد؛ بپرهیزیم از دامهایِ مفهومهایِ ناهمسازي همچون «خردِ ناب»، «روحیّتِ مطلق»، «دانش در ذاتِ خویش». اینها همواره از ما انتظارِ اندیشیدن به چشمي را دارند که هرگز اندیشیدنی نیست؛ چشمي که نگاهاش به هیچسو نگراید و از نیروهایِ کوشا و تفسیرگر در آن نشاني نباشد؛ یعنی نیروهايي که از راهِ آنها دیدن همواره چیزي-دیدن میشود که این چشمداشتي ست پوچ و بیمعنا از چشم. دیدن، یعنی از چشمانداز دیدن و بس؛ «دانستن»، یعنی از چشمانداز دانستن و بس. و هر چه بگذاریم عاطفههایِ بیشتري در بابِ یک چیز با ما سخن گویند، چشمانِ بیشتر، چشمانِ گوناگونتر، بر آن گماشتهایم و «دریافتِ» ما از آن و «عینینگریِ» ما بدان کاملتر خواهد بود. امّا، یکسره از میان برداشتنِ خواست و آونگاندنِ عاطفهها یکایک، گیرم که در توانِ ما نیز باشد، امّا این جز اختهکردنِ عقل چه معنا دارد؟
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
جستارِ سوّم (معنایِ آرمانِ زهد چیست؟)
ترجمهیِ داریوش آشوری
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
پس هوایِ تازه کو؟ هوایِ تازه! باری، از دور -و -بَرِ این تیمارستانها و بیمارستانهایِ فرهنگ دور میباید شد! همنشینیِ خوب کجاست؟ همنشینی با خودِمان! یا تنهایی، هر گَه که باید! امّا، به هر حال، دور از دود و دمهیِ بویناکِ گندیدگی از درون و کرمخوردگیِ پنهانِ بیماران!... تا آنکه، دوستانِ من، چندی هم که شده، خود را از دو بدترین بلایِ همهگیر در امان داریم که چه بسا درست در کمینِ ما ست: تهوّعِ بزرگ از انسان! ترحمِ بزرگ بر انسان!
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
جستارِ سوم
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
جستارِ سوم
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
ἀγαπᾶτε ἐχθρὺς ὑμῶν...
#ΚΑΤΑ_ΜΑΘΘΑΙΟΝ, 5. 44.
دشمنانِ خویش را دوست بدارید...
#انجیل_متی (۵.۴۴)
هنگامي که فروافکندگان و پایمال شدگان و زورشنیدگان از دلِ مکرِ انتقامجویِ ناتوانی یکدیگر را بهاندرز دل میدهند که «بیایید مانندِ شریران نباشیم؛ خوب باشیم! و خوب یعنی کسي که زور نمیگوید و آزاري به کسي نمیرساند و به کسي نمیتازد و در پیِ تلافی نیست و انتقام را به خدا واگذار میکند؛ کسي مثلِ ما سر-به-تو که به دنبالِ شرّ نمیگردد و از زندگی چندان انتظاري ندارد؛ مانندِ ما اهلِ صبر و فروتن و عادل». اگر به این سخن با خونسردی و بیطرفانه گوش فرادهیم، بهراستی چیزي بیش از این نمیگوید که: «چه کنیم که ما بیزوران بیزور ایم و همان بهتر که دست به کاري نزنیم، چرا که زورِمان نمیرسد».
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
بخشِ «خیر و شرّ»، «خوب و بد»
پارهیِ سیزدهم
برگردانِ داریوشِ آشوری
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
#ΚΑΤΑ_ΜΑΘΘΑΙΟΝ, 5. 44.
دشمنانِ خویش را دوست بدارید...
#انجیل_متی (۵.۴۴)
هنگامي که فروافکندگان و پایمال شدگان و زورشنیدگان از دلِ مکرِ انتقامجویِ ناتوانی یکدیگر را بهاندرز دل میدهند که «بیایید مانندِ شریران نباشیم؛ خوب باشیم! و خوب یعنی کسي که زور نمیگوید و آزاري به کسي نمیرساند و به کسي نمیتازد و در پیِ تلافی نیست و انتقام را به خدا واگذار میکند؛ کسي مثلِ ما سر-به-تو که به دنبالِ شرّ نمیگردد و از زندگی چندان انتظاري ندارد؛ مانندِ ما اهلِ صبر و فروتن و عادل». اگر به این سخن با خونسردی و بیطرفانه گوش فرادهیم، بهراستی چیزي بیش از این نمیگوید که: «چه کنیم که ما بیزوران بیزور ایم و همان بهتر که دست به کاري نزنیم، چرا که زورِمان نمیرسد».
#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
بخشِ «خیر و شرّ»، «خوب و بد»
پارهیِ سیزدهم
برگردانِ داریوشِ آشوری
Join Link↘️
🆔 @fnietzsche