📌 گفتوگو با انجلا داکورث روانشناس مثبتگرا
👈 اگر خیلی گسترده دربارهی روانشناسی مثبتگرا فکر کنید، چنانکه از ابتدا هم قرار بوده چنین باشد، هر چیزی که زندگی را دارای ارزش زیستن میکند، سوژهی بهجایی برای روانشناسی مثبتگرا است؛ بنابراین، موضوع این حوزه از دانش روانشناسی فقط لذت یا رضایت نیست.
👈 برای مثال، همانطور که «مارتین سلیگمن» در نظریهی «بهباشی»اش اشاره میکند، «دستاورد»ها بسیار مهم هستند. در زمان کودکی و نوجوانی، پدرم همیشه میگفت که نمیخواهد شاد باشد، بلکه میخواهد موفق باشد. او میخواست به جایی برسد. آنزمان، هیچوقت نفهمیدم او چه میگفت ولی اکنون میگویم «خب! این هم روش او برای شادبودن بود».
👈 برای من، از نظر شخصی، اینکه کمکی به جهان برسانم مهمتر از احساس شادی است؛ بنابراین فکر میکنم «سرسختی» بخشی اساسی از پژوهش دربارهی بهباشی و شادی است. برای بسیاری از مردم، ویژگیهای شخصیتی بههمان اندازهی بهباشی یا شادی ذهنیشان مهم است و سرسختی یک قدرت شخصیتی است.
👈 ایدهی اصلی من در باب کنترل نفس این است که نباید فقط دندانهایتان را به هم بفشارید و در مقابل «مارشمالو» یا نوشیدن جام بعدی الکل مقاومت کنید. بلکه موضوع مهم، استفاده از راهبردهایی است که کنترل خود را آسانتر میکنند؛ برای مثال، اگر تلویزیون را روشن نکنید، نگاهنکردنش خیلی راحتتر میشود یا اگر روی تلویزیون را بهطرف غیر از سمت خودتان بگردانید یا آن را در اتاقی دیگر بگذارید، روشننکردنش خیلی راحتتر میشود. همهی اینها راهبردهایی هستند که به شما کمک میکنند بیشتر در کنترل خود باشید، اما بدون این احساس که «وای نه، این واقعاً سخته».
💥با کلیک لینک روبرو متن کامل مقاله را مطالعه نمایید :
bit.ly/2pvZmAY
👁🗨 براي شادبودن سرسخت باشيد
👤 گفتوگو با انجلا داکورث روانشناس مثبتگرا
©️ منتشر شده در #مجله_روانشناسی_سپیده_دانایی شماره 127و 128
#روانشناسی_مثبت
✅ @FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter
👈 اگر خیلی گسترده دربارهی روانشناسی مثبتگرا فکر کنید، چنانکه از ابتدا هم قرار بوده چنین باشد، هر چیزی که زندگی را دارای ارزش زیستن میکند، سوژهی بهجایی برای روانشناسی مثبتگرا است؛ بنابراین، موضوع این حوزه از دانش روانشناسی فقط لذت یا رضایت نیست.
👈 برای مثال، همانطور که «مارتین سلیگمن» در نظریهی «بهباشی»اش اشاره میکند، «دستاورد»ها بسیار مهم هستند. در زمان کودکی و نوجوانی، پدرم همیشه میگفت که نمیخواهد شاد باشد، بلکه میخواهد موفق باشد. او میخواست به جایی برسد. آنزمان، هیچوقت نفهمیدم او چه میگفت ولی اکنون میگویم «خب! این هم روش او برای شادبودن بود».
👈 برای من، از نظر شخصی، اینکه کمکی به جهان برسانم مهمتر از احساس شادی است؛ بنابراین فکر میکنم «سرسختی» بخشی اساسی از پژوهش دربارهی بهباشی و شادی است. برای بسیاری از مردم، ویژگیهای شخصیتی بههمان اندازهی بهباشی یا شادی ذهنیشان مهم است و سرسختی یک قدرت شخصیتی است.
👈 ایدهی اصلی من در باب کنترل نفس این است که نباید فقط دندانهایتان را به هم بفشارید و در مقابل «مارشمالو» یا نوشیدن جام بعدی الکل مقاومت کنید. بلکه موضوع مهم، استفاده از راهبردهایی است که کنترل خود را آسانتر میکنند؛ برای مثال، اگر تلویزیون را روشن نکنید، نگاهنکردنش خیلی راحتتر میشود یا اگر روی تلویزیون را بهطرف غیر از سمت خودتان بگردانید یا آن را در اتاقی دیگر بگذارید، روشننکردنش خیلی راحتتر میشود. همهی اینها راهبردهایی هستند که به شما کمک میکنند بیشتر در کنترل خود باشید، اما بدون این احساس که «وای نه، این واقعاً سخته».
💥با کلیک لینک روبرو متن کامل مقاله را مطالعه نمایید :
bit.ly/2pvZmAY
👁🗨 براي شادبودن سرسخت باشيد
👤 گفتوگو با انجلا داکورث روانشناس مثبتگرا
©️ منتشر شده در #مجله_روانشناسی_سپیده_دانایی شماره 127و 128
#روانشناسی_مثبت
✅ @FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter
Telegraph
براي شادبودن سرسخت باشيد
«انجلا داکورث»، استادیار روانشناسی در دانشگاه پنسیلوانیا است. او دربارهی شایستگیهای دیگری غیر از بهرهی هوشی که پیشبینیکنندهی موفقیت هستند، پژوهش میکند و تاکنون تحقیقات بسیاری دربارهی یکی از این شایستگیها انجام داده است؛ «سرسختی». او مشتاقانه بهدنبال…
💎 روانشناسی مثبت از کجا آمده است و به کجا میرود؟
👈 «بونیول» در تصویری زیبا، برای درخت روانشناسی مثبت که اینک عمری بیست ساله دارد، پنج ریشه را ترسیم کرده و به نمایش گذاشته است:
1️⃣ اندیشههای فیلسوفان یونان باستان بهخصوص ارسطو
2️⃣ دیدگاههای پساروشنفکری در فلسفهی اخلاق
3️⃣روانشناسی انسانگرای راجرز و مزلو
4️⃣ نظریههای انسانگرای آلپورت
5️⃣ رویکردهای پیشگیری و سلامت
👈 راه رسیدن به سعادت چیست؟
👈 پاسخ ارسطو این است که سعادت عبارت است از زندگی برطبق «آرتِه». کلمهی آرته یکی از واژههای کلیدی اخلاق و فلسفهی یونانی است، که از قرن ششم قبل از میلاد بهگونهای گسترده، در زبان و ادبیات یونانی به معنای هر نوع مزیت و کمال بهکار میرفت. بنابه سرودههای «هومر» در «ایلیاد»، دوندهای سریع، آرته پاهای خود را به نمایش میگذارد و یک پسر در تمامی انواع آرته، بهعنوان ورزشکار و بهعنوان سرباز و در فکر پدرش مزیت دارد. این واژه بعدها به دست سقراط، افلاطون و ارسطو صیقل یافت و مفهوم اخلاقی از آن برگرفته شد.
👈 با ریشهی انسانمداری (اومانیستی) که روانشناسی دارد و حاکمیت اندیشههای دنیاگرایانه (سکولاریسم) در علوم انسانی، فضیلت «تعالی» با برخوردهای نامهربانانه و هماهنگ روانشناسان دنیای غرب، «زبانبُریده» و «صمٌ بکم» به کنجی بنشیند و میدانداری دین ستیزان و معنویتگریزان را با حسرت نظارهگر شود! نشانههای چنین بیاعتنایی آگاهانه را در آثار مارتین سلیگمن، که پرچمدار و زبان گویای روانشناسی مثبت است، بهوضوح میبینیم!
👈 تعبیر «روانشناسی مثبت»، اولینبار در کتاب «انگیزش و شخصیت» مزلو که در سال ۱۹۵۳ منتشر شده، آمده است. عنوان آخرین فصل این کتاب چنین است: «بهسوی یک روانشناسی مثبت».
👈 میبینیم که سه رکن روانشناسی مثبت کنونی، هرکدام، بهصورت دقیق در آثار «ارسطو»، «جیمز» و «مزلو» تبیین شدهاند:
✅ صفات مثبت، در اخلاق نیکوماخوسِ ارسطو
✅ هیجانهای مثبت، در بحث تجربههای ذهنی و احساسات مثبتِ ویلیام جیمز
✅ نهادهای مثبت، در توجهِ مزلو به نهادهای مدنی
https://bit.ly/2x2eAl2
💥با کلیک لینک روبرو متن کامل مقاله را مطالعه نمایید :
http://bidar.org/?p=6119
👤 دکتر محمود گلزاری - روانشناس
©️ منتشر شده در #مجله_روانشناسی_سپیده_دانایی شماره 138و 137
@sepidehdanaei
✅ @FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter
👈 «بونیول» در تصویری زیبا، برای درخت روانشناسی مثبت که اینک عمری بیست ساله دارد، پنج ریشه را ترسیم کرده و به نمایش گذاشته است:
1️⃣ اندیشههای فیلسوفان یونان باستان بهخصوص ارسطو
2️⃣ دیدگاههای پساروشنفکری در فلسفهی اخلاق
3️⃣روانشناسی انسانگرای راجرز و مزلو
4️⃣ نظریههای انسانگرای آلپورت
5️⃣ رویکردهای پیشگیری و سلامت
👈 راه رسیدن به سعادت چیست؟
👈 پاسخ ارسطو این است که سعادت عبارت است از زندگی برطبق «آرتِه». کلمهی آرته یکی از واژههای کلیدی اخلاق و فلسفهی یونانی است، که از قرن ششم قبل از میلاد بهگونهای گسترده، در زبان و ادبیات یونانی به معنای هر نوع مزیت و کمال بهکار میرفت. بنابه سرودههای «هومر» در «ایلیاد»، دوندهای سریع، آرته پاهای خود را به نمایش میگذارد و یک پسر در تمامی انواع آرته، بهعنوان ورزشکار و بهعنوان سرباز و در فکر پدرش مزیت دارد. این واژه بعدها به دست سقراط، افلاطون و ارسطو صیقل یافت و مفهوم اخلاقی از آن برگرفته شد.
👈 با ریشهی انسانمداری (اومانیستی) که روانشناسی دارد و حاکمیت اندیشههای دنیاگرایانه (سکولاریسم) در علوم انسانی، فضیلت «تعالی» با برخوردهای نامهربانانه و هماهنگ روانشناسان دنیای غرب، «زبانبُریده» و «صمٌ بکم» به کنجی بنشیند و میدانداری دین ستیزان و معنویتگریزان را با حسرت نظارهگر شود! نشانههای چنین بیاعتنایی آگاهانه را در آثار مارتین سلیگمن، که پرچمدار و زبان گویای روانشناسی مثبت است، بهوضوح میبینیم!
👈 تعبیر «روانشناسی مثبت»، اولینبار در کتاب «انگیزش و شخصیت» مزلو که در سال ۱۹۵۳ منتشر شده، آمده است. عنوان آخرین فصل این کتاب چنین است: «بهسوی یک روانشناسی مثبت».
👈 میبینیم که سه رکن روانشناسی مثبت کنونی، هرکدام، بهصورت دقیق در آثار «ارسطو»، «جیمز» و «مزلو» تبیین شدهاند:
✅ صفات مثبت، در اخلاق نیکوماخوسِ ارسطو
✅ هیجانهای مثبت، در بحث تجربههای ذهنی و احساسات مثبتِ ویلیام جیمز
✅ نهادهای مثبت، در توجهِ مزلو به نهادهای مدنی
https://bit.ly/2x2eAl2
💥با کلیک لینک روبرو متن کامل مقاله را مطالعه نمایید :
http://bidar.org/?p=6119
👤 دکتر محمود گلزاری - روانشناس
©️ منتشر شده در #مجله_روانشناسی_سپیده_دانایی شماره 138و 137
@sepidehdanaei
✅ @FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter