شماره ۱۷۸، برای ناشناس ۴
دریای بیستاره، نوشتهی ارین مورگنسترن، داستان پسر گی بختبرگشتهای رو تعریف میکنه که راهش با سواحل دریای زیرزمینیای به نام دریای بیستاره گره میخوره: مکانی ناشناخته و گیجکننده که انگار بار هزاران سال رمز و راز رو به دوش میکشه. این یه کتاب دربارهی کتابهاست، داستان یه شروع و یه پایانه، و جاییه که قراره با شخصیتهای بسیار منحصربهفردی آشنا بشید و برای درک کردنشون زحمت بکشید. جاییه که غافلگیری در انتظارتونه، همهی معماها به هم وصل میشن و همزمان محو قلم شیرین نویسندهش میشید.
دربارهی نویسنده: مورگنسترن، نویسندهی آمریکایی، در سال ۱۹۷۸ متولد شد. از نظر من، بهترین ویژگی نویسندگیش فضاسازی بیهمتاشه. مورگنسترن برای اولین رمانش، سیرک شب، جایزهی لوکاس در کتگوری بهترین رمان دبیو رو برنده شد.
دریای بیستاره، نوشتهی ارین مورگنسترن، داستان پسر گی بختبرگشتهای رو تعریف میکنه که راهش با سواحل دریای زیرزمینیای به نام دریای بیستاره گره میخوره: مکانی ناشناخته و گیجکننده که انگار بار هزاران سال رمز و راز رو به دوش میکشه. این یه کتاب دربارهی کتابهاست، داستان یه شروع و یه پایانه، و جاییه که قراره با شخصیتهای بسیار منحصربهفردی آشنا بشید و برای درک کردنشون زحمت بکشید. جاییه که غافلگیری در انتظارتونه، همهی معماها به هم وصل میشن و همزمان محو قلم شیرین نویسندهش میشید.
دربارهی نویسنده: مورگنسترن، نویسندهی آمریکایی، در سال ۱۹۷۸ متولد شد. از نظر من، بهترین ویژگی نویسندگیش فضاسازی بیهمتاشه. مورگنسترن برای اولین رمانش، سیرک شب، جایزهی لوکاس در کتگوری بهترین رمان دبیو رو برنده شد.
شماره ۷۲ برای آسوین
آنا کارنینا، نوشتهی لیو تولستوی، داستان عشق تراژیک آنای جوان به کنت ورونسکی رو روایت میکنه که به خاطر حرکت خلاف جهت جامعه، به بیچارگی و دردسر میافته. این رمان، در ژانر رئالیسم اجتماعی، سعی میکنه از نرم جامعه، و درست و غلط حرف بزنه. همچنین تولستوی درگیریهای معنایی خودش رو در این داستان از طریق نقطهنظر لوین به تصویر میکشه.
دربارهی نویسنده: لیو تولستوی، نویسندهی روس، از سال ۱۸۲۸ تا ۱۹۱۰ میزیست. از نویسندگان برجستهی تاریخ ادبیات روسیه محسوب میشه و خوندن هیچ کدوم از آثارش خالی از لطف نیست. تولستوی در طول حرفهی هنریش، پیچ و خمهای عقیدتی داشته، ولی میشه در تمام آثارش رد باورهای مذهبیش رو دید. از چهرههای ادبی که بر نوشتار تولستوی موثر بودن، میشه داستایوسکی، پوشکین، گوگول و دیکنز رو نام برد، و نویسندگان پس از تولستوی اون رو به طرز قابل توجهی تحسین کردن، به عنوان مثال ویرجینیا وولف اون رو "بزرگترینِ رماننویسها" خونده.
آنا کارنینا، نوشتهی لیو تولستوی، داستان عشق تراژیک آنای جوان به کنت ورونسکی رو روایت میکنه که به خاطر حرکت خلاف جهت جامعه، به بیچارگی و دردسر میافته. این رمان، در ژانر رئالیسم اجتماعی، سعی میکنه از نرم جامعه، و درست و غلط حرف بزنه. همچنین تولستوی درگیریهای معنایی خودش رو در این داستان از طریق نقطهنظر لوین به تصویر میکشه.
دربارهی نویسنده: لیو تولستوی، نویسندهی روس، از سال ۱۸۲۸ تا ۱۹۱۰ میزیست. از نویسندگان برجستهی تاریخ ادبیات روسیه محسوب میشه و خوندن هیچ کدوم از آثارش خالی از لطف نیست. تولستوی در طول حرفهی هنریش، پیچ و خمهای عقیدتی داشته، ولی میشه در تمام آثارش رد باورهای مذهبیش رو دید. از چهرههای ادبی که بر نوشتار تولستوی موثر بودن، میشه داستایوسکی، پوشکین، گوگول و دیکنز رو نام برد، و نویسندگان پس از تولستوی اون رو به طرز قابل توجهی تحسین کردن، به عنوان مثال ویرجینیا وولف اون رو "بزرگترینِ رماننویسها" خونده.
شماره ۸۸، برای Godric's Hollow
سقوط، نوشتهی آلبر کامو، آخرین اثر ادبی داستانی کامو هستش و یک رمان فلسفی محسوب میشه. شامل مونولوگهای شخصیه که خودش رو "قاضی و توبهکار" معرفی میکنه و در تلاشه که زندگی خودش رو وصف کنه. نشون میده که وقتی تمرکز قضاوت رو از دیگران برمیداریم و روی خودمون میذاریم، چه نتیجهای در بر داره. شخصیت اصلی پر از گناهه و روبهرو شدن با خودش، براش کار بسیار سختیه.
دربارهی نویسنده: آلبر کامو، نویسندهی فرانسوی، از سال ۱۹۱۷ تا سال ۱۹۶۰ زندگی کرد. از نویسندگان برجستهی ادبیات فرانسه، و برندهی جایزهی ادبیات نوبل سال ۱۹۵۷ هستش. با این که گاهی به عنوان یک اگزیستانسیالیست معرفی میشه، خودش عنوان ابسردیست رو ترجیح میده. تمرکز این فلسفه بر پوچی معنوی زندگیه، و کامو در تلاشه که درگیریهای انسانی با این مسئله رو نشون بده. از آثار معروف دیگهش میشه به بیگانه، افسانهی سیزیف و طاعون اشاره کرد. کافکا، نیچه، داستایوسکی، و دوبوار افرادی بودن که بیشترین تاثیر ادبی رو بر کامو داشتن.
سقوط، نوشتهی آلبر کامو، آخرین اثر ادبی داستانی کامو هستش و یک رمان فلسفی محسوب میشه. شامل مونولوگهای شخصیه که خودش رو "قاضی و توبهکار" معرفی میکنه و در تلاشه که زندگی خودش رو وصف کنه. نشون میده که وقتی تمرکز قضاوت رو از دیگران برمیداریم و روی خودمون میذاریم، چه نتیجهای در بر داره. شخصیت اصلی پر از گناهه و روبهرو شدن با خودش، براش کار بسیار سختیه.
دربارهی نویسنده: آلبر کامو، نویسندهی فرانسوی، از سال ۱۹۱۷ تا سال ۱۹۶۰ زندگی کرد. از نویسندگان برجستهی ادبیات فرانسه، و برندهی جایزهی ادبیات نوبل سال ۱۹۵۷ هستش. با این که گاهی به عنوان یک اگزیستانسیالیست معرفی میشه، خودش عنوان ابسردیست رو ترجیح میده. تمرکز این فلسفه بر پوچی معنوی زندگیه، و کامو در تلاشه که درگیریهای انسانی با این مسئله رو نشون بده. از آثار معروف دیگهش میشه به بیگانه، افسانهی سیزیف و طاعون اشاره کرد. کافکا، نیچه، داستایوسکی، و دوبوار افرادی بودن که بیشترین تاثیر ادبی رو بر کامو داشتن.
Firefły
Photo
شماره ۶۱، برای تکههایی از کتاب
رویای نیمهشب تابستان، نوشتهی ویلیام شکسپیر، نمایشنامهای درام و کمدیه. (به طور کلی رایتینگ استایل شکسپیر برای من بامزهست ولی خب.) داستان یه مربع؟ عشقی رو روایت میکنه، بین دمیتریوس و لیساندر، که هر دو دلباختهی هرمیا هستن. هرمیا عاشق لیساندره، ولی پدرش قاطعانه تصمیم داره که دمیتریوس رو داماد خودش کنه. و هلنا، شخص چهارم، عاشق دمیتریوسه و نمیدونه که چطور باید به دستش بیاره. هرمیا و لیساندر تصمیم میگیرن که شبانه فرار کنن، و هلنا تصمیم میگیره و نقشهشون رو به دمیتریوس افشا کنه، بلکه براش فرجی بشه. و در تاریکی جنگل، شخصیتهای داستان ما به موجوداتی افسانهای میرسن.
دربارهی نویسنده: ویلیام شکسپیر، شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی، در سال ۱۵۶۴ متولد شد و در سال ۱۶۱۶ درگذشت. اون رو بزرگترین مرد ادبیات انگلستان میدونن و احتمالا مشهورترین نویسندهی نمایشنامهی درام و تراژدی در عصر حاضره. شکسپیر اثر قابل توجهی روی زبان انگلیسی داشته و علاوه بر تاثیرش بر دنیای ادبی، تعداد زیادی کلمه هم ابداع و به زبان اضافه کرده. برای من بهشخصه، زیباترین بخش نوشتههای شکسپیر، رایتینگ استایل شاعرانهش و کلمات خاصی که استفاده میکنه هستن. از معروفترین آثارش میشه به هملت، مکبث، رومئو و ژولیت، اوتلو و کینگ لیر اشاره کرد.
رویای نیمهشب تابستان، نوشتهی ویلیام شکسپیر، نمایشنامهای درام و کمدیه. (به طور کلی رایتینگ استایل شکسپیر برای من بامزهست ولی خب.) داستان یه مربع؟ عشقی رو روایت میکنه، بین دمیتریوس و لیساندر، که هر دو دلباختهی هرمیا هستن. هرمیا عاشق لیساندره، ولی پدرش قاطعانه تصمیم داره که دمیتریوس رو داماد خودش کنه. و هلنا، شخص چهارم، عاشق دمیتریوسه و نمیدونه که چطور باید به دستش بیاره. هرمیا و لیساندر تصمیم میگیرن که شبانه فرار کنن، و هلنا تصمیم میگیره و نقشهشون رو به دمیتریوس افشا کنه، بلکه براش فرجی بشه. و در تاریکی جنگل، شخصیتهای داستان ما به موجوداتی افسانهای میرسن.
دربارهی نویسنده: ویلیام شکسپیر، شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی، در سال ۱۵۶۴ متولد شد و در سال ۱۶۱۶ درگذشت. اون رو بزرگترین مرد ادبیات انگلستان میدونن و احتمالا مشهورترین نویسندهی نمایشنامهی درام و تراژدی در عصر حاضره. شکسپیر اثر قابل توجهی روی زبان انگلیسی داشته و علاوه بر تاثیرش بر دنیای ادبی، تعداد زیادی کلمه هم ابداع و به زبان اضافه کرده. برای من بهشخصه، زیباترین بخش نوشتههای شکسپیر، رایتینگ استایل شاعرانهش و کلمات خاصی که استفاده میکنه هستن. از معروفترین آثارش میشه به هملت، مکبث، رومئو و ژولیت، اوتلو و کینگ لیر اشاره کرد.
Firefły
Photo
شمارهی ۳۰، برای تکههایی از کتاب
داستان ملالانگیز، نوشتهی آنتون چخوف، یه داستان کوتاهه.
"آخرین ماههای زندگیام، که به انتظار مرگ میگذرد، به نظرم بسیار طولانیتر از تمام عمرم میرسد. قبلا هیچ گاه مثل حالا نمیتوانستم با گذشت آهستهی زمان کنار بیایم. چیش از این وقتی انتظار قطار را میکشیدم یا سر جلسهی امتحان بودم، یک ربع ساعت برایم در حکم ابدیت بود، ولی حالا میتوانم تمام شب بیحرکت روی تخت دراز بکشم و با بیاعتنایی کامل به این فکر کنم که فردا هم شبی به همین درازی و بیفروغی خواهم داشت و پسفردا هم..."
این کتاب داستان یه پروفسور پزشکی ۶۰سالهست که به دلیل یک بیماری، احساس میکنه مرگش به زودی فرا خواهد رسید، و حالا زندگی رو میتونه تنها مسیری برای رسیدن به مرگ ببینه.
دربارهی نویسنده: آنتون چخوف، نویسندهی روس، از سال ۱۸۶۰ تا سال ۱۹۰۴ زندگی کرد. آثار ادبیش اکثرا نمایشنامه و داستانهای کوتاه هستن، و در ادبیات روس چهرهی برجستهای محسوب میشه. ویژگیهایی که نوشتار چخوف رو متمایز میکنن، روش استفادهش از جریان سیال آگاهی در ژانر رئالیسمه؛ به طوری که باعث بیداری خودآگاهی در خوانندهش بشه. معروفترین نمایشنامههاش باغ آلبالو، مرغ دریایی، عمو وانیا و سه خواهر هستن.
داستان ملالانگیز، نوشتهی آنتون چخوف، یه داستان کوتاهه.
"آخرین ماههای زندگیام، که به انتظار مرگ میگذرد، به نظرم بسیار طولانیتر از تمام عمرم میرسد. قبلا هیچ گاه مثل حالا نمیتوانستم با گذشت آهستهی زمان کنار بیایم. چیش از این وقتی انتظار قطار را میکشیدم یا سر جلسهی امتحان بودم، یک ربع ساعت برایم در حکم ابدیت بود، ولی حالا میتوانم تمام شب بیحرکت روی تخت دراز بکشم و با بیاعتنایی کامل به این فکر کنم که فردا هم شبی به همین درازی و بیفروغی خواهم داشت و پسفردا هم..."
این کتاب داستان یه پروفسور پزشکی ۶۰سالهست که به دلیل یک بیماری، احساس میکنه مرگش به زودی فرا خواهد رسید، و حالا زندگی رو میتونه تنها مسیری برای رسیدن به مرگ ببینه.
دربارهی نویسنده: آنتون چخوف، نویسندهی روس، از سال ۱۸۶۰ تا سال ۱۹۰۴ زندگی کرد. آثار ادبیش اکثرا نمایشنامه و داستانهای کوتاه هستن، و در ادبیات روس چهرهی برجستهای محسوب میشه. ویژگیهایی که نوشتار چخوف رو متمایز میکنن، روش استفادهش از جریان سیال آگاهی در ژانر رئالیسمه؛ به طوری که باعث بیداری خودآگاهی در خوانندهش بشه. معروفترین نمایشنامههاش باغ آلبالو، مرغ دریایی، عمو وانیا و سه خواهر هستن.
شمارهی ۱۰۰، برای Mi mente
بابا لنگدراز، نوشتهی جین وبستر، کتابیه که احتمالا اسمش به گوشتون خورده. ما ایرانیها با کارتونش میشناسیمش، ولی خود کتاب هم بسیار بسیار شیرینه. داستان جودی، دختر یتیمی رو میگه که بعد از ۱۸ سال، یه خیّر براش پیدا میشه و به کالج میفرستتش. اما جودی هیچ نام و نشانی از این مرد نداره، به جز سایهای که ازش دید و اون سایه پاهای خیلی درازی داشت. جودی برای خیّرش نامه مینویسه و بابا لنگدراز صداش میکنه، و قول میده که با نوشتن و تبدیل شدن به یه نویسندهی موفق، لطفش رو جبران کنه.
دربارهی نویسنده: جین وبستر، نام ادبی آلیس جِین چندلر وبستر، متولد ۱۸۷۶ و متوفی ۱۹۱۶ هست. وبستر به غیر از بابا لنگدار تنها دو اثر ادبی دیگه داره، کتابی به نام دشمن عزیز و نمایشنامهای به نام با عشق، جودی.
بابا لنگدراز، نوشتهی جین وبستر، کتابیه که احتمالا اسمش به گوشتون خورده. ما ایرانیها با کارتونش میشناسیمش، ولی خود کتاب هم بسیار بسیار شیرینه. داستان جودی، دختر یتیمی رو میگه که بعد از ۱۸ سال، یه خیّر براش پیدا میشه و به کالج میفرستتش. اما جودی هیچ نام و نشانی از این مرد نداره، به جز سایهای که ازش دید و اون سایه پاهای خیلی درازی داشت. جودی برای خیّرش نامه مینویسه و بابا لنگدراز صداش میکنه، و قول میده که با نوشتن و تبدیل شدن به یه نویسندهی موفق، لطفش رو جبران کنه.
دربارهی نویسنده: جین وبستر، نام ادبی آلیس جِین چندلر وبستر، متولد ۱۸۷۶ و متوفی ۱۹۱۶ هست. وبستر به غیر از بابا لنگدار تنها دو اثر ادبی دیگه داره، کتابی به نام دشمن عزیز و نمایشنامهای به نام با عشق، جودی.