یادداشت:
(بحرانِ هویّت)
نویسنده: #مصطفی_سلیمانی
۱. والدین و هویتیابی نوجوانان:
هر زمان که والدین بتوانند حمایت عاطفی و روحی خود را از فرزندانشان دریغ نکنند، میتوانند این ادعا را داشته باشند که در تزریق درک درستی به آنها موفق عمل کردهاند.
در حقیقت، شخصیت یک نوجوان تنها زمانی شکل میگیرد که از سمت خانواده برای او پایگاه امنی ایجاد شده باشد. تنها در صورت وجود چنین شرایطی است که مفهوم رشد شخصیتی برای نوجوان معنا پیدا میکند و آیندهی جدی برای او رقم میخورد.
دلبستگی فرزندان به والدین نیز، فقط در شرایطی میتواند یک جایگاه شخصیتی را برای نوجوان به ارمغان بیاورد که با آزادی در بیان اعتقادات همراه شود.
به عنوان یک قاعدهی کلی میتوان اینطور گفت که:
اگر شرایط به گونهای باشد که والدین و فرزندان بین خودشان صمیمیتی احساس نکنند، بیشک فرزندان از وجود هر گونه هویت و جایگاه شخصیتی در نزد والدین بیبهره هستند.
ارتباط آزاد و صمیمانه و بیان اعتقادات در خانواده، از ضروریترین مباحثی است که میتواند موجبات شکلگیری هویت برای فرزندان را فراهم کند.
اعطای شخصیت و هویت به نوجوانان، راههای رسیدن به یک زندگی مطلوب و رضایتبخش را برای آنان هموار میکند.
2. خروج از نقش کودکی:
بیتردید یکی از مراحل مهم در رشد هویت آدمی، دورهی نوجوانی است. دورهای که در آن، کودکی و دوران ضعف و ناتوانی رخت بربسته و زندگی با طعم بزرگی و توانمندی و پذیرفتن نقشها و مسئولیتها شروع شده است.
میتوان اینطور گفت که چون بلوغ جسمی از جهت رشد، بر بلوغ روانی تقدم دارد، جسم هم بر روح تسلط دارد.
شروع دورهی بلوغ روانی یک نوجوان به معنای آغاز تنشها و درگیریهای ذهنی و روانی اوست. به عبارت دیگر، از ملزوماتِ دورهی نوجوانی، میتوان نگرانی و اضطراب را نام برد که موجبات قرار گرفتن یک نوجوان را در تنگناهای مختلف فراهم میکنند.
شکاکیت و تردید در این دوره از زندگی شکل میگیرد؛ وجود استقلال از نیازهای اصلی دورهی نوجوانی محسوب میشود؛ فرزندان در نوجوانی از وابستگی کودکانهشان به والدین خارج میشوند و به حالِ استقلالطلبی قدم میگذارند.
با این همه، در صورتی که والدین به دورهی نوجوانی فرزندشان و تغییر و تحولاتی که در او رخ میدهد، آگاهی و نگاه عمیق نداشته باشند، خواسته یا ناخواسته فرزندانشان را دچار تنش و دوگانگی خواهند کرد.
۳. آگاهی از شرایط نوجوانان:
خصوصیات دوران نوجوانی به گونهای است که میطلبد که پدر و مادر، در امور مختلف زندگی، مشورتخواهی را با آنها آغاز کنند و به هر روی از تحقیر و سرزنش آنها دوری کنند.
باید دانست که یکی دیگر از ویژگیهای نوجوان در این دوره، احساس نیاز به توجه و مهربانی است؛ احساس و تمایلی که هر پدر و مادر موفق و آگاهی به برآورده کردن آن میپردازد. طبیعی است که والدین با امر و نهیِ خارج از حوصلهینوجوتنشان، به تدریج عرصه را بر خودشان و او تنگ میکنند.
۴. نیاز به آرامش روحی و روانی:
فرزندان در دورهی نوجوانی و در مواجهه با سن بلوغ، علاوه بر رشد جسمی با رشد روحی هم مواجه هستند؛ لذا والدین در چنین شرایطی باید مراقب شرایط جدید جسمی و روحی فرزند نوجوانشان باشند؛ تا بتوانند با درایت و بردباری، مشکلات و تعارضهای مابین خودشان و فرزندشان را مدیریت کنند.
بیتردید فراهم کردن امنیت روانی برای فرزندان از جانب والدین، در چنین برههی حساسی، میتواند حس امنیت و آرامش را در نوجوانشان تقویت کند. به طور کلی، اصلیترین دلیل عدم اعتماد به نفس و ناتوانی، نبود شرایط روحی و روانی ثابت و امن برای یک نوجوان است.
۵. دوستان و هویتیابی فرزندان:
نقش دوستان در تصمیمگیریهای نوجوانان، اثبات شده و حائز اهمیت است؛ لذا در چنین شرایطی، بسیار طبیعی خواهد بود که والدین خواهان نظارت و کنترل بیشتر بر رفتار فرزندان خود باشند. بدیهی است که این نظارت و کنترل نباید به صورتی باشد که به فرد نوجوان، از مواجههی خانواده با دوستان حس بدی القا شود.
❤️🍀 @filsofak
(بحرانِ هویّت)
نویسنده: #مصطفی_سلیمانی
۱. والدین و هویتیابی نوجوانان:
هر زمان که والدین بتوانند حمایت عاطفی و روحی خود را از فرزندانشان دریغ نکنند، میتوانند این ادعا را داشته باشند که در تزریق درک درستی به آنها موفق عمل کردهاند.
در حقیقت، شخصیت یک نوجوان تنها زمانی شکل میگیرد که از سمت خانواده برای او پایگاه امنی ایجاد شده باشد. تنها در صورت وجود چنین شرایطی است که مفهوم رشد شخصیتی برای نوجوان معنا پیدا میکند و آیندهی جدی برای او رقم میخورد.
دلبستگی فرزندان به والدین نیز، فقط در شرایطی میتواند یک جایگاه شخصیتی را برای نوجوان به ارمغان بیاورد که با آزادی در بیان اعتقادات همراه شود.
به عنوان یک قاعدهی کلی میتوان اینطور گفت که:
اگر شرایط به گونهای باشد که والدین و فرزندان بین خودشان صمیمیتی احساس نکنند، بیشک فرزندان از وجود هر گونه هویت و جایگاه شخصیتی در نزد والدین بیبهره هستند.
ارتباط آزاد و صمیمانه و بیان اعتقادات در خانواده، از ضروریترین مباحثی است که میتواند موجبات شکلگیری هویت برای فرزندان را فراهم کند.
اعطای شخصیت و هویت به نوجوانان، راههای رسیدن به یک زندگی مطلوب و رضایتبخش را برای آنان هموار میکند.
2. خروج از نقش کودکی:
بیتردید یکی از مراحل مهم در رشد هویت آدمی، دورهی نوجوانی است. دورهای که در آن، کودکی و دوران ضعف و ناتوانی رخت بربسته و زندگی با طعم بزرگی و توانمندی و پذیرفتن نقشها و مسئولیتها شروع شده است.
میتوان اینطور گفت که چون بلوغ جسمی از جهت رشد، بر بلوغ روانی تقدم دارد، جسم هم بر روح تسلط دارد.
شروع دورهی بلوغ روانی یک نوجوان به معنای آغاز تنشها و درگیریهای ذهنی و روانی اوست. به عبارت دیگر، از ملزوماتِ دورهی نوجوانی، میتوان نگرانی و اضطراب را نام برد که موجبات قرار گرفتن یک نوجوان را در تنگناهای مختلف فراهم میکنند.
شکاکیت و تردید در این دوره از زندگی شکل میگیرد؛ وجود استقلال از نیازهای اصلی دورهی نوجوانی محسوب میشود؛ فرزندان در نوجوانی از وابستگی کودکانهشان به والدین خارج میشوند و به حالِ استقلالطلبی قدم میگذارند.
با این همه، در صورتی که والدین به دورهی نوجوانی فرزندشان و تغییر و تحولاتی که در او رخ میدهد، آگاهی و نگاه عمیق نداشته باشند، خواسته یا ناخواسته فرزندانشان را دچار تنش و دوگانگی خواهند کرد.
۳. آگاهی از شرایط نوجوانان:
خصوصیات دوران نوجوانی به گونهای است که میطلبد که پدر و مادر، در امور مختلف زندگی، مشورتخواهی را با آنها آغاز کنند و به هر روی از تحقیر و سرزنش آنها دوری کنند.
باید دانست که یکی دیگر از ویژگیهای نوجوان در این دوره، احساس نیاز به توجه و مهربانی است؛ احساس و تمایلی که هر پدر و مادر موفق و آگاهی به برآورده کردن آن میپردازد. طبیعی است که والدین با امر و نهیِ خارج از حوصلهینوجوتنشان، به تدریج عرصه را بر خودشان و او تنگ میکنند.
۴. نیاز به آرامش روحی و روانی:
فرزندان در دورهی نوجوانی و در مواجهه با سن بلوغ، علاوه بر رشد جسمی با رشد روحی هم مواجه هستند؛ لذا والدین در چنین شرایطی باید مراقب شرایط جدید جسمی و روحی فرزند نوجوانشان باشند؛ تا بتوانند با درایت و بردباری، مشکلات و تعارضهای مابین خودشان و فرزندشان را مدیریت کنند.
بیتردید فراهم کردن امنیت روانی برای فرزندان از جانب والدین، در چنین برههی حساسی، میتواند حس امنیت و آرامش را در نوجوانشان تقویت کند. به طور کلی، اصلیترین دلیل عدم اعتماد به نفس و ناتوانی، نبود شرایط روحی و روانی ثابت و امن برای یک نوجوان است.
۵. دوستان و هویتیابی فرزندان:
نقش دوستان در تصمیمگیریهای نوجوانان، اثبات شده و حائز اهمیت است؛ لذا در چنین شرایطی، بسیار طبیعی خواهد بود که والدین خواهان نظارت و کنترل بیشتر بر رفتار فرزندان خود باشند. بدیهی است که این نظارت و کنترل نباید به صورتی باشد که به فرد نوجوان، از مواجههی خانواده با دوستان حس بدی القا شود.
❤️🍀 @filsofak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبحونه دونفره اینجوری قسمتمون شه!😍
❤️🍀 @filsofak
❤️🍀 @filsofak
«و براستی هیچ چیز جای رفیق گمشده را پر نخواهد کرد.
نمی توان برای خود دوستان قدیمی درست کرد. هیچ چیز با این گنجینۀ خاطرات مشترک، این همه رنجها و مصائب با هم چشیده، این همه قهرها و آشتی ها و هیجانهای تند همسنگ نیست. این دوستیها تکرار نمی شوند.
کسی که نهال بلوطی به این امید می نشاند که به زودی در سایه اش بنشیند، خیال خام می پرورد.»
زمین انسانها
❤️🍀 @filsofak
نمی توان برای خود دوستان قدیمی درست کرد. هیچ چیز با این گنجینۀ خاطرات مشترک، این همه رنجها و مصائب با هم چشیده، این همه قهرها و آشتی ها و هیجانهای تند همسنگ نیست. این دوستیها تکرار نمی شوند.
کسی که نهال بلوطی به این امید می نشاند که به زودی در سایه اش بنشیند، خیال خام می پرورد.»
زمین انسانها
❤️🍀 @filsofak
«معنای زندگی چیست؟» پرسشی است که مدتها نزد فیلسوفان غربی مهجور افتاده بود، اگرچه عموماً آن را بیانگر دغدغههایی میشمرند که بسیاری از افراد دربارۀ زندگی، عموماً، و زندگی خود، خصوصاً، احساس میکنند. کتاب در جستوجوی معنا به دو موضوع عمده میپردازد: نخست، واقعیتهایی دربارۀ زندگی، مانند مرگ و فقدان هدف نهایی و شیوع رنج، که ممکن است به نظر برسد زندگی را بیمعنا میکنند. دوم، خودشکوفایی و اینکه چگونه و به چه معنا میتواند آرمانی رضایتبخش یا سازوار باشد.
اسوالد هنفلینگ پاسخها و رویکردهای مختلفی را به این مسائل و موضوعات برمیرسد. آیا دین میتواند پاسخی به دست دهد؟ آیا اصلی بنیادین وجود دارد که بر طبق آن بتوان ادعا کرد زندگی مقدس است؟ آیا زندگی ما باید بر طبق امیال و در پی خوشبختی باشد؟ آیا چیستی ما را جایگاهمان در جامعه تعیین میکند؟ آیا تمسک به ماهیت انسانی را باید «دروغباوری» شمرد و رد کرد؟
در جستجوی معنا: چگونه زندگی کنیم؟
اسوالد هنفلینگ
ترجمه امیرحسین خداپرست و غزاله حجتی
۲۹۶ صفحه
۲۵۰۰۰ تومان
❤️🍀 @filsofak
اسوالد هنفلینگ پاسخها و رویکردهای مختلفی را به این مسائل و موضوعات برمیرسد. آیا دین میتواند پاسخی به دست دهد؟ آیا اصلی بنیادین وجود دارد که بر طبق آن بتوان ادعا کرد زندگی مقدس است؟ آیا زندگی ما باید بر طبق امیال و در پی خوشبختی باشد؟ آیا چیستی ما را جایگاهمان در جامعه تعیین میکند؟ آیا تمسک به ماهیت انسانی را باید «دروغباوری» شمرد و رد کرد؟
در جستجوی معنا: چگونه زندگی کنیم؟
اسوالد هنفلینگ
ترجمه امیرحسین خداپرست و غزاله حجتی
۲۹۶ صفحه
۲۵۰۰۰ تومان
❤️🍀 @filsofak
کلمه، لحن و زبان بدن
آگاهیبخشی حرفزدن
وقتی در یک جمع قرار میگیرم سعی میکنیم به لحن افراد، واژههایی که بهکار میبرند، تکیهکلامها، دامنه لغات و حتی زبان بدنشان را کشف کنیم. رابطهای که با نفرات دیگر دارند. نحوه نشستنشان. نوع لباس پوشیدنشان، اینکه به حرف دیگران گوش میدهند یا فقط حرف میزنند. اینکه وقتی حرف میزنند دنبال تاییدگرفتن یا انتقال مفهوم هستند یا برایشان صرفا حرفزدن مهم است.
خیلیها فکر میکنند شیکحرفزدن و جملهبندی بینهایت اهمیت دارد. البته که مهم است اما مطالعات نشان میدهد وقتی با کسی حرف میزنیم این نسبتها برای انتقال معنا و مقصودمان بیشترین نقش را دارند:
واژهها و کلمات ۷ درصد نقش دارند.
لحن صدای ما ۳۸ درصد نقش دارد.
زبان بدن ما ۵۵ درصد نقش دارد؛ دستتکاندادن، نگاهدزدیدن، لبخندهای سرد و تصنعی یا گرم و پرشور و ...
وقتی تلفنی با کسی حرف میزنید عملا ۵۵ درصد ارتباط را از دست میدهید اما هنوز لحن را دارید. به فراز و فرود کلام، به مکثها یا سریعجوابدادنها، به تمایل طرف برای ادامهدادنجملات یا اشتیاقش برای پایاندادن به صحبت دقت کنید. همه اینها آموختنی است. هر لحظه سعی کنید از هر کسی بیاموزید. هر کسی تکنیک خودش را دارد، لحن و سبک و شیوه خودش را برای انتقال مفاهیم دارد. از هر کسی میشود آموخت.
|دکتر احسان محمدی|
❤️🍀 @filsofak
آگاهیبخشی حرفزدن
وقتی در یک جمع قرار میگیرم سعی میکنیم به لحن افراد، واژههایی که بهکار میبرند، تکیهکلامها، دامنه لغات و حتی زبان بدنشان را کشف کنیم. رابطهای که با نفرات دیگر دارند. نحوه نشستنشان. نوع لباس پوشیدنشان، اینکه به حرف دیگران گوش میدهند یا فقط حرف میزنند. اینکه وقتی حرف میزنند دنبال تاییدگرفتن یا انتقال مفهوم هستند یا برایشان صرفا حرفزدن مهم است.
خیلیها فکر میکنند شیکحرفزدن و جملهبندی بینهایت اهمیت دارد. البته که مهم است اما مطالعات نشان میدهد وقتی با کسی حرف میزنیم این نسبتها برای انتقال معنا و مقصودمان بیشترین نقش را دارند:
واژهها و کلمات ۷ درصد نقش دارند.
لحن صدای ما ۳۸ درصد نقش دارد.
زبان بدن ما ۵۵ درصد نقش دارد؛ دستتکاندادن، نگاهدزدیدن، لبخندهای سرد و تصنعی یا گرم و پرشور و ...
وقتی تلفنی با کسی حرف میزنید عملا ۵۵ درصد ارتباط را از دست میدهید اما هنوز لحن را دارید. به فراز و فرود کلام، به مکثها یا سریعجوابدادنها، به تمایل طرف برای ادامهدادنجملات یا اشتیاقش برای پایاندادن به صحبت دقت کنید. همه اینها آموختنی است. هر لحظه سعی کنید از هر کسی بیاموزید. هر کسی تکنیک خودش را دارد، لحن و سبک و شیوه خودش را برای انتقال مفاهیم دارد. از هر کسی میشود آموخت.
|دکتر احسان محمدی|
❤️🍀 @filsofak
نظریه اخیر امام خمینی درباره موسیقی
آیت الله محمد سروش محلاتی
در کتابی که اخیرا در موضوع «غنا» از سوی رهبر انقلاب منتشر شده، یکی از سر فصلهایی که جلب نظر میکند این عنوان است:
«نظر اخیر امام در مورد غنا و موسیقی»
در این فصل اشاره میشود که نظر فقهی امام خمینی درباره غنا که در کتاب مکاسب محرمه بحث کردهاند، تقریبا همان نظر مشهور فقهاست و سپس افزودهاند:
«لکن ایشان در سالهای آخر عمرشان یک نظر جدیدی ابراز کردند. در جلسهای که بنده و چند نفر از مسئولین کشور خدمت ایشان بودیم. بحث موسیقی رادیو مطرح شد، ایشان گفتند: این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی پخش میشود، برای ما حلال است، اما اگر همینها در فلان کشور اجرا شود، حرام است»
رهبری این نظر امام را «تجدید نظر فقهی» دانسته و اشاره میکنند که در آن «قدری تامل» داشته ولی وجه فقهی آن را از امام سوال نکردهاند. ایشان سپس با بیان یک وجه فقهی، آن را تایید کردهاند.
از آنجا که این موضوع در بحث موسیقی و بخصوص از جهت آشنایی با دیدگاه امام خمینی دارای اهمیت بوده و تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته، به پیگیری آن میپردازیم و دو تفسیر متفاوت از آن ارائه میکنیم. دو تفسیری که نسبی بودن «حلیت و حرمت غناء» را توجیه میکند:
تفسیر اول:
حرمت، به ملاک لهو در فضای عمومی
در کلام رهبری این توجیه فقهی برای نظریه امام که تجدیدنظر تلقی شده، مطرح گردیده است:
«لهوی بودن غنا بمیزان زیادی با اوضاع و احوال فضا و محیط اجرای آن ارتباط پیدا میکند. یک وقت در جمهوری اسلامی است که همه چیز در جهت دین و خداست، فضا فضای اسلامی و دینی است، جهت گیری دولت و آحاد ملت بطور عام یک جهت گیری دینی است، و فضای دیگر، فضای طاغوتی و اشرافیگری و حکومت فاسد و رجال حکومتی فاسد است و به تبع آنها مردم بی قید و لاابلی نسبت به مسائل دینیاند. پس فضا تاثیر میگذارد در لهوی بودن یا لهوی نبودن آواز. لهوی بودن، صرفا به نوع آهنگ و مضمون آهنگ نیست. اگر چه اینها در لهوی بودن دخیلند، اوضاع و احوال عمومی آن فضائی که این غنا در آن فضا صادر میشود هم موثر است. فرض کنید یک غزل حافظ را در مجلس دین و معرفت میخوانند و همین غزل را در یک مجلس میگساری و فسق و فجور میخوانند. این دو آواز یک طور نیست. اگر چه همان آواز است، همان شعر و همان آهنگ است. اما در اولی فضا به نحوی است که آواز لهوی نیست، اما در دومی فضا به نحوی است که آواز، لهوی است. اگر فضای عمومی کشور فضایی بود که کمک کرد لهوی بودن این آهنگ، این، میشود غنای لهوی و حرام است و اگر این فضا کمک نکرد به لهوی بودن، این غنا، غناء لهوی نیست اگر چه همان غناست. (ص ۲۶۸ )
تفسیر دوم:
حرمت به ملاک فساد نظام
بر اساس تفسیر دیگری از کلام امام خمینی، ایشان در مبنای فقهی خود درباره حرمت غناء تجدید نظر نکردهاند، بلکه در آن جلسه با سران به سوال دیگری پاسخ دادهاند. برای روشن شدن موضوع ابتدا به روایت کامل تری از آن جلسه که «حاج سید احمد خمینی» در همان سالها نقل کرده، توجه کنید: سران کشور در خانه ما جلسه داشتند امام وارد شدند، تلویزیون یکی از آهنگهای شجریان را گذاشته بود. امام آمدند و نشستند، آقای هاشمی رفسنجانی به امام گفتند: آقا شما که قبلا موسیقی را حرام میدانستید، چرا الان نمیدانید؟ امام گفتند: من الان هم اگر همین موسیقی از رادیوی عربستان پخش شود حرام میدانم. من خبر رادیوی شاه را هم حرام میدانستم موسیقیاش که جای خود دارد، اما این موسیقی از نظام اسلامی پخش میشود و حلال است.(کیهان 11/2/1370)
با توجه به جزییاتی که در این نقل وجود دارد، میتوان گفت که فتوای فقهی امام تغییر نکرده، بلکه ایشان یک ملاک ثانوی هم در حکم حرمت مد نظر دارند. ملاک اولی همان «مطرب بودن» است که در دهها مورد به آن تصریح کردهاند و ملاک ثانوی «پخش شدن از رسانهُ نظام فاسد» است. بر اساس ملاک دوم حتی صدایی که اصالتا مباح است مثل اخبار و اذان، وقتی از رسانه طاغوت پخش میشود ممکن است حکم دیگری پیدا کند. با توجه به این کلام امام میتوان فهمید که فتوای سختگیرانه امام قبل از انقلاب، تا حدودی در جهت دور نگهداشتن مردم از رسانه طاغوت بوده؛ چه اینکه در برخی موارد دیگر مانند مخالفت با حضور زنان در انتخابات نیز ممانعت ناشی از حرمت ذاتی آن نبوده است.
بر اساس این تفسیر:
الف) فتوای امام تغییر نکرده چون این نظر را به گذشته نسبت دادهاند: «خبر رادیوی شاه را هم حرام میدانستم»
ب) موسیقیهای حلالی که اینک پخش میشود، در گذشته هم بنظر امام بالذات حلال بوده است و لذا تغییر فتوی را در پاسخ به آقای هاشمی تلویحا نفی کردهاند.
ج) امام با مثال زدن به پخش اخبار و اذان در رادیوی شاه و عربستان نشان دادهاند که ملاک حرمت، لهوی شدن این صداها در آن رسانهها نیست چه اینکه گاه آواز حلال در آن رسانهها حرام میشود.
❤️🍀 @filsofak
آیت الله محمد سروش محلاتی
در کتابی که اخیرا در موضوع «غنا» از سوی رهبر انقلاب منتشر شده، یکی از سر فصلهایی که جلب نظر میکند این عنوان است:
«نظر اخیر امام در مورد غنا و موسیقی»
در این فصل اشاره میشود که نظر فقهی امام خمینی درباره غنا که در کتاب مکاسب محرمه بحث کردهاند، تقریبا همان نظر مشهور فقهاست و سپس افزودهاند:
«لکن ایشان در سالهای آخر عمرشان یک نظر جدیدی ابراز کردند. در جلسهای که بنده و چند نفر از مسئولین کشور خدمت ایشان بودیم. بحث موسیقی رادیو مطرح شد، ایشان گفتند: این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی پخش میشود، برای ما حلال است، اما اگر همینها در فلان کشور اجرا شود، حرام است»
رهبری این نظر امام را «تجدید نظر فقهی» دانسته و اشاره میکنند که در آن «قدری تامل» داشته ولی وجه فقهی آن را از امام سوال نکردهاند. ایشان سپس با بیان یک وجه فقهی، آن را تایید کردهاند.
از آنجا که این موضوع در بحث موسیقی و بخصوص از جهت آشنایی با دیدگاه امام خمینی دارای اهمیت بوده و تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته، به پیگیری آن میپردازیم و دو تفسیر متفاوت از آن ارائه میکنیم. دو تفسیری که نسبی بودن «حلیت و حرمت غناء» را توجیه میکند:
تفسیر اول:
حرمت، به ملاک لهو در فضای عمومی
در کلام رهبری این توجیه فقهی برای نظریه امام که تجدیدنظر تلقی شده، مطرح گردیده است:
«لهوی بودن غنا بمیزان زیادی با اوضاع و احوال فضا و محیط اجرای آن ارتباط پیدا میکند. یک وقت در جمهوری اسلامی است که همه چیز در جهت دین و خداست، فضا فضای اسلامی و دینی است، جهت گیری دولت و آحاد ملت بطور عام یک جهت گیری دینی است، و فضای دیگر، فضای طاغوتی و اشرافیگری و حکومت فاسد و رجال حکومتی فاسد است و به تبع آنها مردم بی قید و لاابلی نسبت به مسائل دینیاند. پس فضا تاثیر میگذارد در لهوی بودن یا لهوی نبودن آواز. لهوی بودن، صرفا به نوع آهنگ و مضمون آهنگ نیست. اگر چه اینها در لهوی بودن دخیلند، اوضاع و احوال عمومی آن فضائی که این غنا در آن فضا صادر میشود هم موثر است. فرض کنید یک غزل حافظ را در مجلس دین و معرفت میخوانند و همین غزل را در یک مجلس میگساری و فسق و فجور میخوانند. این دو آواز یک طور نیست. اگر چه همان آواز است، همان شعر و همان آهنگ است. اما در اولی فضا به نحوی است که آواز لهوی نیست، اما در دومی فضا به نحوی است که آواز، لهوی است. اگر فضای عمومی کشور فضایی بود که کمک کرد لهوی بودن این آهنگ، این، میشود غنای لهوی و حرام است و اگر این فضا کمک نکرد به لهوی بودن، این غنا، غناء لهوی نیست اگر چه همان غناست. (ص ۲۶۸ )
تفسیر دوم:
حرمت به ملاک فساد نظام
بر اساس تفسیر دیگری از کلام امام خمینی، ایشان در مبنای فقهی خود درباره حرمت غناء تجدید نظر نکردهاند، بلکه در آن جلسه با سران به سوال دیگری پاسخ دادهاند. برای روشن شدن موضوع ابتدا به روایت کامل تری از آن جلسه که «حاج سید احمد خمینی» در همان سالها نقل کرده، توجه کنید: سران کشور در خانه ما جلسه داشتند امام وارد شدند، تلویزیون یکی از آهنگهای شجریان را گذاشته بود. امام آمدند و نشستند، آقای هاشمی رفسنجانی به امام گفتند: آقا شما که قبلا موسیقی را حرام میدانستید، چرا الان نمیدانید؟ امام گفتند: من الان هم اگر همین موسیقی از رادیوی عربستان پخش شود حرام میدانم. من خبر رادیوی شاه را هم حرام میدانستم موسیقیاش که جای خود دارد، اما این موسیقی از نظام اسلامی پخش میشود و حلال است.(کیهان 11/2/1370)
با توجه به جزییاتی که در این نقل وجود دارد، میتوان گفت که فتوای فقهی امام تغییر نکرده، بلکه ایشان یک ملاک ثانوی هم در حکم حرمت مد نظر دارند. ملاک اولی همان «مطرب بودن» است که در دهها مورد به آن تصریح کردهاند و ملاک ثانوی «پخش شدن از رسانهُ نظام فاسد» است. بر اساس ملاک دوم حتی صدایی که اصالتا مباح است مثل اخبار و اذان، وقتی از رسانه طاغوت پخش میشود ممکن است حکم دیگری پیدا کند. با توجه به این کلام امام میتوان فهمید که فتوای سختگیرانه امام قبل از انقلاب، تا حدودی در جهت دور نگهداشتن مردم از رسانه طاغوت بوده؛ چه اینکه در برخی موارد دیگر مانند مخالفت با حضور زنان در انتخابات نیز ممانعت ناشی از حرمت ذاتی آن نبوده است.
بر اساس این تفسیر:
الف) فتوای امام تغییر نکرده چون این نظر را به گذشته نسبت دادهاند: «خبر رادیوی شاه را هم حرام میدانستم»
ب) موسیقیهای حلالی که اینک پخش میشود، در گذشته هم بنظر امام بالذات حلال بوده است و لذا تغییر فتوی را در پاسخ به آقای هاشمی تلویحا نفی کردهاند.
ج) امام با مثال زدن به پخش اخبار و اذان در رادیوی شاه و عربستان نشان دادهاند که ملاک حرمت، لهوی شدن این صداها در آن رسانهها نیست چه اینکه گاه آواز حلال در آن رسانهها حرام میشود.
❤️🍀 @filsofak
انسانهای احمق نه از کتاب خوششان میآید، نه از فیلمها و نوشتههای مفهومی، ونه هر چیزی که آنها را وادار به تفکر کند...!
#آندره_ژید
❤️🍀 @filsofak
#آندره_ژید
❤️🍀 @filsofak
روش ساده روانشناس دانشگاه هاروارد، برای کنار آمدن با لحظات سخت زندگی
ترجمه و تلخیص:
علی فیضی
ممکن است به نظرتان فرد ظالمی به نظر برسم چرا که وقتی دوستانم برای کنار آمدن با وضعیتهای پراسترس کاریشان با من تماس میگیرند، از این تماسها خوشحال میشوم.
البته اینطور نیست که از ناراحت بودن و درد کشیدن دیگران لذت ببرم، بلکه ترسی که در وجود آنهاست، باعث میشود فرصت آن را پیدا کنم که منطق و تواناییهایی را که در حل مشکلات دارم، نشان بدهم.
از وقتی که سوزان دیوید، روانشناس دانشگاه علوم پزشکی هاروارد و نویسنده کتاب «چابکی هیجانی» (Emotional Agility) را ملاقات کردم، اتفاقات ناخوشایندی را که در زندگیام اتفاق میافتد به عنوان چیزی برداشت میکنم که ممکن است برای هر فرد دیگری هم پیش بیاید. او بر این باور است که برای انسان بسیار دشوار است که خود را از افکار و احساساتش جدا کند. همین امر سبب میشود که معمولا افراد نتوانند خودشان را از استرس و نگرانی نجات دهند.
اما سوزان، که مشاور مراکزی چون، ارنست و یانگ (Ernst and Young) و نیز مشاور سازمان ملل هم است، یک راه حل خوب برای دور ماندن از افکار و احساسات به شما پیشنهاد میدهد.
قدم اول: به کسی فکر کنید که برایش احترام زیادی قائل هستید. ممکن است آن فرد رئیس یا یکی از همکارانتان باشد.
قدم دوم: اگر آن فرد در وضعیت پرتنش فعلی شما قرار میگرفت، چه توصیهای به او میکردید؟
همهاش همین.
شاید این کار خیلی ساده به نظر برسد اما چگونگی انجام آن است که بسیار اهمیت دارد. زمانی که چیزی برای من پیش آمده است و شما به من میگویید که چه کاری باید انجام دهم، من تقریبا در وضعیت نداشتن ایده به سر میبرم. اما وقتی مشکل برای فرد دیگری است، مثلا کسی به نام جک، و همین اتفاق برای جک افتاده و از شما میپرسند که توصیه شما به او چیست، با این پرسش، ناگهان فرد خودش را از همه چیز رها میکند و با این روش بهتر با قضیه کنار میآید. در این حالت تنها چیزی که اتفاق افتاده، آن است که شخص دیدگاه خود را تغییر داده است.
یکی از راههای مشابه دیگری که سوزان پیشنهاد میدهد و برای مراجعانش از این راهکار استفاده میکند این است که میگوید خودتان را در جایگاه سوم شخص قرار دهید. این ایدهٔ دیگری برای دور ماندن از افکار و احساساتتان است که این تشخیص را به شما میدهد که ممکن است این افکار و احساسات چندان هم درست نباشند.
مثلا زمانی که میگویید "من استرس دارم"، سوزان میگوید، تو اکنون با احساساتت یکی شده ای و این یعنی هنوز از احساساتت فاصله نگرفتهای.
اما بیایید و بگویید اگر سوزان در این موقعیت در جای من بود و این استرس را تجربه میکرد، با آن چطور برخورد میکرد. احتمالا به خود میگفت، باید بیشتر روی خودم کار کنم یا میگفت جلسهای دارم و میان شرکتکنندگان این جلسه دوستانی پیدا خواهم کرد که خواهم توانست با آنها صحبت و ارتباط برقرار کنم.
سوزان میگوید وقتی این کار را میکنید، از دیدگاهی که تنها از افکار و احساس خودتان نشات گرفته است، به دیدگاهی دیگر منتقل میشوید. و آنگاه وقایع را طوری میبینید که به واقعیت نزدیکتر است.
نظرات سوزان ریشه در توجهآگاهی (mindfulness) دارد، یا توانایی توجه به افکار، احساسات عاطفی و احساسات جسمانی، بدون قضاوت کردن.
دکتر سوزان دیوید در کتاب خود توضیح میدهد که یکی از سودمندیهای توجهآگاهی دیدن جهان از دیدگاههای گوناگون (نه فقط از دیدگاه خودِ شخص) است. کافی است از مسیر افکار و احساسات خود خارج شوید تا قادر به دیدن مسئله از منظری دیگر باشید.
ویرایش در کانال«خوب زیستن»
#توجهآگاهی
#جداسازی
🍀❤️ @filsofak
ترجمه و تلخیص:
علی فیضی
ممکن است به نظرتان فرد ظالمی به نظر برسم چرا که وقتی دوستانم برای کنار آمدن با وضعیتهای پراسترس کاریشان با من تماس میگیرند، از این تماسها خوشحال میشوم.
البته اینطور نیست که از ناراحت بودن و درد کشیدن دیگران لذت ببرم، بلکه ترسی که در وجود آنهاست، باعث میشود فرصت آن را پیدا کنم که منطق و تواناییهایی را که در حل مشکلات دارم، نشان بدهم.
از وقتی که سوزان دیوید، روانشناس دانشگاه علوم پزشکی هاروارد و نویسنده کتاب «چابکی هیجانی» (Emotional Agility) را ملاقات کردم، اتفاقات ناخوشایندی را که در زندگیام اتفاق میافتد به عنوان چیزی برداشت میکنم که ممکن است برای هر فرد دیگری هم پیش بیاید. او بر این باور است که برای انسان بسیار دشوار است که خود را از افکار و احساساتش جدا کند. همین امر سبب میشود که معمولا افراد نتوانند خودشان را از استرس و نگرانی نجات دهند.
اما سوزان، که مشاور مراکزی چون، ارنست و یانگ (Ernst and Young) و نیز مشاور سازمان ملل هم است، یک راه حل خوب برای دور ماندن از افکار و احساسات به شما پیشنهاد میدهد.
قدم اول: به کسی فکر کنید که برایش احترام زیادی قائل هستید. ممکن است آن فرد رئیس یا یکی از همکارانتان باشد.
قدم دوم: اگر آن فرد در وضعیت پرتنش فعلی شما قرار میگرفت، چه توصیهای به او میکردید؟
همهاش همین.
شاید این کار خیلی ساده به نظر برسد اما چگونگی انجام آن است که بسیار اهمیت دارد. زمانی که چیزی برای من پیش آمده است و شما به من میگویید که چه کاری باید انجام دهم، من تقریبا در وضعیت نداشتن ایده به سر میبرم. اما وقتی مشکل برای فرد دیگری است، مثلا کسی به نام جک، و همین اتفاق برای جک افتاده و از شما میپرسند که توصیه شما به او چیست، با این پرسش، ناگهان فرد خودش را از همه چیز رها میکند و با این روش بهتر با قضیه کنار میآید. در این حالت تنها چیزی که اتفاق افتاده، آن است که شخص دیدگاه خود را تغییر داده است.
یکی از راههای مشابه دیگری که سوزان پیشنهاد میدهد و برای مراجعانش از این راهکار استفاده میکند این است که میگوید خودتان را در جایگاه سوم شخص قرار دهید. این ایدهٔ دیگری برای دور ماندن از افکار و احساساتتان است که این تشخیص را به شما میدهد که ممکن است این افکار و احساسات چندان هم درست نباشند.
مثلا زمانی که میگویید "من استرس دارم"، سوزان میگوید، تو اکنون با احساساتت یکی شده ای و این یعنی هنوز از احساساتت فاصله نگرفتهای.
اما بیایید و بگویید اگر سوزان در این موقعیت در جای من بود و این استرس را تجربه میکرد، با آن چطور برخورد میکرد. احتمالا به خود میگفت، باید بیشتر روی خودم کار کنم یا میگفت جلسهای دارم و میان شرکتکنندگان این جلسه دوستانی پیدا خواهم کرد که خواهم توانست با آنها صحبت و ارتباط برقرار کنم.
سوزان میگوید وقتی این کار را میکنید، از دیدگاهی که تنها از افکار و احساس خودتان نشات گرفته است، به دیدگاهی دیگر منتقل میشوید. و آنگاه وقایع را طوری میبینید که به واقعیت نزدیکتر است.
نظرات سوزان ریشه در توجهآگاهی (mindfulness) دارد، یا توانایی توجه به افکار، احساسات عاطفی و احساسات جسمانی، بدون قضاوت کردن.
دکتر سوزان دیوید در کتاب خود توضیح میدهد که یکی از سودمندیهای توجهآگاهی دیدن جهان از دیدگاههای گوناگون (نه فقط از دیدگاه خودِ شخص) است. کافی است از مسیر افکار و احساسات خود خارج شوید تا قادر به دیدن مسئله از منظری دیگر باشید.
ویرایش در کانال«خوب زیستن»
#توجهآگاهی
#جداسازی
🍀❤️ @filsofak
▫️ریشهی سرکوب احساسات در کودکی
«کودک هنگامی میتواند احساساتش را آزادانه بروز دهد که شخصی در کنارش باشد و او را به طور کامل بپذیرد و همچنین درک و حمایتش کند. اگر آن شخص در کنار کودک نباشد و اگر کودک مجبور باشد به خاطر بروز احساساتش خطر از دست دادن عشق مادر یا عشق جایگزین مادر را به جان بخرد، به طور قطع احساساتش را سرکوب میکند. او حتی نمیتواند احساساتش را مخفیانه و «فقط برای خودش» بروز بدهد. او دیگر به هیچ وجه نمیتواند آنها را بروز دهد.»
#دلهرههای_کودکی
#آلیس_میلر
❤️🍀 @filsofak
«کودک هنگامی میتواند احساساتش را آزادانه بروز دهد که شخصی در کنارش باشد و او را به طور کامل بپذیرد و همچنین درک و حمایتش کند. اگر آن شخص در کنار کودک نباشد و اگر کودک مجبور باشد به خاطر بروز احساساتش خطر از دست دادن عشق مادر یا عشق جایگزین مادر را به جان بخرد، به طور قطع احساساتش را سرکوب میکند. او حتی نمیتواند احساساتش را مخفیانه و «فقط برای خودش» بروز بدهد. او دیگر به هیچ وجه نمیتواند آنها را بروز دهد.»
#دلهرههای_کودکی
#آلیس_میلر
❤️🍀 @filsofak
🔔📃 از اطرافیانمان توقع چه چیزهایی را نداشته باشیم؟
1️⃣ توقع نداشته باشید که همه کارها را طبق استانداردهای شما «درست» انجام دهند.
سعی کنید که خودتان به استانداردهای خودتان پایبند باشید و اجازه بدهید دیگران هم استانداردهای خودشان را برای زندگی داشته باشند.
2️⃣ توقع نداشته باشید که کامل باشند.
خیلی ها هنوز وقتی دیگران اشتباه می کنند به آنها سخت می گیرند و با همین روش برخورد، روابطشان از بین میرود اجازه بدهید دیگران اشتباه کنند و از اشتباهاتشان درس بگیرند.
3️⃣ توقع نداشته باشید که با همه حرف هایتان موافق باشند. اگر قرار بود همه آدمهای دنیا یک جور فکر کنند، دنیا جای خسته کننده ای میشد. دیدگاه ها و اعتقادات متفاوت و خاص ما باعث می شود دنیا رشد کند.
4️⃣ توقع نداشته باشید که فکرتان را بخوانند. خودتان را خیلی روشن و واضح ابراز کنید تا دیگران مجبور نشوند که فکر و احساستان را حدس بزنند! گفتگوی صادقانه و آزاد روابط مستحکم تری می سازد.
5️⃣ توقع نداشته باشید که هر بار زمین خوردید، بلندتان کنند. البته دوستان و خانواده خوب وقتی نیاز داشته باشید به کمک شما می آیند اما برای پاک کردن خاک روی لباستان از آنها توقع نداشته باشید. آنها هم مشکلات درونی خودشان را دارند و نمی توانند هم وزن مشکلات شما و هم مشکلات خودشان را تحمل کنند.
6️⃣ توقع نداشته باشید که درکتان کنند.
همه آدمها مسیر زندگی شما را درک نمی کنند. اشکالی ندارد، زندگی آنها نیست که آن را بفهمند، زندگی شماست.
7️⃣ توقع نداشته باشید که آنطور که شما با آنها رفتار می کنید با شما رفتار کنند. متاسفانه ما در جهان ایده آلی زندگی نمی کنیم. باید بپذیریم که برخی افراد با ما بد رفتار می کنند چون هنوز نمی توانند رابطه درستی حتی با خودشان داشته باشند.
8️⃣ توقع نداشته باشید که همان آدمی بمانند که یک سال پیش بودند. آدمها برحسب تجربیات و شرایط زندگی شان به مرور زمان تغییر می کنند. همه آدمها هر روز در جنگی سخت دست و پنجه نرم می کنند و هیچکس جز خودشان واقعاً آن را درک نمی کند.
9️⃣ توقع نداشته باشید که همیشه همه چیز را با هم داشته باشند. سعی کنید ارزش بیشتری به دنیا و به روابطتان بدهید و سعی نکنید دیگران را در اداره زندگی شان کنترل کنید.
🔟 اگر خودتان به خودتان عشق نداده اید، توقع نداشته باشید که به شما عشق بورزند. همه روابط با شما شروع شده و با شما تمام می شود.به همین دلیل اگر می خواهید کسی به شما عشق بورزد، باید اول در خودتان عشق بکارید.
❤️🍀 @filsofak
1️⃣ توقع نداشته باشید که همه کارها را طبق استانداردهای شما «درست» انجام دهند.
سعی کنید که خودتان به استانداردهای خودتان پایبند باشید و اجازه بدهید دیگران هم استانداردهای خودشان را برای زندگی داشته باشند.
2️⃣ توقع نداشته باشید که کامل باشند.
خیلی ها هنوز وقتی دیگران اشتباه می کنند به آنها سخت می گیرند و با همین روش برخورد، روابطشان از بین میرود اجازه بدهید دیگران اشتباه کنند و از اشتباهاتشان درس بگیرند.
3️⃣ توقع نداشته باشید که با همه حرف هایتان موافق باشند. اگر قرار بود همه آدمهای دنیا یک جور فکر کنند، دنیا جای خسته کننده ای میشد. دیدگاه ها و اعتقادات متفاوت و خاص ما باعث می شود دنیا رشد کند.
4️⃣ توقع نداشته باشید که فکرتان را بخوانند. خودتان را خیلی روشن و واضح ابراز کنید تا دیگران مجبور نشوند که فکر و احساستان را حدس بزنند! گفتگوی صادقانه و آزاد روابط مستحکم تری می سازد.
5️⃣ توقع نداشته باشید که هر بار زمین خوردید، بلندتان کنند. البته دوستان و خانواده خوب وقتی نیاز داشته باشید به کمک شما می آیند اما برای پاک کردن خاک روی لباستان از آنها توقع نداشته باشید. آنها هم مشکلات درونی خودشان را دارند و نمی توانند هم وزن مشکلات شما و هم مشکلات خودشان را تحمل کنند.
6️⃣ توقع نداشته باشید که درکتان کنند.
همه آدمها مسیر زندگی شما را درک نمی کنند. اشکالی ندارد، زندگی آنها نیست که آن را بفهمند، زندگی شماست.
7️⃣ توقع نداشته باشید که آنطور که شما با آنها رفتار می کنید با شما رفتار کنند. متاسفانه ما در جهان ایده آلی زندگی نمی کنیم. باید بپذیریم که برخی افراد با ما بد رفتار می کنند چون هنوز نمی توانند رابطه درستی حتی با خودشان داشته باشند.
8️⃣ توقع نداشته باشید که همان آدمی بمانند که یک سال پیش بودند. آدمها برحسب تجربیات و شرایط زندگی شان به مرور زمان تغییر می کنند. همه آدمها هر روز در جنگی سخت دست و پنجه نرم می کنند و هیچکس جز خودشان واقعاً آن را درک نمی کند.
9️⃣ توقع نداشته باشید که همیشه همه چیز را با هم داشته باشند. سعی کنید ارزش بیشتری به دنیا و به روابطتان بدهید و سعی نکنید دیگران را در اداره زندگی شان کنترل کنید.
🔟 اگر خودتان به خودتان عشق نداده اید، توقع نداشته باشید که به شما عشق بورزند. همه روابط با شما شروع شده و با شما تمام می شود.به همین دلیل اگر می خواهید کسی به شما عشق بورزد، باید اول در خودتان عشق بکارید.
❤️🍀 @filsofak
✅ عشق رمانتیک تداوم ندارد، دنبال عشق رمانتیک و آتشین نباشید.
🔹اگر در روابط زناشویی خود به این باور هستید که همچنان بایستی همان عشق و شور و دلباختگی ادامه پیدا کند دچار یک خطای شناختی شده اید. عشق رمانتیک محصول هیجان ها، هورمون ها و رانه های فیزیولوژیک ماست که دیر یا زود از شدت و غلیان آن کاسته میگردد.
🔹در یک ازدواج کارآمد، عشق رمانتیک جای خود را به صمیمیت و دوست داشتن می دهد. شما با همسر خود صمیمی می شوید و برای بهتر شدن روابط خود با او تلاش می کنید. روز به روز صمیمی تر، شفیق تر و همراه تر می شوید. حتی اگر آن هیجان و دلباختگی های شدید روز های آشنایی را نداشته باشید.
❤️🍀 @filsofak
🔹اگر در روابط زناشویی خود به این باور هستید که همچنان بایستی همان عشق و شور و دلباختگی ادامه پیدا کند دچار یک خطای شناختی شده اید. عشق رمانتیک محصول هیجان ها، هورمون ها و رانه های فیزیولوژیک ماست که دیر یا زود از شدت و غلیان آن کاسته میگردد.
🔹در یک ازدواج کارآمد، عشق رمانتیک جای خود را به صمیمیت و دوست داشتن می دهد. شما با همسر خود صمیمی می شوید و برای بهتر شدن روابط خود با او تلاش می کنید. روز به روز صمیمی تر، شفیق تر و همراه تر می شوید. حتی اگر آن هیجان و دلباختگی های شدید روز های آشنایی را نداشته باشید.
❤️🍀 @filsofak
پیتمن معتقد است همه ازدواج ها به نوعی ناسازگارند چون بین دو شخصیت و دو جنسیت و دو تربیت و فرهنگ متفاوت شکل می گیرند.
پس برای داشتن یک ازدواج کامیاب باید دیدگاه دو چشمی داشت؛ یعنی زندگی را علاوه بر چشم خود از چشم دیگری (همسر) هم دید.
🖌#هارویل_هندریکس
❤️🍀 @filsofak
پس برای داشتن یک ازدواج کامیاب باید دیدگاه دو چشمی داشت؛ یعنی زندگی را علاوه بر چشم خود از چشم دیگری (همسر) هم دید.
🖌#هارویل_هندریکس
❤️🍀 @filsofak
یکی از ویژگیهای انسان سالم و رو به رشد این است که در هر زمان بر آگاهی خود از خویشتن و جهانی که در آن بهسر میبرد میافزاید؛
#نیچه برای توصیف آدمی که از خوداگاهی خلاق برخوردار است چنین گفته است:
"او وحدت و یکپارچگی شخصیت را به خودش آموخت. او خودش را خلق کرد.
در نظام گیتی چنین آزادهای مسرورانه با اعتماد به تقدیر بهسر میبرد؛ اعتقاد دارد که در کل همه مقبول و رستگارند؛
او دیگر هیچ چیز را نفی نمیکند!"
✍🏽 #دکتر_رولو_می
📕 انسان در جستجوی خویشتن
❤️🍀 @filsofak
#نیچه برای توصیف آدمی که از خوداگاهی خلاق برخوردار است چنین گفته است:
"او وحدت و یکپارچگی شخصیت را به خودش آموخت. او خودش را خلق کرد.
در نظام گیتی چنین آزادهای مسرورانه با اعتماد به تقدیر بهسر میبرد؛ اعتقاد دارد که در کل همه مقبول و رستگارند؛
او دیگر هیچ چیز را نفی نمیکند!"
✍🏽 #دکتر_رولو_می
📕 انسان در جستجوی خویشتن
❤️🍀 @filsofak
⚠️ محبتهای دروغین را قبول نکنید.
یک ضربالمثل آفریقایی هست که میگوید: «از مرد برهنهای که به تو لباس میدهد، بترس!» به این مفهوم که چیزی را از طرف کسی که موقعیت یا شایستگی پرداخت آن را ندارد، قبول نکنید. بهطور مثال، فردی که مملو از حسادت و کمبودهای عاطفی است، هرگز نمیتواند به دیگران محبت نماید. بنابراین هرگز گول این افراد را نخورده و وارد بازیهای احساسی وی نشوید.
❤️🍀 @filsofak
یک ضربالمثل آفریقایی هست که میگوید: «از مرد برهنهای که به تو لباس میدهد، بترس!» به این مفهوم که چیزی را از طرف کسی که موقعیت یا شایستگی پرداخت آن را ندارد، قبول نکنید. بهطور مثال، فردی که مملو از حسادت و کمبودهای عاطفی است، هرگز نمیتواند به دیگران محبت نماید. بنابراین هرگز گول این افراد را نخورده و وارد بازیهای احساسی وی نشوید.
❤️🍀 @filsofak
خواهش میکنم اینقدر دربارهٔ تنبیه، سرزنش و اصلاحِ مردم فکر نکن.
بعید است که بتوانیم کسی را تغییر دهیم و اگر زمانی در این تغییر کامیاب شدیم دلیل آن ، بیآنکه خود از آن آگاه باشیم، چیز دیگری بوده است،
یعنی ما خود توسط آن شخص تغییر کردهایم.
#فریدریش_نیچه
#حکمت_شادان
❤️🍀 @filsofak
بعید است که بتوانیم کسی را تغییر دهیم و اگر زمانی در این تغییر کامیاب شدیم دلیل آن ، بیآنکه خود از آن آگاه باشیم، چیز دیگری بوده است،
یعنی ما خود توسط آن شخص تغییر کردهایم.
#فریدریش_نیچه
#حکمت_شادان
❤️🍀 @filsofak
🔹 در میان تمامی چیزهای مسخرهی عالم، مسخرهترین چیز در نظر من مشغول بودن در عالم است، - زیستن به کردار مردانی که با عجله غذا میخورند و با عجله سر کار میروند. بدینسان، وقتی در لحظهی حساس میبینم مگسی روی دماغِ مردِ پر مشغلهای از این دست مینشیند یا کالسکهای با شتابی صدچندان از کنار او میگذرد و به سر تا پایش گلولای میپاشد، یا ناگهان پلِ متحرک بلند میشود یا سفالی از بام خانهای فرو میافتد و بر سرش میخورد و هلاکش میکند، از ته دل میخندم. و چه کسی میتواند جلوی خندهی خود را بگیرد؟ آخر این آدمهای پر جنبوجوشِ همیشه گرفتار، به چه دست مییابند؟ آیا شبیه خانمی نیستند که گیج و دستپاچه انبر بخاری را نجات داده، در حالی که خانهاش طعمهی آتش شده است؟ آخر ایشان چه چیزی بیش از این را از آتشِ عظیمِ زندگی نجات میدهند؟
👤 #سورن_کیرکگور
📚 #یا_این_یا_آن
❤️🍀 @filsofak
👤 #سورن_کیرکگور
📚 #یا_این_یا_آن
❤️🍀 @filsofak