FILMOVIES
253 subscribers
2.2K photos
342 videos
15 files
797 links
http://www.filmovies.ir/
نقد فيلم؛ سينماي ايران و جهان
اخبار سينمايي
فيلم كوتاه
فيلم آموزشي
@filmovies
براي تبادل لينك و ارائه نظرات به آيدي زير مراجعه كنيد.
@MhoseinG
Download Telegram
کوبریک در پشت صحنه
@filmovies

Www.filmovies.ir
Forwarded from FILMOVIES
#نقد_فيلم منصور
#فجر٣٩
در دهه اخیر به لطف تهیه‌کنندگانغیرخصوصی و با توجه مضامین خاص مورد نظر برخی سرمایه‌گذاران، روند بخت‌آزمایی فیلمسازان مستنند در سینمای داستانی تسریع شده است. در میان لیست بلند بالای این سینماگران، برخی مانند محمدحسین مهدویان (با آثاری چون آخرین روزهای زمستان، ماجرای نیمروز و ایستاده در غبار) و نرگس آبیار (با آثاری چون شبی که ماه کامل شد، شیار 143 و نفس) با اقبال منتقدین و مردم مواجه شدند و برخی مانند آرش لاهوتی با ساخت فیلم روزهای نارنجی نتوانستند جایگاهی برای خود در سینمای داستانی بدست آورند. آثار نخست این فیلمسازان اغلب دارای ویژگی‌های مشترکی است که به اختصار به آن‌ها می پردازیم.
در اغلب آثار نخست این کارگردان‌ها تصویر به شیوه دوربین غیرثابت ضبط شده است. علت این امر را فارغ از موضوع سبک کاری می توان در تجربه ناکافی این فیلمسازان در طراحی و اجرای دکوپاژ یک اثر سینمای داستانی جستجو کرد. مشخصه دیگر این آثار بی توجهی به قابلیت‌های تصویر در زمینه نور و بهره‌گیری از امکانات دوربین دانست. در این آثار مفهومی با عنوان عمق میدان و به کارگیریِ هوشمندانه آن جهت طراحی دکوپاژ مغفول است. با این وجود، برخی فیلمسازان موفق مذکور نواقص تکنیکی خود را از طریق روایت داستانی منحصربفرد، بازی‌های درخشان و یا پرداختن به موضوعاتی با جذابیتی فرامتنی مستور کرده‌اند.
@Filmovies
اهالی سینما سیاوش سرمدی را با آثاری چون ادواردو آنیلی و امام موسی صدر به یاد می‌آورند. آثاری در اجرا قابل دفاع که همگی متعلق به جریان فکری سینمای انقلاب اسلامی هستند. فیلم منصور اولین تجربه داستانی سیاوش سرمدی است که ویژگی‌های آن چیزی فراتر از نخستین آثار همکاران ذکر شده در بند قبل را ندارد. منصور فاقد نشانه‌هایی از یک دکوپاژ طراحی شده است. این ضعف از همان سکانس معرفی شهید ستاری آغاز و با نوسانی قابل توجه تا پایان ادامه می‌یابد. شهید ستاری بسیار سرسری و کم اهمیت به بیننده معرفی می‌شود و این مسئله تا پایان با فیلم همراه می‌شود. فیلم منصور در سکانس‌هایی چون بازگرداندن جنگنده‌ها از شرکت یاشی به هوانیروز نشانه‌هایی از یک دکوپاژ قدرتمند را بروز می‌دهد اما بلافاصله این قالب کاری را رها می‌کند و به دکوپاژ حوصله سر بر خود باز می‌گردد. اگر هدف فیلمساز از انتخاب این سبک دکوپاژ، نزدیک کردن فضای فیلم به فضای مستند است باید نشانه‌های آن در سایر بخش‌های فیلم قابل رویت باشد که متاسفانه اینگونه نیست. به طور کلی باید گفت فیلم فاقد یک منطق طراحی شده بصری برای روایت داستان خود است.
معضل ذکر شده در بند قبل با همراهی دو عارضه دیگر کار فیلم منصور را به قهقهرا کشانده است. عارضه نخست بازیِ ضعیف گروه بازیگری است. به جرئت می‌توان گفت که حتی در آثار درجه دو صدا و سیما هم این کیفیت نازل از بازی برای بیننده قابل پذیرش نیست. بازی‌های بی‌بنیه، بدون اکت‌های قابل توجه و سرد، گروه بازیگران را صرفاً به ماشین‌های پخش دیالوگ‌ تبدیل کرده است. هرچند محسن قصابیان نسبت به گروه بازیگری عملکرد بهتری داشته است اما حقیقیت امر این است که ایشان نتوانسته وجوه مختلف شخصیت شهید ستاری شامل مهربانی، اقتدار، عملگرایی و آرامش را به نمایش بگذارد. به طور کلی عملکرد گروه بازیگری، به فیلم آسیب جدی زده است. بخشی از این آسیب ناشی از انتخاب نادرست بازیگران و بخشی مربوط به ضعف کارگردان در گرفتن بازیِ مناسب از گروه بازیگری است. موارد ذکر شده به معنای ضعف ذاتی گروه بازیگری نیست و نقدها در خصوص عملکرد این بزرگواران متوجه گروه کارگردانی است.
ادامه نقد 👇🏼
http://www.filmovies.ir/نقد-فیلم-منصور/
پشت صحنه دار و دسته نيويوركى
#عكس_روز
@Filmovies
Www.Filmovies.ir
#نقد_فیلم
رستاخیز یا «حسین، کسی که گفت نه»(عنوان انگلیسی فیلم) را می توان به دو پاره اصلی تقسیم کرد. پاره اول از فوت معاویه تا شب عاشورا و پاره دوم از شب عاشورا تا شهادت امام حسین(ع) و پایان فیلم. پاره اول یک درام درگیر کننده است که تعلیق خوبی را ایجاد می کند. همراهی مخاطب با بُکیر و دیدن وقایع و ماجراهایی که به قیام کربلا منجر می شود و سیر تحول شخصیتی وی بر اساس اتفاقات افتاده قابلیت همذات پنداری را ایجاد می کند. پاره اول فیلم سعی کرده است با دراماتیزه کردن وقایع تاریخی واقعی از عناصر داستانی و سینمایی بهره بگیرد تا مخاطب را با شخصیت اصلی همراه نماید. خرده داستان عشق بّکیر به خواهر سفیر امام حسین(ع) به بصره و ماجرای پیرمردی(پدر همان دختر) که ناجی عبیدالله بن زیاد می شود از این جمله عناصر است. نویسنده سعی کرده است فقط بر واقعیات صرف اکتفا نکند و از تاریخ یک اثر سینمایی بسازد. ضرباهنگ(ریتم) رستاخیز تا شب عاشورا مناسب بوده و با داستان پیش می رود ولی در پاره دوم فیلم که از شب عاشورا شروع می شود به دو دلیل فیلم افت می کند، یک دلیل غیر سینمایی و دلیل دیگر سینمایی است.
دلیل اول که خارج از فضای سینماست تصور مخاطب شیعه نسبت وقایع کربلاست که بر اساس دانسته ها و آموزه های قبلی تصاویر ذهنی به مراتب تراژیک تر و نیز سلحشورانه تری را ترسیم کرده است و ماجراهای روز عاشورا وی را اغنا نمی کند زیرا مخاطبرصحنه های زیباتری را از قبل در ذهن پرورانده است.دلیل دیگر سینمایی است. تغییر شخصیت محوری داستان(بُکیر) که از ابتدای فیلم با وی همراه بوده ایم به امام حسین(ع) لطمه جدی ای به فیلم زده است. از سوی دیگر درگیری ها و رزم های طراحی شده در صحنه نبرد چندان از کیفیت مطلوب برخوردار نیست. گویی اینکه سعی شده است تا جایی که می شود از نوع رزم های ماوررائی که در روایات تاریخی شیعه نقل شده است به تصاویر قابل فهم تر و به واقیعات زمینی نزدیکتر برسد، ولی در طراحی زمینی حوادث نیز چندان موفق نیست. البته صحنه شهادت حضرت عباس(ع) به مراتب از سریال مختار جذاب تر و بهتر تصویر شده است.پاره دوم فیلم بیشتر از اینکه روایتی یکنواخت و در ادامه داستان تحول شخصیتی بکیر داشته باشد به تصویر مکرر حوادث تاریخی روز عاشورا می انجامد که هم به ضرباهنگ فیلم لطمه می زند و هم به خط داستانی فیلم.
مجموع بازی بازیگران قابل قبول و متناسب با فضای فیلم و داستان است که در این بین بازی بابک حمیدیان بازیگر نقش یزید و عبیدالله زیاد چمشگیر است البته در انتخاب بازیگران باید بیشتر دقت می شد و وسواس بیشتری به خرج داده می شد مخصوصا برای شخصیت های جانبی چون شمر.کارگردانی فیلم چه در میزانسن و چه دکوپاژ علی الخصوص در پاره اول خوب است و تدوین فیلم در حفظ ضرباهنگ فیلم بسیار نمود پیدا می کند.صحنه پایانی فیلم و شهادت امام حسین(ع) که بصورت غیر مستقیم نشان داده شده است بسیار خوب است که جا دارد با جلوه ویژه مطوب تری تبدیل گرداب خون به دریایی که هدایتگر و تداعی کننده سفینه نجات حسینی است، دوباره ساخته شود.موسیقی فیل نیز متناسب با ضربآهنگ فیلم بوده و بدون اینکه بر فیلم سوار شود پیش برنده حس دراماتیک و در پاره دوم تراژیک فیلم است.
@Filmovies
آنچه در محتوای فیلم باید در نظر داشت، انتخاب مخاطب اصلی فیلم است. به نظر می رسد نویسنده فیلم مخاطب اصلی فیلم را مخاطبان بین المللی و حتی غیر شیعی در نظر گرفته باشد. به همین دلیل آنچه که برای شیعیان که عمری است داستان های مربوط به امام حسین(ع) را شنیده اند، پیش فرض است در فیلم یا کاملا توضیح داده می شود و اگر قابل توضیح نباشد اصلا به آن پرداخته نمی شود. به همین دلیل خیلی از وقایع ماورائی غیر قابل درک فیلم ،در مدتی کوتاه برای مخاطب نمایش داده شده و یا کاملا زمینی شده است. به همین دلیل به نظر می رسد حواشی بسیاری گریبان گیر رستاخیز در زمان اکران شود.به طور مثال پاشیدن خون حضرت علی اصغر به آسمان در این فیلم با بازگشتن خون و ریخته شدن روی زمین ترسیم شده است که البته کج سلیقگی شده و می شد این بازگشت را حذف کرد ولی اشاره ای هم به آسمان رفتن آن نکرد.
ادامه نقد 👇🏼

http://www.filmovies.ir/رستاخیز/