Forwarded from کانال فردوس (ا.غیاثوند .)
💌داستان واقعیِ
💟 #عــاشــقـانـہای_بــراےتو
🌹قــسـمـت دوم
تو با خودت چی فکر کردی که اومدی به #زیباترین_دختر_دانشگاه که خیلی ها آرزو دارن فقط جواب سلام شون رو بدم؛
#پیشنهاد_میدی؟
... من با پسرهایی که #قدشون_زیر_190 باشه
و هیکل و تیپ و قیافه شون کمتر از تاپ ترین مدل های روز باشه #اصلاحرف_هم_نمیزنم چه برسه ... .🙄
از شدت #عصبانیت نمی تونستم یه جا بایستم ...
دو قدم می رفتم جلو، دو قدم برمی گشتم طرفش ... .
اون وقت تو ... #تو_پسره_سیاه_لاغر_مردنی که به زور به 185 میرسی ...
اومدی به من پیشنهاد میدی؟
... به من میگه #خرجت رو میدم ... #تو_غلط_می_کنی ... فکر کردی کی هستی؟ ...
مگه من #گدام؟ ...
یه نگاه به #لباس_های_مارکدار من بنداز ...
#یه_لنگ_کفش_من
از
#کل_هیکل_تو_بیشتر_می_ارزه ... .😳
و در حالی که زیر لب #غرغر می کردم و از #عصبانیت سرخ شده بودم ازش دور شدم ...
دوست هام دورم رو گرفتن و با #هیجان ازم در مورد ماجرا می پرسیدن ... با #عصبانیت و #آب و #تاب هر چه تمام تر داستان رو تعریف کردم ... .
ادامه دارد...
🍁 @ferdows18 💯 🍁
فردوس بهشت محلات تهران
💟 #عــاشــقـانـہای_بــراےتو
🌹قــسـمـت دوم
تو با خودت چی فکر کردی که اومدی به #زیباترین_دختر_دانشگاه که خیلی ها آرزو دارن فقط جواب سلام شون رو بدم؛
#پیشنهاد_میدی؟
... من با پسرهایی که #قدشون_زیر_190 باشه
و هیکل و تیپ و قیافه شون کمتر از تاپ ترین مدل های روز باشه #اصلاحرف_هم_نمیزنم چه برسه ... .🙄
از شدت #عصبانیت نمی تونستم یه جا بایستم ...
دو قدم می رفتم جلو، دو قدم برمی گشتم طرفش ... .
اون وقت تو ... #تو_پسره_سیاه_لاغر_مردنی که به زور به 185 میرسی ...
اومدی به من پیشنهاد میدی؟
... به من میگه #خرجت رو میدم ... #تو_غلط_می_کنی ... فکر کردی کی هستی؟ ...
مگه من #گدام؟ ...
یه نگاه به #لباس_های_مارکدار من بنداز ...
#یه_لنگ_کفش_من
از
#کل_هیکل_تو_بیشتر_می_ارزه ... .😳
و در حالی که زیر لب #غرغر می کردم و از #عصبانیت سرخ شده بودم ازش دور شدم ...
دوست هام دورم رو گرفتن و با #هیجان ازم در مورد ماجرا می پرسیدن ... با #عصبانیت و #آب و #تاب هر چه تمام تر داستان رو تعریف کردم ... .
ادامه دارد...
🍁 @ferdows18 💯 🍁
فردوس بهشت محلات تهران