#خاطراتحاجمهدی📕
🌙دریکی از روزهای ماه رمضان ۱۳۹۶،آقا مهدی برخلاف روزهای دیگه که آثار خستگی و تشنگی رو صورتش محسوس بود.
😇آن روز با چهرهای بشاش به خانه آمد و گفت:«دو ساعت دیگه باید به بیترهبری برم!»
🪖آن روز،من تازه متوجهشدم که آقامهدی مربی محافظان رهبری هستند و گفتند که ازشون برای افطاری دعوت شده.
😄با ذوق خاصی از من خداحافظی کرد و رفت. وقتی برگشت انگار دنیا رو بهش داده بودند!
😍بهم گفت:«رفتم جلوی آقا نشستم،حتی موقع افطار دقیقا روبهروی آقا روی سفره نشسته بودم.تشنگی و گرسنگی یادم رفته بود و فقط محو تماشای جلوهی زیبا آقا بودم.
💛شیرینی این افطار و این دیدار هرگز فراموش نمیشه...
🎙راوی:همسرشهید
#شهید #مهدی_قره_محمدی
#انتشار_برای_اولین_بار
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
🌙دریکی از روزهای ماه رمضان ۱۳۹۶،آقا مهدی برخلاف روزهای دیگه که آثار خستگی و تشنگی رو صورتش محسوس بود.
😇آن روز با چهرهای بشاش به خانه آمد و گفت:«دو ساعت دیگه باید به بیترهبری برم!»
🪖آن روز،من تازه متوجهشدم که آقامهدی مربی محافظان رهبری هستند و گفتند که ازشون برای افطاری دعوت شده.
😄با ذوق خاصی از من خداحافظی کرد و رفت. وقتی برگشت انگار دنیا رو بهش داده بودند!
😍بهم گفت:«رفتم جلوی آقا نشستم،حتی موقع افطار دقیقا روبهروی آقا روی سفره نشسته بودم.تشنگی و گرسنگی یادم رفته بود و فقط محو تماشای جلوهی زیبا آقا بودم.
💛شیرینی این افطار و این دیدار هرگز فراموش نمیشه...
🎙راوی:همسرشهید
#شهید #مهدی_قره_محمدی
#انتشار_برای_اولین_بار
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
#خاطراتحاجمهدی📕
🌙دریکی از روزهای ماه رمضان ۱۳۹۶،آقا مهدی برخلاف روزهای دیگه که آثار خستگی و تشنگی رو صورتش محسوس بود.
😇آن روز با چهرهای بشاش به خانه آمد و گفت:«دو ساعت دیگه باید به بیترهبری برم!»
🪖آن روز،من تازه متوجهشدم که آقامهدی مربی محافظان رهبری هستند و گفتند که ازشون برای افطاری دعوت شده.
😄با ذوق خاصی از من خداحافظی کرد و رفت. وقتی برگشت انگار دنیا رو بهش داده بودند!
😍بهم گفت:«رفتم جلوی آقا نشستم،حتی موقع افطار دقیقا روبهروی آقا روی سفره نشسته بودم.تشنگی و گرسنگی یادم رفته بود و فقط محو تماشای جلوهی زیبا آقا بودم.
💛شیرینی این افطار و این دیدار هرگز فراموش نمیشه...
🎙راوی:همسرشهید
#شهید #مهدی_قره_محمدی
#انتشار_برای_اولین_بار
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
🌙دریکی از روزهای ماه رمضان ۱۳۹۶،آقا مهدی برخلاف روزهای دیگه که آثار خستگی و تشنگی رو صورتش محسوس بود.
😇آن روز با چهرهای بشاش به خانه آمد و گفت:«دو ساعت دیگه باید به بیترهبری برم!»
🪖آن روز،من تازه متوجهشدم که آقامهدی مربی محافظان رهبری هستند و گفتند که ازشون برای افطاری دعوت شده.
😄با ذوق خاصی از من خداحافظی کرد و رفت. وقتی برگشت انگار دنیا رو بهش داده بودند!
😍بهم گفت:«رفتم جلوی آقا نشستم،حتی موقع افطار دقیقا روبهروی آقا روی سفره نشسته بودم.تشنگی و گرسنگی یادم رفته بود و فقط محو تماشای جلوهی زیبا آقا بودم.
💛شیرینی این افطار و این دیدار هرگز فراموش نمیشه...
🎙راوی:همسرشهید
#شهید #مهدی_قره_محمدی
#انتشار_برای_اولین_بار
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿