🌷💗🌷💗🌷
🍃🌼كسے كه منتظر ميماند تا انتخاب شود
هيچوقت خوشبختے را
تجربه نخواهد كرد..
براے خوشبخت شدن
بايد جسور بود و
دل را به دريا زد...
اصلاً بايد هرچه در اين دل لعنتے ميگذرد را بريزيد بيرون
نهايتش اين است
زندگے ات را
با ؛اے كاش؛ ها پيش نميبرے....
علی قاضی نظام
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🍃🌼كسے كه منتظر ميماند تا انتخاب شود
هيچوقت خوشبختے را
تجربه نخواهد كرد..
براے خوشبخت شدن
بايد جسور بود و
دل را به دريا زد...
اصلاً بايد هرچه در اين دل لعنتے ميگذرد را بريزيد بيرون
نهايتش اين است
زندگے ات را
با ؛اے كاش؛ ها پيش نميبرے....
علی قاضی نظام
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🟠حضور رحمان و رحیم در سری جدید «پایتخت»
مصطفی بلال حبشی:
🔸من و برادرم مجتبی، این روزها مشغول ایفای نقش در سریال «پایتخت» هستیم و حدود ۸۰ درصد سریال تولید شده است.
🔸مصطفی و مجتبی بلال حبشی، بازیگران نقش رحمان و رحیم در سریال پایتخت هستند.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
مصطفی بلال حبشی:
🔸من و برادرم مجتبی، این روزها مشغول ایفای نقش در سریال «پایتخت» هستیم و حدود ۸۰ درصد سریال تولید شده است.
🔸مصطفی و مجتبی بلال حبشی، بازیگران نقش رحمان و رحیم در سریال پایتخت هستند.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
نامگذاری یک خیابان در تهران به نام شهید سید حسن نصرالله
🔻با تصویب شورای شهر تهران، «کوی نصر»، حدفاصل حکیم و بزرگراه جلال آلاحمد به نام شهید سیدحسن نصرالله تغییر پیداکرد.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🔻با تصویب شورای شهر تهران، «کوی نصر»، حدفاصل حکیم و بزرگراه جلال آلاحمد به نام شهید سیدحسن نصرالله تغییر پیداکرد.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
۱۳ سال پیش تهران در آبان ماه ۱۳۹۰ چنین برف سنگینی بارید❄️
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جزئیات حمله تروریستی در منطقه سیرکان از توابع شهرستان سراوان: شهدا در حال اقامه نماز بودند
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🚫جاده چالوس تا اول آذر مسدود میشود
مسئول سالن عملیات مرکز مدیریت راههای کشور از انسداد جاده چالوس طی فردا صبح ۲۱ آبانماه تا اول آذرماه ۱۴۰۲ بهدنبال اجرای عملیات گالری بتنی پیش ساخته خبر داد.| تسنیم
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
مسئول سالن عملیات مرکز مدیریت راههای کشور از انسداد جاده چالوس طی فردا صبح ۲۱ آبانماه تا اول آذرماه ۱۴۰۲ بهدنبال اجرای عملیات گالری بتنی پیش ساخته خبر داد.| تسنیم
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🔺این ادویهها اشتهای شما را زیاد میکنند!
🔹دارچین به تنظیم سطح قند خون کمک میکند و باعث افزایش انرژی و کاهش خستگی میشود. از آنجایی که دارچین طعمی شیرین دارد، به غذاها و نوشیدنیها عطر و طعمی دلچسب میبخشد و باعث میشود تا اشتها بیشتر شود. افزودن دارچین به وعدههای غذایی میتواند به کسانی که به دنبال افزایش وزن هستند کمک کند.
🔹فلفل سیاه با تحریک غدد گوارشی و افزایش ترشح اسید معده، باعث بهبود هضم غذا میشود. این ادویه دارای ترکیباتی است که اشتها را تحریک میکند و میتواند به افزایش وزن کمک کند. همچنین، فلفل سیاه به جذب بهتر مواد مغذی نیز کمک میکند.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🔹دارچین به تنظیم سطح قند خون کمک میکند و باعث افزایش انرژی و کاهش خستگی میشود. از آنجایی که دارچین طعمی شیرین دارد، به غذاها و نوشیدنیها عطر و طعمی دلچسب میبخشد و باعث میشود تا اشتها بیشتر شود. افزودن دارچین به وعدههای غذایی میتواند به کسانی که به دنبال افزایش وزن هستند کمک کند.
🔹فلفل سیاه با تحریک غدد گوارشی و افزایش ترشح اسید معده، باعث بهبود هضم غذا میشود. این ادویه دارای ترکیباتی است که اشتها را تحریک میکند و میتواند به افزایش وزن کمک کند. همچنین، فلفل سیاه به جذب بهتر مواد مغذی نیز کمک میکند.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴مشاهده شی نورانی در آسمان رشت...
🔸 ماهیت این شی هنوز مشخص نیست.
🔸این شی نورانی در سایر شهرهای کشور نیز دیده شده است
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🔸 ماهیت این شی هنوز مشخص نیست.
🔸این شی نورانی در سایر شهرهای کشور نیز دیده شده است
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
وضعیت هوای تهران نارنجی
🔻 بر اساس اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، شاخص کیفیت هوا در حال حاضر بر روی عدد ۱۰۶ قرار گرفته، وضعیت هوا نارنجی و هوای تهران برای گروههای حساس جامعه آلوده است.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🔻 بر اساس اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، شاخص کیفیت هوا در حال حاضر بر روی عدد ۱۰۶ قرار گرفته، وضعیت هوا نارنجی و هوای تهران برای گروههای حساس جامعه آلوده است.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
💠 تو را من چشم
در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ
تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
۲۱ آبان
زاد روز نیما یوشیج
پدر شعر معاصر فارسی
گرامی باد💠 چایت را بنوش و نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو مُشتی کاه می ماند
برای بادها …
💠 چایت را بنوش و نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو مُشتی کاه می ماند
برای بادها …
👤نیما یوشیج
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ
تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
۲۱ آبان
زاد روز نیما یوشیج
پدر شعر معاصر فارسی
گرامی باد💠 چایت را بنوش و نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو مُشتی کاه می ماند
برای بادها …
💠 چایت را بنوش و نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو مُشتی کاه می ماند
برای بادها …
👤نیما یوشیج
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
جزئیات اجرای طرح متناسبسازی حقوق بازنشستگان
معاون بیمهای سازمان تأمین اجتماعی:
🔹پرداخت مابهالتفاوت متناسبسازی برای بازنشستگان غیر حداقلبگیر و مبلغ حفظ قدرت خرید برای بازنشستگان حداقلبگیر، از ۲۳ آبان انجام میشود.
🔹قرار شد که متناسبسازی بر اساس جبران ۹۰ درصد افت مستمری سال ۱۴۰۳ نسبت به مستمری زمان برقراری انجام شود. بر اساس قانون برنامه هفتم پیشرفت، ۴۰ درصد از این مبلغ در سال جاری، ۳۰ درصد در سال ۱۴۰۴ و ۳۰ درصد در سال ۱۴۰۵ اجرا میشود.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
معاون بیمهای سازمان تأمین اجتماعی:
🔹پرداخت مابهالتفاوت متناسبسازی برای بازنشستگان غیر حداقلبگیر و مبلغ حفظ قدرت خرید برای بازنشستگان حداقلبگیر، از ۲۳ آبان انجام میشود.
🔹قرار شد که متناسبسازی بر اساس جبران ۹۰ درصد افت مستمری سال ۱۴۰۳ نسبت به مستمری زمان برقراری انجام شود. بر اساس قانون برنامه هفتم پیشرفت، ۴۰ درصد از این مبلغ در سال جاری، ۳۰ درصد در سال ۱۴۰۴ و ۳۰ درصد در سال ۱۴۰۵ اجرا میشود.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
آیا ویتامین C در زمان بیماری به ما کمک میکند؟
🔻ویتامین C به بدن کمک میکند تا زخمها را التیام بخشد، از مفاصل ما محافظت میکند و نقش مهمی در تشکیل کلاژن دارد.
🔻مصرف دزهای اضافی ویتامین C میتواند به طور موثری از سرماخوردگیهای معمولی جلوگیری کند.
🔻بیش از دز توصیه شده روزانه یعنی ۵۰۰ میلی گرم مصرف نکنید.
🔻بهترین راه برای بهرهمندی از مزایای ویتامین C مصرف به شکل غذا است.
🔻مصرف ویتامین C اضافی به ویژه برای کسانی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند، مضر نخواهد بود.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🔻ویتامین C به بدن کمک میکند تا زخمها را التیام بخشد، از مفاصل ما محافظت میکند و نقش مهمی در تشکیل کلاژن دارد.
🔻مصرف دزهای اضافی ویتامین C میتواند به طور موثری از سرماخوردگیهای معمولی جلوگیری کند.
🔻بیش از دز توصیه شده روزانه یعنی ۵۰۰ میلی گرم مصرف نکنید.
🔻بهترین راه برای بهرهمندی از مزایای ویتامین C مصرف به شکل غذا است.
🔻مصرف ویتامین C اضافی به ویژه برای کسانی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند، مضر نخواهد بود.
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"امروز سالگرد شهادت شهید حسن تهرانی مقدم، پدر فناوری موشکی ایران است؛ مردی که در دشوارترین روزهای جنگ تحمیلی، با عزم و ایمان خود بنیان امنیت و اقتدار ایران را بنا نهاد."
مستند کوتاه رویای صادق، روایت مرکز حفظ و نشر آثار فرماندهی موشکی سپاه از سال ها مجاهدت این شهید دانشمند است
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
مستند کوتاه رویای صادق، روایت مرکز حفظ و نشر آثار فرماندهی موشکی سپاه از سال ها مجاهدت این شهید دانشمند است
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رویای_مادرانه💖
قسمت۹۹
دکتر گفت: اشکالی نداره. فقط کوتاه چون تو بخش زنان هستن.
دکتر صدر گفت: میرم ترتیب بستری شدنش تو اتاق یک تخته رو بدم.
رفت و احمد به دکتر گفت: مشکل دیگه ای ندارن؟
دکتر گفت: نگران نباشید. ضعف داشت که بهش سرم وصل کردیم. انگار تغذیه مناسبی نداره. بیشتر مواظبش باشید.
دکتر رفت و دقایقی بعد دکتر صدر آمد: کارهاش انجام شد. دارن منتقلش میکنن. می تونی بری پیشش!
احمد با خجالت گفت: ممنون. میشه یک لطف دیگه به من بکنید؟
دکتر صدر گفت: حتما!
احمد شرمنده گفت: می تونی یک وانت بگیری وسایل حنانه ررو از کوچه جمع کنی ببری خونه؟
دکتر صدر ضربه ای به پیشانی اش زد: آخ یادم رفته بود. الان میرم. فقط آدرس خونه خودت رو بده؟
احمد از پرستاری برگه و خودکار می گیرد و آدرس را می نویسد، از داخل دسته کلیدش، کلید خانه حنانه را جدا میکند و به دست دکتر صدر می دهد.
بعد می گوید: پول زیادی همراهم نیست. این مقدارم ممکنه لازم بشه اینجا. به پدرم زنگ میزنم که بیاد اون خونه و حساب کنه با ماشین و کارگر ها!
دکتر صدر دستی روی شانه احمد می گذارد: من همه چیزمو به حنانه مدیونم! اینجوری نگو! شرمنده تر نکن ما رو!
بعد می خندد و می گوید: برم که تا شب نشده کارها تموم بشه. نهار رو که نرفتم خونه، شام رو برم حداقل! آرزو روی خونه بودن سر وعده های غذایی حساسه! امروزم بخاطر حنانه خانم آوانس داده!
دکتر صدر می رود و احمد به این می اندیشد که او با تمام راحت حرف زدن هایش، حد و حریم می شناسد! این مفرد حرف زدن ها و به اسم صدا کردن هایش شاید مربوط به رشته و کارش میشود و شاید به کشوری که سالها در آن بزرگ شده. دکتر صدر، منش خاص خودش را داشت. هر چه که بود مورد اعتماد بود. مرد بود.
وارد اتاق حنانه شد. زن لاغر اندام روی تخت، خیلی با تصویر آخری که از حنانه داشت، فرق کرده بود. دیگر پوست و استخوان شده بود.
جلو می رود و صدایش می زد: حنانه!
پلکش می پرد و احمد دوباره صدایش می کند:, حنانه خانم! بیدار نمیشی! من اومدم! چشمهاتو باز کن حرف بزن! میدونی چقدر دنبالت گشتم؟
حنانه چشم باز می کند و می گوید: احمد! احمد آقا؟
بعد یکهو نفس کشیدنش تغییر می کند و چنگی به سینه می زند.
احمد از اتاق بیرون می رود و بلند می گوید: کمک! حالش بد شده! یکی بیاد.
دو پرستار می دوند و یکی با دکتر تماس می گیرد. احمد نگران به دکتر نگاه می کند.
دکتر نگاه از حنانه می گیرد و می گوید: بیمارتون مشکل قلبی دارن. نباید حرفی می زدید که دچار استرس بشن!
احمد گفت: من رو دید شوکه شد هنوز حرفی نزدیم!
دکتر متعجب نگاهش می کند و احمد می گوید: تازه از اسارت اومدم؟ نه سال نبودم، یکهو منو دید و شوکه شد.
دکتر پوزخندی زد: موفق باشید
رفت. احمد اهمیتی به رفتارش نداد و کنار حنانه ایستاد: خوبی خانم؟
حنانه چشم گرفت و حرفی نزد.
احمد گفت: شرمنده تو شدم! حنانه خانم، حلالم کن!
حنانه گفت: حلال کردم.
احمد گفت: فردا بریم محضر عقد کنیم؟ بسه این همه سال دوری! باشه؟
حنانه با بغض گفت: علی شما رو بازم فرستاده؟
احمد متعجب نگاهش کرد و حنانه توضیح داد: پیش علی از بدبختی هام گفتم. ازش گله کردم. از تنهایی نالیدم. بازم شما رو فرستاد مثل اون دفعه!
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
💖رویای_مادرانه💖
قسمت۹۹
دکتر گفت: اشکالی نداره. فقط کوتاه چون تو بخش زنان هستن.
دکتر صدر گفت: میرم ترتیب بستری شدنش تو اتاق یک تخته رو بدم.
رفت و احمد به دکتر گفت: مشکل دیگه ای ندارن؟
دکتر گفت: نگران نباشید. ضعف داشت که بهش سرم وصل کردیم. انگار تغذیه مناسبی نداره. بیشتر مواظبش باشید.
دکتر رفت و دقایقی بعد دکتر صدر آمد: کارهاش انجام شد. دارن منتقلش میکنن. می تونی بری پیشش!
احمد با خجالت گفت: ممنون. میشه یک لطف دیگه به من بکنید؟
دکتر صدر گفت: حتما!
احمد شرمنده گفت: می تونی یک وانت بگیری وسایل حنانه ررو از کوچه جمع کنی ببری خونه؟
دکتر صدر ضربه ای به پیشانی اش زد: آخ یادم رفته بود. الان میرم. فقط آدرس خونه خودت رو بده؟
احمد از پرستاری برگه و خودکار می گیرد و آدرس را می نویسد، از داخل دسته کلیدش، کلید خانه حنانه را جدا میکند و به دست دکتر صدر می دهد.
بعد می گوید: پول زیادی همراهم نیست. این مقدارم ممکنه لازم بشه اینجا. به پدرم زنگ میزنم که بیاد اون خونه و حساب کنه با ماشین و کارگر ها!
دکتر صدر دستی روی شانه احمد می گذارد: من همه چیزمو به حنانه مدیونم! اینجوری نگو! شرمنده تر نکن ما رو!
بعد می خندد و می گوید: برم که تا شب نشده کارها تموم بشه. نهار رو که نرفتم خونه، شام رو برم حداقل! آرزو روی خونه بودن سر وعده های غذایی حساسه! امروزم بخاطر حنانه خانم آوانس داده!
دکتر صدر می رود و احمد به این می اندیشد که او با تمام راحت حرف زدن هایش، حد و حریم می شناسد! این مفرد حرف زدن ها و به اسم صدا کردن هایش شاید مربوط به رشته و کارش میشود و شاید به کشوری که سالها در آن بزرگ شده. دکتر صدر، منش خاص خودش را داشت. هر چه که بود مورد اعتماد بود. مرد بود.
وارد اتاق حنانه شد. زن لاغر اندام روی تخت، خیلی با تصویر آخری که از حنانه داشت، فرق کرده بود. دیگر پوست و استخوان شده بود.
جلو می رود و صدایش می زد: حنانه!
پلکش می پرد و احمد دوباره صدایش می کند:, حنانه خانم! بیدار نمیشی! من اومدم! چشمهاتو باز کن حرف بزن! میدونی چقدر دنبالت گشتم؟
حنانه چشم باز می کند و می گوید: احمد! احمد آقا؟
بعد یکهو نفس کشیدنش تغییر می کند و چنگی به سینه می زند.
احمد از اتاق بیرون می رود و بلند می گوید: کمک! حالش بد شده! یکی بیاد.
دو پرستار می دوند و یکی با دکتر تماس می گیرد. احمد نگران به دکتر نگاه می کند.
دکتر نگاه از حنانه می گیرد و می گوید: بیمارتون مشکل قلبی دارن. نباید حرفی می زدید که دچار استرس بشن!
احمد گفت: من رو دید شوکه شد هنوز حرفی نزدیم!
دکتر متعجب نگاهش می کند و احمد می گوید: تازه از اسارت اومدم؟ نه سال نبودم، یکهو منو دید و شوکه شد.
دکتر پوزخندی زد: موفق باشید
رفت. احمد اهمیتی به رفتارش نداد و کنار حنانه ایستاد: خوبی خانم؟
حنانه چشم گرفت و حرفی نزد.
احمد گفت: شرمنده تو شدم! حنانه خانم، حلالم کن!
حنانه گفت: حلال کردم.
احمد گفت: فردا بریم محضر عقد کنیم؟ بسه این همه سال دوری! باشه؟
حنانه با بغض گفت: علی شما رو بازم فرستاده؟
احمد متعجب نگاهش کرد و حنانه توضیح داد: پیش علی از بدبختی هام گفتم. ازش گله کردم. از تنهایی نالیدم. بازم شما رو فرستاد مثل اون دفعه!
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁