💫
موزیک اپیزود نوال سعداوی: از ام کلثوم خواننده معروف مصریه؛ ام کلثوم اونقدر در مصر مشهوره که بهش میگن هرم چهارم، یعنی جز اهرام مصر حسابش میکنن! میگن حداقل 80 میلیون نسخه از آثارش فروش رفته و ملکه اواز جهان عربه و میگن صاحب یکی از بم ترین و بهترین صداهای جهانه.
نام آهنگ "امل حیاتی"
ترجمه فارسی: آرزوهای زندگی من
این موسیقی و ترانه آن فضای رمانتیک و حاوی ارزوهای شاعر و میل او به داشتن معشوق است.
بخشی از ترجمه متن ترانه:
"ای شیرین ترین آهنگی که قلب من تا به حال شنیده است
تمام زندگیم را بگیر اما امروز بگذار زندگی کنم
بگذار کنار تو باشم ، بگذار در دامان قلبت باشم ، اجازه بده"
موزیک اپیزود نوال سعداوی: از ام کلثوم خواننده معروف مصریه؛ ام کلثوم اونقدر در مصر مشهوره که بهش میگن هرم چهارم، یعنی جز اهرام مصر حسابش میکنن! میگن حداقل 80 میلیون نسخه از آثارش فروش رفته و ملکه اواز جهان عربه و میگن صاحب یکی از بم ترین و بهترین صداهای جهانه.
نام آهنگ "امل حیاتی"
ترجمه فارسی: آرزوهای زندگی من
این موسیقی و ترانه آن فضای رمانتیک و حاوی ارزوهای شاعر و میل او به داشتن معشوق است.
بخشی از ترجمه متن ترانه:
"ای شیرین ترین آهنگی که قلب من تا به حال شنیده است
تمام زندگیم را بگیر اما امروز بگذار زندگی کنم
بگذار کنار تو باشم ، بگذار در دامان قلبت باشم ، اجازه بده"
پادکست فمنیسم آکادمی pinned «این کانال شامل موزیکها و منابع پادکسته و به مرور در مورد ایپزودهای اخیر موسیقی، منبع و نکات جانبی منتشر میکنم. اما فایل اصلی اپیزودها رو فقط از اپلیکیشنهای پادکست میتونید گوش بدید و اینجا آپلود نمیشه.»
پادکست فمنیسم آکادمی
💫 موزیک اپیزود نوال سعداوی: از ام کلثوم خواننده معروف مصریه؛ ام کلثوم اونقدر در مصر مشهوره که بهش میگن هرم چهارم، یعنی جز اهرام مصر حسابش میکنن! میگن حداقل 80 میلیون نسخه از آثارش فروش رفته و ملکه اواز جهان عربه و میگن صاحب یکی از بم ترین و بهترین صداهای…
Amal Hayaty
Oum Kalthoum
موسیقی #ایپزود_هفتم ام کلثوم
#7
#7
موسیقی طلوع #اپیزود_ششم
از Helen Reddy با نام من زن هستم.
این ترانه در سال 1972 اجرا شده. جز موسیقی های فمنیستی به حساب میاد چون متن این ترانه به قدرت زنان اشاره داره.
بخشی از ترجمه فارسی متن ترانه:
من زنم. من قوی هستم. لازم باشد دست به هر کاری میزنم.
من زنم. بله من عاقل هستم.
این حکمت من ناشی از درد است. بله من هزینه این عقل را می پردازم ...
از Helen Reddy با نام من زن هستم.
این ترانه در سال 1972 اجرا شده. جز موسیقی های فمنیستی به حساب میاد چون متن این ترانه به قدرت زنان اشاره داره.
بخشی از ترجمه فارسی متن ترانه:
من زنم. من قوی هستم. لازم باشد دست به هر کاری میزنم.
من زنم. بله من عاقل هستم.
این حکمت من ناشی از درد است. بله من هزینه این عقل را می پردازم ...
پادکست فمنیسم آکادمی
موسیقی طلوع #اپیزود_ششم از Helen Reddy با نام من زن هستم. این ترانه در سال 1972 اجرا شده. جز موسیقی های فمنیستی به حساب میاد چون متن این ترانه به قدرت زنان اشاره داره. بخشی از ترجمه فارسی متن ترانه: من زنم. من قوی هستم. لازم باشد دست به هر کاری میزنم. من…
I Am Woman
Helen Reddy
#ایپزود_ششم
من زن هستم
من زن هستم
🎼
موسیقی #ایپزود_پنجم از ZAZ خواننده فرانسوی با نام BELL
نام فارسی موسیقی: زیبا
بل از خوانندگان مشهور معاصر در سبک جاز(جز) خیابانی در فرانسه است.
این ترانه هم فضایی عاشقانه داره، خطاب به مرد مورد علاقه اش خونده
و از انتظاری که برای دیدنش کشیده و علاقه ای که بهش داره.
موسیقی #ایپزود_پنجم از ZAZ خواننده فرانسوی با نام BELL
نام فارسی موسیقی: زیبا
بل از خوانندگان مشهور معاصر در سبک جاز(جز) خیابانی در فرانسه است.
این ترانه هم فضایی عاشقانه داره، خطاب به مرد مورد علاقه اش خونده
و از انتظاری که برای دیدنش کشیده و علاقه ای که بهش داره.
پادکست فمنیسم آکادمی
🎼 موسیقی #ایپزود_پنجم از ZAZ خواننده فرانسوی با نام BELL نام فارسی موسیقی: زیبا بل از خوانندگان مشهور معاصر در سبک جاز(جز) خیابانی در فرانسه است. این ترانه هم فضایی عاشقانه داره، خطاب به مرد مورد علاقه اش خونده و از انتظاری که برای دیدنش کشیده و علاقه ای…
Belle Et Sebastien [ MyAvangMusic.Com ]
ZAZ [ MyAvangMusic.Com ]
موسیقی #اپیزود_پنجم از ZAZ
یکی از مطالبی که در قمست نهم پادکست یعنی قسمت مونا الطحاوی استفاده کردم رو اینجا میتونید بخونید.
"فمنیسم برای من پوشیدن یه تیشرت یا یه شغل هشت ساعت در روز نیست"
"فمنیسم برای من پوشیدن یه تیشرت یا یه شغل هشت ساعت در روز نیست"
the Guardian
Mona Eltahawy: ‘Feminism is not a T-shirt or a 9 to 5 job. It’s my existence’
One of the fiercest voices of Middle Eastern feminism, the author of The Seven Necessary Sins for Women and Girls explains her mission to ‘destroy patriarchy’
یه منبع جذاب دیگه که همیشه می شه از محتواش استفاده کرد وب سایت خود مونا الطحاوی به اسم "غول فمنیست" feminist giant؛هست. لینک صفحه معرفی سایت رو اینجا میذاریم اگر انگلیسی خوندن براتون سخت نیست می تونید بهش سر بزنید.
و خبر خوب اینکه به زودی با راه اندازی سایت "فمنیسم آکادمی" برخی مطالب ترجمه شده از این وب سایت رو منتشر میکنم.
و خبر خوب اینکه به زودی با راه اندازی سایت "فمنیسم آکادمی" برخی مطالب ترجمه شده از این وب سایت رو منتشر میکنم.
Feministgiant
FEMINIST GIANT | Mona Eltahawy | Substack
Global feminist resistance to patriarchal fuckery. Click to read FEMINIST GIANT, by Mona Eltahawy, a Substack publication with tens of thousands of readers.
تا قبل از اینکه سایت رو راه بندازم اینجا قصد دارم یه سری مطلب بنویسم دست گرمی برای سایت، با اولین دغدغه من همراه باشید و نظرات تون رو بهم بگید.
✅شاید شنیده باشید "قانون بازنشستگی برای زنان با 20 سال سابقه"، حتی دیدم یه کارزاری هم راه افتاده که امضا کنید و درخواست تصویب این قانون رو بدید! اگر میخوایید بیشتر در موردش بخونید این لینک رو بخونید.
من چند تا دغدغه اصلی دارم که میخوام با شما مطرح کنم.
سوال اول آیا سهم نابرابر زنان از بازار کار با این قانون جبران میشه؟ به نظر من نه. آنچه وضعیت ما زنان را در بازار کار ایران بهبود میده؛ کاهش دیدگاه های تبعیض آمیز جنسیتی، قوانین محدود کننده ای مثل اجازه شوهر و اجرای قوانین حمایتی برای تعرض و ازار جنسی در محیط کار، حق اولاد و دستمزد برابر برای کار برابره و نه قانونی که سبب بشه ما زودتر از بازار کار بیرون بریم.
سوال دوم آیا ممکنه این قانون در بلند مدت اساسا به ضرر زن ها باشه؟ از اونجایی که سیستم مردسالاری هیچ وقت بی چشم داشت خورده نونی به سمت ما زن ها پرتاب نمی شه، پس بهتره همیشه یه حد خوبی شک و تردید به قوانین داشته باشم. بازنشستگی یه قانون ثابت داره سی سال خدمت در ازاش سی روز حقوق بعد از بازنشستگی. یعنی اگر شما 28 سال خدمت کنید مثلا در آموزش و پرورش معادل حقوق پایه 5 سال اخر و به اندازه 28 روز در ماه حقوق خواهید گرفت. این قانون ساده برای همه در حال حاضر اجرا میشه. همه یعنی تمام افرادی که حق بیمه تامین اجتماعی رو واریز کردند و بعد از 30 سال کار بازنشسته شدند معادل حقوق پایه 5 سال آخر هر ماه به اندازه 30 روز حقوق بازنشستگی دریافت میکنند. خب اگر زن ها با 20 سال کار باز نشسته شوند دو سناریو وجود دارد به اندازه 20 روز از ماه حقوق بگیرند و یا اینکه در حق شان لطف کنند و 30 روز حقوق پرداخت کنند. هر دو به ضرر زن هاست اولی که واضحه و وقتی شما 20 روز حقوق بگیری خب درامد کمتری داری و مداوما در حال ضعیف شدنی به لحاظ اقتصادی. حالا جزئیات دیگه ای هم داره که بعد بهش میپردازم. سناریو دوم که به نظر در حق ما لطف میشه هم در بلند مدت به ضررماست برای اینکه کارفرما و اساسا بازار کار بر پایه سود طراحی شده تا مادامی که شما سود ده باشید برای کارفرما ارزشمندید حالا کارفرما دولت باشه یا بخش خصوصی پس در بلند مدت نیروی کار زن هزینه بیشتری روی دست کارفرما میذاره مثال: زنی در 25 سالگی بعد از اخذ لیسانس به بازار کار جذب میشه در اوج تجریه کاری یعنی زمانی که دیگه حسابی خبره شده مثلا 32 سالگی میره مرخضی زایمان به فرض اینکه فقط یک فرزند داره، و بعد حدود دو سال درگیری شیردهی و مرخصی تا 34 سالگی و بعد 9 سال بعد قراره باز نشسته بشه یعنی در 45 سالگی خب اولا نیرویی که نزدیک به بازنشستگی میشه، حق بیمه بیشتری داره چون پایه حقوق بالاتری داره در نتیجه شما 5 سال اخر کارتون خرج بیشتری روی دست کارفرما می ذارید. در حالی که هنوز تجربه تون به اندازه مردی که 25 سال خدمت کرده نرسیده و تازه حداقل یه مرخصی زایمان هم رفتید!!! احتمالا به خاطر قوانین هم راحت نمیتونید ماموریت برید و ... حالا شما جای یه کارفرما آیا حاضرید یه زن 35 ساله رو که با تجربه است اما به زودی بازنشسته میشه و شما باید حقوق بالاتر و بیمه بالاتری بدید یا بفرسیتد مرخصی زایمان رو استخدام کنید!؟؟؟ من باشم نمیکنم چون سود در بازار حرف اول رو میزنه. حالا شاید دولت بیاد هی طرح بده هی حمایت بکنه ولی در بلند مدت آنچه تعین کننده مسیر بازاره سوددهی و ارزش نیروی متخصص هست.
#بازارکار
قسمت اول
✅شاید شنیده باشید "قانون بازنشستگی برای زنان با 20 سال سابقه"، حتی دیدم یه کارزاری هم راه افتاده که امضا کنید و درخواست تصویب این قانون رو بدید! اگر میخوایید بیشتر در موردش بخونید این لینک رو بخونید.
من چند تا دغدغه اصلی دارم که میخوام با شما مطرح کنم.
سوال اول آیا سهم نابرابر زنان از بازار کار با این قانون جبران میشه؟ به نظر من نه. آنچه وضعیت ما زنان را در بازار کار ایران بهبود میده؛ کاهش دیدگاه های تبعیض آمیز جنسیتی، قوانین محدود کننده ای مثل اجازه شوهر و اجرای قوانین حمایتی برای تعرض و ازار جنسی در محیط کار، حق اولاد و دستمزد برابر برای کار برابره و نه قانونی که سبب بشه ما زودتر از بازار کار بیرون بریم.
سوال دوم آیا ممکنه این قانون در بلند مدت اساسا به ضرر زن ها باشه؟ از اونجایی که سیستم مردسالاری هیچ وقت بی چشم داشت خورده نونی به سمت ما زن ها پرتاب نمی شه، پس بهتره همیشه یه حد خوبی شک و تردید به قوانین داشته باشم. بازنشستگی یه قانون ثابت داره سی سال خدمت در ازاش سی روز حقوق بعد از بازنشستگی. یعنی اگر شما 28 سال خدمت کنید مثلا در آموزش و پرورش معادل حقوق پایه 5 سال اخر و به اندازه 28 روز در ماه حقوق خواهید گرفت. این قانون ساده برای همه در حال حاضر اجرا میشه. همه یعنی تمام افرادی که حق بیمه تامین اجتماعی رو واریز کردند و بعد از 30 سال کار بازنشسته شدند معادل حقوق پایه 5 سال آخر هر ماه به اندازه 30 روز حقوق بازنشستگی دریافت میکنند. خب اگر زن ها با 20 سال کار باز نشسته شوند دو سناریو وجود دارد به اندازه 20 روز از ماه حقوق بگیرند و یا اینکه در حق شان لطف کنند و 30 روز حقوق پرداخت کنند. هر دو به ضرر زن هاست اولی که واضحه و وقتی شما 20 روز حقوق بگیری خب درامد کمتری داری و مداوما در حال ضعیف شدنی به لحاظ اقتصادی. حالا جزئیات دیگه ای هم داره که بعد بهش میپردازم. سناریو دوم که به نظر در حق ما لطف میشه هم در بلند مدت به ضررماست برای اینکه کارفرما و اساسا بازار کار بر پایه سود طراحی شده تا مادامی که شما سود ده باشید برای کارفرما ارزشمندید حالا کارفرما دولت باشه یا بخش خصوصی پس در بلند مدت نیروی کار زن هزینه بیشتری روی دست کارفرما میذاره مثال: زنی در 25 سالگی بعد از اخذ لیسانس به بازار کار جذب میشه در اوج تجریه کاری یعنی زمانی که دیگه حسابی خبره شده مثلا 32 سالگی میره مرخضی زایمان به فرض اینکه فقط یک فرزند داره، و بعد حدود دو سال درگیری شیردهی و مرخصی تا 34 سالگی و بعد 9 سال بعد قراره باز نشسته بشه یعنی در 45 سالگی خب اولا نیرویی که نزدیک به بازنشستگی میشه، حق بیمه بیشتری داره چون پایه حقوق بالاتری داره در نتیجه شما 5 سال اخر کارتون خرج بیشتری روی دست کارفرما می ذارید. در حالی که هنوز تجربه تون به اندازه مردی که 25 سال خدمت کرده نرسیده و تازه حداقل یه مرخصی زایمان هم رفتید!!! احتمالا به خاطر قوانین هم راحت نمیتونید ماموریت برید و ... حالا شما جای یه کارفرما آیا حاضرید یه زن 35 ساله رو که با تجربه است اما به زودی بازنشسته میشه و شما باید حقوق بالاتر و بیمه بالاتری بدید یا بفرسیتد مرخصی زایمان رو استخدام کنید!؟؟؟ من باشم نمیکنم چون سود در بازار حرف اول رو میزنه. حالا شاید دولت بیاد هی طرح بده هی حمایت بکنه ولی در بلند مدت آنچه تعین کننده مسیر بازاره سوددهی و ارزش نیروی متخصص هست.
#بازارکار
قسمت اول
قسمت دوم
#بازارکار
چرا قانون باز نشستگی 20 ساله به نفع زنان نیست؟
خب ادامه سوالات و دغدغه هامو اینجا میگم:
در توضیح این قانون پیشنهادی زمانی که در مجلس رد شد حدود سال 95 و حالا که کارزاری برای آن راه اندازی شده است دو نکته در دفاع ازآن نوشته شده است؛ خروج زنان از بازار کار به نفع نیروهای جوان و تازه نفس! و استحکام کانون خانواده!!!! و سهولت نقش مادری!
بله بله حدس ما درست بود هرگز مرد سالاری محض رضای خدا موش نمیگیره؛ سهم زنان در حال حاضر در بازار ایران زیر 15 درصده گاهی میگن 11 درصد گاهی میگن 22 درصد اما من میگم اصلا همون 15 درصد که همه راضی باشن؛ خب همین الان سهم زنان از بازار کار در کمترین حالت نسبت به وضعیت تحصیلی و سنی زنانه، بعد با این قوانین سعی دارند زنان رو بیشتر خانه نشین کنند! آیا اماری وجود داره که نشون بده زنان وقتی خانه دار هستند مادر بهتری هستنند؟ شاید بهتره سوالمو اینجوری بپرسم اگر زنان وارد بازار کار میشن و مادر خوبی نیستن بهتر نیست از خودتون بپرسید ریشه مشکل کجاست؟ کار خانگی نا برابر؟ نبود خدمات اجتماعی مثل مهد کودک رایگان یا مهد کودک در محل کار؟ نبود خدمات حمایتی کافی از خانواده ها؟ توقع زیادی از مادران و تبدیل کردن اونها به ماشین خدمات دهنده 24 ساعته؟ آیا بهتر نیست پدرها رو برای پدر بهتر بودن در کنار مادر بهتر بودن آموزش بدیم تا فقط به زن ها فشار بیاریم؟ آیا بهتر نیست به جای اینکه به زنان دستمزد کمتری نسبت به مردان بدیم بهتشون دستمزد و مزایای برابری بدیم تا در رفاه کودکان شون سهیم باشن؟
لیست بی پایانی از سوالات هست که جواب همه اش شاید برای ما بدیهی و مسلمه اما مدام باید بپرسیم و مدام باید این گزاره رو یادآوری کنیم که حذف زنان از بازار کار، کاهش حضورشون به بهانه دورکاری، مادری و ... همه و همه در کوتاه مدت و بلند مدت برعلیه استقلال اقتصادی و استقلال کلی زنان است. پس توصیه میکنم مراقب این خرده نون هایی که به سمت مون پرت میشه باشیم و با ذوق قبول شون نکنیم.
#بازارکار
چرا قانون باز نشستگی 20 ساله به نفع زنان نیست؟
خب ادامه سوالات و دغدغه هامو اینجا میگم:
در توضیح این قانون پیشنهادی زمانی که در مجلس رد شد حدود سال 95 و حالا که کارزاری برای آن راه اندازی شده است دو نکته در دفاع ازآن نوشته شده است؛ خروج زنان از بازار کار به نفع نیروهای جوان و تازه نفس! و استحکام کانون خانواده!!!! و سهولت نقش مادری!
بله بله حدس ما درست بود هرگز مرد سالاری محض رضای خدا موش نمیگیره؛ سهم زنان در حال حاضر در بازار ایران زیر 15 درصده گاهی میگن 11 درصد گاهی میگن 22 درصد اما من میگم اصلا همون 15 درصد که همه راضی باشن؛ خب همین الان سهم زنان از بازار کار در کمترین حالت نسبت به وضعیت تحصیلی و سنی زنانه، بعد با این قوانین سعی دارند زنان رو بیشتر خانه نشین کنند! آیا اماری وجود داره که نشون بده زنان وقتی خانه دار هستند مادر بهتری هستنند؟ شاید بهتره سوالمو اینجوری بپرسم اگر زنان وارد بازار کار میشن و مادر خوبی نیستن بهتر نیست از خودتون بپرسید ریشه مشکل کجاست؟ کار خانگی نا برابر؟ نبود خدمات اجتماعی مثل مهد کودک رایگان یا مهد کودک در محل کار؟ نبود خدمات حمایتی کافی از خانواده ها؟ توقع زیادی از مادران و تبدیل کردن اونها به ماشین خدمات دهنده 24 ساعته؟ آیا بهتر نیست پدرها رو برای پدر بهتر بودن در کنار مادر بهتر بودن آموزش بدیم تا فقط به زن ها فشار بیاریم؟ آیا بهتر نیست به جای اینکه به زنان دستمزد کمتری نسبت به مردان بدیم بهتشون دستمزد و مزایای برابری بدیم تا در رفاه کودکان شون سهیم باشن؟
لیست بی پایانی از سوالات هست که جواب همه اش شاید برای ما بدیهی و مسلمه اما مدام باید بپرسیم و مدام باید این گزاره رو یادآوری کنیم که حذف زنان از بازار کار، کاهش حضورشون به بهانه دورکاری، مادری و ... همه و همه در کوتاه مدت و بلند مدت برعلیه استقلال اقتصادی و استقلال کلی زنان است. پس توصیه میکنم مراقب این خرده نون هایی که به سمت مون پرت میشه باشیم و با ذوق قبول شون نکنیم.
تمامی زنان بیسر هستند.
اگر اپیزود نوال سعداوی را گوش کرده باشید این استدلال را شنیدهاید که زنان در نظام مردسالار فاقد اندیشه درک و قدرت اراده فرض میشوند، یعنی این سیستم مردسالار میخواهد زنان تنهای بی عقل و اراده باشند. یعنی بدنهایی بیسر، نوال سعداوی حجاب را نماد این بیسر بودن میداند. من حجاب را گستردهتر از یک تکه پارچه میدانم حجاب با خودش فرهنگ ناموس بودن زنان، فرهنگ حیا، فرهنگ غیرت و در ادامه خشونت و زن کشی را دارد. چرا که این حجاب یک متولی دارد و آن مردان هستند یعنی "حجاب سرکردن" در مفهوم کلان آن یعنی کنترل بر تمام ابعاد زندگی یک زن، یک بازوی اجرایی دارد و آن "مرد" است. سیستم مردسالار از انسان یک دوگانه ایجاد میکند. دوگانهء مرد سرکوب گر، غیرتی و خشن؛ زن مطیع، بی اراده و تحت سلطه. این دوگانه این دو قطب یک چرخه خشونت بیپایان است. اگر زنی سرکشی کند در این دوگانگی قطعا کشته میشود. حالا یکبار با بریدن سرش یکبار با منع شدن از کار یک بار با ازدواج اجباری یک بار با خشونت از سوی گشت ارشاد و ... این چرخه ادامه دارد. در این سیستم مردان هم فاقد قدرت فهم هستند در واقع مردان را هم بیسر میخواهند. مردانی بی قدرت استدلال و فهم مردانی که فقط غیرت دارند و دست خشن. مردانی که زنان اموال آنها هستند و برای دفاع از اموال خود یا آدم میکشند یا همان مال/ زن را میکشند و آبرو غیرتشان به یک باد معده وصل است. کلام آخر اینکه در سیستم مردسالاری همه فاقد عقل و اراده فرض میشوند.
اگر اپیزود نوال سعداوی را گوش کرده باشید این استدلال را شنیدهاید که زنان در نظام مردسالار فاقد اندیشه درک و قدرت اراده فرض میشوند، یعنی این سیستم مردسالار میخواهد زنان تنهای بی عقل و اراده باشند. یعنی بدنهایی بیسر، نوال سعداوی حجاب را نماد این بیسر بودن میداند. من حجاب را گستردهتر از یک تکه پارچه میدانم حجاب با خودش فرهنگ ناموس بودن زنان، فرهنگ حیا، فرهنگ غیرت و در ادامه خشونت و زن کشی را دارد. چرا که این حجاب یک متولی دارد و آن مردان هستند یعنی "حجاب سرکردن" در مفهوم کلان آن یعنی کنترل بر تمام ابعاد زندگی یک زن، یک بازوی اجرایی دارد و آن "مرد" است. سیستم مردسالار از انسان یک دوگانه ایجاد میکند. دوگانهء مرد سرکوب گر، غیرتی و خشن؛ زن مطیع، بی اراده و تحت سلطه. این دوگانه این دو قطب یک چرخه خشونت بیپایان است. اگر زنی سرکشی کند در این دوگانگی قطعا کشته میشود. حالا یکبار با بریدن سرش یکبار با منع شدن از کار یک بار با ازدواج اجباری یک بار با خشونت از سوی گشت ارشاد و ... این چرخه ادامه دارد. در این سیستم مردان هم فاقد قدرت فهم هستند در واقع مردان را هم بیسر میخواهند. مردانی بی قدرت استدلال و فهم مردانی که فقط غیرت دارند و دست خشن. مردانی که زنان اموال آنها هستند و برای دفاع از اموال خود یا آدم میکشند یا همان مال/ زن را میکشند و آبرو غیرتشان به یک باد معده وصل است. کلام آخر اینکه در سیستم مردسالاری همه فاقد عقل و اراده فرض میشوند.
برای شنیدن تمام قسمتهای پادکست فمنیسیم آکادمی از این لینکها می تونید استفاده کنید.
کست باکس
اور کست
اسپاتیفای
اپل پادکست
انکر
گوگل پادکست
پاکت کست
یادتون نره از هر اپلیکیشن یا سایتی برای گوش دادن پادکست استفاده میکنید؛ حتما دکمه سابسکرایب (یا همون دنبال کردن ) رو بزنید تا از انتشار قسمتهای بعدی باخبر بشید.
کست باکس
اور کست
اسپاتیفای
اپل پادکست
انکر
گوگل پادکست
پاکت کست
یادتون نره از هر اپلیکیشن یا سایتی برای گوش دادن پادکست استفاده میکنید؛ حتما دکمه سابسکرایب (یا همون دنبال کردن ) رو بزنید تا از انتشار قسمتهای بعدی باخبر بشید.
Castbox
Feminism Academy فمنیسم آکادمی | Listen Free on Castbox.
پادکستی برای بررسی تاریخ جنبش زنانMillions of podcasts for all topics. Listen to the best free podcast on Android, Apple iOS, Amazon Alexa, Google Home,...
چرا واژگان اهمیت دارند؟
چندی پیش یکی از مخاطبان خوب این پادکست به من در مورد به کاربردن واژه "ذات" در اپیزود مونا الطحاوی انتقاد کرد و متذکر شد این واژه غلط است و مونا در کتابش از این کلمه استفاده نکرده. بله کاملا درست است و من هنگام استفاده از این واژه آگاه بودم که مونا از آن استفاده نکرده است اما فرض میکردم با تاکید روی واژه "ذات" بتوانم عمق نفوذ سنت های ضد زن در مردمان خاورمیانه را نشان دهم. ولی حقیقت این است که من اصل "واژگان اهمیت دارند" "واژگان حامل معنا و فرهنگ هستند" را نقض کردم.
واژهِء ذات دارای باری است که غیر قابل تغییر بودن و غیر ارادی بودن را درون خود دارد. یعنی وقتی میگویم چیزی ذاتی است گویی اصلی به نام فطرت/ذات اولیه و اینکه تغییر بسیاری چیزها/ روحیات و دیدگاه ها در توان اراده بشر نیست را پذیرفته ایم. از آنجایی که تمامی دیدگاه های فمنیستی براین موضوع توافق نظر دارند که مرد یا زن ویژگی را ذاتی با خود حمل نمیکنند هیچ چیزی بدو تولد با ما نیست؛ بلکه ما در فرآیند رشد اجتماعی این ویژگی ها را یادمیگیریم؛ مثلا غیرتی بودن با مرد به دنیا نمی آید که بگوییم مردان ذاتا غیرتی هستند. پس واژه ذات در جمله "مردان ذاتا زن ستیز هستند" غلط است. اما بازهم تکرار میکنم آنقدر زن ستیزی در منطقه خاورمیانه، جهان عرب، جهان مسلمانان عمیق و لایه لایه است که به اصطلاح و البته غلط از واژه ذات استفاده کردم.
از اینکه این مطلب را خواندید ممنونم و اگر غیرعمد سبب اشتباه در فهم اپیزود اخر شدم عذر میخواهم. این یادداشت را برای دوستانی که میدانید اپیزود قبل را گوش داده اند بفرستید.
چندی پیش یکی از مخاطبان خوب این پادکست به من در مورد به کاربردن واژه "ذات" در اپیزود مونا الطحاوی انتقاد کرد و متذکر شد این واژه غلط است و مونا در کتابش از این کلمه استفاده نکرده. بله کاملا درست است و من هنگام استفاده از این واژه آگاه بودم که مونا از آن استفاده نکرده است اما فرض میکردم با تاکید روی واژه "ذات" بتوانم عمق نفوذ سنت های ضد زن در مردمان خاورمیانه را نشان دهم. ولی حقیقت این است که من اصل "واژگان اهمیت دارند" "واژگان حامل معنا و فرهنگ هستند" را نقض کردم.
واژهِء ذات دارای باری است که غیر قابل تغییر بودن و غیر ارادی بودن را درون خود دارد. یعنی وقتی میگویم چیزی ذاتی است گویی اصلی به نام فطرت/ذات اولیه و اینکه تغییر بسیاری چیزها/ روحیات و دیدگاه ها در توان اراده بشر نیست را پذیرفته ایم. از آنجایی که تمامی دیدگاه های فمنیستی براین موضوع توافق نظر دارند که مرد یا زن ویژگی را ذاتی با خود حمل نمیکنند هیچ چیزی بدو تولد با ما نیست؛ بلکه ما در فرآیند رشد اجتماعی این ویژگی ها را یادمیگیریم؛ مثلا غیرتی بودن با مرد به دنیا نمی آید که بگوییم مردان ذاتا غیرتی هستند. پس واژه ذات در جمله "مردان ذاتا زن ستیز هستند" غلط است. اما بازهم تکرار میکنم آنقدر زن ستیزی در منطقه خاورمیانه، جهان عرب، جهان مسلمانان عمیق و لایه لایه است که به اصطلاح و البته غلط از واژه ذات استفاده کردم.
از اینکه این مطلب را خواندید ممنونم و اگر غیرعمد سبب اشتباه در فهم اپیزود اخر شدم عذر میخواهم. این یادداشت را برای دوستانی که میدانید اپیزود قبل را گوش داده اند بفرستید.
https://t.me/+C0sO2v2jLi8yYmFk
لینک گروه گفت و گو پیرامون کانال و پادکست
لینک گروه گفت و گو پیرامون کانال و پادکست
سلام دوستان
همون طور که میدونید بسیاری از پادکست های فارسی اخیرا دچار مشکل شدند و مخاطبینشون نمیتونن از برنامه های پادکست مثل کستباکس فایل رو دانلود کنن.
این مشکل فعلا حل نشده و علتش اعمال تحریم شرکت ANCHOR بر علیه ایران، این شرکت به عنوان وب سایت میزبان پادکست، بسیاری از پادکستهای فارسی رو میزبانی میکنه؛ به این معنا که با بارگذاری پادکست روی این وب سایت شما میتونید در تمام برنامه های پادکست بهش دسترسی داشته باشید.
تا زمان حل مشکل من فایل اپیزودها رو اینجا می ذارم تا بتونید راحت گوش کنید.
با انتشار این پیام و دعوت دوستان تون به کانال تلگرام کمک کنید تا مخاطبین پادکست کم نشن:)
سپاس
همون طور که میدونید بسیاری از پادکست های فارسی اخیرا دچار مشکل شدند و مخاطبینشون نمیتونن از برنامه های پادکست مثل کستباکس فایل رو دانلود کنن.
این مشکل فعلا حل نشده و علتش اعمال تحریم شرکت ANCHOR بر علیه ایران، این شرکت به عنوان وب سایت میزبان پادکست، بسیاری از پادکستهای فارسی رو میزبانی میکنه؛ به این معنا که با بارگذاری پادکست روی این وب سایت شما میتونید در تمام برنامه های پادکست بهش دسترسی داشته باشید.
تا زمان حل مشکل من فایل اپیزودها رو اینجا می ذارم تا بتونید راحت گوش کنید.
با انتشار این پیام و دعوت دوستان تون به کانال تلگرام کمک کنید تا مخاطبین پادکست کم نشن:)
سپاس
Audio
فایل قسمت نهم و فعلا آخرین قسمت منتشر شده از پادکست فمنیسم آکادمی
در مورد زن مبارز مصری مونا الطحاوی.
در مورد زن مبارز مصری مونا الطحاوی.
پیشنهاد کتاب
مجموعهی «صدایی که نمیشنویم»، روایتهای تبعیض از رویکرد اینترسکشنال گردآورنده: زهرا باقریشاد مجموعهی «صدایی که نمیشنویم»، روایتهایی است به قلم آنها که در جامعهی ایران تبعیض و ستم چندگانه را تجربه کردهاند؛ روایتهایی از خودسوزی زنان بلوچ بـهخاطر ازدواج اجباری و فشـار هنجارهای ناموسی، مشكلات سياسی زنان دانشجو، خشـونت اجتماعی و قضایی علیه مردان همجنسگرا، مسائل زنان همجنسگرا، ظلم و ستم علیه بهاييان، رنج كودكان عـرب، موقعيت آسيبپذيرتر زندانيان سياسی غيرفارس، رنج زنان روسـتايی و زنان دارای معلوليت و تبعيض عليه مهاجران افغانستانی. این مجموعه، مجموعهای است از صداهای کمترشنیدهشده! نویسندگان این روایتها در نوشتن قصههایشان شجاع بودهاند و این شجاعت در روايت رنج و ستم، ستودنی اسـت. «صدایی که نمیشنویم» به همت «زهرا باقریشاد» گردآوری و در سال ۱۴۰۰ در #نشر الکترونیک سایهها منتشر شده است. برای دسترسی به این مجموعه، روی لینک زیر کلیک کنید و در بازنشر این صداها سهیم باشید: http://sayeha.org/ap4065 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
مجموعهی «صدایی که نمیشنویم»، روایتهای تبعیض از رویکرد اینترسکشنال گردآورنده: زهرا باقریشاد مجموعهی «صدایی که نمیشنویم»، روایتهایی است به قلم آنها که در جامعهی ایران تبعیض و ستم چندگانه را تجربه کردهاند؛ روایتهایی از خودسوزی زنان بلوچ بـهخاطر ازدواج اجباری و فشـار هنجارهای ناموسی، مشكلات سياسی زنان دانشجو، خشـونت اجتماعی و قضایی علیه مردان همجنسگرا، مسائل زنان همجنسگرا، ظلم و ستم علیه بهاييان، رنج كودكان عـرب، موقعيت آسيبپذيرتر زندانيان سياسی غيرفارس، رنج زنان روسـتايی و زنان دارای معلوليت و تبعيض عليه مهاجران افغانستانی. این مجموعه، مجموعهای است از صداهای کمترشنیدهشده! نویسندگان این روایتها در نوشتن قصههایشان شجاع بودهاند و این شجاعت در روايت رنج و ستم، ستودنی اسـت. «صدایی که نمیشنویم» به همت «زهرا باقریشاد» گردآوری و در سال ۱۴۰۰ در #نشر الکترونیک سایهها منتشر شده است. برای دسترسی به این مجموعه، روی لینک زیر کلیک کنید و در بازنشر این صداها سهیم باشید: http://sayeha.org/ap4065 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️ خانه ادبیات معاصر @saaayehaaa
Forwarded from خواهر شکسپیر
ادبیات اروتیک زنان عرب؛ سههزار سال 'عشق و شهوت'
سلمی الدباغ، نویسنده فلسطینی-بریتانیایی برای اولینبار گلچین ادبی منتشر کرده که مجموعهی آثاری از ۳هزار سال اروتیکنویسی زنان عرب است. زنان جهان عرب، سالیان سال قبل از اینکه زنان در جهان انگلیسی زبان دست به قلم شوند و کتابی منتشر کنند، مینوشتند و صدایی داشتند.
بیش از هزار سال پیش در بغداد، زنی شاعر - جارية الناطفي - به عضویت مهمترین گروه ادبی بغداد به نام "گروه مجنون" پذیرفته شد، گروهی که اتفاقا بسیاری از اشعارشان محتوایی اروتیک داشت. سرودههای او چنان گیرا و خوب بود که مردان شاعر مطرح آن دوران از جمله أبو نواس به او حسادت میکردند.
یکی از نکات مهم این گلچین ادبی اینجاست که سلمى الدباغ تلاش کرده تا در آثار، تقلای زنان عرب در نسبت خود با شهوت، میل و نیاز جنسی و لذت تن را نشان دهد. او حواسش هست این کلیشه رایج را به چالش بکشد که زنان عرب چیزی از میل جنسی و لذت تن ننوشتند و با شواهد نشان دهد که هزاران سال است از این موضوعات مینویسند، اما در عینحال این چالش مداوم را هم نشان میدهد که زنان چطور همیشه و تا همین امروز درگیر این تابوهای رایج جامعه حتی در ذهن خودشاناند و چطور نوشتن از سکس و عشق و نیاز تن، نه تنها شجاعت مواجهه با جامعه که جرات کنار آمدن با این درگیریهای ذهنی را نیز میطلبد. در میان آثار این مجموعه، این درگیری و تقلای ذهنی در آثار زنان معاصر، چشمگیرتر است تا زنانی که صدها سال قبل میزیستند.
دو دوره مهم، خلافت بنیامیه و بنی عباس بود که دوران آرامش، ثبات نسبی و امکانات بیشتر بود و بسیاری از شاعران و نویسندگان این دوران از جمله زنان دست به قلم، به سراغ نوشتن از "لذتهای دنیوی" رفتند. شواهد بازمانده از این دوران نشان میدهد که در پارهای از دوران خلافت عباسیون، زنان میتوانستند اگر از رابطه جنسی با همسر خود رضایت نداشتند، درخواست طلاق کنند.
سقوط اندلس در سال ۱۴۹۲ میلادی نقطه عطف غمانگیزی در اروتیکنویسی زنان عرب است؛ سالها طول کشید تا زینب فواز، داستاننویس و فعال حقوق زنان که از شیعیان لبنان بود، جرات کند و و از نیاز جنسی زنان، عشق ممنوعه و تن زن نوشته و از ازدواج اجباری انتقاد کند.
عنوان این کتاب - "ما با نشانهها مینویسیم" - برگرفته از شعری است دربارهی عُليَّة بنت المهدی، خواهر هارون الرشید، که از چارچوبهای زمانه بیرون زده بود. در بخشی از این شعر میخوانیم: "ما در میان جمع، با نشانهها مینویسیم/ کنایههای ضمنی را بدون خط مینویسیم". در بسیاری از آثار کتاب این نشانهها، سمبلها و استعارهها به چشم میخورند و درک دقیقتری از تاریخ فرهنگی این نشانهها به مخاطب میدهند.
مطلبی در معرفی و بررسی کتاب ارزشمند و مهم سلمی الدباغ نوشتم که در نوع اولین است و چشماندازی از هزاران سال اروتیکنویسی زنان عرب ارائه میکند. ادامه مطلب را در زیر بخوانید:
https://www.bbc.com/persian/arts-61540159
@FarnazSeifi
سلمی الدباغ، نویسنده فلسطینی-بریتانیایی برای اولینبار گلچین ادبی منتشر کرده که مجموعهی آثاری از ۳هزار سال اروتیکنویسی زنان عرب است. زنان جهان عرب، سالیان سال قبل از اینکه زنان در جهان انگلیسی زبان دست به قلم شوند و کتابی منتشر کنند، مینوشتند و صدایی داشتند.
بیش از هزار سال پیش در بغداد، زنی شاعر - جارية الناطفي - به عضویت مهمترین گروه ادبی بغداد به نام "گروه مجنون" پذیرفته شد، گروهی که اتفاقا بسیاری از اشعارشان محتوایی اروتیک داشت. سرودههای او چنان گیرا و خوب بود که مردان شاعر مطرح آن دوران از جمله أبو نواس به او حسادت میکردند.
یکی از نکات مهم این گلچین ادبی اینجاست که سلمى الدباغ تلاش کرده تا در آثار، تقلای زنان عرب در نسبت خود با شهوت، میل و نیاز جنسی و لذت تن را نشان دهد. او حواسش هست این کلیشه رایج را به چالش بکشد که زنان عرب چیزی از میل جنسی و لذت تن ننوشتند و با شواهد نشان دهد که هزاران سال است از این موضوعات مینویسند، اما در عینحال این چالش مداوم را هم نشان میدهد که زنان چطور همیشه و تا همین امروز درگیر این تابوهای رایج جامعه حتی در ذهن خودشاناند و چطور نوشتن از سکس و عشق و نیاز تن، نه تنها شجاعت مواجهه با جامعه که جرات کنار آمدن با این درگیریهای ذهنی را نیز میطلبد. در میان آثار این مجموعه، این درگیری و تقلای ذهنی در آثار زنان معاصر، چشمگیرتر است تا زنانی که صدها سال قبل میزیستند.
دو دوره مهم، خلافت بنیامیه و بنی عباس بود که دوران آرامش، ثبات نسبی و امکانات بیشتر بود و بسیاری از شاعران و نویسندگان این دوران از جمله زنان دست به قلم، به سراغ نوشتن از "لذتهای دنیوی" رفتند. شواهد بازمانده از این دوران نشان میدهد که در پارهای از دوران خلافت عباسیون، زنان میتوانستند اگر از رابطه جنسی با همسر خود رضایت نداشتند، درخواست طلاق کنند.
سقوط اندلس در سال ۱۴۹۲ میلادی نقطه عطف غمانگیزی در اروتیکنویسی زنان عرب است؛ سالها طول کشید تا زینب فواز، داستاننویس و فعال حقوق زنان که از شیعیان لبنان بود، جرات کند و و از نیاز جنسی زنان، عشق ممنوعه و تن زن نوشته و از ازدواج اجباری انتقاد کند.
عنوان این کتاب - "ما با نشانهها مینویسیم" - برگرفته از شعری است دربارهی عُليَّة بنت المهدی، خواهر هارون الرشید، که از چارچوبهای زمانه بیرون زده بود. در بخشی از این شعر میخوانیم: "ما در میان جمع، با نشانهها مینویسیم/ کنایههای ضمنی را بدون خط مینویسیم". در بسیاری از آثار کتاب این نشانهها، سمبلها و استعارهها به چشم میخورند و درک دقیقتری از تاریخ فرهنگی این نشانهها به مخاطب میدهند.
مطلبی در معرفی و بررسی کتاب ارزشمند و مهم سلمی الدباغ نوشتم که در نوع اولین است و چشماندازی از هزاران سال اروتیکنویسی زنان عرب ارائه میکند. ادامه مطلب را در زیر بخوانید:
https://www.bbc.com/persian/arts-61540159
@FarnazSeifi
BBC News فارسی
ادبیات اروتیک زنان عرب؛ سههزار سال 'عشق و شهوت'
"ما با نشانهها مینویسیم"، تصاویر متنوع و جذابی است از تاریخ هزاران ساله اروتیکنویسی زنان عرب، پنجرهای به جهانی که اغلب یا سانسور شده، یا نادیده گرفته شده یا به تعمد به گوشهای رانده شده تا دور از چشم مخاطب، خاک بخورد. تصویری از سرکوب، هراس، وحشت و ناامنی،…