‍ ‍ #ترجیع_بندی_تخماتیک

گفت من شخصیتی مفتخر و معتبرم
نخبه اَم ، نخبه ایی از تیرۀ فوقِ بشرم
در سیـــاست قدَرَ و خبره و صاحبنظرم
یک ژنِ خوبم و از تخمۀ اصلِ پـــــــدرم

گفتمش هر چه که هستید ، به تخمِ پسرم

من از آن رانتخورانِ تکِ ایران هستم
صاحبِ ثروت و املاکِ فراوان هستم
شاخِ بازارم و دراین رده سلطان هستم
اصلِ سلطانِ دلار و خودِ سلطانِ زَرم

گفتمش هر چه که هستید ، به تخمِ پسرم

کلِّ بازار ، همه در رصَد من باشد
نبضِ بازار به داد و ستَد من باشد
سهمِ صدها شِرِکت در سبَد من باشد
من خودم شاخصم و موج سواری قدَرم

گفتمش هر چه کی هستی ، به تخمِ پسرم

من در انبــــــــــــار هزاران رده کالا دارم
خودرو و موز و شکر ، روغن اعلا دارم
این مجــــــــــــــوز ز کسانِ رده بالا دارم
نه فقط محتکرم ،محتکری منحصرم

گفتمش هر چه که هستید ، به تخمِ پسرم

به جهنّم کـــــه تورّم به همه تاخته است
سفرۀ مــــــــردم بیچاره تهی ساخته است
خلق در معرکۀ بورس چنین باخته است
شــــــــکرُ لِلَّه که خودم از همه خرپولترم

گفتمش هر چه که هستید ، به تخمِ پسرم

یک زنم اهلِ هلندَست و یکی لبنانــــــیست
دیـــگری اهلِ بلاروس و دگر ایرانــــــــــیست
چند معشوقۀ زیبا به صفی طولانـــــــــیست
من چو شمع وهمه پروانه صفت دور و برم

گفتمش هر چه که هستید ، به تخمِ پسرم

گفت هر قدر مرا مضحکۀ عام کنید
با تِمِ طنز به هر مغلطه بدنام کنید
یا به هر محکمه محکوم به اعدام کنید
من همان شخصیتِ معتبرِ مفتخرم

گفتمش هر چه که هستید ، به تخمِ پسرم

(سبد و شاخص و موج سواری در #بورس منظورست)

#شعر_و_خوانش_هادی_فاضلی

#هپکو
#تپکو
#بورس

این روزها شاهد این موضوع هستیم که سهام اکثر شرکتها کمتر از ارزش واقعی آن در مقایسه با تورم افسار گسیخته و قیمتهای نجومی کالا و اقلام مصرفی و صنعتی و تولیدات شرکتها ، معامله می شود ...
براستی چرا اینگونه است؟
چرا تابلو بورس که باید تابلوی نمایانگر ارزش واقعی شرکتها باشد آنقدر که از سیاست گذاریهای روز و حقوقیهای بازار و .... الگو میگیرد بیانگر قیمت آن شرکت نیست ؟
و چرا تولید در شرکت و ارزش سهم و سرمایه گذاری در سهام آن شرکت به هم لینک نیستند و همدیگر را حمایت نمی کنند و هرکدام ساز خود را می زنند ...
ارزش یک شرکت طبق قانون تجارت عبارت از سرمایه های منقول و غیر منقول شامل املاک و تجهیزات و محصولات و موجودیهای انبار و همچنین برند آن شرکت است ؛ که بر همین اساس شرکتها با ارزیابی داراییها ارزش کلی شرکت را توسط متخصصان ارزیاب بررسی می کنند و قیمت اسمی و پایه هر سهم شرکت بر تابلو بورس نمایان می گردد و با بالا رفتن تورم و سرمایه و تولیدات آن شرکت رشد سهم از قیمت مبنای اسمی آغاز و می بایست به طبع ارزش روز داراییها و سود و زیان شرکت به صورت شفاف از طریق سامانه کدال به اطلاع عموم رسیده و خریدار و فروشنده قیمت واقعی سهم را در رقابت مجازی بر تابلو رقم بزنند ...
این توضیح واضحات را که اکثر سهامداران بورسی از آن مطلعند عرض کردم تا به داستان #هپکو یِ داستاندار سیاست زده مان برسیم ...
امروز شاهد بودیم بعد از چندین سال کشمکشهای سهامداری و مدیریتی و پرسنلی و اعتراضات خیابانی و احکام قضایی و زندان و بگیر و ببند و عبور دهها وزیر و نماینده مجلس و رییس مجلس و مقامات بلند پایه از این شرکت بحران زده بالاخره قرارداد 50 دستگاه گریدر با سازمان راهداریها و به مبلغ 214 میلیارد تومان شفاف سازی شد ...
قراردادی که چند سال پیش با حضور جناب آقای رییس جمهور در اراک با وعده 3000 دستگاه آغاز شد ...
و در پی این افشای اطلاعات با اهمیت قرارداد ، بر تابلوی بورسی هپکو ،قیمت هر سهم آن با دامنه نوسان ناپیوسته حراج شد و 40 درصد پایینتر از قیمتی که سازمان تامین اجتماعی سال گذشته بابت هر سهم آن از مطالباتش از دولت تهاتر کرده بود رقم خورد هرچند معاملات توسط ناظر باطل شد و همچنان قیمت 550 تومان حمایت شد ...
براستی چرا این اتفاق افتاد ؟
چرا بعد از گذشت یکسال و تهاتر 1100 میلیارد تومان بدهی های بانکی و آغاز تولید و بالا رفتن چند ده درصدی تورم بعد از یکسال خریداری برای سهم تپکو با 40 درصد منفی نباشد ؟
چندین تحلیل وجود دارد که به نقل قول عرض می کنم :
عده ایی می گویند ، در طول چند سال گذشته که هیچ اتفاق مثبتی برای هپکو نیافتاده است ، ارزش سهم هپکو 100 برابر رشد کرده و هپکو هنوز حباب دارد و عندالزوم باید 40 تا 50 درصد بریزد ...
عده ایی دیگر می گویند در زمانی که کل بازار تا 60 هفتاد درصد اصلاح داشت هپکو در حاشیه امنیت حمایتی سازمان تامین اجتماعی و دولت قرار گرفت و با بسته بودن و محدود شدن سهامش از ریزش بازار مصون ماند و اجبارا در صورت حراج ناپیوسته این ریزش را شامل خواهد شد ...
من جدای از تعصب هپکویی بودنم با 28 سال سابقه فعالیت در هپکو و اینکه سهامدار قدیمی این شرکت هستم چند نکته را خدمت دوستان عرض می کنم :
این واقعیت وجود دارد که در این برهه از زمان نومیدی و بی اعتمادی به بورس باعث شده تا قیمت بورسی سهم هر شرکت چندان متاثر از ارزش واقعی شرکت و سود و زیان آن نباشد و از طرفی در سالهای گذشته سیاستگذاریهای اشتباه متاسفانه باعث شده تا بجای استفاده از سرمایه های خرد ورودی به بورس و سوق دادن آن به سمت تولید این هدف گذاریها به سمت سفته بازی و نوسانگیری و سو استفاده از سرمایه گذاران واقعی که از رانتهای اطلاعاتی بی نصیب بوده اند باشد ...
این سیاست غلط نه تنها سرمایه گذاران حقیقی خرد را نسبت به این بازار بی اعتماد نموده بلکه مردم عادی و پرسنل و کارکنان این مجموعه ها نیز نسبت به سهام شرکت خودشان با دید منفی نگاه می کنند و بجای اینکه سرمایه گذاری در سهم و رشد آن را عامل رشد و ارتقا شرکت خود و شرکتشان بدانند ، خود و عملکرد و شرکتشان را ابزاری برای سفته بازی در سهم شرکتشان و سود بردن عده ایی با بازی های بازارگردانی بر سهم شرکتشان می دانند و متاسفانه این واقعیت را در چند سال گذشته به عینه در هپکو شاهد بوده اییم ...
اتفاقی که بر سر سهم هپکو در چند سال گذشته رخ داد را خلاصه وار عرض می کنم تا به اصل مطلب برسم :
در زمان واگذاری اول هپکو از آنجا که اشخاص حقیقی سرمایه کافی برای خرید هپکو را نداشتند و تصمیم نیز بر واگذاری آن به شخص خاصی بود ارزش واقعی هپکو آنچه که بود ارزیابی نشد ، و البته همانکه ارزشگذاری شد نیز پرداخت نشد و بعد از گذشت چند سال و ناجوانمردانه و ظالمانه سند به نام خریدار صادر شد که چند سال پیش با اعتراضات پیاپی و هزینه بالای پرسنل این سند ملغا گردید ...