عايدي ما از قتل جورج فلوید چیست؟
محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
✅ بحران ناشي از قتل جورج فلويد بالاخره پايان ميپذيرد. جامعه آمريکا پيشتر هم شاهد اين گونه اعتراضات بوده است و در قالب ترکيبي از اصلاحات قانوني و حقوق مدني برآمده از جنبش حقوق مدني در دهههاي 1950 و 1960، مجموعهاي از پژوهشهاي جديد درباره روابط نژادي و نابرابري در آمريکا و اصلاحاتي در قوانين پليس و ... به آن واکنش نشان ميدهد. تأثير بر سرنوشت رياست جمهوري دونالد ترامپ هم ميتواند اثر ديگري براي جامعه آمريکايي باشد.
✅ سؤال اما اين است که «عایدی ما از قتل جورج فلويد چيست؟» اينکه بحران حاضر آمريکا به شکست ترامپ منجر شود و دولت بعدي آمريکا موضع عقلانيتري در قبال ايران و پرونده هستهاي يا برجام در پيش بگيرد، يکي از عايديهاي ماست اما عايدي ما از بحران جورج فلويد ميتواند چيزهاي مهمتري باشد که البته همه آنها محتمل هستند و بهتر است آنها را در قالب سؤال طرح کنم.
🔹يک. آيا بحران آمريکا اين باور را در حکومت و نخبگان قطعي خواهد کرد که افزايش نابرابري (اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي) در جامعه ايران، کشور را به سمت تبديل شدن به بشکه باروتي آماده جرقه خوردن بدل ميکند؟ آيا کاهش نابرابري به صورت واقعي و نه شعاري در دستورکار حکومت قرار ميگيرد؟
🔹دو. آيا به راهکارهايي براي به رسميت شناختن شيوههاي اعتراض مسالمتآميز انديشيده و آنها را محقق ميکنيم تا قدرت و حاکمان خودشان اطمينان پيدا کنند که صداي نارضايتي جامعه را هر از چندي ميشنوند و در بيخبري فرو نميروند و مشاوران و معاونان بادمجان دور قابچين آنها را با صداي «کورش آسوده بخواب که ما بيداريم» نميفريبند؟
🔹سه. آيا پروتکلها و آموزشهاي پليس به گونهاي تغيير ميکند که پليس ظرفيت مواجهه با معترضان را بالا ببرد و به گونهاي نباشد که در اولين ساعات و روز هر اعتراضي، دهها کشته روي دست پليس و نظام سياسي باقي بماند؟
🔹چهار. آيا معترضان خواهند توانست به مانند بخشي از معترضان آمريکايي، ميان اعتراض و رفتار مخرب و خشونتبار عليه اموال عمومي و خصوصي، تمايز قائل شده و رفتار خود را فقط به بيان مسالمتآميز اعتراض معطوف کنند؟
🔹پنج. آيا حکومت و پليس به راهکارهاي تعامل با مردم براي رسيدن به وضعيتي که اعتراض و تظاهرات محقق شود اما اموالي تخريب نشود و خشونت بروز نکند، خواهند انديشيد و اصلاحات قانوني براي محقق ساختن چنين مطلوبي در دستور کار قرار ميگيرند؟
🔹شش. آيا اهميت رسانه آزاد و نقش آن در رساندن صداي اعتراض مردم به حاکمان و اصلاحات منتج از آن، و ممانعت از منتقل شدن فضاي خبري و رسانهاي به خارج از مرزهاي ملي، روشن شده است؟ آيا دستورالعملهاي صدا و سيما براي پوشش خبري اعتراضات و حفظ مرجعيت رسانهاي در داخل – و منتقل نشدن آن به رسانههاي بيرون از مرزهاي ايران – بازنگري ميشود؟
🔹هفت. آيا نخبگان و فعالان اجتماعي و سياسي به ارائه تصوير واقعيتري (نه سياه سياه و نه سفيد سفيد) از سياست و حکومت در آمريکا تمايل پيدا ميکنند؟
🔹هشت. آيا بازخواني ماجراي جورج فلويد و عواقب آن در آمريکا، به بهانهاي براي گفتوگو، درسآموزي، تحليل مقايسهاي، شناخت واقعيتر و فراتر رفتن از کليشهها درباره قدرت و سياست در ايران و جهان بدل خواهد شد؟ آيا همه طرفهاي مؤثر بر گفتمان سياسي در ايران امروز، قادرند به بازخواني واقعنگرانهتري از سياست و قدرت در آمريکا تن دهند؟
✅ تصور ميکنم عايدي درازمدت ما از داستان و بحران قتل جورج فلويد در پاسخ به اين سؤالات و پرسشهايي از اين جنس حاصل ميشود. مهم اين است که ما از اين داستان براي سامان دادن به سياست داخلي خود چه استفادهاي ميکنيم و چگونه بر خرد سياسي حکمراني ميافزاييم.
(اگر ميپسنديد به اشتراک بگذاريد.)
@fazeli_mohammad
لينک اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CBGF50SJjXr/?igshid=8iamqqjsydbn
محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
✅ بحران ناشي از قتل جورج فلويد بالاخره پايان ميپذيرد. جامعه آمريکا پيشتر هم شاهد اين گونه اعتراضات بوده است و در قالب ترکيبي از اصلاحات قانوني و حقوق مدني برآمده از جنبش حقوق مدني در دهههاي 1950 و 1960، مجموعهاي از پژوهشهاي جديد درباره روابط نژادي و نابرابري در آمريکا و اصلاحاتي در قوانين پليس و ... به آن واکنش نشان ميدهد. تأثير بر سرنوشت رياست جمهوري دونالد ترامپ هم ميتواند اثر ديگري براي جامعه آمريکايي باشد.
✅ سؤال اما اين است که «عایدی ما از قتل جورج فلويد چيست؟» اينکه بحران حاضر آمريکا به شکست ترامپ منجر شود و دولت بعدي آمريکا موضع عقلانيتري در قبال ايران و پرونده هستهاي يا برجام در پيش بگيرد، يکي از عايديهاي ماست اما عايدي ما از بحران جورج فلويد ميتواند چيزهاي مهمتري باشد که البته همه آنها محتمل هستند و بهتر است آنها را در قالب سؤال طرح کنم.
🔹يک. آيا بحران آمريکا اين باور را در حکومت و نخبگان قطعي خواهد کرد که افزايش نابرابري (اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي) در جامعه ايران، کشور را به سمت تبديل شدن به بشکه باروتي آماده جرقه خوردن بدل ميکند؟ آيا کاهش نابرابري به صورت واقعي و نه شعاري در دستورکار حکومت قرار ميگيرد؟
🔹دو. آيا به راهکارهايي براي به رسميت شناختن شيوههاي اعتراض مسالمتآميز انديشيده و آنها را محقق ميکنيم تا قدرت و حاکمان خودشان اطمينان پيدا کنند که صداي نارضايتي جامعه را هر از چندي ميشنوند و در بيخبري فرو نميروند و مشاوران و معاونان بادمجان دور قابچين آنها را با صداي «کورش آسوده بخواب که ما بيداريم» نميفريبند؟
🔹سه. آيا پروتکلها و آموزشهاي پليس به گونهاي تغيير ميکند که پليس ظرفيت مواجهه با معترضان را بالا ببرد و به گونهاي نباشد که در اولين ساعات و روز هر اعتراضي، دهها کشته روي دست پليس و نظام سياسي باقي بماند؟
🔹چهار. آيا معترضان خواهند توانست به مانند بخشي از معترضان آمريکايي، ميان اعتراض و رفتار مخرب و خشونتبار عليه اموال عمومي و خصوصي، تمايز قائل شده و رفتار خود را فقط به بيان مسالمتآميز اعتراض معطوف کنند؟
🔹پنج. آيا حکومت و پليس به راهکارهاي تعامل با مردم براي رسيدن به وضعيتي که اعتراض و تظاهرات محقق شود اما اموالي تخريب نشود و خشونت بروز نکند، خواهند انديشيد و اصلاحات قانوني براي محقق ساختن چنين مطلوبي در دستور کار قرار ميگيرند؟
🔹شش. آيا اهميت رسانه آزاد و نقش آن در رساندن صداي اعتراض مردم به حاکمان و اصلاحات منتج از آن، و ممانعت از منتقل شدن فضاي خبري و رسانهاي به خارج از مرزهاي ملي، روشن شده است؟ آيا دستورالعملهاي صدا و سيما براي پوشش خبري اعتراضات و حفظ مرجعيت رسانهاي در داخل – و منتقل نشدن آن به رسانههاي بيرون از مرزهاي ايران – بازنگري ميشود؟
🔹هفت. آيا نخبگان و فعالان اجتماعي و سياسي به ارائه تصوير واقعيتري (نه سياه سياه و نه سفيد سفيد) از سياست و حکومت در آمريکا تمايل پيدا ميکنند؟
🔹هشت. آيا بازخواني ماجراي جورج فلويد و عواقب آن در آمريکا، به بهانهاي براي گفتوگو، درسآموزي، تحليل مقايسهاي، شناخت واقعيتر و فراتر رفتن از کليشهها درباره قدرت و سياست در ايران و جهان بدل خواهد شد؟ آيا همه طرفهاي مؤثر بر گفتمان سياسي در ايران امروز، قادرند به بازخواني واقعنگرانهتري از سياست و قدرت در آمريکا تن دهند؟
✅ تصور ميکنم عايدي درازمدت ما از داستان و بحران قتل جورج فلويد در پاسخ به اين سؤالات و پرسشهايي از اين جنس حاصل ميشود. مهم اين است که ما از اين داستان براي سامان دادن به سياست داخلي خود چه استفادهاي ميکنيم و چگونه بر خرد سياسي حکمراني ميافزاييم.
(اگر ميپسنديد به اشتراک بگذاريد.)
@fazeli_mohammad
لينک اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CBGF50SJjXr/?igshid=8iamqqjsydbn
Instagram
دغدغه ایران
. عایدی ما از قتل جورج فلوید چیست؟ . #دغدغه_ایران، #جورج_فلوید ، #نفی_نژادپرستی ، #نفی_خشونت، #محمد_فاضلی
خطر اندیشههای افراطی
محمد فاضلی
انسان نمیتواند سازمانیافته و با محوریت کنش حکومتی، دیگران را بکشد، مالشان را به سرقت ببرد، تجاوز کند و خشونت بورزد، مگر آنکه قبلش، در نظر خود، از فرد مال و جان و حیثیت باخته انسانیتزدایی کرده باشد. فرایند فرهنگی تسهیلگر خشونت سازمانیافته دولتی (نظیر خشونت جاری علیه فلسطینیان)، از همین انسانیتزدایی از دیگری آغاز میشود.
خطر اندیشههای افراطی - از هر نوعی که من میشناسم - این است که به درجاتی از دیگری انسانیتزدایی میکنند. یهودی، مسلمان یا مسیحی افراطی؛ سفیدپوست افراطی؛ یا قومگرای افراطی، طرف مقابلش را انسانیتزدایی کرده و زمینه را برای خشونتورزی آماده میکند.
انسان دارای اندیشه بدون تناقض و ناسازگار با خشونتورزی، هرگونه انسانیتزدایی از دیگری را انکار میکند.
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #نفی_خشونت
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
انسان نمیتواند سازمانیافته و با محوریت کنش حکومتی، دیگران را بکشد، مالشان را به سرقت ببرد، تجاوز کند و خشونت بورزد، مگر آنکه قبلش، در نظر خود، از فرد مال و جان و حیثیت باخته انسانیتزدایی کرده باشد. فرایند فرهنگی تسهیلگر خشونت سازمانیافته دولتی (نظیر خشونت جاری علیه فلسطینیان)، از همین انسانیتزدایی از دیگری آغاز میشود.
خطر اندیشههای افراطی - از هر نوعی که من میشناسم - این است که به درجاتی از دیگری انسانیتزدایی میکنند. یهودی، مسلمان یا مسیحی افراطی؛ سفیدپوست افراطی؛ یا قومگرای افراطی، طرف مقابلش را انسانیتزدایی کرده و زمینه را برای خشونتورزی آماده میکند.
انسان دارای اندیشه بدون تناقض و ناسازگار با خشونتورزی، هرگونه انسانیتزدایی از دیگری را انکار میکند.
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #نفی_خشونت
@fazeli_mohammad