Forwarded from فاطمیهی حضرت ولیعصر صاحبالزمان عجّلاللهتعالیٰفرجه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 قضیه ی عجیب مرحوم سید عبدالهادی شیرازی
◼️ اگر #عمل توأم با #اخلاص و #تقوا بود، نتیجه اش این می شود...
#️⃣ #فیلم #کلام_فقیه #حکایت #امام_حسین
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
◼️ اگر #عمل توأم با #اخلاص و #تقوا بود، نتیجه اش این می شود...
#️⃣ #فیلم #کلام_فقیه #حکایت #امام_حسین
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
حکایت زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام | Fatemyeh.com
گروه التجا
💕 به مناسبت ولادت #حضرت_معصومه سلام الله علیها 💐
🎧 #حکایت زیبای نپذیرفتن شاه سعودی توسط آیت الله بروجردی و ارادت ایشان به حضرت معصومه علیهاالسلام!
💐 یافاطمة اشفعی لی فی الجنة💥
☑️ @Fatemyeh_com
🎧 #حکایت زیبای نپذیرفتن شاه سعودی توسط آیت الله بروجردی و ارادت ایشان به حضرت معصومه علیهاالسلام!
💐 یافاطمة اشفعی لی فی الجنة💥
☑️ @Fatemyeh_com
Forwarded from فاطمیهی حضرت ولیعصر صاحبالزمان عجّلاللهتعالیٰفرجه
💖 خوشا به حال آنها که مورد عنایت #امام_زمان واقع شدند.
🤝 نعلبندی در اصفهان زندگی میکرد. بیست و پنج مرتبه در آن زمان رفت به #کربلا؛ سفر بیست و پنجم در راه با شخصی از یزد رفیق راه شد.
🤒 رفیق بین راه مریض شد؛ نعلبند متحیر ماند چه کند؟! بگذارمش؟ چگونه جواب #سیدالشهدا را بدهم؟
ببرمش؟ چگونه با این حال برسانمش.
🕌 وصیت کرد مرکب من و همهی اموالی که با من است مال تو، جنازهی مرا به کربلا برسان.
⚰ مرد یزدی جان داد، نعلبند او را به مرکب بست، افتاد بر زمین، دوباره به مرکب بست، افتاد به زمین، مرتبه سوم افتاد به زمین، اشک جاری شد. رو به قبر سید الشهدا کرد، گفت: با زائرت چه کنم؟ اگر جنازه را بگذارم جواب تو را چه بدهم؟ اگر بخواهم بیاورم قدرت ندارم.
👈 در این گیر و دار یک مرتبه دید چهار نفر پیدا شدند سواره؛ یکی از اینها از مرکب پیاده شد، نیزه را به گودال خشک زد، یک مرتبه آب زلال جوشید، خود اینها جنازهی این یزدی را غسل دادند، کفن کردند، بعد بزرگ آن چهار نفر، جلو ایستاد، بر جنازه نماز خواند، بعد هم که نماز تمام شد، رو کرد به این نعلبند فرمود: جنازه را ببر، در وادی ایمن کربلا دفن کن.
‼️ جنازه را اینبار بست، تا چشم باز کرد، دید رسیده به کربلا، بعد از بیست روز قافله رسید. بعد این قضیه را برای مردم نقل کرد؛ مردم به او خرده گرفتند که این حرفها را چرا میزنی؟ لب فرو بست.
🌃 شبی با اهل و عیالش در خانه نشسته بود، صدای در بلند شد؛ آمد در را باز کرد، دید مردی ایستاده، گفت: ولی عصر #صاحب_الزمان تو را میخواهد.
❇️ همراه او رفت؛ دید قبلهی عالم امکان در عرشه منبری است، جمعی که پای منبر نشستند قابل احصاء نیست. صدا زد از بالای منبر: جعفر، بیا! وقتی رفت، فرمود: چرا لب بستی؟ به مردم بگو و منتشر کن تا بدانند به زائر قبر جدّمان، #حسین_بن_علی علیهماالسلام، چه نظری داریم.
🎙 بیانات حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
📆 شعبان ۱۴۳۷ قمری
◻️ #کلام_فقیه #امام_زمان #حکایت
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
🤝 نعلبندی در اصفهان زندگی میکرد. بیست و پنج مرتبه در آن زمان رفت به #کربلا؛ سفر بیست و پنجم در راه با شخصی از یزد رفیق راه شد.
🤒 رفیق بین راه مریض شد؛ نعلبند متحیر ماند چه کند؟! بگذارمش؟ چگونه جواب #سیدالشهدا را بدهم؟
ببرمش؟ چگونه با این حال برسانمش.
🕌 وصیت کرد مرکب من و همهی اموالی که با من است مال تو، جنازهی مرا به کربلا برسان.
⚰ مرد یزدی جان داد، نعلبند او را به مرکب بست، افتاد بر زمین، دوباره به مرکب بست، افتاد به زمین، مرتبه سوم افتاد به زمین، اشک جاری شد. رو به قبر سید الشهدا کرد، گفت: با زائرت چه کنم؟ اگر جنازه را بگذارم جواب تو را چه بدهم؟ اگر بخواهم بیاورم قدرت ندارم.
👈 در این گیر و دار یک مرتبه دید چهار نفر پیدا شدند سواره؛ یکی از اینها از مرکب پیاده شد، نیزه را به گودال خشک زد، یک مرتبه آب زلال جوشید، خود اینها جنازهی این یزدی را غسل دادند، کفن کردند، بعد بزرگ آن چهار نفر، جلو ایستاد، بر جنازه نماز خواند، بعد هم که نماز تمام شد، رو کرد به این نعلبند فرمود: جنازه را ببر، در وادی ایمن کربلا دفن کن.
‼️ جنازه را اینبار بست، تا چشم باز کرد، دید رسیده به کربلا، بعد از بیست روز قافله رسید. بعد این قضیه را برای مردم نقل کرد؛ مردم به او خرده گرفتند که این حرفها را چرا میزنی؟ لب فرو بست.
🌃 شبی با اهل و عیالش در خانه نشسته بود، صدای در بلند شد؛ آمد در را باز کرد، دید مردی ایستاده، گفت: ولی عصر #صاحب_الزمان تو را میخواهد.
❇️ همراه او رفت؛ دید قبلهی عالم امکان در عرشه منبری است، جمعی که پای منبر نشستند قابل احصاء نیست. صدا زد از بالای منبر: جعفر، بیا! وقتی رفت، فرمود: چرا لب بستی؟ به مردم بگو و منتشر کن تا بدانند به زائر قبر جدّمان، #حسین_بن_علی علیهماالسلام، چه نظری داریم.
🎙 بیانات حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
📆 شعبان ۱۴۳۷ قمری
◻️ #کلام_فقیه #امام_زمان #حکایت
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
Forwarded from فاطمیهی حضرت ولیعصر صاحبالزمان عجّلاللهتعالیٰفرجه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیان آیت الله العظمی وحیدخراسانی در عظمت مقام حضرت امام صادق علیه السلام
🔆 خوشا به حال آن کسانی که او را شناختند و دست از دامنش برنداشتند!
🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی
📆 ۱/ مرداد/ ۱۳۹۳
◼️ #کلام_فقیه #حکایت #امام_صادق
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
🔆 خوشا به حال آن کسانی که او را شناختند و دست از دامنش برنداشتند!
🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی
📆 ۱/ مرداد/ ۱۳۹۳
◼️ #کلام_فقیه #حکایت #امام_صادق
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
خاک کربلایت درمان دردمان
✍🏻 این قضیه در «مزار کبیر» است؛ مزار کبیر خیلی مورد اعتماد و از کتب قدیمی اصحاب است.¹
🦠 جابر بن یزید نزد #امام_پنجم آمد؛ عرضه داشت: به دو درد متضاد گرفتار شدهام، تا درد اول را معالجه میکنم، درد دوم عارض میشود.
⁉️ امام با هر فردی طوری حرف میزنند، با جابر جعفی به تندی سخن فرمودند؛ حضرت فرمود: مگر من به تو نگفتم هر دردی که درمانش را نیافتی، آن درد را با #تربت جدّم #حسین علیهالسلام معالجه کن؟!
❎ جابر میگوید: عرضکردم: آقا جان، چند مرتبه تربت جدّتان را استعمال کردهام امّا ناجح نشده است.
👈🏻 تا این کلمه را گفتم: «فَتَبَيَّنْتُ فِي وَجْهِ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ الْغَضَبَ»؛ دیدم غضب در چهرهی امام پدیدار شد؛ از جا حرکت نمود، به اندرون رفته و یک حبّهی تربت آورد؛ آن را به من داد و فرمود: «این حبّه را بخور.»
💊 آن را خوردم؛ تا آن تربت را تناول نمودم هر دو دردم از ریشه کنده شد.
⁉️ گفتم: آقا جان این چه بود؟!
❇️ فرمود: این همان بود که گفتی خوردم و نتیجه نداد؛ این تربت جدّم حسین علیهالسلام است که #درمان هر درد بیدرمانی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌 ۱. المزار، مشهدی، ص۳۶۴.
🎙 برگرفته از بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی
◼️ #کلام_فقیه #حکایت #تربت
🏴 @Fatemyeh_com
✍🏻 این قضیه در «مزار کبیر» است؛ مزار کبیر خیلی مورد اعتماد و از کتب قدیمی اصحاب است.¹
🦠 جابر بن یزید نزد #امام_پنجم آمد؛ عرضه داشت: به دو درد متضاد گرفتار شدهام، تا درد اول را معالجه میکنم، درد دوم عارض میشود.
⁉️ امام با هر فردی طوری حرف میزنند، با جابر جعفی به تندی سخن فرمودند؛ حضرت فرمود: مگر من به تو نگفتم هر دردی که درمانش را نیافتی، آن درد را با #تربت جدّم #حسین علیهالسلام معالجه کن؟!
❎ جابر میگوید: عرضکردم: آقا جان، چند مرتبه تربت جدّتان را استعمال کردهام امّا ناجح نشده است.
👈🏻 تا این کلمه را گفتم: «فَتَبَيَّنْتُ فِي وَجْهِ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ الْغَضَبَ»؛ دیدم غضب در چهرهی امام پدیدار شد؛ از جا حرکت نمود، به اندرون رفته و یک حبّهی تربت آورد؛ آن را به من داد و فرمود: «این حبّه را بخور.»
💊 آن را خوردم؛ تا آن تربت را تناول نمودم هر دو دردم از ریشه کنده شد.
⁉️ گفتم: آقا جان این چه بود؟!
❇️ فرمود: این همان بود که گفتی خوردم و نتیجه نداد؛ این تربت جدّم حسین علیهالسلام است که #درمان هر درد بیدرمانی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌 ۱. المزار، مشهدی، ص۳۶۴.
🎙 برگرفته از بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی
◼️ #کلام_فقیه #حکایت #تربت
🏴 @Fatemyeh_com