🌸 نوسروده ای برای فروردین 🌺
ای آرزوی روشن دریاها * دیروز خوب، خوبیِ فرداها
نوروزِ کودکانِ پر از لبخند * ای اولین دقیقه پس از اسفند
لبخندِ ما به لحظه فروردین * آغاز سیزده عدد شیرین
تیپا زدن به مدرسه و تحصیل * دندان لق و وسوسه آجیل
از عطر سیب خانه معطر بود * در هفت سین سلیقهء مادر بود
تا لحظهء گشودن قرآن شد * عیدی تا نخورده نمایان شد
بابا که بی قرار ترین رود است * تنبیه او نوازش معبود است
ای من فدای خندهء شیرینش * قربان اخم های دروغینش
با او سکوت خانه صدا می شد * بی او نماز صبح قضا می شد
در سفره دست رنج ملال اوست * خورشید و ماه نان حلال اوست
کوه بلند بود قلمدوشش * من کودکم هنوز در آغوشش
لبریز خنده بود نفس هایش * با #یاعلی بلند شد از جایش
می گفت گرچه دست و دلم تنگ است * اما مدد ز غیر #علی ننگ است
آهنگ قصه هاش چه زیبا بود * لبریز از مدایح مولا بود
از شور قصه های #علی می گفت * شب بود، خسته بود، ولی می گفت
از لحظه ای که ماه رسید از راه * راز شکاف خوردن #بیت_الله
می گفت از اینکه دست خدا برخاست * قبله به پای قبله نما برخاست
قامت ببند فاصله کوتاه است * روح اذان #علی_ولی_الله است
از خیبر و مباهله و خندق * حق بوده با #علی و #علی با حق
همراه اشک شوق سخن می گفت * وقتی که از غدیر به من می گفت
مردی که پادشاه دو دنیا بود * هم سفرهء خرابه نشین ها بود
دیگر زمین به خواب نخواهد دید * همچون #ابوتراب نخواهد دید
الا همان سوار که می آید * آرامش بهار که می آید
آن آرزوی روشن دریا ها * دیروز خوب، خوبی فرداها
ما بی قرار لحظهء پروازیم * چشم انتظار پنجره ای بازیم
امسال ما بهارترین سال است * نام #علی محول الحال است
📝شاعر: سیدحمیدرضابرقعی
🗓 سال نو در
✨مسیرمستقیم✨
ای آرزوی روشن دریاها * دیروز خوب، خوبیِ فرداها
نوروزِ کودکانِ پر از لبخند * ای اولین دقیقه پس از اسفند
لبخندِ ما به لحظه فروردین * آغاز سیزده عدد شیرین
تیپا زدن به مدرسه و تحصیل * دندان لق و وسوسه آجیل
از عطر سیب خانه معطر بود * در هفت سین سلیقهء مادر بود
تا لحظهء گشودن قرآن شد * عیدی تا نخورده نمایان شد
بابا که بی قرار ترین رود است * تنبیه او نوازش معبود است
ای من فدای خندهء شیرینش * قربان اخم های دروغینش
با او سکوت خانه صدا می شد * بی او نماز صبح قضا می شد
در سفره دست رنج ملال اوست * خورشید و ماه نان حلال اوست
کوه بلند بود قلمدوشش * من کودکم هنوز در آغوشش
لبریز خنده بود نفس هایش * با #یاعلی بلند شد از جایش
می گفت گرچه دست و دلم تنگ است * اما مدد ز غیر #علی ننگ است
آهنگ قصه هاش چه زیبا بود * لبریز از مدایح مولا بود
از شور قصه های #علی می گفت * شب بود، خسته بود، ولی می گفت
از لحظه ای که ماه رسید از راه * راز شکاف خوردن #بیت_الله
می گفت از اینکه دست خدا برخاست * قبله به پای قبله نما برخاست
قامت ببند فاصله کوتاه است * روح اذان #علی_ولی_الله است
از خیبر و مباهله و خندق * حق بوده با #علی و #علی با حق
همراه اشک شوق سخن می گفت * وقتی که از غدیر به من می گفت
مردی که پادشاه دو دنیا بود * هم سفرهء خرابه نشین ها بود
دیگر زمین به خواب نخواهد دید * همچون #ابوتراب نخواهد دید
الا همان سوار که می آید * آرامش بهار که می آید
آن آرزوی روشن دریا ها * دیروز خوب، خوبی فرداها
ما بی قرار لحظهء پروازیم * چشم انتظار پنجره ای بازیم
امسال ما بهارترین سال است * نام #علی محول الحال است
📝شاعر: سیدحمیدرضابرقعی
🗓 سال نو در
✨مسیرمستقیم✨
Telegram
attach 📎