مسیر مستقیم

#کوچ_مادر
دفتر سوم: حزن سرمد

🌒 شام غریبان 🌘

▪️شهر درسکوت شب به خواب رفته بود. فرزندان و یارانش آهسته می گریستند. ولی او سرگرم انجام آخرین کاری بود که باید برای همسرش انجام می داد. سنگ های لحد را گذاشت و خاک هارا درون قبر ریخت و آن را تا سطح زمین پر ساخت. چون قبر پر شد، با دست اطراف قبر را صاف کرد و بلندی روی آن را هموار نمود تا جای آن مخفی بماند و نشانه ای از آن پیدا نباشد.
▫️کنار قبر ایستاد. دست های خاکی خود را تکاند. #فاطمه سلام الله علیها را دیگر در کنار خود نداشت. آن وجود مطهر و مبارک را از دست داده بود. دختر پیامبر خدا، قدیسه آسمانی، آن بانوی بهشتی را به آغوش خاک سپرده بود. ناگهان طوفانی از غم وجودش را فرو پوشاند و باران اشک از دیدگان مقدس #امیرالمؤمنین علیه السلام باریدن گرفت. به سوی قبر #رسول_خدا صلی الله علیه واله روی نمود و دردمندانه اندوه سینه خویش را چینن گشود:
✋🏻سلام بر تو ای رسول خدا! سلامی از سوی من و از سوی دختر محبوبت که اکنون در آرامگاه خود چهره در نقاب خاک کشیده و پروردگار دیدار زودهنگام شما را برای او پسندیده است.
✋🏻ای رسول خدا! دامن صبر از کفم رفته و فراق بانوی بانوان تاب و توانم را گرفته...
🖤زهرا از دستم ربوده شد و پس از او این آسمان نیلگون و این خاک تیره گون چقدر دلگیر و زشت است.
✋🏻ای رسول خدا! دیگر اندوهم پیوسته و همیشگی است و شبهایم به بیداری خواهد گذشت و این غصّه از دلم نخواهد رفت تا به شما بپیوندم و در خانه ای که شما ساکن شده ای سکنی گزینم. غمی چرکین و اندوهی جوشان در سینه دارم، چه زود میان ما جدایی افتاد...
💢 به زودی دخترت از همدستی این مردم علیه من و گفتن حق او به شما گزارش خواهد داد.
🖤از او بپرس که چه غم ها در سینه داشت که برای تسکین آن راهی نمی یافت...

📚امالی شیخ مفید، ص281

🏴 #زهرا_اگر_نبود_ولایت_نداشتیم

🔲 @Fatemyeh_com

3.6K views06:27

مسیر مستقیم

#کوچ_مادر
دفتر سوم: حزن سرمد

💢 تصمیم گیری بی شرمانه منافقان! 💢

▪️روزی دیگر آغاز شده بود. مردم مدینه گروه گروه به سوی خانه #امیر المومنین علیه السلام می آمدند تا در تشییع، نماز و خاکسپاری دختر و یگانه یادگار #رسول_خدا صلی الله علیه واله شرکت کنند. انبوه جمعیت در حالی که ابوبکر وهمدستانش نیز در میان آنها حضور داشتند، منتظر بود.
▫️ "مقداد" به میان جمعیت آمد و چنین اعلام کرد: «دختر رسول خدا صلی الله علیه واله طبق وصیت خودش دیشب مخفیانه به خاک سپرده شد»
▪️ناگهان ولوله ای عجیب در مردم افتاد. برخی به سوی بقیع دویدند تا جای قبر را پیدا کنند. ولی صورت چهل قبر تازه که اصحاب امام به فرمان ایشان درست کرده بودند، در گوشه و کنار وجود داشت و معلوم نبود کدام یک قبر #فاطمه سلام الله علیها است. حتی ملعوم نبود اصلاً ایشان در بقیع به خاک سپرده شده باشد!
▫️مردم زبان به سرزنش و توبیخ خود و حکومت گشودند. جملاتی چنین به گوش می رسید:
👥 وای بر ما، تنها دختر پیامبردفن شد و ما حتی از نماز بر او محروم شدیم.
👤 چه مصیبیتی؛ این سزای بی وفایی ما در یاری اوست که حتی نتوانیم به زیارت قبر او برویم.
🗣 دختر پیامبر صلی الله علیه واله با این وصیت نارضایتی خود را از ما و حکومتمان ابراز داشته است...
♨️ منافقان خشمگین شدند.

◼️ @Fatemyeh_com

▪️عمر به ابوبکر گفت: «به تو نگفتم این کار را خواهند کرد؛ باید دیروز کار را تمام می کردیم»
ابوبکر کلافه و ناراحت به مسجد رفت و با اطرافیانش مشورت کرد. اگر جای قبر #فاطمه سلام الله علیها پنهان می ماند، این ننگ تا قیامت بر حکومتی که خود را جانشین رسول خدا صلی الله علیه واله معرفی می کرد باقی بود و با هیچ بهانه ای نمی شد آن را توجیه کرد و پوشاند، ناگهان منافقان تصمیم بی شرمانه ای گرفتند.
▫️دستور داد تا گروهی از زنان مدینه را بیاورند و قبرهایی که تازه درست شده بود را جستجو کنند. وقتی کارگران با کلنگ به قبرستان آمدند خبر به #امیرالمؤمنین علی علیه السلام رسید. مردم دیدند که امام علیه السلام در حالی که ذوالفقار به دست گرفته و خشم در چهره مبارکش مشهود است به سوی بقیع می آید. با دیدن حضرت همگی ایستادند و نفس ها در سینه حبس شد. امام علیه السلام نزدیک شد و چنین فرمود:
«به خدا سوگند اگر کلنگی به زمین بخورد شمشیر می کشم و یک نفر از شما را زنده نخواهم گذاشت»

📚هدایة الکبری، ص 179؛ کتاب سلیم، ص 393

🏴 #زهرا_اگر_نبود_ولایت_نداشتیم

🔲 @Fatemyeh_com

3.5K viewsedited 07:45

مسیر مستقیم