کنیز حضرت زهرا صلوات الله علیها بیست سال فقط با آیات قرآن تکلم می کرد (از منابع عامه)
#حجاب #عفاف #حجاب_فاطمی
" في فضل فضة خادمها "
أَبُو الْقَاسِمِ الْقُشَيْرِيُّ فِي كِتَابِهِ- قَالَ بَعْضُهُمْ انْقَطَعْتُ فِي الْبَادِيَةِ عَنِ الْقَافِلَةِ فَوَجَدْتُ امْرَأَةً فَقُلْتُ لَهَا مَنْ أَنْتِ فَقَالَتْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهَا فَقُلْتُ مَا تَصْنَعِينَ هَاهُنَا قَالَتْ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍ فَقُلْتُ أَ مِنَ الْجِنِّ أَنْتِ أَمْ مِنَ الْإِنْسِ قَالَتْ يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ فَقُلْتُ مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتِ قَالَتْ يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ فَقُلْتُ أَيْنَ تَقْصُدِينَ قَالَتْ وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ فَقُلْتُ مَتَى انْقَطَعْتِ قَالَتْ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ فَقُلْتُ أَ تَشْتَهِينَ طَعَاماً فَقَالَتْ وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ فَأَطْعَمْتُهَا ثُمَّ قُلْتُ هَرْوِلِي وَ تَعَجَّلِي قَالَتْ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها فَقُلْتُ أُرْدِفُكِ فَقَالَتْ لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَنَزَلْتُ فَأَرْكَبْتُهَا فَقَالَتْ سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا فَلَمَّا أَدْرَكْنَا الْقَافِلَةَ قُلْتُ لَهَا أَ لَكِ أَحَدٌ فِيهَا قَالَتْ يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ يا مُوسى إِنِّي أَنَا اللَّهُ فَصِحْتُ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ فَإِذَا بِأَرْبَعَةِ شَبَابٍ مُتَوَجِّهِينَ نَحْوَهَا فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ مِنْكِ قَالَتْ الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا فَلَمَّا أَتَوْهَا فَقَالَتْ يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ فَكَافَوْنِي بِأَشْيَاءَ فَقَالَتْ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ فَزَادُوا عَلَيَّ فَسَأَلْتُهُمْ عَنْهَا فَقَالُوا هَذِهِ أُمُّنَاً فِضَّةُ جَارِيَةُ الزَّهْرَاءِ (صلوات الله علیها) مَا تَكَلَّمَتْ مُنْذُ عِشْرِينَ سَنَةً إِلَّا بِالْقُرْآنِ.
🔸ابوالقاسم قشیری در کتاب خود از شخصی نقل می کند که گفت: «یک بار در صحرا از کاروان دور افتادم و با زنی روبرو شدم. از وی پرسیدم: «تو کیستی؟»
گفت: {و بگو سلام، پس خواهند دانست} (زخرف 89)
به او سلام کردم و پرسیدم اینجا چه می کنی؟
گفت: {و هر که را خدا هدایت کند گمراه کننده ای ندارد} (زمر 37)
گفتم تو از جنی یا انس؟
گفت: {ای فرزندان آدم، جامه خود را برگیرید.} (اعراف 31)
پرسیدم از کجا می آیی؟
گفت: {و آنان را از جایی دور ندا می دهند} (فصلت 44)
گفتم به کجا می روی؟
گفت: {و برای خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است.} (آل عمران 97)
گفتم چند وقت است که از قافله دور افتادی؟
گفت: {و در حقیقت، آسمان ها و زمین و آنچه که میان آن دو است را در شش روز آفریدیم} (ق 38)
گفتم آیا میل به غذا داری؟
گفت: {و ایشان را جسدی که غذا نخورند قرار ندادیم} (انبیا 8)
پس از آنکه به وی غذا دادم، گفتم هروله کن ولی تعجیل نکن!
گفت: {خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایی اش تکلیف نمی کند} (بقره 286)
گفتم بیا تا تو را در ترک زین خود سوار کنم، گفت: {اگر در آن دو [زمین و آسمان] جز خدا، خدایانی وجود داشت، قطعاً تباه می شد} (انبیا 22)
وقتی من پیاده شدم و او را سوار کردم، گفت: {پاک است کسی که این را برای ما رام کرد.} (زخرف 13)
وقتی به قافله رسیدیم به او گفتم: «آیا کسی را در این قافله داری؟»
گفت: {ای داوود، ما تو را در زمین خلیفه گردانیدیم... (ص 26) و محمد، جز فرستاده ای نیست. (آل عمران 144)...ای یحیی، کتاب را بگیر (مریم 12) ... «ای موسی، منم، من، خداوند.»} (نمل 9)
آنگاه صاحبان این نام ها را صدا زدم و دیدم چهار جوان به سوی او شتافتند.
از زن پرسیدم اینها چه نسبتی با تو دارند؟
گفت: {مال و پسران زیور زندگی دنیایند} (کهف 46)
وقتی آن چهار جوان به مقابل او رسیدند گفت: {«ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام می کنی، نیرومند و امین است»} (قصص 26) آنان اشیایی به من عطا کردند و زن گفت: {و خداوند برای هر کس که بخواهد چند برابر می کند} (بقره 261) آنها چیزهای دیگری نیز به من دادند.
من از آنها پرسیدم این زن کیست؟
گفتند: «این مادر ما فضه است که خادمه زهرا (صلوات الله علیها) بوده. الان مدت بیست سال است که جز با قرآن سخن نمی گوید.»
بيت الأحزان صفحه 41
بحار الأنوار جلد 43 صفحه 86
المناقب ابن شهر آشوب جلد 3 صفحه 343
#جزء3 #جزء4 #جزء8 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء19 #جزء20 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26
#حجاب #عفاف #حجاب_فاطمی
" في فضل فضة خادمها "
أَبُو الْقَاسِمِ الْقُشَيْرِيُّ فِي كِتَابِهِ- قَالَ بَعْضُهُمْ انْقَطَعْتُ فِي الْبَادِيَةِ عَنِ الْقَافِلَةِ فَوَجَدْتُ امْرَأَةً فَقُلْتُ لَهَا مَنْ أَنْتِ فَقَالَتْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهَا فَقُلْتُ مَا تَصْنَعِينَ هَاهُنَا قَالَتْ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍ فَقُلْتُ أَ مِنَ الْجِنِّ أَنْتِ أَمْ مِنَ الْإِنْسِ قَالَتْ يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ فَقُلْتُ مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتِ قَالَتْ يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ فَقُلْتُ أَيْنَ تَقْصُدِينَ قَالَتْ وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ فَقُلْتُ مَتَى انْقَطَعْتِ قَالَتْ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ فَقُلْتُ أَ تَشْتَهِينَ طَعَاماً فَقَالَتْ وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ فَأَطْعَمْتُهَا ثُمَّ قُلْتُ هَرْوِلِي وَ تَعَجَّلِي قَالَتْ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها فَقُلْتُ أُرْدِفُكِ فَقَالَتْ لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَنَزَلْتُ فَأَرْكَبْتُهَا فَقَالَتْ سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا فَلَمَّا أَدْرَكْنَا الْقَافِلَةَ قُلْتُ لَهَا أَ لَكِ أَحَدٌ فِيهَا قَالَتْ يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ يا مُوسى إِنِّي أَنَا اللَّهُ فَصِحْتُ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ فَإِذَا بِأَرْبَعَةِ شَبَابٍ مُتَوَجِّهِينَ نَحْوَهَا فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ مِنْكِ قَالَتْ الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا فَلَمَّا أَتَوْهَا فَقَالَتْ يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ فَكَافَوْنِي بِأَشْيَاءَ فَقَالَتْ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ فَزَادُوا عَلَيَّ فَسَأَلْتُهُمْ عَنْهَا فَقَالُوا هَذِهِ أُمُّنَاً فِضَّةُ جَارِيَةُ الزَّهْرَاءِ (صلوات الله علیها) مَا تَكَلَّمَتْ مُنْذُ عِشْرِينَ سَنَةً إِلَّا بِالْقُرْآنِ.
🔸ابوالقاسم قشیری در کتاب خود از شخصی نقل می کند که گفت: «یک بار در صحرا از کاروان دور افتادم و با زنی روبرو شدم. از وی پرسیدم: «تو کیستی؟»
گفت: {و بگو سلام، پس خواهند دانست} (زخرف 89)
به او سلام کردم و پرسیدم اینجا چه می کنی؟
گفت: {و هر که را خدا هدایت کند گمراه کننده ای ندارد} (زمر 37)
گفتم تو از جنی یا انس؟
گفت: {ای فرزندان آدم، جامه خود را برگیرید.} (اعراف 31)
پرسیدم از کجا می آیی؟
گفت: {و آنان را از جایی دور ندا می دهند} (فصلت 44)
گفتم به کجا می روی؟
گفت: {و برای خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است.} (آل عمران 97)
گفتم چند وقت است که از قافله دور افتادی؟
گفت: {و در حقیقت، آسمان ها و زمین و آنچه که میان آن دو است را در شش روز آفریدیم} (ق 38)
گفتم آیا میل به غذا داری؟
گفت: {و ایشان را جسدی که غذا نخورند قرار ندادیم} (انبیا 8)
پس از آنکه به وی غذا دادم، گفتم هروله کن ولی تعجیل نکن!
گفت: {خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایی اش تکلیف نمی کند} (بقره 286)
گفتم بیا تا تو را در ترک زین خود سوار کنم، گفت: {اگر در آن دو [زمین و آسمان] جز خدا، خدایانی وجود داشت، قطعاً تباه می شد} (انبیا 22)
وقتی من پیاده شدم و او را سوار کردم، گفت: {پاک است کسی که این را برای ما رام کرد.} (زخرف 13)
وقتی به قافله رسیدیم به او گفتم: «آیا کسی را در این قافله داری؟»
گفت: {ای داوود، ما تو را در زمین خلیفه گردانیدیم... (ص 26) و محمد، جز فرستاده ای نیست. (آل عمران 144)...ای یحیی، کتاب را بگیر (مریم 12) ... «ای موسی، منم، من، خداوند.»} (نمل 9)
آنگاه صاحبان این نام ها را صدا زدم و دیدم چهار جوان به سوی او شتافتند.
از زن پرسیدم اینها چه نسبتی با تو دارند؟
گفت: {مال و پسران زیور زندگی دنیایند} (کهف 46)
وقتی آن چهار جوان به مقابل او رسیدند گفت: {«ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام می کنی، نیرومند و امین است»} (قصص 26) آنان اشیایی به من عطا کردند و زن گفت: {و خداوند برای هر کس که بخواهد چند برابر می کند} (بقره 261) آنها چیزهای دیگری نیز به من دادند.
من از آنها پرسیدم این زن کیست؟
گفتند: «این مادر ما فضه است که خادمه زهرا (صلوات الله علیها) بوده. الان مدت بیست سال است که جز با قرآن سخن نمی گوید.»
بيت الأحزان صفحه 41
بحار الأنوار جلد 43 صفحه 86
المناقب ابن شهر آشوب جلد 3 صفحه 343
#جزء3 #جزء4 #جزء8 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء19 #جزء20 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26
خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ
زنا صرفا محدود به دخول و رابطه جنسی نمی شود ... عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهما السلام) قَالا مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُصِيبُ حَظّاً مِنَ الزِّنَى فَزِنَى الْعَيْنَيْنِ النَّظَرُ وَ زِنَى الْفَمِ الْقُبْلَةُ وَ زِنَى الْيَدَيْنِ…
خیانت چشم ها از دید او پنهان نیست...
يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ﴿غافر ١٩﴾
[او] چشم هایی را که به خیانت [به نامحرمان] می نگرد و آنچه را سینه ها پنهان می دارند، می داند.
وَ يَا مَنْ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ
🔸ای آنکه خیانت چشمها و آنچه را سینهها پنهان کنند میداند
دعای علقمه منقول از امام صادق صلوات الله علیه
#جزء24
يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ﴿غافر ١٩﴾
[او] چشم هایی را که به خیانت [به نامحرمان] می نگرد و آنچه را سینه ها پنهان می دارند، می داند.
وَ يَا مَنْ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ
🔸ای آنکه خیانت چشمها و آنچه را سینهها پنهان کنند میداند
دعای علقمه منقول از امام صادق صلوات الله علیه
#جزء24