#پیام_پارسی
زبان پارسی(پارسیک) و یا دری از دیرباز و گذشته تا کنون جاورها و چگونگی های گاسویی و گاهویی(=گاسوییک =کلاسیک) خود را ستوا و استوار نگه داشته است و یکی از پایدارترین و پایسته ترین زبان های گاسوییک(=کلاسیک) این کره خاکی است، زبان پارسی باستان در زمان هخامنشیان با زبان پارسی دری اندکی دگرش و دگرگونی یافته اما[ولی] ریشه ی فرواژه ها چندان دگرینش نیافته است، سروده های فرزانگان فردوسی و رودکی چنان است که گویی هم اکنون سروده شده اند و با اینکه بیش از یک هزار سال از سروده شدن آنها می گذرد اما[ولی] تازگی دارد و برای سالیان دراز آینده نیز درخور هوشش و دریافت است، زبان پارسی یکی از بهترین و نیرومندترین زبان ها برای برآوردن نیازهای زبانی یک زبان و نیز پارسی زبانان است، اگر زبان پارسی را از واژه های بیگانه پالایش نماییم و به پارسی سره و ناب بخوانیم و بنویسیم به بالش و بالندگی آن یاری رسانده ایم و این زبان باستانی و شیرین را به جای نخست آن بازگردانیده ایم . در زبان پارسی کنونی واژگان، دو دستور زبان پارسی و تازی دارند و این بهان و سازین این شده است که زبان پارسی بالندگی خود را در زمان کنونی از دست بدهد و به یک زبان ایستا دگرینش یابد. زبان پارسی ریشه از زبان های پارسی باستان و اوستایی و پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی و دیگر زبان های ایرانی مانند سغدی و خوارزمی و … دارد. زبان های بومی لری و کردی و بلوچی و پشتو و برخی زبان های دیگر از زبان های پارسی کهن و ایرانی سرچشمه گرفته اند و از خویشاوندان بسیار نزدیک زبان پارسی هستند، این نزدیکی و خویشاوندی زبان های بومی ایرانی و بالستان(=فلات) ایران را در هیچ یک از زبان های دیگر جهان نمی توان یافت پس ارزش و ارجمندی این زبان اهورایی را بدانیم و به بالندگی و سرافرازی آن بیفزاییم.
نویسنده: #محسن_پاکروان
@farzandan_parsi
زبان پارسی(پارسیک) و یا دری از دیرباز و گذشته تا کنون جاورها و چگونگی های گاسویی و گاهویی(=گاسوییک =کلاسیک) خود را ستوا و استوار نگه داشته است و یکی از پایدارترین و پایسته ترین زبان های گاسوییک(=کلاسیک) این کره خاکی است، زبان پارسی باستان در زمان هخامنشیان با زبان پارسی دری اندکی دگرش و دگرگونی یافته اما[ولی] ریشه ی فرواژه ها چندان دگرینش نیافته است، سروده های فرزانگان فردوسی و رودکی چنان است که گویی هم اکنون سروده شده اند و با اینکه بیش از یک هزار سال از سروده شدن آنها می گذرد اما[ولی] تازگی دارد و برای سالیان دراز آینده نیز درخور هوشش و دریافت است، زبان پارسی یکی از بهترین و نیرومندترین زبان ها برای برآوردن نیازهای زبانی یک زبان و نیز پارسی زبانان است، اگر زبان پارسی را از واژه های بیگانه پالایش نماییم و به پارسی سره و ناب بخوانیم و بنویسیم به بالش و بالندگی آن یاری رسانده ایم و این زبان باستانی و شیرین را به جای نخست آن بازگردانیده ایم . در زبان پارسی کنونی واژگان، دو دستور زبان پارسی و تازی دارند و این بهان و سازین این شده است که زبان پارسی بالندگی خود را در زمان کنونی از دست بدهد و به یک زبان ایستا دگرینش یابد. زبان پارسی ریشه از زبان های پارسی باستان و اوستایی و پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی و دیگر زبان های ایرانی مانند سغدی و خوارزمی و … دارد. زبان های بومی لری و کردی و بلوچی و پشتو و برخی زبان های دیگر از زبان های پارسی کهن و ایرانی سرچشمه گرفته اند و از خویشاوندان بسیار نزدیک زبان پارسی هستند، این نزدیکی و خویشاوندی زبان های بومی ایرانی و بالستان(=فلات) ایران را در هیچ یک از زبان های دیگر جهان نمی توان یافت پس ارزش و ارجمندی این زبان اهورایی را بدانیم و به بالندگی و سرافرازی آن بیفزاییم.
نویسنده: #محسن_پاکروان
@farzandan_parsi
🔥 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥 شهریورگان و زادروز داراب
💫👑 در شاهنامهی فردوسی، چهارم شهریور و همزمان با جشن شهریورگان زادروز "داراب"، یکی از پادشاهان داستانی ایران است. برخی از شاهنامهپژوهان "داراب" را همان "کوروش هخامنشی" و چهارم شهریور را زادروز کوروش میدانند.
به گمان آنها، زمان زندگی "داراب" در داستانهای ایرانی نزدیک به کوروش است و شاید یافتههای تازهای دربارهی زندگی کوروش به دست دهد.
💫👑 از سویی، در افسانهها و بر پایهی شاهنامه، نشانههای "کیخسرو" نزدیک به کوروش هخامنشی است. همچنین "فریدون" هم بیپیوند با کوروش نیست و همسانی بسیاری با او دارد.
ولی باور روشنی که پیروان بیشتری دارد این است که "داراب" بیشترین همسانی را با "داریوش هخامنشی" دارد.
💫👑 شاید از آنجایی زادروز کوروش همزمان با جشن شهریورگان دانسته شده که شهریورگان روز شهریار آرمانی، پادشاه نیرومند و دادگر است.
💫👑 آنچه باید بدانیم این است که روز بزرگداشت کوروش در هفتم آبان، زادروز این پادشاه خوشنام نیست.
هفتم آبان روز گام نهادن کوروش به بابِـل است. بر پایهی سنگنبشتهی باستانی "رویدادنامهی نبونئید"(ستون ۳، بند ۱۸)، روز سوم ماه Arahsamna بابلی، کوروش به شهر بابِل رسید و مردم بابِل با شادی به پیشواز او رفتند. این روز برابر با ۲۹ اکتبر و هفتم آبان است.
💫👑 بر پایهی آگاهی به دست آمده از دو تخته(لوح) گِلی در بابل، گمان میرود که درگذشت کوروش ۵۳۰سال پیش از زایش(میلاد) و در نهمین سال از فرمانرواییاش، روزی میان ۲۲ امرداد تا دهم شهریور باشد. در این تختههای گلی، روز بابلی برابر با ۲۲ امرداد آغاز نهمین سال فرمانروایی کوروش و دهم شهریور همان سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه است.
برگرفته از تارنمای "خردگان"
نویسنده: #مجید_خالقیان
برگردان به #پیام_پارسی : ادبساز
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #آذرجشن #کوروش
@farzandan_parsi
🔥 شهریورگان و زادروز داراب
💫👑 در شاهنامهی فردوسی، چهارم شهریور و همزمان با جشن شهریورگان زادروز "داراب"، یکی از پادشاهان داستانی ایران است. برخی از شاهنامهپژوهان "داراب" را همان "کوروش هخامنشی" و چهارم شهریور را زادروز کوروش میدانند.
به گمان آنها، زمان زندگی "داراب" در داستانهای ایرانی نزدیک به کوروش است و شاید یافتههای تازهای دربارهی زندگی کوروش به دست دهد.
💫👑 از سویی، در افسانهها و بر پایهی شاهنامه، نشانههای "کیخسرو" نزدیک به کوروش هخامنشی است. همچنین "فریدون" هم بیپیوند با کوروش نیست و همسانی بسیاری با او دارد.
ولی باور روشنی که پیروان بیشتری دارد این است که "داراب" بیشترین همسانی را با "داریوش هخامنشی" دارد.
💫👑 شاید از آنجایی زادروز کوروش همزمان با جشن شهریورگان دانسته شده که شهریورگان روز شهریار آرمانی، پادشاه نیرومند و دادگر است.
💫👑 آنچه باید بدانیم این است که روز بزرگداشت کوروش در هفتم آبان، زادروز این پادشاه خوشنام نیست.
هفتم آبان روز گام نهادن کوروش به بابِـل است. بر پایهی سنگنبشتهی باستانی "رویدادنامهی نبونئید"(ستون ۳، بند ۱۸)، روز سوم ماه Arahsamna بابلی، کوروش به شهر بابِل رسید و مردم بابِل با شادی به پیشواز او رفتند. این روز برابر با ۲۹ اکتبر و هفتم آبان است.
💫👑 بر پایهی آگاهی به دست آمده از دو تخته(لوح) گِلی در بابل، گمان میرود که درگذشت کوروش ۵۳۰سال پیش از زایش(میلاد) و در نهمین سال از فرمانرواییاش، روزی میان ۲۲ امرداد تا دهم شهریور باشد. در این تختههای گلی، روز بابلی برابر با ۲۲ امرداد آغاز نهمین سال فرمانروایی کوروش و دهم شهریور همان سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه است.
برگرفته از تارنمای "خردگان"
نویسنده: #مجید_خالقیان
برگردان به #پیام_پارسی : ادبساز
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #آذرجشن #کوروش
@farzandan_parsi
با درود؛
در این روزها که تندآبهی فرهنگهای بیگانه بهسوی سرزمینمان سرازیر شده،
تنها یک جنبش همگانی برای پاسداری از زبان و فرهنگ پارسی و پالایش آن از تازش بیگانه میتواند به این نابسامانی پایان دهد.
در سرای «فرزندان پارسی» كوشيدهايم برای واژگان بيگانه، برابرهای پارسى آنها را بنمايانيم تا پارسىگويان بتوانند در گفتار و نوشتار روزانهی خود، از آن بهره گيرند.
همچنین امید داریم با نگاه پژوهشی به فرهنگ نژاده و نوین ایرانی در زمینههای جشنها و آیینهای کهن و ازیادرفته ایرانی و پارسیسرودگان، گامی هرچند کوچک در شناساندن و والایش فرهنگ ایرانی برداشته باشیم.
شما نیز میتوانید برای پاسداری از فرهنگ ایرانی و زبان پارسی، همدوش با دیگر فرزانگان و با برانگیختن دیگران برای پیوستن به سرای «سرای فرزندان پارسی»، درفش والای فرهنگ و ادب ایران را به دوش بگیرید.
🔻برای آشنایی با جایگزینِ پارسیِ واژگانِ بیگانه برچسب(هشتگ) #سرای_فرزندان_پارسی،
را دنبال کنید.
🔺برای خواندن یادداشتهای پارسی سره برچسب #پیام_پارسی
🔺برای خواندن نوشتارهای برگردان شده به پارسی برچسب #برگردان_به_پارسی
برای خواندن واژگان پارسی وشاهنامه،
از برچسب #واژگان_پارسی و
#داستانهای_شاهنامه.
را پیگیری نمایید.
@farzandan_parsi
در این روزها که تندآبهی فرهنگهای بیگانه بهسوی سرزمینمان سرازیر شده،
تنها یک جنبش همگانی برای پاسداری از زبان و فرهنگ پارسی و پالایش آن از تازش بیگانه میتواند به این نابسامانی پایان دهد.
در سرای «فرزندان پارسی» كوشيدهايم برای واژگان بيگانه، برابرهای پارسى آنها را بنمايانيم تا پارسىگويان بتوانند در گفتار و نوشتار روزانهی خود، از آن بهره گيرند.
همچنین امید داریم با نگاه پژوهشی به فرهنگ نژاده و نوین ایرانی در زمینههای جشنها و آیینهای کهن و ازیادرفته ایرانی و پارسیسرودگان، گامی هرچند کوچک در شناساندن و والایش فرهنگ ایرانی برداشته باشیم.
شما نیز میتوانید برای پاسداری از فرهنگ ایرانی و زبان پارسی، همدوش با دیگر فرزانگان و با برانگیختن دیگران برای پیوستن به سرای «سرای فرزندان پارسی»، درفش والای فرهنگ و ادب ایران را به دوش بگیرید.
🔻برای آشنایی با جایگزینِ پارسیِ واژگانِ بیگانه برچسب(هشتگ) #سرای_فرزندان_پارسی،
را دنبال کنید.
🔺برای خواندن یادداشتهای پارسی سره برچسب #پیام_پارسی
🔺برای خواندن نوشتارهای برگردان شده به پارسی برچسب #برگردان_به_پارسی
برای خواندن واژگان پارسی وشاهنامه،
از برچسب #واژگان_پارسی و
#داستانهای_شاهنامه.
را پیگیری نمایید.
@farzandan_parsi
#نکته_ویرایشی
جهان پر شد از کین افراسیاب
به دریا تو گفتی به جوش آمد آب!
#فردوسی_بزرگ.
♥️پارسی 🧡بیگانه
کین= انتقام
کینخواهی= انتقام گرفتن
کینستان، کینخواه= انتقامجو
کینجویی= انتقامجویی
کینتوز= انتقام کَشنده
کینخواه= مُنتَقِم.
شادمان بمانید در سایهسار زبان پارسی!
مهر افزون: #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی.
@farzandan_parsi.
جهان پر شد از کین افراسیاب
به دریا تو گفتی به جوش آمد آب!
#فردوسی_بزرگ.
♥️پارسی 🧡بیگانه
کین= انتقام
کینخواهی= انتقام گرفتن
کینستان، کینخواه= انتقامجو
کینجویی= انتقامجویی
کینتوز= انتقام کَشنده
کینخواه= مُنتَقِم.
شادمان بمانید در سایهسار زبان پارسی!
مهر افزون: #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی.
@farzandan_parsi.
#زیباییهای_زبان_پارسی.
آبستره (abstrait): واژهای فرانسوی است که به زبان پارسی راه یافته است.
آبستره شیوهای در نگارگری(نقاشی) است.
در این هنر هیچ پیکره(شکل) یا چهرهی سرشتین(طبیعی) در جهان را درون خود پذیرای شناسایی نمیبیند و تنها از رنگ و سازههای نمونهسازی(تمثیلی) و ناسرشت(غیرطبیعی) برای گفتن چمهای(مفاهیم) خود بهره میگیرد.
آبستره به چم(معنای) آهنجیده و جداکردنی و (انتزاعی) و (تجرید) است.
برابرهای پارسی گزینش شده برای این واژه:
نگار آکند، جدا بن، آهیخته، نگار آهیخت.
✍ #سعید_مرادی
#پیام_پارسی
@farzandan_parsi.
آبستره (abstrait): واژهای فرانسوی است که به زبان پارسی راه یافته است.
آبستره شیوهای در نگارگری(نقاشی) است.
در این هنر هیچ پیکره(شکل) یا چهرهی سرشتین(طبیعی) در جهان را درون خود پذیرای شناسایی نمیبیند و تنها از رنگ و سازههای نمونهسازی(تمثیلی) و ناسرشت(غیرطبیعی) برای گفتن چمهای(مفاهیم) خود بهره میگیرد.
آبستره به چم(معنای) آهنجیده و جداکردنی و (انتزاعی) و (تجرید) است.
برابرهای پارسی گزینش شده برای این واژه:
نگار آکند، جدا بن، آهیخته، نگار آهیخت.
✍ #سعید_مرادی
#پیام_پارسی
@farzandan_parsi.
#زیباییهای_زبان_پارسی.
برخی از واژهها به نادرست جا افتادهاند.
کار ما گشت زدن در سراسر این واژگان برای شناساندن بهتر آنان است.
مانند واژهی «شکارچی»
«چی» در ساختار زبانشناسی یک پسوند "تُرکی" است.
این واژه در زبان پارسی شگارگر،
شکارافکن و شکارانداز است:
خَدَنگِ آه شکارافکن است،
لیک چهسود
که از هزار یکی بر نشان نمیآید!
«ابوطالب کلیم»
بَهر شکار آمد برون کج کرده ابرو ناز را
صانع خدایی کان کمان داد،
آن شکارانداز را!
«میر خسرو»
✍ #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی
🏹🎣
@farzandan_parsi
برخی از واژهها به نادرست جا افتادهاند.
کار ما گشت زدن در سراسر این واژگان برای شناساندن بهتر آنان است.
مانند واژهی «شکارچی»
«چی» در ساختار زبانشناسی یک پسوند "تُرکی" است.
این واژه در زبان پارسی شگارگر،
شکارافکن و شکارانداز است:
خَدَنگِ آه شکارافکن است،
لیک چهسود
که از هزار یکی بر نشان نمیآید!
«ابوطالب کلیم»
بَهر شکار آمد برون کج کرده ابرو ناز را
صانع خدایی کان کمان داد،
آن شکارانداز را!
«میر خسرو»
✍ #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی
🏹🎣
@farzandan_parsi
#زیباییهای_زبان_پارسی.
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد.
پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى.
پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى،
بايستی بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى،
گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد،
گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه،
ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خُردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند،
دريافت گفتار و نوشتار پارسی اندکی دُشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسَره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند،
و این كار با يک شب کار انجام شدنى نيست.
هنگامی كه روی سخن با كسانیست،
كه با پارسیگويى آشنايى ندارند،
بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود،
هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار،
واژههای نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز اندک اندک در ميان مردم جای باز كنند و با آنها خُو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده،
زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار،
ناشيوا، نارسا، سخت و پر از واژگانِ ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد،
كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
#پیام_پارسی
@Farzandan_parsi
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد.
پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى.
پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى،
بايستی بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى،
گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد،
گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه،
ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خُردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند،
دريافت گفتار و نوشتار پارسی اندکی دُشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسَره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند،
و این كار با يک شب کار انجام شدنى نيست.
هنگامی كه روی سخن با كسانیست،
كه با پارسیگويى آشنايى ندارند،
بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود،
هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار،
واژههای نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز اندک اندک در ميان مردم جای باز كنند و با آنها خُو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده،
زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار،
ناشيوا، نارسا، سخت و پر از واژگانِ ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد،
كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
#پیام_پارسی
@Farzandan_parsi
ز دانا سخن بشنو ای شهریار
جهان را بدین گونه آباد دار
پندنامهی اردشیر بابکان که پس از اوستا کهنترین نوشتهای است که از ایرانیان بهجا مانده است:
۱- راستی
شاه را نسزد که دروغ گوید،
که کسی به دروغ گفتنش ناگزیر نسازد.
پیشینیان گفتهاند درستی شهریار برای مردم از فراوانی بهتر است.
شاه اگر نزدیکان خویش را راست آرد،
هر یک از آنان نیز با نزدیکان خویش چنین کنند تا سرانجام همگی مردم راست آیند. بدانید شهریار تا آنگاه که راستآوردن ویژگان را آغاز نکند،
نباید در اندیشهی راست آوردن تودهی مردم برآید و شاه اگر نادرست باشد به که فرمان نراند.
۲- دوراندیشی
پیشینیان گفتهاند دگرگونیها آنگاه روی دهند که به روزگار خوشگمان باشیم.
پادشاهانی بودهاند که در سربلندی به یاد خواری و در آسودگی به یاد نگرانی و در شادی به یاد اندوه و در سرمستی به یاد تودهی مردم و در توانایی به یاد ناتوانی بودهاند و دوراندیشی در داشتن همه است.از پادشاهانی نباشید که نهتنها کاری نکردند،که کارهای نیک گذشتگان را تباه کردند و کشور را برای آیندگان ویران برجای نهادند.
۳- میانهروی
بدانید روزگار شما را به چند خوی وا دارد:
بخشندگی تا آنجا که کار به ریخت و پاش انجامد
سختگیری تا کار به زفتی* کشد
شکیبایی تا به کُودنی رسد
گَزکجویی تا به سبَُکسنگی انجامد
زبانبازی تا به ژاژخایی(یاوهسرایی)کشد
خاموشی تا به گنگی نزدیک شود
شاه باید که در هریک از این خویها تا آنجا که نکوست پیش رود و چون به مرز رسد بایستد و خویشتن بدارد و پایفراتر ننهد.
۴- برنامهریزی
شاه اگر برای کار و بیکاری و خوردن و آشامیدن و دانشاندوختن و خوشگذرانی برنامه نهد،
کارها به گاه خویش انجام گیرد و پیش و پس نشود و کارهای امروزش از کارهای فردا باز ندارد.
از نابسامانی کارها دو زیان برخیزد:
یکی آن که خِرد کاستی گیرد که این سختتر است.دیگر،ناتوانی تن که از کمبود در خوراک و جنبش پدید آید.
بدانید که زیور شاهان در بسامانی کارهای روزانهشان باشد.
۵- پرهیز از چاپلوسان
بدانید که شاه باید از چاپلوسان بیشتر از آنان که از وی دوری کنند بترسد و از ویژگان بد بیش از تودهی بد بپرهیزد.
نیک میدانم که شما فزون بر کار شهریاری،
گرفتار همسران،فرزندان، وزیران، همنشینان و دوستان نیز خواهید بود.
از اینان جز اندکی از ایشان پرهیز کنید که کاری اگر کنند برای گرمی بازار امروز و زندگی فردای خویش است و خویشتن را تودهی مردم دانند و توده را جز ویژگان که خود از آنان باشند نشناسند.
۶- رایزنی با مردم
بدانید اگر شهریار به کسانی جز ویژگان نیز روی آرد و جز وزیران را نیز به خود نزدیک کند و از آنان سخن بشنود،
درهایی تازه بر او گشاده شود و از آنچه بر وی پوشیده مانده بوده است آگاه شود.چه گفتهاند:
هر گاه شهریار از آنان که هنوز استوارشان نمیدارد پرهیز کند،پردهی تاریک بیخبری بر او افتد.نیز گفتهاند: هرچه مردم از شاه دورتر، وزیران آسودهتر.
۷- فرهنگسازی
بدانید شهریاری از دو جای آسیب ببیند: یکی از چیرگی دشمن و دیگری تباهی فرهنگ. بدانید رزمتان با مردم دیگر پیش از جنگیدن با فرهنگ نادرستی که در مردم خودتان است، این نه پاسداری که از دستدادن است. با دلهایی که یکرنگ نیستند و دستهایی که دشمن یکدیگرند با دشمنان چگونه میرزمید؟ بازداشتن دشمن و پایداری و پاسداری از مرز، انجام نپذیرد مگر به فرهنگ نیک و راهبردی درست.
۸- کارآفرینی
بدانید که نابودی شهریاریها از سستی در گماردن مردم به کارها و پیشههای شناخته است. اگر بیکاری در مردم فزونی گیرد، در کارها بنگرند و در ریشهها بیندیشند و از آنجا که سرشتها گوناگون است، از گونهگونی منشها، روشهای ناهمگون برخیزد و از ناهمگونی روشها، دشمنی و کینهتوزی و خردهگیری. از ناهمسازی مردم دشواری دیگری برخیزد و آن این که شاه از همداستان کردن ایشان درماند.
۹- نقدپذیری**
بدانید که چیرگیتان تنها بر تن مردم است که شاهان را بر دلها دستی نیست. شما هرگز نتوانید که زبان مردم را از بدگویی و نکوهش خویش بسته نگاه دارید، چنانکه زشت را نتوانید زیبا سازید.از این رو، هر کسی از شما بخواهد شیوهای برگزیند که از وی جز به نیکی یاد نکنند،چشمانی بر خویش بگمارد تا در آگاهی بر کاستیهای خویش، از مردم کشور پیش افتد.
۱۰- مهرورزی
برترین رهبری گشودن دو در برای مردم است: یکی در دلسوزی و مهر و بخشندگی و چشمپوشی و گشادهرویی،و دیگری در تندی و بیمدادن و سختگیری و پافشاری و ترشرویی.من هر دو را در مهر مینامم،چه گشودن در ناخوشایند در کنار در خوشایند،به بستن در ناخوشایند بهتر میانجامد.بدانید که خوشی شهریاران درست در مهر ورزیدن به مردم است و هر که بدخواه همهی مردم باشد دشمن خویش است.
✍ فرستنده: #کوروش_آریاویج
#پیام_پارسی
پینوشت:
*بهگمان فردید(منظور)تندخویی و درشتی باشد
**نقدپذیری= سنجشپذیری، نکوهشپذیری.
@farzandan_parsi.
جهان را بدین گونه آباد دار
پندنامهی اردشیر بابکان که پس از اوستا کهنترین نوشتهای است که از ایرانیان بهجا مانده است:
۱- راستی
شاه را نسزد که دروغ گوید،
که کسی به دروغ گفتنش ناگزیر نسازد.
پیشینیان گفتهاند درستی شهریار برای مردم از فراوانی بهتر است.
شاه اگر نزدیکان خویش را راست آرد،
هر یک از آنان نیز با نزدیکان خویش چنین کنند تا سرانجام همگی مردم راست آیند. بدانید شهریار تا آنگاه که راستآوردن ویژگان را آغاز نکند،
نباید در اندیشهی راست آوردن تودهی مردم برآید و شاه اگر نادرست باشد به که فرمان نراند.
۲- دوراندیشی
پیشینیان گفتهاند دگرگونیها آنگاه روی دهند که به روزگار خوشگمان باشیم.
پادشاهانی بودهاند که در سربلندی به یاد خواری و در آسودگی به یاد نگرانی و در شادی به یاد اندوه و در سرمستی به یاد تودهی مردم و در توانایی به یاد ناتوانی بودهاند و دوراندیشی در داشتن همه است.از پادشاهانی نباشید که نهتنها کاری نکردند،که کارهای نیک گذشتگان را تباه کردند و کشور را برای آیندگان ویران برجای نهادند.
۳- میانهروی
بدانید روزگار شما را به چند خوی وا دارد:
بخشندگی تا آنجا که کار به ریخت و پاش انجامد
سختگیری تا کار به زفتی* کشد
شکیبایی تا به کُودنی رسد
گَزکجویی تا به سبَُکسنگی انجامد
زبانبازی تا به ژاژخایی(یاوهسرایی)کشد
خاموشی تا به گنگی نزدیک شود
شاه باید که در هریک از این خویها تا آنجا که نکوست پیش رود و چون به مرز رسد بایستد و خویشتن بدارد و پایفراتر ننهد.
۴- برنامهریزی
شاه اگر برای کار و بیکاری و خوردن و آشامیدن و دانشاندوختن و خوشگذرانی برنامه نهد،
کارها به گاه خویش انجام گیرد و پیش و پس نشود و کارهای امروزش از کارهای فردا باز ندارد.
از نابسامانی کارها دو زیان برخیزد:
یکی آن که خِرد کاستی گیرد که این سختتر است.دیگر،ناتوانی تن که از کمبود در خوراک و جنبش پدید آید.
بدانید که زیور شاهان در بسامانی کارهای روزانهشان باشد.
۵- پرهیز از چاپلوسان
بدانید که شاه باید از چاپلوسان بیشتر از آنان که از وی دوری کنند بترسد و از ویژگان بد بیش از تودهی بد بپرهیزد.
نیک میدانم که شما فزون بر کار شهریاری،
گرفتار همسران،فرزندان، وزیران، همنشینان و دوستان نیز خواهید بود.
از اینان جز اندکی از ایشان پرهیز کنید که کاری اگر کنند برای گرمی بازار امروز و زندگی فردای خویش است و خویشتن را تودهی مردم دانند و توده را جز ویژگان که خود از آنان باشند نشناسند.
۶- رایزنی با مردم
بدانید اگر شهریار به کسانی جز ویژگان نیز روی آرد و جز وزیران را نیز به خود نزدیک کند و از آنان سخن بشنود،
درهایی تازه بر او گشاده شود و از آنچه بر وی پوشیده مانده بوده است آگاه شود.چه گفتهاند:
هر گاه شهریار از آنان که هنوز استوارشان نمیدارد پرهیز کند،پردهی تاریک بیخبری بر او افتد.نیز گفتهاند: هرچه مردم از شاه دورتر، وزیران آسودهتر.
۷- فرهنگسازی
بدانید شهریاری از دو جای آسیب ببیند: یکی از چیرگی دشمن و دیگری تباهی فرهنگ. بدانید رزمتان با مردم دیگر پیش از جنگیدن با فرهنگ نادرستی که در مردم خودتان است، این نه پاسداری که از دستدادن است. با دلهایی که یکرنگ نیستند و دستهایی که دشمن یکدیگرند با دشمنان چگونه میرزمید؟ بازداشتن دشمن و پایداری و پاسداری از مرز، انجام نپذیرد مگر به فرهنگ نیک و راهبردی درست.
۸- کارآفرینی
بدانید که نابودی شهریاریها از سستی در گماردن مردم به کارها و پیشههای شناخته است. اگر بیکاری در مردم فزونی گیرد، در کارها بنگرند و در ریشهها بیندیشند و از آنجا که سرشتها گوناگون است، از گونهگونی منشها، روشهای ناهمگون برخیزد و از ناهمگونی روشها، دشمنی و کینهتوزی و خردهگیری. از ناهمسازی مردم دشواری دیگری برخیزد و آن این که شاه از همداستان کردن ایشان درماند.
۹- نقدپذیری**
بدانید که چیرگیتان تنها بر تن مردم است که شاهان را بر دلها دستی نیست. شما هرگز نتوانید که زبان مردم را از بدگویی و نکوهش خویش بسته نگاه دارید، چنانکه زشت را نتوانید زیبا سازید.از این رو، هر کسی از شما بخواهد شیوهای برگزیند که از وی جز به نیکی یاد نکنند،چشمانی بر خویش بگمارد تا در آگاهی بر کاستیهای خویش، از مردم کشور پیش افتد.
۱۰- مهرورزی
برترین رهبری گشودن دو در برای مردم است: یکی در دلسوزی و مهر و بخشندگی و چشمپوشی و گشادهرویی،و دیگری در تندی و بیمدادن و سختگیری و پافشاری و ترشرویی.من هر دو را در مهر مینامم،چه گشودن در ناخوشایند در کنار در خوشایند،به بستن در ناخوشایند بهتر میانجامد.بدانید که خوشی شهریاران درست در مهر ورزیدن به مردم است و هر که بدخواه همهی مردم باشد دشمن خویش است.
✍ فرستنده: #کوروش_آریاویج
#پیام_پارسی
پینوشت:
*بهگمان فردید(منظور)تندخویی و درشتی باشد
**نقدپذیری= سنجشپذیری، نکوهشپذیری.
@farzandan_parsi.
برخی از واژهها به نادرست جا افتادهاند.
کار ما گشت زدن در سراسر این واژگان برای شناساندن بهتر آنان است.
مانند: واژهی «شکارچی»
«چی» در ساختار زبانشناسی یک پسوند ترکی است.
این واژه در زبان پارسی شگارگر،
شکارافکن و شکارانداز است:
خَدَنگِ آه شکارافکن است،
پس چهسود
که از هزار یکی بر نشان نمیآید!
«ابوطالب کلیم»
بَهر شکار آمد برون کج کرده ابرو ناز را
صانع خدایی کان کمان داد، آن شکارانداز را!
«میر خسرو»
✍ #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی.
🏹🎣 @Farzandan_parsi.
کار ما گشت زدن در سراسر این واژگان برای شناساندن بهتر آنان است.
مانند: واژهی «شکارچی»
«چی» در ساختار زبانشناسی یک پسوند ترکی است.
این واژه در زبان پارسی شگارگر،
شکارافکن و شکارانداز است:
خَدَنگِ آه شکارافکن است،
پس چهسود
که از هزار یکی بر نشان نمیآید!
«ابوطالب کلیم»
بَهر شکار آمد برون کج کرده ابرو ناز را
صانع خدایی کان کمان داد، آن شکارانداز را!
«میر خسرو»
✍ #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی.
🏹🎣 @Farzandan_parsi.
#نکته_ویرایشی؛
شوربختانه واژگان بیگانهی رایانهای درزبان پارسی جا باز کردهاند و چم(معنی) این را میدهد،
که کمکاری از سوی زبانسراها و انجمنهای زبان پارسی بوده است.
اکنون چند واژه رایانهای بیگانه که برابر پارسی آن را پیشنهاد کردهایم،
با هم آزمایش خواهیم کرد:
🔶 پیج: تار بَرگ
🔶 بلاک: ناپیوند
🔶 فالو: دنبال
🔶 آنفالو: ناپِیرو
⚫️ این پیج را فالو خواهم کرد
⚪️ این تار بَرگ را دنبال خواهم کرد.
⚫️ این پیج را بلاک خواهم کرد
⚪️ این تاربرگ راناپیوند خواهم کرد.
⚫️ پیجش را فالو کردم
⚪️ تاربَرگش را دنبال کردم.
⚫️ امروز پیجش را آنفالو کردم
⚪️ امروز تار بَرگش را ناپیرو کردم.
✍ #سعید_مرادی
#پیام_پارسی.
@farzandan_parsi.
شوربختانه واژگان بیگانهی رایانهای درزبان پارسی جا باز کردهاند و چم(معنی) این را میدهد،
که کمکاری از سوی زبانسراها و انجمنهای زبان پارسی بوده است.
اکنون چند واژه رایانهای بیگانه که برابر پارسی آن را پیشنهاد کردهایم،
با هم آزمایش خواهیم کرد:
🔶 پیج: تار بَرگ
🔶 بلاک: ناپیوند
🔶 فالو: دنبال
🔶 آنفالو: ناپِیرو
⚫️ این پیج را فالو خواهم کرد
⚪️ این تار بَرگ را دنبال خواهم کرد.
⚫️ این پیج را بلاک خواهم کرد
⚪️ این تاربرگ راناپیوند خواهم کرد.
⚫️ پیجش را فالو کردم
⚪️ تاربَرگش را دنبال کردم.
⚫️ امروز پیجش را آنفالو کردم
⚪️ امروز تار بَرگش را ناپیرو کردم.
✍ #سعید_مرادی
#پیام_پارسی.
@farzandan_parsi.
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#نکته_ویرایشی.
آبستره (abstrait): واژهای فرانسوی است که،
به زبان پارسی راه یافته است. آبستره شیوهای در نگارگری(نقاشی) است.
در این هنر هیچ پیکره(شکل) یا چهرهی پَرهام(طبیعی) در جهان را درون خود پذیرای شناسایی نمیبیند و تنها از رنگ و سازههای نمونهسازی(تمثیلی) و ناسرشت(غیرطبیعی) برای گفتن چمهای(مفاهیم) خود بهره میگیرد.
آبستره به چم(معنای) آهنجیده و جداکردنی و (انتزاعی) و (تجرید) است.
برابرهای پارسی گزینش شده برای این واژه:
نگار آکند، جدا بن، آهیخته، نگار آهیخت
به ✍ #سعید_مرادی.
#پیام_پارسی.
@farzandan_parsi.
آبستره (abstrait): واژهای فرانسوی است که،
به زبان پارسی راه یافته است. آبستره شیوهای در نگارگری(نقاشی) است.
در این هنر هیچ پیکره(شکل) یا چهرهی پَرهام(طبیعی) در جهان را درون خود پذیرای شناسایی نمیبیند و تنها از رنگ و سازههای نمونهسازی(تمثیلی) و ناسرشت(غیرطبیعی) برای گفتن چمهای(مفاهیم) خود بهره میگیرد.
آبستره به چم(معنای) آهنجیده و جداکردنی و (انتزاعی) و (تجرید) است.
برابرهای پارسی گزینش شده برای این واژه:
نگار آکند، جدا بن، آهیخته، نگار آهیخت
به ✍ #سعید_مرادی.
#پیام_پارسی.
@farzandan_parsi.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
دلاوری(دلآوری) و دلاورخیزی سرزمینم،
🇮🇷ایران🇮🇷.
به نام خداوند جان و خرد
ایران از دیرباز سرزمین شگفتیهای شگرف و بیمانند بوده است.
یکی از این شگفتیها،
در کنار هم بودن تیرههای گونهگون بوده که با زبانهای ناهمگون سخن میگویند و هریک بیشتر از دیگری خود را ایرانی میپندارد و در این پیشی گرفتن،
گاه برخوردهایی پیش میآید و گویی هر تبار،
آیینها و هنجارهای خود را بِهآمد و برآمد میداند و میخواند.
این ویژگی در کنار آسیب کمی که دارد،
دارای نیکیهای فراوانی است.
نمونهی آن فرهنگ از جان گذشتگی مردم ماست که در بزنگاههایی چون جنگ سر از جان نشناخته،
به دستاندازیهای بیگانگان پاسخ میدهند و دلاورانی از دل این هماوردها برمیآید که هر یک چون ستارهای بر سپهر میهن میدرخشند.
دلآوری تنها در جنگ رویاروی نیست ونکه در همهی زمینهها کسانی هستند که با بهرهگیری از توانایی،
پشتکار و هوش خود،
ستیغ کوههایی را زیر گام خود میگذارند و دستاوردهای دانشی ارزشمند خود را پیشکش سرزمین خود کرده و آن را بلندآوازهتر میکنند.
گُردی و یَلی در پیروزی و بهروزی نیست.
چهبسا جنگاوری در هماوردی شکست بخورد یا کشته شود ولی جهانمرد و نامدار بماند.
دلآوری برخاسته از نگاه، برخورد با پیشامدها یا ساختن آنهاست و در همهی این بزنگاهها آنچه در دل و روان او ساز و هماهنگ شده،
به پدیداری می رسد و چون با کاراندیشی دیگران یکرنگ و همگون نیست،
پدیدهای شگفت می نماید.
آری دلاور همرنگ بهمآیندها(جماعت) نیست
و با کارش میتواند شالودهی پیشین را بهم ریخته و رویِش و بنیاد تازه نهد.
همانگونه که در سرگذشت نامآوران دیدهایم…
یکی از ویژگیهای دلاور،
نزدیکپنداری همه با اوست که چرایی آن به توانایی همه برنمیگردد،
ونکه دوست داشتن گوشه گوشهی زندگی اوست که مردم را به یکی شدن میخواند.
میبینیم که مردم در خوانش مرگ سهراب که ایران در برابر لشکرش بود،
به اندازهای مویه کردهاند که انگار سهراب از سرداران لشکر ایران بود.
یا در سیاوشان آنگونه بیتاب شدهاند که رفتن وی را از سرزمین ایران فراموش کردهاند!
این از ویژگیهای برجسته یا فرزانگی دلاور نامی است که ما را به یگانهپنداری با او میکشاند.
امروزه روز هم با نامآوران سرزمینمان اینگونهایم. فراتر از اندیشههای بایستهی کشوری و جهانی و وراتر از دلبستگیهای تباری و زبانی به آن مینگریم و انگار فَـره این فرزانه در روان تکتک ما بازتابیده و دست به رویش و خیزش میزند.
میبینیم که مادری ترک یا پدری کُرد یا کودکی اهوازی در سوگ جهانمردی چنان با مویه یا پیشینهای سوگواری میکند که انگار فرزند یا برادر خویش است.
این خوانش به یگانهانگاری(حس وحدت)
و پیوستگی است که دلآوری را گسترش خواهد داد و نامآوران دیگری برخواهد آورد.
#پیام_پارسی.
فرستنده #احمدرضا_رهگذر.
@farzandan_parsi.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
دلاوری(دلآوری) و دلاورخیزی سرزمینم،
🇮🇷ایران🇮🇷.
به نام خداوند جان و خرد
ایران از دیرباز سرزمین شگفتیهای شگرف و بیمانند بوده است.
یکی از این شگفتیها،
در کنار هم بودن تیرههای گونهگون بوده که با زبانهای ناهمگون سخن میگویند و هریک بیشتر از دیگری خود را ایرانی میپندارد و در این پیشی گرفتن،
گاه برخوردهایی پیش میآید و گویی هر تبار،
آیینها و هنجارهای خود را بِهآمد و برآمد میداند و میخواند.
این ویژگی در کنار آسیب کمی که دارد،
دارای نیکیهای فراوانی است.
نمونهی آن فرهنگ از جان گذشتگی مردم ماست که در بزنگاههایی چون جنگ سر از جان نشناخته،
به دستاندازیهای بیگانگان پاسخ میدهند و دلاورانی از دل این هماوردها برمیآید که هر یک چون ستارهای بر سپهر میهن میدرخشند.
دلآوری تنها در جنگ رویاروی نیست ونکه در همهی زمینهها کسانی هستند که با بهرهگیری از توانایی،
پشتکار و هوش خود،
ستیغ کوههایی را زیر گام خود میگذارند و دستاوردهای دانشی ارزشمند خود را پیشکش سرزمین خود کرده و آن را بلندآوازهتر میکنند.
گُردی و یَلی در پیروزی و بهروزی نیست.
چهبسا جنگاوری در هماوردی شکست بخورد یا کشته شود ولی جهانمرد و نامدار بماند.
دلآوری برخاسته از نگاه، برخورد با پیشامدها یا ساختن آنهاست و در همهی این بزنگاهها آنچه در دل و روان او ساز و هماهنگ شده،
به پدیداری می رسد و چون با کاراندیشی دیگران یکرنگ و همگون نیست،
پدیدهای شگفت می نماید.
آری دلاور همرنگ بهمآیندها(جماعت) نیست
و با کارش میتواند شالودهی پیشین را بهم ریخته و رویِش و بنیاد تازه نهد.
همانگونه که در سرگذشت نامآوران دیدهایم…
یکی از ویژگیهای دلاور،
نزدیکپنداری همه با اوست که چرایی آن به توانایی همه برنمیگردد،
ونکه دوست داشتن گوشه گوشهی زندگی اوست که مردم را به یکی شدن میخواند.
میبینیم که مردم در خوانش مرگ سهراب که ایران در برابر لشکرش بود،
به اندازهای مویه کردهاند که انگار سهراب از سرداران لشکر ایران بود.
یا در سیاوشان آنگونه بیتاب شدهاند که رفتن وی را از سرزمین ایران فراموش کردهاند!
این از ویژگیهای برجسته یا فرزانگی دلاور نامی است که ما را به یگانهپنداری با او میکشاند.
امروزه روز هم با نامآوران سرزمینمان اینگونهایم. فراتر از اندیشههای بایستهی کشوری و جهانی و وراتر از دلبستگیهای تباری و زبانی به آن مینگریم و انگار فَـره این فرزانه در روان تکتک ما بازتابیده و دست به رویش و خیزش میزند.
میبینیم که مادری ترک یا پدری کُرد یا کودکی اهوازی در سوگ جهانمردی چنان با مویه یا پیشینهای سوگواری میکند که انگار فرزند یا برادر خویش است.
این خوانش به یگانهانگاری(حس وحدت)
و پیوستگی است که دلآوری را گسترش خواهد داد و نامآوران دیگری برخواهد آورد.
#پیام_پارسی.
فرستنده #احمدرضا_رهگذر.
@farzandan_parsi.
درود بر دوستان ورجاوند
فرهنگ و ادب تازیزدهی پارسی همچنان به کژراهه میرود.
نه تنها سُرایندگان پارسی زبان،
که بیشتر استادان رشتهی ادبسار (ادبیات)
هم کمتر کوششی برای نگاهداشت این زبان شیرین و شیوا از خود نشان نمیدهند.
به نگرش من، یکی از خویشکاریهای (وظایف) استادان*،
آموزگاران، نویسندگان و سرایندگان هر زبانی، پاسداشت واژگان کهن، غبارزدایی و گَردِهبَرداری از آنها و برداشتهای نوین از واژگان دیرینه و امروزی است.
شوربختانه بیشتر چکامهسرایان، امروزهروز، تنها سرایندهاند.
خویشکاری هر یک از ماست که با نگاه به توشهی ادبیای که داریم، گامی هرچند کوتاه در این راه برداریم.
هرچند در چراغخاموش فرهنگستان «حداد عادل»،
کوششهایی در این راه از سوی آریامردان و بانوانی همچون استاد میرجلالالدین کزازی، فریدون جنیدی، مهریار مهرآفرین و پیشتر از آنها، اشاروان (شادروان) سعید نفیسی و دیگران به گونهای جسته و گریخته رخ نموده است.
ولی برای این دگرگونی نیاز به همیاری نویسندگان و سرایندگان و نهادینه کردن واژگان نو و غبارگیری از واژگان کهن است.
✍ #پرند
#پیام_پارسی
پینوشت:
* ما بهنادرست واژهی پارسی «استاد» را گاهی «اساتید» چندینه(جمع) میکنیم و هنوز از «ها»ی مادینگی(تأنیث) تازی برای مادینه کردن نام کاروَر(اسم فاعل) بهره میبریم. فراموش کردهایم در زبان پارسی، «ها»ی نشانهی مادینگی و ناموارهی مادینه(ضمیر مؤنث) نداریم.
@farzandan_parsi.
فرهنگ و ادب تازیزدهی پارسی همچنان به کژراهه میرود.
نه تنها سُرایندگان پارسی زبان،
که بیشتر استادان رشتهی ادبسار (ادبیات)
هم کمتر کوششی برای نگاهداشت این زبان شیرین و شیوا از خود نشان نمیدهند.
به نگرش من، یکی از خویشکاریهای (وظایف) استادان*،
آموزگاران، نویسندگان و سرایندگان هر زبانی، پاسداشت واژگان کهن، غبارزدایی و گَردِهبَرداری از آنها و برداشتهای نوین از واژگان دیرینه و امروزی است.
شوربختانه بیشتر چکامهسرایان، امروزهروز، تنها سرایندهاند.
خویشکاری هر یک از ماست که با نگاه به توشهی ادبیای که داریم، گامی هرچند کوتاه در این راه برداریم.
هرچند در چراغخاموش فرهنگستان «حداد عادل»،
کوششهایی در این راه از سوی آریامردان و بانوانی همچون استاد میرجلالالدین کزازی، فریدون جنیدی، مهریار مهرآفرین و پیشتر از آنها، اشاروان (شادروان) سعید نفیسی و دیگران به گونهای جسته و گریخته رخ نموده است.
ولی برای این دگرگونی نیاز به همیاری نویسندگان و سرایندگان و نهادینه کردن واژگان نو و غبارگیری از واژگان کهن است.
✍ #پرند
#پیام_پارسی
پینوشت:
* ما بهنادرست واژهی پارسی «استاد» را گاهی «اساتید» چندینه(جمع) میکنیم و هنوز از «ها»ی مادینگی(تأنیث) تازی برای مادینه کردن نام کاروَر(اسم فاعل) بهره میبریم. فراموش کردهایم در زبان پارسی، «ها»ی نشانهی مادینگی و ناموارهی مادینه(ضمیر مؤنث) نداریم.
@farzandan_parsi.
#زیباییهای_زبان_پارسی.
از بامداد که چشم باز میکنی تا شب که چشم فرو میبندی،
چند واژه هزینه میکنی؟
آری هزینه...
واژههایی که از ما برونبُرد (صادر) میشوند،
هزینه دارند!
و جایگاه فراهمیدن این هزینه،
جان ماست.
واژهها از جان کَنده میشوند.
برای همین هم هست که سخن برخی آرامات میکند و سخن برخی،
روانت را آزار میدهد.
به هوش باش،
آنگونه واژه هزینه نکنی که روانت توانِ بلند شدن نداشته باشد.
مهر افزون #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی.
🎋🛶 @farzandan_parsi.
از بامداد که چشم باز میکنی تا شب که چشم فرو میبندی،
چند واژه هزینه میکنی؟
آری هزینه...
واژههایی که از ما برونبُرد (صادر) میشوند،
هزینه دارند!
و جایگاه فراهمیدن این هزینه،
جان ماست.
واژهها از جان کَنده میشوند.
برای همین هم هست که سخن برخی آرامات میکند و سخن برخی،
روانت را آزار میدهد.
به هوش باش،
آنگونه واژه هزینه نکنی که روانت توانِ بلند شدن نداشته باشد.
مهر افزون #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی.
🎋🛶 @farzandan_parsi.
#زیباییهای_زبان_پارسی.
درونرفتِ واژهها از زبانهای دیگر به زبان پارسی،
همواره نشانگر وامگیری نمیتواند باشد.
چه بسا لشکرکشی واژگانی و اشغال زبان میتوانیمَش خواند.
اگر برای نمونه، ما برای بازگفتنِ مفهومِ «دانسته» واژهی «معلوم» را از عربی میگرفتیم، میتوانیم گفت:
وامگیری کردهایم.
ولی هنگامی که دهها واژه از ریشهی«ع ل م» به زبان پارسی رخنه کرده و دستور زبان را دیگرگونه ساخته است،
بیگمان لشکرکشی و رزمِ واژگانی روی داده است.
برای نمونه:
علم، عالم، علامه، علما، علیم، معلم، معلوم، معلومات، تعلیم و...
با آن که برابر همهی آنها را در زبان پارسی داریم.
سرهگرایان در این میان به پادرَزم میپردازند
و واژههایی آشنا و گوشنواز پیش مینهند، همچون:
دانش، دانا/دانشمند، بسیاردان، دانشمندان/دانایان، دانشگر، آموزگار، آشکار، دادهها، آموزش و...
✍ #بلال_ریگی
#پیام_پارسی.
💡@Farzandan_parsi.💡
درونرفتِ واژهها از زبانهای دیگر به زبان پارسی،
همواره نشانگر وامگیری نمیتواند باشد.
چه بسا لشکرکشی واژگانی و اشغال زبان میتوانیمَش خواند.
اگر برای نمونه، ما برای بازگفتنِ مفهومِ «دانسته» واژهی «معلوم» را از عربی میگرفتیم، میتوانیم گفت:
وامگیری کردهایم.
ولی هنگامی که دهها واژه از ریشهی«ع ل م» به زبان پارسی رخنه کرده و دستور زبان را دیگرگونه ساخته است،
بیگمان لشکرکشی و رزمِ واژگانی روی داده است.
برای نمونه:
علم، عالم، علامه، علما، علیم، معلم، معلوم، معلومات، تعلیم و...
با آن که برابر همهی آنها را در زبان پارسی داریم.
سرهگرایان در این میان به پادرَزم میپردازند
و واژههایی آشنا و گوشنواز پیش مینهند، همچون:
دانش، دانا/دانشمند، بسیاردان، دانشمندان/دانایان، دانشگر، آموزگار، آشکار، دادهها، آموزش و...
✍ #بلال_ریگی
#پیام_پارسی.
💡@Farzandan_parsi.💡
🌏 زبان پارسی در هزارههای گذشته
جایگاهی فراتر از تیره و تبار داشته است.
برای نمونه زبان پارسی در هزار سال گذشته زبان سرزمینهای بسیاری از خوربَران(غرب) چین تا خوروَران(غرب) آناتولی بوده است.
📚 زینالاخبار
📚 تاریخ بیهقی
📚 سلجوقنامه
📚 تاریخ سیستان
📚 جامعالاتواریخ
📚 عالم آرای عباسی
📚 شرفنامه بدلیسی
📚 تاریخ اردلان.
برجستهترین برماندهای روزگار غزنویان، سلجوقیان، سیستان، مغولان، صفویه و کُردها همگی به زبان پارسی هستند.
✍ از یادداشتهای #وحید_بهمن
برگردان شده به #پیام_پارسی.
💡@FARZANDAN_PARSI.💡
جایگاهی فراتر از تیره و تبار داشته است.
برای نمونه زبان پارسی در هزار سال گذشته زبان سرزمینهای بسیاری از خوربَران(غرب) چین تا خوروَران(غرب) آناتولی بوده است.
📚 زینالاخبار
📚 تاریخ بیهقی
📚 سلجوقنامه
📚 تاریخ سیستان
📚 جامعالاتواریخ
📚 عالم آرای عباسی
📚 شرفنامه بدلیسی
📚 تاریخ اردلان.
برجستهترین برماندهای روزگار غزنویان، سلجوقیان، سیستان، مغولان، صفویه و کُردها همگی به زبان پارسی هستند.
✍ از یادداشتهای #وحید_بهمن
برگردان شده به #پیام_پارسی.
💡@FARZANDAN_PARSI.💡
🌃 زبان پارسی، آسمان بیپایان!
زبان پارسی بلندپرواز است،
باشکوهتر از شاهینها و زیباتر از ستارگان.
زیرا به روان و جان ما پر پرواز میدهد.
با بودش دشمنانی كه در درازنای روزگار داشته، دشمنانی که بسیاری از آنها خودی بودهاند و به نماهای گوناگون از بیآتانشی (بیتوجهی) گرفته تا بهکار بستن یک برنامهی بسامان شده،
در كار آسيب رساندن و کوشش ورزيدن برای نابودی اين زبان بودهاند،
ولی باز پهلوانانه ایستادگی كرده و مانده است.
مانده است چون بسان سازهای بوده که بنیاد آن را مهرازانی (معمارانی) بزرگ و توانا و دلسوز نهادهاند؛
مهرازانی چون فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ و بسیاری دیگر.
ولی از اینكه آیا زبان پارسی میتواند با فناوری همراه شود،
باید گفت زبان، گزارشگر اندیشه است و اندیشه نمایانگر راستینگیهایی که پيرامون اوست.
پس اگر هوش، فناوری را دريابد،
زبان هم توانایی آشکاراندن فناوری را مییابد
و به گزارش آن میپردازد.
امید که با بهرهگیری از همهی توانمندیهای
زبان پارسی، به این ستیغ دست بیابیم.
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی.
💡@FARZANDAN_PARSI.💡
زبان پارسی بلندپرواز است،
باشکوهتر از شاهینها و زیباتر از ستارگان.
زیرا به روان و جان ما پر پرواز میدهد.
با بودش دشمنانی كه در درازنای روزگار داشته، دشمنانی که بسیاری از آنها خودی بودهاند و به نماهای گوناگون از بیآتانشی (بیتوجهی) گرفته تا بهکار بستن یک برنامهی بسامان شده،
در كار آسيب رساندن و کوشش ورزيدن برای نابودی اين زبان بودهاند،
ولی باز پهلوانانه ایستادگی كرده و مانده است.
مانده است چون بسان سازهای بوده که بنیاد آن را مهرازانی (معمارانی) بزرگ و توانا و دلسوز نهادهاند؛
مهرازانی چون فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ و بسیاری دیگر.
ولی از اینكه آیا زبان پارسی میتواند با فناوری همراه شود،
باید گفت زبان، گزارشگر اندیشه است و اندیشه نمایانگر راستینگیهایی که پيرامون اوست.
پس اگر هوش، فناوری را دريابد،
زبان هم توانایی آشکاراندن فناوری را مییابد
و به گزارش آن میپردازد.
امید که با بهرهگیری از همهی توانمندیهای
زبان پارسی، به این ستیغ دست بیابیم.
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی.
💡@FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🎖#زیباییهای_زبان_پارسی:
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
✅ گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد.
پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى.
پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى، بايد بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى، گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد،
گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه،
ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه،
برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند،
دريافت گفتار و نوشتار پارسی كمى دشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند،
ولى این كار يکشبه شدنى نيست.
زمانى كه روی سخن با كسانیست كه با پارسیگويى آشنايى ندارند،
بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود،
هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار، واژگانی نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز كمكم در ميان مردم جای باز كند و با آنها خو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده،
زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا و پر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد، كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
#پیام_پارسی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
✅ گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد.
پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى.
پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى، بايد بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى، گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد،
گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه،
ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه،
برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند،
دريافت گفتار و نوشتار پارسی كمى دشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند،
ولى این كار يکشبه شدنى نيست.
زمانى كه روی سخن با كسانیست كه با پارسیگويى آشنايى ندارند،
بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود،
هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار، واژگانی نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز كمكم در ميان مردم جای باز كند و با آنها خو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده،
زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا و پر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد، كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
#پیام_پارسی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📙📖🖌
📚📒📕📓📖🖌
َدرونرفتِ واژگان از زبانهای دیگر به زبان پارسی،
همواره نشانگر وامگیری نمیتواند باشد.!
چه بسا لشکرکشیو تازشِ لگامگسیختهی
واژگانی و فراگیریِ زبان میتوانیم بخوانیم آن را.
اگر برای نمونه، ما برای بازگفتنِ دانسته«مفهوم»
واژهی «معلوم» را از عربی میگرفتیم،
میتوانیم،
گفت: وامگیری کردهایم.
ولی هنگامی که دهها و بیکران واژه از ریشهی
«ع، ل، م» به زبان پارسی رخنه و تاختهاند
و دستور زبان را دیگرگونه ساخته است،
بیگمان لشکرکشی و رزمِ واژگانی روی داده است.
💥برای نمونه:
واژگانی مانند: عِلم، عالم، علامه، علما، علیم،
معلم، معلوم، معلومات، تعلیم و...
با آن که برابر همهی آنها را در زبان پارسی داریم.
سرهگرایان در این میان به پادرَزم میپردازند
و واژگانی آشنا و گوشنواز پیش مینهند،
واژگانی همچون:
دانش، دانا، دانشمند، بسیاردان، دانشمندان،
دانایان، دانشگر، آموزگار، آشکار، دادهها، آموزش و...
به✍:
#سیــاه_منـصـور.
#پیام_پارسی_پاک.
👨🎓🧑🎓ایرانیان نژاده و نیک اندیش، آگاه و پاک پندار:
💎 زبان و فرهنگ پارسی این،
«زیبای سخت جان»
را پاس بداریم و بکار ببریم.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
📚📒📕📓📖🖌
َدرونرفتِ واژگان از زبانهای دیگر به زبان پارسی،
همواره نشانگر وامگیری نمیتواند باشد.!
چه بسا لشکرکشیو تازشِ لگامگسیختهی
واژگانی و فراگیریِ زبان میتوانیم بخوانیم آن را.
اگر برای نمونه، ما برای بازگفتنِ دانسته«مفهوم»
واژهی «معلوم» را از عربی میگرفتیم،
میتوانیم،
گفت: وامگیری کردهایم.
ولی هنگامی که دهها و بیکران واژه از ریشهی
«ع، ل، م» به زبان پارسی رخنه و تاختهاند
و دستور زبان را دیگرگونه ساخته است،
بیگمان لشکرکشی و رزمِ واژگانی روی داده است.
💥برای نمونه:
واژگانی مانند: عِلم، عالم، علامه، علما، علیم،
معلم، معلوم، معلومات، تعلیم و...
با آن که برابر همهی آنها را در زبان پارسی داریم.
سرهگرایان در این میان به پادرَزم میپردازند
و واژگانی آشنا و گوشنواز پیش مینهند،
واژگانی همچون:
دانش، دانا، دانشمند، بسیاردان، دانشمندان،
دانایان، دانشگر، آموزگار، آشکار، دادهها، آموزش و...
به✍:
#سیــاه_منـصـور.
#پیام_پارسی_پاک.
👨🎓🧑🎓ایرانیان نژاده و نیک اندیش، آگاه و پاک پندار:
💎 زبان و فرهنگ پارسی این،
«زیبای سخت جان»
را پاس بداریم و بکار ببریم.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
📚📘📔📗📙📖🖌
📚📒📕📓📖🖌
َدرونرفتِ واژگان از زبانهای دیگر به زبان پارسی،
همواره نشانگر وامگیری نمیتواند باشد.!
چه بسا لشکرکشیو تازشِ لگامگسیختهی
واژگانی و فراگیریِ زبان میتوانیم بخوانیم آن را.
اگر برای نمونه، ما برای بازگفتنِ دانسته«مفهوم»
واژهی «معلوم» را از عربی میگرفتیم،
میتوانیم،
گفت: وامگیری کردهایم.
ولی هنگامی که دهها و بیکران واژه از ریشهی
«ع، ل، م» به زبان پارسی رخنه و تاختهاند
و دستور زبان را دیگرگونه ساخته است،
بیگمان لشکرکشی و رزمِ واژگانی روی داده است.
💥برای نمونه:
واژگانی مانند: عِلم، عالم، علامه، علما، علیم،
معلم، معلوم، معلومات، تعلیم و...
با آن که برابر همهی آنها را در زبان پارسی داریم.
سرهگرایان در این میان به پادرَزم میپردازند
و واژگانی آشنا و گوشنواز پیش مینهند،
واژگانی همچون:
دانش، دانا، دانشمند، بسیاردان، دانشمندان،
دانایان، دانشگر، آموزگار، آشکار، دادهها، آموزش و...
به✍:
#سیــاه_منـصـور.
#پیام_پارسی_پاک.
👨🎓🧑🎓ایرانیان نژاده و نیک اندیش، آگاه و پاک پندار:
💎 زبان و فرهنگ پارسی این،
«زیبای سخت جان»
را پاس بداریم و بکار ببریم.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
📚📒📕📓📖🖌
َدرونرفتِ واژگان از زبانهای دیگر به زبان پارسی،
همواره نشانگر وامگیری نمیتواند باشد.!
چه بسا لشکرکشیو تازشِ لگامگسیختهی
واژگانی و فراگیریِ زبان میتوانیم بخوانیم آن را.
اگر برای نمونه، ما برای بازگفتنِ دانسته«مفهوم»
واژهی «معلوم» را از عربی میگرفتیم،
میتوانیم،
گفت: وامگیری کردهایم.
ولی هنگامی که دهها و بیکران واژه از ریشهی
«ع، ل، م» به زبان پارسی رخنه و تاختهاند
و دستور زبان را دیگرگونه ساخته است،
بیگمان لشکرکشی و رزمِ واژگانی روی داده است.
💥برای نمونه:
واژگانی مانند: عِلم، عالم، علامه، علما، علیم،
معلم، معلوم، معلومات، تعلیم و...
با آن که برابر همهی آنها را در زبان پارسی داریم.
سرهگرایان در این میان به پادرَزم میپردازند
و واژگانی آشنا و گوشنواز پیش مینهند،
واژگانی همچون:
دانش، دانا، دانشمند، بسیاردان، دانشمندان،
دانایان، دانشگر، آموزگار، آشکار، دادهها، آموزش و...
به✍:
#سیــاه_منـصـور.
#پیام_پارسی_پاک.
👨🎓🧑🎓ایرانیان نژاده و نیک اندیش، آگاه و پاک پندار:
💎 زبان و فرهنگ پارسی این،
«زیبای سخت جان»
را پاس بداریم و بکار ببریم.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅