سرای فرزندان ایران.
5.04K subscribers
5.02K photos
1.55K videos
57 files
575 links
🖍📖#زبان_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#پارسی_سخن_بگوییم، #زیبا_بنویسیم.
زبان پارسی، یکی از زیباترین زبان های‌جهان ست،
این 💎زیبای سخت جان را پاس بداریم.
🦅ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.
Download Telegram
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (🌲Siah mansoor🌲)
سالروز درگذشت #شهریار
سُراینده خوشنام و شوریده
ایران
تبریز
آذربایجان.
روانش شاد و راهش پر رهرو باد.

@farzandan_parsi
💫

بارِ دیگر گر فرود آرد سری با ما جوانی/
داستان‌ها دارم از بیدادِ پیری با جوانی/

سال‌ها با بارِ پیری خم شدم در جستجویش/
تا به چاهِ گور هم رفتم نشد پیدا جوانی/

#شهریار#

#چکامه_پارسی#
ای شاخ گل که در پی گلچین دوانی‌ام
این نیست مزدِ رنجِ من و باغبانی‌ام

پروردمت به ناز که بنشینمت به پای
ای گل چرا به خاک سیه می‌نشانی‌ام

#شهریار
#چکامه_پارسی


@farzandan_parsi
@farzandan_parsi

از زندگانی‌ام گله دارد جوانی‌ام
شرمنده‌ی جوانی از این زندگانی‌ام

پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق*
داده نوید زندگی جاودانی‌ام

#شهریار

*= اِشغ
💫

مهتاب و سرشکی به هم آمیخته بودیم
خوش روی هم آن شب من و مه ریخته بودیم

با گریه‌ی خونین من و خنده‌ی مهتاب
آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم

#شهریار

@farzandan_parsi
ما در این عالم که خود کُنج ملالی بیش نیست

عالمی داریم در کُنجِ ملالِ خویشتن...

💠 #شهریار

@farzandan_parsi
💫

بزن که سوز دل من به ساز می‌گویی
ز ساز دل چه شنیدی که باز می‌گویی

کنون که راز دل ما ز پرده بیرون شد
بزن که در دل این پرده راز می‌گویی

#شهریار


@farzandan_parsi
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (شهباز)
💫

کارِ گل زار شود گر تو به گلزار آیی
نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آیی

ماه در ابر رود چون تو برآیی لب بام
گل کم از خار شود چون تو به گلزار آیی

#شهریار
#چکامه_پارسی

@farzandan_parsi
💫

مهتاب و سرشکی به هم آمیخته بودیم
خوش روی هم آن شب من و مه ریخته بودیم

با گریه‌ی خونین من و خنده‌ی مهتاب
آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم

#شهریار
#چکامه_پارسی
@farzandan_parsi
💫

بزن که سوز دل من به ساز می‌گویی
ز ساز دل چه شنیدی که باز می‌گویی

کنون که راز دل ما ز پرده بیرون شد
بزن که در دل این پرده راز می‌گویی

#شهریار
#چکامه_پارسی

@farzandan_parsi
Forwarded from اتچ بات
‌ (امـدی جانم به قربانت )

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوش داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی!

سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا؟

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا؟

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا؟

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار

اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟

شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود

ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا؟

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟

آسمان چون شمع مشتاقان پریشان می کند

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین

خامُشی شرط وفاداری بُود غوغا چرا؟!

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر

این سفر راه قیامت میروی تنها چرا؟

#شهریار

دکلمه🎧

#مــریــم_فلاحت_دوست
#صدای_شعر
🍁
🍂
🍁🍂
🍂🍁🍂🍁
Forwarded from Deleted Account
هر شب
چو ماهتاب
به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و
ماه پری وشم


#شهریار

شامگاهتان نیک🌙


@farzandan_parsi
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (🌲Siahmansoor🌲)
📚🖋
چون به نوروز کند پیرهن از سبزه و گل
آن نگارین همه رنگ و همه بو می‌بینم ...!

#شهریار


@farzandan_parsi
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (🌲Siahmansour🌲)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
─═༅𖣔🤍𖣔༅═─



چو بستی در بروی من
بڪوی #صبر رو ڪردم
چو درمانم نبخشیدے
به #درد خویش خُو ڪردم



#استاد_شهریار

۲۷ شهریور سالروز آسمانی شدن استاد #شهریار سُراینده هم‌روزگار ما گرامی باد.



@farzandan_parsi
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند

همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند

بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند

ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند

نای ما خاموش ولی این زهره شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی می کند

گر زمین دود هوا گردد همانا، آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی می کند

سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می کند

با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند

بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می رسد با من خزانی می کند

طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند

می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می کند

"شهریارا" گو دل از ما مهربانان نشکنید
ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند

استاد #شهریار

امروز ۲۷ شهریور سالروز استاد سخن و ترانه
و ادب پارسی خدا بیامرز شهریار بر دوستداران ادب پارسی گرامی باد.

@farzandan_parsi
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🍃🌹🍃

🔥به یاری خرد بیکران.

🔷 امروز؛ 🌟 🕊 🌟

🟢 به روز پیروز و فرخ.
برابر با روز: (#وهمن_امشاسپندان)
#نبر از ماه #مهر
به سال ۳۷۵۹ مزدیسنی.
۳۷۵۹ / ۰۶ / ۲۷
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝

⚪️ برابر با روز شنبه: #کیوان_شید
۲۷ #شهریور 🌔 ماه
🌞به سال ۱۴۰۰ 🌞 خورشیدی.
۱۴۰۰ / ۰۶ / ۲۷
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝

🔴 برابر با روز 18 🌔 ماه #سپتامبر
🌲2021 💒 ترسایی. 🌲
2021 / 09 / 18
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝

🔰 #روز_ملی_چامه_و_ادب_پارسی. 🔰
🪴گرامیداشتنِ؛ استاد #شهریار.🪴

🟣 #وهومن_امشاسپندان (نبر)
🧚‍♀نماد سپنتایی بودن جان و زندگی‌🧚‍♀
#بهمن_فر_ایمان_ماست.

🍀اندیشه نیک. نیک نهادی.
پرهیز از کشتار جانداران سودمند.
🦆 🦌 🐏 🐧 🐂 🦙 🐤 🐐 🐄 🐦 🐑 🐫 🐥

خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد
خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد.
#استاد_شهریار.

🌸 گل #یاسمن_سپید
نماد «وهومن امشاسپندان» است.


📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای بزرگداشت شهریار سُرایش و ادب ایران.
استاد: #شهریار.

مست آمدم‌ اي پير كه مستانه بميرم
مستـــانه در این گـــوشـــه‌ی میـــخانه بمیـرم

درویشــــــــم و بگــــذار قلـنـــــدر منـشــــانه
کاکل همه افشان به ســـر شــانه بمیــــرم.
#شهریار.

📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🔸بیست و هفتم شهریور روز شعر و ادب پارسی گرامی باد!
‌به همین بهانه و سالروز درگذشت استاد: #شهریار،
سُروده‌ای بخوانیم به خامه و نویسندگی فریدون مشیری.
این سروده در آذرماه سالی که شهریار چشم از جهان فرو بست، سروده شده است.
‌‌
🔸 #ای_وای_شهریار؛
در نیمه های قرنِ بشرسوزان!
در انفجار دائم باروت،
در بوته زار ِ انسان،
در ازدحام وحشت و سرسام،
سرگشته و هراسان
میخوانـد!
*****
می خواند، با صدای حزینش؛
می خواست تا "صدایِ خدا" را
در جان ِ مردمان بنشانَد
نامردمِ سیه‌دلِ بدکار را، مگر
در راهِ مردمی بکشانَد...
*
****
می رفت و با صدای حزینش
می‌خواند:
-در اصل، یک درخت کهن، «آدم»
از بهشت،
آورد در زمین و درین پهن‌دشت کِـشت!
ما شاخه‌ی درخت خداییم.
چون برگ و بار ِ ماست ز یک ریشه و تبار!
هر یک تبر به دست چراییم؟
*****
این آتش، ای شگفت،
در مردم ِ زمانه‌ی او در نمی‌گرفت!
آزرده و شکسته،
گریان و نا امید
می رفت و با نوای حزیبنش
می خواند:
-«گوش ِ زمین به ناله‌ی من نیست آشنا،
من طایر شکسته پر آسمانی‌ام.
گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند؛
چون میکنند با غم ِ بی‌همزبانی ام!»
*
****
دنبالِ همزبان،
می گشت...
اما نه «با چراغ»
نه بر «گرد ِ شهر»، آه
با کوله بار ِ اندوه،
با کوه حرف می‌زد!
با کوه:
- حیدر بابا سلام!
فرزند ِ شاعرِ تو به سوی تو آمده‌ست.
با چشم ِ اشکبار
-غم روی غم گذاشته- عمری‌ست، شهریار
من با تو دردِ خویش بیان می‌کنم، تو نیز
برگیر این پیام و از آن قله‌ی بلند
پرواز ده!
که در همه‌ آفاق بشنوند:
-«ای کاش، جغد نیز،
در این جهان ننالد،
از تنگی قفس»
این جا، ولی نه جغد، که شیری‌ست دردمند
افتاده در کمند!
پیوسته می خروشد، در تنگنای دام،
وز خلقِ بی‌مروتِ بی درد؛
یک ذره، مهر و رحم، طلب میکند مدام!
*****
می رفت و با صدای حزینش،
می خواند
-« دیگر مزن دم از "وطن من"،
وز "کیش من" مگوی به هر جمع و انجمن
بس کن حدیث مسلم و ترسا را،
در چشم من، "محبت: مذهب"
"جهان: وطن"
*
****
درکوچه باغ ِ "عشق"
می رفت و با صدای حزینش،
می خواند:
-«گاهی گر از ملالِ محبت برانمت،
دوری چنان مکن که به شیون بخوانمت
پیوندِ جان جداشدنی نیست ماه من،
تن نیستی که جان دهم و وا رهانمت»
*
زین پیش، گشته‌اند به گردِ غزل، بسی
این مایه سوز ِ عشق نبوده‌ست در کسی!
می رفت...
تا مرگ ِ نابکار، سر راه او گرفت!
تا ناگهان، صدای حزینش،
این بغض سال ها،
این بغض دردهای گران، در گلو گرفت!
در نیمه‌های قرن ِ بشرسوزان
اشکِ مجسمی بود،
در چشمِ روزگار.
جان مایه‌ی محبت و رقت...
ای وای!
شهریار....!


📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🌾
🍃🌸🍎🌾🍐🥕
🌿🌾🌻🍒
🌻🍏🌾
🌾 🍇 ۱۴۰۱ / ۰۴ / ۲۸
🍃

تابش زرنگار خورشید
بر خِرمَن زندگی‌تان تابان.

اگر ماه نباشد.؟
در تاریکی شب.!!
چگونه می‌توان از کوچه‌ها گذشت.؟
در روزها بی آفتاب چگونه می‌توان راه بپیماییم.؟
گاهی هنگام گذشتن از کنار یک،
درخت پیر وُ سالخورده آهی سوزناک،
و دردآلود بلند می‌شود.
آه این درخت شاخه‌های پوسیده
و تَنه‌ی سرد و فرورفته‌اش را آب می‌کند.
ای آسمان بی‌تاب و نا‌شکیب،
مژگان چشم خورشید را هراسناک و شب زده
نَکُن بگذار این #شهریار دردآشنای آسمان،
تیزپَر و سَبُک‌بال در بالاترین جایگاه آسمان
بدور از هر ترس و پروایی آرام بگیرد.
و در بلندای یکتایی‌اش هم‌چون شهبازی
تیزپَر و تیز چنگ گرامی باد.
و اندیشه‌های بالنده و فزاینده خود را
بَر زمین ارزانی بدارد.

همچون خورشید درخشان
همچون ستاره فروزان.

ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🍃
🌾🍇
🍎🍃🍉
🌻☁️🍋🌾
🌾🍀🍊🍒🍃
🍃🍉🌺🐓🍎🌿
🌾🍀🌼🌾🍏🍃🌻🌾