گشتاسپ خاک بر سر ریخت و جامهاش را پاره کرد و به جاماسپ گفت:
اینک چه پایخی به لهراسپ بدهم.؟
پس خواست که به کینخواهی او به میدان نبرد رود.
جاماسپ راه اوو را گرفت.
گشتاسپ به لشکرش گفت:
چه کسی میرود تا تاوان اوو را بگیرد تا من دخترم را به او بدهم.؟
از لشکر دَنگی نیامد.
خبر مرگ زریر به اسفندیار رسید و اوو نگران به میان سپاه رفت و لشکر را به برادرش سپرد و به لشکریان گفت پیش بروید که همه روزی میمیریم.
در این هنگام بانگ گشتاسپ بلند شد که میگفت:
ای دلیران به پیش بتازید و نترسید که لهراسپ به من نامه داد و گفت که اگر بخت با من بود و پیروز از این رزمگاه برگشتم پادشاهی را به اسفندیار سپارم و سپاه را به پشوتن دهم.
وختی اسفندیار این سخنان را شنید شرمزده شد و بهسوی لشکر دشمن رفت و بسیاری را تباه کرد.
از اینسو نستور پسر زریر بهسوی میدان رفت تا پیکر پدرش را پیدا کند پس در میان نامداران سپاه پرسوجو میکرد،
مردی به نام اردشیر پیکر پدرش را به او نشان داد و نستور زاریکنان نزد گشتاسپ رفت و از او خواست تا کینه پدرش را بگیرد.
شاه نگران سوار بر اسب شد و خواست که به نبرد بپردازد و بزرگان سپاه و جاماسپ او را گرفتند و گفتند:
اسپات را به نستور بده تا تاوان پدرش را بگیرد پس شاه بهزاد را به نستور داد و نستور به دل سپاه دشمن زد و بی درفش را فریاد میزد و کسی پاسخ نمیداد.
از دو سو اسفندیار و نستور دشمنان را میکشتند،
سالار چین دوباره بی درفش را فرا خواند و خواست تا نستور را بکشد و او نیز با تیغ زهرآگین بهسوی نستور رفت و تیر را پرتاب کرد و اسفندیار تیر را در میانه راه گرفت و سپس تیغی بر جگر بی درفش زد و او را کشت و جنگافزار زریر را از اوو گرفت.
سپس اسفندیار سپاه را به سه دسته کرد و یک دسته را به نستور داد و یک گرووه را به پسرش سپرد و گرووه سوم را خود به دست گرفت.
نستور و نوشآذر به راه افتادند و بهسوی میدان جنگ رفتند و جوانان و یلان نیز به دنبالشان راه افتادند و بسیار جنگیدند وختی ارجاسپ این میدان را دید پسرفت کرد و گریخت و وختی ترکان گریختن اوو را دیدند از اسفندیار زنهار خواستند و او نیز به آنها زنهار داد،
گشتاسپ به میدان جنگ آمد و نبرد را میدید تا چشمش به پیکر برادر افتاد ناله و زاری کرد.
پیکرهای بزرگان را در تابوت نهادند و به زخمیها رسیدگی کردند سپس گشتاسپ سپاهی به نستور داد و گفت که به دنبال ارجاسپ برود و هر ترکی را دید به کین خون پدرش بکشد.
سپس همانجا آذرکدهای به پا کرد و جاماسپ را موبد آن نمود وختی قیصر دریافت که شاه ایران پیروز شده است، دارایی و خواسته فراوان برایش فرستاد و شادباش گفت
و شاهان بربر و هند و سند نیز چنین کردند. پسازآن گشتاسپ گنج و سپاه و درفش را به اسفندیار داد و گفت:
هنوز زمان بر تخت نشستن تو نشده است،
سوار بر اسب شو و همه کشورها را به دین بهی درآور.
اسفندیار به روم و هند رفت و دین تازه را رونمایی نمود و آنها نیز پذیرفتند و بهآسانی به دین تازه درآمدند سپس اسفندیار برادرش فرشیدورد را فراخواند و دینار و درهم بسیار به همراه فرمانروایی خراسان را به او داد و نامهای به شاه نوشت و گفت که کارم را به انجام رساندم.
یک رووز که گشتاسپ با یاران نشسته بوود یکی از نامداران به نام گرزم که همیشه بدخواه اسفندیار بوود،
به بدگویی از او آغاز کرد و گفت:
مبادا پادشاهی را به او بدهی که مایه خواری تو میشود.
اوو اکنوون سپاه را به دست گرفته است و هماینک میخواهد تو را زیردست خود کند.
شاه پریشان شد و جاماسپ را نزد خود خواند و گفت:
برو و اسفندیار را نزد من بیاور.
جاماسپ پیام شاه را به اسفندیار داد.
اسفندیار چهار پسر به نامهای بهمن– نوشآذر– مهرنوش و آذرافروز داشت.
اسفندیار به بهمن گفت: شاه به دنبال من فرستاده،
اوو به من بدبین شده است.
بهمن گفت:
چرا.؟
اسفندیار پاسخ داد:
نمیدانم.
من همیشه گوشبهفرمانش بودهام.
جاماسپ گفت:
همانا دیو شاه را گمراه کرده و تو باید گووشبهفرمان پدرت باشی و نزد اوو بروی. اسفندیار لشکر را به بهمن سپرد و خود روانه درگاه شاه شد.
وختی شاه اسفندیار را دید به بزرگان گفت:
من همهچیز را به این پسر سپردم.
جهان و درفش و سپاه و تنها تاجوتخت را دارم ولی او خشنوود نیست و تخت و تاج را از من میخواهد و اینک که چنین است من او را به بند میکشم.
اسفندیار نپذیرفت و شاه نپذیرفت و اوو را دستبسته به دژی در کوهسار بردند و دربند کردند.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
اینک چه پایخی به لهراسپ بدهم.؟
پس خواست که به کینخواهی او به میدان نبرد رود.
جاماسپ راه اوو را گرفت.
گشتاسپ به لشکرش گفت:
چه کسی میرود تا تاوان اوو را بگیرد تا من دخترم را به او بدهم.؟
از لشکر دَنگی نیامد.
خبر مرگ زریر به اسفندیار رسید و اوو نگران به میان سپاه رفت و لشکر را به برادرش سپرد و به لشکریان گفت پیش بروید که همه روزی میمیریم.
در این هنگام بانگ گشتاسپ بلند شد که میگفت:
ای دلیران به پیش بتازید و نترسید که لهراسپ به من نامه داد و گفت که اگر بخت با من بود و پیروز از این رزمگاه برگشتم پادشاهی را به اسفندیار سپارم و سپاه را به پشوتن دهم.
وختی اسفندیار این سخنان را شنید شرمزده شد و بهسوی لشکر دشمن رفت و بسیاری را تباه کرد.
از اینسو نستور پسر زریر بهسوی میدان رفت تا پیکر پدرش را پیدا کند پس در میان نامداران سپاه پرسوجو میکرد،
مردی به نام اردشیر پیکر پدرش را به او نشان داد و نستور زاریکنان نزد گشتاسپ رفت و از او خواست تا کینه پدرش را بگیرد.
شاه نگران سوار بر اسب شد و خواست که به نبرد بپردازد و بزرگان سپاه و جاماسپ او را گرفتند و گفتند:
اسپات را به نستور بده تا تاوان پدرش را بگیرد پس شاه بهزاد را به نستور داد و نستور به دل سپاه دشمن زد و بی درفش را فریاد میزد و کسی پاسخ نمیداد.
از دو سو اسفندیار و نستور دشمنان را میکشتند،
سالار چین دوباره بی درفش را فرا خواند و خواست تا نستور را بکشد و او نیز با تیغ زهرآگین بهسوی نستور رفت و تیر را پرتاب کرد و اسفندیار تیر را در میانه راه گرفت و سپس تیغی بر جگر بی درفش زد و او را کشت و جنگافزار زریر را از اوو گرفت.
سپس اسفندیار سپاه را به سه دسته کرد و یک دسته را به نستور داد و یک گرووه را به پسرش سپرد و گرووه سوم را خود به دست گرفت.
نستور و نوشآذر به راه افتادند و بهسوی میدان جنگ رفتند و جوانان و یلان نیز به دنبالشان راه افتادند و بسیار جنگیدند وختی ارجاسپ این میدان را دید پسرفت کرد و گریخت و وختی ترکان گریختن اوو را دیدند از اسفندیار زنهار خواستند و او نیز به آنها زنهار داد،
گشتاسپ به میدان جنگ آمد و نبرد را میدید تا چشمش به پیکر برادر افتاد ناله و زاری کرد.
پیکرهای بزرگان را در تابوت نهادند و به زخمیها رسیدگی کردند سپس گشتاسپ سپاهی به نستور داد و گفت که به دنبال ارجاسپ برود و هر ترکی را دید به کین خون پدرش بکشد.
سپس همانجا آذرکدهای به پا کرد و جاماسپ را موبد آن نمود وختی قیصر دریافت که شاه ایران پیروز شده است، دارایی و خواسته فراوان برایش فرستاد و شادباش گفت
و شاهان بربر و هند و سند نیز چنین کردند. پسازآن گشتاسپ گنج و سپاه و درفش را به اسفندیار داد و گفت:
هنوز زمان بر تخت نشستن تو نشده است،
سوار بر اسب شو و همه کشورها را به دین بهی درآور.
اسفندیار به روم و هند رفت و دین تازه را رونمایی نمود و آنها نیز پذیرفتند و بهآسانی به دین تازه درآمدند سپس اسفندیار برادرش فرشیدورد را فراخواند و دینار و درهم بسیار به همراه فرمانروایی خراسان را به او داد و نامهای به شاه نوشت و گفت که کارم را به انجام رساندم.
یک رووز که گشتاسپ با یاران نشسته بوود یکی از نامداران به نام گرزم که همیشه بدخواه اسفندیار بوود،
به بدگویی از او آغاز کرد و گفت:
مبادا پادشاهی را به او بدهی که مایه خواری تو میشود.
اوو اکنوون سپاه را به دست گرفته است و هماینک میخواهد تو را زیردست خود کند.
شاه پریشان شد و جاماسپ را نزد خود خواند و گفت:
برو و اسفندیار را نزد من بیاور.
جاماسپ پیام شاه را به اسفندیار داد.
اسفندیار چهار پسر به نامهای بهمن– نوشآذر– مهرنوش و آذرافروز داشت.
اسفندیار به بهمن گفت: شاه به دنبال من فرستاده،
اوو به من بدبین شده است.
بهمن گفت:
چرا.؟
اسفندیار پاسخ داد:
نمیدانم.
من همیشه گوشبهفرمانش بودهام.
جاماسپ گفت:
همانا دیو شاه را گمراه کرده و تو باید گووشبهفرمان پدرت باشی و نزد اوو بروی. اسفندیار لشکر را به بهمن سپرد و خود روانه درگاه شاه شد.
وختی شاه اسفندیار را دید به بزرگان گفت:
من همهچیز را به این پسر سپردم.
جهان و درفش و سپاه و تنها تاجوتخت را دارم ولی او خشنوود نیست و تخت و تاج را از من میخواهد و اینک که چنین است من او را به بند میکشم.
اسفندیار نپذیرفت و شاه نپذیرفت و اوو را دستبسته به دژی در کوهسار بردند و دربند کردند.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
«#ارد_ایزد» 🐏 و فروردین 🌖ماه
به سال ۳۷۶۱ مزدیسنی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۵
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🟡 برابر با🌞رووز #آدینه: #ناهید_شید:
به☀️رووز ۲۵ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۱ / ۲۵
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞رووز #آدینه: #ناهید_شید:
به 🌞 رووز ۲۵ 🌔 ماه 🐏#فروردین
به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۵
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🌞 رووز. FRIDAY 14:
🌔ماه #APRIL 🌲به سال 2023💒 ترسایی.
2023 / 04 / 14
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🌳 🌦 💨 🌿 🌞#ارد، خوشبختی، دارایی.
خوشبختی از آن کسی هست
که در پی خوشبختی دیگران باشد.
🏝⛲️🏝
چو گنجینهی ایرویچ است عشق
به قلبِ زَرایران، بسیچ است عشق
هر ایرانی از اَرد، نورانی است
که داد و دهش، خوی ایرانی است.
🖌#داتیس_مهرابیان
گل #همیشه_بهار (آرنیکا) نماد اَرد ایزد است
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۵
بهترینهای همراه
بامداد نوروزیتان نیکو.
راستی هیچ به این نکته اندیشیدهاید.؟
که اگر رووزی یکی از چرخههای آسمان برنیاید؟
آسمان در آرامش و آسایش همیشگی خویش،
شکست خواهد خورد.؟
از این رووست که آسمان همواره
نگاه خود را به آنها میدوزد
و آغاز روشنایی را با بامداد جشن میگیرد.!
آنهنگام آسمان از دلواپسی و پریشانی بیروون میآید؛
برای این ست که بامداد درنگی دووست داشتنی ست....
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۵
بهترینهای همراه
بامداد نوروزیتان نیکو.
راستی هیچ به این نکته اندیشیدهاید.؟
که اگر رووزی یکی از چرخههای آسمان برنیاید؟
آسمان در آرامش و آسایش همیشگی خویش،
شکست خواهد خورد.؟
از این رووست که آسمان همواره
نگاه خود را به آنها میدوزد
و آغاز روشنایی را با بامداد جشن میگیرد.!
آنهنگام آسمان از دلواپسی و پریشانی بیروون میآید؛
برای این ست که بامداد درنگی دووست داشتنی ست....
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز #آدینه.= #ناهید_شید؛
۲۵ 🐟فروردین 🌖ماه #ارد_راستی_و_درستی.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۲۵ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز هیچ روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز #آدینه.= #ناهید_شید؛
۲۵ 🐟فروردین 🌖ماه #ارد_راستی_و_درستی.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۲۵ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز هیچ روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#ارزش_سگ_در_ایران_باستان؛
🐕سگ در ایران باستان به این نامها "سپَن"،"سپاخا"،"سَکا"،"سو-اکا" ،
گفته میشده و ارج فراوان به آن مینهادند.
زیرا باورداشتند که سگ مایه دور شدن اهریمنان میشود.
#چرا_سگ_نجس_شد.؟
از بررسی تاریخ و کارهای هنری گذشته ایران روشن شده که؛
همهی ایرانیان برای نگهبانی از سگ بهرهبرداری میکردند.
و سگ در فرهنگ ایرانی و آیین زرتشت بسیار ارزشمند بود.
در زمان تازش تازیان،
بودن سگ ها در ایران، کار تازیان را،
برای گرفتن شهرها و روستاهای ایران سخت کرده بود.
سگ ها گاهی با دشمنان پست تازی درگیر میشدند،
و آن ها را تکه پاره میکردند.
تازیان پست و پلید،
سخت از سگ میترسیدند.
چون در عربستان به شوند گرمای بسیار،
سگ تاب نمیآورد و آن ها با فرهنگ جانوری به نام سگ از بیخ بیگانه بودند.
بودن این سگ ها در ایران،
خود یک لشکر بزرگ بر ضد تازیان شده بود.
پس تازیان با
بکارگیری گفتههایی از کسانی چون ابوهریره و ابو دردا،
نجس بودن سگ را بازگفت کردند و آن را در فرهنگ ایران و اسلام جا انداختند.
تا مبادا دوباره ایرانی ها یک لشکر ترسناک و جنگی از سگ ها داشته باشند.
📚بن مایه:
نسک(کتاب) مانتره_کدبان میثرا اَشوان.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🐕سگ در ایران باستان به این نامها "سپَن"،"سپاخا"،"سَکا"،"سو-اکا" ،
گفته میشده و ارج فراوان به آن مینهادند.
زیرا باورداشتند که سگ مایه دور شدن اهریمنان میشود.
#چرا_سگ_نجس_شد.؟
از بررسی تاریخ و کارهای هنری گذشته ایران روشن شده که؛
همهی ایرانیان برای نگهبانی از سگ بهرهبرداری میکردند.
و سگ در فرهنگ ایرانی و آیین زرتشت بسیار ارزشمند بود.
در زمان تازش تازیان،
بودن سگ ها در ایران، کار تازیان را،
برای گرفتن شهرها و روستاهای ایران سخت کرده بود.
سگ ها گاهی با دشمنان پست تازی درگیر میشدند،
و آن ها را تکه پاره میکردند.
تازیان پست و پلید،
سخت از سگ میترسیدند.
چون در عربستان به شوند گرمای بسیار،
سگ تاب نمیآورد و آن ها با فرهنگ جانوری به نام سگ از بیخ بیگانه بودند.
بودن این سگ ها در ایران،
خود یک لشکر بزرگ بر ضد تازیان شده بود.
پس تازیان با
بکارگیری گفتههایی از کسانی چون ابوهریره و ابو دردا،
نجس بودن سگ را بازگفت کردند و آن را در فرهنگ ایران و اسلام جا انداختند.
تا مبادا دوباره ایرانی ها یک لشکر ترسناک و جنگی از سگ ها داشته باشند.
📚بن مایه:
نسک(کتاب) مانتره_کدبان میثرا اَشوان.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Telegram
پزشکی از ارزشمندترین دانشها در هنگام پادشاهی ساسانی بود.
در گندی(جندی) شاپور در کنار دانشگاه، بیمارستان بزرگی ساخته شده بوود که دانشجویان پزشکی در آنجا با دانش پزشکی و دانشیک آموزش میدیدند و یا از کالبدشکافی جانوران زنده در کار یادگیری سود میجستند.
باید گفت بیمارستان براستی که در این زمان ساخته شد(فریبا شریفیان، پزشکی در زمان ساسانیان.)
بوودن پزشکان ایرانی به همراه دیگر کشورها با زبان های گوناگون جایگاه ویژهای به این بیمارستان بخشیده و پزشکی را پیشرفت داده بود.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
در گندی(جندی) شاپور در کنار دانشگاه، بیمارستان بزرگی ساخته شده بوود که دانشجویان پزشکی در آنجا با دانش پزشکی و دانشیک آموزش میدیدند و یا از کالبدشکافی جانوران زنده در کار یادگیری سود میجستند.
باید گفت بیمارستان براستی که در این زمان ساخته شد(فریبا شریفیان، پزشکی در زمان ساسانیان.)
بوودن پزشکان ایرانی به همراه دیگر کشورها با زبان های گوناگون جایگاه ویژهای به این بیمارستان بخشیده و پزشکی را پیشرفت داده بود.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#زیبایی_شناسی_زبان_پارسی.
ستمکاری گاه و بیگاه،
دانسته و نادانسته ما برای فروکاستن
و شناساندن زبان پارسی،
تنها به نام زبان چامه و ادب در درازنای هزار سال گذشته کاری ست نادرست.
زبان پارسی در هزارههای گذشته زبان دیوانی و آیینمند(رسمی) فرمانروایان بیگانه،
👈 مانند: غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، ایلخانیان، تیموریان، آققویونلو، قرهقویونلو، گورکانیان هند، خانات آسیای میانه، صفویان و دورههایی از فرمانروایی عثمانی، افشاریه و قاجاریه نیز بوده است و با همه ناجوانمردیهایی که بر این «زیبای سخت جان»روا داشتهاند هرگز از پا نیفتاده است.
♦️نیاز ست یادآوری شود که هیچ گروههایی همچون تازیان و مغولان بر زبان و فرهنگ پارسی نامردی و ناجوانمردی روانداشتهاند. .....
‼️ پس امروز بر ما ست که هوشیارانه و با زیرکی،
💎 زبان و فرهنگ پارسی این
زیبای سخت جان را
پاس بداریم و بکار ببریم.
پیشوند«پاد» پارسی ست
این پیشوند به چم «ضد و مخالف» است،
و به ریخت های گوناگون به کار رفته است.
💥مانند:
پاد زهر= ضد زهر
پاد تن= عامل ضد بیماری
پاد تک= پاتک (ضدحمله)
پاد آفند= پدافند (ضد حمله، دفاع)
پادگان= سرباز خانه
پاد کار= بیکار (مخالف کار)
پاد افره= پاداش، کیفر
پاد یاره= پتیاره (مخالف یار، اهریمن خوی)
پاد آلودن= پالودن (پاک کردن)
پاد آرایش= پیرایش (زدودن)
پاد سخن= پاسخ
پاد دهش= پاداش
پاد رام= پدرام (مخالف آرام، پویا و پاینده)
پاد ماندن= پیمودن (مخالف ماندن)
پاد درود= بدرود (واژهای برای رفتن مخالف درود.)
🖍به✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@Farzandan_parsi.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
ستمکاری گاه و بیگاه،
دانسته و نادانسته ما برای فروکاستن
و شناساندن زبان پارسی،
تنها به نام زبان چامه و ادب در درازنای هزار سال گذشته کاری ست نادرست.
زبان پارسی در هزارههای گذشته زبان دیوانی و آیینمند(رسمی) فرمانروایان بیگانه،
👈 مانند: غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، ایلخانیان، تیموریان، آققویونلو، قرهقویونلو، گورکانیان هند، خانات آسیای میانه، صفویان و دورههایی از فرمانروایی عثمانی، افشاریه و قاجاریه نیز بوده است و با همه ناجوانمردیهایی که بر این «زیبای سخت جان»روا داشتهاند هرگز از پا نیفتاده است.
♦️نیاز ست یادآوری شود که هیچ گروههایی همچون تازیان و مغولان بر زبان و فرهنگ پارسی نامردی و ناجوانمردی روانداشتهاند. .....
‼️ پس امروز بر ما ست که هوشیارانه و با زیرکی،
💎 زبان و فرهنگ پارسی این
زیبای سخت جان را
پاس بداریم و بکار ببریم.
پیشوند«پاد» پارسی ست
این پیشوند به چم «ضد و مخالف» است،
و به ریخت های گوناگون به کار رفته است.
💥مانند:
پاد زهر= ضد زهر
پاد تن= عامل ضد بیماری
پاد تک= پاتک (ضدحمله)
پاد آفند= پدافند (ضد حمله، دفاع)
پادگان= سرباز خانه
پاد کار= بیکار (مخالف کار)
پاد افره= پاداش، کیفر
پاد یاره= پتیاره (مخالف یار، اهریمن خوی)
پاد آلودن= پالودن (پاک کردن)
پاد آرایش= پیرایش (زدودن)
پاد سخن= پاسخ
پاد دهش= پاداش
پاد رام= پدرام (مخالف آرام، پویا و پاینده)
پاد ماندن= پیمودن (مخالف ماندن)
پاد درود= بدرود (واژهای برای رفتن مخالف درود.)
🖍به✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@Farzandan_parsi.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
«#اشتاد_ایزد» 🐏 و فروردین 🌖ماه
به سال ۳۷۶۱ مزدیسنی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۶
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🟡 برابر با🌞رووز #شنبه: #کیوان_شید:
به☀️رووز ۲۶ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۱ / ۲۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞رووز #شنبه: #کیوان_شید:
به 🌞 رووز ۲۶ 🌔 ماه 🐏#فروردین
به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۶
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🌞 رووز. SATURDAY 15:
🌔ماه #APRIL 🌲به سال 2023💒 ترسایی.
2023 / 04 / 15
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🌳 🌦 💨 🌿 🌞🔥دیدار پیر ستی پیر.
#اشتاد_ایزد/ #راستی/ #افزایندگی.
اوشتا. اَهمایی. یَهمایی. اوشتا. کهمایی. چیت.
خوشبختی از آن کسی است که آن را
برای دیگران فراهم سازد.
#اشو_زرتشت.
روانت باد ویژه جان و دل شاد
نگهدارت سروش و رَشن و اَشتاد.
#زراتشت_بهرام_پژدو.
🌹گل #لاله نماد اشتاد ایزد است.🌹
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۶
بهترینهای همراه
بامداد نوروزیتان نیکو.
آفتاب هر رووز برای زیستن
جانوران و گیاهان میشکفد
و روو به سووی زمین میتابد.
آفتاب تاریکیها را میشُووید و
هوایی تازه را به جهان میبخشد.
برای برآمدن بایستی از پیچیدگیهای
کووهها بگذرد.
بسووزد، بیفروزد و بتابد تا همواره با برآمدنش
مژدهآور روشنایی بر تاریکی باشد.
که این باشد؛
رمز تابش خوورشید و نابودی تاریکیها....
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۶
بهترینهای همراه
بامداد نوروزیتان نیکو.
آفتاب هر رووز برای زیستن
جانوران و گیاهان میشکفد
و روو به سووی زمین میتابد.
آفتاب تاریکیها را میشُووید و
هوایی تازه را به جهان میبخشد.
برای برآمدن بایستی از پیچیدگیهای
کووهها بگذرد.
بسووزد، بیفروزد و بتابد تا همواره با برآمدنش
مژدهآور روشنایی بر تاریکی باشد.
که این باشد؛
رمز تابش خوورشید و نابودی تاریکیها....
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز #شنبه.= #کیوان_شید؛
۲۶ 🐟فروردین 🌖ماه #اشتاد_رووز.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۲۶ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز هیچ روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز #شنبه.= #کیوان_شید؛
۲۶ 🐟فروردین 🌖ماه #اشتاد_رووز.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۲۶ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز هیچ روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
درود بی مر.
روزگار یاران به کام.
با آرزوی بهترینها در هفته پیش روی،
فراز دیگری از سخن استاد توس پیشکش!
مهرورزتان- #سیرووس_حامی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
روزگار یاران به کام.
با آرزوی بهترینها در هفته پیش روی،
فراز دیگری از سخن استاد توس پیشکش!
مهرورزتان- #سیرووس_حامی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
جهان را چنینست آیین و دین
نماندهست همواره در بهْگزین
یکی را ز خاک سیه برکشد
یکی را ز تخت کیان درکشد
نه زان شاد باشد نه زین دردمند
چنینست رسم سرای گزند
کجا آن کیان و کجا آن گَوان
از اندیشه دل دور کن تا توان.
#فردوسی_بزرگ.
امید آن که برایتان:
همه بهتری باد و نیکاختری.
گزینش: #جعفر_جعفرزاده.
#چکامه_پارسی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌸
💐🌸
🍀💐🌸
نماندهست همواره در بهْگزین
یکی را ز خاک سیه برکشد
یکی را ز تخت کیان درکشد
نه زان شاد باشد نه زین دردمند
چنینست رسم سرای گزند
کجا آن کیان و کجا آن گَوان
از اندیشه دل دور کن تا توان.
#فردوسی_بزرگ.
امید آن که برایتان:
همه بهتری باد و نیکاختری.
گزینش: #جعفر_جعفرزاده.
#چکامه_پارسی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌸
💐🌸
🍀💐🌸
#واژگان_پارسی:
#بخش_چهارسد_و_نود_و_چهارم،
۴۹۴
⚠️#فرزندان_ایران؛
زبان پارسی شیرین است،
این زبان ماندنی است،
در چنتههای آن ناروا پیدا نخواهد شد،
کاخی است بلند که از باد و باران گزند نخواهد یافت زیرا این تخم سخن در جای جای سرزمین ما به بار نشسته است و با پارسی زبانان آن سوی مرزهای ایران هم سفت و سختتر خواهد شد
و گلهای تازه ای خواهد داد
و با میوههایی شیرین به بار خواهد نشست.
از بد گویی وبد زبانی بپرهیزیم
چون در میان خردمندان وفرهیختگان داشتن چنین ویژگیها جایی ندارد.
ما اگر میخواهیم زبان وفرهنگ خود را
به جهان بشناسانیم بایسته است که؛
جاودانه های آهنگین زبان پارسی را درگفتار
و نوشتارمان بکار ببریم.
از پارسی گویی هراس نداشته باشیم.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«خوی، منشها»
بجای واژه تازی «اخلاق»
۲- واژگان پارسی«بهم زدن، کارشکنی»
بجای واژه تازی «اخلال»
۳- واژه پارسی«برادران»
بجای واژه تازی «اخوان»
۴- واژه پارسی«برادری»
بجای واژه تازی «اُخُوَت»
۵- واژگان پارسی«بهتازگی، تازه»
بجای واژه تازی «اخیراً»
۶- واژه پارسی«نوبنیاد»
بجای واژه تازی«جدیدالتأسیس»
۷- واژگان پارسی«انجام دادن، بجاآوردن»
بجای واژه تازی «اِداء»
۸- واژگان پارسی«دنباله، پیوستگی»
بجای واژه تازی «ادامه»
۹- واژگان پارسی«دریافتن، دریافت»
بجای واژه تازی «ادراک»
۱۰- واژگان پارسی«خواستن، خواهان»
بجای واژه تازی «ادعا»
۱۱- واژه پارسی«نیایش»
بجای واژه تازی »دعا»
۱۲- واژگان پارسی«یکی کردن، درهم کردن»
بجای واژه تازی «ادغام»
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_چهارسد_و_نود_و_چهارم،
۴۹۴
⚠️#فرزندان_ایران؛
زبان پارسی شیرین است،
این زبان ماندنی است،
در چنتههای آن ناروا پیدا نخواهد شد،
کاخی است بلند که از باد و باران گزند نخواهد یافت زیرا این تخم سخن در جای جای سرزمین ما به بار نشسته است و با پارسی زبانان آن سوی مرزهای ایران هم سفت و سختتر خواهد شد
و گلهای تازه ای خواهد داد
و با میوههایی شیرین به بار خواهد نشست.
از بد گویی وبد زبانی بپرهیزیم
چون در میان خردمندان وفرهیختگان داشتن چنین ویژگیها جایی ندارد.
ما اگر میخواهیم زبان وفرهنگ خود را
به جهان بشناسانیم بایسته است که؛
جاودانه های آهنگین زبان پارسی را درگفتار
و نوشتارمان بکار ببریم.
از پارسی گویی هراس نداشته باشیم.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«خوی، منشها»
بجای واژه تازی «اخلاق»
۲- واژگان پارسی«بهم زدن، کارشکنی»
بجای واژه تازی «اخلال»
۳- واژه پارسی«برادران»
بجای واژه تازی «اخوان»
۴- واژه پارسی«برادری»
بجای واژه تازی «اُخُوَت»
۵- واژگان پارسی«بهتازگی، تازه»
بجای واژه تازی «اخیراً»
۶- واژه پارسی«نوبنیاد»
بجای واژه تازی«جدیدالتأسیس»
۷- واژگان پارسی«انجام دادن، بجاآوردن»
بجای واژه تازی «اِداء»
۸- واژگان پارسی«دنباله، پیوستگی»
بجای واژه تازی «ادامه»
۹- واژگان پارسی«دریافتن، دریافت»
بجای واژه تازی «ادراک»
۱۰- واژگان پارسی«خواستن، خواهان»
بجای واژه تازی «ادعا»
۱۱- واژه پارسی«نیایش»
بجای واژه تازی »دعا»
۱۲- واژگان پارسی«یکی کردن، درهم کردن»
بجای واژه تازی «ادغام»
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
«#آسمان_ایزد» 🐏 و فروردین 🌖ماه
به سال ۳۷۶۱ مزدیسنی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🟡 برابر با🌞رووز #یکشنبه: #مهر_شید:
به☀️رووز ۲۷ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۱ / ۲۷
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞رووز #یکشنبه: #مهر_شید:
به 🌞 رووز ۲۷ 🌔 ماه 🐏#فروردین
به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🌞 رووز. SUNDAY 16:
🌔ماه #APRIL 🌲به سال 2023💒 ترسایی.
2023 / 04 / 16
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🌳 🌦 💨 🌿 🌞اژ آسمان نیک واراد،🌨
اژ زمین نیک رویاد،🌿
مردم راد اژش بهره باد.
/#اوستا/
از آسمان نیک ببارد🌨
از زمین نیکی ها رویش کند🌿
تا نیکوکاران از آن بهره مند گردند.
🔥#اشو_زرتشت.🔥
🌿گیاه #هوم نماد آسمان ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۷
بهترینهای همراه
بامداد نوروزیتان نیکو.
پس از تاریکی شب،
بامداد از گوشهی خاکستری
و نیمهتاریک آسمان برمیدمد.
آمدن بامداد برای شادیبخشی و درددلِ
آسمان با آفتاب است که،
چگونه کارهای وامانده از شب را بررسی کنند.؟
سپس آفتاب یالهای خود را میگشاید
و در آسمان یکهتازی میکند.
زمین از این فرآیند شادمان میشود
و بهاری زیبا را برای شکفتن فراهم آورد. ....
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۷
بهترینهای همراه
بامداد نوروزیتان نیکو.
پس از تاریکی شب،
بامداد از گوشهی خاکستری
و نیمهتاریک آسمان برمیدمد.
آمدن بامداد برای شادیبخشی و درددلِ
آسمان با آفتاب است که،
چگونه کارهای وامانده از شب را بررسی کنند.؟
سپس آفتاب یالهای خود را میگشاید
و در آسمان یکهتازی میکند.
زمین از این فرآیند شادمان میشود
و بهاری زیبا را برای شکفتن فراهم آورد. ....
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز #یکشنبه.= #مهر_شید؛
۲۷ 🐟فروردین 🌖ماه #آسمان_رووز.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۲۷ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز هیچ روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز #یکشنبه.= #مهر_شید؛
۲۷ 🐟فروردین 🌖ماه #آسمان_رووز.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۲۷ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز هیچ روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
شعر و خوانش
دکتر باستانی پاریزی
دو سروده از
از دکتر باستانی پاریزی
ياد آن شب كه صبا در رَهِ ما گُل میريخت
بر سَر ما زِ در و بام و هوا گُل میريخت
سر به دامانِ مَنَت بود و زِ شاخ گُل سرخ
بر رُخِ چون گُلَت آهسته صبا گُل میريخت
خاطرت هست كه آنشب همه شب تا دَمِ صبح
شب جدا شاخه جدا باد جدا گُل میريخت
نسترن خُم شده لعل لب تو میبوسيد
خضر، گويی به لبِ آب بقا گُل میريخت
زلفِ تو غرقه به گُل بود و هر آنگاه كه من
میزدم دست بدان زلف دو تا گُل میريخت
تو به مَه خيره چو خوبان بهشتی و صبا
چون عروس چَمَنَت بر سر و پا گُل میريخت
گيتي آنشب اگر از شادی ما شاد نَبود
راستی تا سحر از شاخه چرا گُل میريخت؟
شادی عشرتِ ما باغ گُل افشان شده بود
كه بپای من و تو از همه جا گُل میريخت.
#استاددکترمحمدابراهیمباستانیپاریزی
#پرویزبهرام
#یادبود_بزرگان
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
از دکتر باستانی پاریزی
ياد آن شب كه صبا در رَهِ ما گُل میريخت
بر سَر ما زِ در و بام و هوا گُل میريخت
سر به دامانِ مَنَت بود و زِ شاخ گُل سرخ
بر رُخِ چون گُلَت آهسته صبا گُل میريخت
خاطرت هست كه آنشب همه شب تا دَمِ صبح
شب جدا شاخه جدا باد جدا گُل میريخت
نسترن خُم شده لعل لب تو میبوسيد
خضر، گويی به لبِ آب بقا گُل میريخت
زلفِ تو غرقه به گُل بود و هر آنگاه كه من
میزدم دست بدان زلف دو تا گُل میريخت
تو به مَه خيره چو خوبان بهشتی و صبا
چون عروس چَمَنَت بر سر و پا گُل میريخت
گيتي آنشب اگر از شادی ما شاد نَبود
راستی تا سحر از شاخه چرا گُل میريخت؟
شادی عشرتِ ما باغ گُل افشان شده بود
كه بپای من و تو از همه جا گُل میريخت.
#استاددکترمحمدابراهیمباستانیپاریزی
#پرویزبهرام
#یادبود_بزرگان
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
✅ #جشن_های_ایرانیان
🔘در گاهشمار ایران جشنهای بسیاری هستند که شوربختانه در ایران امروز به از یادها رفتهاند.
🔘برخی جشنهای ایرانی بر پایه سالنامه جلالی: 👇👇👇👇👇
🍀🌸فروردین؛
💃🕺۰۱ فروردین ✨جشن نوروز
🕺💃نخستین شنبه فروردین ✨جشن نخستین شنبه سال
💃نخستین چهارشنبه فروردین ✨جشن نخستین چهارشنبه سال.
🕺۰۶ فروردین ✨جشن امید ، روز شادباش نویسی ، زادروز زرتشت
💃 ۱۰ فروردین ✨جشن آبانگاه
🕺۱۳ فروردین ✨جشن سیزده بدر
💃 ۱۷ فروردین ✨جشن سروشگان
🕺۱۹ فروردین ✨جشن فروردینگان
🌺اردیبهشت؛
💃 ۰۲ اردیبهشت ✨جشن گیاهآوری
🕺۰۳ اردیبهشت ✨جشن اردیبهشتگان
💃۱۰ اردیبهشت ✨جشن چهلم نوروز
🕺۱۵ اردیبهشت ✨جشن میانه بهار ، روز پیامآوری زردشت
🌻خرداد؛
💃 ۰۱ خرداد ✨جشن گرما (ارغاسوان)
🕺۰۶ خرداد ✨جشن خردادگان
🌤تیر؛
💃۰۱ تیر ✨جشن آب پاشونک، جشن آغاز تابستان
🕺۰۶ تیر ✨جشن نیلوفر
💃۰۹ تیر ✨روز جانباز
🕺۱۰ تیر ✨جشن تیرگان
💃۱۵ تیر ✨جشن گیاهخواری
☀️اَمُرداد؛
🕺۰۷ اَمُرداد ✨جشن مُردادگان
💃۱۰ اَمُرداد ✨جشن چله تابستان
🕺۱۵ اَمُرداد ✨جشن میانه تابستان
💃 ۱۸ اَمُرداد ✨جشن مِیْخواره
🌾شهریور؛
🕺۰۱ شهریور ✨جشن خنکی هوا
( فغدیه)
💃۰۳ شهریور ✨جشن کشمین
🕺۰۴ شهریور ✨جشن شهریورگان ، عروجمانی
💃۱۵ شهریور ✨بازار جشن
🕺۳۱ شهریور ✨جشن پایان تابستان
👨🎓👩🎓مهر؛
💃۰۱ مهر ✨جشن میترا
(سال نو هخامنشی)
💃۱۰ مهر ✨جشن مهرگان
🕺۱۳ مهر ✨جشن تیر روزی
💃۲۱ مهر ✨جشن رامروزی
🍂آبان؛
🕺۰۷ آبان ✨روز مَرد و روز پدر
💃۱۰ آبان ✨جشن آبانگان
🕺۱۵ آبان ✨جشن میانه پاییز
🍁آذر؛
💃۰۱ آذر ✨آذر جشن
🕺۰۹ آذر ✨جشن آذرگان
💃۲۵ آذر ✨روز مادر
🕺۳۰ آذر ✨جشن شب چله ، جشن پایان پاییز
🌨دی؛
💃۰۱ دی ✨جشن خُرمروز، نخستین جشن دیگان
🕺۰۲ دی ✨روز برادر و خواهر
💃 ۰۵ دی ✨بازار جشن
🕺۰۸ دی ✨دومین جشن دیگان
💃۱۴ دی ✨جشن گیاهخواری(سیر سور)
🕺۱۵ دی ✨سومین جشن دیگان، جشن پیکرتراشی.
💃۱۶ دی ✨جشن درآمیزنان، جشن درفشها.
🕺۲۳ دی ✨چهارمین جشن دیگان.
❄️بهمن؛
💃۰۲ بهمن ✨جشن بهمنگان
🕺۰۵ بهمن ✨جشن نوسره
💃۱۰ بهمن ✨آبان روز ، جشن سده، آتشافروزی بر بامها
🕺۱۵ بهمن ✨جشن میانه زمستان
💃۲۲ بهمن ✨جشن بادروزی
🕺۲۹ بهمن ✨جشن سپندارمذگان و روز عشق و روز زن
🌧اسفند ماه؛
💃 ۱ اسفند ✨جشن اسفندی ، جشن آبسالان.
🕺۵ اسفند ✨جشن اسفندگان ، جشن برزگران
💃۶ اسفند ✨جشن وخشنکام
🪴۱۵ اسفند ماه جشن درختکاری.
🕺۱۹ اسفند ✨جشن نوروز رودها
💃۲۰ اسفند ✨جشن گلدان
🔥☄واپسین سهشنبه اسفند ✨جشن چارشنبه سوری
🕺۲۹ یا ۳۰ اسفند ✨جشن پایان زمستان
🌼روزگاری بیش از شست جشن در سال داشتیم.🌼
🌺روزهای سالتان پُر از جشن و سُرور. 🌺
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔘در گاهشمار ایران جشنهای بسیاری هستند که شوربختانه در ایران امروز به از یادها رفتهاند.
🔘برخی جشنهای ایرانی بر پایه سالنامه جلالی: 👇👇👇👇👇
🍀🌸فروردین؛
💃🕺۰۱ فروردین ✨جشن نوروز
🕺💃نخستین شنبه فروردین ✨جشن نخستین شنبه سال
💃نخستین چهارشنبه فروردین ✨جشن نخستین چهارشنبه سال.
🕺۰۶ فروردین ✨جشن امید ، روز شادباش نویسی ، زادروز زرتشت
💃 ۱۰ فروردین ✨جشن آبانگاه
🕺۱۳ فروردین ✨جشن سیزده بدر
💃 ۱۷ فروردین ✨جشن سروشگان
🕺۱۹ فروردین ✨جشن فروردینگان
🌺اردیبهشت؛
💃 ۰۲ اردیبهشت ✨جشن گیاهآوری
🕺۰۳ اردیبهشت ✨جشن اردیبهشتگان
💃۱۰ اردیبهشت ✨جشن چهلم نوروز
🕺۱۵ اردیبهشت ✨جشن میانه بهار ، روز پیامآوری زردشت
🌻خرداد؛
💃 ۰۱ خرداد ✨جشن گرما (ارغاسوان)
🕺۰۶ خرداد ✨جشن خردادگان
🌤تیر؛
💃۰۱ تیر ✨جشن آب پاشونک، جشن آغاز تابستان
🕺۰۶ تیر ✨جشن نیلوفر
💃۰۹ تیر ✨روز جانباز
🕺۱۰ تیر ✨جشن تیرگان
💃۱۵ تیر ✨جشن گیاهخواری
☀️اَمُرداد؛
🕺۰۷ اَمُرداد ✨جشن مُردادگان
💃۱۰ اَمُرداد ✨جشن چله تابستان
🕺۱۵ اَمُرداد ✨جشن میانه تابستان
💃 ۱۸ اَمُرداد ✨جشن مِیْخواره
🌾شهریور؛
🕺۰۱ شهریور ✨جشن خنکی هوا
( فغدیه)
💃۰۳ شهریور ✨جشن کشمین
🕺۰۴ شهریور ✨جشن شهریورگان ، عروجمانی
💃۱۵ شهریور ✨بازار جشن
🕺۳۱ شهریور ✨جشن پایان تابستان
👨🎓👩🎓مهر؛
💃۰۱ مهر ✨جشن میترا
(سال نو هخامنشی)
💃۱۰ مهر ✨جشن مهرگان
🕺۱۳ مهر ✨جشن تیر روزی
💃۲۱ مهر ✨جشن رامروزی
🍂آبان؛
🕺۰۷ آبان ✨روز مَرد و روز پدر
💃۱۰ آبان ✨جشن آبانگان
🕺۱۵ آبان ✨جشن میانه پاییز
🍁آذر؛
💃۰۱ آذر ✨آذر جشن
🕺۰۹ آذر ✨جشن آذرگان
💃۲۵ آذر ✨روز مادر
🕺۳۰ آذر ✨جشن شب چله ، جشن پایان پاییز
🌨دی؛
💃۰۱ دی ✨جشن خُرمروز، نخستین جشن دیگان
🕺۰۲ دی ✨روز برادر و خواهر
💃 ۰۵ دی ✨بازار جشن
🕺۰۸ دی ✨دومین جشن دیگان
💃۱۴ دی ✨جشن گیاهخواری(سیر سور)
🕺۱۵ دی ✨سومین جشن دیگان، جشن پیکرتراشی.
💃۱۶ دی ✨جشن درآمیزنان، جشن درفشها.
🕺۲۳ دی ✨چهارمین جشن دیگان.
❄️بهمن؛
💃۰۲ بهمن ✨جشن بهمنگان
🕺۰۵ بهمن ✨جشن نوسره
💃۱۰ بهمن ✨آبان روز ، جشن سده، آتشافروزی بر بامها
🕺۱۵ بهمن ✨جشن میانه زمستان
💃۲۲ بهمن ✨جشن بادروزی
🕺۲۹ بهمن ✨جشن سپندارمذگان و روز عشق و روز زن
🌧اسفند ماه؛
💃 ۱ اسفند ✨جشن اسفندی ، جشن آبسالان.
🕺۵ اسفند ✨جشن اسفندگان ، جشن برزگران
💃۶ اسفند ✨جشن وخشنکام
🪴۱۵ اسفند ماه جشن درختکاری.
🕺۱۹ اسفند ✨جشن نوروز رودها
💃۲۰ اسفند ✨جشن گلدان
🔥☄واپسین سهشنبه اسفند ✨جشن چارشنبه سوری
🕺۲۹ یا ۳۰ اسفند ✨جشن پایان زمستان
🌼روزگاری بیش از شست جشن در سال داشتیم.🌼
🌺روزهای سالتان پُر از جشن و سُرور. 🌺
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
نم نم باران بوارسته دیشب دانه دانه
(دیشب نم نم بارون میبارید)
می گلنارِ وعده بده بو بیه امی خانه
(گلنار من ،قول داده بود که بیاد پیشم)
هی رایا فاندرستم ،چوومَ به در دبستم
(همش چشم به راه بودم،چشام به در بود)
اینتیظاری بَکِشِم،آخَر گلنارَ نیدم
(کلی منتظر موندم،آخرشم گلنار رو ندیدم)
می چووم سیفیدا بوسته،
وارش می سر فو وسته تکه تکه دانه
(چشام به راه سفید شد،زیر بارون خیسِ خیس شدم)
تی وسی گرفتارَ بوم،
جِ زندگی آوارَ بوم ،بیه بیشیم بخانه
(گرفتار تو شدم ، زندگیم به هم ریخته ، بیا پیش من یا بیا خونه من)
اوی گُل آفتاب تِرِ میرم،
گلنار چومان اسیرم
(طلوع افتاب برات میمیرم، اسیر چشمای گنارمم)
وارش بوگو دِ نباره،
تا بیه بیرون می ستاره
(به بارون بگو دیگه نباره، تا ستاره من بیرون بیاد)
ای شب ای دسته گُل چیناما،
می گلنارَ مویا زنما
(یه شب یه دسته گل میچینم ، میزنم به موهای گلنارم)
باز امِ خانه وَر نیشینم،
من گُل پامچال ترِ چینم
(بازم کنار خونمون میشینم، واست گل پامچال میچینم)
دِ نیگیر بهانه، دِ نیگیر بهانه
(دیگه بهونه نگیر، دیگه بهونه نگیر.)
#ترانه:#ناصر_مسعودی.
#خواننده:#ناصر_مسعودی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
(دیشب نم نم بارون میبارید)
می گلنارِ وعده بده بو بیه امی خانه
(گلنار من ،قول داده بود که بیاد پیشم)
هی رایا فاندرستم ،چوومَ به در دبستم
(همش چشم به راه بودم،چشام به در بود)
اینتیظاری بَکِشِم،آخَر گلنارَ نیدم
(کلی منتظر موندم،آخرشم گلنار رو ندیدم)
می چووم سیفیدا بوسته،
وارش می سر فو وسته تکه تکه دانه
(چشام به راه سفید شد،زیر بارون خیسِ خیس شدم)
تی وسی گرفتارَ بوم،
جِ زندگی آوارَ بوم ،بیه بیشیم بخانه
(گرفتار تو شدم ، زندگیم به هم ریخته ، بیا پیش من یا بیا خونه من)
اوی گُل آفتاب تِرِ میرم،
گلنار چومان اسیرم
(طلوع افتاب برات میمیرم، اسیر چشمای گنارمم)
وارش بوگو دِ نباره،
تا بیه بیرون می ستاره
(به بارون بگو دیگه نباره، تا ستاره من بیرون بیاد)
ای شب ای دسته گُل چیناما،
می گلنارَ مویا زنما
(یه شب یه دسته گل میچینم ، میزنم به موهای گلنارم)
باز امِ خانه وَر نیشینم،
من گُل پامچال ترِ چینم
(بازم کنار خونمون میشینم، واست گل پامچال میچینم)
دِ نیگیر بهانه، دِ نیگیر بهانه
(دیگه بهونه نگیر، دیگه بهونه نگیر.)
#ترانه:#ناصر_مسعودی.
#خواننده:#ناصر_مسعودی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Telegram
attach 📎
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش: (۲۶۹)
داستان اکوان دیو:
برگ ۱
تو بر کردگار روان و خرد
ستایش گزین تا چه اندر خورد
ببین ای خردمند روشنروان
که چون باید اوو را ستوودن توان
همه دانش ما به بیچارگی ست
به بیچارگان بر بباید گریست
تو خستوو شو آن را که هست و یکیست
روان و خرد را جزین راه نیست
ابا فلسفهدان بسیار گووی
بپوویم براهی که گوویی مپووی
تو را هرچ بر چشم سر بگذرد
نگنجد همی در دلت با خرد
سخن هرچ بایست توحید نیست
بنا گفتن و گفتن او یکی ست
تو گر سختهای شو سخن سختهگووی
نیاید به بن هرگز این گفت و گووی
بیک دم زدن رستی از جان و تن
همی بس بزرگ آیدت خویشتن
همی بگذرد بر تو ایام تو
سرای جز این باشد آرام تو
نخست از جهان آفرین یاد کن
پرستش برین یاد بنیاد کن
کزووی ست گردون گردان بپای
هم اوی ست بر نیک و بد رهنمای
جهان پر شگفت ست چون بنگری
ندارد کسی آلت داوری
که جانت شگفت ست و تن هم شگفت
نخست از خود اندازه باید گرفت
دگر آنک این گرد گردان سپهر
همی نو نمایدت هر رووز چهر
نباشی بدین گفته همداستان
که دهقان همی گوید از باستان
خردمند کین داستان بشنود
بدانش گراید بدین نگرود
ولیکن چو معنیش یادآوری
شود رام و کوته کند داوری
تو بشنو ز گفتار دهقان پیر
گر ایدونک باشد سخن دلپذیر
سخنگووی دهقان چنین کرد یاد
که یک رووز کیخسرو از بامداد
بیاراست گلشن بسان بهار
بزرگان نشستند با شهریار
چو گوودرز و چون رستم و گستهم
چو برزین گرشاسپ از تخم جم
چو گیو و چو رهام کار آزمای
چو گرگین و خراد فرخنده رای
چو از رووز یک ساعت اندر گذشت
بیامد بدرگاه چوپان ز دشت
که گوری پدید آمد اندر گله
چو شیری که از بند گردد یله
همان رنگ خوورشید دارد درست
سپهرش بزر آب گوویی بشست
یکی برکشیده خط از یال اووی
ز مشک سیه تا بدنبال اووی
سمندی بزرگست گوویی بجای
ورا چار گرزست آن دست و پای
یکی نره شیرست گویی دژم
همی بفگند یال اسپان ز هم
بدانست خسرو که آن نیست گوور
که برنگذرد گوور ز اسپی بزوور
برستم چنین گفت کین رنج نیز
به پیگار بر خویشتن سنج نیز
برو خویشتن را نگهدار ازوی
مگر باشد آهرمن کینهجوی
چنین گفت رستم که با بخت تو
نترسد پرستندهی تخت تو
نه دیو و نه شیر و نه نر اژدها
ز شمشیر تیزم نیابد رها
برون شد بنخچیر چون نره شیر
کمندی بدست اژدهایی بزیر
بدشتی کجا داشت چووپان گله
وز آن سوو گذر داشت گوور یله
سه روزش همی جست در مرغزار
همی کرد بر گرد اسپان شکار
چهارم بدیدش گرازان بدشت
چو باد شمالی بروو بر گذشت
درخشنده زرین یکی باره بود
بچرم اندرون زشت پتیاره بود
برانگیخت رخش دلاور ز جای
چو تنگ اندر آمد دگر شد برای
چنین گفت کین را نباید فگند
بباید گرفتن بخم کمند
نشایدش کردن بخنجر تباه
بدین سانش زنده برم نزد شاه
بینداخت رستم کیانی کمند
همی خواست کرد سرش را ببند
چو گور دلاور کمندش بدید
شد از چشم او در زمان ناپدید
بدانست رستم که آن نیست گوور
ابا اوو کنوون چاره باید نه زوور
جز اکوان دیو این نشاید بدن
ببایستش از باد تیغی زدن
بشمشیر باید کنوون چاره کرد
دواندین خوون بران چرم زرد
ز دانا شنیدم که این جای اووست
که گفتند بستاند از گوور پووست
همانگه پدید آمد از دشت باز
سپهبد برانگیخت آن تند تاز
کمان را بزه کرد و از باد اسپ
بینداخت تیری چو آذر گشسپ
همان کو کمان کیان درکشید
دگر باره شد گور ازو ناپدید.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش: (۲۶۹)
داستان اکوان دیو:
برگ ۱
تو بر کردگار روان و خرد
ستایش گزین تا چه اندر خورد
ببین ای خردمند روشنروان
که چون باید اوو را ستوودن توان
همه دانش ما به بیچارگی ست
به بیچارگان بر بباید گریست
تو خستوو شو آن را که هست و یکیست
روان و خرد را جزین راه نیست
ابا فلسفهدان بسیار گووی
بپوویم براهی که گوویی مپووی
تو را هرچ بر چشم سر بگذرد
نگنجد همی در دلت با خرد
سخن هرچ بایست توحید نیست
بنا گفتن و گفتن او یکی ست
تو گر سختهای شو سخن سختهگووی
نیاید به بن هرگز این گفت و گووی
بیک دم زدن رستی از جان و تن
همی بس بزرگ آیدت خویشتن
همی بگذرد بر تو ایام تو
سرای جز این باشد آرام تو
نخست از جهان آفرین یاد کن
پرستش برین یاد بنیاد کن
کزووی ست گردون گردان بپای
هم اوی ست بر نیک و بد رهنمای
جهان پر شگفت ست چون بنگری
ندارد کسی آلت داوری
که جانت شگفت ست و تن هم شگفت
نخست از خود اندازه باید گرفت
دگر آنک این گرد گردان سپهر
همی نو نمایدت هر رووز چهر
نباشی بدین گفته همداستان
که دهقان همی گوید از باستان
خردمند کین داستان بشنود
بدانش گراید بدین نگرود
ولیکن چو معنیش یادآوری
شود رام و کوته کند داوری
تو بشنو ز گفتار دهقان پیر
گر ایدونک باشد سخن دلپذیر
سخنگووی دهقان چنین کرد یاد
که یک رووز کیخسرو از بامداد
بیاراست گلشن بسان بهار
بزرگان نشستند با شهریار
چو گوودرز و چون رستم و گستهم
چو برزین گرشاسپ از تخم جم
چو گیو و چو رهام کار آزمای
چو گرگین و خراد فرخنده رای
چو از رووز یک ساعت اندر گذشت
بیامد بدرگاه چوپان ز دشت
که گوری پدید آمد اندر گله
چو شیری که از بند گردد یله
همان رنگ خوورشید دارد درست
سپهرش بزر آب گوویی بشست
یکی برکشیده خط از یال اووی
ز مشک سیه تا بدنبال اووی
سمندی بزرگست گوویی بجای
ورا چار گرزست آن دست و پای
یکی نره شیرست گویی دژم
همی بفگند یال اسپان ز هم
بدانست خسرو که آن نیست گوور
که برنگذرد گوور ز اسپی بزوور
برستم چنین گفت کین رنج نیز
به پیگار بر خویشتن سنج نیز
برو خویشتن را نگهدار ازوی
مگر باشد آهرمن کینهجوی
چنین گفت رستم که با بخت تو
نترسد پرستندهی تخت تو
نه دیو و نه شیر و نه نر اژدها
ز شمشیر تیزم نیابد رها
برون شد بنخچیر چون نره شیر
کمندی بدست اژدهایی بزیر
بدشتی کجا داشت چووپان گله
وز آن سوو گذر داشت گوور یله
سه روزش همی جست در مرغزار
همی کرد بر گرد اسپان شکار
چهارم بدیدش گرازان بدشت
چو باد شمالی بروو بر گذشت
درخشنده زرین یکی باره بود
بچرم اندرون زشت پتیاره بود
برانگیخت رخش دلاور ز جای
چو تنگ اندر آمد دگر شد برای
چنین گفت کین را نباید فگند
بباید گرفتن بخم کمند
نشایدش کردن بخنجر تباه
بدین سانش زنده برم نزد شاه
بینداخت رستم کیانی کمند
همی خواست کرد سرش را ببند
چو گور دلاور کمندش بدید
شد از چشم او در زمان ناپدید
بدانست رستم که آن نیست گوور
ابا اوو کنوون چاره باید نه زوور
جز اکوان دیو این نشاید بدن
ببایستش از باد تیغی زدن
بشمشیر باید کنوون چاره کرد
دواندین خوون بران چرم زرد
ز دانا شنیدم که این جای اووست
که گفتند بستاند از گوور پووست
همانگه پدید آمد از دشت باز
سپهبد برانگیخت آن تند تاز
کمان را بزه کرد و از باد اسپ
بینداخت تیری چو آذر گشسپ
همان کو کمان کیان درکشید
دگر باره شد گور ازو ناپدید.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌