🔥 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥 شهریورگان و زادروز داراب
💫👑 در شاهنامهی فردوسی، چهارم شهریور و همزمان با جشن شهریورگان زادروز "داراب"، یکی از پادشاهان داستانی ایران است. برخی از شاهنامهپژوهان "داراب" را همان "کوروش هخامنشی" و چهارم شهریور را زادروز کوروش میدانند.
به گمان آنها، زمان زندگی "داراب" در داستانهای ایرانی نزدیک به کوروش است و شاید یافتههای تازهای دربارهی زندگی کوروش به دست دهد.
💫👑 از سویی، در افسانهها و بر پایهی شاهنامه، نشانههای "کیخسرو" نزدیک به کوروش هخامنشی است. همچنین "فریدون" هم بیپیوند با کوروش نیست و همسانی بسیاری با او دارد.
ولی باور روشنی که پیروان بیشتری دارد این است که "داراب" بیشترین همسانی را با "داریوش هخامنشی" دارد.
💫👑 شاید از آنجایی زادروز کوروش همزمان با جشن شهریورگان دانسته شده که شهریورگان روز شهریار آرمانی، پادشاه نیرومند و دادگر است.
💫👑 آنچه باید بدانیم این است که روز بزرگداشت کوروش در هفتم آبان، زادروز این پادشاه خوشنام نیست.
هفتم آبان روز گام نهادن کوروش به بابِـل است. بر پایهی سنگنبشتهی باستانی "رویدادنامهی نبونئید"(ستون ۳، بند ۱۸)، روز سوم ماه Arahsamna بابلی، کوروش به شهر بابِل رسید و مردم بابِل با شادی به پیشواز او رفتند. این روز برابر با ۲۹ اکتبر و هفتم آبان است.
💫👑 بر پایهی آگاهی به دست آمده از دو تخته(لوح) گِلی در بابل، گمان میرود که درگذشت کوروش ۵۳۰سال پیش از زایش(میلاد) و در نهمین سال از فرمانرواییاش، روزی میان ۲۲ امرداد تا دهم شهریور باشد. در این تختههای گلی، روز بابلی برابر با ۲۲ امرداد آغاز نهمین سال فرمانروایی کوروش و دهم شهریور همان سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه است.
برگرفته از تارنمای "خردگان"
نویسنده: #مجید_خالقیان
برگردان به #پیام_پارسی : ادبساز
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #آذرجشن #کوروش
@farzandan_parsi
🔥 شهریورگان و زادروز داراب
💫👑 در شاهنامهی فردوسی، چهارم شهریور و همزمان با جشن شهریورگان زادروز "داراب"، یکی از پادشاهان داستانی ایران است. برخی از شاهنامهپژوهان "داراب" را همان "کوروش هخامنشی" و چهارم شهریور را زادروز کوروش میدانند.
به گمان آنها، زمان زندگی "داراب" در داستانهای ایرانی نزدیک به کوروش است و شاید یافتههای تازهای دربارهی زندگی کوروش به دست دهد.
💫👑 از سویی، در افسانهها و بر پایهی شاهنامه، نشانههای "کیخسرو" نزدیک به کوروش هخامنشی است. همچنین "فریدون" هم بیپیوند با کوروش نیست و همسانی بسیاری با او دارد.
ولی باور روشنی که پیروان بیشتری دارد این است که "داراب" بیشترین همسانی را با "داریوش هخامنشی" دارد.
💫👑 شاید از آنجایی زادروز کوروش همزمان با جشن شهریورگان دانسته شده که شهریورگان روز شهریار آرمانی، پادشاه نیرومند و دادگر است.
💫👑 آنچه باید بدانیم این است که روز بزرگداشت کوروش در هفتم آبان، زادروز این پادشاه خوشنام نیست.
هفتم آبان روز گام نهادن کوروش به بابِـل است. بر پایهی سنگنبشتهی باستانی "رویدادنامهی نبونئید"(ستون ۳، بند ۱۸)، روز سوم ماه Arahsamna بابلی، کوروش به شهر بابِل رسید و مردم بابِل با شادی به پیشواز او رفتند. این روز برابر با ۲۹ اکتبر و هفتم آبان است.
💫👑 بر پایهی آگاهی به دست آمده از دو تخته(لوح) گِلی در بابل، گمان میرود که درگذشت کوروش ۵۳۰سال پیش از زایش(میلاد) و در نهمین سال از فرمانرواییاش، روزی میان ۲۲ امرداد تا دهم شهریور باشد. در این تختههای گلی، روز بابلی برابر با ۲۲ امرداد آغاز نهمین سال فرمانروایی کوروش و دهم شهریور همان سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه است.
برگرفته از تارنمای "خردگان"
نویسنده: #مجید_خالقیان
برگردان به #پیام_پارسی : ادبساز
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #آذرجشن #کوروش
@farzandan_parsi
🔥 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥 آیینهای جشن شهریورگان
🍃🍂 شهریورگان در افسانهها زمانی است که امشاسپند شهریور یا شهریاری شایسته با "سروَه" یا "سئوروَ" که دیو شهریاری بد و ستمکار بود به ستیز برخاست. شهریورگان با کشاورزی نیز در پیوند بود و با آغاز برداشت پاییزی فراوردههای کشاورزی همزمان میشد. از اینرو گمان میرود که یکی از آیینهای شهریورگان، داد و دَهِش میان مردم بود.
🍃🍂 #فردوسی در #شاهنامه دربارهی داد و دهش سروده است:
فریدون فرخ فرشته نبود
ز مشک و ز انبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی
تو داد و دهش کن فریدون تویی
🍃🍂 ایرانیان در جشن شهریورگان پس از نیایش اهورامزدا و دادن خوراک به تهیدستان، برای شادباشگویی نزد پادشاه میرفتند. همچنین توپال(فلز)های کهنه را از انبارها بیرون آورده و سپید و نو میکردند. سپس به شادی و پایکوبی میپرداختند. از آنجا که شهریورگان یکی از جشنهای آتش در ایران بود، آتشافروختن نیز از آیینهای همیشگی آن بود.
🍃🍂 در سدههای دیرتر زنان ایرانی نیمتنه(جلیقه)هایی داشتند که روی آن دانگ(سکه) دوخته و آذین شده بود و در این روز آن را بر تن میکردند. گفته میشود دانگ(سکه) گذاشتن در خوان هفتسین نوروز برای "سین" داشتن سکه نیست. دانگ نماد امشاسپند شهریور در خوان هفتسین نوروزی است، چرا که این امشاسپند نگهبان توپال(فلز)های جهان بود.
🍃🍂 همزمان با روز شهریورگان روز جشن بمو و گرامیداشت جان سپردن مانی پیامبر کیش مزدیسنا در میان مانویان برگزار میشد.
🍃🍂 امروز در شهرهای کویری و گرم چون یزد و کرمان جشن شهریورگان را گرامی میدارند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #آذرجشن
@farzandan_parsi
🔥 آیینهای جشن شهریورگان
🍃🍂 شهریورگان در افسانهها زمانی است که امشاسپند شهریور یا شهریاری شایسته با "سروَه" یا "سئوروَ" که دیو شهریاری بد و ستمکار بود به ستیز برخاست. شهریورگان با کشاورزی نیز در پیوند بود و با آغاز برداشت پاییزی فراوردههای کشاورزی همزمان میشد. از اینرو گمان میرود که یکی از آیینهای شهریورگان، داد و دَهِش میان مردم بود.
🍃🍂 #فردوسی در #شاهنامه دربارهی داد و دهش سروده است:
فریدون فرخ فرشته نبود
ز مشک و ز انبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی
تو داد و دهش کن فریدون تویی
🍃🍂 ایرانیان در جشن شهریورگان پس از نیایش اهورامزدا و دادن خوراک به تهیدستان، برای شادباشگویی نزد پادشاه میرفتند. همچنین توپال(فلز)های کهنه را از انبارها بیرون آورده و سپید و نو میکردند. سپس به شادی و پایکوبی میپرداختند. از آنجا که شهریورگان یکی از جشنهای آتش در ایران بود، آتشافروختن نیز از آیینهای همیشگی آن بود.
🍃🍂 در سدههای دیرتر زنان ایرانی نیمتنه(جلیقه)هایی داشتند که روی آن دانگ(سکه) دوخته و آذین شده بود و در این روز آن را بر تن میکردند. گفته میشود دانگ(سکه) گذاشتن در خوان هفتسین نوروز برای "سین" داشتن سکه نیست. دانگ نماد امشاسپند شهریور در خوان هفتسین نوروزی است، چرا که این امشاسپند نگهبان توپال(فلز)های جهان بود.
🍃🍂 همزمان با روز شهریورگان روز جشن بمو و گرامیداشت جان سپردن مانی پیامبر کیش مزدیسنا در میان مانویان برگزار میشد.
🍃🍂 امروز در شهرهای کویری و گرم چون یزد و کرمان جشن شهریورگان را گرامی میدارند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #آذرجشن
@farzandan_parsi
#آشنایی_با_جشنهای_ایرانی
☔️🧣 جشن نیران
جشن شادی و ستایش باران
🌦 «جشن نیران» واپسین جشن از جشنهای پرشمار دیماه، در «انارام روز» یا سیام دی ماه در ایران باستان برگزار میشد.
جشن نیران یکی از دهها جشن شاد برای ستایش باران و نمادی از آفریدن و زندگی بخشیدن بود. شاید آیین آب پاشیدن از بازماندههای جشن نیران باشد.
اگرچه این گمان دربارهی دیگر جشنهای آب هم گفته شده است.
🌨 ویژگی جشنهای دیماه این است که با افسانهها و رویدادهای ماندگار ایران باستان پیوند دارند.
دربارهی پیدایش جشن نیران گفته شده که،
در زمان «پیروز ساسانی» ایران را خشکسالی فراگرفت
و همه چشمبهراه باران بودند،
تا اینکه در این روز در جایی بهنام «دهکام پیروز»
(در استان پارس کنونی و یا ایلام)،
چکههای باران بر زمین فروریختند،
شاه به آرزویش رسید و مردم شادی و پایکوبی کردند. از اینرو جشن نیران جشنی برای یادآوری پایان یافتن تنگدستی و خشکسالی و آغاز رویش و فراوانی است. این افسانه را نیز برای دیگر جشنهای آب گفتهاند.
❄️ آب پاشیدن روی زمین و آتش افروختن از آیینهای این جشن و بسیاری دیگر جشنهای ایرانی بود.
🖋 برگرفته از:
۱- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی.
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی.
#جشن_های_ایرانی #جشن_نیران #دیگان.
@farzandan_parsi.
☔️🧣 جشن نیران
جشن شادی و ستایش باران
🌦 «جشن نیران» واپسین جشن از جشنهای پرشمار دیماه، در «انارام روز» یا سیام دی ماه در ایران باستان برگزار میشد.
جشن نیران یکی از دهها جشن شاد برای ستایش باران و نمادی از آفریدن و زندگی بخشیدن بود. شاید آیین آب پاشیدن از بازماندههای جشن نیران باشد.
اگرچه این گمان دربارهی دیگر جشنهای آب هم گفته شده است.
🌨 ویژگی جشنهای دیماه این است که با افسانهها و رویدادهای ماندگار ایران باستان پیوند دارند.
دربارهی پیدایش جشن نیران گفته شده که،
در زمان «پیروز ساسانی» ایران را خشکسالی فراگرفت
و همه چشمبهراه باران بودند،
تا اینکه در این روز در جایی بهنام «دهکام پیروز»
(در استان پارس کنونی و یا ایلام)،
چکههای باران بر زمین فروریختند،
شاه به آرزویش رسید و مردم شادی و پایکوبی کردند. از اینرو جشن نیران جشنی برای یادآوری پایان یافتن تنگدستی و خشکسالی و آغاز رویش و فراوانی است. این افسانه را نیز برای دیگر جشنهای آب گفتهاند.
❄️ آب پاشیدن روی زمین و آتش افروختن از آیینهای این جشن و بسیاری دیگر جشنهای ایرانی بود.
🖋 برگرفته از:
۱- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی.
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی.
#جشن_های_ایرانی #جشن_نیران #دیگان.
@farzandan_parsi.
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
«جشن اسپندی» از نخستین جشنهای اسپندماه بود که در آن به نشانهی مهر، به زنان شادباش و پیشکش میدادند. نمیدانیم جشن اسپندی همان سپندارمذگان است یا نه. نویسندگان، زمان آن را یکی از نخستین روزهای اسپند میدانند و از اورمزدروز(یکم) همزمان با جشن آبسالان تا سپندارمذروز(سپندارمذگان) را نوشتهاند.
در افسانهها اسپندیار رویینتن که با اسب سیاه کشته شد و به جهان زیرین رفت، در شب اسپندی با اسب سپید بازمیگردد. پس با چسباندن سبزه به سردر خانه به پیشوازش رفته و کنار درِ خانه جو میریختند تا اسب او بخورد.
دیگ آش اسپندی را از شب تا بامداد در تنور میگذاشتند تا در آن سال تنور خانه گرم بماند و آش اسپندی آنها را از سرماخوردگی نگهدارد.
شاید ریشهی این باور چنین باشد که اسپندارمذ با اسب سیاه(نماد شب، سرما و زمستان) به زیر زمین رفته و با اسب سپید(نماد از روز، گرما و بهار) به زمین بازمیگردد و زمین گرم و سبز میشود. شاید بنیاد این افسانه باور به بازگشت باروری و زندگی است. در این روز زنان با آیینهای زنانه جشن میگرفتند و آش اسپندی میپختند تا شبهای سرد زمستان سپری شود.
#جشن_های_ایرانی #جشن_اسپندی .
@farzandan_parsi.
در افسانهها اسپندیار رویینتن که با اسب سیاه کشته شد و به جهان زیرین رفت، در شب اسپندی با اسب سپید بازمیگردد. پس با چسباندن سبزه به سردر خانه به پیشوازش رفته و کنار درِ خانه جو میریختند تا اسب او بخورد.
دیگ آش اسپندی را از شب تا بامداد در تنور میگذاشتند تا در آن سال تنور خانه گرم بماند و آش اسپندی آنها را از سرماخوردگی نگهدارد.
شاید ریشهی این باور چنین باشد که اسپندارمذ با اسب سیاه(نماد شب، سرما و زمستان) به زیر زمین رفته و با اسب سپید(نماد از روز، گرما و بهار) به زمین بازمیگردد و زمین گرم و سبز میشود. شاید بنیاد این افسانه باور به بازگشت باروری و زندگی است. در این روز زنان با آیینهای زنانه جشن میگرفتند و آش اسپندی میپختند تا شبهای سرد زمستان سپری شود.
#جشن_های_ایرانی #جشن_اسپندی .
@farzandan_parsi.
🍲 آواز جشن اسپندی در آبادیها:
غم مخور دهقان که اسفند در رسید
نان و خاگینه به دلبند در رسید
غم مخور دهقان که اسفند آمده
هفتسین، امشب به کامت آمده!
و
امشب شب اسپنده
زاییدن گوسفنده!
🍵 در گذشته، مردم گوسگان(جوشقان) در شب نخست اسپند با دادن شادباش و پختن بهترین خوراک، جشنی شاد و بزرگ برپا میکردند. جوانان از بامها دستمالی به خانهها میانداختند و پیشکشی به نام اسپندی میگرفتند. اگر زن و مردی تازه پیمان زناشویی بسته یا نامزد بودند، پیشکش اسپندی به خانه اروس(عروس) میفرستادند و در خانه او شام میخوردند.
در جشن اسپندی جادو و افسون میخواندند و آن را بر کاغذ چهارگوش مینوشتند،
مویز و دانهی انار را میکوبیدند تا از جانوران و گزندگان آسیبی به آنها نرسد.
🍲 امروز در برخی شهرهای اسپادانا(اصفهان)، یزد، اراک و استان پارس #جشن_اسپندی برگزار شده و در یکی از روزهای یکم، پنجم، نیمهی اسپند یا پنج روز مانده به نوروز، آش جو اسپندی یا آش دانگو میپزند. پخت آش در #جشن_های_ایرانی نمادی از همکاری گروهی است.
در بیدگل «پلوی شب اسفندی» با خورش نخود میپزند و در آن گوشت خروس میریزند.
در نیاسر کاشان هلیم میپزند.
#اسپندگان
برداشتی آزاد از درگاه #داتیس_مهرابیان.
🍵 @farzandan_parsi.
@esmaeilmehrabiandatis
غم مخور دهقان که اسفند در رسید
نان و خاگینه به دلبند در رسید
غم مخور دهقان که اسفند آمده
هفتسین، امشب به کامت آمده!
و
امشب شب اسپنده
زاییدن گوسفنده!
🍵 در گذشته، مردم گوسگان(جوشقان) در شب نخست اسپند با دادن شادباش و پختن بهترین خوراک، جشنی شاد و بزرگ برپا میکردند. جوانان از بامها دستمالی به خانهها میانداختند و پیشکشی به نام اسپندی میگرفتند. اگر زن و مردی تازه پیمان زناشویی بسته یا نامزد بودند، پیشکش اسپندی به خانه اروس(عروس) میفرستادند و در خانه او شام میخوردند.
در جشن اسپندی جادو و افسون میخواندند و آن را بر کاغذ چهارگوش مینوشتند،
مویز و دانهی انار را میکوبیدند تا از جانوران و گزندگان آسیبی به آنها نرسد.
🍲 امروز در برخی شهرهای اسپادانا(اصفهان)، یزد، اراک و استان پارس #جشن_اسپندی برگزار شده و در یکی از روزهای یکم، پنجم، نیمهی اسپند یا پنج روز مانده به نوروز، آش جو اسپندی یا آش دانگو میپزند. پخت آش در #جشن_های_ایرانی نمادی از همکاری گروهی است.
در بیدگل «پلوی شب اسفندی» با خورش نخود میپزند و در آن گوشت خروس میریزند.
در نیاسر کاشان هلیم میپزند.
#اسپندگان
برداشتی آزاد از درگاه #داتیس_مهرابیان.
🍵 @farzandan_parsi.
@esmaeilmehrabiandatis
#جشنهای_پایان_بهار.
پراکندگی آیینها در استانهای ایران؛
در روزگاران بسیار کهن، به گمان بیش از سههزار سال پیش که گذر روزهای سال به گاهشمار گاهنباری وابسته بود و شناخته میشد،
واپسین روز بهار واپسین روز سال بود و با آغاز تابستان سال نو آغاز میشد.
همچنین گفته شده از آنجا نام خرداد به مانک رسایی و والایی به این ماه دادهاند که در روز پایانیاش خورشید به بالاترین جایگاه خود میرسد.
در خوربَران(غرب) ایران هنوز به خورشید «هور» و «خور» میگویند و چه بسا خرداد به مانَک(معنی) والایی خورشید باشد.
خورآسان یا خراسان نیز جایی است که خورشید از آنجا سر میزند.
_____________________________________
🍇 #جشن 🌺#گل و 🍅#گوجه_اَروس*
جشن گل و گوجه اروس هنوز در بسیاری از شهرها و روستاهای استان خراسان برگزار میشود و میوههای نوبرانه را همراه با سبزی، کاهو، آرد و روغن در سینی بزرگی میچینند و به خانهی نواَروسان میبرند.
_____________________________________
🍒 جشن عیدماه
این جشن در مازندران بیشتر شناخته شده است. در روستای امامزاده حسن سوادکوه با آتشافروزی در بلندیها، بازیهای گروهی و کشتی گرفتن این روز را پاس میدارند.
به این جشن، جشن مُردگان هم میگویند و برای درگذشتگان بخشش و دَهِش میکنند.
______________________________________
✍🏻 پینوشت:
«اَروس» به گمان، واژهای پارسی از ریشهی «اَرِز» اوستایی، به چمار سپیدی، پاکی و راستی است که در زبان تازی به «عروس» دگرگون شده است. از اینرو نگارش آن با «ع» نادرست است.
______________________________________
📚 برداشت آزاد از:
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر اسطوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- فرهنگنامهی مازندنومه
- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز
نویسنده: #محمود_روح_الامینی
#جشن_های_ایرانی #خردادگان.
📚 @FARZANDAN_PARSI.💡
پراکندگی آیینها در استانهای ایران؛
در روزگاران بسیار کهن، به گمان بیش از سههزار سال پیش که گذر روزهای سال به گاهشمار گاهنباری وابسته بود و شناخته میشد،
واپسین روز بهار واپسین روز سال بود و با آغاز تابستان سال نو آغاز میشد.
همچنین گفته شده از آنجا نام خرداد به مانک رسایی و والایی به این ماه دادهاند که در روز پایانیاش خورشید به بالاترین جایگاه خود میرسد.
در خوربَران(غرب) ایران هنوز به خورشید «هور» و «خور» میگویند و چه بسا خرداد به مانَک(معنی) والایی خورشید باشد.
خورآسان یا خراسان نیز جایی است که خورشید از آنجا سر میزند.
_____________________________________
🍇 #جشن 🌺#گل و 🍅#گوجه_اَروس*
جشن گل و گوجه اروس هنوز در بسیاری از شهرها و روستاهای استان خراسان برگزار میشود و میوههای نوبرانه را همراه با سبزی، کاهو، آرد و روغن در سینی بزرگی میچینند و به خانهی نواَروسان میبرند.
_____________________________________
🍒 جشن عیدماه
این جشن در مازندران بیشتر شناخته شده است. در روستای امامزاده حسن سوادکوه با آتشافروزی در بلندیها، بازیهای گروهی و کشتی گرفتن این روز را پاس میدارند.
به این جشن، جشن مُردگان هم میگویند و برای درگذشتگان بخشش و دَهِش میکنند.
______________________________________
✍🏻 پینوشت:
«اَروس» به گمان، واژهای پارسی از ریشهی «اَرِز» اوستایی، به چمار سپیدی، پاکی و راستی است که در زبان تازی به «عروس» دگرگون شده است. از اینرو نگارش آن با «ع» نادرست است.
______________________________________
📚 برداشت آزاد از:
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر اسطوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- فرهنگنامهی مازندنومه
- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز
نویسنده: #محمود_روح_الامینی
#جشن_های_ایرانی #خردادگان.
📚 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#آشنایی_با_جشنهای_ایرانی.
🌳🍂 «جشن خزان» یا «خزان جشن» در روز دی بهآذر روز برابر هشتم شهریور برگزار میشد.
انگیزهی برگزاری این جشن پایان برداشت فراوردههای کشاورزی تابستان، آغاز پاییزهکاری، پیدا شدن نشانههای پاییز و وزیدن باد نرم و خنک پاییزی بود.
🌳🍂 هاشم رضی نوشته است که جشن خزان دو بار و در روزهای هشتم شهریور و یکم مهر برگزار میشد.
این جشن همچون نوروز و مهرگان نامهای «خزان عامه» و خزان خاصه» داشت.
اینها در نوشتههای بیرونی نیز دیده میشود.
🌳🍂 رضی نوشته است که با نگاه به آنچه ابوریحان، گردیزی و بهویژه خلف تبریزی دربارهی زمان جشن خزان نوشتهاند، همه نشانهی بهشمار نیاوردن بهیزَک(کبیسه) و شمارش نادرست روزها در سال خورشیدی در گذر سدهها است که مایهی پیدایش دو جشن خزان و آشفتگی در گاهشمار جشنها شده است.
وگرنه از آغاز پیدایش جشنها، جشن خزان یک بار در سال برگزار میشد.
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_خزان
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌳🍂 «جشن خزان» یا «خزان جشن» در روز دی بهآذر روز برابر هشتم شهریور برگزار میشد.
انگیزهی برگزاری این جشن پایان برداشت فراوردههای کشاورزی تابستان، آغاز پاییزهکاری، پیدا شدن نشانههای پاییز و وزیدن باد نرم و خنک پاییزی بود.
🌳🍂 هاشم رضی نوشته است که جشن خزان دو بار و در روزهای هشتم شهریور و یکم مهر برگزار میشد.
این جشن همچون نوروز و مهرگان نامهای «خزان عامه» و خزان خاصه» داشت.
اینها در نوشتههای بیرونی نیز دیده میشود.
🌳🍂 رضی نوشته است که با نگاه به آنچه ابوریحان، گردیزی و بهویژه خلف تبریزی دربارهی زمان جشن خزان نوشتهاند، همه نشانهی بهشمار نیاوردن بهیزَک(کبیسه) و شمارش نادرست روزها در سال خورشیدی در گذر سدهها است که مایهی پیدایش دو جشن خزان و آشفتگی در گاهشمار جشنها شده است.
وگرنه از آغاز پیدایش جشنها، جشن خزان یک بار در سال برگزار میشد.
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_خزان
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🕊☀️ #افسانهی_ایزد_مهر،
تابنده و پرفروغ پس از هزاران سال
☀️ مهرپرستی پایه و بنیاد پیدایش #جشن_مهرگان است.
و هنوز نشانههای آن در ریشهی باورهای آدمی دیده میشود.
میگویند مهر پرستی گامهای آغازین آدمی برای یکتاپرستی بود.
کیش مهر پرستان در سرزمینهای بسیاری گسترش یافت.
ابراهیم پورداود گفته است که با پایهگذاری پادشاهی هخامنشیان و کشورگشاییهای کوروش کیش مهر به سرزمینهای دیگر رفت.
☀️ برخی پژوهشگران گفتهاند که ایزد مهر در تن کودکی که کلاه بر سر و خنجر و آتشدان در دست دارد، از یک خرسنگ زاده شد.
اگرچه در بیشتر افسانههای ایرانی ایزد مهر را همانند روشنایی سپیدهدم و شامگاه که از خورشید تابیده، میدانستند.
ترساییان(مسیحیان) میگویند که مهر در یک اِشکفت(غار) تاریک و از دوشیزهای به نام ناهید زاده شد.
☀️ در مهریشت آمده که گردونهی مهر را چهار اسب سپید نامیرا با پاهایی از زر و سیم میکشند.
ایزد مهر یا میترا/میترَه تواناترین ایزد است و پیش از خورشید از البرز سر بر میکشد و چکاد(قله)های زرین را پشت سر میگذارد و بر همه سرزمینهایی که ایرانیان زندگی میکنند، سر میکشد.
او بر دیو دروغ میتازد و پیروز میشود.
ایزد مهر است که پس از پایان جهان به داوری کردار مردمان میپردازد.
☀️ در بابِـل داستان ایزد مهر با افسانههای ششمین ایزد بابلی درآمیخت و پذیرفتنی شد.
مهر، فرشتهی فروغ و نماد برجستهی راستی و درستی بود و نه تنها در بابل، که در هر سرزمینی با ایزدان آن گره خورد و پذیرفته شد بیآنکه ریشه و خاستگاه خود را دستخوش نابودی ببیند.
☀️ باورهای مهر پرستان پس از هزاران سال تا روزگار ما هم ریشه دوانده است.
برخی از پژوهشگران گفتهاند سماع دوستداران مولوی در قونیه ریشه در ارغَشت(رقص)های میترایی دارد.
☀️ فرتور(عکس) پیوست:
سنگنگارهی «ایزد مهر» سوار بر گردونهای با چهار اسب سپید که هر بامداد از بالای کوههای البرز به ایرانیان مینگرد.
📒 برگرفته از:
- یشتها #ابراهیم_پورداود
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- اساطیر و آیینهای باستانی جهان #غلامرضا_معصومی
#جشن_های_ایرانی #مهرگان.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
تابنده و پرفروغ پس از هزاران سال
☀️ مهرپرستی پایه و بنیاد پیدایش #جشن_مهرگان است.
و هنوز نشانههای آن در ریشهی باورهای آدمی دیده میشود.
میگویند مهر پرستی گامهای آغازین آدمی برای یکتاپرستی بود.
کیش مهر پرستان در سرزمینهای بسیاری گسترش یافت.
ابراهیم پورداود گفته است که با پایهگذاری پادشاهی هخامنشیان و کشورگشاییهای کوروش کیش مهر به سرزمینهای دیگر رفت.
☀️ برخی پژوهشگران گفتهاند که ایزد مهر در تن کودکی که کلاه بر سر و خنجر و آتشدان در دست دارد، از یک خرسنگ زاده شد.
اگرچه در بیشتر افسانههای ایرانی ایزد مهر را همانند روشنایی سپیدهدم و شامگاه که از خورشید تابیده، میدانستند.
ترساییان(مسیحیان) میگویند که مهر در یک اِشکفت(غار) تاریک و از دوشیزهای به نام ناهید زاده شد.
☀️ در مهریشت آمده که گردونهی مهر را چهار اسب سپید نامیرا با پاهایی از زر و سیم میکشند.
ایزد مهر یا میترا/میترَه تواناترین ایزد است و پیش از خورشید از البرز سر بر میکشد و چکاد(قله)های زرین را پشت سر میگذارد و بر همه سرزمینهایی که ایرانیان زندگی میکنند، سر میکشد.
او بر دیو دروغ میتازد و پیروز میشود.
ایزد مهر است که پس از پایان جهان به داوری کردار مردمان میپردازد.
☀️ در بابِـل داستان ایزد مهر با افسانههای ششمین ایزد بابلی درآمیخت و پذیرفتنی شد.
مهر، فرشتهی فروغ و نماد برجستهی راستی و درستی بود و نه تنها در بابل، که در هر سرزمینی با ایزدان آن گره خورد و پذیرفته شد بیآنکه ریشه و خاستگاه خود را دستخوش نابودی ببیند.
☀️ باورهای مهر پرستان پس از هزاران سال تا روزگار ما هم ریشه دوانده است.
برخی از پژوهشگران گفتهاند سماع دوستداران مولوی در قونیه ریشه در ارغَشت(رقص)های میترایی دارد.
☀️ فرتور(عکس) پیوست:
سنگنگارهی «ایزد مهر» سوار بر گردونهای با چهار اسب سپید که هر بامداد از بالای کوههای البرز به ایرانیان مینگرد.
📒 برگرفته از:
- یشتها #ابراهیم_پورداود
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- اساطیر و آیینهای باستانی جهان #غلامرضا_معصومی
#جشن_های_ایرانی #مهرگان.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🔆 #آشنایی_با_جشنهای_ایرانی:
هیچ فرهنگ و آیینی به اندازهی فرهنگ پارسی
و ایران وُ ایرانیان جشن و پایکوبی ندارد.
🌱☀️ جشن #سیزده_به_در:
«سیزده بهدر» پایانبخش جشنهای نوروز و به اندازهی نوروز کهن است و پیدایش آن به پیدایش نوروز بازمیگردد.
🌳✨گمانهای پژوهشی و افسانهای دربارهی پیدایش سیزده بهدر:
💠 ۱- سیزده بهدر در تیر روز از فروردین برگزار میشود و ایزد تیر یا تشتر،
ایزد باران در افسانههای ایرانی بود.
در روز سیزده بهدر مردم برای پیروزی ایزد تیر بر دیو خشکسالی یا دیو اَپوش نیایش میکردند
و نیایش آنها در دشتها و با برگزاری جشن و آیین و پایکوبی انجام میشد.
بر این پایه سیزده بهدر جشن بارانخواهی برای کشتزارهای نورسته بود و اگر ایزد تیر بر دیو اَپوش پیروز میشد،
سال پر بارانی در پیش بود.
این روز هماهنگ و همگام با آغاز نیمسال دوم کشاورزی بود.
💠 ۲- بر پایهی باورهای دیرین فرهنگ پارسی،
بلندی سال(سن) کیهان ۱۲ستاره دارد و هر ستاره هزار سال فرمانروایی میکند.
پس جهان گیتایی(مادی)؛
۱۲هزار سال است و با پایان آن،
جهان به آشفتگی نخستین خود بازمیگردد.
از این رو، نوروز به نشانهی ۱۲هزار سال، در ۱۲روز برگزار میشود و بر پایهی داستان دیگری، ۱۲هزار سال زندگی در جهان گیتایی به پایان میرسد،
سوشیانت باز میگردد و زندگی در پردیس(بهشت) آغاز میشود.
پس نوروز ۱۲روز است و سیزده بهدر نشانهی زندگی در بهشت است که در دشت و بوستان برگزار میشود.
از اینرو سیزدهم فروردین، پایانبخش جشنهای نوروز است.
در سنگنبشتههای سومری و بابلی نیز آمده که نوروز ۱۲روز است و با جشنی در باغها به پایان میرسد.
بر این پایه نوروز و سیزده بهدر بیش از ۴هزار سال پیشینه دارد.
💠 ۳- جمشید، پادشاه پیشدادی،
هر سال پس از ۱۲روز نوروز به دشت یا باغی خرم میرفت و با مردم دیدار میکرد.
با گذشت زمان این آیین با سیزده بهدر ماندگار شد.
💠 ۴- بر پایهی افسانههای زرتشتی،
فَرَوَهَرها هر سال با آغاز فروردین به زمین میآمدند و با خود فراوانی میآوردند.
آریاییها در جشن سور(چهارشنبهسوری و یا سور باستان) با روشن کردن آتش در بامها به پیشواز آنها میرفتند و در روز سیزدهم فروردین با رفتن به دشت و باغ، با فروهرها بدرود میگفتند.
☀️✨واژهی«سیزده بهدر»:
هرچند نویسندگانی چون دهخدا:
نام سیزده بهدر را به چم در کردن بدشگونی دانستهاند ولی شماری از آنها میگویند سیزده بهدر برای در کردن بدشگونی نبود.
به گفتهی شماری از نویسندگان، گمان میرود که این نام به چم «سیزده به سوی در و دشت» باشد.
-چو هر دو سپاه اندر آمد ز جای
تو گفتی که دارد در و دشت پای!
🌞✨آیینهای سیزده بهدر:
برچیدن هفتسین: در این روز سفرهی هفتسین برچیده میشود و خوراکیهای آن را با خود به میبرند و در این روز میخورند.
🌊💧پیشکش کردن سبزه به آب:
ایرانیان باستان سبزهها را به آب میسپردند و با اینکار پیشکشی به ایزد تیر میدادند.
این کار امروز به زیستبوم ما آسیب میرساند.
گِره زدن سبزه:
گِره زدن سبزه به ایران کهن باز میگردد.
گفته میشود مشی و مشیانه پسر و دختر همایند(دوقلو) کیومرس و نخستین پدر و مادر روی زمین بودند، آنها در روز سیزدهم فروردین به همسری هم درآمدند و هنگامی که میخواستند با هم پیمان زناشویی ببندند،
شاخهی 🍃گیاه «مورد» را برای پیمان بستن گِره زدند.
گفته میشود در ایران باستان که هنوز دین در آن راه نداشت،
این آیین را همسران جوان هنگام پیمان بستن انجام میدادند.
بر پایهی افسانههای ایرانی، مشی و مشیانه از خوردن سیب یا گندم باز داشته و از بهشت نیز رانده نشدند.
اهورامزدا به آنان کِشت گندم، دامداری، خانهسازی، هنر، پیشه و همآغوشی آموخت؛
در زمین خاکی پدید آمدند، یکی از دنده دیگری پدید نیامد و تنها یکی مایهی آرامش دیگری نبود، هر دو درکنار هم و با هم بالیدند.
آنها در پنجاه سال هژده(هجده) فرزند زادند.
🍵پختن آش:
پخت آش در بیشتر جشنهای ایرانی دیده میشد و از آنجا که بیشتر مردم با یاری هم آن را فراهم میکردند، نمادی از کار گروهی بود.
بهویژه در بهار که از سبزیهای تازه روییدهی کوه و دشت برای پخت آش بهره میبردند.
پس از چندی خوردن کاهو و سکنجبین هم به آیینهای این روز افزوده شد.
هماوردجویی جوانان، پایکوبی گروهی، اسبدوانی(به نشانهی نبرد ایزد تیشتر با دیو اپوش) و آب بازی از دیگر آیینهای سیزده بهدر بود. در سمرکند(سمرقند) و بخارا فالگوش ایستادن نیز بخشی از این آیینها بود.___
📚 برگرفته از:
۱- یادداشت «زروان»: #فریدون_جنیدی
۲- جشنهای ایران باستان: #حسین_محمدی
۳- از اسطوره تا تاریخ #مهرداد_بهار و #ابوالقاسم_اسماعیل_پور.
#جشن_های_ایرانی #سیزده_بدر #نوروز.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
هیچ فرهنگ و آیینی به اندازهی فرهنگ پارسی
و ایران وُ ایرانیان جشن و پایکوبی ندارد.
🌱☀️ جشن #سیزده_به_در:
«سیزده بهدر» پایانبخش جشنهای نوروز و به اندازهی نوروز کهن است و پیدایش آن به پیدایش نوروز بازمیگردد.
🌳✨گمانهای پژوهشی و افسانهای دربارهی پیدایش سیزده بهدر:
💠 ۱- سیزده بهدر در تیر روز از فروردین برگزار میشود و ایزد تیر یا تشتر،
ایزد باران در افسانههای ایرانی بود.
در روز سیزده بهدر مردم برای پیروزی ایزد تیر بر دیو خشکسالی یا دیو اَپوش نیایش میکردند
و نیایش آنها در دشتها و با برگزاری جشن و آیین و پایکوبی انجام میشد.
بر این پایه سیزده بهدر جشن بارانخواهی برای کشتزارهای نورسته بود و اگر ایزد تیر بر دیو اَپوش پیروز میشد،
سال پر بارانی در پیش بود.
این روز هماهنگ و همگام با آغاز نیمسال دوم کشاورزی بود.
💠 ۲- بر پایهی باورهای دیرین فرهنگ پارسی،
بلندی سال(سن) کیهان ۱۲ستاره دارد و هر ستاره هزار سال فرمانروایی میکند.
پس جهان گیتایی(مادی)؛
۱۲هزار سال است و با پایان آن،
جهان به آشفتگی نخستین خود بازمیگردد.
از این رو، نوروز به نشانهی ۱۲هزار سال، در ۱۲روز برگزار میشود و بر پایهی داستان دیگری، ۱۲هزار سال زندگی در جهان گیتایی به پایان میرسد،
سوشیانت باز میگردد و زندگی در پردیس(بهشت) آغاز میشود.
پس نوروز ۱۲روز است و سیزده بهدر نشانهی زندگی در بهشت است که در دشت و بوستان برگزار میشود.
از اینرو سیزدهم فروردین، پایانبخش جشنهای نوروز است.
در سنگنبشتههای سومری و بابلی نیز آمده که نوروز ۱۲روز است و با جشنی در باغها به پایان میرسد.
بر این پایه نوروز و سیزده بهدر بیش از ۴هزار سال پیشینه دارد.
💠 ۳- جمشید، پادشاه پیشدادی،
هر سال پس از ۱۲روز نوروز به دشت یا باغی خرم میرفت و با مردم دیدار میکرد.
با گذشت زمان این آیین با سیزده بهدر ماندگار شد.
💠 ۴- بر پایهی افسانههای زرتشتی،
فَرَوَهَرها هر سال با آغاز فروردین به زمین میآمدند و با خود فراوانی میآوردند.
آریاییها در جشن سور(چهارشنبهسوری و یا سور باستان) با روشن کردن آتش در بامها به پیشواز آنها میرفتند و در روز سیزدهم فروردین با رفتن به دشت و باغ، با فروهرها بدرود میگفتند.
☀️✨واژهی«سیزده بهدر»:
هرچند نویسندگانی چون دهخدا:
نام سیزده بهدر را به چم در کردن بدشگونی دانستهاند ولی شماری از آنها میگویند سیزده بهدر برای در کردن بدشگونی نبود.
به گفتهی شماری از نویسندگان، گمان میرود که این نام به چم «سیزده به سوی در و دشت» باشد.
-چو هر دو سپاه اندر آمد ز جای
تو گفتی که دارد در و دشت پای!
🌞✨آیینهای سیزده بهدر:
برچیدن هفتسین: در این روز سفرهی هفتسین برچیده میشود و خوراکیهای آن را با خود به میبرند و در این روز میخورند.
🌊💧پیشکش کردن سبزه به آب:
ایرانیان باستان سبزهها را به آب میسپردند و با اینکار پیشکشی به ایزد تیر میدادند.
این کار امروز به زیستبوم ما آسیب میرساند.
گِره زدن سبزه:
گِره زدن سبزه به ایران کهن باز میگردد.
گفته میشود مشی و مشیانه پسر و دختر همایند(دوقلو) کیومرس و نخستین پدر و مادر روی زمین بودند، آنها در روز سیزدهم فروردین به همسری هم درآمدند و هنگامی که میخواستند با هم پیمان زناشویی ببندند،
شاخهی 🍃گیاه «مورد» را برای پیمان بستن گِره زدند.
گفته میشود در ایران باستان که هنوز دین در آن راه نداشت،
این آیین را همسران جوان هنگام پیمان بستن انجام میدادند.
بر پایهی افسانههای ایرانی، مشی و مشیانه از خوردن سیب یا گندم باز داشته و از بهشت نیز رانده نشدند.
اهورامزدا به آنان کِشت گندم، دامداری، خانهسازی، هنر، پیشه و همآغوشی آموخت؛
در زمین خاکی پدید آمدند، یکی از دنده دیگری پدید نیامد و تنها یکی مایهی آرامش دیگری نبود، هر دو درکنار هم و با هم بالیدند.
آنها در پنجاه سال هژده(هجده) فرزند زادند.
🍵پختن آش:
پخت آش در بیشتر جشنهای ایرانی دیده میشد و از آنجا که بیشتر مردم با یاری هم آن را فراهم میکردند، نمادی از کار گروهی بود.
بهویژه در بهار که از سبزیهای تازه روییدهی کوه و دشت برای پخت آش بهره میبردند.
پس از چندی خوردن کاهو و سکنجبین هم به آیینهای این روز افزوده شد.
هماوردجویی جوانان، پایکوبی گروهی، اسبدوانی(به نشانهی نبرد ایزد تیشتر با دیو اپوش) و آب بازی از دیگر آیینهای سیزده بهدر بود. در سمرکند(سمرقند) و بخارا فالگوش ایستادن نیز بخشی از این آیینها بود.___
📚 برگرفته از:
۱- یادداشت «زروان»: #فریدون_جنیدی
۲- جشنهای ایران باستان: #حسین_محمدی
۳- از اسطوره تا تاریخ #مهرداد_بهار و #ابوالقاسم_اسماعیل_پور.
#جشن_های_ایرانی #سیزده_بدر #نوروز.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
جشن فغدیه در نخستین روز شهریور نوید میداد که خنکی هوا در پیش است و زمان رهایی از گرمای تابستان نزدیک.
به آن «فغربه» و «جشن خنکی هوا» هم میگفتند.
دو روز پس از آن «جشن کشمین» گویا در سوم شهریور برگزار میشد. گفته شده برپایی یک بازار بزرگ همگانی و انجام بازیهای گروهی بهانه برگزاری آن بود.
فغدیه در خوارزم، سغد و فرارود (ماوراءالنهر) گسترش داشت و نشانی کمفروغ آن در نوشتههای ابوریحان بیرونی یافت میشود.
گویا این جشنها و برماندهایشان با تازش مغولان نابود شد.
#جشن_های_ایرانی:
#شهریورگان
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
به آن «فغربه» و «جشن خنکی هوا» هم میگفتند.
دو روز پس از آن «جشن کشمین» گویا در سوم شهریور برگزار میشد. گفته شده برپایی یک بازار بزرگ همگانی و انجام بازیهای گروهی بهانه برگزاری آن بود.
فغدیه در خوارزم، سغد و فرارود (ماوراءالنهر) گسترش داشت و نشانی کمفروغ آن در نوشتههای ابوریحان بیرونی یافت میشود.
گویا این جشنها و برماندهایشان با تازش مغولان نابود شد.
#جشن_های_ایرانی:
#شهریورگان
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾