🔍#نکتههای_ویرایشی :
#مجید
«استقامت» واژهای تازی و بیگانه است که جایگزینهای دلنشینتری در زبان پارسی دارد:
استقامت= پایداری، ایستادگی، پایمردی، استواری، پافشاری، پاداری.
استقامت کردن= ایستیدن.
استقامت در اعتقاد= فَریوَری.
💥نمونه:
او استقامت كرد= او پایداری كرد.
او مقاومت بهخرج(!) داد= او ایستادگی كرد.
او مقاوم است= او پایدار است.
تیرآهن مقاوم است= تیرآهن استوار است.
او مقاومت میكند= او ایستادگی میكند.
او آدم مقاومیست= او آدم استواریست.
تا این حد استقامت ندارم= این اندازه پایدار نیستم.
مقاومت فایدهای ندارد= پایداری بیهوده است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید
«استقامت» واژهای تازی و بیگانه است که جایگزینهای دلنشینتری در زبان پارسی دارد:
استقامت= پایداری، ایستادگی، پایمردی، استواری، پافشاری، پاداری.
استقامت کردن= ایستیدن.
استقامت در اعتقاد= فَریوَری.
💥نمونه:
او استقامت كرد= او پایداری كرد.
او مقاومت بهخرج(!) داد= او ایستادگی كرد.
او مقاوم است= او پایدار است.
تیرآهن مقاوم است= تیرآهن استوار است.
او مقاومت میكند= او ایستادگی میكند.
او آدم مقاومیست= او آدم استواریست.
تا این حد استقامت ندارم= این اندازه پایدار نیستم.
مقاومت فایدهای ندارد= پایداری بیهوده است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید
شوربختانه دانش اَنگارِش(ریاضی) از هجوم واژهگان بیگانه آسیب بسیار دیده و برای پالایش آن باید تلاش بسیار نمود.
«زاویه» و واژههای همساز با آن از این دستهاند که جایگزین پارسی آنان در پی میآید:
زاویه= گوشه، گوش، کنج، گونیا.
زوایا= گوشهها، کنحها.
زاویه تماس= گوشه پرماس.
زاویه حاده= گوشه تند، تندگوشه.
زاویه حمله(Angle of attack)= گوشه تاز.
زاویه خارجی= گوشه بیرونی.
زاویه خارجی مثلث= گوشه بیرونی سهسر.
زاویه داخلی= گوشه درونی.
زاویه قائمه= گوشه راست، راستگوشه.
زاویه متقابل به قوس= گوشه پَتیر خـَم(پَتیرَک= روبرو، مقابل.)
زاویه متمم= گوشه رساساز.
زاویه مجاور= گوشه همسای.
زاویه مكمل= گوشه هموارساز.
زاویه منفرجه= گوشه باز، بازگوشه.
زاویه میل (Angle of inclination) = گوشه اریب.
زوایای متقابل به راس= گوشههای سر به سر.
💥نمونه:
مجموع زوایای داخلی یک مثلث ١۸۰ درجه است= همفزود/گردآمدهی گوشههای درونی یک سهگوش ١۸۰زینه است.
زاویه حاده، زاویهای است كه كمتر از ۹۰درجه باشد= تیزگوشه، گوشهای است كه كمتر از ۹۰زینه باشد.
آیا این زاویه، قائمه است.؟= آیا این گوشه، راست است.؟
آری این یک زاویه قائمه است= آری این یک راستگوشه است.
زوایای متقابل به راس، با هم مساوی هستند= گوشههای سر به سر باهم برابرند.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید
شوربختانه دانش اَنگارِش(ریاضی) از هجوم واژهگان بیگانه آسیب بسیار دیده و برای پالایش آن باید تلاش بسیار نمود.
«زاویه» و واژههای همساز با آن از این دستهاند که جایگزین پارسی آنان در پی میآید:
زاویه= گوشه، گوش، کنج، گونیا.
زوایا= گوشهها، کنحها.
زاویه تماس= گوشه پرماس.
زاویه حاده= گوشه تند، تندگوشه.
زاویه حمله(Angle of attack)= گوشه تاز.
زاویه خارجی= گوشه بیرونی.
زاویه خارجی مثلث= گوشه بیرونی سهسر.
زاویه داخلی= گوشه درونی.
زاویه قائمه= گوشه راست، راستگوشه.
زاویه متقابل به قوس= گوشه پَتیر خـَم(پَتیرَک= روبرو، مقابل.)
زاویه متمم= گوشه رساساز.
زاویه مجاور= گوشه همسای.
زاویه مكمل= گوشه هموارساز.
زاویه منفرجه= گوشه باز، بازگوشه.
زاویه میل (Angle of inclination) = گوشه اریب.
زوایای متقابل به راس= گوشههای سر به سر.
💥نمونه:
مجموع زوایای داخلی یک مثلث ١۸۰ درجه است= همفزود/گردآمدهی گوشههای درونی یک سهگوش ١۸۰زینه است.
زاویه حاده، زاویهای است كه كمتر از ۹۰درجه باشد= تیزگوشه، گوشهای است كه كمتر از ۹۰زینه باشد.
آیا این زاویه، قائمه است.؟= آیا این گوشه، راست است.؟
آری این یک زاویه قائمه است= آری این یک راستگوشه است.
زوایای متقابل به راس، با هم مساوی هستند= گوشههای سر به سر باهم برابرند.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید؛
«امر» واژهای تازیست که میتوان جایگزینهای پارسی آن را بهکار برد:
امر= فرمایش، فرمان، دستور.
آمر= فرمانبُد، فرماینده، فرماندهنده.
آمراً = فرمانی، زورکی، دستوری.
امرکردن= فرمودن.
امریه= فرماننامه.
مأمور= بهفرمان، فرمانیافته، کارگزار، گمارده، گماشته.
مامور کردن= گماردن.
ماموریت= فرستاکی، فِرستِش، گمارش.
ماموریت داشتن= دستوری داشتن، گمارده بودن.
آخرالامر= سرانجام، پایان کار، درپایان.
حسبالامر= به دستور، به فرمایش، به فرموده.
💥نمونه:
امر به معروف= فرمان به نیکی، فرمان به درستكاری.
#حافظ:
آخرالامر گِل کوزه گران خواهی شد.
تو سرانجام گل کوزه گران خواهی شد.
اینقدر امر و نهی نكن= اینهمه دستورِ بكن و نكن نده.
هی نگو اینو بكن و اینو نكن.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید؛
«امر» واژهای تازیست که میتوان جایگزینهای پارسی آن را بهکار برد:
امر= فرمایش، فرمان، دستور.
آمر= فرمانبُد، فرماینده، فرماندهنده.
آمراً = فرمانی، زورکی، دستوری.
امرکردن= فرمودن.
امریه= فرماننامه.
مأمور= بهفرمان، فرمانیافته، کارگزار، گمارده، گماشته.
مامور کردن= گماردن.
ماموریت= فرستاکی، فِرستِش، گمارش.
ماموریت داشتن= دستوری داشتن، گمارده بودن.
آخرالامر= سرانجام، پایان کار، درپایان.
حسبالامر= به دستور، به فرمایش، به فرموده.
💥نمونه:
امر به معروف= فرمان به نیکی، فرمان به درستكاری.
#حافظ:
آخرالامر گِل کوزه گران خواهی شد.
تو سرانجام گل کوزه گران خواهی شد.
اینقدر امر و نهی نكن= اینهمه دستورِ بكن و نكن نده.
هی نگو اینو بكن و اینو نكن.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی؛
#مجید
واژهی اوستایی«گئوش» به چم«جهان مادی» است.
این واژه نخست به«گئو» دگردیس شده(تغییر یافته،) سپس در زبان یونانی هم به«ژئو» دگردیس شده است.
اکنون به آسانی درخواهیم یافت ریشهی واژهی «ژئو» در واژههای آمیختاری(کلمههای ترکیبی) «ژئوگرافی» که تازی شدهی آن«جغرافی» است
و نیز «ژئوپلیتیک» و ... از کجاست.؟
این واژه در زبان پارسی به«گیتی» دگردیس شده است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید
واژهی اوستایی«گئوش» به چم«جهان مادی» است.
این واژه نخست به«گئو» دگردیس شده(تغییر یافته،) سپس در زبان یونانی هم به«ژئو» دگردیس شده است.
اکنون به آسانی درخواهیم یافت ریشهی واژهی «ژئو» در واژههای آمیختاری(کلمههای ترکیبی) «ژئوگرافی» که تازی شدهی آن«جغرافی» است
و نیز «ژئوپلیتیک» و ... از کجاست.؟
این واژه در زبان پارسی به«گیتی» دگردیس شده است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید
اصل بقای ماده:
ماده نه خلق می شود و نه از بین می رود، بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود.
مهاد پایایی ماتک:
ماتک نه پدید میآید و نه از میان میرود، بساكه از ریختی به ریخت دیگر درمیآید.
ماده= (پارسی تازی شده) ماتک، مایه، وادِه، کبود
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید
اصل بقای ماده:
ماده نه خلق می شود و نه از بین می رود، بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود.
مهاد پایایی ماتک:
ماتک نه پدید میآید و نه از میان میرود، بساكه از ریختی به ریخت دیگر درمیآید.
ماده= (پارسی تازی شده) ماتک، مایه، وادِه، کبود
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید؛
واژههای«ازل» و«ابد»،
از پارسی كهن گرفته شدهاند:
ازل= اَسَر= ا + سَر= بیآغاز(بیسر)
ابد= اَپــَد= ا + پـَد= بیپایان(بیپا)
پس میتوان بهجای «ابد» همان «اپد» را نوشت و بهجای "ازل" نیز "اسَر" را بهكار برد.
ازل، ازلی= (پارسی تازی شده)، اَسَر، بیسر، بیسری، زمان بیآغاز، بیآغازی، همیشگی، دیرینگی.
ازلیت=جاویدی، بیآغازی.
ابد= (پارسی تازی شده)، اَپَد، ورجاوند، همیشگی، همیشه، جاوید، جاودان، جاویدان، ناانجام، تا پایان زندگی، انوشه، بیمرگ
(انوشه و بیمرگ هم به چم ابدیست، ولی مرز آن جانداران و گاه تنها آدمیان هستند كه در میان مرگ و زندگی گرفتارند)
ابداً= هرگز، هیچگاه، بههیچروی.
ابدالآباد، ابدالدهر= همیشه، جاویدان.
ابدی= همیشگی، جاوید، جاودانی، جاویدان، هرگزی، پایا، بیپایان.
ابدیت= همیشگی، جاودانگی، جاودان، پایندگی.
سرمد= جاوید، همیشگی.
سرمدی= همیشگی، اسری و اپدی.
💥نمونه:
آیا مرگ اَپـَـدیست، یا دوباره میتوان زیست؟
از ازل تا ابد ربوبیت لایق اوست=
از جاوید تا جاودان، پروردگاری شایان اوست.
از بیآغاز تا بیپایان، پروردگاری او را سَزَد.
آیا عالم حادث است یا قدیم(ازلی)؟=
آیا جهان پدیده است یا جاوید.؟
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید؛
واژههای«ازل» و«ابد»،
از پارسی كهن گرفته شدهاند:
ازل= اَسَر= ا + سَر= بیآغاز(بیسر)
ابد= اَپــَد= ا + پـَد= بیپایان(بیپا)
پس میتوان بهجای «ابد» همان «اپد» را نوشت و بهجای "ازل" نیز "اسَر" را بهكار برد.
ازل، ازلی= (پارسی تازی شده)، اَسَر، بیسر، بیسری، زمان بیآغاز، بیآغازی، همیشگی، دیرینگی.
ازلیت=جاویدی، بیآغازی.
ابد= (پارسی تازی شده)، اَپَد، ورجاوند، همیشگی، همیشه، جاوید، جاودان، جاویدان، ناانجام، تا پایان زندگی، انوشه، بیمرگ
(انوشه و بیمرگ هم به چم ابدیست، ولی مرز آن جانداران و گاه تنها آدمیان هستند كه در میان مرگ و زندگی گرفتارند)
ابداً= هرگز، هیچگاه، بههیچروی.
ابدالآباد، ابدالدهر= همیشه، جاویدان.
ابدی= همیشگی، جاوید، جاودانی، جاویدان، هرگزی، پایا، بیپایان.
ابدیت= همیشگی، جاودانگی، جاودان، پایندگی.
سرمد= جاوید، همیشگی.
سرمدی= همیشگی، اسری و اپدی.
💥نمونه:
آیا مرگ اَپـَـدیست، یا دوباره میتوان زیست؟
از ازل تا ابد ربوبیت لایق اوست=
از جاوید تا جاودان، پروردگاری شایان اوست.
از بیآغاز تا بیپایان، پروردگاری او را سَزَد.
آیا عالم حادث است یا قدیم(ازلی)؟=
آیا جهان پدیده است یا جاوید.؟
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای ویرایشی:
#مجید؛
«نهی» واژهای تازیست
که بهجای آن میتوان از واژههای دلنشین پارسی بهره برد:
نهی= بازداری، بازداشتن، پیشگیری، ناروادانستن(فرمان دادن به نكردن كاری)
ناهی= بازدارنده.
مَنهی= بازداشته، ناشایست، نارُواک.
نهی منکر= بازداشت ناروا.
امر به معروف و نهی از منكر= فرمان به درستكاری و بازداشت از بدكاری.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید؛
«نهی» واژهای تازیست
که بهجای آن میتوان از واژههای دلنشین پارسی بهره برد:
نهی= بازداری، بازداشتن، پیشگیری، ناروادانستن(فرمان دادن به نكردن كاری)
ناهی= بازدارنده.
مَنهی= بازداشته، ناشایست، نارُواک.
نهی منکر= بازداشت ناروا.
امر به معروف و نهی از منكر= فرمان به درستكاری و بازداشت از بدكاری.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید؛
«دختر» یک واژهی آریاییست که زبانهای دیگر هم این واژه را از زبان نیایی ما وام گرفته و از آن بهره میبرند.
وازه اوستایی«دوگد» به چم«دختر» در زبان پارسی باستان به گونهی«دختا»
در پارسی میانه«دوخت» «دخت» در زبان سانسکریت «دوهیتا» در زبان هندی«دوهیتر»
در زبان انگلیسی«داتر»(Daughter)
در زبان آلمانی «تُختر»(Tochter)، در زبان سویدی(سوئدی)«دوتر»Dotter)
و در زبان روسی «دوچکا»(دختر کوچک) آمده است.
(بایسته به یادآوریست که واژهی روسی«دوشکا» که نامی دخترانه و نیز نام یک جنگافزار(سلاح) روسیست از همین ریشهی «دوچکا» است.)
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید؛
«دختر» یک واژهی آریاییست که زبانهای دیگر هم این واژه را از زبان نیایی ما وام گرفته و از آن بهره میبرند.
وازه اوستایی«دوگد» به چم«دختر» در زبان پارسی باستان به گونهی«دختا»
در پارسی میانه«دوخت» «دخت» در زبان سانسکریت «دوهیتا» در زبان هندی«دوهیتر»
در زبان انگلیسی«داتر»(Daughter)
در زبان آلمانی «تُختر»(Tochter)، در زبان سویدی(سوئدی)«دوتر»Dotter)
و در زبان روسی «دوچکا»(دختر کوچک) آمده است.
(بایسته به یادآوریست که واژهی روسی«دوشکا» که نامی دخترانه و نیز نام یک جنگافزار(سلاح) روسیست از همین ریشهی «دوچکا» است.)
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید؛
اسامی سیارههای منظومه شمسی=
نام گویالهای سامانهی خورشیدی:
عطارد= تیر
زهره= ناهید، آناهیتا.
ارض= زمین.
مریخ= بهرام، وهرام.
مشتری= هرمز.
زحل= كیوان
اورانوس= آسمان، آهوره.
نپتون= آبان.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید؛
اسامی سیارههای منظومه شمسی=
نام گویالهای سامانهی خورشیدی:
عطارد= تیر
زهره= ناهید، آناهیتا.
ارض= زمین.
مریخ= بهرام، وهرام.
مشتری= هرمز.
زحل= كیوان
اورانوس= آسمان، آهوره.
نپتون= آبان.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید؛
واژهی «مورد» تازیست
و در چند چم بهكار میرود که زبان ما را كممایه كرده است:
- درباره about
در این مورد حرفی نزن= در این باره سخنی نگو.
- جستار(موضوع) issue، item
در این مورد، لازم به تذكّر است=
در این جستار/رهگذار، نیاز به یادآوری است.
- رویداد event، case
موارد متعددی از جنایات علیه بشریت مشاهده شده = رویدادهای پرشماری از مردمستیزی دیده شده.
اُفـتههای فراوانی از تبهكاری بر پاد هومنی دیده شده.
- گرفتاری/دشواری(مشکل، اشکال) objection ، difficulty
موردی (ایرادی) ندارد، بفرمایید= دشواری ندارد، بفرمایید.
ــ jud. case
قاضی در این مورد قضایی، حكم برائت صادر نمود = دادور، در این پروندهی دادگاهی، رای بر بیگناهی داد.
- پیوند/بستگی(ارتباط) relevance
حرفت بی مورد است= سخنات بیجاست.
این استدلال اینجا موردیت ندارد=
این فرنود، پیوندی با اینجا ندارد.
مورد= باره، برای، نمونه، نشانه.
در مورد= درباره.
در این مورد= در این راستا، در این باره.
مورد احترام= ارجمند.
مورد استفاده = بهکاررفته.
مورد تقبیح قرار دادن= نكوهیدن، نكوهشكردن، سرزنشكردن.
مورد تحسین قراردادن= ستودن.
مورد چیزی قرار گرفتن= دچار چیزی شدن.
مورد نظر= دلخواه.
مورد نیاز= خواستهشده، بایسته.
مورد علاقه بودن= پسند بودن.
مورد استهزا قرارگرفته= ریشخند شده.
مورد خطاب قرار گرفتهام= روی سخن با من بوده است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
#مجید؛
واژهی «مورد» تازیست
و در چند چم بهكار میرود که زبان ما را كممایه كرده است:
- درباره about
در این مورد حرفی نزن= در این باره سخنی نگو.
- جستار(موضوع) issue، item
در این مورد، لازم به تذكّر است=
در این جستار/رهگذار، نیاز به یادآوری است.
- رویداد event، case
موارد متعددی از جنایات علیه بشریت مشاهده شده = رویدادهای پرشماری از مردمستیزی دیده شده.
اُفـتههای فراوانی از تبهكاری بر پاد هومنی دیده شده.
- گرفتاری/دشواری(مشکل، اشکال) objection ، difficulty
موردی (ایرادی) ندارد، بفرمایید= دشواری ندارد، بفرمایید.
ــ jud. case
قاضی در این مورد قضایی، حكم برائت صادر نمود = دادور، در این پروندهی دادگاهی، رای بر بیگناهی داد.
- پیوند/بستگی(ارتباط) relevance
حرفت بی مورد است= سخنات بیجاست.
این استدلال اینجا موردیت ندارد=
این فرنود، پیوندی با اینجا ندارد.
مورد= باره، برای، نمونه، نشانه.
در مورد= درباره.
در این مورد= در این راستا، در این باره.
مورد احترام= ارجمند.
مورد استفاده = بهکاررفته.
مورد تقبیح قرار دادن= نكوهیدن، نكوهشكردن، سرزنشكردن.
مورد تحسین قراردادن= ستودن.
مورد چیزی قرار گرفتن= دچار چیزی شدن.
مورد نظر= دلخواه.
مورد نیاز= خواستهشده، بایسته.
مورد علاقه بودن= پسند بودن.
مورد استهزا قرارگرفته= ریشخند شده.
مورد خطاب قرار گرفتهام= روی سخن با من بوده است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید
«بلیت» (Billet) یک واژهی فرانسوی است
و نباید آن را به شیوهی تازیان«بلیط» نوشت.
همچنین میتوان جایگزین پارسی آن را بهکار برد:
بلیت= پَته، گذرانه، پروانک
(واژهی آریایی«پَته» در سانسکریت به گونهی patra و به چم «کارت، کاغذ، برگه، نامه» آمده است.)
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید
«بلیت» (Billet) یک واژهی فرانسوی است
و نباید آن را به شیوهی تازیان«بلیط» نوشت.
همچنین میتوان جایگزین پارسی آن را بهکار برد:
بلیت= پَته، گذرانه، پروانک
(واژهی آریایی«پَته» در سانسکریت به گونهی patra و به چم «کارت، کاغذ، برگه، نامه» آمده است.)
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍 #نکتههای_ویرایشی:
#مجید؛
بهجای واژهی بیگانهی «تحرک» بگوییم «جنبوجوش»/«جنبش»/«پویایی».
تحرک= جنبش، جنبیدن، پویندگی، جنبوجوشکردن، پویش، پویایی.
تحریک= برانگیختن، انگیزش، جنباندن، شوراندن.
تحریک شدن= انگیزیدن، برانگیخته شدن، برانگیختن.
تحریک کردن= انگیختن، برانگیختن.
تحریک کننده= برانگیزاننده.
عدم تحرک = نا روانی.
متحرک شدن= جنبیدن.
متحرکه= جنبنده.
نامتحرک= نا روان.
💥نمونه:
خواجه نصیر طوسی هولاگو را تحریک كرد كه بغداد را فتح كند= خواجه نصیر توسی هولاگو را بر انگیخت كه بغداد را بگیرد.
این چیزا خیلی تحریککنندهاند= این چیزها خیلی بر انگیزانندهاند.
از تنبلی افتاده یه جا، اصلا ً تحرّكی نداره= از تنبلی افتاده یه جا، هیچ جنبوجوشی نداره.
این شیئ بلاتحرک است = این چیز بی جنبش است/جنبندگی ندارد/ایستاده است/ایستاست.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید؛
بهجای واژهی بیگانهی «تحرک» بگوییم «جنبوجوش»/«جنبش»/«پویایی».
تحرک= جنبش، جنبیدن، پویندگی، جنبوجوشکردن، پویش، پویایی.
تحریک= برانگیختن، انگیزش، جنباندن، شوراندن.
تحریک شدن= انگیزیدن، برانگیخته شدن، برانگیختن.
تحریک کردن= انگیختن، برانگیختن.
تحریک کننده= برانگیزاننده.
عدم تحرک = نا روانی.
متحرک شدن= جنبیدن.
متحرکه= جنبنده.
نامتحرک= نا روان.
💥نمونه:
خواجه نصیر طوسی هولاگو را تحریک كرد كه بغداد را فتح كند= خواجه نصیر توسی هولاگو را بر انگیخت كه بغداد را بگیرد.
این چیزا خیلی تحریککنندهاند= این چیزها خیلی بر انگیزانندهاند.
از تنبلی افتاده یه جا، اصلا ً تحرّكی نداره= از تنبلی افتاده یه جا، هیچ جنبوجوشی نداره.
این شیئ بلاتحرک است = این چیز بی جنبش است/جنبندگی ندارد/ایستاده است/ایستاست.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🔍#نکتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻اَوّلاً (اَوٌلَن)= یکم، نخست
💥✍ نمونه:
🔺اولاً که این حرفِ را من نگفتهام...= نخست این که این سخن را من نگفتهام...
🔺اولاً، نمیتونم بیام= یکم بتوانم بیایم هم نمیایم.
دوماً، بتونم هم نمیام!= دوم، بتوانم هم نمیایم!
🚩دنباله دارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری.
#پارسی_پاک #اولا.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش»پالایش
زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻اَوّلاً (اَوٌلَن)= یکم، نخست
💥✍ نمونه:
🔺اولاً که این حرفِ را من نگفتهام...= نخست این که این سخن را من نگفتهام...
🔺اولاً، نمیتونم بیام= یکم بتوانم بیایم هم نمیایم.
دوماً، بتونم هم نمیام!= دوم، بتوانم هم نمیایم!
🚩دنباله دارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری.
#پارسی_پاک #اولا.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش»پالایش
زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نکتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻آخر= پایان، واپسین، پسین، فرجام، سرانجام، انجام، سپری.
💥✍ نمونه:
🔺مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر= همنشینی پایان گرفت و به فرجام رسید زندگی.
🔺آخرین حرف من این است، زندگی شیرین است= واپسین سخن من این است، زندگی شیرین است.
🔺آخر کار خودت را کردی؟= سرانجام کار خودت را کردی؟
🔺کار نوشتن قصه را به آخر رساند= کار نوشتن داستان را به پایان رساند.
🔺روز هجران و شب فرقت یار آخر شد= روز جدایی و شب دوری یار سپری شد.
🚩دنباله دارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک #آخر.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻آخر= پایان، واپسین، پسین، فرجام، سرانجام، انجام، سپری.
💥✍ نمونه:
🔺مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر= همنشینی پایان گرفت و به فرجام رسید زندگی.
🔺آخرین حرف من این است، زندگی شیرین است= واپسین سخن من این است، زندگی شیرین است.
🔺آخر کار خودت را کردی؟= سرانجام کار خودت را کردی؟
🔺کار نوشتن قصه را به آخر رساند= کار نوشتن داستان را به پایان رساند.
🔺روز هجران و شب فرقت یار آخر شد= روز جدایی و شب دوری یار سپری شد.
🚩دنباله دارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک #آخر.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نڪتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻نمرات= شمارهها، ترازها، اَرزِهها.
🔻ریز نمرات= ریز اَرزِهها، ترازنامه.
💥✍نمونه:
🔺نمرات تحصیلے اش عالے بودند.
اَرزِههاے آموزشیاش والا بودند.
🔺ریز نمراتش را از مدرسہ گرفت.
ریزِ اَرزِههایش را از آموزشگاہ گرفت.
ترازنامهاش را از دبستان/دبیرستان گرفت.
🔺نمرات ماشینهاے متخلف را ضبط میڪرد
شمارههاے خودروهاے ڪـَژڪار/لغزشڪار/دادشِڪن را بایگانے میڪرد.
🚩 دنبالہ دارد.
✍ #مجید_دری.
#پارسی_پاڪ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش.» پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻نمرات= شمارهها، ترازها، اَرزِهها.
🔻ریز نمرات= ریز اَرزِهها، ترازنامه.
💥✍نمونه:
🔺نمرات تحصیلے اش عالے بودند.
اَرزِههاے آموزشیاش والا بودند.
🔺ریز نمراتش را از مدرسہ گرفت.
ریزِ اَرزِههایش را از آموزشگاہ گرفت.
ترازنامهاش را از دبستان/دبیرستان گرفت.
🔺نمرات ماشینهاے متخلف را ضبط میڪرد
شمارههاے خودروهاے ڪـَژڪار/لغزشڪار/دادشِڪن را بایگانے میڪرد.
🚩 دنبالہ دارد.
✍ #مجید_دری.
#پارسی_پاڪ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش.» پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نڪتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻مرحله= ایستگاہ، پلہ، گام، گامہ، ردہ، خوان، پرده.
💥 نمونه:
🔺بہ مرحلهے نهایے رسید= بہ ردهے پایانے رسید
🔺در همان مرحلهے اول راے آورد= در همان گامهے نخست راے آورد.
در همان گام نخست راے آورد.
🔺امیدواریم از این مرحلہ هم بہ خوبے گذر ڪنیم= امیدواریم از این خوان هم بہ خوبے گذر ڪنیم.
🔺بہ آخرین مرحلہ رسیدیم= بہ واپسین ایستگاہ رسیدیم.
بہ پلهے پایانے رسیدیم.
🔺در این مرحلہ باید چند سوال را جواب دهید= در این پردہ باید چند پرسش را پاسخ دهید.
🚩دنبالہ دارد.
✍ #مجید_دری.
#پارسی_پاڪ #مرحله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان«هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش.»پالایش
زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻مرحله= ایستگاہ، پلہ، گام، گامہ، ردہ، خوان، پرده.
💥 نمونه:
🔺بہ مرحلهے نهایے رسید= بہ ردهے پایانے رسید
🔺در همان مرحلهے اول راے آورد= در همان گامهے نخست راے آورد.
در همان گام نخست راے آورد.
🔺امیدواریم از این مرحلہ هم بہ خوبے گذر ڪنیم= امیدواریم از این خوان هم بہ خوبے گذر ڪنیم.
🔺بہ آخرین مرحلہ رسیدیم= بہ واپسین ایستگاہ رسیدیم.
بہ پلهے پایانے رسیدیم.
🔺در این مرحلہ باید چند سوال را جواب دهید= در این پردہ باید چند پرسش را پاسخ دهید.
🚩دنبالہ دارد.
✍ #مجید_دری.
#پارسی_پاڪ #مرحله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان«هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش.»پالایش
زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نڪتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻طغیان= نافرمانے، گردنڪشے، سَرڪشے، خودسَرے، گستاخے، شورش، سَرپیچے، خروش.
🔻طغیان آب= ڪوهہ، خیزاب، آشوب شدن دریا و رود و مانند آن.
🔻طغیان عواطف= بَرجوشیدن مهربانیها، جوشِش مهر.
🔻طغیان قلم= سَرڪشے ڪِلڪ.
🔻طغیانڪردن= بَرجوشیدن، جوشِش، آشوبشدن.
🔻طغیانے= سرڪش، نافرمان.
💥✍نمونه:
🔺ظلم حاڪم بہ طغیان مردم منجر شد=
ستم فرمانروا بہ خروش مردم انجامید.
🔺صبر مردم لبریز شدہ و سر بہ طغیان برداشتند= شڪیبایے مردم لبریز شدہ و سر بہ شورش برداشتند.
یردبارے مردم بہ پایان رسید و شوریدند.
🔺بارش بیوقفهے باران موجب طغیان رودخانہ شد= بارش بیایست باران مایهے آشوبشدن رودخانہ شد.
بارش یڪریز باران مایهے بَرجوشیدن رودخانہ شد.
#مجید_دری.
#پارسی_پاڪ.
#طغیان.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش.»پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻طغیان= نافرمانے، گردنڪشے، سَرڪشے، خودسَرے، گستاخے، شورش، سَرپیچے، خروش.
🔻طغیان آب= ڪوهہ، خیزاب، آشوب شدن دریا و رود و مانند آن.
🔻طغیان عواطف= بَرجوشیدن مهربانیها، جوشِش مهر.
🔻طغیان قلم= سَرڪشے ڪِلڪ.
🔻طغیانڪردن= بَرجوشیدن، جوشِش، آشوبشدن.
🔻طغیانے= سرڪش، نافرمان.
💥✍نمونه:
🔺ظلم حاڪم بہ طغیان مردم منجر شد=
ستم فرمانروا بہ خروش مردم انجامید.
🔺صبر مردم لبریز شدہ و سر بہ طغیان برداشتند= شڪیبایے مردم لبریز شدہ و سر بہ شورش برداشتند.
یردبارے مردم بہ پایان رسید و شوریدند.
🔺بارش بیوقفهے باران موجب طغیان رودخانہ شد= بارش بیایست باران مایهے آشوبشدن رودخانہ شد.
بارش یڪریز باران مایهے بَرجوشیدن رودخانہ شد.
#مجید_دری.
#پارسی_پاڪ.
#طغیان.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش.»پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نڪتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻نظام= سامان، سامانہ، نِهِش، دستگاہ، سازگان، آراستن، آراستگے، روش، آیین، ارتش.
🔻نظامات= سامانها، نِهِشها، روشها، آیینها.
🔻نظام حڪومتے= سامانهے رهبری.
🔻نظامدادن= ساماندادن، سپاهآراستن.
🔻نظامگرفتن= سامانگرفتن.
🔻نظامنامہ= ساماننامہ، آییننامه.
🔻نظامے= سپاهے، ارتشے، ارتشتار.
🔻نظاموظیفہ= سربازے، هَرگ. سربازی(هَرگ=وظیفه)، دورڪ زیرپرچم.
🔻مقامات نظامے= ڪارداران ارتشتاری.
💥✍نمونه:
🔺برادر من نظامے است = برادر من ارتشے است.
🔺جزو مغضوبین نظام است= از خشمگرفتگان فرمانروایان است.
از راندهشدگان ڪشورمداران است.
🔺قواے نظامے بقاے مملڪت را تضمین میڪنند= نیروهاے ارتشتارے استوارے ڪشور را پشتوانند.
🔺آیا نظام هستے، مبتنے بر عدالت است؟
آیا سامانهے هستے، برپایهے دادگرے است؟
🔺تدوین نظامنامهے"ایمنے محیط ڪار" را بہ اتمام رساند= فراهمآورے آییننامهے "اَرمَندے ڪارگاه" را بہ پایان رسان.
#مجید_دری.
#پارسی_پاڪ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش» پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻نظام= سامان، سامانہ، نِهِش، دستگاہ، سازگان، آراستن، آراستگے، روش، آیین، ارتش.
🔻نظامات= سامانها، نِهِشها، روشها، آیینها.
🔻نظام حڪومتے= سامانهے رهبری.
🔻نظامدادن= ساماندادن، سپاهآراستن.
🔻نظامگرفتن= سامانگرفتن.
🔻نظامنامہ= ساماننامہ، آییننامه.
🔻نظامے= سپاهے، ارتشے، ارتشتار.
🔻نظاموظیفہ= سربازے، هَرگ. سربازی(هَرگ=وظیفه)، دورڪ زیرپرچم.
🔻مقامات نظامے= ڪارداران ارتشتاری.
💥✍نمونه:
🔺برادر من نظامے است = برادر من ارتشے است.
🔺جزو مغضوبین نظام است= از خشمگرفتگان فرمانروایان است.
از راندهشدگان ڪشورمداران است.
🔺قواے نظامے بقاے مملڪت را تضمین میڪنند= نیروهاے ارتشتارے استوارے ڪشور را پشتوانند.
🔺آیا نظام هستے، مبتنے بر عدالت است؟
آیا سامانهے هستے، برپایهے دادگرے است؟
🔺تدوین نظامنامهے"ایمنے محیط ڪار" را بہ اتمام رساند= فراهمآورے آییننامهے "اَرمَندے ڪارگاه" را بہ پایان رسان.
#مجید_دری.
#پارسی_پاڪ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش» پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#نڪتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
موارد= نڪتهها، گاهے، آیندگاهها.
💥نمونه:
در چہ مواردے سڪوت جایز است؟= در چہ آیندگاههایے خاموشے روا نیست؟
در بعضے موارد هم باید سڪوت ڪرد= گاهے هم باید خاموش بود.
موارد مشڪوڪ را گزارش دهید= نڪتههاے شڪانگیز را گزارش دهید.
#مجید_دری.
#پارسی_پاڪ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش» پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
موارد= نڪتهها، گاهے، آیندگاهها.
💥نمونه:
در چہ مواردے سڪوت جایز است؟= در چہ آیندگاههایے خاموشے روا نیست؟
در بعضے موارد هم باید سڪوت ڪرد= گاهے هم باید خاموش بود.
موارد مشڪوڪ را گزارش دهید= نڪتههاے شڪانگیز را گزارش دهید.
#مجید_دری.
#پارسی_پاڪ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش» پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#نڪتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻اقامت= ماندن، ماندگارے، مانِش، بود و باش، باشِش، دِرَنگیدن.
🔻اقامت ڪردن= ماندن، ماندگار شدن، جاے گزیدن، زیستن، فروڪشیدن، دِرَنگیدن.
🔻اقامتگاه= ڪاژه(ڪازه)، نشستنگہ، مانِشگاہ، باشِشگاہ، جایباش.
🔻اقامتگاہ موقت= سپنج.
🔻اقامه= برپاداشتن، گزاردن، بجا آوردن
🔻مقیم= مانیشتَڪ، ماندگار، نشینندہ، باشندہ، جاے گرفته.
🔻مقیم شدن= ماندن، ماندگار شدن، جاے گزیدن، زیستن، فروڪشیدن.
🔻مقیمان= ماندگاران، نشینندگان.
✍نمونه:
🔺«نشستنگهی» زان میان بازجست
ڪہ دارد«نشیننده» را تندرست.
#نظامی
🔺ڪہ گیتے«سپنج» است و جاوید نیست
فرے برتر از فر جمشید نیست.
#فردوسی
🔺گہ چاشت چون بود روز دگر
بیامد برهمن ز«ڪازه» بِهدَر.
#اسدی
🔺بہ تماشاے هرات رفت در نظرش خوش آمد، آنجا «فروڪشید»
(تاریخ گزیده)
🔺اجازهے اقامت گرفت= پروانهے مانِش/ماندن گرفت
🔺اقامتش در قزوین طولانے شد= باشِشاش/ماندنش در ڪاسپین بہ درازا ڪشید
🔺بہ ابرقو رفت و در آنجا مقیم شد= بہ ابرڪوہ رفت و در آنجا ماندگار شد/ماند
🔺ڪسرے در برجرد اقامت گزید= خسرو در پیروزگرد دِرَنگید./جاے گزید/ماندگار شد
🔺سالهاے آخر عمرش را در اصفهان اقامت داشت= سالهاے پایانے زندگیاش را در اسپهان زیست.
🔺براے اقامهے صلات بہ مسجد رفت= براے بهجا آوردن نماز بہ مزگت رفت.
براے خواندن نماز بہ مزگت رفت.
براے نمازگزاردن بہ مزگت رفت.
گردآورے و نگارش: #مجید_دری.
#اقامت، #اقامتگاہ، #اقامہ، #مقیم، #مقیمان.
#پارسی_پاڪ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش» پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻اقامت= ماندن، ماندگارے، مانِش، بود و باش، باشِش، دِرَنگیدن.
🔻اقامت ڪردن= ماندن، ماندگار شدن، جاے گزیدن، زیستن، فروڪشیدن، دِرَنگیدن.
🔻اقامتگاه= ڪاژه(ڪازه)، نشستنگہ، مانِشگاہ، باشِشگاہ، جایباش.
🔻اقامتگاہ موقت= سپنج.
🔻اقامه= برپاداشتن، گزاردن، بجا آوردن
🔻مقیم= مانیشتَڪ، ماندگار، نشینندہ، باشندہ، جاے گرفته.
🔻مقیم شدن= ماندن، ماندگار شدن، جاے گزیدن، زیستن، فروڪشیدن.
🔻مقیمان= ماندگاران، نشینندگان.
✍نمونه:
🔺«نشستنگهی» زان میان بازجست
ڪہ دارد«نشیننده» را تندرست.
#نظامی
🔺ڪہ گیتے«سپنج» است و جاوید نیست
فرے برتر از فر جمشید نیست.
#فردوسی
🔺گہ چاشت چون بود روز دگر
بیامد برهمن ز«ڪازه» بِهدَر.
#اسدی
🔺بہ تماشاے هرات رفت در نظرش خوش آمد، آنجا «فروڪشید»
(تاریخ گزیده)
🔺اجازهے اقامت گرفت= پروانهے مانِش/ماندن گرفت
🔺اقامتش در قزوین طولانے شد= باشِشاش/ماندنش در ڪاسپین بہ درازا ڪشید
🔺بہ ابرقو رفت و در آنجا مقیم شد= بہ ابرڪوہ رفت و در آنجا ماندگار شد/ماند
🔺ڪسرے در برجرد اقامت گزید= خسرو در پیروزگرد دِرَنگید./جاے گزید/ماندگار شد
🔺سالهاے آخر عمرش را در اصفهان اقامت داشت= سالهاے پایانے زندگیاش را در اسپهان زیست.
🔺براے اقامهے صلات بہ مسجد رفت= براے بهجا آوردن نماز بہ مزگت رفت.
براے خواندن نماز بہ مزگت رفت.
براے نمازگزاردن بہ مزگت رفت.
گردآورے و نگارش: #مجید_دری.
#اقامت، #اقامتگاہ، #اقامہ، #مقیم، #مقیمان.
#پارسی_پاڪ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانے نژادہ و نیڪاندیش» پالایش زبان پارسے و والایش فرهنگ ایرانے ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🌾🦅🌾🦅🌾