🔍#نکتههای_ویرایشی؛
🔅پالایش زبان پارسی:
🔻نظم= سامان، هماهنگی، سازماندهی، آرایش، رایش، رَستک، ایوسانی، سَهمان، آراستن، آراستگی، دِهناد.
🔻نظم(در برابر نثر) = چامه، سَرواد، سرود
🔻نظم داد= سامان داد، بِسامانید.
🔻نظمدادن= ساماندهی، هماهنگی، سیچیدن، سیجیدن، وابراستن، نِهیدن، رایِنیدن.
🔻نظمدهنده= سامانگر، سازوَر، رایِنیتار، نِهِشگر، آراینده.
🔻نظمیافتن= سامانیافتن.
🔻ناظم= سامانگر، نِهِشگر، سازوَر، آراینده، یارسالار(در آموزشگاه)، سراینده.
🔻بینظم= نابسامان، درهمریخته، بیسرشته.
🔻بینظمی= نابسامانی، بیسامانی، اَسَهمانی.
🔻عدم نظم= نابسامانی، بیسامانی، اَسَهمانی.
💥✍نمونه:
🔺تقارن علامت نظم است= یکسنجی نشانهی سامان است.
🔺تلاش کرد کارش را با نظم انجام دهد= کوشید کارش را با آراستگی انجام دهد.
🔺نظم خاصی بر کارش حکمفرما بود=
هماهنگی ویژهای بر کارش چیره بود.
🔺این کارخانه را باید نظم داد= باید این کارخانه را ساماندهی کرد.
🔺بینظمی را تحمل نمیکرد=نابسامانی را برنمیتافت.
🔺رودکی "کلیله و دمنه" را به نظم درآورد= رودکی "کلیله و دمنه" را به چامه درآورد.
🔺بهعنوان نظمدهنده، محیط کار را نظم داد و نظم آن را حفظ کرد= از روی سامانگری، کارگاه را بِسامانید و سامان آن را پاس داشت.
همچون سامانگر، کارگاه را سامان داد و سامان آن را نگاه داشت.
#مجید_دری.
#پارسی_پاک.
#نظم #ناظم.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی:
🔻نظم= سامان، هماهنگی، سازماندهی، آرایش، رایش، رَستک، ایوسانی، سَهمان، آراستن، آراستگی، دِهناد.
🔻نظم(در برابر نثر) = چامه، سَرواد، سرود
🔻نظم داد= سامان داد، بِسامانید.
🔻نظمدادن= ساماندهی، هماهنگی، سیچیدن، سیجیدن، وابراستن، نِهیدن، رایِنیدن.
🔻نظمدهنده= سامانگر، سازوَر، رایِنیتار، نِهِشگر، آراینده.
🔻نظمیافتن= سامانیافتن.
🔻ناظم= سامانگر، نِهِشگر، سازوَر، آراینده، یارسالار(در آموزشگاه)، سراینده.
🔻بینظم= نابسامان، درهمریخته، بیسرشته.
🔻بینظمی= نابسامانی، بیسامانی، اَسَهمانی.
🔻عدم نظم= نابسامانی، بیسامانی، اَسَهمانی.
💥✍نمونه:
🔺تقارن علامت نظم است= یکسنجی نشانهی سامان است.
🔺تلاش کرد کارش را با نظم انجام دهد= کوشید کارش را با آراستگی انجام دهد.
🔺نظم خاصی بر کارش حکمفرما بود=
هماهنگی ویژهای بر کارش چیره بود.
🔺این کارخانه را باید نظم داد= باید این کارخانه را ساماندهی کرد.
🔺بینظمی را تحمل نمیکرد=نابسامانی را برنمیتافت.
🔺رودکی "کلیله و دمنه" را به نظم درآورد= رودکی "کلیله و دمنه" را به چامه درآورد.
🔺بهعنوان نظمدهنده، محیط کار را نظم داد و نظم آن را حفظ کرد= از روی سامانگری، کارگاه را بِسامانید و سامان آن را پاس داشت.
همچون سامانگر، کارگاه را سامان داد و سامان آن را نگاه داشت.
#مجید_دری.
#پارسی_پاک.
#نظم #ناظم.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نکتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی:
🔻نظم= سامان، هماهنگی، سازماندهی، آرایش، رایش، رَستک، ایوسانی، سَهمان، آراستن، آراستگی، دِهناد.
🔻نظم(در برابر نثر)= چامه، سَرواد، سرود.
🔻نظم داد= سامان داد، بِسامانید.
🔻نظمدادن= ساماندهی، هماهنگی، سیچیدن، سیجیدن، وابراستن، نِهیدن، رایِنیدن
🔻نظمدهنده= سامانگر، سازوَر، رایِنیتار، نِهِشگر، آراینده.
🔻نظمیافتن= سامانیافتن.
🔻ناظم= سامانگر، نِهِشگر، سازوَر، آراینده، یارسالار(در آموزشگاه)، سراینده.
🔻بینظم= نابسامان، درهمریخته، بیسرشته.
🔻بینظمی= نابسامانی، بیسامانی، اَسَهمانی.
🔻عدم نظم= نابسامانی، بیسامانی، اَسَهمانی.
💥✍نمونه:
🔺تقارن علامت نظم است= یکسنجی نشانهی سامان است.
🔺تلاش کرد کارش را با نظم انجام دهد= کوشید کارش را با آراستگی انجام دهد.
🔺نظم خاصی بر کارش حکمفرما بود= هماهنگی ویژهای بر کارش چیره بود.
🔺این کارخانه را باید نظم داد= باید این کارخانه را ساماندهی کرد.
🔺بینظمی را تحمل نمیکرد= نابسامانی را برنمیتافت.
🔺رودکی "کلیله و دمنه" را به نظم درآورد= رودکی "کلیله و دمنه" را به چامه درآورد.
🔺بهعنوان نظمدهنده، محیط کار را نظم داد و نظم آن را حفظ کرد= از روی سامانگری، کارگاه را بِسامانید و سامان آن را پاس داشت.
همچون سامانگر، کارگاه را سامان داد و سامان آن را نگاه داشت.
#مجید_دری.
#پارسی_پاک.
#نظم #ناظم.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی:
🔻نظم= سامان، هماهنگی، سازماندهی، آرایش، رایش، رَستک، ایوسانی، سَهمان، آراستن، آراستگی، دِهناد.
🔻نظم(در برابر نثر)= چامه، سَرواد، سرود.
🔻نظم داد= سامان داد، بِسامانید.
🔻نظمدادن= ساماندهی، هماهنگی، سیچیدن، سیجیدن، وابراستن، نِهیدن، رایِنیدن
🔻نظمدهنده= سامانگر، سازوَر، رایِنیتار، نِهِشگر، آراینده.
🔻نظمیافتن= سامانیافتن.
🔻ناظم= سامانگر، نِهِشگر، سازوَر، آراینده، یارسالار(در آموزشگاه)، سراینده.
🔻بینظم= نابسامان، درهمریخته، بیسرشته.
🔻بینظمی= نابسامانی، بیسامانی، اَسَهمانی.
🔻عدم نظم= نابسامانی، بیسامانی، اَسَهمانی.
💥✍نمونه:
🔺تقارن علامت نظم است= یکسنجی نشانهی سامان است.
🔺تلاش کرد کارش را با نظم انجام دهد= کوشید کارش را با آراستگی انجام دهد.
🔺نظم خاصی بر کارش حکمفرما بود= هماهنگی ویژهای بر کارش چیره بود.
🔺این کارخانه را باید نظم داد= باید این کارخانه را ساماندهی کرد.
🔺بینظمی را تحمل نمیکرد= نابسامانی را برنمیتافت.
🔺رودکی "کلیله و دمنه" را به نظم درآورد= رودکی "کلیله و دمنه" را به چامه درآورد.
🔺بهعنوان نظمدهنده، محیط کار را نظم داد و نظم آن را حفظ کرد= از روی سامانگری، کارگاه را بِسامانید و سامان آن را پاس داشت.
همچون سامانگر، کارگاه را سامان داد و سامان آن را نگاه داشت.
#مجید_دری.
#پارسی_پاک.
#نظم #ناظم.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾