#دات: ★قانون
نزدِ هخامنشیان برداشتی آزاد از نوشتهی علیرضا شاپور شهبازی.
پارسیان پافشاری زیادی روی دات (قانون) و دهناد( نظم )داشتند.
برابر دینِ ایرانیان، اهورامزدا این جهان را آفریده بود و آن را بر پایه اَرتَ نگهداری میکرد؛
دهناد بر بنیان راستی. شاهِ پارس در جایگاه نمایندهی اهورامزدا میبایست[{ اَرتَ }] را در سراسرِ گستره ی خود نگهداری کند.
بهگفتهی هرودوت، پارسیان"دروغ را شرمآورترین چیز در دنیا میپندارند، و بدترین پس از دروغ، وام دار( مدیون) بودن است زیرا، در کنارِ پندار های دیگر، داشتنِ دِین مایه ی دروغ گفتن میشود".¹
داریوشِ بزرگ دروغ را همسنگِ اهریمن میپنداشت چرا که کُنشگر ویرانیِ سرزمین و نابودیِ مردم بود. او از سرشت به درگاهِ اهورامزدا نیایش میکرد کشورش را از دروغ،
دشمن و خشکسالی رهایی بخشد.
هرودوت مینویسد:
"پارسیان از پنج تا بیستسالگی سه چیز را به پسرانِ خود میآموزند:
سوارکاری، تیراندازی و راستگویی".²
به همین انگیزه بود که پارسیان با ژرفنگری همه ی گناهان و کارهای آدمی را پیش از هر سخنی سبک و سنگین میکردند.
به همان شوند داریوش در کتیبهی آرامگاهش میآگاهاند:
آنچه راست است آن خواستِ من است.
دروغگو را دوست نیستم...
آنچه مردی به زیانِ دیگری بگوید مرا باور نیاید تا هنگامی که سوگندِ هر دو را نشنوم.
واژهی پارسی برای "قانون" داتَ بود.
نما و شکوهِ سامانمندی داتیکی (حقوقیِ) هخامنشی چنان بود که این واژه واردِ زبانِ آرامی، عبری و بسیاری از زبانهای دیگر شد.ا
فلاتون گمان نمیکرد که قانون های سودمندِ داریوش بوده که شاهنشاهیِ هخامنشی را تا زمانِ او یکپارچه نگه داشته است.³
با این همه، شاهانِ پارس بیآنکه بخواهند مردمان زیر نگین خویش را به دات های، زبان یا دینِ خود وادار می کردند.
نگاهی از همکُنش (تعاملِ) با ریزبینی بازنمودشده را نمایان میکردند.
گروهای دادرسی بومی⁴ با نگاهی به فرمان های پادشاهی قانون هایی برای سرزمینِ خود درست میکردند و پس از آن بزرگان شاهنشاهی آن قانون ها را به کار می بستند.
به این چینش بود که یهودیان با اجازهی فرمانروایان پادشاهی برابر آیین تورات رفتار میکردند،
مصریان برابر دات های کهنِ مصر، و ایرانیان برابر اوستا و شیوه های بومی شان.
بُنچاکی (سندی) مصری به خطِ دموتیک نشاندهندهی نامهای از داریوش به ساتراپش در مصر است که این نکته را نشان میدهد:
مردانِ خردمندِ مصر را از بینِ جنگاوران، کاهنان، و منشیان و کسانی که آموزش پذیران را گرد آورده و نزدِ من بفرست، بگذار قانون کهنِ مصر را که تا سالِ چهل و چهارمِ فرمانروایی آماسیسِ فرعون[نخستین سالِ جاگیری بهدستِ ایرانیان] پدید آمده بنویسند_قانون های وابسته به فرعون، نیایشگاه ها و مردم، بگذار آن را به دربارِ من بیاورند.
به دنبالِ این فرمانِ داریوش، پژوهشگرانِ داتیکی مصر قانونِ کشوری خود را درست کردند و آن را از سوی پادشاهی به کار گذاردند.
مصریان از این قانون چنان خشنود بودند که داریوش را از گروه داتگذارانِ بزرگِ "کشور" خود میدانستند.⁵
کاراهیک (سیاستِ)نیکخواهانهی پارسی هنایش (تأثیرِ) زیادی روی مردمِ آن زمان و دورههای پس از آن داشت و بُنچاک های (اسنادِ )بابلی، مصری، عبری و یونانی گواهِ گرامیداشت بسیار مردم زیر فرمان هخامنشیان و زُتان های (دولت) پس از آن به شاهنشاهیِ هخامنشی است.
کمترین #بزرگمهر_صالحی.
بازخَن ها(منابع):
1. Herodotus, Histories, 1, 139.
2. Ibid, 1. 136.
3. Epistles, 7, 332 b.
4. Herodotus, Histories, 3. 31; Xenophon, Cyropedia, 7. 13_14; Esther, 1: 13 f.
5. Diodorus, 1, 95, 4.
بنمایه: تاریخ ایران پژوهش آکسفورد، ویراستهی تورج دریایی، برگردان شهربانو صارمی، تهران، ققنوس، چاپ چهارم ۱۴۰۰.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
نزدِ هخامنشیان برداشتی آزاد از نوشتهی علیرضا شاپور شهبازی.
پارسیان پافشاری زیادی روی دات (قانون) و دهناد( نظم )داشتند.
برابر دینِ ایرانیان، اهورامزدا این جهان را آفریده بود و آن را بر پایه اَرتَ نگهداری میکرد؛
دهناد بر بنیان راستی. شاهِ پارس در جایگاه نمایندهی اهورامزدا میبایست[{ اَرتَ }] را در سراسرِ گستره ی خود نگهداری کند.
بهگفتهی هرودوت، پارسیان"دروغ را شرمآورترین چیز در دنیا میپندارند، و بدترین پس از دروغ، وام دار( مدیون) بودن است زیرا، در کنارِ پندار های دیگر، داشتنِ دِین مایه ی دروغ گفتن میشود".¹
داریوشِ بزرگ دروغ را همسنگِ اهریمن میپنداشت چرا که کُنشگر ویرانیِ سرزمین و نابودیِ مردم بود. او از سرشت به درگاهِ اهورامزدا نیایش میکرد کشورش را از دروغ،
دشمن و خشکسالی رهایی بخشد.
هرودوت مینویسد:
"پارسیان از پنج تا بیستسالگی سه چیز را به پسرانِ خود میآموزند:
سوارکاری، تیراندازی و راستگویی".²
به همین انگیزه بود که پارسیان با ژرفنگری همه ی گناهان و کارهای آدمی را پیش از هر سخنی سبک و سنگین میکردند.
به همان شوند داریوش در کتیبهی آرامگاهش میآگاهاند:
آنچه راست است آن خواستِ من است.
دروغگو را دوست نیستم...
آنچه مردی به زیانِ دیگری بگوید مرا باور نیاید تا هنگامی که سوگندِ هر دو را نشنوم.
واژهی پارسی برای "قانون" داتَ بود.
نما و شکوهِ سامانمندی داتیکی (حقوقیِ) هخامنشی چنان بود که این واژه واردِ زبانِ آرامی، عبری و بسیاری از زبانهای دیگر شد.ا
فلاتون گمان نمیکرد که قانون های سودمندِ داریوش بوده که شاهنشاهیِ هخامنشی را تا زمانِ او یکپارچه نگه داشته است.³
با این همه، شاهانِ پارس بیآنکه بخواهند مردمان زیر نگین خویش را به دات های، زبان یا دینِ خود وادار می کردند.
نگاهی از همکُنش (تعاملِ) با ریزبینی بازنمودشده را نمایان میکردند.
گروهای دادرسی بومی⁴ با نگاهی به فرمان های پادشاهی قانون هایی برای سرزمینِ خود درست میکردند و پس از آن بزرگان شاهنشاهی آن قانون ها را به کار می بستند.
به این چینش بود که یهودیان با اجازهی فرمانروایان پادشاهی برابر آیین تورات رفتار میکردند،
مصریان برابر دات های کهنِ مصر، و ایرانیان برابر اوستا و شیوه های بومی شان.
بُنچاکی (سندی) مصری به خطِ دموتیک نشاندهندهی نامهای از داریوش به ساتراپش در مصر است که این نکته را نشان میدهد:
مردانِ خردمندِ مصر را از بینِ جنگاوران، کاهنان، و منشیان و کسانی که آموزش پذیران را گرد آورده و نزدِ من بفرست، بگذار قانون کهنِ مصر را که تا سالِ چهل و چهارمِ فرمانروایی آماسیسِ فرعون[نخستین سالِ جاگیری بهدستِ ایرانیان] پدید آمده بنویسند_قانون های وابسته به فرعون، نیایشگاه ها و مردم، بگذار آن را به دربارِ من بیاورند.
به دنبالِ این فرمانِ داریوش، پژوهشگرانِ داتیکی مصر قانونِ کشوری خود را درست کردند و آن را از سوی پادشاهی به کار گذاردند.
مصریان از این قانون چنان خشنود بودند که داریوش را از گروه داتگذارانِ بزرگِ "کشور" خود میدانستند.⁵
کاراهیک (سیاستِ)نیکخواهانهی پارسی هنایش (تأثیرِ) زیادی روی مردمِ آن زمان و دورههای پس از آن داشت و بُنچاک های (اسنادِ )بابلی، مصری، عبری و یونانی گواهِ گرامیداشت بسیار مردم زیر فرمان هخامنشیان و زُتان های (دولت) پس از آن به شاهنشاهیِ هخامنشی است.
کمترین #بزرگمهر_صالحی.
بازخَن ها(منابع):
1. Herodotus, Histories, 1, 139.
2. Ibid, 1. 136.
3. Epistles, 7, 332 b.
4. Herodotus, Histories, 3. 31; Xenophon, Cyropedia, 7. 13_14; Esther, 1: 13 f.
5. Diodorus, 1, 95, 4.
بنمایه: تاریخ ایران پژوهش آکسفورد، ویراستهی تورج دریایی، برگردان شهربانو صارمی، تهران، ققنوس، چاپ چهارم ۱۴۰۰.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾