Forwarded from سرای فرزندان ایران. (🌲Siahmansoor🌲)
🖌📖 برگی از نگاه تاریخ.
۲۱ اسفند سالروز درگذشت #نظامی_گنجوی.
( زاده سال ۵۳۵ مهی (قمری) -- درگذشته ۲۱ اسفند ۵۷۸ خورشیدی) سُراینده.
نظامی گنجوی "ابومحمد الياس" سُراینده،
داستانسرا و استاد سرایش مثنوی داستانی بود.
ليلی و مجنون، خسرو و شيرين، هفت پيكر و اسكندرنامه از کارهای این سراینده نامدار ايرانی است.
وی که نامآوری از شهر گنجه قفقاز برده،
مردی گوشهگير بود كه فرمانروایان زمان خود را ستایش نکرده بود.
نظامی ستایش گفتن شاهان وفرمانروایان وخت را دروغگویی و چاپلوسی و گناه میدانست.
او در اين زمينه گفته است:
«چو نتوان راستی را درج كردن
دروغی را چه بايد خرج كردن»
این چامه گنجوی که به انگلیسی و زبانهای اروپایی دیگر برگردان شده در پیشگفتار کتابهای آموزشی «خبرنویسی» نوشته شده و با یاری گرفتن، از آن به کسانی که پس «خبرنویس» میشوند گوشزد می شود که اگر نتوانند راستی یک رویداد را بنویسند، بهتر است که از آن بگذرند تا پیام نادرست و بیکمو کاست بنویسند و بخورد خواننده دهند.
کسی که خریدار خبر است و نباید به او کم فروشی و بنجل فروشی کرد.
نظامی از زادگاهش، جز يك سفر به تبريز از شهر خود بیرون نشد. داستانهای دوران ساسانيان، زمینه ساز نظامی در ساختار، خسرو و شيرين و هفت پيكر "بهرام نامه" بودهاند.
در باره زادگاه نظامى، چیزی در دست نيست. برخى گفتند، زادگاهش را تفرش يا فراهان دانستهاند، و چون در گنجه زيسته به گنجوى نام يافته.
این سروده زیبا از اوست:
«همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد
مینگیز فتنه میفروز کین
خرابی میاور در ایران زمین
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج
مکن ناسپاسی در آن مال و گن.»
@farzandan_parsi.
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۲۱ اسفند سالروز درگذشت #نظامی_گنجوی.
( زاده سال ۵۳۵ مهی (قمری) -- درگذشته ۲۱ اسفند ۵۷۸ خورشیدی) سُراینده.
نظامی گنجوی "ابومحمد الياس" سُراینده،
داستانسرا و استاد سرایش مثنوی داستانی بود.
ليلی و مجنون، خسرو و شيرين، هفت پيكر و اسكندرنامه از کارهای این سراینده نامدار ايرانی است.
وی که نامآوری از شهر گنجه قفقاز برده،
مردی گوشهگير بود كه فرمانروایان زمان خود را ستایش نکرده بود.
نظامی ستایش گفتن شاهان وفرمانروایان وخت را دروغگویی و چاپلوسی و گناه میدانست.
او در اين زمينه گفته است:
«چو نتوان راستی را درج كردن
دروغی را چه بايد خرج كردن»
این چامه گنجوی که به انگلیسی و زبانهای اروپایی دیگر برگردان شده در پیشگفتار کتابهای آموزشی «خبرنویسی» نوشته شده و با یاری گرفتن، از آن به کسانی که پس «خبرنویس» میشوند گوشزد می شود که اگر نتوانند راستی یک رویداد را بنویسند، بهتر است که از آن بگذرند تا پیام نادرست و بیکمو کاست بنویسند و بخورد خواننده دهند.
کسی که خریدار خبر است و نباید به او کم فروشی و بنجل فروشی کرد.
نظامی از زادگاهش، جز يك سفر به تبريز از شهر خود بیرون نشد. داستانهای دوران ساسانيان، زمینه ساز نظامی در ساختار، خسرو و شيرين و هفت پيكر "بهرام نامه" بودهاند.
در باره زادگاه نظامى، چیزی در دست نيست. برخى گفتند، زادگاهش را تفرش يا فراهان دانستهاند، و چون در گنجه زيسته به گنجوى نام يافته.
این سروده زیبا از اوست:
«همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد
مینگیز فتنه میفروز کین
خرابی میاور در ایران زمین
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج
مکن ناسپاسی در آن مال و گن.»
@farzandan_parsi.
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#نکتههای_ویرایشی؛
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«مژگان»
نام زیبا و دخترانهی «مژگان»
با نگر به بندواژههای(حروف) «ژ» و «گ» سددرسد پارسی است.
«مژگان» نام آمیخته از «مژه+ گان»(پسوند) است.
«گان» پسوندی است که به پایان واژه افزوده میشود و نشان بستگی(نسبت) و زاب(صفت) است.
👸🏻«مژگان»"به چم موهای پلک چشم است،
در ادبسار(ادبیات)، سرودهها و راز و نیاز دلدادگان به چم تیر و پیکان چشمان دلبر است
که از کرشمههای دلبر(معشوق) به سینهی دلدار(عاشق) مینشیند.
«تیر مژگان» نیز کنایه از نگاه گیرای دلبر به دلداده است.
👁 «مژگان» در بیشتر سرودههای بزرگان،
به چم «تیرِ نگاه زیبارویان» به دلباختگان آمده است.
-چو کاوس کی روی خسرو بدید
سرشکش ز «مژگان» به رخ برچکید
-ببارید پیران ز «مژگان» سرشک
تن پیلسم درگذشت از پزشک
-گرفتند مر یکدگر را کنار
پر از درد و «مژگان» چو ابر بهار
-ز بهرام چندی سخن راندند
همی آب «مژگان» برافشاندند.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
-گوزن از حسرت این چشم چالاک
ز «مژگان» زهر پالاید نه تریاک.
#نظامی_گنجوی.
-تیر «مژگان» و کمان ابرویش
عاشقان را عید قربان میکند.
استاد سخن: #سعدی
- گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش
خاکروب در میخانه کنم «مژگان» را.
#رند_شیراز_حافظ.
-گرچه رنگ آشتی خط بر عذارش ریختهست
میچکد زهر عتاب از تیغ «مژگانش» هنوز
#صائب_تبریزی.
-دیده وا کردن قیام و بستن «مژگان» قعود
در تماشایت سراپا طاعتم از چشم خویش.
#بیدل_دهلوی.
#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«مژگان»
نام زیبا و دخترانهی «مژگان»
با نگر به بندواژههای(حروف) «ژ» و «گ» سددرسد پارسی است.
«مژگان» نام آمیخته از «مژه+ گان»(پسوند) است.
«گان» پسوندی است که به پایان واژه افزوده میشود و نشان بستگی(نسبت) و زاب(صفت) است.
👸🏻«مژگان»"به چم موهای پلک چشم است،
در ادبسار(ادبیات)، سرودهها و راز و نیاز دلدادگان به چم تیر و پیکان چشمان دلبر است
که از کرشمههای دلبر(معشوق) به سینهی دلدار(عاشق) مینشیند.
«تیر مژگان» نیز کنایه از نگاه گیرای دلبر به دلداده است.
👁 «مژگان» در بیشتر سرودههای بزرگان،
به چم «تیرِ نگاه زیبارویان» به دلباختگان آمده است.
-چو کاوس کی روی خسرو بدید
سرشکش ز «مژگان» به رخ برچکید
-ببارید پیران ز «مژگان» سرشک
تن پیلسم درگذشت از پزشک
-گرفتند مر یکدگر را کنار
پر از درد و «مژگان» چو ابر بهار
-ز بهرام چندی سخن راندند
همی آب «مژگان» برافشاندند.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
-گوزن از حسرت این چشم چالاک
ز «مژگان» زهر پالاید نه تریاک.
#نظامی_گنجوی.
-تیر «مژگان» و کمان ابرویش
عاشقان را عید قربان میکند.
استاد سخن: #سعدی
- گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش
خاکروب در میخانه کنم «مژگان» را.
#رند_شیراز_حافظ.
-گرچه رنگ آشتی خط بر عذارش ریختهست
میچکد زهر عتاب از تیغ «مژگانش» هنوز
#صائب_تبریزی.
-دیده وا کردن قیام و بستن «مژگان» قعود
در تماشایت سراپا طاعتم از چشم خویش.
#بیدل_دهلوی.
#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
بزرگداشت #نظامی_گنجوی؛
برشی از کتاب سیمای دو زن:
نوشتهی «علیاکبر سعیدی سیرجانی»*
🦋 داستانهای عاشقانهی«خسرو و شیرین»
و «لیلی و مجنون» هردو سرودهی«نظامی گنجوی» سرایندهی توانمند ایرانی هستند.
🌾 داستان«خسرو و شیرین» داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کف رفتهی نظامی به نام «آفاق.»
به نحوی که در این هشتسد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید.
و لیلی و مجنون داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب....
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
⚡️ نظامی ناخودآگاه در لیلی و مجنون به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در خسرو و شیرین به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهی انحراف میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست.
در این سرزمینِ پاکی و تقوا، بدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
🪐 ولی در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و شگفتا که
در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است.
دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
🍂 ولی وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار... نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و انتخابی محروم.
گناه دیگرش زیباییست.
در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهی استبداد مردان است.
پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلقخاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش،
زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهی دخترش را با جهان خارج قطع کند.
💫 اما فضای داستان خسرو و شیرین متفاوت است.
دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست.
شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی «ز مردان بیشتر دارد سترگی»
شیرین، دختر ورزشکار، نشاططلب و طبیعتدوستی است که بر اسبی زمانهگرد برمینشیند و با جماعتی از دختران همسن و سال خود که«ز برقع نیستشان بر روی بندی»
و هر یک با فنون سوارکاری و دفاع از خویش آشنایی دارند، به چوگان بازی میرود.
دختری که در چنین محیطی بالیده در بارهی طبیعیترین حق مشروع خویش، یعنی انتخاب شوهر، گرفتار هیچ مانعی نیست.
🌻 شیرین در کنار عاشق خود خسرو، اسب میتازد، به گردش و تفریح میپردازد، مذاکره میکند، شرط و شروط میگذارد و امتیاز میگیرد و در همهحال پاکدامنی خود را پاس میدارد.
و در آن سو زندگی لیلی سراسر تسلیم است.
خالی از هر تلاشی.
از مکتب خانهاش باز میگیرند و در خانه زندانیاش میکنند و به شوهر نادیدهی نامطبوعی میدهندش، بیآنکه اعتراضی بکند.
*پینوشت: علیاکبر سعیدی سیرجانی،
نویسنده و اندیشمند ایرانی، در سال ۱۳۷۴ در جریان قتلهای زنجیرهای نویسندگان و اندیشمندان، در تهران کشته شد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
برشی از کتاب سیمای دو زن:
نوشتهی «علیاکبر سعیدی سیرجانی»*
🦋 داستانهای عاشقانهی«خسرو و شیرین»
و «لیلی و مجنون» هردو سرودهی«نظامی گنجوی» سرایندهی توانمند ایرانی هستند.
🌾 داستان«خسرو و شیرین» داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کف رفتهی نظامی به نام «آفاق.»
به نحوی که در این هشتسد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید.
و لیلی و مجنون داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب....
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
⚡️ نظامی ناخودآگاه در لیلی و مجنون به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در خسرو و شیرین به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهی انحراف میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست.
در این سرزمینِ پاکی و تقوا، بدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
🪐 ولی در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و شگفتا که
در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است.
دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
🍂 ولی وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار... نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و انتخابی محروم.
گناه دیگرش زیباییست.
در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهی استبداد مردان است.
پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلقخاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش،
زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهی دخترش را با جهان خارج قطع کند.
💫 اما فضای داستان خسرو و شیرین متفاوت است.
دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست.
شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی «ز مردان بیشتر دارد سترگی»
شیرین، دختر ورزشکار، نشاططلب و طبیعتدوستی است که بر اسبی زمانهگرد برمینشیند و با جماعتی از دختران همسن و سال خود که«ز برقع نیستشان بر روی بندی»
و هر یک با فنون سوارکاری و دفاع از خویش آشنایی دارند، به چوگان بازی میرود.
دختری که در چنین محیطی بالیده در بارهی طبیعیترین حق مشروع خویش، یعنی انتخاب شوهر، گرفتار هیچ مانعی نیست.
🌻 شیرین در کنار عاشق خود خسرو، اسب میتازد، به گردش و تفریح میپردازد، مذاکره میکند، شرط و شروط میگذارد و امتیاز میگیرد و در همهحال پاکدامنی خود را پاس میدارد.
و در آن سو زندگی لیلی سراسر تسلیم است.
خالی از هر تلاشی.
از مکتب خانهاش باز میگیرند و در خانه زندانیاش میکنند و به شوهر نادیدهی نامطبوعی میدهندش، بیآنکه اعتراضی بکند.
*پینوشت: علیاکبر سعیدی سیرجانی،
نویسنده و اندیشمند ایرانی، در سال ۱۳۷۴ در جریان قتلهای زنجیرهای نویسندگان و اندیشمندان، در تهران کشته شد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#واژگان_پارسی؛
#بخش_سیسد_و_هشتاد_و_هفتم:
۳۸۷
❗️#فرزندان_ایران:
زبان وفرهنگ پارسی
*این زیبای سخت جان*
آوازه دلانگیزی از شکوه ایران و آوازی همیشه ماندگار از ادب ایرانیان است.
زبانی ست شیرین و شیوا که پربارترین وبالندهترین واژگان کهن رادرساختار خود جای داده است.
برای زبانِ پارسی همین بس که فرزندان بزرگی
همچون؛ فردوسی، رودکی، حافظ، مولانا، #نظامی_گنجوی و.......
دیگران را در دامان زرین و پُر مهر خود پرورانده است که امروز نیاز به یاری فراگیر
و گسترده ایرانیان دارد.
⚠️ از این پس؛
۱- واژگان پارسی «کهن، دیرین، دیرهنگام»
بجای واژه تازی «قدیمی»
۲- واژگان پارسی «پیمان، دیدار، نهش»
بجای واژگان تازی «قرار، میعاد»
۳- واژه پارسی «نهادن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار دادن»
۴- واژه پارسی «نهاده شد»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار گرفت»
۵- واژگان پارسی«پیمان، پیماننامه»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی«قرار داد»
۶- واژه پارسی «پیمان بستن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی«قرار داد بستن»
۷- واژه پارسی «گذاشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار دادن»
۸- واژه پارسی «تکه کردن، لت وُ پاره»
بجای واژه بیگانه(ترکیه) «قُراضه»
۹- واژه پارسی «خواندن»
بجای واژه تازی «قرائت»
۱۰- واژه پارسی «نزدیکی»
بجای واژه تازی «قرابت»
۱۱- واژگان پارسی «بدهی، وام»
بجای واژگان تازی «قسط، قرض»
۱۲- واژه پارسی «وام بی بهره»
بجای واژه تازی «قرض الحسنه.»
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_سیسد_و_هشتاد_و_هفتم:
۳۸۷
❗️#فرزندان_ایران:
زبان وفرهنگ پارسی
*این زیبای سخت جان*
آوازه دلانگیزی از شکوه ایران و آوازی همیشه ماندگار از ادب ایرانیان است.
زبانی ست شیرین و شیوا که پربارترین وبالندهترین واژگان کهن رادرساختار خود جای داده است.
برای زبانِ پارسی همین بس که فرزندان بزرگی
همچون؛ فردوسی، رودکی، حافظ، مولانا، #نظامی_گنجوی و.......
دیگران را در دامان زرین و پُر مهر خود پرورانده است که امروز نیاز به یاری فراگیر
و گسترده ایرانیان دارد.
⚠️ از این پس؛
۱- واژگان پارسی «کهن، دیرین، دیرهنگام»
بجای واژه تازی «قدیمی»
۲- واژگان پارسی «پیمان، دیدار، نهش»
بجای واژگان تازی «قرار، میعاد»
۳- واژه پارسی «نهادن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار دادن»
۴- واژه پارسی «نهاده شد»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار گرفت»
۵- واژگان پارسی«پیمان، پیماننامه»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی«قرار داد»
۶- واژه پارسی «پیمان بستن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی«قرار داد بستن»
۷- واژه پارسی «گذاشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار دادن»
۸- واژه پارسی «تکه کردن، لت وُ پاره»
بجای واژه بیگانه(ترکیه) «قُراضه»
۹- واژه پارسی «خواندن»
بجای واژه تازی «قرائت»
۱۰- واژه پارسی «نزدیکی»
بجای واژه تازی «قرابت»
۱۱- واژگان پارسی «بدهی، وام»
بجای واژگان تازی «قسط، قرض»
۱۲- واژه پارسی «وام بی بهره»
بجای واژه تازی «قرض الحسنه.»
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎙جایگاه والای زن در تاریخ #ایران_زمین:
🏵 سخنان عبدالمجید ارفعی(#هخا)
در بزرگداشت #نظامی_گنجوی؛
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🏵 سخنان عبدالمجید ارفعی(#هخا)
در بزرگداشت #نظامی_گنجوی؛
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#نکتههای_ویرایشی؛
🔅پالایش زبان پارسی:
🔻مصلح= نیکنهاد، نیکخواه، نیکوکار، نیکوکننده، بِهساز، بهاندیش، شاهیده، پارسای، نیکوکار، آشتیدهنده، شایسته.
🔻مصلح شدن= آشتیدادن، سازگارکردن.
🔻مصلحین= شاهیدگان، آشتیدهندگان.
✍نمونه:
#نظامی_گنجوی میگوید:
🔺مصلحان را نظرنواز شوم
مصلحت را به پیش باز شوم=
پارسایان را نِگرنواز شوم
کارِ نیک را به پیشباز شوم.
🔺نعنا مصلح ماست است= نانوک بِهساز ماست است.
🔺زیره مصلح برنج است= زیره سازگارکنندهی برنگ است.
🔺مصلحان حقیقی همیشه پیروزند= شاهیدگان راستین همیشه پیروزند.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی:
🔻مصلح= نیکنهاد، نیکخواه، نیکوکار، نیکوکننده، بِهساز، بهاندیش، شاهیده، پارسای، نیکوکار، آشتیدهنده، شایسته.
🔻مصلح شدن= آشتیدادن، سازگارکردن.
🔻مصلحین= شاهیدگان، آشتیدهندگان.
✍نمونه:
#نظامی_گنجوی میگوید:
🔺مصلحان را نظرنواز شوم
مصلحت را به پیش باز شوم=
پارسایان را نِگرنواز شوم
کارِ نیک را به پیشباز شوم.
🔺نعنا مصلح ماست است= نانوک بِهساز ماست است.
🔺زیره مصلح برنج است= زیره سازگارکنندهی برنگ است.
🔺مصلحان حقیقی همیشه پیروزند= شاهیدگان راستین همیشه پیروزند.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍 #ویرایش_زبان_پارسی؛
🔅پالایش زبان پارسی:
🔻نیت= چیم، مراد، آرمان، آرزو، آهنگ، اندیشه، خواست، خواسته.
🔻نیات= چیمها، آهنگها.
🔻نیتکردن= چیمیدن، کامیستن، آهنگکردن.
🔻حـُسننیت= نیکخواهی، دوستی، دوستانگی.
🔻سوءنیت= دشمنی، دشمنانگی، کژ اندیشی(کجاندیشی)، بد اندیشی، بدسگالی، بدخواهی، بد دلی.
🔻با حسننیت= دوستانه.
🔻با سوءنیت= دشمنانه.
🔻دارای سوءنیت= بد خواه.
🔻خلوص نیت= پاکدلی، یکدلی.
🔻با نیت خالص= با پاکدلی، با دل سپید.
🔻خوشنیت= خوشسِگال، نیکاندیش.
💥 ✍نمونه:
🔺در رسیدن به نیات خبیثش ناموفق ماند= در رسیدن به چیمهای پلیدش ناکام مان
🔺او نسبت به من حُسننیت دارد= او نیکخواه من است.
🔺سوءنیت او معلوم است= بدخواهی او روشن است.
#نظامی_گنجوی. 👇
🔺نیت چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را= اندیشه چون نیک باشد پادشا را.
گهر خیزد به جای گل گیا را.
🔺الاعمال بالنیات= بنیاد کارها بر آرمانش استوار است.
هر کاری به اندیشهاش سنجیده میشود.
#مجید_دری
#پارسی_پاک
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش»
پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی:
🔻نیت= چیم، مراد، آرمان، آرزو، آهنگ، اندیشه، خواست، خواسته.
🔻نیات= چیمها، آهنگها.
🔻نیتکردن= چیمیدن، کامیستن، آهنگکردن.
🔻حـُسننیت= نیکخواهی، دوستی، دوستانگی.
🔻سوءنیت= دشمنی، دشمنانگی، کژ اندیشی(کجاندیشی)، بد اندیشی، بدسگالی، بدخواهی، بد دلی.
🔻با حسننیت= دوستانه.
🔻با سوءنیت= دشمنانه.
🔻دارای سوءنیت= بد خواه.
🔻خلوص نیت= پاکدلی، یکدلی.
🔻با نیت خالص= با پاکدلی، با دل سپید.
🔻خوشنیت= خوشسِگال، نیکاندیش.
💥 ✍نمونه:
🔺در رسیدن به نیات خبیثش ناموفق ماند= در رسیدن به چیمهای پلیدش ناکام مان
🔺او نسبت به من حُسننیت دارد= او نیکخواه من است.
🔺سوءنیت او معلوم است= بدخواهی او روشن است.
#نظامی_گنجوی. 👇
🔺نیت چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را= اندیشه چون نیک باشد پادشا را.
گهر خیزد به جای گل گیا را.
🔺الاعمال بالنیات= بنیاد کارها بر آرمانش استوار است.
هر کاری به اندیشهاش سنجیده میشود.
#مجید_دری
#پارسی_پاک
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش»
پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نکتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
فهرست.= (پارسی تازی شده) پهرست، سیاهه.
💥نمونه:
فهرست اجناس را دارید؟= پهرست کالاها را دارید؟
سیاههی کالاها را دارید؟
💠فهرستی از اسامی دخترانه ایرانی = پهرستی از نامهای دخترانه ایرانی.
(#نظامی_گنجوی میفرماید.)
💠چو گشت این سه فهرست پرداخته
سخنهای با یکدگر ساخته= چو گشت این سه پهرست پرداخته.
سخنهای با یکدگر ساخته.
#مجید_دری
#پارسی_پاک
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
فهرست.= (پارسی تازی شده) پهرست، سیاهه.
💥نمونه:
فهرست اجناس را دارید؟= پهرست کالاها را دارید؟
سیاههی کالاها را دارید؟
💠فهرستی از اسامی دخترانه ایرانی = پهرستی از نامهای دخترانه ایرانی.
(#نظامی_گنجوی میفرماید.)
💠چو گشت این سه فهرست پرداخته
سخنهای با یکدگر ساخته= چو گشت این سه پهرست پرداخته.
سخنهای با یکدگر ساخته.
#مجید_دری
#پارسی_پاک
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز یکشنبه.= #مهر_شید؛
۲۱ 🐟اسفند 🌖 ماه #فروردین_رووز_روشن،
🌞 ۲۵۸۱= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۱= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۴= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۰= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۱= #خورشیدی. ✴ ۲۱ / ۱۲ / ۱۴۰۱ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۳= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۱= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 روز بزرگداشت #نظامی_گنجوی گرامیباد.
🗓 جشن #گلدان بر همگان گرامیباد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز یکشنبه.= #مهر_شید؛
۲۱ 🐟اسفند 🌖 ماه #فروردین_رووز_روشن،
🌞 ۲۵۸۱= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۱= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۴= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۰= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۱= #خورشیدی. ✴ ۲۱ / ۱۲ / ۱۴۰۱ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۳= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۱= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 روز بزرگداشت #نظامی_گنجوی گرامیباد.
🗓 جشن #گلدان بر همگان گرامیباد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
برای پاسداشت بزرگ مرد و سراینده چیره دست:
#نظامی_گنجوی؛
برشی از کتاب سیمای دو زن
نوشتهی علیاکبر سعیدی سیرجانی*
👫 داستانهای عاشقانهی "خسرو و شیرین" و "لیلی و مجنون"، هردو سرودهی "نظامی گنجوی" سرایندهی توانمند ایرانی هستند.
🌾 منظومهی خسرو و شیرین داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کف رفتهی نظامی به نام "آفاق".
به نحوی که در این هشتسد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید. و لیلی و مجنون داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب.
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
📖 نظامی ناخوداگاه در لیلی و مجنون به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در خسرو و شیرین به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهی انحراف میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست. در این سرزمینِ پاکی و تقوا، بدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
🪐 ولی در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است. دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
🍂 ولی وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار... نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و انتخابی محروم. گناه دیگرش زیباییست. در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهی استبداد مردان است.
پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلقخاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش، زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهی دخترش را با جهان خارج قطع کند.
💫 اما فضای داستان خسرو و شیرین متفاوت است. دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست. شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی "ز مردان بیشتر دارد سترگی"
شیرین، دختر ورزشکار، نشاططلب و طبیعتدوستی است که بر اسبی زمانهگرد برمینشیند و با جماعتی از دختران همسن و سال خود که "ز برقع نیستشان بر روی بندی" و هر یک با فنون سوارکاری و دفاع از خویش آشنایی دارند، به چوگان بازی میرود.
دختری که در چنین محیطی بالیده در بارهی طبیعیترین حق مشروع خویش، یعنی انتخاب شوهر، گرفتار هیچ مانعی نیست.
🌻 شیرین در کنار عاشق خود خسرو، اسب میتازد، به گردش و تفریح میپردازد، مذاکره میکند، شرط و شروط میگذارد و امتیاز میگیرد و در همهحال پاکدامنی خود را پاس میدارد.
🌾 و آن طرف زندگی سراسر تسلیم لیلی است. خالی از هر تلاشی. از مکتب خانهاش باز میگیرند و در خانه زندانیاش میکنند و به شوهر نادیدهی نامطبوعی میدهندش، بیآنکه اعتراضی بکند.
*پینوشت: علیاکبر سعیدی سیرجانی، نویسنده و اندیشمند ایرانی، در سال ۱۳۷۴ در جریان قتلهای زنجیرهای نویسندگان و اندیشمندان، در تهران کشته شد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#نظامی_گنجوی؛
برشی از کتاب سیمای دو زن
نوشتهی علیاکبر سعیدی سیرجانی*
👫 داستانهای عاشقانهی "خسرو و شیرین" و "لیلی و مجنون"، هردو سرودهی "نظامی گنجوی" سرایندهی توانمند ایرانی هستند.
🌾 منظومهی خسرو و شیرین داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کف رفتهی نظامی به نام "آفاق".
به نحوی که در این هشتسد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید. و لیلی و مجنون داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب.
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
📖 نظامی ناخوداگاه در لیلی و مجنون به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در خسرو و شیرین به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهی انحراف میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست. در این سرزمینِ پاکی و تقوا، بدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
🪐 ولی در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است. دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
🍂 ولی وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار... نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و انتخابی محروم. گناه دیگرش زیباییست. در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهی استبداد مردان است.
پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلقخاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش، زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهی دخترش را با جهان خارج قطع کند.
💫 اما فضای داستان خسرو و شیرین متفاوت است. دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست. شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی "ز مردان بیشتر دارد سترگی"
شیرین، دختر ورزشکار، نشاططلب و طبیعتدوستی است که بر اسبی زمانهگرد برمینشیند و با جماعتی از دختران همسن و سال خود که "ز برقع نیستشان بر روی بندی" و هر یک با فنون سوارکاری و دفاع از خویش آشنایی دارند، به چوگان بازی میرود.
دختری که در چنین محیطی بالیده در بارهی طبیعیترین حق مشروع خویش، یعنی انتخاب شوهر، گرفتار هیچ مانعی نیست.
🌻 شیرین در کنار عاشق خود خسرو، اسب میتازد، به گردش و تفریح میپردازد، مذاکره میکند، شرط و شروط میگذارد و امتیاز میگیرد و در همهحال پاکدامنی خود را پاس میدارد.
🌾 و آن طرف زندگی سراسر تسلیم لیلی است. خالی از هر تلاشی. از مکتب خانهاش باز میگیرند و در خانه زندانیاش میکنند و به شوهر نادیدهی نامطبوعی میدهندش، بیآنکه اعتراضی بکند.
*پینوشت: علیاکبر سعیدی سیرجانی، نویسنده و اندیشمند ایرانی، در سال ۱۳۷۴ در جریان قتلهای زنجیرهای نویسندگان و اندیشمندان، در تهران کشته شد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
با 🙈پووزش فراوان؛
برای یک رووز دیرکرد.
در بزرگداشت سراینده چیرهدست نظامی گنجوی.
۲۱ اسپندماه
رووز بزرگداشت نظامی گنجوی(جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد)
(۵۳۵ مهی– ۶۰۷ –۶۱۲ مهی.)
فرنام به نظامی و نامور به نظامی
سراینده و داستانسرای پارسیگووی در سده ششم مهی(دوازدهم ترسایی.)
وی دارای شیوهی خویش و پیشوای داستانسرایی در ادبسار پارسی شناخته شدهاست.
آرامگاه نظامی گنجوی،
در کنار باختری شهر گنجه میباشد.
نظامی سرآمد گوویندگان توانای سروودههای پارسی است،
که نهتنها دارای روش و شیوهای جداگانه است،
تازه هنایش شیوهی اوو بر سروودههای پارسی نیز در میان سرایندگان پس از اوو آشکارا پیداست.
نظامی از دانشهای آن روزگار خویش (علوم ادبی، ستارهشناسی، فرووزه و دانش، آگاهی گستردهای داشته و این ویژگی از سروودههای اوو به روشنی دانسته میشود.
مرا گویی كه چونی؟ چونم؟ ای دوست
جگر پر دَرد و دل پر خونم ای دوست
حديثِ عاشقی بر من رها كن
تو ليلی شو، كه من مجنونم ای دوست
به فريادم ز تو، هر روز، فرياد!
از اين فرياد روز افزونم، ای دوست
شنيدم عاشقان را مینوازی
مگر من زان ميان بيرونم ای دوست؟
تو گفتی: گر بيفتی گيرمت دست
ازين افتادهتر كَاْكنونم ای دوست؟
غزلهایِ نظامی بر تو خواندم
نگيرد در تو هيچ افسونم ای دوست.
#نظامی_گنجوی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
برای یک رووز دیرکرد.
در بزرگداشت سراینده چیرهدست نظامی گنجوی.
۲۱ اسپندماه
رووز بزرگداشت نظامی گنجوی(جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد)
(۵۳۵ مهی– ۶۰۷ –۶۱۲ مهی.)
فرنام به نظامی و نامور به نظامی
سراینده و داستانسرای پارسیگووی در سده ششم مهی(دوازدهم ترسایی.)
وی دارای شیوهی خویش و پیشوای داستانسرایی در ادبسار پارسی شناخته شدهاست.
آرامگاه نظامی گنجوی،
در کنار باختری شهر گنجه میباشد.
نظامی سرآمد گوویندگان توانای سروودههای پارسی است،
که نهتنها دارای روش و شیوهای جداگانه است،
تازه هنایش شیوهی اوو بر سروودههای پارسی نیز در میان سرایندگان پس از اوو آشکارا پیداست.
نظامی از دانشهای آن روزگار خویش (علوم ادبی، ستارهشناسی، فرووزه و دانش، آگاهی گستردهای داشته و این ویژگی از سروودههای اوو به روشنی دانسته میشود.
مرا گویی كه چونی؟ چونم؟ ای دوست
جگر پر دَرد و دل پر خونم ای دوست
حديثِ عاشقی بر من رها كن
تو ليلی شو، كه من مجنونم ای دوست
به فريادم ز تو، هر روز، فرياد!
از اين فرياد روز افزونم، ای دوست
شنيدم عاشقان را مینوازی
مگر من زان ميان بيرونم ای دوست؟
تو گفتی: گر بيفتی گيرمت دست
ازين افتادهتر كَاْكنونم ای دوست؟
غزلهایِ نظامی بر تو خواندم
نگيرد در تو هيچ افسونم ای دوست.
#نظامی_گنجوی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#واژگان_پارسی:
#بخش_هشتسد_و_شانزدهم؛
۸۱۶
🚸#فرزندان_ایران:
زبان وفرهنگ پارسی
*این زیبای سخت جان*
آوازه دلانگیزی از شکوه ایران و آوازی همیشه ماندگار از ادب ایرانیان است.
زبانی ست شیرین و شیوا که پربارترین وبالندهترین واژگان کهن رادرساختار خود جای داده است.
برای زبانِ پارسی همین بس که فرزندان بزرگی
همچون؛ فردوسی، رودکی، حافظ، مولانا، #نظامی_گنجوی و.......
دیگران را در دامان زرین و پُر مهر خود پرورانده است که امرووز نیاز به یاری فراگیر
و گسترده ایرانیان دارد.
با هر نوشته و با هر ترگوویه، ترگمان کووشیده است تا توانشهای گوهرین زبان فارسی برای آفرینش اندیشهها و مینووها و بازنموود
و همرسانش آنها را بگستراند و هستانیده کند
و بدینسان زبان فارسی را به کُنش،
توانگرتر سازد.
این یک استراتژی درازآهنگ است و اگر خواننده در این مینووگان یا آرمان با نگارندهی این نگارش هماهنگ باشد، آ
نگاه برجاهستی میزانی اندک از دشواری شگرد کم و بیش و گذرا در برپایی پیوند داد ودهش، ارزش خود را از دست میدهد.
و اگر خوانندهی پارسیدووست در این آرمان، یا در روشهای هستانیدن آن با نگارنده هَنباز نباشد،
تا آن را که براستی بیاندیشد،
هر آنچه بیاندیشد نیکوو است و از نگرگاه ورزگروانه سوودمند است.
⚠️ از این پس؛
۱- واژگان پارسی «کهن، دیرین، دیرهنگام»
بجای واژه تازی «قدیمی»
۲- واژگان پارسی «پیمان، دیدار، نهش»
بجای واژگان تازی «قرار، میعاد»
۳- واژه پارسی «نهادن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار دادن»
۴- واژه پارسی «نهاده شد»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار گرفت»
۵- واژگان پارسی«پیمان، پیماننامه»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی«قرار داد»
۶- واژه پارسی «پیمان بستن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی«قرار داد بستن»
۷- واژه پارسی «گذاشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار دادن»
۸- واژه پارسی «تکه کردن، لت وُ پاره»
بجای واژه بیگانه(ترکیه) «قُراضه»
۹- واژه پارسی «خواندن»
بجای واژه تازی «قرائت»
۱۰- واژه پارسی «نزدیکی»
بجای واژه تازی «قرابت»
۱۱- واژگان پارسی «بدهی، وام»
بجای واژگان تازی «قسط، قرض»
۱۲- واژه پارسی «وام بی بهره»
بجای واژه تازی «قرض الحسنه»
۱۳- واژگان پارسی«آزادراه، بزرگراه»
بجای واژه بیگانه فرانسه «اتوبان»
۱۴- واژه پارسی«گِردآوری»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «جمع آوری»
۱۵- واژگان پارسی«آنیرانیان، بیگانگان»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «خارجی ها»
۱۶- واژه پارسی«پیمان»
بجای واژگان تازی «قول، وعده»
۱۷- واژگان پارسی«انیرانی، بیگانه»
بجای واژه تازی «خارجی»
۱۸- واژه پارسی«بیروون»
بجای واژه تازی «خارج»
۱۹- واژگان پارسی«توو، دروون»
بجای واژه تازی «داخل»
۲۰- واژگان پارسی«خانه، ساختمان»
بجای واژه بیگانه فرانسه «آپارتمان.»
🖍به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هشتسد_و_شانزدهم؛
۸۱۶
🚸#فرزندان_ایران:
زبان وفرهنگ پارسی
*این زیبای سخت جان*
آوازه دلانگیزی از شکوه ایران و آوازی همیشه ماندگار از ادب ایرانیان است.
زبانی ست شیرین و شیوا که پربارترین وبالندهترین واژگان کهن رادرساختار خود جای داده است.
برای زبانِ پارسی همین بس که فرزندان بزرگی
همچون؛ فردوسی، رودکی، حافظ، مولانا، #نظامی_گنجوی و.......
دیگران را در دامان زرین و پُر مهر خود پرورانده است که امرووز نیاز به یاری فراگیر
و گسترده ایرانیان دارد.
با هر نوشته و با هر ترگوویه، ترگمان کووشیده است تا توانشهای گوهرین زبان فارسی برای آفرینش اندیشهها و مینووها و بازنموود
و همرسانش آنها را بگستراند و هستانیده کند
و بدینسان زبان فارسی را به کُنش،
توانگرتر سازد.
این یک استراتژی درازآهنگ است و اگر خواننده در این مینووگان یا آرمان با نگارندهی این نگارش هماهنگ باشد، آ
نگاه برجاهستی میزانی اندک از دشواری شگرد کم و بیش و گذرا در برپایی پیوند داد ودهش، ارزش خود را از دست میدهد.
و اگر خوانندهی پارسیدووست در این آرمان، یا در روشهای هستانیدن آن با نگارنده هَنباز نباشد،
تا آن را که براستی بیاندیشد،
هر آنچه بیاندیشد نیکوو است و از نگرگاه ورزگروانه سوودمند است.
⚠️ از این پس؛
۱- واژگان پارسی «کهن، دیرین، دیرهنگام»
بجای واژه تازی «قدیمی»
۲- واژگان پارسی «پیمان، دیدار، نهش»
بجای واژگان تازی «قرار، میعاد»
۳- واژه پارسی «نهادن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار دادن»
۴- واژه پارسی «نهاده شد»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار گرفت»
۵- واژگان پارسی«پیمان، پیماننامه»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی«قرار داد»
۶- واژه پارسی «پیمان بستن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی«قرار داد بستن»
۷- واژه پارسی «گذاشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «قرار دادن»
۸- واژه پارسی «تکه کردن، لت وُ پاره»
بجای واژه بیگانه(ترکیه) «قُراضه»
۹- واژه پارسی «خواندن»
بجای واژه تازی «قرائت»
۱۰- واژه پارسی «نزدیکی»
بجای واژه تازی «قرابت»
۱۱- واژگان پارسی «بدهی، وام»
بجای واژگان تازی «قسط، قرض»
۱۲- واژه پارسی «وام بی بهره»
بجای واژه تازی «قرض الحسنه»
۱۳- واژگان پارسی«آزادراه، بزرگراه»
بجای واژه بیگانه فرانسه «اتوبان»
۱۴- واژه پارسی«گِردآوری»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «جمع آوری»
۱۵- واژگان پارسی«آنیرانیان، بیگانگان»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «خارجی ها»
۱۶- واژه پارسی«پیمان»
بجای واژگان تازی «قول، وعده»
۱۷- واژگان پارسی«انیرانی، بیگانه»
بجای واژه تازی «خارجی»
۱۸- واژه پارسی«بیروون»
بجای واژه تازی «خارج»
۱۹- واژگان پارسی«توو، دروون»
بجای واژه تازی «داخل»
۲۰- واژگان پارسی«خانه، ساختمان»
بجای واژه بیگانه فرانسه «آپارتمان.»
🖍به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅