#نکتههای_ویرایشی.
«بالغ» و واژههای همریشهی آن تازی هستند،
که میتوان از جایگزین پارسی آنها بهره برد:
بالغ= رسیده، پخته، بـُرنا(در پهلوی پـُرنایه= به سن پـُر رسیده، نایه= سنّ.)
بلوغ، سن بلوغ= برنایی، پزاوَش(پهلوی)، رسیدگی، بالش.
نابالغ= نابـُرنا، نارس، ناپخته، خُردسال.
عدم بلوغ= نابرنایی، ناپختگی.
بالغکلام= سخنرَسا.
به سن بلوغ نرسیدهاند= نابـُرنایند، ناپختهاند.
شباب= برنایی، جوانی.
ایام شباب= روزهای برنایی، روزهای جوانی.
واژهی تازی «راحت» در زبان پارسی به چند چم بهكار میرود و زبان ما را كممایه كرده است.
راحت= ساده، آسوده، آسایش، آسان، آرام.
راحتی= سادگی، آسانی، آسایش.
راحتکردن= آرامشبخشیدن، آسودهکردن.
راحتطلب= آسودهجو، آسایشخواه، تنآسا.
راحتالحلقوم= نرمینه، شادنای.
استراحت= آسودن، برآسودن، آساییدن، درازکشیدن، آرمیدن، غُنایش، رامش
استراحت کرد= برآسود.
نمونه:
❌خدایا راحت شدم=
✅خدایا آسوده شدم.
❌امتحان راحتی بود=
✅آزمون آسانی بود.
❌دیگر خواب و راحت ندارم=
✅ دیگر خواب و آسایش ندارم.
👈 #پارسیگویی_پنجرهای_بسوی_نیکیهاست.!
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
«بالغ» و واژههای همریشهی آن تازی هستند،
که میتوان از جایگزین پارسی آنها بهره برد:
بالغ= رسیده، پخته، بـُرنا(در پهلوی پـُرنایه= به سن پـُر رسیده، نایه= سنّ.)
بلوغ، سن بلوغ= برنایی، پزاوَش(پهلوی)، رسیدگی، بالش.
نابالغ= نابـُرنا، نارس، ناپخته، خُردسال.
عدم بلوغ= نابرنایی، ناپختگی.
بالغکلام= سخنرَسا.
به سن بلوغ نرسیدهاند= نابـُرنایند، ناپختهاند.
شباب= برنایی، جوانی.
ایام شباب= روزهای برنایی، روزهای جوانی.
واژهی تازی «راحت» در زبان پارسی به چند چم بهكار میرود و زبان ما را كممایه كرده است.
راحت= ساده، آسوده، آسایش، آسان، آرام.
راحتی= سادگی، آسانی، آسایش.
راحتکردن= آرامشبخشیدن، آسودهکردن.
راحتطلب= آسودهجو، آسایشخواه، تنآسا.
راحتالحلقوم= نرمینه، شادنای.
استراحت= آسودن، برآسودن، آساییدن، درازکشیدن، آرمیدن، غُنایش، رامش
استراحت کرد= برآسود.
نمونه:
❌خدایا راحت شدم=
✅خدایا آسوده شدم.
❌امتحان راحتی بود=
✅آزمون آسانی بود.
❌دیگر خواب و راحت ندارم=
✅ دیگر خواب و آسایش ندارم.
👈 #پارسیگویی_پنجرهای_بسوی_نیکیهاست.!
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾