📚📘📖🖌
📔📖🖌
#زبان_پارسی_را_پاس_بداریم_و_بکارببریم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آری! دستاورد تازش زبانی چیزی جز این نیست که جوانان سرزمینهای دوردست را رام کرده و به بند میکشد!
مرزی که برای زبان برمیگزینیم،
پایانی را در بر نمیگیرد.
به پهنای دستان یک فرزانه فراخ شده و خود را بهسان سرگذشتی بیچون و چرا درآورده و بهمانند سرنوشتی دستخوش دگرگونی میشود.
گویا که در آن،
چیزی جز واژگان سخنورانه نهفته و شاید دستان فرزانهای را کنار زده و به سخنوری کنایهآمیز بسنده نمیکند و اینک از پای خویش بند را رهانده و به ریسمان کِلک(قلم) تن در نمیدهد.
نباید آن را به بند کشید،
کنون که راز فرزانگی در آزادی اوست و باید از سخنوری پرهیز کرد چرا که روان او را میآزارد.
جامهای زیبا، بسی ساده باید به وی پوشانید،
چرا که هر تنپوشی باید به او خوش آید زیرا که اینبار زبان،
فرزانگی میکند،
نه اینکه فرزانه، زبانگری.
اکنون شما را با یکی از ویژگیهای زبانمان که به آن شیوایی و پویایی بخشیده،
آشنا میکنم.
واژهی نوشتن را بپندارید.
من به شما میگویم: "بنویس"
و شما پس از انجام آن،
پاسخ میدهید: "نوشتم"
پس ما اگر "بنویس" دستوری را مایه(ماده) خام بیانگاریم و نوشتن را فرآورده آن،
بهزیبایی و سادگی میتوان واژگانی مانند دستگاه "کپی" و "کپی کردن" را دور ریخت و واژگان زیبای "رونویس" و "رونوشت" را بهکار برد.
و بر همین سیاگ (روش)(۲):
انگار←انگاشت
رو←رفت
ساز←ساخت
بین←دید.
پینوشت۱: برای واژهی تازی "سقف"، آسمانه، آسمان و بام پیشنهاد شده است.
این گزاره(جمله) از ویتگنشتاین است. برگردانندهی این نویسش(پیام) براین باور است که برای این گزاره،
واژهی "سقف" دیدگاه بهتری را میرساند.
پینوشت۲: واژگان پایانی دگردیسی کارواژه(فعل) را در زبان پارسی نشان میدهد.
به دیگر سخن،
رو،
انجام دادن کار و رفت کار انجام شده است.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
#بهزاد_زارعی.
@farzandan_parsi.
📚📖📝✍
📔📖🖌
#زبان_پارسی_را_پاس_بداریم_و_بکارببریم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آری! دستاورد تازش زبانی چیزی جز این نیست که جوانان سرزمینهای دوردست را رام کرده و به بند میکشد!
مرزی که برای زبان برمیگزینیم،
پایانی را در بر نمیگیرد.
به پهنای دستان یک فرزانه فراخ شده و خود را بهسان سرگذشتی بیچون و چرا درآورده و بهمانند سرنوشتی دستخوش دگرگونی میشود.
گویا که در آن،
چیزی جز واژگان سخنورانه نهفته و شاید دستان فرزانهای را کنار زده و به سخنوری کنایهآمیز بسنده نمیکند و اینک از پای خویش بند را رهانده و به ریسمان کِلک(قلم) تن در نمیدهد.
نباید آن را به بند کشید،
کنون که راز فرزانگی در آزادی اوست و باید از سخنوری پرهیز کرد چرا که روان او را میآزارد.
جامهای زیبا، بسی ساده باید به وی پوشانید،
چرا که هر تنپوشی باید به او خوش آید زیرا که اینبار زبان،
فرزانگی میکند،
نه اینکه فرزانه، زبانگری.
اکنون شما را با یکی از ویژگیهای زبانمان که به آن شیوایی و پویایی بخشیده،
آشنا میکنم.
واژهی نوشتن را بپندارید.
من به شما میگویم: "بنویس"
و شما پس از انجام آن،
پاسخ میدهید: "نوشتم"
پس ما اگر "بنویس" دستوری را مایه(ماده) خام بیانگاریم و نوشتن را فرآورده آن،
بهزیبایی و سادگی میتوان واژگانی مانند دستگاه "کپی" و "کپی کردن" را دور ریخت و واژگان زیبای "رونویس" و "رونوشت" را بهکار برد.
و بر همین سیاگ (روش)(۲):
انگار←انگاشت
رو←رفت
ساز←ساخت
بین←دید.
پینوشت۱: برای واژهی تازی "سقف"، آسمانه، آسمان و بام پیشنهاد شده است.
این گزاره(جمله) از ویتگنشتاین است. برگردانندهی این نویسش(پیام) براین باور است که برای این گزاره،
واژهی "سقف" دیدگاه بهتری را میرساند.
پینوشت۲: واژگان پایانی دگردیسی کارواژه(فعل) را در زبان پارسی نشان میدهد.
به دیگر سخن،
رو،
انجام دادن کار و رفت کار انجام شده است.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
#بهزاد_زارعی.
@farzandan_parsi.
📚📖📝✍
#نکتههای_ویرایشی.
❗️واژه های بیگانه: ✅ واژه های پارسی.
آفاق(تازی): کرانههای آسمان، کرانها.
آفت(تازی): آسیب، گزند.
آکادمی(فرانسه): فرهنگستان.
آکادمیک(فرانسه): دانشگاهی.
آکواریوم(فرانسوی): آبزی دان.
آل(تازی): دودمان، خاندان، خانواده.
آلام(تازی): دردها، رنج ها.
آلبوم (فرانسوی): جُنگ، نگارنامه.
آلت(تازی): افزار، ساز، ابزار، دست افزار.
آلرژی(فرانسه): سُهندگی.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
💡@FARZANDAN_PARSI.💡
❗️واژه های بیگانه: ✅ واژه های پارسی.
آفاق(تازی): کرانههای آسمان، کرانها.
آفت(تازی): آسیب، گزند.
آکادمی(فرانسه): فرهنگستان.
آکادمیک(فرانسه): دانشگاهی.
آکواریوم(فرانسوی): آبزی دان.
آل(تازی): دودمان، خاندان، خانواده.
آلام(تازی): دردها، رنج ها.
آلبوم (فرانسوی): جُنگ، نگارنامه.
آلت(تازی): افزار، ساز، ابزار، دست افزار.
آلرژی(فرانسه): سُهندگی.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
💡@FARZANDAN_PARSI.💡
❌ واژگان بیگانه و تازی و
✅ واژگان برابر پارسی آنان؛
آداب: روشها، روشهای پسندیده، آیینها.
(واژهی «ادب» از پارسی به تازی— رفته است.)
آدرس(فرانسوی): نشانی، نشان.
آذربایجان: آذرآبادگان.
آذوقه(نادرست): آزوغه، خواربار.
آژانس (فرانسوی): دفتر نمایندگی، کارگزاری، بنگاه.
آراء: اندیشهها، دیدگاهها.
آرشیتکت (فرانسوی): مِهراز.
آرشیو( فرانسوی): بایگانی.
آرم(فرانسوی): نشانه، نشان.
آقا(ترکی): مهربان، سرور، کدبان، پانا.
آسانسور(فرانسوی): فرهنگستان واژهی «آسانبر» را برای بالابردن مردم،
و واژهی «بالابر» را برای «بار» برگزیده است.
#پارسی_را_پاس_بداریم.
🌿🌸 پاسداشت زبان پارسی آرمان همه پارسی زبانان و ایرانیان است.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
🌿 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
✅ واژگان برابر پارسی آنان؛
آداب: روشها، روشهای پسندیده، آیینها.
(واژهی «ادب» از پارسی به تازی— رفته است.)
آدرس(فرانسوی): نشانی، نشان.
آذربایجان: آذرآبادگان.
آذوقه(نادرست): آزوغه، خواربار.
آژانس (فرانسوی): دفتر نمایندگی، کارگزاری، بنگاه.
آراء: اندیشهها، دیدگاهها.
آرشیتکت (فرانسوی): مِهراز.
آرشیو( فرانسوی): بایگانی.
آرم(فرانسوی): نشانه، نشان.
آقا(ترکی): مهربان، سرور، کدبان، پانا.
آسانسور(فرانسوی): فرهنگستان واژهی «آسانبر» را برای بالابردن مردم،
و واژهی «بالابر» را برای «بار» برگزیده است.
#پارسی_را_پاس_بداریم.
🌿🌸 پاسداشت زبان پارسی آرمان همه پارسی زبانان و ایرانیان است.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
🌿 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#نکتههای_ویرایشی؛
واژهیِ «سیر» یک واژهیِ ایرانی است،
دارایِ پنج (۵) مانی است:
۱- «سیر» واژهای که برای بازگو کردن ویژگی در برابر شِکمِ گُرسنه بکار میرود.
نه پیل و نه تخت و نه بار و بُنه
بِه نانی تو سیری هم گرسنه.
#فردوسى_بزرگ.
۲- «سیر» ویژگی که برای بازگو کردن آب و هوا بکار گرفته میشود،
و در ساختهایی مانندِ:
🔥گرم«سیر»، ❄️سرد«سیر.»
۳- «سیر» که به چمِ پُررَنگ است،
در ساختِ و ویژگی که برای رنگها بکار میرود.
مانند: 🟢سبزِ سیر، 🔵آبی سیر، 🟡زرد سیر.
۴- «سیر» که نام گیاهی است به مانندِ:
🧄سیر، 🧅 پیاز.
۵- «سیر» که برای کاربردِ ⚖ اندازهگیری، سَبُک و سنگینی چیزی بکار میرود.
هر «سیر» برابر با ۷۵ گِرَم است.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
واژهیِ «سیر» یک واژهیِ ایرانی است،
دارایِ پنج (۵) مانی است:
۱- «سیر» واژهای که برای بازگو کردن ویژگی در برابر شِکمِ گُرسنه بکار میرود.
نه پیل و نه تخت و نه بار و بُنه
بِه نانی تو سیری هم گرسنه.
#فردوسى_بزرگ.
۲- «سیر» ویژگی که برای بازگو کردن آب و هوا بکار گرفته میشود،
و در ساختهایی مانندِ:
🔥گرم«سیر»، ❄️سرد«سیر.»
۳- «سیر» که به چمِ پُررَنگ است،
در ساختِ و ویژگی که برای رنگها بکار میرود.
مانند: 🟢سبزِ سیر، 🔵آبی سیر، 🟡زرد سیر.
۴- «سیر» که نام گیاهی است به مانندِ:
🧄سیر، 🧅 پیاز.
۵- «سیر» که برای کاربردِ ⚖ اندازهگیری، سَبُک و سنگینی چیزی بکار میرود.
هر «سیر» برابر با ۷۵ گِرَم است.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌾🦅
🪴
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد.
پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى.
پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى، بايد بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى، گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد،
گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه، ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند،
دريافت گفتار و نوشتار پارسی كمى دشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند،
این كار به يکشب انجام شدنى نيست.
هنگامی روی سخن با كسانی ست كه با پارسیگويى آشنايى ندارند،
بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود، هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار، واژههای نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز كمكم در ميان مردم جای باز كند و با آنها خو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده،
زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسیب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا و پر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد، كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🪴
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد.
پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى.
پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى، بايد بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى، گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد،
گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه، ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند،
دريافت گفتار و نوشتار پارسی كمى دشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند،
این كار به يکشب انجام شدنى نيست.
هنگامی روی سخن با كسانی ست كه با پارسیگويى آشنايى ندارند،
بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود، هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار، واژههای نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز كمكم در ميان مردم جای باز كند و با آنها خو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده،
زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسیب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا و پر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد، كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_پاس_بداریم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅