#درود_گرامیان:
اندکی دربارهی جشن زادیاد(تولد) و آیینهای فَرُخباد گفتن و شادیانه دادن آن برای ایرانیان،
آیا ایرانیان باید در جشن زادیاد (تولد)، افروزه (شمع) جشن زادیاد را خاموش کنند.؟؟
بربنیاد داشتههای تاریخی، ایرانیان با بازهی (فاصله ی) چند هزار ساله از دیگر ملتها،
از نخستین مردم جهان هستند که دارای شاروندی (تمدن)، فرهنگ و سنگ نوشته و خَت بودند.
ایرانیان جشن #زادیاد_زایچه_زادروز_زادمان_هاتینار_اَژات ( تولد) را بسیار گرامی میداشتند.
و همیشه برای زادیاد جشن میساختند.
از سویی دیگر، ایرانیان به «آتش» ارژ مینهادند.
١- برای گرمایش و پخت و پز خوراک
٢- برای پرتو افکنی و روشنی بخشی
١- ایرانیان برای نگهداری آتش(چون آتشزنهای مانند کبریت و....نبود.) آتشکدهها ساختند و پرستارانی برای نگهداری آتش گماردند و مردم نیز در خانههای خود ابزار «آتشبَر» داشتند که از آتشکدهها آتش میگرفتند و به خانههای خود میبردند.
(مانند نیاز به پمپ بنزین کنونی برای اتومبیل ها)
پرستاری از آتش، همان «نگهبانی و نگهداری»
از آتش است و نه پرستش و نیایش آتش،
که به دروغ بر ایرانیان بستند.
« مپندار که آتش پرستان بُدند
پرستنده ی پاک یزدان بودند»
(#پردیسی_بزرگ.)
٢- پرتو و روشنایی آتش،
ایرانیان به روشنایی بسیار ارژ می نهادند.
آنها همچنان که تاریکی را مادر نادانی و بیخِرَدی و پلیدی و پَتیارهگی و تاریک اندیشی و سیهروزی و تلخ بختی می دانستند.
روشنایی را مایهی راستی و درستی و شادی و نیکی و دانش نیک اندیشی و روشن نگری و سپید بختی به شمار می آوردند.
روشن نمودن شَمالِه(شمع) در جشن زادیاد،
همانا آرزوی سپید بختی و بهروزی و نیک زیوی برای جشن گیرنده است.
که در میانهی جشن افروزه ها را روشن می کنند تا روشنایی را پیشکشی نمایند و «هرگز آن را خاموش نمی کنند» زیرا خاموش نمودن سِپَندار (شمع) بگونهای کم ارژی و ریشخند به باورهای بسیار پسندیده و سپنتهی(مقدس) نیاکانمان است.
ایرانیان همچنان و تا کنون « آیینه شَمدان» را برای اَروس پیشکش نموده و در جشن اَروسی پیشاپیش اَروس روشنایی(شمع، لامپا، افروزه و...) میبَرَند و این بدان روی هست که برای اَروس و داماد روشن بختی آرزو دارند.
شوربختانه این جشن فرخنده و ارزشمند از ایران و بگونهای نارسا به اروپا رفت و گویا برای پیشگیری از آتش سوزی و بی آنکه کمترین نگرشی به فرزان(فلسفه ی) روشن نمودن افروزه در فرهنگ ايرانیان،
آن روشناییِ امید بخش را خاموش میکنند
و همین باور نادرست دوباره به ایرانی که پس از تازش تازیان.! بسیاری از فرهنگ بزرگ و زیبای خود را از دست داد،
برگشت و شوربختانه اکنون افروزهها را با شور و شادی و فریاد و هیاهو خاموش نموده و بی آنکه بدانیم چه میکنیم، جشن میگیریم.
شایسته است افروزهها را در کنار کاک(کیک)
و نه روی آن روشن نموده و بادست افشانی و پایکوبی و خوردن شیرینیِ کاک بگذاریم افروزهها خودشان خاموش شوند و هرگز روشناییِ امید بخش که پیامدار زندگانی روشن هست را خاموش نکنیم.
خاموش نمودنِ افروزه و کشتن روشنایی،
رهآوردِ زشتِ اروپاییان و نکوهیدنِ فرهنگ بزرگ ایرانیان است،
«ما روشنای زیبای سپیده دَمِ تاریخیم.» ☘🌿☘🌿🌹
پاینده ایران سرافراز. 🌷
٨٧٨۴ / ۱ / ۲۲
١٣٩٨ العربی
کمترین«آرتاباز.»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
اندکی دربارهی جشن زادیاد(تولد) و آیینهای فَرُخباد گفتن و شادیانه دادن آن برای ایرانیان،
آیا ایرانیان باید در جشن زادیاد (تولد)، افروزه (شمع) جشن زادیاد را خاموش کنند.؟؟
بربنیاد داشتههای تاریخی، ایرانیان با بازهی (فاصله ی) چند هزار ساله از دیگر ملتها،
از نخستین مردم جهان هستند که دارای شاروندی (تمدن)، فرهنگ و سنگ نوشته و خَت بودند.
ایرانیان جشن #زادیاد_زایچه_زادروز_زادمان_هاتینار_اَژات ( تولد) را بسیار گرامی میداشتند.
و همیشه برای زادیاد جشن میساختند.
از سویی دیگر، ایرانیان به «آتش» ارژ مینهادند.
١- برای گرمایش و پخت و پز خوراک
٢- برای پرتو افکنی و روشنی بخشی
١- ایرانیان برای نگهداری آتش(چون آتشزنهای مانند کبریت و....نبود.) آتشکدهها ساختند و پرستارانی برای نگهداری آتش گماردند و مردم نیز در خانههای خود ابزار «آتشبَر» داشتند که از آتشکدهها آتش میگرفتند و به خانههای خود میبردند.
(مانند نیاز به پمپ بنزین کنونی برای اتومبیل ها)
پرستاری از آتش، همان «نگهبانی و نگهداری»
از آتش است و نه پرستش و نیایش آتش،
که به دروغ بر ایرانیان بستند.
« مپندار که آتش پرستان بُدند
پرستنده ی پاک یزدان بودند»
(#پردیسی_بزرگ.)
٢- پرتو و روشنایی آتش،
ایرانیان به روشنایی بسیار ارژ می نهادند.
آنها همچنان که تاریکی را مادر نادانی و بیخِرَدی و پلیدی و پَتیارهگی و تاریک اندیشی و سیهروزی و تلخ بختی می دانستند.
روشنایی را مایهی راستی و درستی و شادی و نیکی و دانش نیک اندیشی و روشن نگری و سپید بختی به شمار می آوردند.
روشن نمودن شَمالِه(شمع) در جشن زادیاد،
همانا آرزوی سپید بختی و بهروزی و نیک زیوی برای جشن گیرنده است.
که در میانهی جشن افروزه ها را روشن می کنند تا روشنایی را پیشکشی نمایند و «هرگز آن را خاموش نمی کنند» زیرا خاموش نمودن سِپَندار (شمع) بگونهای کم ارژی و ریشخند به باورهای بسیار پسندیده و سپنتهی(مقدس) نیاکانمان است.
ایرانیان همچنان و تا کنون « آیینه شَمدان» را برای اَروس پیشکش نموده و در جشن اَروسی پیشاپیش اَروس روشنایی(شمع، لامپا، افروزه و...) میبَرَند و این بدان روی هست که برای اَروس و داماد روشن بختی آرزو دارند.
شوربختانه این جشن فرخنده و ارزشمند از ایران و بگونهای نارسا به اروپا رفت و گویا برای پیشگیری از آتش سوزی و بی آنکه کمترین نگرشی به فرزان(فلسفه ی) روشن نمودن افروزه در فرهنگ ايرانیان،
آن روشناییِ امید بخش را خاموش میکنند
و همین باور نادرست دوباره به ایرانی که پس از تازش تازیان.! بسیاری از فرهنگ بزرگ و زیبای خود را از دست داد،
برگشت و شوربختانه اکنون افروزهها را با شور و شادی و فریاد و هیاهو خاموش نموده و بی آنکه بدانیم چه میکنیم، جشن میگیریم.
شایسته است افروزهها را در کنار کاک(کیک)
و نه روی آن روشن نموده و بادست افشانی و پایکوبی و خوردن شیرینیِ کاک بگذاریم افروزهها خودشان خاموش شوند و هرگز روشناییِ امید بخش که پیامدار زندگانی روشن هست را خاموش نکنیم.
خاموش نمودنِ افروزه و کشتن روشنایی،
رهآوردِ زشتِ اروپاییان و نکوهیدنِ فرهنگ بزرگ ایرانیان است،
«ما روشنای زیبای سپیده دَمِ تاریخیم.» ☘🌿☘🌿🌹
پاینده ایران سرافراز. 🌷
٨٧٨۴ / ۱ / ۲۲
١٣٩٨ العربی
کمترین«آرتاباز.»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Telegram
attach 📎
بازآمد
الهه
#درود: گرامیان،
🌝ایوار خوش،
اندکی به فرهنگ بزرگ ايران زمين بپردازیم.
«#واژه_شناسی»
🔷واژهی«جعفر» چیست.؟
آیا واژهی «جعفر» با دروغهای اَرب ستایان اَرَبی هست؟،
🔷واژهی «جعفر» اَرَبی شدهی
واژهی ایرانی «جاه فَر» هست.
مانند: واژهی(جایزه که از دو واژهی جا،جاه، جای+ زه) ساخته شده است.
🔷جای زه= بهترین پایگاه، بهترین جایگاه، خوب.
🔷جافَر، جاه فَر(جعفر) به مانیک فَر و شکوه،
بزرگی و روشنایی است.
🔷تازیان به پستان شتر (که ارزنده ترین جای شترهست) جعفر گویند.
🌳پاینده #ایران_سرافراز.
#ما روشنای زیبای سپیده دَم تاریخیم.🌷
خاک پای فرهنگ سُتوار ایران:
«آرتاباز»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌝ایوار خوش،
اندکی به فرهنگ بزرگ ايران زمين بپردازیم.
«#واژه_شناسی»
🔷واژهی«جعفر» چیست.؟
آیا واژهی «جعفر» با دروغهای اَرب ستایان اَرَبی هست؟،
🔷واژهی «جعفر» اَرَبی شدهی
واژهی ایرانی «جاه فَر» هست.
مانند: واژهی(جایزه که از دو واژهی جا،جاه، جای+ زه) ساخته شده است.
🔷جای زه= بهترین پایگاه، بهترین جایگاه، خوب.
🔷جافَر، جاه فَر(جعفر) به مانیک فَر و شکوه،
بزرگی و روشنایی است.
🔷تازیان به پستان شتر (که ارزنده ترین جای شترهست) جعفر گویند.
🌳پاینده #ایران_سرافراز.
#ما روشنای زیبای سپیده دَم تاریخیم.🌷
خاک پای فرهنگ سُتوار ایران:
«آرتاباز»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾