سرای فرزندان ایران.
5.04K subscribers
5.02K photos
1.55K videos
57 files
575 links
🖍📖#زبان_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#پارسی_سخن_بگوییم، #زیبا_بنویسیم.
زبان پارسی، یکی از زیباترین زبان های‌جهان ست،
این 💎زیبای سخت جان را پاس بداریم.
🦅ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.
Download Telegram
#نکته_ویرایشی.

👈 فرهنگستان زبان و ادب فارسی در «دستورزبان فارسی» نوشته است:

👈«چه»جدا از واژگان پس از خود نوشته‌می‌شود، مگر در:
👇👇👇
چرا، چگونه، چند، چجور، چسان ِ

👈 «چه» همواره به واژه پیش از خود می‌چسبد:
آنچه، چنانچه، خوانچه، کتابچه، ماهیچه، کمانچه، غنچه.


#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

@Farzandan_parsi.
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🔹بخش چهارم و پایانی

👈کارواژه های فراموش شده زبان پارسی،
که باید دوباره زنده شوند:
👇👇👇👇👇👇👇
۲۶۵- توبه کردن= garzītan، گَرزیتن
۲۶۶- محو کردن= avestardan، اَوستَردن
۲۶۷- از یاد بردن= awyastan، اَویَستن
۲۶۸- مهر کردن= avištan، اَویشتن
۲۶۹- آفریدن، مقدر کردن= brēhēnīdan، بریهینیدن
۲۷۰- چیره و پیروز شدن= čērīhistan، چیریهیستن
۲۷۱- نفس کشیدن، دمیدن= daftan، دَفتن
۲۷۲- داغ کردن، سوزاندن= dazīdan، دَزیدن
۲۷۳- سفر کردن، حرکت کردن= ēwarzīdan، ایورزیدن
۲۷۴- راهنمایی کردن، نشان دادن= nimūdan، نیمودن
۲۷۵- مشاهده کردن= nišidan، نیشیدن (واژه نشان از آن بجامانده)
۲۷۶- منتظر شدن، حمایت کردن= pādan، پادن
۲۷۷- نورانی کردن= rōzēnīdan، رُوزینیدن
۲۷۸- تحریک کردن= sārēnīdan، سارینیدن
۲۷۹- تجاوز کردن= spōxtan، سپُوختن
۲۸۰- شکست دادن= stōwēnīdan ستُوئنیدن
۲۸۱- قادر بودن، شایستن= šāyistan، شآییستَن
۲۸۲- حرف زدن، صحبت کردن= wāxtan، واختن
۲۸۳- خراب کردن= wimuštan، ویموشتن
۲۸۴- ترغیب کردن= hāxtan، هآختن
۲۸۵- هدایت کردن بسمتِ= zāmēnīdan، زآمینیدن
۲۸۶- حیات بخشیدن= zīwēnīdan، زیوینیدن
۲۸۷- پرتاب کردن= wistan ویستن
۲۸۸- تقاضا کردن= zastan، زَستن
۲۸۹- ترجیح دادن، تشخیص دادن= wizīdan، ویزیدن
۲۹۰- به‌بالا خرامیدن= āxrāmīdan، آخرامیدن
۲۹۱- توزیع کردن= baxtan، بَختن
۲۹۲- بزرگ گرداندن= vaxšēnītan، وَخشینیتن
۲۹۳- افسوس خوردن= swahistan، سوَهیستن
۲۹۴-جلا دادن= abrōxtan، اَبرُوختن
۲۹۵- بوجود آوردن= warzīdan، وَرزیدن
۲۹۶- جشن گرفتن= yaštan، یَشتن
۲۹۷- تعارف کردن= frawārdan، فرَوآردن
۲۹۸- جادو کردن= afsūdan، اَفسودن
۲۹۹- تمیز کردن، تصفیه کردن= wēxtan، ویِختن
۳۰۰- به زمین نهادن= nibastan، نیبَستن.


۳۰۰ کارواژه از هزاران واژه پارسی_میانه،
که امروزه در پارسی نو بکار نمی‌رَوَند
و بجایشان کارواژه‌های چند بخشی به کاربرده می‌شوند....

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

💡@Farzandan_parsi.💡
#نکته‌های_ویرایشی.

#نادرستی‌هایی_که_نباید_نوشته_شوند!!


«برگزار» می‌کنیم، نهبرگذار.
«بنیادگذار» می‌نویسیم، نهبنیادگزار.
«بیفتد» می‌نویسیم، نه بیافتد.
«بیندازد» می‌نویسیم، نه بیاندازد.
«بیندیشد» می‌نویسیم، نه بیاندیشد.
«پاچه‌خاری» می‌کنند، نهپاچه‌خواری.
«چرخِ گردون» داریم، نهچرخ‌وگردون.
«چرک‌نویس» داریم، نهچک‌نویس.
«خارش» می‌گیریم، نه خوارش.
«خوار» می‌نویسیم، نه خار.
«خواستگاری» می‌رویم، نهخاستگاری.
«در» را می‌بندیم، نه درب را.
«دردِدل» می‌کنیم، نه دردودل.
«زخمِ‌زبان» می‌زنند، نه زخم‌وزبان.
«زیبایی‌شناسی» داریم، نه زیباشناسی.
«سپاس‌گزار» می‌شویم، نه سپاس‌گذار.
«سپرده‌گذاری» می‌کنیم، نه سپرده‌گزاری.
«سنکوپ» می‌کنیم، نهسنگ‌کوب.
«فنّاوری» می‌نویسیم، نه فن‌آوری.
«کول‌بر» داریم، نه کوله‌بر.
«مُهَیّا» می‌شویم، نه مُحَیّا.
«می‌یابد» می‌نویسیم، نه میابد.
«نیندازد» می‌نویسیم، نه نیاندازد.
«هتاکی» می‌کنند، نه حتاکی.
«هک» می‌شویم، نه حک.
«همزه» می‌گذاریم، نه حمزه.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

به
#سیــاه_منـصـور.

💡@Farzandan_parsi.💡
#زیبایی_شناسی_زبان_پارسی.


🍀 زبان پارسی پاسداشت همه خوبی‌هاست.
🔹«اول» یک واژه‌ی بیگانه است،
که کاربردش زبان پارسی را بی‌مایه کرده است
و بهتر است جایگزین پارسی آن را به‌کار برد.
مانند:
بجای واژه تازی «اول»
واژگان پارسی «نخست، نخستین، یکم، یک، سرآغاز، آغازین، آغاز» را بکار ببریم.

نمونه:
شنبه روز اول هفته است.
شنبه روز آغاز هفته است.
شنبه روز آغازین هفته است.
سرآغاز هفته روز شنبه است.

مقام اول مسابقات را کسب کرد.
جایگاه نخست بازی‌ها را به دست آورد.
جایگاه نخستین همتازی‌ها را به دست آورد.

فردا روز جمعه، است.
فردا روز آدینه، است.
آدینه، یک روز در هفته است.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

به
#سیــاه_منـصـور.

💡@Farzandan_parsi.💡
🔴 زبان پارسی را پاس بداریم.

🔴🔴 واژه‌ی«بین‌الملل» واژه‌ای بیگانه است
که می‌توان از جایگزین پارسی آن سود جست:
🟠 بین‌الملل= فرامرزی، جهانی، جهان.

🔵 بین‌المللی= جهانی، میان‌کشوری، فرامرزی، کیهانی، فرابومی، ترابومی، جهان‌گستر، جهان‌کشوری.

نمونه:
🔹 گواهینامه‌ی بین‌المللی دارم= گواهینامه‌ی میان‌کشوری دارم.

♦️ دانشگاه بین‌المللی تهران شروع به کار کرد= دانشگاه فرامرزی تهران آغاز به کار کرد.

🔸 کنگره‌ی بین‌المللی خاورشناسان افتتاح شد =
همایش جهانی خاورشناسان گشایش یافت.

🟡 زبان انگلیسی یک زبان بین‌المللی است=
زبان انگلیسی یک زبان جهان‌گستر است.

🟢 حقوق بین‌الملل خوانده‌ام= هوده‌شناسی فرامرزی خوانده‌ام.

🟣 معروفیتش در سطح بین‌الملل است=
نام‌آوری‌اش در پهنه‌ی جهان گسترش دارد.


#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

به
#سیــاه_منـصـور.

💡@Farzandan_parsi.💡
برای روز #ارتش

کارِ واژه‌گزینی برای واژگان بیگانه در
هوا نیروز و ارتش که پیشینه دیرینه دارد.
در سال ۱۳۰۳ خورشیدی انجمن واژه‌گزینی با همراهی و نشست نمایندگان وزارت جنگ و وزارت فرهنگ انجام شد.
این انجمن نزدیک به سیسد واژه را جایگزین کرد که پس از ساخته شدنِ فرهنگستانِ نخست، بخشی از این واژگان در فرهنگستان نیز به گواهی رسید و نوشته شد.
دکتر «عیسی صدیق اعلم»، یکی از سرانِ فرهنگستان نخست، که خود نیز با این انجمن بوده است، برخی از نوشته‌ها و واژگانِ جایگزینِ آن را این‌چنین برشمرده‌است.
👇👇👇👇👇👇
(فارسی و فرانسوی):
👈 هواپیما= avion،
👈 هوانورد= aéronaut،
👈 فرودگاه= aérodrome،
👈 خلبان= pilote،
👈 آتشبار= batterie.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.


💡@Farzandan_parsi.💡
سرای فرزندان ایران.:
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸🍃🌸


👈 با گذشته شگفت انگیز و بالندگی خویش آشنا بشویم؛

👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👑 هخامنشیان، واژگانی که ما امروزه بکار می‌بریم، چگونه به کار می‌بردند؟!
در زیر واژگانی را از زبان هخامنشیان که برای بیش از ۲۵۰۰ سال پیش‌اند، را می‌بینید که با کمترین دگرگونی امروزه هم بکار می‌روند.

📒 بن مایه‌ی این جستار،
نسک «Iranica In The Achaemenid Period» می‌باشد:

زَرْنَ= زر
زمی= زمین
خوَر= خورشید
خَرَ= خر
ورکَ= گرگ
وَرازَ= گراز (پهلوی وَراز)
تَپَ= تب (گرما)
شی آ= شادی کردن
شَنَ= شاهدانه
سَورَ= شور، سور
سَتَ= صد
ساسو = ساس (گونه‌ای از تارپایان که از خون آدم می نوشد)
سارَ= سر
رامَن، رَمنَ= رامین (سازش، آرامش)
پیتَر= پدر
پیرو= پیل (فیل)
پَ اورو، پَرو= پر
کاپیشَ= کافیشه (گونه‌ای گل)
کَنتَ= کند (به چم شهر: تاشکند، سمرکند، یارکند، پنج کند) از پارسی به ترکی هم رفته است.
نیپیشتَ= نوشته
نَخوَ= نخست
نَوَ= نو
نامَن= نام
نَیمه= نیمه
نَدَ= نی
کَوفَ= کوه
کَر= کردن
هَزَهرَ= هزار
فرَماتَر= فرمانده
گااو، گو = گاو (در سومری و بسیاری از زبان‌های هندوآریایی هم به همین ریخت آمده است)
گَرمَ= گرما
گَندَ بَرَ= گنجور (سرپرست گنجینه)
داتَ= داده
دَسَ= ده
دارو= دار (درخت)
دَرگَ= دراز (پهلوی: دَگْر، درْاز)
دانو= دانه
چَرب= چربی
چَمَن= چمن
بَرتَ= برده
بَختَ= بخت
بَ اودَ= بودار
باگَ= باغ
آتَر= آذر (آتش)
زیپَ= زیبا
زاوَر= زور
زاتَ= زاده
زانو= زانو
زاگَ= زاغ
یووان= جوان
خوَمنَ= خواب
خوَ= خود
خشنَو= خشنود
خَ اودَ= خو
ورَدَ= ورد (گُل) که به عربی هم رفته است.
ویدَ= ویژه
تووانا= توانا
ترَپ= طرب(شادی کردن)که ریخت عربی پیدا کرده.
تیهو= تیهو (گونه‌ای کبک)
سیآو= سیاه
سوخرَ= سرخ
سری= سه (سنجیده شود با تری انگلیسی)
سَختَ= سخت
سَیگرَ= سیر (گیاه سیر)
تَ اوخمَن= تخمه
تاتَ= تاته (برادر پدر،کاکا، پدر در گویش‌های فرودی کشور)
تَپَرَ= تبر
تآنو= تن
تَهمَ= تهمتن (دلاور، دلیر)
تاگَ= تاج، تاق
ست اونآ= ستون
ستَو= ستودن
ستا= ایستادن
سراوب= سُرب
سپیهرَ= سپهر
شَرگو= شیر (جانور)
سَکَ= سگ
سپَرَ= سپر
سپادَ= سپاه
سَ اوکَ= سود
راستَ= راست
رَزمَن= رزم
رَ اوپاسَ= روباه
پَوا= پاک
پَوَستَ= پوست
پوسرَ= پسر
پاپَ= پاپا
پادَ= پا
نَیدَ= نیزه
نَپات= نوه
نااومَ= نُهم
نازوکَ= نازک
هونیگامَ= هنگام
نیشَ= نشان
موشتی= مُشت
ماترَسَ= مَترس (بی باک، نترس)
میجَ= مژه
مرَوی= مور (مورچه)
موشَ= موش
میژدَ= مُزد (پهلوی میزد)
مَرگَ= مَرغ (گونه ای گیاه است، دشت‌ها)
ماما= ماما، مادر
مَیشَ= میش
مَگو= مغ
کرَمی= کِرم
کاسروپا= کهربایی
کَرکاسَ= کرکس
کارَوَنت= کارگر، کارساز
کارَ= کار
کوکَ= کوچک
کَپَوتَ= کبوتر
کامَ= کام (خواسته، آرزو)
کاکَ= کاکا (برادر بزرگ، برادر پدر)
کَینَ= کینه
کَیکَ= کک
کَچ= کج
خوکَ(هوکَ)= خوک
هیکو= خشک(گویش‌های فرودی کشور: هشک)
هَپتَ خوَ= هفت و نخست (یک هفتم)
هَمبَوجَ= همباز ( شریک)
گوندَ= گُنده (بزرگ)
گیر= گیر (گیر کردن، چسبیدن)
گَنجَ= گنج
گامَ= گام
گَیسو= گیسو
فرَوان= فراوان
فرَیشتَ= فرشته (پیام آور)
دوش= دُش (بدی، دشمن)
دورَ= دور
اَرجَ= ارج (ارزش)
اَستْ= استخوان (گویش‌های فرودی: اَس اَست، هَس)
اَوَه (آپ)= آب (اَو، اُو در گویش‌های استان‌های فرودی«جنوبی»)
آخشتی= آشتی (سازش)
اَیَه= آهن
باگَ= بخش (بخش کردن)
بَهیَ= بِه (درخت به)
بَند= بند ، بستن
بَندَکَ= بنده
بَنگَ= بنگ (شاهدانه)
باتَ= باد
بَورَ= بور ( رنگ بور)
بیم= بیم (ترس)
چَکا= چکاوک (پرنده)
چَسرو= چهار
چَوبَ= چوب
دَینا= دین
دَیوَ= دیو
دَیزَ= دژ
داتَ= داد (داد در دادگستری، دادستان)
دی، دَیَ= دیدن
درَختَ= درخت
درَتَ= دِرو.

📒 بن مایه این جستار،
📘نسک«Iranica In The Achaemenid Period» می‌باشد.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

گردآوری و نگارش
#سیــاه_منـصـور.

💡@FARZANDAN_PARSi.💡
#نکته_ویرایشی؛

🔷 نهار یا ناهار کدام درست است؟

ناهار درست است یا نهار؟
نوشتن نهار درست نیست،
چون این واژه تازی است
به چَمِ «روز» است و نه «ناشتای روز».
آنچه را که درمیان روز می خورند «ناهار» است.
این واژه پارسی است و به چم «ناشتا» و خوراکی و خوردنی چاشت است.
پس کاربرد واژه‌ی «نهار» تازی که به چم روز است به جای «ناهار» پارسی،
و روز «خوردن» که چم نادرستی را بازگو می‌کند.

🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم. #زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

💡@FARZANDAN_PARSI.💡
#نکته_ویرایشی؛

🔷 تنوین

❗️ نشانه‌های نون دروغین(تنوین) «ــًًًًًٍَـٌ» برای واژگان تازی است،
و کاربرد آنها با واژگان پارسی نادرست است.

⬅️ برای نمونه:
واژه «شخصاً» درست است زیرا واژه «شخص» تازی است،
واژه‌هایی چون: «گاهاً، ناچاراً، جاناً، زباناً، دوماً، سوماً و....» نادرست است!
چون که این واژگان پارسی هستند
و به جای آنها باید «گاهی، به ناچار، جانی، زبانی، دوم، سوم و...» را به کار برد.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

💡@FARZANDAN_PARSI.💡
#نکته‌های_ویرایشی؛

❗️صحیح
پارسی پهلوی: سَهیگ.
پارسی نوین: سَهی.
زبان اربی: صحیح.

واژه «سَهی» به چم «راست درست، استوار» است.
واژه تازی «صحیح»
به چم درست از آن ریشه گرفته است.
آنگاه تازیان واژگان دیگری
مانند: «صحه، صحت» و ...
را از روی آن ساخته‌اند.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

💡@FARZANDAN_PARSI.💡
#واژگان_پارسی
#بخش_دویست_و_نود_و_چهارم؛
۲۹۴

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.


#فرزندان_ایران!
♻️ زبان پارسی در کنار زبانِ یونانی با پیشینه‌ای بیش از ۲۵۰۰ سال، از کهن‌ترین زبان‌های زنده‌ی خانواده‌ی زبان‌های هند و اروپایی، که بزرگترین خانواده‌ی زبانی جهان، هستند.
ناگفته نماند که در هر سه روزگار باستان، میانه و نُو دارای آیینِ نوشتاری بوده و نوشتار تاریخی پرشماری از هر سه دوره‌ی این زبان‌ها برجای مانده است.
📖 زبان وفرهنگ پارسی این زیبای سخت جان گنجینه‌ای ارزنده و گرانبهایی کهن است،
هم اینکه ابزاری برای گفتگوی آیین‌ها
و همزبانی با دیگر پارسی زبان هاست.
درسراسر گیتی.
این زیبای سخت جان را پاس بداریم؛
فرهنگ پارسی به اندازه‌ای زیبا است و روش چگونه خوب نوشتن را به ما می‌آموزد.

از این پس؛
۱- واژگان پارسی «لغزش، کوتاهی»
بجای واژه تازی«تقصیر»

۲- واژه پارسی «همایش»
بجای واژه بیگانه فرانسه «کنگره»

۳- واژه پارسی «بی‌هوده»
بجای واژه تازی «باطل»

۴- واژه پارسی «آفرین»
بجای واژگان بیگانه «باریکلا»

۵- واژه پارسی «بازگویی»
بجای واژگان تازی «بیان، تکرار»

۶- واژه پارسی «درون»
بجای واژه تازی «باطن»

۷- واژه پارسی درونی
بجای واژه تازی «باطنی»

۸- واژگان پارسی «انگیزه، مایه»
بجای واژه تازی «باعث»

۹- واژه پارسی «مایه پند»
بجای واژه پارسی، تازی «مایه عبرت»

۱۰- واژگان پارسی «بازمانده، مانده»
بجای واژه تازی «باقی»

۱۱- واژه پارسی «بازمانده»
بجای واژه تازی، پارسی «باقی مانده.»


به
#سیــاه_منـصـور.

💡@FARZANDAN_PARSI.💡

🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#نکته‌های_ویرایشی؛

واژه‌ی «فلان» تازی است،
واژه‌ی «بهمان» پارسی‌ ست.

🔶 پس:
🔹فلانی= بهمانی.

🔹فلان شخص= بهمان كس.

🔹فلان و بهمان= بی‌سار و بهمان.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.


@FARZANDAN_PARSI.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.

زبان و فرهنگ پارسی یکی از زیباترین زبان های جهان ست.

👈 این زبان زیبا را درست؛
🟢بگوییم، بنویسیم، بخوانیم و بیاموزیم.

گاه می‌اندیشند و می‌پرسند که چرا زبان پارسی دَری،
در درازای هزار سالی که زبان دانش و ادب شده است،
دگرگونی‌هایی بنیادین و آشکار نیافته است.
آیا این ویژگی در پارسی دری که کهن است نو و دوری است نزدیک،
از آن است که این زبان، در درازنای زمان،
زبانی فرومانده و ایستا بوده است و به دور از پویایی و نوشوندگی؟
اگر زبان آیینه‌ی فرهنگ است و دیگرگونی‌ها و پیشرفت‌های فرهنگی در آن بازمی‌تابد،
چرا پارسی دری، در این هزار سالی که بر آن می‌گذرد، چندان دیگرگون نشده است؟

با آنکه فرهنگ و ادب ایرانی در این روزگار از پویاترین و زنده‌ترین فرهنگ‌ها و ادب‌ها در جهان بوده است و زبان پارسی نیز، چونان زبانی کارآمد و فرهنگی، بر پهنه‌ای از جهان، از شمال آفریکا تا خاوری‌ترین مرزهای چین و تا آن سوی آن، رواج و روایی داشته است،
چرا این زبان که از هر روی می‌بایست نیک دیگرگون می‌شده، کمابیش ایستا و یکسان مانده است؟
پاسخ این است:
ایستایی بُرونی پارسی دری و یکسان‌ماندگی آن نه تنها نشانه‌ی فرومردگی و فرسودگی آن نیست، که به درست گویای سرشت زنده و تپنده و پویای این زبان است.
به گفته‌ای روشن‌تر، پارسی دری در بسیاری از زمینه‌های زبان‌شناختی که دیگرگونی در زبان‌ها در گرو آن‌هاست، به فرجام دیگرگونی خویش رسیده است؛
به مرزی بازپسین که به ناچار پویایی و دیگرشدگی زبان در آن به پایان خود می‌رسد.

📒 برشی از نوشتار بلند «پویه‌ی پایای پارسی»
#میرجلال_الدین_کزازی.


💡@FARZANDAN_PARSI.💡

🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#ویژگی‌های_زبان پارسی؛

بی‌گمان بیشتر ما واژگان ویژه‌ بیگانه‌ای را می‌شناسیم که در یک جا یا در جاهای گوناگون به‌کار می‌روند،
و هریک مانک جداگانه‌ای دارند.
بر پایه #بنیاد_و_کار_واژه‌گزینی.
نوشتار #فرهنگستان زبان و ادب فارسی،
گزینش برابرهای گوناگونی برای روشن کردن مانک‌های گوناگون، راه بهتری در واژه‌گزینی برای این واژه‌هاست،
زیرا شاید واژه‌ها در زبان نخست به‌آرامی مانک دیگری یافته باشند،
و در زبان دوم دگرگونی زبانی راه خود را پیمایش نکرده و خوانندگانِ زبان یک‌باره با چندین چم روبه‌رو شوند.
پس، برابرنهادهای جداگانه‌ای برگزیده یا ساخته می‌شود.
برای نمونه، واژه‌ی blocking را ببینید.
این واژه در جای و در#مهندسی_مخابرات دست‌کم دو چم و مانک دارد و دو برابر «انسداد» و «بستک‌بندی» برای آن برگزیده شده‌است.
در رشتهٔ #زبان‌شناسی این مانک را «بازداری» خوانده‌اند که به پیشگیری از کارکرد یک روش واژه‌سازی بر روی واژه‌ای اشاره دارد. در سازمان #علوم_جوّ واژه «بَندال» بکار برده می‌شود و در مانک بستن(انسداد) پیشروی بیشتر چرخندها و واچرخندهای کوچنده از باختر به خاور در سنجش (بزرگ‌مقیاس) است.
این واژه در کارگروه واژه‌گزینی#سینما_و_تلویزیونِ فرهنگستان نیز بررسی شده و برابر «جایابی» برای آن دیده شده و چم آن برای چگونگی ایستادن و راه رفتن و جابجایی (استقرار و مسیر حرکت) بازیگران در نمایش است.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.


@FARZANDAN_PARSI.💡
#نکته‌های_ویرایشی؛

یادآوری 👇
👈 «کاندید» واژه‌ای است فرانسوی به‌ چم «ساده‌دل».
👈 «کاندیدا» به‌چم «داوطلب» است.
👈 گاه به‌جای «کاندیدا» واژه «کاندید»
بکارگرفته می‌شود که نادرست است.

اسامی کاندیداهای شورای شهر اعلام شد.

👈 درست‌تر آن است که به‌جای واژه بیگانه.
«کاندیدا» از برابر فارسی آن را که «نامزد»
است، بکار ببریم.

نامِ نامزدهای انجمن شهر به آگاهی رسید.

#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.


@FARZANDAN_PARSI.💡