کودک و فرهنگ
1.21K subscribers
5.2K photos
728 videos
112 files
1.42K links
تجربه های مادری روزنامه نگار و تسهیلگر فرهنگی. ریحانه قاسم رشیدی هستم .

ارتباط

@rb1105
Download Telegram
چهارده مرداد ، سالروز صدور فرمان مشروطه است. یعنی ما مردم ایران، با امضای همین سند ، از موقعیت رعیت سلطان مالک الرقاب به شهروند ارتقا پیدا کردیم.


اگر مظفرالدین شاه در محوطه ی کاخ صاحبقرانیه ی نیاوران، مهم ترین کار دوران سلطنت خود را انجام نمی داد، قطعا ایران امروز،شکل دیگری داشت.

خوب می شود اگر منتظر آموزش رسمی نمانیم و مفهوم و دلیل اهمیتش را به بچه ها بگوییم.


#مشروطه
#تاریخ_برای_کودکان
@farhangkoodak
🏵️ناصرالدین شاه ملقب به قبله‌ی عالم در زمان سلطنت و شاه شهید، پس از ترور، یکی از مهم‌ترین پادشاهان ایران است که از نظر پژوهشگران، آخرین سلطان قدر قدرت سرزمین ما بوده.

🔵در مدرسه، بچه‌ها با تاریخ آشنا نمی‌شوند. درواقع، حداکثر چند اسم را به خاطر می‌سپارند

و حالا، مجموعه جهانی کاخ گلستان نمایشگاه و نشست‌های خاصی را برپا کرده‌است؛ فضایی برای جلب توجه فرزندان‌مان و ایجاد پرسش درمورد علل مهم‌ترین رویداد معاصر: مشروطه‌خواهی.

💠نمایشگاه و نشست روایت قتل ناصرالدین شاه
با نمایش کتیبه های مقبره ناصرالدین شاه و آثاری از گنجینه کاخ گلستان
افتتاحیه ساعت ۱۰ یکشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲
عمارت چادرخانه

@farhangkoodak

#ناصرالدین‌شاه
#مجموعه_تاریخی_کاخ_گلستان
#نمایشگاه
#مشروطه
عاشورای سیاه تبریز

در عاشورای سال ۱۲۹۰ شمسی قوای روسیه، هشت تن از مشروطه‌خواهان تبریزی را در میدان دانشسرای امروزی به دار کشیدند.

ثقه‌الاسلام روحانی آزادیخواه و دو نوجوان شانزده و هجده‌ساله -پسران علی مسیو مجاهد معروف- جزو این گروه بودند.

یکی از پسرها در لحظه‌ی مرگ فریاد زد: «زنده‌باد ایران، زنده‌باد مشروطه»


پس از آن مشروطه‌خواهان زیادی در
این شهر کشته شدند.

تاریخ، صرفاً برای اطلاع از اسامی پادشاهان و کارهای آنها نیست. مردم عادی هم نقش بزرگی در ساختن امروز داشته‌اند.

با بچه‌ها گذشته را بشناسیم.
#تاریخ_برای_کودکان
#عاشورا
#تبریز
#مشروطه
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak
اینها پدران پدربزرگهای من و‌شما هستند. همان‌ها که عدالتخانه خواستند، مشروطه‌طلب شدند و برایش خون دادند.

نمی‌دانم در همچو امروز روزی که فرمان تشکیل مجلس به دست‌شان رسید و دیدند از واژه‌ی مهم «مردم» در آن خبری نیست، چه حالی شدند.
ولی برگه‌ی امضا شده توسط شاه علیل و مریض را از شهر به نیاوران برگرداندند و نسخه‌ی دیگری فقط برای همین یک کلمه‌ی مهم نوشته‌شد.

این نسخه‌ی جدید، همانیست که به خط استادانه‌ی قوام‌السلطنه تحریر شده و تصویرش دست به دست می‌شود.

راستی، اگر مترجم‌ها، نویسنده‌ها و‌روزنامه‌نگارها نبودند، آیا فکر آزادی‌خواهی در میان اجداد ما رواج پیدا می‌کرد؟


فرزندان ما حق‌دارند بدانند در این مسیر چه رنج‌ها کشیده‌شده. مسیری سخت و طولانی.

#مشروطه
#ایران
#کتاب
#مطبوعات

@farhangkoodak
حکایت‌های میدان بهارستان
قسمت نخست


🔸تهران سبز شده. سبزتر از همیشه. می‌گویند ال‌نینو ابرها را به‌سمت شهر ما رانده. علت هر چه هست، شهر زیباتر شده و زنده‌تر. حتی بوته‌ها و درختچه‌های محوطه‌ی میدان بهارستان، وسط آنهمه دود و دم هم سبز درخشانی گرفته‌اند. انگار کسی، کاج‌‌های پیر مجلس را با دقت پاک‌ کرده از گرد و غبار.

البته که دوده‌ی وارونگی کجا و آن خاک خونین یوم‌التوپ کجا؟ وقتی قشون قزاق ملک سابق ملیجک عزیزالسلطان، داماد و پسرخوانده‌ی محبوب ناصرالدین‌شاه را بمباردمان کردند.

چند روزی قبل از حمله‌ی شاه به خانه‌ی ملت، شایعاتی زمزمه می‌شد اما هیچکس باور نمی‌کرد. حتی دخو در صوراسرافیل به طعنه نوشته بود جابه‌جایی ادوات جنگی برای رد‌گم‌کردن و حمله به اجانب است.

حتی امروز، که می‌دانیم چه بر سر مشروطه‌خواهان و مجلس اول آمد، وقتی نثر درخشان دهخدا را می‌خوانیم، نمی‌توانیم زهرخندی
نزنیم: «ای بابا! برو پی کارت، برو عقلت را عوض کن. مگر هرکسی هرچی گفت باید باور کرد؟ پس این عقل را برای چی توی کله‌ی آدم گذاشته‌اند؟ آدمیزاد گفته‌اند که چیز بفهمد. اگر نه، می‌گفتند حیوان…..

مردیکه یک من ریش توی روش است. ببین دیروز به من چه می‌گوید! می‌گوید: دولت می‌خواهد این قشون را جمع کند، مجلس را به توپ ببندد. خدا یک عقلی به تو بدهد یک پول زیاد به من. آدم برای یک عمارت پی و پاچین دررفته از پشت دروازه‌ی طهران تا آن سر دنیا اردو می‌زند؟ آدم برای خراب کردن یک خانه‌ی پوسیده‌ی عهد سپهسالاری آن‌قدر علی‌بلند، علی‌نیزه، لبویی، جگرکی، مشتی فعله و حمال خبر می‌کند؟ به‌به!
احمقی گفت و ابلهی باور کرد.»


🔹از طهران و بهارستان زیبا و پررمز و راز خواهم نوشت. با بچه‌ها و مادرهای عزیز به کشف شهر خواهیم رفت.
طهران ما، حکایت‌های ناگفته‌ی بسیاری دارد.


🔸حضور در گشت‌های شهری تخصصی مادر و کودک، حال خوب امروز را به ما می‌دهد و خاطراتی شاد فراهم می‌کند تا با شناخت خود، پذیرش هویت مشترک‌ را برای فرزندان‌مان فراهم می‌کنیم. باشد که در نوجوانی و جوانی مقابل فرهنگ پررنگ و لعاب بیگانه، «ایرانی‌بودن» را مایه‌ی غرور و سربلندی بدانند.


♥️اگر دوست‌داشتید با جمع ما در کشف طهران همراه‌شوید به آی‌دی
@rb1105
پیام دهید. این برنامه‌ها، برای هفتمین سال متوالی برای گروه سنی شش تا چهارده‌سال برگزار می‌شود.




#طهرانگردی
#طهرانگردی_با_بچه‌ها
#گشت_شهری_مادر_و_کودک
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#دهخدا
#مشروطه

@farhangkoodak
حکایت‌های میدان بهارستان
قسمت دوم

🔹متین و باابهت است. با اقتدار از فراز شش گلدسته‌ی خود به بهارستان و گذر دهه‌ها و ما انسان‌های فانی و اوهام و آرزوهای‌مان نگاه‌می‌کند.


🔹بناییست متفاوت با تمام مساجد کشور. لزومی ندارد از زندگی پیچیده و تجربیات متعدد بانی‌اش بدانیم تا متوجه ترکیب عناصر معماری عثمانی و ایران شویم. شباهتش به «مسجد ایاصوفیه»‌، مثل شباهت عموزاده‌هاییست که هرگز همدیگر را ندیده‌اند.
ساکن جنوبی بهارستان، هم‌نام بانی‌اش بوده: «مسجد سپهسالار».

🔹 «میرزا حسین‌خان سپهسالار» را اغلب با سمت صدراعظمی و وزارت جنگ می‌شناسند اما بیشتر از این مناصب، تجربه‌هایش طی سالها مأموریت در بمبئی و استانبول بوده و شاگردی امیرکبیر، که تفکر متفاوت او را شکل داده و با لزوم اصلاحات آشنا کرده.

می‌گویند کسی است که در سفر «ناصرالدین‌شاه» به عتبات با نشان‌دادن وضعیت به‌مراتب بهتر مردم عراق به «ظل‌الله»، «تنظیمات» حکومت عثمانی را به‌اطلاع «سلطان صاحبقران» و‌ مالک‌الرقاب کل «ممالک محروسه» رسانده و او را به تغییرات تشویق کرده اما درعین‌حال، ورود تریاک به ایران را هم به او نسبت می‌دهند.

🔹«سپهسالار» پیش از اتمام بنای مسجد، بیست و پنج‌سال قبل از انقلاب مشروطه، از دنیا‌رفت. اما نامش با همین بنای زیبا و ارزشمند و البته «باغ سپهسالار» -مرکز کفش زنانه‌ی تهران- زنده‌ماند.

🔸هدف ما از طهرانگردی با مادران و کودکان، خوب‌دیدن شهر و شناختن یادگارهاییست که شاید صدها مرتبه از کنارشان رد شده ولی اهمیت‌شان را در ایجاد ایران امروز و سرنوشت خودمان درک‌نکرده‌ایم. ما در تلاش برای علاقه‌مندکردن بچه‌ها به تاریخ و هویت مشترک‌مان هستیم.

#طهرانگردی_با_بچه‌ها
#مسجد_سپهسالار
#مشروطه
#اصلاحات
#ناصرالدین_شاه
#سپهسالار
#گشت_شهری_مادر_و_کودک
#ریحانه_قاسم‌رشیدی

🔹اگر حکایت‌های طهران را دوست دارید و به‌دنبال تجربه‌ی فرهنگی متفاوتی هستید، به آی‌دی
@rb1105
پیام‌دهید. برنامه‌ی ما برای کودکان شش تا چهارده‌سال در دو گروه مجزا در حال پیش‌ثبت‌نام‌است.

@farhangkoodak

_ظل‌الله و سلطان صاحبقران: القاب ناصرالدین شاه بوده

_ممالک محروسه: عنوان رسمی کشور ایران در دوران قاجار
«یوم التوپ» و یاد مشروطه‌خواهان شهید

🔆دوم تیر ۱۲۸۷ ، صد و شانزده‌سال پیش، در روزی مثل امروز، محمدعلی شاه که طاقتش طاق شده‌بود، دستور داد تا مجلس شورای ملی را به توپ ببندند.



😔درست نمی‌دانم اما این احتمالاً جزو معدود موارد در تمام دنیاست که پادشاهی علیه اتباع خود فقط به دلیل مطالبه‌ی قانون، قشون‌کشی کرده و پایتخت خود را به خاک و خون کشیده‌است.

🥰رییس قشون قزاق همین جناب لیاخوف است که عکسش را می‌بینید و کشتگان ملک‌المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل و روح القدس بودند و سید جمال‌ واعظ و …. و تبعیدی‌ها و فراریان گروه بزرگی از جمله دهخدا که مدتی بعد مسمط به یادماندنی «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» را به خاطره‌ی جوانان آزادی‌خواه تقدیم‌کرد.


🔆«یوم‌التوپ» یا روز شروع استبداد صغیر، آغاز پایان حکومت محمدعلی‌شاه بود که خیال می‌کرد می‌تواند حکومت استبدادی را برگرداند.

❤️هرچند تعداد زیادی از مشروطه‌خواهان کشته ‌شدند- و مزارشان هنوز هم جایگاه شایسته‌ای ندارد- اما فکر «آزادی‌خواهی» همچون نهالی ریشه‌دواند و دوران تازه‌ای در زندگی مردم شروع شد.

#یوم‌التوپ
#مشروطه
#آزادی
#دهخدا
@farhangkoodak
🪽ما نیز مردمی هستیم

کوچه‌ای به یاد روزنامه‌نگار وطن‌پرست

یا گذشته هرگز نمی‌گذرد




🔸تهران من، تهران آزادمردان و دلیرزنان دیریست در نبرد پول و برج و اتوبان شکست‌خورده و گمشده. در بیشتر قسمت‌های این ابرشهر جدید که قدم می‌زنی، فکر می‌کنی، پیش از آسانسور و آیفون تصویری و پمپ آب چیزی و کسی نبوده و در این پهنه نمی‌زیسته. چه‌برسد به‌ این که برای هدفی بالاتر از زندگی روزانه، برای رویاهایی جنگیده‌ ‌باشد.


🔹 با وجود این جنگ نابرابر، میان گذشته‌ای که هرگز تمام نمی‌شود و مدرنیته‌ی من‌درآوردی پرزرق و برق، هنوز می‌توان، نشانه‌های پنهانی از دیروز را یافت. مثلاً کوچه‌ی «میرزاده‌ی عشقی» در محله‌ی بهارستان، محل زندگی و ترور روزنامه‌نگار و نمایش‌نامه‌نویس مهم عصر مشروطه، اولین شاعری که به اهمیت معنای هویت ملی پی‌برد و در روزگاری که معنای وطن، چیزی جز روستا یا شهر زادگاه معنی نمی‌شد، تصویری از ایران و ایرانی را ساخت و از آن برای ایجاد انگیزه و آگاهی مردم استفاده‌کرد. میرزاده‌ی عشقی یکی از کشتگان معروف عصر رضاخانی هم هست، بیست و نه‌ساله در زمان ترور.


🔺شاعری جوان که به‌دست مأموران شهربانی به قتل رسید.
استبداد، تاب افکار او را نداشت.


🔻بچه‌ها در کلاس نهم مفصل درمورد مشروطه و حکومت‌های بعد از آن می‌خوانند. اما با اطمینان می‌گویم که اگر امروز، کمتر از یکماه بعد از امتحان، درموردش بپرسیم، بیشترشان، چیزی نمی‌دانند. تاریخ ربطی به زندگی آنها پیدا نکرده.
ما نتوانسته‌ایم آرمان‌های مشروطه را برای نوجوانان
شرح دهیم. پیوند بین اجداد و نوادگان پیش از ایجاد، تقریباً گسسته‌شده‌است.


🔶شاید می‌شد از زاویه‌ای دیگر، تاریخ را به فرزندان این خاک نشان داد و نهال مهر به وطن و پذیرش هویت را با داستان مردان و زنانی که امروز ما را ساخته‌اند، در هم آمیخت و نام‌ها و یادها را نه فقط در ذهن‌ها برای نمره، که در قلب‌ها نشاند.

🔶کوچه‌ی میرزاده‌ی عشقی، کوچه‌ای باریک وطولانی در خیابان نورمحمدی (تنکابن سابق) است. چند قدم پایین‌تر از خیابان شهید قائدی (هدایت گذشته)، در محله‌ی بهارستان و سپهسالار . جایی که هنوز تک و توک خانه‌های آجری قدیمی با غرور و نجابت از روزگار شجاعان و آرمان‌های‌شان روایت می‌کنند.

🔹بد نیست، نوجوانانی که با انبوه پیام‌های یکسویه درمورد نوسازی رضاخانی در دنیای مجازی مواجهند و گاهی تصور می‌کنند، او فرشته‌ای بوده، با جنبه‌ی تاریک و ترسناک حکومت وی نیز آشنا شوند و بدانند که نه‌تنها شخصیت‌های تاریخی، بلکه خود ما هم نه خوب مطلقیم و نه بد کامل. ما طیفی از تمام رنگ‌هاییم. و مطمئن باشیم که شناخت و پذیرش خودمان و گذشته‌ ، با پرداختن به آینده، در ارتباط مستقیم قرار دارد.



ریحانه قاسم‌رشیدی


#هویت
#تهرانگردی_با_کودکان
#مشروطه
#میرزاده_عشقی
#تاریخ
#رضا_خان
#محله_بهارستان


@farhangkoodak
سالگرد امضای فرمان مشروطه و سبک رفتار ما با کودکان


💠چهاردهم مرداد سال۱۲۸۵، روزی همچون امروز، مظفرالدین‌شاه قاجار در کاخ صاحبقرانیه‌ی نیاوران فرمان مشروطه را امضا کرد و مملکت ما پس از هزاران سال، حکومت استبدادی وارد دوران جدیدی شد.


💠افراد زیادی در این موضوع مهم دخیل بودند از مترجمان و نویسندگان گرفته تا روزنامه‌نگاران و همین جناب دکتر اعلم‌الدوله که در تصویر می‌بینید: پزشک مخصوص پادشاه علیل.

💠سفر و تحصیل در اروپا باعث‌شده‌بود تا ایرانی‌ها از مفاهیمی مثل برابری و قانون مطلع شوند و درصدد مطالبه‌ی آنها بربیایند.


💠حدود صد و بیست ‌سال از آن روز می‌گذرد اما معنای اصلی مشروطه هنوز در زندگی خصوصی ما متبلور نشده. در خانه‌های ما، هنوز گفتگو جایی ندارد. در کلاس‌های درس هم، معلم است که فعال ما یشا به‌حساب می‌آید.

💠سواد ما افزایش یافته. بسیاری از ما شهرنشین شده‌ایم و به جدیدترین ابزار روز دنیا دسترسی داریم، اما همچنان ته ذهن‌مان باور داریم که خودمان بهتر از هرکسی می‌فهمیم. مشورت و هم‌فکری را بلد نیستیم. این‌که برای هدف مشترکی مثل پرورش فرزندان‌مان، دانش و توان‌مان را یکی کنیم سبک زندگی‌مان نیست.


💠سالروز امضای فرمان مشروطه، فرصتیست برای اندیشیدن به این موضوعات. شاید در صد و هجدهمین سالگرد، من نوعی بتوانم مادر، پدر، معلم یا تسهیلگر روادارتری بشوم و بیشتر از قبل، نظر بچه‌ها را بفهمم و سازوکاری برای شنیدن و فهم آنها ایجاد کنم.
شاید بیشتر همدلی را بفهمم. قضاوت را کمتر کنم و گام‌هایی کوچک اما مداوم به‌سمت برابری انسان‌ها بردارم.




#مشروطه
#گفتگو
#عشق_و_صلح
#ریحانه_قاسم‌رشیدی

@farhangkoodak
بي بي خانم استرآبادي
نخستین زن روزنامه‌نگار #مشروطه
 
 

نخست از ابتدا آرم  ثنا و حمد یزدان را
که از اضلاع چپ پدید آورد نسوان را
 

 بي‌بي خانم استرآبادي، از نویسندگان دوران مشروطه است كه در روزنامه‌های حبل المتین، تمدن و نشریه‌ي مجلس قلم مي‌زده.  بیشتر مقالات او در دفاع از آموزش دختران است. او را نخستین زن طنزنویس ایران می‌دانند. بیشتر شهرت بی‌بی‌خانم استرآبادی به خاطر کتاب «معایب الرجال» است که به طنز و در پاسخ به« تادیب‌النسوان» نوشته‌است. كه مفصل به آن خواهيم پرداخت.


بی‌بی خانم استرآبادي، حاصل ازدواج خدیجه ملا باجی ناصرالدین شاه از زنان باسواد آن دوران و محمد باقر، سرکرده‌ي ایل انزان مازندران است.  او با دلاوری شیری را از پا در آورد و لقب شیرکُش گرفت و در رکاب شاه به پایتخت آمد و به سمت «ایشیک آقاسی باشی»  منسوب شد. خدیجه خانم، یکی از ندیمه‌های همسر ناصرالدین شاه، شکوه السلطنه مادر مظفرالدين شاه بود و  به کار تدریس و آموزش کودکان درباری مشغول. این دو با هم ازدواج کردند و به روستای «نوکنده» از روستاهای بندر گز  از توابع استرآباد رفتند. بی‌بی و حسین‌‌علی در نوکنده زاده شدند اما مادرشان  خدیجه، دیگر علاقه‌ای  به تدوام ازدواجش نداشت. زیرا باقر خان شیرکُش، پنج زن دیگر هم داشت. خدیجه، پس از مدتی موفق می‌شود؛ خانه‌ي همسر را با دو فرزندش به بهانه‌ی زیارت کربلا ترک کند.  از کربلا به تهران می‌آید  و مجدداً به دربار می‌رود و به شغل ملاباجیِ دربار مشغول می‌شود. دو سال بعد، محمد باقر در اختلافات قومی کشته می‌شود و خدیجه ملاباجی دیگر هرگز به مازندران باز نمی‌گردد.

  مه لقا ملاح که به مادر محیط زیست ایران  معروف است؛‌ نوه ی بی بی خانم استرآبادی است.
بی بی خانم در دربار درس مي‌خواند  و بزرگ می شود و تا آن که با افسر جوانی به نام موسی خان وزیراف  آشنا می‌شود. این دو به هم علاقه‌مند مي‌شوند. گویا این افسر جوان چهار سال از بی بی خانم کوچکتر بود و به خاطر همین  خدیجه باجی و برادرش،  با وصلت ایشان مخالف بودند؛ بی بی از خانه می‌گریزد و در 22 سالگی با موسی خان ازدواج می‌کند.  و صاحب شش فرزند مي‌شود. اوضاع خانه به هم مي‌ريزد و بي‌بي خانم كه شير كافي نداشته مجبور مي‌شود كه دايه‌اي براي فرزندانش بگيرد و كنيزي كه كارهاي خانه ‌را كمك كند. علی نقی وزیری، موسیقیدان معروف و حسنعلي وزیری نقاش و پيكره‌ساز،  خدیجه افضل وزیری، نویسنده و روزنامه نگار از فرزندان بی بی خانم هستند. مي‌‌گويند علي نقي وزيري، موسيقي و استعدادش را از بي‌بي خانم به ارث برد. چون او تنبك  بسيار خوب مي‌نواخت و برادر بي بی خانم حسین علی  تار نواز ماهري بود.
 
🟡معايب الرجال و قلم بي‌بي خانم

بي‌بي خانم زني منتقد است كه مثل زنان ديگر فكر نمي‌كند. به بهبود اوضاع زنان فكر مي‌كند. انتقاد مي‌كند و شجاعانه گام بر مي‌دارد. زنی در دوران قاجار، از ظلم و بی عدالتی مردان با ملاحت و شیطنت مي‌نويسد.  سر نترسي دارد. در بخشی از کتاب معايب الرجال مي‌خوانيم:«خواهران به پند و اندرزهای نویسندگان تادیب النسوان و افرادی از این قبیل گوش ندهید. این مربیان زنان، که خود را نادره‌ي دوران  می‌دانند بهتر است که با اصلاح صفات رذیله خود برآیند. آنان می‌دانند  که این نصایح برای تادیب ما نیست و برای اثبات ظالم بر مظلوم است. این مربیان نه تنها برای ما کاری انجام نداده‌اند که مملکت را هم به نیستی کشانده‌اند ما که درحرم اندرون  و کنج مطبخ بودیم؛ پس این همه فساد را اینان برپا کردند.»


ماجراي تاديب النسوان از اين قرار است كه  درسال ۱۳۰۹ (قمری) گويا شاهزاده‌ي قاجاري كتابي مي‌نويسد،  كسي نمي‌داند نويسنده‌ي واقعي تاديب النسوان  كيست؟ اما آن قدر شجاعت آن را نداشته که نام خود را در کتاب بیاورد.  اين كتاب ضد زن است و زن را موجودي ناقص العقل و پست مي‌داند. فصل‌هاي مختلفي در اين كتاب هست.
فصل اول دربارهٔ «سلوک زن»، فصل دوم «حفظ زبان»،فصل سوم «گله‌گزاری»، فصل چهارم «قهرکردن»، فصل پنجم «طرز راه رفتن»، فصل ششم «آداب غذا خوردن»، فصل هفتم «پاکیزه نگهداشتن بدن و استعمال بعضی از عطریات»، فصل هشتم «طرز لباس پوشیدن»، فصل نهم «آداب خوابیدن» و فصل دهم درباره‌ي «آداب صبح برخاستن از خواب» چهار سال بعد  بي‌بي خانم استرآبادي در پاسخ به اين كتاب كتاب معايب الرجال را مي‌نويسد. كه خود اين كتاب هم بخش‌هاي مختلفي دارد.  او در این رساله علاوه بر آنکه پاسخی جداگانه به هر ده فصل کتاب تأدیب‌النسا می‌دهد؛ چهار فصل را نیز به معایب مردان اختصاص مي‌دهد و ناهنجاري‌هاي مردان را در چهار بخش توصيف مي‌كند.  این چهار فصل عبارت‌اند از: «اطوار شراب‌‌خوار»، «کردار اهل قمار»، «در تفصیل چرس و بنگ و واپور و اسرار» و «شرح گفتگو در اوضاع عبائره و اقرات اجامره و الواط».