چند نقل قول از آلیس مونرو
دو روز پیش آلیس مونرو، نویسندهٔ برجستهٔ داستان کوتاه، در ۹۲ سالگی درگذشت. او را «چخوف کانادا» نام داده بودند. فارسیزبانان این برندهٔ نوبل ادبیات را با ترجمههای خواندنی مژده دقیقی و ترانه علیدوستی میشناسند.
وبسایت گاردین به مناسبت درگذشت او نقل قولهایی از مونرو را بازنشر کرده که چند نمونه را در زیر میخوانید:
▪️دربارهٔ نویسنده شدن
«کتابها در نظرم چیزهایی جادویی بودند و دوست داشتم جزوی از این جادو باشم ... بعد از مدتی، این برایم کافی نبود و بیش از اینها میخواستم، پس شروع کردم به سرهم کردن داستانهایی کاملاً تقلیدی که در کانادا میگذشتند – کاری که البته کمی ناجور بود، اما از این بابت بد به دلم راه نمیدادم. این کار را میکردم تا بهنوعی انتقام ناتوانیام در راهیافتن به درون دنیای کتابها را بگیرم. کتابها برایم اهمیت خاصی داشتند.»
(گفتوگو با گاردین، ۲۰۰۳)
▪️دربارهٔ ننوشتن رمان
«من به هیچ عنوان با قصد قبلی نویسندهٔ داستان کوتاه نشدم. داستان کوتاه نوشتم چون وقت نمیکردم چیز دیگری بنویسم – صاحب سه بچه بودم. چیزی نگذشت که به نوشتن داستان عادت کردم و مطالبم را از این منظر دیدم. حالا هم فکر نمیکنم روزی بخواهم رمان بنویسم.»
(گفتوگوبا نیویورک تایمز، ۲۰۱۳)
«ناراحتم از اینکه چیزهای زیادی ننوشتهام، اما از طرفی از آن مقداری که تا به حال نوشتهام عمیقاً خرسندم. زیرا مقطعی بود در دورانی که جوانتر بودم، که ممکن بود به احتمال زیاد اصلاً هیچچیز ننویسم، مقطعی که بینهایت هراسیده بودم.»
(گفتوگو با گاردین، ۲۰۱۳)
▪️دربارهٔ دوران افسردگی در اواخر دههٔ بیست زندکیاش
«بخشی از جمله را مینوشتم و بعد ول میکردم. کاملاً امیدم را از دست داده بودم، خودباوریام را از دست داده بودم. شاید راهی نداشتم جز این که این را از سر بگذرانم. گمانم علتش این بود که همچنان میخواستم دست به کار بزرگی بزنم – از آن کارهای بزرگ که مردها انجامش میدهند.»
(گفتوگو با گاردین، ۲۰۱۳)
▪️دربارهٔ شیوهٔ داستانگوییاش
«میخواهم به همان شیوهٔ کهنه و قدیمی قصه بگویم –روایت آنچه برای یک نفر اتفاق میافتد– اما میخواهم "آنچه اتفاق میافتد" با اندکی وقفه، چرخش و شگفتی ارائه شود. میخواهم خواننده چیز شگفتانگیزی را احساس کند – نه "آنچه اتفاق میافتد"، بلکه احساس کند همهچیز چگونه اتفاق میافتد. این قصههای داستان کوتاههای بلند به بهترین نحو این کار را برایم انجام میدهند.»
(گفتوگو با نیویورک تایمز، ۱۹۸۶)
▪️فرار | ترجمهٔ مژده دقیقی | نشر نیلوفر | ۳۹۴ ص. رقعی | ۲۸۵,۰۰۰ تومان
▪️زندگی عزیز | ترجمهٔ مژده دقیقی | نشر ماهی | ۲۲۳ ص. رقعی | چاپ تمام
▪️رویای مادرم | ترجمهٔ ترانه علیدوستی | نشر مرکز | ۲۵۶ ص. رقعی | ۵۸,۵۰۰ تومان
#نقل_قول #یاد
@kaaghaz
🔹خیلیها میگویند ادبیات زنانه و مردانه ندارد. راستش من به این خطکشیها واقف نیستم اما بهعنوان خوانندهای پیگیر و شکیبا و عاشق کتاب، درک کردهام تجربه و نگاه نویسنده در آفرینش جهان روایی اثر مستقیم دارد. من نگاه زنانه به جهان را میپسندم. نگاه من و شمای مادر که شاید از نظر خیلیها دنیایی ساده ، بدون هیجان و بیاهمیت داشتهباشیم.
بگذریم از نادرستی این گزاره.
🔹درهرحال، اگر به ادبیات علاقهمند هستید و
دوستدارید با روایتی زنانه آشنا شوید، آثار «آلیس مونرو» را انتخاب کنید.
🔹صراحت و جسارت او در تصویر کردن ذهن و احساسات نیمهی مؤنث جهان، آنهم در قالب داستان کوتاه، مثالزدنی است. صحنههای داستانهای مونرو اغلب شوکآورند و پس از آن حس ابتدایی هم، تا سالها در ذهن میمانند.
🔹با چخوف کانادا، ورود به سرزمین وسیع ادبیات جدی آسان میشود.
بخصوص که ترجمههای بسیار خوبی به فارسی در دسترس قرار دارد.
🔹امیدوارم بتوانم از زنان نویسندهی معاصر برای شما خانمهای نازنین و اهل کتاب، بیشتر بنویسم.
باشگاه کتابخوانی ما بهطور خاص برای بانوان طراحی شده و در آستانهی پنجمین سال فعالیت، منتظر دوستان جدید است.
🔹شک ندارم که ما مادرها، دخترها و زنها، سازندهی شادی، عشق و امروز و فردای بهتر هستیم. ما ستون خانوادهایم. و گام نخست تمام اینها دانستن و شناختن جهان و خودمان است.
@farhangkoodak
#کتاب_بزرگسال
#آلیس_مونرو
#باشگاه_مجازی_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#ادبیات_داستانی
#زندگی_عزیز
#فرار
#رویای_مادرم
#ریحانه_قاسمرشیدی
سپاسگزار خواهم بود اگر این دعوت را به بانوان اهل مطالعه برسانید.🙏🏻
ارتباط:
@rb1105
دو روز پیش آلیس مونرو، نویسندهٔ برجستهٔ داستان کوتاه، در ۹۲ سالگی درگذشت. او را «چخوف کانادا» نام داده بودند. فارسیزبانان این برندهٔ نوبل ادبیات را با ترجمههای خواندنی مژده دقیقی و ترانه علیدوستی میشناسند.
وبسایت گاردین به مناسبت درگذشت او نقل قولهایی از مونرو را بازنشر کرده که چند نمونه را در زیر میخوانید:
▪️دربارهٔ نویسنده شدن
«کتابها در نظرم چیزهایی جادویی بودند و دوست داشتم جزوی از این جادو باشم ... بعد از مدتی، این برایم کافی نبود و بیش از اینها میخواستم، پس شروع کردم به سرهم کردن داستانهایی کاملاً تقلیدی که در کانادا میگذشتند – کاری که البته کمی ناجور بود، اما از این بابت بد به دلم راه نمیدادم. این کار را میکردم تا بهنوعی انتقام ناتوانیام در راهیافتن به درون دنیای کتابها را بگیرم. کتابها برایم اهمیت خاصی داشتند.»
(گفتوگو با گاردین، ۲۰۰۳)
▪️دربارهٔ ننوشتن رمان
«من به هیچ عنوان با قصد قبلی نویسندهٔ داستان کوتاه نشدم. داستان کوتاه نوشتم چون وقت نمیکردم چیز دیگری بنویسم – صاحب سه بچه بودم. چیزی نگذشت که به نوشتن داستان عادت کردم و مطالبم را از این منظر دیدم. حالا هم فکر نمیکنم روزی بخواهم رمان بنویسم.»
(گفتوگوبا نیویورک تایمز، ۲۰۱۳)
«ناراحتم از اینکه چیزهای زیادی ننوشتهام، اما از طرفی از آن مقداری که تا به حال نوشتهام عمیقاً خرسندم. زیرا مقطعی بود در دورانی که جوانتر بودم، که ممکن بود به احتمال زیاد اصلاً هیچچیز ننویسم، مقطعی که بینهایت هراسیده بودم.»
(گفتوگو با گاردین، ۲۰۱۳)
▪️دربارهٔ دوران افسردگی در اواخر دههٔ بیست زندکیاش
«بخشی از جمله را مینوشتم و بعد ول میکردم. کاملاً امیدم را از دست داده بودم، خودباوریام را از دست داده بودم. شاید راهی نداشتم جز این که این را از سر بگذرانم. گمانم علتش این بود که همچنان میخواستم دست به کار بزرگی بزنم – از آن کارهای بزرگ که مردها انجامش میدهند.»
(گفتوگو با گاردین، ۲۰۱۳)
▪️دربارهٔ شیوهٔ داستانگوییاش
«میخواهم به همان شیوهٔ کهنه و قدیمی قصه بگویم –روایت آنچه برای یک نفر اتفاق میافتد– اما میخواهم "آنچه اتفاق میافتد" با اندکی وقفه، چرخش و شگفتی ارائه شود. میخواهم خواننده چیز شگفتانگیزی را احساس کند – نه "آنچه اتفاق میافتد"، بلکه احساس کند همهچیز چگونه اتفاق میافتد. این قصههای داستان کوتاههای بلند به بهترین نحو این کار را برایم انجام میدهند.»
(گفتوگو با نیویورک تایمز، ۱۹۸۶)
▪️فرار | ترجمهٔ مژده دقیقی | نشر نیلوفر | ۳۹۴ ص. رقعی | ۲۸۵,۰۰۰ تومان
▪️زندگی عزیز | ترجمهٔ مژده دقیقی | نشر ماهی | ۲۲۳ ص. رقعی | چاپ تمام
▪️رویای مادرم | ترجمهٔ ترانه علیدوستی | نشر مرکز | ۲۵۶ ص. رقعی | ۵۸,۵۰۰ تومان
#نقل_قول #یاد
@kaaghaz
🔹خیلیها میگویند ادبیات زنانه و مردانه ندارد. راستش من به این خطکشیها واقف نیستم اما بهعنوان خوانندهای پیگیر و شکیبا و عاشق کتاب، درک کردهام تجربه و نگاه نویسنده در آفرینش جهان روایی اثر مستقیم دارد. من نگاه زنانه به جهان را میپسندم. نگاه من و شمای مادر که شاید از نظر خیلیها دنیایی ساده ، بدون هیجان و بیاهمیت داشتهباشیم.
بگذریم از نادرستی این گزاره.
🔹درهرحال، اگر به ادبیات علاقهمند هستید و
دوستدارید با روایتی زنانه آشنا شوید، آثار «آلیس مونرو» را انتخاب کنید.
🔹صراحت و جسارت او در تصویر کردن ذهن و احساسات نیمهی مؤنث جهان، آنهم در قالب داستان کوتاه، مثالزدنی است. صحنههای داستانهای مونرو اغلب شوکآورند و پس از آن حس ابتدایی هم، تا سالها در ذهن میمانند.
🔹با چخوف کانادا، ورود به سرزمین وسیع ادبیات جدی آسان میشود.
بخصوص که ترجمههای بسیار خوبی به فارسی در دسترس قرار دارد.
🔹امیدوارم بتوانم از زنان نویسندهی معاصر برای شما خانمهای نازنین و اهل کتاب، بیشتر بنویسم.
باشگاه کتابخوانی ما بهطور خاص برای بانوان طراحی شده و در آستانهی پنجمین سال فعالیت، منتظر دوستان جدید است.
🔹شک ندارم که ما مادرها، دخترها و زنها، سازندهی شادی، عشق و امروز و فردای بهتر هستیم. ما ستون خانوادهایم. و گام نخست تمام اینها دانستن و شناختن جهان و خودمان است.
@farhangkoodak
#کتاب_بزرگسال
#آلیس_مونرو
#باشگاه_مجازی_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#ادبیات_داستانی
#زندگی_عزیز
#فرار
#رویای_مادرم
#ریحانه_قاسمرشیدی
سپاسگزار خواهم بود اگر این دعوت را به بانوان اهل مطالعه برسانید.🙏🏻
ارتباط:
@rb1105
Telegram
عکس و فایل کاغذ
چند نقل قول از آلیس مونرو