امروز دو نویسنده‌ی مهم و موثر در فضای کتابخوانی ایران، جهان را ترک کردند؛ ر- اعتمادی، خالق آثار پرفروش و میلان کوندرا، نویسنده‌ی تبعیدی چک که با رمان‌های فلسفی‌اش در جهان معروف شد و در اینجا هم، کتاب‌هایش طرفداران بسیاری در قشر تحصیلکرده و دانشگاهی داشت.
🔵قصد من، شرح آثار یا مقایسه‌ی کتاب‌های این دو نویسنده‌ی معروف نیست. فقط به عنوان کسی که فعالیت کوچکی در عرصه‌ی ترویج کتابخوانی دارد و از قضای روزگار، جاودانگی کوندرا را هم در یکی از گروه‌ها همخوانی کرده، دوست دارم درمورد جایگاه ادبیات عامه‌پسند و پرمخاطب نکته‌ای را بگویم.
🟠در میان روشنفکران و منتقدان ما، پرمخاطب بودن، معادل فحش است. به‌نظر می‌رسد هر اثری که پیچیده‌تر و غیرقابل فهم‌تر باشد، ارزش بیشتری دارد. در نتیجه‌ی چنین استنتاجی، فعالیت سردبیر یکی از پرتیراژترین نشریات تاریخ مطبوعات ایران -جوانان- که با پاورقی‌هایش مشهور شد و بعدها آنها را به صورت کتاب منتشر کرد، هیچ است. انگار همه باید سارتر و کامو و کوندرا و هدایت را دوست داشته باشند و سلیقه‌های دیگر ….
🔵معتقدم، پایبند نبودن به دموکراسی فقط به‌حوزه‌ی سیاست منحصر نمی‌شود. ما در تمام شئون زندگی می‌توانیم خودخواه باشیم و دیگری و تفاوت‌هایش را سرکوب کنیم و برای انسان ارزش قائل نشویم.
🟠برخورد برخی همکاران مطبوعاتی با اشتغالم در مجله‌ای خانوادگی را هرگز فراموش نمی‌کنم. من در کنار روزنامه‌ها و نشریات خواص، در مجله‌‌ی خانوادگی «راه زندگی» هم کار می‌کردم. نشریه‌ای که به نوجوانان و خانواده‌ها تعلق داشت و سعی می‌کرد تا مفاهیم روانشناسی و اخلاقی را در قالب داستان به همراهان پرشمارش ارائه کند.
ما فیلم و کتاب معرفی می‌کردیم. درباره‌ی نویسندگان و آثار برتر ادبی می‌نوشتیم و البته مصاحبه با هنرپیشه‌ها و فوتبالیست‌ها را هم داشتیم در کنار بخش‌های مشاوره‌ی روانشناسی.
🔵راستش، طی بیش از بیست سال انتشار مجله، همیشه به کارم افتخار می‌کردم چون در نامه‌ها و ایمیل‌های متعدد خوانندگان، اثر مثبت نوشته‌های خودم و همکارانم را بر زندگی مخاطبان می‌دیدم. اما درعین حال، همواره متوجه نگاه تحقیرآمیز روشنفکران هم بودم.
🟠فوت جناب اعتمادی فرصتیست برای تقدیر از مردی که نسلهای متعددی از فارسی‌زبانان را با مطالعه آشنا و مأنوس کرد و لذت خواندن و غرق شدن در جادوی کلمات را به آنها آموخت. اما قدر ندید. به‌عقیده‌ی من، او و مرحوم ذبیح‌الله منصوری در کنار محمد قاضی و نجف دریابندری و ابوالحسن نجفی و بزرگان دیگر، جامعه‌ی کتابخوان امروزی را به‌وجود آورده. چه بسا که آثار راحت‌خوان ایشان، بسیاری را به کتابخوان‌های جدی‌تر و حرفه‌ای تبدیل کرده‌باشد.
🟩باشد که بعدها بدون جانبداری، درمورد عملکرد همه قضاوت شود.
#کتابخوان #ر_اعتمادی #میلان_کوندرا #ترویج_خواندن
#عامه_پسند #راه_زندگی #ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak
🔵قصد من، شرح آثار یا مقایسه‌ی کتاب‌های این دو نویسنده‌ی معروف نیست. فقط به عنوان کسی که فعالیت کوچکی در عرصه‌ی ترویج کتابخوانی دارد و از قضای روزگار، جاودانگی کوندرا را هم در یکی از گروه‌ها همخوانی کرده، دوست دارم درمورد جایگاه ادبیات عامه‌پسند و پرمخاطب نکته‌ای را بگویم.
🟠در میان روشنفکران و منتقدان ما، پرمخاطب بودن، معادل فحش است. به‌نظر می‌رسد هر اثری که پیچیده‌تر و غیرقابل فهم‌تر باشد، ارزش بیشتری دارد. در نتیجه‌ی چنین استنتاجی، فعالیت سردبیر یکی از پرتیراژترین نشریات تاریخ مطبوعات ایران -جوانان- که با پاورقی‌هایش مشهور شد و بعدها آنها را به صورت کتاب منتشر کرد، هیچ است. انگار همه باید سارتر و کامو و کوندرا و هدایت را دوست داشته باشند و سلیقه‌های دیگر ….
🔵معتقدم، پایبند نبودن به دموکراسی فقط به‌حوزه‌ی سیاست منحصر نمی‌شود. ما در تمام شئون زندگی می‌توانیم خودخواه باشیم و دیگری و تفاوت‌هایش را سرکوب کنیم و برای انسان ارزش قائل نشویم.
🟠برخورد برخی همکاران مطبوعاتی با اشتغالم در مجله‌ای خانوادگی را هرگز فراموش نمی‌کنم. من در کنار روزنامه‌ها و نشریات خواص، در مجله‌‌ی خانوادگی «راه زندگی» هم کار می‌کردم. نشریه‌ای که به نوجوانان و خانواده‌ها تعلق داشت و سعی می‌کرد تا مفاهیم روانشناسی و اخلاقی را در قالب داستان به همراهان پرشمارش ارائه کند.
ما فیلم و کتاب معرفی می‌کردیم. درباره‌ی نویسندگان و آثار برتر ادبی می‌نوشتیم و البته مصاحبه با هنرپیشه‌ها و فوتبالیست‌ها را هم داشتیم در کنار بخش‌های مشاوره‌ی روانشناسی.
🔵راستش، طی بیش از بیست سال انتشار مجله، همیشه به کارم افتخار می‌کردم چون در نامه‌ها و ایمیل‌های متعدد خوانندگان، اثر مثبت نوشته‌های خودم و همکارانم را بر زندگی مخاطبان می‌دیدم. اما درعین حال، همواره متوجه نگاه تحقیرآمیز روشنفکران هم بودم.
🟠فوت جناب اعتمادی فرصتیست برای تقدیر از مردی که نسلهای متعددی از فارسی‌زبانان را با مطالعه آشنا و مأنوس کرد و لذت خواندن و غرق شدن در جادوی کلمات را به آنها آموخت. اما قدر ندید. به‌عقیده‌ی من، او و مرحوم ذبیح‌الله منصوری در کنار محمد قاضی و نجف دریابندری و ابوالحسن نجفی و بزرگان دیگر، جامعه‌ی کتابخوان امروزی را به‌وجود آورده. چه بسا که آثار راحت‌خوان ایشان، بسیاری را به کتابخوان‌های جدی‌تر و حرفه‌ای تبدیل کرده‌باشد.
🟩باشد که بعدها بدون جانبداری، درمورد عملکرد همه قضاوت شود.
#کتابخوان #ر_اعتمادی #میلان_کوندرا #ترویج_خواندن
#عامه_پسند #راه_زندگی #ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak