به مناسبت آغاز سال تحصیلی
آیا کودکان ما آماده مدرسهرفتن هستند؟
عبدالرحمن نجلرحیم-مغزپژوه
آغاز مهرماه برای خیلیها زنگ مدرسه را تداعی میکند با همه خاطرات تلخ و شیرینی که گاه بیکرانه مینماید. برای خیلیها آموزش و پرورش از مدرسه شروع میشود. البته در مدرسه است که خواندن و نوشتن یاد میگیریم، ریاضیات میآموزیم، وارد دنیای محفوظات و حساب و کتاب میشویم، به قولی صاحب سواد میشویم. در این میان همه هم و غم افراد خانواده و مسئولان آموزش و پرورش این است که کودک در مدرسه تا میتواند محفوظات مغز خود را افزایش دهد و درس بخواند تا با مدرکی که میگیرد، در آینده بتواند در موقعیت و شرایط بهتری زندگی کند. ولی گویا آموزش و پرورش از مدرسه شروع نمیشود، از ابتدای زندگی آغاز میشود. یعنی از زمانی که مغز عاطفی اجتماعی ما شروع به فعالیت میکند. اما قبل از اینکه مستقیما به این موضوع بپردازیم، با نگاهی به نتایج یافتههای جدید در مغزپژوهی اجتماعی، دو نکته مهم درباره دوران گذار از سن پیشدبستانی به دبستان، از خانه به مدرسه را میتوان پیش کشید: اول اینکه باید جستوجو کنیم که آیا کودک پا به مدرسهگذاشته دارای قابلیتهای عاطفی اجتماعی لازم برای آموزش مدرسهای هست؟ دوم اینکه آیا مدرسه قادر هست علاوه بر آموزشهای رسمی سوادآموزی سرتاسری با دروس محفوظاتی عقبمانده در کشور ما، شرایط آموزشی لازم را برای تداوم رشد عاطفی اجتماعی کودک مدرسهای آماده کند؟ پژوهشهای نوین همه بر آموزش عاطفی اجتماعی از اولین روز زندگی قبل از سن مدرسه تأکید دارند زیرا مغز عاطفی اجتماعی ما اولین بخشی از مغز است که از روز اول زندگی بر اساس تجربیات اجتماعی اولیه در رابطه با محیط، آرشیتکتور یا ساختمان نورونی مدارهای مغزی ما را رشد میدهد. به عبارتی این مغز عاطفی ماست که بدن ما را در تعامل با محیط قرار میدهد تا تجربیات عاطفی اجتماعی ما در طول دوران شیرخوارگی و طفولیت هدایتکننده رشد مغز ما در همه ابعاد شناختی در مراحل بعدی زندگی باشد. به همین علت شرایط نامساعد پرورشی، خشونت، فقر اقتصادی و فرهنگی که اغلب با نارسی رشد عاطفی اجتماعی والدین و نزدیکان در خانه همراه است، میتواند به رشد سالم مغز کودک ضربههای جبرانناپذیری وارد کند. توجهنکردن به رشد عاطفی کودک در کشورهایی با خانوادههای پراولاد که با مسئله فقر در همه عرصههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی روبهرو هستند، بیشتر نمود پیدا میکند زیرا همه تلاش خانواده در پی تأمین نیازهای اولیه همچون سرپناه و تأمین خوراک در شرایطی سخت است و فرصتی برای توجه خاص به رشد عاطفی مغز کودکان در حال رشد نمیماند. در این شرایط، والدین نیز اغلب از توان مدیریت عاطفی اجتماعی رفتار خود عاجر هستند، چون مغز عاطفی اجتماعی آنها نیز فرصت رشد پیدا نکرده است. بدیهی است که اغلب این فرصتسوزی جبرانناپذیر برای رشد مغز عاطفی اجتماعی، نسلها مانند زنجیرهای شوم ادامه پیدا میکند؛ خسرانی جبرانناپذیر که ناکامیهای اجتماعی بزرگ به بار میآورد که بازیافتنی نیست. اگر به رشد عاطفی کودک کمتوجهی شود که اغلب در خانوادههای فرودست حتی فرادست با فرهنگ پایین صورت میگیرد، روی رشد مهارتهای حرکتی (کنترل کنشها)، تفکر (شناخت)، ارتباطات (زبان) که بعدا بر اساس روابط اولیه عاطفی رشد میکنند، بهشدت تأثیر میگذارد. شاید برای کسانی قابل باور نباشد که اولین رابطه ما انسانها با مسائل اخلاقی و زیباییشناسی نیز به همین اولین تجربیات عاطفی اجتماعی مغز ما در رابطه با دیگری شکل میگیرد. فهمیدن احساسات خود و درک آن در دیگران، رشد احساسات همدلانه، برقراری ارتباط عاطفی، اساس رشد مغزی ما در عرصههای شناختی است. بیهوده نیست که ادعا میشود ۹۰ درصد مغز ما در سه سال اول زندگی ساخته میشود یا گفته میشود درجه تواناییهای اجتماعی انسان در طول زندگی، به رشد عاطفی اجتماعی در پنج سال اول زندگی وابستگی دارد. بر اساس همین پژوهشهااست که هماکنون در آمریکا بیش از ۱۵۰ پروژه دانشگاهی با هزینه ۱.۷ بیلیون دلار در زمینه یادگیری هیجانی اجتماعی کودکان پیشدبستانی در جریان است. هنوز شاید برای خیلیها قابل باور نباشد کودکانی زیر سه سال که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با خشونتهای عاطفی مواجه هستند، میتوانند دچار ترومای جبرانناپذیر، اضطراب، افسردگی، غم فقدان، خشم و تهاجم و انواع نابسامانی و آشفتگیهای عاطفی دیرپا شوند. رشد هیجانات و عواطف در مغز اجتماعی عاطفی ما در سنین ابتدایی باعث هدایت رشد مغز برای گسترش شناخت، توجه و تمرکز، توانایی حل مسائل، قدرت تصمیمگیری و توان مدیریت اجرائی در بزرگسالی میشود.
.
دکتر عبدالرحمان نجل رحیم
نورولوژیست و مغزپژوه
#آموزش_کودکان
#مدرسه
#پیش_دبستانی
@najlneuro
@farhangkoodak
آیا کودکان ما آماده مدرسهرفتن هستند؟
عبدالرحمن نجلرحیم-مغزپژوه
آغاز مهرماه برای خیلیها زنگ مدرسه را تداعی میکند با همه خاطرات تلخ و شیرینی که گاه بیکرانه مینماید. برای خیلیها آموزش و پرورش از مدرسه شروع میشود. البته در مدرسه است که خواندن و نوشتن یاد میگیریم، ریاضیات میآموزیم، وارد دنیای محفوظات و حساب و کتاب میشویم، به قولی صاحب سواد میشویم. در این میان همه هم و غم افراد خانواده و مسئولان آموزش و پرورش این است که کودک در مدرسه تا میتواند محفوظات مغز خود را افزایش دهد و درس بخواند تا با مدرکی که میگیرد، در آینده بتواند در موقعیت و شرایط بهتری زندگی کند. ولی گویا آموزش و پرورش از مدرسه شروع نمیشود، از ابتدای زندگی آغاز میشود. یعنی از زمانی که مغز عاطفی اجتماعی ما شروع به فعالیت میکند. اما قبل از اینکه مستقیما به این موضوع بپردازیم، با نگاهی به نتایج یافتههای جدید در مغزپژوهی اجتماعی، دو نکته مهم درباره دوران گذار از سن پیشدبستانی به دبستان، از خانه به مدرسه را میتوان پیش کشید: اول اینکه باید جستوجو کنیم که آیا کودک پا به مدرسهگذاشته دارای قابلیتهای عاطفی اجتماعی لازم برای آموزش مدرسهای هست؟ دوم اینکه آیا مدرسه قادر هست علاوه بر آموزشهای رسمی سوادآموزی سرتاسری با دروس محفوظاتی عقبمانده در کشور ما، شرایط آموزشی لازم را برای تداوم رشد عاطفی اجتماعی کودک مدرسهای آماده کند؟ پژوهشهای نوین همه بر آموزش عاطفی اجتماعی از اولین روز زندگی قبل از سن مدرسه تأکید دارند زیرا مغز عاطفی اجتماعی ما اولین بخشی از مغز است که از روز اول زندگی بر اساس تجربیات اجتماعی اولیه در رابطه با محیط، آرشیتکتور یا ساختمان نورونی مدارهای مغزی ما را رشد میدهد. به عبارتی این مغز عاطفی ماست که بدن ما را در تعامل با محیط قرار میدهد تا تجربیات عاطفی اجتماعی ما در طول دوران شیرخوارگی و طفولیت هدایتکننده رشد مغز ما در همه ابعاد شناختی در مراحل بعدی زندگی باشد. به همین علت شرایط نامساعد پرورشی، خشونت، فقر اقتصادی و فرهنگی که اغلب با نارسی رشد عاطفی اجتماعی والدین و نزدیکان در خانه همراه است، میتواند به رشد سالم مغز کودک ضربههای جبرانناپذیری وارد کند. توجهنکردن به رشد عاطفی کودک در کشورهایی با خانوادههای پراولاد که با مسئله فقر در همه عرصههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی روبهرو هستند، بیشتر نمود پیدا میکند زیرا همه تلاش خانواده در پی تأمین نیازهای اولیه همچون سرپناه و تأمین خوراک در شرایطی سخت است و فرصتی برای توجه خاص به رشد عاطفی مغز کودکان در حال رشد نمیماند. در این شرایط، والدین نیز اغلب از توان مدیریت عاطفی اجتماعی رفتار خود عاجر هستند، چون مغز عاطفی اجتماعی آنها نیز فرصت رشد پیدا نکرده است. بدیهی است که اغلب این فرصتسوزی جبرانناپذیر برای رشد مغز عاطفی اجتماعی، نسلها مانند زنجیرهای شوم ادامه پیدا میکند؛ خسرانی جبرانناپذیر که ناکامیهای اجتماعی بزرگ به بار میآورد که بازیافتنی نیست. اگر به رشد عاطفی کودک کمتوجهی شود که اغلب در خانوادههای فرودست حتی فرادست با فرهنگ پایین صورت میگیرد، روی رشد مهارتهای حرکتی (کنترل کنشها)، تفکر (شناخت)، ارتباطات (زبان) که بعدا بر اساس روابط اولیه عاطفی رشد میکنند، بهشدت تأثیر میگذارد. شاید برای کسانی قابل باور نباشد که اولین رابطه ما انسانها با مسائل اخلاقی و زیباییشناسی نیز به همین اولین تجربیات عاطفی اجتماعی مغز ما در رابطه با دیگری شکل میگیرد. فهمیدن احساسات خود و درک آن در دیگران، رشد احساسات همدلانه، برقراری ارتباط عاطفی، اساس رشد مغزی ما در عرصههای شناختی است. بیهوده نیست که ادعا میشود ۹۰ درصد مغز ما در سه سال اول زندگی ساخته میشود یا گفته میشود درجه تواناییهای اجتماعی انسان در طول زندگی، به رشد عاطفی اجتماعی در پنج سال اول زندگی وابستگی دارد. بر اساس همین پژوهشهااست که هماکنون در آمریکا بیش از ۱۵۰ پروژه دانشگاهی با هزینه ۱.۷ بیلیون دلار در زمینه یادگیری هیجانی اجتماعی کودکان پیشدبستانی در جریان است. هنوز شاید برای خیلیها قابل باور نباشد کودکانی زیر سه سال که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با خشونتهای عاطفی مواجه هستند، میتوانند دچار ترومای جبرانناپذیر، اضطراب، افسردگی، غم فقدان، خشم و تهاجم و انواع نابسامانی و آشفتگیهای عاطفی دیرپا شوند. رشد هیجانات و عواطف در مغز اجتماعی عاطفی ما در سنین ابتدایی باعث هدایت رشد مغز برای گسترش شناخت، توجه و تمرکز، توانایی حل مسائل، قدرت تصمیمگیری و توان مدیریت اجرائی در بزرگسالی میشود.
.
دکتر عبدالرحمان نجل رحیم
نورولوژیست و مغزپژوه
#آموزش_کودکان
#مدرسه
#پیش_دبستانی
@najlneuro
@farhangkoodak
بنابراین رشد مغز اجتماعی عاطفی، نه تنها در سنینی پیش از دبستان دارای اهمیت تعیینکننده در سرنوشت کودکان ماست، بلکه این رشد باید در محیط مدرسه نیز ادامه پیدا کند زیرا مغز پیشپیشانی که برای مدیریت هیجانی در تجربیات زندگی دارای اهمیت کلیدی است، در ارتباط با عناصر خط وسط و میانی مغز عاطفه آفرین ما تا سن بلوغ همچنان در حال رشد و تغییرات سریع است.
حال که به مهرماه دیگری رسیدیم، باید از خود بپرسیم آیا ما مغز کودکان پیشدبستانی خود را از نظر عاطفی اجتماعی آنطور رشد دادهایم تا بتوانند برای یادگیریهای شناختی وسیعتر در مدرسه آمادگی داشته باشند؟ آیا در مدرسهها امکاناتی بهوجود آوردهایم که فرزندان ما بتوانند به رشد عاطفی اجتماعی مغز خود در محیطی بدون خشونت، بدون خصومتهای زورورزانه و بدون تداوم ضربههای عاطفی آیندهبرانداز، به تحصیل ادامه دهند؟ بهنظر نمیرسد کارنامه درخشانی در این زمینهها داشته باشیم. مروری مجدد به فیلم «مشق شب» عباس کیارستمی، شاید ابعادی از عمق فاجعه در این زمینهها را به ما نشان دهد
دکتر عبدالرحمان نجل رحیم، نورولوژیست و مغز پژوه
#آموزش_کودکان
#مدرسه
#پیش_دبستانی
@najlneuro
@farhangkoodak
حال که به مهرماه دیگری رسیدیم، باید از خود بپرسیم آیا ما مغز کودکان پیشدبستانی خود را از نظر عاطفی اجتماعی آنطور رشد دادهایم تا بتوانند برای یادگیریهای شناختی وسیعتر در مدرسه آمادگی داشته باشند؟ آیا در مدرسهها امکاناتی بهوجود آوردهایم که فرزندان ما بتوانند به رشد عاطفی اجتماعی مغز خود در محیطی بدون خشونت، بدون خصومتهای زورورزانه و بدون تداوم ضربههای عاطفی آیندهبرانداز، به تحصیل ادامه دهند؟ بهنظر نمیرسد کارنامه درخشانی در این زمینهها داشته باشیم. مروری مجدد به فیلم «مشق شب» عباس کیارستمی، شاید ابعادی از عمق فاجعه در این زمینهها را به ما نشان دهد
دکتر عبدالرحمان نجل رحیم، نورولوژیست و مغز پژوه
#آموزش_کودکان
#مدرسه
#پیش_دبستانی
@najlneuro
@farhangkoodak
https://www.asriran.com/fa/news/709348/%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%B4-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF
#رایان_پورجم
#آموزش_کودکان
پیش از خواندن این یادداشت، دقیقا داشتم به همین نکات فکر میکردم که حاصل خواندن اینهمه مباحث علوم و ریاضی و ادبیات برای میلیونها کودک ایرانی چیست؟ آیا آموزش رسمی و غیررسمی ما در کنار هم قدرت پروردن امثال «رایانها » را دارد؟ آیا ما زندگی را به آنها نشان میدهیم و شرایط تجربهکردنش را فراهم میکنیم؟
اگر فرزند من نتواند کلمات را درست بنویسد، هیچ اتفاقی در زندگیاش نمیافتد ولی اگر نتواند احساساتش را کنترل کند، قطعا مشکلات متعددی برایش پیش میآید.
حس میکنم بهجز عدهی بسیار انگشتشماری که آگاهانه مشغول تربیت کودکان خود هستند، همگی از ترس ناموفق بودن فرزندانمان در کسب درآمد و موقعیت اجتماعی، آنها را از مهمترین چیزهایی که باید یاد بگیرند، محروم میکنیم.
کاش لحظهای میایستادیم تا ببینیم به کجا میرویم!
ریحانه قاسم رشیدی، روزنامهنگار
#رایان_پورجم
#آموزش_کودکان
پیش از خواندن این یادداشت، دقیقا داشتم به همین نکات فکر میکردم که حاصل خواندن اینهمه مباحث علوم و ریاضی و ادبیات برای میلیونها کودک ایرانی چیست؟ آیا آموزش رسمی و غیررسمی ما در کنار هم قدرت پروردن امثال «رایانها » را دارد؟ آیا ما زندگی را به آنها نشان میدهیم و شرایط تجربهکردنش را فراهم میکنیم؟
اگر فرزند من نتواند کلمات را درست بنویسد، هیچ اتفاقی در زندگیاش نمیافتد ولی اگر نتواند احساساتش را کنترل کند، قطعا مشکلات متعددی برایش پیش میآید.
حس میکنم بهجز عدهی بسیار انگشتشماری که آگاهانه مشغول تربیت کودکان خود هستند، همگی از ترس ناموفق بودن فرزندانمان در کسب درآمد و موقعیت اجتماعی، آنها را از مهمترین چیزهایی که باید یاد بگیرند، محروم میکنیم.
کاش لحظهای میایستادیم تا ببینیم به کجا میرویم!
ریحانه قاسم رشیدی، روزنامهنگار
عصر ايران
رایان ؛ پرورش یافته نظام آموزشی کانادا / فردای فرزندان ایران چگونه خواهد بود؟!
یک دقیقه به این فکر کنید که یک کودک یا نوجوان ایرانی در طول سال با چه رویدادها و افکاری مواجه است و همتای او در کانادا چطور؟
Forwarded from دیوار فرهاد حسنزاده (Far Had)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹توی این کارگاهها گل میگوییم و گل میشنویم و راه خوب دیدن، عمیق فکر کردن، تخیل کردن، نقد کردن و هرچه که باعث فهم بهتر زندگی شود را در کنار هم یاد میگیریم.
* این دوره برای کودکان ۹ تا ۱۲ سال است
* درباره شرایط نامنویسی در کارگاهها میتوانید به این شماره در واتساپ پیام بدهید:
09037599555
#کارگاه_نویسندگی
#کارگاه_آموزشی
#کارگاه_مجازی
#فرهاد_حسن_زاده
#آموزش_کودکان
#ترم_بهار
* این دوره برای کودکان ۹ تا ۱۲ سال است
* درباره شرایط نامنویسی در کارگاهها میتوانید به این شماره در واتساپ پیام بدهید:
09037599555
#کارگاه_نویسندگی
#کارگاه_آموزشی
#کارگاه_مجازی
#فرهاد_حسن_زاده
#آموزش_کودکان
#ترم_بهار