کودک و فرهنگ
1.22K subscribers
5.22K photos
731 videos
112 files
1.43K links
تجربه های مادری روزنامه نگار و تسهیلگر فرهنگی. ریحانه قاسم رشیدی هستم .

ارتباط

@rb1105
Download Telegram
🔹نویسندگانی که مدرسه نرفتند!
@ehsanname
✍️احسان رضایی: مدرسه‌ها باز شده و همهمه برپا شده. آدم اولش فکر می‌کند که قاعدتاً نویسنده‌جماعت بیشتر از هر کسی اهل درس و مشق و مدرسه باشند، اما توی بحر ماجرا که بروی، می‌بینی نه، خیلی هم اینطور نیست و اغلب شعرا و نویسندگان درسخوان‌های خوبی نبودند.
سایت معروف LitHub گزارشی دارد از شخصیت‌های ادبی برجسته‌ای که مدرسه را نصفه‌کاره ول کردند یا یدتر از آن، اخراج شدند! غیر از کلاسیک‌هایی که مدرسه نرفتند، مثل مارک تواین، جک لندن، ویلیام فاکنر، هارپر لی، اسکات فیتزجرالد و ... در بین نویسندگان معاصر هم چنین سوابقی زیاد است. شرلی جکسون، که به داستان کوتاه و شاهکار «لاتاری» معروف است، آن‌قدر نمراتش بد بود که در سال دوم تحصیلش در دانشگاه روچستر در ۱۹۳۸ ترک تحصیل کرد؛ در واقع نمراتش آنقدر بد بود که اخراجش کردند. کورمک مک‌کارتی نه یک بار که دوبار تحصیلاتش را نصفه‌کاره ول کرد. دفعه اول سال ۱۹۵۳ برای پیوستن به نیروی هوایی رفت کالج که ۴ سال بعد از آنجا اخراج شد و بار دوم، زمانی که برای خواندن فیزیک به دانشگاه رفت و دو سال بعد (۱۹۵۹) آن را ول کرد. دوریس لسینگ، برنده نوبل ادبیات ۲۰۰۷، حتی دبیرستان را به زحمت شروع کرد. اول به یک مدرسه دخترانه مذهبی کاتولیک می‌رفت که از آن متنفر بود؛ تا اینکه موفق شد رضایت خانواده را برای رفتن به یک شبانه‌روزی بگیرد، اما بعد از ابتلا به یک بیماری چشمی در ۱۴سالگی برای همیشه ترک تحصیل کرد. مورد توبیاس وولف از همه بامزه‌تر است. او برای رفتن به دبیرستان خاصی که مد نظرش بود، معرفی‌نامه جعل کرد اما بعد اخراج شد؛ دلیلش؟ «عدم موفقیت در گرفتن نمرات خوب، داشتن اتاق نامرتب و خوردن چیپس سیب‌زمینی وقتی از پنجره آویزان شده بود»! البته در ۱۹۹۰ این مدرسه به او مدرک افتخاری داد.
https://lithub.com/10-successful-writers-who-dropped-out-or-were-kicked-out-of-school/

این ماجرا بین نویسندگان خودمان هم هست و سابقۀ ترک تحصیل و مدرسه نرفتن و حتی اخراج را داریم. مثلاً مرحوم مهدی آذریزدی، نویسنده «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» به خاطر فقر و نداری هرگز به مدرسه نرفت. البته آن خدابیامرز علاوه بر فقر، پدر سختگیری هم داشت که حتی به او اجازۀ بازی کردن نمی‌داد و مدرسه رفتن را هم ضروری نمی‌دانست و به جایش مهدی نوجوان را سر مزرعه می‌برد. برای همین آن مرحوم خودش بعدها به تنهایی درس خواند و سواد یاد گرفت. یا دربارۀ استاد محمد محیط طباطبایی نوشته‌اند که فقط سه سال شاگردی دیگران را کرد و جز این، تمام دانشش را خودش به سعی خویش و با همت شخصی آموخت. محیط‌طباطبایی جز درس ناتمامش در دارالفنون، هیچ درس رسمی دیگری نخواند و این درحالی بود که به زبان‌ و ادبیات فارسی، عربی، ترکی، انگلیسی، فرانسه، پهلوی، سانسکریت و سغدی مسلط بود.
باز اینها خوب است. در شرح احوالات #مهدی_اخوان_ثالث نوشته‌اند اهل درس نبود، مدتی ترک تحصیل کرد و بعد هم که برای گرفتن دیپلم در کلاس‌های شبانه اسم نوشت، در درس های تخصصی نمره‌های جالبی نمی‌آورد. این بود که معمولاً پایین برگه‌هایش چیزهایی می‌نوشت که دل معلم‌ها به رحم بیاید و نمره بدهند. یک بار خودش از این وضع خسته شد و پای برگه نوشت «برای یکی نمرۀ بی فروغ/ نشاید ازین بیش گفتن دروغ»! هیچی دیگر. هیچ وقت دیپلم نگرفت.
آن یکی شاعر بزرگ معاصر، #احمد_شاملو هم اهل مدرسه نبود. به خاطر شرایط خانوادگی، سالهای مختلف تحصیل را در شهرهای متفاوت گذراند و آخرش هم تا کلاس نهم بیشتر ادامه نداد (خانم آیدا شاملو می‌گوید کارنامۀ هشتم او را دیده). بعدها شاملو در مجله «لوح» محمد قائد هم یادداشت کوتاهی نوشت که «نمى‏‌دانم مدرسه چه فايده‏‌اى دارد. اصلاً مدرسه رفتن و نرفتن براى بچه‏‌ها على‏‌السويه است. بالاخره يک چيزى مى‏‌شوند. اين ديگر ربطى به مدرسه ندارد!»
http://mghaed.com/lawh/memoirs/shamlu.htm

@farhangkoodak