کودک و فرهنگ
1.09K subscribers
4.73K photos
628 videos
106 files
1.28K links
تجربه های مادری روزنامه نگار و تسهیلگر فرهنگی. ریحانه قاسم رشیدی هستم .

ارتباط

@rb1105
Download Telegram
۱۶۰_پولینا چشم و چراغ کوهپایه


🖌نویسنده:آنا ماریا ماتوته

🖌مترجم:مرحوم محمد قاضی


رمانی کلاسیک که بیش از چهل سال از انتشار آن به فارسی توسط یکی از معروفترین مترجمهای کشورمان می گذرد.اما گذشت زمان، مفهوم انسانی و عمیق این کتاب را هرگز تحت تاثیر قرار نداده است.


ناشر:کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (البته فعلا فقط نسخه ی الکترونیکی در دسترس است )


گروه سنی:دال،سیزده سال به بالا


"پولینا ،چشم و چراغ کوهپایه" کتابی آشنا برای نسل من و کمی بزرگتر از من است و به زمانی تعلق دارد که دنیا انقدر صنعتی نشده بود.زمانی که همه ی ما خیلی طبیعی تر زندگی می کردیم ....و حالا فرزندان مان هیچ تصوری از آن در ذهن ندارند.

پولینا دقیقا نماد پاکی های روح دختر دهساله ایست که دیگر به سختی می شود مشابهش را لا به لای صفحات کتابی پیدا کرد.

دختری که در خردسالی والدینش را از دست داده و تحت سرپرستی خانم بسیار سخت گیری قرار گرفته اما به دلیل بیماری سختی به ،اجبار از او هم جدا شده و پس از سفری سه روزه با قطار و اتوبوس پیش پدربزرگ و مادربزرگش در کوهستان می رود.

تنهایی ،غربت،فقدان والدین و بیماری نمی تواند روحیه ی فوق العاده ی این کودک را از بین ببرد.او در محیط تازه با پسری کور آشنا شده و با روشی ابداعی شروع به آموزش می کند.

پولینا هر جا که باشد ،تحولاتی را به وجود می آورد .به همین خاطر با صفت چشم و چراغ کوهستان معروف می شود.

تم انسانی این رمان و نثر فوق العاده ی جناب قاضی از" پولینا …" کتابی خاص ساخته است.به نظرم نوجوانان تکنولوژی زده ی امروز به غرق شدن در چنین لحظات و تجربه هایی نیاز دارند.

حجم زیادی از کتابهای مورد علاقه ی نوجوان ما را کتابهای ژانر تخیلی و فانتزی و بخصوص فانتزی وحشت تشکیل می دهد .بد نیست عزیزان نوجوان ما ،گاهی هم با داستان زندگی واقعی همراه شوند.

امیدوارم کانون پرورش فکری برنامه ای برای چاپ مجدد گنجینه ی آثار فوق العاده باارزش خود داشته باشد و بتوانیم نسخه ی کاغذی را به بچه ها هدیه دهیم.


#پولینا_چشم_و_چراغ_کوهپایه
#رمان_نوجوان
#گروه_سنی_دال
#سیزده_سال_به_بالا
#آنا_ماریا_ماتوته
#محمد_قاضی
#انتشارات_کانون_پرورش_فکری
#مهربانی
#رمان_کلاسیک_نوجوان
#امید
#ارزشهای_انسانی

کودک و فرهنگ:

تجربه های یک مادر روزنامه نگار و دخترش. ریحانه قاسم رشیدی هستم .کتاب ٬نمایش کودک و کارگاه های مخصوص بچه ها را معرفی می کنم.متخصص در برپایی کارگاههای فرهنگی برای کودکان و ارایه ی مشاوره ی کتاب برای خانواده ها ، مهدکودکها و مدارس.

ارتباط

@rb1105
https://t.me/farhangkoodak
روزنه‌های امید در روزهای سیاه

مدتی پیش عبدالقادر بلوچ را در تهران دیدم و ناهاری با هم خوردیم. دیدار خوبی بود.
به قیافه‌اش نمی‌آمد اما تقریبا هم‌سن بچه‌ی من بود. احتمالا ما دو نفر را کنار هم ببینید، به قیافه‌ی من هم نمی‌خورد که فرزند این سنی داشته باشم، ولی واقعیت‌ها را باید پذیرفت.
از این طرف و آن طرف حرف زدیم. من بیش‌تر دوست داشتم بشنوم. از عبدالحکیم بهار و نقشش در راه‌اندازی کتابخانه‌ی روستایش وشنام دری گفت و از ۲۵ کتابخانه‌ی روستایی در منطقه دشتیاری #چابهار گفت که مردم بدون کمک دولت درست کرده‌اند. از تاثیر کتابخانه‌ کوچک وشنام دری گفت که دختران ترک‌تحصیل کرده‌ی روستا را به مدرسه بازگردانده است و نویسنده‌هایی گفت که عبدالقادر کتاب‌هایشان را خواسته است و آنان فرستاده‌اند و من یادم افتاد که چه آم بدقولی‌ام. از شبکه‌ای گفت که آقای بهار و دیگر ترویج‌کنندگان روستایی کتاب در منطقه راه انداخته‌اند و هر ماه در یک روستا جمع می‌شوند و تجربه‌هایشان را رد و بدل می‌کنند و همان‌جا کتاب‌هایی را که بچه های روستا خوانده‌اند با خوانده های دیگر روستاها مبادله می‌کنند. به عبدالقادر که هم سن و سال فرزند من است، گفتم حتما چیزی درباره‌ی کارهای دوستم عبدالحکیم و تو و بقیه‌ی بچه‌های بلوچ که کار ترویج کتاب‌خوانی‌ را هم‌چون نهادی اجتماعی دنبال می‌کنند، می نویسم، اما هربار خواستم درباره‌اش بنویسم حادثه‌ای و فاجعه‌ای پیش آمد تا امروز که عکس او را در سیل دیدم. باید وسط همین حادثه‌ها از زندگی بنویسیم.
می‌نویسم چون کسانی مثل عبدالقادر و عبدالحکیم و دیگرانی مانند ایشان در سیاه‌ترین روزها برای من نقطه‌‌های امیدند و بخت بلندی دارم که تعداد زیادی از آنان را در سراسر ایران می‌شناسم. از همه جا که ناامید می‌شوم و پریشان‌حال، کسانی را به یاد می‌آورم که با کم‌ترین داشته‌ی پولی و با تکیه بر سرمایه‌ی اجتماعی در کار روشن کردن چراغند. وقتی ناامیدی دوستانم را می‌بینم، دلم می خواهد نشانی ساده‌ی آنان را بنویسم و بگویم درمان درد شما در این نشانی‌هاست.
سیاهی مثل ویروس سرماخوردگی تندتند تکثیر می‌شود و ما ناخواسته با مایوس شدن و ناامید شدن به انتقال این ویروس کمک می‌کنیم. هر یک باید روزنه‌‌ی نوری پیدا کنیم و به آن چنگ بزنیم و به گسترشش کمک کنیم. این روزنه‌ها دل مرا روشن می‌کنند. شما هم بگردید و روزنه‌های نور و امید خود را پیدا کنید تا سیاهی ناامیدی زمینگیرمان نکند.


https://t.me/Seidabadii

@farhangkoodak

#سیستان_و_بلوچستان
#امید
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
براتون یه کاردستی آماده کردیم🎁

موزه کودکی ایرانک به مناسبت سال نو تقویم سه بعدی سال ۹۹ را تقدیم کودکان و خانواده های عزیزشان می کند تا در این روزهای تعطیل در خانه با کمک فایل هایی که به رایگان در اینجا گذاشته شده است، بسازند.

تصویرهای این تقویم برگرفته از کتاب‌های قدیمی کودکان در موزه کودکی است که شیدرخ نصرالله هنرمند تصویرگر آن را به شکل سه بعدی طراحی کرده است.

📺لینک دریافت #الگو و مشاهده فیلم در #آپارات:
https://ketabak.org/j822a

طرح و اجرا: شیدرخ نصرالله
تهیه و تدوین: علی اخگری

🏛نشانی: بلوار میرداماد، نرسیده به میدان مادر،انتهای خیابان شهید بهزاد حصاری (رازان جنوبی)، سالن گنجینه اسناد ملی
☎️ تلفن جهت هماهنگی برای بازدید از موزه: ۰۹۳۰۳۹۹۵۰۷۲

#موزه_کودکی_ایرانک #نوروز #تقویم
🎎🎈🛴
@iranak_org

ما با ناامیدی و ترس می‌جنگیم. درست است که کنار تیم پزشکی نیستیم ولی خانه‌های‌مان را به قلعه‌های محکم شادی تبدیل می‌کنیم تا هیولا وارد نشود.


#کاردستی_کودکان
#امید

@farhangkoodak
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به همت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران و به منظور کمک به اطلاع رسانی این ویدئو رو تهیه کردیم با کمک جندتا از بچه ها و خانواده ها در گروه تئاتر مستقل.
کارگردان ویدیو:عرفان میدانلو
شاید روزهای سختی باشد و نیرو مان را کم کند اما امید از هر عنصری قدرتمندتر است.
به امید روزهای خوب گردهم آیی و آغوش و بوسه و رقص و پایکوبی و کنارهم بودن.
دوستتون دارم. 🌹🌹🌹🙋‍♀🙋‍♀
#به_علم_و_آگاهی_اعتماد_کنیم
#دانشگاه_علوم_پزشکی
#خدمات_بهداشتی_و_درمانی_تهران #آموزشگاه_تئاتر_مستقل #گروه‌_تئاتر_مستقل #مریم_کاظمی #ویروس_کووید_19 #عرفان_میدانلو #کلوچه_دارچینی #امید #صلح #دوستی #روزی_دستت_را_میفشارم
#در_خانه_بمانیم
#سلامتی_گرانبها_ترین_کالای_زندگی_است.

https://t.me/freewilltheatre


@farhangkoodak
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نماهنگ «شعر هستی» با همنوایی پری زنگنه، هانا کامکار، امید نعمتی از گروه پالت، ایلیا منفرد، بهزاد عمرانی از گروه بمرانی و برزو ارجمند در فضای مجازی منتشر شده است. این نماهنگ با مضمون در کنار هم ماندن برای فردایی بهتر در مقابله با کرونا تولید شده است. مرضیه برومند مشاوره و سرپرستی این نماهنگ را برعهده داشته‌ و سهراب شاه‌محمدلو کارگردان آن است و در خانه‌ي هنرمندان ایران تهیه شده است.

@farhangkoodak

#امید
#کرونا
#مرضیه_برومند
#نماهنگ

♥️♥️سازیم فردای بهتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رقص
#آفریقایی

︎Title: #Nowo
︎Artists: #DjSpnall #Wizkid

رقص گروهی از کودکان خیابانی و بد سرپرست نیجریه که در برنامه #امید به منظور جذب توجه عموم مردم به فقر و کودکان، سازمان دهی شده اند.


| @haft_eghlim|
@farhangkoodak
هری‌پاتر خوانی با نوجوان‌ها و شریک شدن در دنیای زیبا و البته متلاطم آنها، تجربه‌ایست که امیدوارم همینقدر که برای من موثر است برای بچه‌ها هم به‌یادماندنی شود.

ما در انتهای همخوانی جلد سوم - هری پاتر و زندانی آزکابان- شخصیت روبیوس هاگرید را بررسی کردیم.

می‌پرسید چرا؟

بچه‌ها هم همین سوال را داشتند: چه چیز این شکاربان عجیب و غریب می‌تواند چیزی یاد ما دهد؟

او یک شکست‌ خورده‌ی تمام عیار است.

دقیقاً از همین شکستش بهترین خروجی را می‌توانیم داشته باشیم.

🔶🔶نوجوان از نصیحت متنفر است ولی به خوبی می‌تواند، استنتاج کند.
ما با هم حرف زدیم. از نخستین شکست او تا تسلیم شدنش به سرنوشت را بررسی کردیم.
بچه‌ها گفتند که او به بقیه خیلی بیشتر از خودش کمک می‌کرده و فرصتی شد تا درمورد «شکست» گفتگو کنیم.

آیا قرار است بچه‌ها هیچ‌وقت با ناکامی مواجه نشوند؟ حتی اگر در چنین شرایط سختی هم نبودیم، باز هم، چنین انتظاری صحیح بود؟

خوشحالم که دخترها و پسرهایم به سرعت، شرایط را با موقعیتهای واقعی تطبیق می‌دهند.

کتاب‌ هری پاتر بیش از آنچه انتظارش را داشتم، نکته برای فهمیدن و یادگرفتن، داشت.

@farhang.koodak

امیدوارم هیچ کدام ما، از نوجوان تا بزرگسال، در قالب هاگرید مهربان با همه و نامهربان با خود، اسیر نشویم.

#هاگرید
#هری_پاتر #هری_پاتر_و_زندانی_آزکابان #مهارتهای_زندگی #مهارتهای_ارتباطی #مهارتهای_فردی #نوجوان##نوجوانان #نوجوانی#شکست#تلاش#امید#امیدواری#صلح#عشق#باشگاه_کتابخوانی#باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ

@ketabsaraye_tandis
@harry_potter.books
دیشب داشتم کتابی را که درمورد جد مادری‌ام نوشته‌شده، می‌خواندم. سیدی اهل آذربایجان که صاحب‌کرامت و محترم دانسته می‌شده و مورد احترام مردم شهرش بوده.

می‌دانید که تاریخ تقریباً همیشه درمورد مردان است و این که چه کردند. لابه‌لای صفحات، ماجرایی را که قبلاً شنیده‌بودم با جزییات بیشتری دیدم؛ نشانی منحصر به فرد از یک زن و یک مادر بی‌نظیر.

مادری تنها که باوجود اطلاع از ناتوانی فرزندش در یادگیری دروس، با ریسیدن نخ، هزینه‌ی تحصیل او را در نجف آن زمان - بخوانید دانشگاهی در خارج از کشور امروز- فراهم می‌کند و پسرش را از خوی صد و پنجاه سال پیش به مرکز علمی جهان شیعه می‌فرستد.

از «سونا ننه» نه عکسی مانده و نه نقشی. فقط می‌دانیم که هم‌درس‌های پسرش، مدام او را به‌خاطر هدر دادن زحمات مادرش، ملامت می‌کرده‌اند. بماند که پسر به حرم حضرت علی پناه می‌برد و مورد تفقد قرار می‌گیرد.

❤️از دیشب دارم به امید این زن فکر می‌کنم و به رویاهایی که برای فرزندش داشته. جنگ های ایران و روس، سختی زندگی، تنهایی، هیچ چیزی او را از هدفش دور نکرده. اگر ناامید می‌شد، مطمیناً «سید یعقوب» هرگز به جایگاهی که در زندگی مادی و معنوی کسب کرد نمی‌رسید و بر دیگران، تا امروز اثر نمی‌گذاشت. از فرزندان سید یعقوب ، مردان و زنان ارزشمندی به‌وجود آمدند که زندگی را برای هم‌نوعان خود، بهتر و زیباتر کردند و می‌کنند.

❤️عکسی از «سونا ننه» باقی نیست. از او فقط یک قصه مانده. اما من با تمام قلبم حس می‌کنم ایشان، شبیه تک‌تک ما بوده‌است. من و شما دوست عزیزم که تسلیم یأس نمی‌شویم و برای آینده‌ی فرزندان‌مان تلاش می‌کنیم. هر چه سختی‌ها بیشتر شوند ما با کوشش بیشتری به جنگ‌شان می‌رویم. زندگی ما فقط در امروز منحصر نمی‌شود. ما با بچه‌های‌مان در زمان جریان خواهیم یافت.

♥️باشد که تسلیم نشویم و نقشی نیکو از خود، در جهان بر جای بگذاریم.

❤️امروز، روز مادر نیست. اما امروز و هر روز بر شما مبارک باشد و نور امید در قلب‌تان جاودیدان.

#مادر
#خوی
#عشق
#امید
#صلح
#فرزند
#کتاب
#مدرسه
#تحصیل
#تحصیل_در_خارج

@farhangkoodak
«مربای شیرین»، نوجوانان و دو چهره‌ی مهم هنر و ادبیات و داستان رنج‌هایی که به گنج منتهی شده‌اند.

با نوجوانان دوازده و سیزده ساله‌ی مان داریم یکی از زیباترین آثار معاصر را می‌خوانیم. کتابی که با دنیای اکثر تولیدات محبوب این روزها فاصله‌ی زیادی دارد؛ واقع‌گراست و طنز و زندگی ساده‌ی ایرانی‌ها در دهه‌ی شصت را نشان می‌دهد.

گذشته
از سهل و ممتنع بودن خلق چنین داستانی که فقط از استادی چون جناب مرادی کرمانی بر می‌آید، بچه‌ها با واژگان، کنایات و اصطلاح‌های خیلی زیبایی آشنا شدند که متاسفانه از آنها بی‌بهره‌اند.
🔴ما زندگی نویسنده‌ی معروف و جهانی ایران را ‌به مثابه‌ی تمثیلی دیدیم از توان روح‌های بزرگ برای عبور از سختی‌ها. بچه‌ها همه، موافق بودند که در شرایط زندگی ایشان، تسلیم ناامیدی شدن خیلی طبیعی بوده. اما..

شاید، این نمونه و مثال‌های مشابه، نور تلاش و امید به آینده را در دل نوجوان‌ها روشن کند.

🔴طراح جلد کتاب، پدر گرافیک ایران است. با مفهوم ارتباط تصویری و نبوغ ایشان در بیان پیچیده‌ترین مفاهیم با ساده‌ترین ابزار صحبت کردیم.

کوشیدیم تا مثل ایشان برای ترغیب بی‌سوادان به یادگیری پوستر بسازیم و دیدیم چه کار سختی بوده.
راستی ماجرای ان پوستر معروف را می‌دانید؟
بازدید از «موزه‌ی گرافیک ایران» در «عمارت ارباب هرمز» را تجربه کرده‌اید؟

🔴باشگاه کتابخوانی نوجوان، جایی برای گفتگو درمورد چیزهاییست که بچه‌ها هرگز مجال شنیدن و گفتنش را ندارند. همچنان‌که باران به من گوشزد کرد حکایت «تنبل‌خانه‌ی شاه‌عباسی» را قبلاً برایش نگفته‌ام.

آرزو می‌کنم تنبلی و ناامیدی و دل‌بستن به رویاهای دور و دراز از فرزندان‌مان دور باشد و سعی دارم زنان و مردان کنشگری را به آنها معرفی کنم که هرگز تسلیم یاس و شکست نشده‌اند.

#مربای_شیرین
#هوشنگ_مرادی_کرمانی
#مرتضی_ممیز
#گرافیک
#داستان_بلند
#رمان
#واقعی
#دهه_شصت
#امید
#شهرت
#فقر
#تلاش
#تلاش_کن
#تلاش_سخت
#تنبلی
#نوجوانان
#نوجوانی
#حکایت
#تنبلخانه_شاه_عباس
#انتشارات_معین
#باشگاه_کتابخوانی
#باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#موزه_گرافیک_ایران
#عمارت_ارباب_هرمز
@farhangkoodak