میرزاده عشقی
سید محمدرضا کردستانی مشهور به میرزاده عشقی، شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیت و مدیر نشریه قرن بیستم بود؛ در اشعارش به مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پرداخته است.
وی از جمله پیشگامان شعر نو میباشد.
شعرهای عشقی بیشتر جنبه اجتماعی دارند. عشقی در کنار سرودن اشعار، به روزنامهنگاری نیز میپرداخت.
هرچند که به سبب صراحت لهجه و زبان آتشینش، روزنامه قرن بیستم بارها توقیف شد. همچنین او را یکی از نخستین چهرههایی میدانند که به حقوق زنان توجه داشته است.
عشقی کمی بیش از به قدرت رسیدن رضا شاه و به دستور رئیس تامینات نظمیه وقت، در سن سی سالگی ترور شد. در تاریخ ۱۲ تیرماه سال ۱۳۰۳ در خانهاش به دست دوتن ناشناس هدف تیر قرارگرفت و کشته شد.
از اشعارمعروف عشقی میتوان از نوروزی نامه، سه تابلو مریم، احتیاج و رستاخیز... نام برد.
یادش گرامی
🌿 @sazotabiat 🌿
#میرزاده_عشقی
#رضاخان
کودکان را با بزرگان ایران آشنا کنیم.
@farhangkoodak
سید محمدرضا کردستانی مشهور به میرزاده عشقی، شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیت و مدیر نشریه قرن بیستم بود؛ در اشعارش به مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پرداخته است.
وی از جمله پیشگامان شعر نو میباشد.
شعرهای عشقی بیشتر جنبه اجتماعی دارند. عشقی در کنار سرودن اشعار، به روزنامهنگاری نیز میپرداخت.
هرچند که به سبب صراحت لهجه و زبان آتشینش، روزنامه قرن بیستم بارها توقیف شد. همچنین او را یکی از نخستین چهرههایی میدانند که به حقوق زنان توجه داشته است.
عشقی کمی بیش از به قدرت رسیدن رضا شاه و به دستور رئیس تامینات نظمیه وقت، در سن سی سالگی ترور شد. در تاریخ ۱۲ تیرماه سال ۱۳۰۳ در خانهاش به دست دوتن ناشناس هدف تیر قرارگرفت و کشته شد.
از اشعارمعروف عشقی میتوان از نوروزی نامه، سه تابلو مریم، احتیاج و رستاخیز... نام برد.
یادش گرامی
🌿 @sazotabiat 🌿
#میرزاده_عشقی
#رضاخان
کودکان را با بزرگان ایران آشنا کنیم.
@farhangkoodak
خاکم به سر، ز غصه به سر خاک اگر کنم
خاکِ وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
آوخ، کلاه نیست وطن، گر که از سرم
برداشتند، فکرِ کلاهی دگر کنم
مرد آن بُوَد که این کُلهاش، بر سر است و من
نامردم ار که بیکُله، آنی به سر کنم
من آن نیَم که یکسره تدبیرِ مملکت
تسلیمِ هرزهگردِ قضا و قدر کنم
زیر و زبر اگر نکنی خاکِ خصم را
وی چرخ! زیر و روی تو زیر و زبر کنم
جاییست آرزوی من، ار من به آن رسم
از روی نعشِ لشکرِ دشمن گذر کنم
هر آنچه میکنی بکن ای دشمنِ قوی!
من نیز اگر قوی شدم از تو بَتَر کنم
من آن نیَم به مرگِ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بسترِ راحت هدر کنم
معشوقِ عشقی ای وطن، ای عشقِ پاک من!
ای آن که ذکرِ عشق تو شام و سحر کنم
«عشقت نه سَرسَریست که از سر به در شود
مهرت نه عارضیست که جای دگر کنم
عشقِ تو در وجودم و مهرِ تو در دلم
با شیر اندرون شد و با جان به در کنم»
میرزاده عشقی
🌿 @sazotabiat 🌿
#میرزاده_عشقی
@farhangkoodak
به قول استاد شفیعی کدکنی، وقتی شعری در ذهن خوانندگان مینشیند، ماندگار میشود. این ابیات عشقی همینطور نیست؟
خاکِ وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
آوخ، کلاه نیست وطن، گر که از سرم
برداشتند، فکرِ کلاهی دگر کنم
مرد آن بُوَد که این کُلهاش، بر سر است و من
نامردم ار که بیکُله، آنی به سر کنم
من آن نیَم که یکسره تدبیرِ مملکت
تسلیمِ هرزهگردِ قضا و قدر کنم
زیر و زبر اگر نکنی خاکِ خصم را
وی چرخ! زیر و روی تو زیر و زبر کنم
جاییست آرزوی من، ار من به آن رسم
از روی نعشِ لشکرِ دشمن گذر کنم
هر آنچه میکنی بکن ای دشمنِ قوی!
من نیز اگر قوی شدم از تو بَتَر کنم
من آن نیَم به مرگِ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بسترِ راحت هدر کنم
معشوقِ عشقی ای وطن، ای عشقِ پاک من!
ای آن که ذکرِ عشق تو شام و سحر کنم
«عشقت نه سَرسَریست که از سر به در شود
مهرت نه عارضیست که جای دگر کنم
عشقِ تو در وجودم و مهرِ تو در دلم
با شیر اندرون شد و با جان به در کنم»
میرزاده عشقی
🌿 @sazotabiat 🌿
#میرزاده_عشقی
@farhangkoodak
به قول استاد شفیعی کدکنی، وقتی شعری در ذهن خوانندگان مینشیند، ماندگار میشود. این ابیات عشقی همینطور نیست؟
🪽ما نیز مردمی هستیم
کوچهای به یاد روزنامهنگار وطنپرست
یا گذشته هرگز نمیگذرد
🔸تهران من، تهران آزادمردان و دلیرزنان دیریست در نبرد پول و برج و اتوبان شکستخورده و گمشده. در بیشتر قسمتهای این ابرشهر جدید که قدم میزنی، فکر میکنی، پیش از آسانسور و آیفون تصویری و پمپ آب چیزی و کسی نبوده و در این پهنه نمیزیسته. چهبرسد به این که برای هدفی بالاتر از زندگی روزانه، برای رویاهایی جنگیده باشد.
🔹 با وجود این جنگ نابرابر، میان گذشتهای که هرگز تمام نمیشود و مدرنیتهی مندرآوردی پرزرق و برق، هنوز میتوان، نشانههای پنهانی از دیروز را یافت. مثلاً کوچهی «میرزادهی عشقی» در محلهی بهارستان، محل زندگی و ترور روزنامهنگار و نمایشنامهنویس مهم عصر مشروطه، اولین شاعری که به اهمیت معنای هویت ملی پیبرد و در روزگاری که معنای وطن، چیزی جز روستا یا شهر زادگاه معنی نمیشد، تصویری از ایران و ایرانی را ساخت و از آن برای ایجاد انگیزه و آگاهی مردم استفادهکرد. میرزادهی عشقی یکی از کشتگان معروف عصر رضاخانی هم هست، بیست و نهساله در زمان ترور.
🔺شاعری جوان که بهدست مأموران شهربانی به قتل رسید.
استبداد، تاب افکار او را نداشت.
🔻بچهها در کلاس نهم مفصل درمورد مشروطه و حکومتهای بعد از آن میخوانند. اما با اطمینان میگویم که اگر امروز، کمتر از یکماه بعد از امتحان، درموردش بپرسیم، بیشترشان، چیزی نمیدانند. تاریخ ربطی به زندگی آنها پیدا نکرده.
ما نتوانستهایم آرمانهای مشروطه را برای نوجوانان
شرح دهیم. پیوند بین اجداد و نوادگان پیش از ایجاد، تقریباً گسستهشدهاست.
🔶شاید میشد از زاویهای دیگر، تاریخ را به فرزندان این خاک نشان داد و نهال مهر به وطن و پذیرش هویت را با داستان مردان و زنانی که امروز ما را ساختهاند، در هم آمیخت و نامها و یادها را نه فقط در ذهنها برای نمره، که در قلبها نشاند.
🔶کوچهی میرزادهی عشقی، کوچهای باریک وطولانی در خیابان نورمحمدی (تنکابن سابق) است. چند قدم پایینتر از خیابان شهید قائدی (هدایت گذشته)، در محلهی بهارستان و سپهسالار . جایی که هنوز تک و توک خانههای آجری قدیمی با غرور و نجابت از روزگار شجاعان و آرمانهایشان روایت میکنند.
🔹بد نیست، نوجوانانی که با انبوه پیامهای یکسویه درمورد نوسازی رضاخانی در دنیای مجازی مواجهند و گاهی تصور میکنند، او فرشتهای بوده، با جنبهی تاریک و ترسناک حکومت وی نیز آشنا شوند و بدانند که نهتنها شخصیتهای تاریخی، بلکه خود ما هم نه خوب مطلقیم و نه بد کامل. ما طیفی از تمام رنگهاییم. و مطمئن باشیم که شناخت و پذیرش خودمان و گذشته ، با پرداختن به آینده، در ارتباط مستقیم قرار دارد.
ریحانه قاسمرشیدی
#هویت
#تهرانگردی_با_کودکان
#مشروطه
#میرزاده_عشقی
#تاریخ
#رضا_خان
#محله_بهارستان
@farhangkoodak
کوچهای به یاد روزنامهنگار وطنپرست
یا گذشته هرگز نمیگذرد
🔸تهران من، تهران آزادمردان و دلیرزنان دیریست در نبرد پول و برج و اتوبان شکستخورده و گمشده. در بیشتر قسمتهای این ابرشهر جدید که قدم میزنی، فکر میکنی، پیش از آسانسور و آیفون تصویری و پمپ آب چیزی و کسی نبوده و در این پهنه نمیزیسته. چهبرسد به این که برای هدفی بالاتر از زندگی روزانه، برای رویاهایی جنگیده باشد.
🔹 با وجود این جنگ نابرابر، میان گذشتهای که هرگز تمام نمیشود و مدرنیتهی مندرآوردی پرزرق و برق، هنوز میتوان، نشانههای پنهانی از دیروز را یافت. مثلاً کوچهی «میرزادهی عشقی» در محلهی بهارستان، محل زندگی و ترور روزنامهنگار و نمایشنامهنویس مهم عصر مشروطه، اولین شاعری که به اهمیت معنای هویت ملی پیبرد و در روزگاری که معنای وطن، چیزی جز روستا یا شهر زادگاه معنی نمیشد، تصویری از ایران و ایرانی را ساخت و از آن برای ایجاد انگیزه و آگاهی مردم استفادهکرد. میرزادهی عشقی یکی از کشتگان معروف عصر رضاخانی هم هست، بیست و نهساله در زمان ترور.
🔺شاعری جوان که بهدست مأموران شهربانی به قتل رسید.
استبداد، تاب افکار او را نداشت.
🔻بچهها در کلاس نهم مفصل درمورد مشروطه و حکومتهای بعد از آن میخوانند. اما با اطمینان میگویم که اگر امروز، کمتر از یکماه بعد از امتحان، درموردش بپرسیم، بیشترشان، چیزی نمیدانند. تاریخ ربطی به زندگی آنها پیدا نکرده.
ما نتوانستهایم آرمانهای مشروطه را برای نوجوانان
شرح دهیم. پیوند بین اجداد و نوادگان پیش از ایجاد، تقریباً گسستهشدهاست.
🔶شاید میشد از زاویهای دیگر، تاریخ را به فرزندان این خاک نشان داد و نهال مهر به وطن و پذیرش هویت را با داستان مردان و زنانی که امروز ما را ساختهاند، در هم آمیخت و نامها و یادها را نه فقط در ذهنها برای نمره، که در قلبها نشاند.
🔶کوچهی میرزادهی عشقی، کوچهای باریک وطولانی در خیابان نورمحمدی (تنکابن سابق) است. چند قدم پایینتر از خیابان شهید قائدی (هدایت گذشته)، در محلهی بهارستان و سپهسالار . جایی که هنوز تک و توک خانههای آجری قدیمی با غرور و نجابت از روزگار شجاعان و آرمانهایشان روایت میکنند.
🔹بد نیست، نوجوانانی که با انبوه پیامهای یکسویه درمورد نوسازی رضاخانی در دنیای مجازی مواجهند و گاهی تصور میکنند، او فرشتهای بوده، با جنبهی تاریک و ترسناک حکومت وی نیز آشنا شوند و بدانند که نهتنها شخصیتهای تاریخی، بلکه خود ما هم نه خوب مطلقیم و نه بد کامل. ما طیفی از تمام رنگهاییم. و مطمئن باشیم که شناخت و پذیرش خودمان و گذشته ، با پرداختن به آینده، در ارتباط مستقیم قرار دارد.
ریحانه قاسمرشیدی
#هویت
#تهرانگردی_با_کودکان
#مشروطه
#میرزاده_عشقی
#تاریخ
#رضا_خان
#محله_بهارستان
@farhangkoodak