روزنههای امید در روزهای سیاه
مدتی پیش عبدالقادر بلوچ را در تهران دیدم و ناهاری با هم خوردیم. دیدار خوبی بود.
به قیافهاش نمیآمد اما تقریبا همسن بچهی من بود. احتمالا ما دو نفر را کنار هم ببینید، به قیافهی من هم نمیخورد که فرزند این سنی داشته باشم، ولی واقعیتها را باید پذیرفت.
از این طرف و آن طرف حرف زدیم. من بیشتر دوست داشتم بشنوم. از عبدالحکیم بهار و نقشش در راهاندازی کتابخانهی روستایش وشنام دری گفت و از ۲۵ کتابخانهی روستایی در منطقه دشتیاری #چابهار گفت که مردم بدون کمک دولت درست کردهاند. از تاثیر کتابخانه کوچک وشنام دری گفت که دختران ترکتحصیل کردهی روستا را به مدرسه بازگردانده است و نویسندههایی گفت که عبدالقادر کتابهایشان را خواسته است و آنان فرستادهاند و من یادم افتاد که چه آم بدقولیام. از شبکهای گفت که آقای بهار و دیگر ترویجکنندگان روستایی کتاب در منطقه راه انداختهاند و هر ماه در یک روستا جمع میشوند و تجربههایشان را رد و بدل میکنند و همانجا کتابهایی را که بچه های روستا خواندهاند با خوانده های دیگر روستاها مبادله میکنند. به عبدالقادر که هم سن و سال فرزند من است، گفتم حتما چیزی دربارهی کارهای دوستم عبدالحکیم و تو و بقیهی بچههای بلوچ که کار ترویج کتابخوانی را همچون نهادی اجتماعی دنبال میکنند، می نویسم، اما هربار خواستم دربارهاش بنویسم حادثهای و فاجعهای پیش آمد تا امروز که عکس او را در سیل دیدم. باید وسط همین حادثهها از زندگی بنویسیم.
مینویسم چون کسانی مثل عبدالقادر و عبدالحکیم و دیگرانی مانند ایشان در سیاهترین روزها برای من نقطههای امیدند و بخت بلندی دارم که تعداد زیادی از آنان را در سراسر ایران میشناسم. از همه جا که ناامید میشوم و پریشانحال، کسانی را به یاد میآورم که با کمترین داشتهی پولی و با تکیه بر سرمایهی اجتماعی در کار روشن کردن چراغند. وقتی ناامیدی دوستانم را میبینم، دلم می خواهد نشانی سادهی آنان را بنویسم و بگویم درمان درد شما در این نشانیهاست.
سیاهی مثل ویروس سرماخوردگی تندتند تکثیر میشود و ما ناخواسته با مایوس شدن و ناامید شدن به انتقال این ویروس کمک میکنیم. هر یک باید روزنهی نوری پیدا کنیم و به آن چنگ بزنیم و به گسترشش کمک کنیم. این روزنهها دل مرا روشن میکنند. شما هم بگردید و روزنههای نور و امید خود را پیدا کنید تا سیاهی ناامیدی زمینگیرمان نکند.
https://t.me/Seidabadii
@farhangkoodak
#سیستان_و_بلوچستان
#امید
مدتی پیش عبدالقادر بلوچ را در تهران دیدم و ناهاری با هم خوردیم. دیدار خوبی بود.
به قیافهاش نمیآمد اما تقریبا همسن بچهی من بود. احتمالا ما دو نفر را کنار هم ببینید، به قیافهی من هم نمیخورد که فرزند این سنی داشته باشم، ولی واقعیتها را باید پذیرفت.
از این طرف و آن طرف حرف زدیم. من بیشتر دوست داشتم بشنوم. از عبدالحکیم بهار و نقشش در راهاندازی کتابخانهی روستایش وشنام دری گفت و از ۲۵ کتابخانهی روستایی در منطقه دشتیاری #چابهار گفت که مردم بدون کمک دولت درست کردهاند. از تاثیر کتابخانه کوچک وشنام دری گفت که دختران ترکتحصیل کردهی روستا را به مدرسه بازگردانده است و نویسندههایی گفت که عبدالقادر کتابهایشان را خواسته است و آنان فرستادهاند و من یادم افتاد که چه آم بدقولیام. از شبکهای گفت که آقای بهار و دیگر ترویجکنندگان روستایی کتاب در منطقه راه انداختهاند و هر ماه در یک روستا جمع میشوند و تجربههایشان را رد و بدل میکنند و همانجا کتابهایی را که بچه های روستا خواندهاند با خوانده های دیگر روستاها مبادله میکنند. به عبدالقادر که هم سن و سال فرزند من است، گفتم حتما چیزی دربارهی کارهای دوستم عبدالحکیم و تو و بقیهی بچههای بلوچ که کار ترویج کتابخوانی را همچون نهادی اجتماعی دنبال میکنند، می نویسم، اما هربار خواستم دربارهاش بنویسم حادثهای و فاجعهای پیش آمد تا امروز که عکس او را در سیل دیدم. باید وسط همین حادثهها از زندگی بنویسیم.
مینویسم چون کسانی مثل عبدالقادر و عبدالحکیم و دیگرانی مانند ایشان در سیاهترین روزها برای من نقطههای امیدند و بخت بلندی دارم که تعداد زیادی از آنان را در سراسر ایران میشناسم. از همه جا که ناامید میشوم و پریشانحال، کسانی را به یاد میآورم که با کمترین داشتهی پولی و با تکیه بر سرمایهی اجتماعی در کار روشن کردن چراغند. وقتی ناامیدی دوستانم را میبینم، دلم می خواهد نشانی سادهی آنان را بنویسم و بگویم درمان درد شما در این نشانیهاست.
سیاهی مثل ویروس سرماخوردگی تندتند تکثیر میشود و ما ناخواسته با مایوس شدن و ناامید شدن به انتقال این ویروس کمک میکنیم. هر یک باید روزنهی نوری پیدا کنیم و به آن چنگ بزنیم و به گسترشش کمک کنیم. این روزنهها دل مرا روشن میکنند. شما هم بگردید و روزنههای نور و امید خود را پیدا کنید تا سیاهی ناامیدی زمینگیرمان نکند.
https://t.me/Seidabadii
@farhangkoodak
#سیستان_و_بلوچستان
#امید
Telegram
علیاصغر سیدآبادی
درباره همه چيز از جمله فرهنگ و سياست و
زندگی
aliseidabadi.ir
زندگی
aliseidabadi.ir