زندگی یادم داد….
قسمت دوم
🥀گاهی فکر میکنیم داریم بهترین کار را در حق بچهها انجام میدهیم، اما در واقع، در حال نابودکردنشان هستیم.
❤️«آقادایی رضی» من، نتیجهی چنین برداشت اشتباهی بود.
پسری بسیار باهوش، زیبا و احساساتی که فرصت زندگی شایسته را از دست داد.
♥️دوست داشت بهجای مدرسه به تماشای جنگ خروسها برود. «آقا» با فعالیتهای سیاسی و تدریس، فرصت رسیدگی به تربیت او را نداشت و خب، «خانم» هم به ادارهی منزل پر آمد و رفت خیلی بیشتر اهمیت میداد.
پس، عموجان این وظیفه را بهعهده گرفت.
🫣هر روز صبح، «رضی» نه دهساله را روی کول «گلممد» میگذاشتند تا به مدرسه ببرد. با پای خودش که نمیرفت!
😔و پسرک در طول راه، آنقدر با قلمفرانسه به دست نوکر بیچاره میزد که از درد زمینش میگذاشت و ….
😭«آقادایی رضی» نتوانست درسش را تمام کند. هیچوقت رابطهای عاطفی با خانوادهاش و دیگران نداشت و عمرش در رنجیدن و رنجاندن گذشت.
🪷بهنظر شما اگر بهجای تنبیه و اجبار، از گفتگو و همدلی استفاده میشد، یک زندگی هشتادساله با عشق نمیگذشت؟!
#تجربهی_زیسته
#تنبیه
#فرزندپروری
#اجبار
#صلح
#همدلی
#گفتگو
#کودکی
#کودک_من
#ریحانه_قاسمرشیدی #باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
@farhangkoodak
قسمت دوم
🥀گاهی فکر میکنیم داریم بهترین کار را در حق بچهها انجام میدهیم، اما در واقع، در حال نابودکردنشان هستیم.
❤️«آقادایی رضی» من، نتیجهی چنین برداشت اشتباهی بود.
پسری بسیار باهوش، زیبا و احساساتی که فرصت زندگی شایسته را از دست داد.
♥️دوست داشت بهجای مدرسه به تماشای جنگ خروسها برود. «آقا» با فعالیتهای سیاسی و تدریس، فرصت رسیدگی به تربیت او را نداشت و خب، «خانم» هم به ادارهی منزل پر آمد و رفت خیلی بیشتر اهمیت میداد.
پس، عموجان این وظیفه را بهعهده گرفت.
🫣هر روز صبح، «رضی» نه دهساله را روی کول «گلممد» میگذاشتند تا به مدرسه ببرد. با پای خودش که نمیرفت!
😔و پسرک در طول راه، آنقدر با قلمفرانسه به دست نوکر بیچاره میزد که از درد زمینش میگذاشت و ….
😭«آقادایی رضی» نتوانست درسش را تمام کند. هیچوقت رابطهای عاطفی با خانوادهاش و دیگران نداشت و عمرش در رنجیدن و رنجاندن گذشت.
🪷بهنظر شما اگر بهجای تنبیه و اجبار، از گفتگو و همدلی استفاده میشد، یک زندگی هشتادساله با عشق نمیگذشت؟!
#تجربهی_زیسته
#تنبیه
#فرزندپروری
#اجبار
#صلح
#همدلی
#گفتگو
#کودکی
#کودک_من
#ریحانه_قاسمرشیدی #باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
@farhangkoodak
ما نگران نوجوانهایمان هستیم.
همهی ما.
🌹هر روز که دوستی زنگ میزند یا پیام میدهد تا با هم مشورت کنیم، این حس را با تمام وجودم لمس میکنم.
عزیزی از واژهها و مناسبات نوجوانها میگوید و دیگری از چیزهایی که خیلی زود فهمیدهاند و سومی از خطر مواد مخدر و …. این فهرست تمامی ندارد.
♥️راهکار اما، بهنظر من در جایگاه کسی که بیست و چند سال با نوجوانها بوده و شنوای خصوصیترین درددلهایشان در جایگاه یک مخاطب امن و ناشناس، فقط یکیست؛ همدلی، مهربانی و دوستی.
🥀میدانم که سخت است. خودم روزی که از بارانم شنیدم کسی در مدرسه سیگار کشیده، شوکه شدم. یا روزی قبلتر که فهمیدم بچههای کلاس ششم دربارهی همجنسگرایی میدانند و …. اما سعی کردم یاد بگیرم که وحشت یا تعجبم را بروز ندهم.
🩵همان مخاطب امن و مطمئنی بشوم که سالها در مجله بودم. یادم هست که دختر گلی از درگیریهای عاطفیاش مینوشت و من که روانشناس هم نبوده و نیستم، میشنیدم و تشویقش میکردم به برنامهریزی برای اهدافش.
او نمیداند که من خبر دارم یکی از وکلای موفق امروز است. و آن دیگری مستندسازی که هرگز نخواهد دانست شنوندهی ناشناسش از دیدن پیشرفت او غرق در شادیست.
🪴بچهها، نتیجهی عمر ما هستند. حاصل تجربههای گرانی که کسب کردهایم. اگر اعتماد و دوستی بینمان وجود نداشتهباشد چطور میتوانیم کمکشان کنیم؟
🪷دوست عزیزم، قضاوت، کنترل، تحقیر، محدود کردن و دهها کار دیگر نتیجهای ندارد. این مسیرها آزمودهشده و پایانش رنجی مضاعف بوده و بس.
💖اگر توانستیم با هم حرف بزنیم، بشنویم، درک کنیم و کنارشان باشیم، مطمئناً بیخطر از این دوره میگذریم و از زیباییهای نوجوانی بهره میبریم.
💪🏻میدانم که دست به دست هم میتوانیم؛ پدر و مادرهای دانا و مهربان.
@farhangkoodak
#نوجوانی
#همدلی
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#والد_امن
#تجربهی_زیسته
ارتباط:
@rb1105
همهی ما.
🌹هر روز که دوستی زنگ میزند یا پیام میدهد تا با هم مشورت کنیم، این حس را با تمام وجودم لمس میکنم.
عزیزی از واژهها و مناسبات نوجوانها میگوید و دیگری از چیزهایی که خیلی زود فهمیدهاند و سومی از خطر مواد مخدر و …. این فهرست تمامی ندارد.
♥️راهکار اما، بهنظر من در جایگاه کسی که بیست و چند سال با نوجوانها بوده و شنوای خصوصیترین درددلهایشان در جایگاه یک مخاطب امن و ناشناس، فقط یکیست؛ همدلی، مهربانی و دوستی.
🥀میدانم که سخت است. خودم روزی که از بارانم شنیدم کسی در مدرسه سیگار کشیده، شوکه شدم. یا روزی قبلتر که فهمیدم بچههای کلاس ششم دربارهی همجنسگرایی میدانند و …. اما سعی کردم یاد بگیرم که وحشت یا تعجبم را بروز ندهم.
🩵همان مخاطب امن و مطمئنی بشوم که سالها در مجله بودم. یادم هست که دختر گلی از درگیریهای عاطفیاش مینوشت و من که روانشناس هم نبوده و نیستم، میشنیدم و تشویقش میکردم به برنامهریزی برای اهدافش.
او نمیداند که من خبر دارم یکی از وکلای موفق امروز است. و آن دیگری مستندسازی که هرگز نخواهد دانست شنوندهی ناشناسش از دیدن پیشرفت او غرق در شادیست.
🪴بچهها، نتیجهی عمر ما هستند. حاصل تجربههای گرانی که کسب کردهایم. اگر اعتماد و دوستی بینمان وجود نداشتهباشد چطور میتوانیم کمکشان کنیم؟
🪷دوست عزیزم، قضاوت، کنترل، تحقیر، محدود کردن و دهها کار دیگر نتیجهای ندارد. این مسیرها آزمودهشده و پایانش رنجی مضاعف بوده و بس.
💖اگر توانستیم با هم حرف بزنیم، بشنویم، درک کنیم و کنارشان باشیم، مطمئناً بیخطر از این دوره میگذریم و از زیباییهای نوجوانی بهره میبریم.
💪🏻میدانم که دست به دست هم میتوانیم؛ پدر و مادرهای دانا و مهربان.
@farhangkoodak
#نوجوانی
#همدلی
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#والد_امن
#تجربهی_زیسته
ارتباط:
@rb1105
مهرگانت مبارک
مامان عزیز به خودت مهر بورز
🌾یکی بود، یکی نبود. در زمانهای قدیم، پاییز با جشن بزرگ «مهرگان»آغاز میشد که به اندازهی نوروز اهمیت داشت و مردم بهخاطر برداشت محصول و آغاز سال جدید زراعی، شادی و شکرگزاری میکردند.
💐هرچند از «مهرگان» جز نامی و تلاشهای پراکندهای برای زندهکردناش نمانده، ولی من میخواهم به همین مناسبت، هدیهای به مادران بدهم و به خودم و شما یادآوری کنم که «همهی ما لایق و نیازمند به محبت و شفقت هستیم.»
🪴فرزندپروری چالش بزرگ زندگی بیشتر ماست. بارها از مادران نمونه و نازنین شنیدهام که گاهی چقدر مستأصل و ناامید شده و چگونه با احساس عذاب وجدان و حس بیکفایتی همراه بودهاند.😢
اینها شرایطیست که خود من هم مکرراً داشتهام.
☠️متأسفانه، برخی روانشناسها، مسئولان مدارس، دوستان و حتی اعضای خانواده با دامنزدن به این حس و بزرگ کردن اشتباهات ما، به این ماجرای تلخ دامن میزنند.
💖مامان عزیز، لطفاً خودت را دوست داشتهباش و ببخش.
فرزندپروری بدون اشتباه، امکان ندارد. دوست داری چند نمونهی عینی از شکست همین موعظهکنندهها در زندگی واقعی برایت بیاورم؟
شاید ندانی که خیلی از همین مشاورهایی که جلسهای ….. میگیرند، زندگی خصوصی به مراتب آشفتهتری از من و تو دارند.
💚 کسی که ما را ملامت میکند، احتمالاً فراموش کرده، در زندگی فقط دیکتهی ننوشته، بیغلط است.
🪷فقط من و تو میدانیم که در یک روز، ناچاریم چندین و چند مسأله را سر و سامان دهیم: مسائل مالی، تغذیه و رشد و سلامت بچهها، آموزش درسی و غیر درسی، نیازهای عاطفی، نیاز به تحرک و ورزش و ….. آیا ما قدرتی فرابشری داریم؟ آیا طبیعی نیست که چیزی فراموش شود یا اشتباهی رخدهد یا احیاناً موضوعی باشد که ما از آن اطلاع نداشته باشیم؟
🪷به یاد داشته باشیم، بچهها با هم متفاوتند. اگر کسی فرزندم را با دیگران مقایسه کرد و بابت نمرهی کم، مهارت کم در ارتباط، بیتوجهی به بعضی اصول و … قضاوت کرد، بدون ناراحت شدن یا گارد گرفتن، فقط گوش کنم و با معیارهای منطقی تطبیق دهم و اگر آن را صحیح دیدم، به جای غم یا خشم نسبت به خود، به راهکارهای مؤثر فکر کنم.
🌿گفتگو با دوستان همدل، بخشیدن خود و درک این موضوع که بچهها عشق و توجه ما را خیلی سریع میفهمند و وقتی نشان بدهیم که حسشان را درک میکنیم، حال خیلی بهتری دارند، کمک میکند تا از روزهای قشنگ رشدشان لذت ببریم و زیبایی زندگی را لمس کنیم.
🌾مهرگان و پاییز مبارک.
روزگارتان در کنار بچهها به زیبایی پادشاه فصلها.
#فرزندپروری
#شفقت
#فرزندپروری_هوشمندانه
#مهرگان
#پاییز
#همدلی
#بخشیدن_خود
#مادر
#مهرگان
#جشن_مهرگان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
مامان عزیز به خودت مهر بورز
🌾یکی بود، یکی نبود. در زمانهای قدیم، پاییز با جشن بزرگ «مهرگان»آغاز میشد که به اندازهی نوروز اهمیت داشت و مردم بهخاطر برداشت محصول و آغاز سال جدید زراعی، شادی و شکرگزاری میکردند.
💐هرچند از «مهرگان» جز نامی و تلاشهای پراکندهای برای زندهکردناش نمانده، ولی من میخواهم به همین مناسبت، هدیهای به مادران بدهم و به خودم و شما یادآوری کنم که «همهی ما لایق و نیازمند به محبت و شفقت هستیم.»
🪴فرزندپروری چالش بزرگ زندگی بیشتر ماست. بارها از مادران نمونه و نازنین شنیدهام که گاهی چقدر مستأصل و ناامید شده و چگونه با احساس عذاب وجدان و حس بیکفایتی همراه بودهاند.😢
اینها شرایطیست که خود من هم مکرراً داشتهام.
☠️متأسفانه، برخی روانشناسها، مسئولان مدارس، دوستان و حتی اعضای خانواده با دامنزدن به این حس و بزرگ کردن اشتباهات ما، به این ماجرای تلخ دامن میزنند.
💖مامان عزیز، لطفاً خودت را دوست داشتهباش و ببخش.
فرزندپروری بدون اشتباه، امکان ندارد. دوست داری چند نمونهی عینی از شکست همین موعظهکنندهها در زندگی واقعی برایت بیاورم؟
شاید ندانی که خیلی از همین مشاورهایی که جلسهای ….. میگیرند، زندگی خصوصی به مراتب آشفتهتری از من و تو دارند.
💚 کسی که ما را ملامت میکند، احتمالاً فراموش کرده، در زندگی فقط دیکتهی ننوشته، بیغلط است.
🪷فقط من و تو میدانیم که در یک روز، ناچاریم چندین و چند مسأله را سر و سامان دهیم: مسائل مالی، تغذیه و رشد و سلامت بچهها، آموزش درسی و غیر درسی، نیازهای عاطفی، نیاز به تحرک و ورزش و ….. آیا ما قدرتی فرابشری داریم؟ آیا طبیعی نیست که چیزی فراموش شود یا اشتباهی رخدهد یا احیاناً موضوعی باشد که ما از آن اطلاع نداشته باشیم؟
🪷به یاد داشته باشیم، بچهها با هم متفاوتند. اگر کسی فرزندم را با دیگران مقایسه کرد و بابت نمرهی کم، مهارت کم در ارتباط، بیتوجهی به بعضی اصول و … قضاوت کرد، بدون ناراحت شدن یا گارد گرفتن، فقط گوش کنم و با معیارهای منطقی تطبیق دهم و اگر آن را صحیح دیدم، به جای غم یا خشم نسبت به خود، به راهکارهای مؤثر فکر کنم.
🌿گفتگو با دوستان همدل، بخشیدن خود و درک این موضوع که بچهها عشق و توجه ما را خیلی سریع میفهمند و وقتی نشان بدهیم که حسشان را درک میکنیم، حال خیلی بهتری دارند، کمک میکند تا از روزهای قشنگ رشدشان لذت ببریم و زیبایی زندگی را لمس کنیم.
🌾مهرگان و پاییز مبارک.
روزگارتان در کنار بچهها به زیبایی پادشاه فصلها.
#فرزندپروری
#شفقت
#فرزندپروری_هوشمندانه
#مهرگان
#پاییز
#همدلی
#بخشیدن_خود
#مادر
#مهرگان
#جشن_مهرگان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
در نخستین کارگاه «شقایقپروری» با مادران نوجوانها چی یاد گرفتیم؟
🌿خوشحالم که بعد از سالها تلاش، این امکان و فرصت فراهم شد تا با مادرهای عزیز در کارگاهی مستقل درمورد دوران نوجوانی و مسائل بچهها گفتگو کنیم و از کتابهای محدودی که درمورد این ردهی سنی نوشته شده کمک بگیریم.
🌿جلسهی مهر ماه ما با مشارکت عزیزان، خیلی پربار بود.
ما فهمیدیم دنیا، تغییر کرده و چیزهایی مثل مدل حرف زدن، کاملاً عوض شده. درک کردیم اگر بچهی باادبمان به بزرگتری گفت:«داداش، پشمام»، فقط گوشهای از دنیای خودش را نشان داده و فاجعهای رخنداده.
🌿متوجه شدیم باید به جای نصیحت و تهدید از مسئولیتدادن به بچهها و مشخص کردن نتایج طبیعی هر کارشان استفاده کنیم.
🌿فهمیدیم علاقهمندی بچهها به گروه همسالشان کاملاً طبیعیست و اگر ما میخواهیم جایی در زندگی عاطفی آنها داشتهباشیم باید«همدل» باشیم و نشانشان بدهیم که میفهمیمشان.
🌿و از همه مهمتر درک کردیم با ایجاد حلقهی مادرانه، بهتر میتوانیم دنیای بچهها را بشناسیم و نسبت به طبیعی یا غیرطبیعی بودن رفتارشان نظر بدهیم. این کار از ترسها و استرسهای ما کم میکند و راهی میشود برای نزدیکی به عزیزترینهایمان.
💌باشگاه شقایقپروری ماهی یکبار تشکیل میشود.
اگر دوست دارید با مادرانی آگاه و باتجربه همراه باشید، تجربهی زیستهی آنها را بشنوید و از خلاصهی سه کتاب مهم در حوزهی نوجوان آگاه شوید، قدمتان روی چشم.
برای اطلاع از شرایط ثبتنام به
@rb1105
پیام دهید.
@farhangkoodak
#نوجوان
#مادر
#فرزندپروری_هوشمندانه
#همدلی
#نسل_زد
#ریحانه_قاسمرشیدی
#کارگاه_شقایقپروری
#مسئولیتپذیری
🌿خوشحالم که بعد از سالها تلاش، این امکان و فرصت فراهم شد تا با مادرهای عزیز در کارگاهی مستقل درمورد دوران نوجوانی و مسائل بچهها گفتگو کنیم و از کتابهای محدودی که درمورد این ردهی سنی نوشته شده کمک بگیریم.
🌿جلسهی مهر ماه ما با مشارکت عزیزان، خیلی پربار بود.
ما فهمیدیم دنیا، تغییر کرده و چیزهایی مثل مدل حرف زدن، کاملاً عوض شده. درک کردیم اگر بچهی باادبمان به بزرگتری گفت:«داداش، پشمام»، فقط گوشهای از دنیای خودش را نشان داده و فاجعهای رخنداده.
🌿متوجه شدیم باید به جای نصیحت و تهدید از مسئولیتدادن به بچهها و مشخص کردن نتایج طبیعی هر کارشان استفاده کنیم.
🌿فهمیدیم علاقهمندی بچهها به گروه همسالشان کاملاً طبیعیست و اگر ما میخواهیم جایی در زندگی عاطفی آنها داشتهباشیم باید«همدل» باشیم و نشانشان بدهیم که میفهمیمشان.
🌿و از همه مهمتر درک کردیم با ایجاد حلقهی مادرانه، بهتر میتوانیم دنیای بچهها را بشناسیم و نسبت به طبیعی یا غیرطبیعی بودن رفتارشان نظر بدهیم. این کار از ترسها و استرسهای ما کم میکند و راهی میشود برای نزدیکی به عزیزترینهایمان.
💌باشگاه شقایقپروری ماهی یکبار تشکیل میشود.
اگر دوست دارید با مادرانی آگاه و باتجربه همراه باشید، تجربهی زیستهی آنها را بشنوید و از خلاصهی سه کتاب مهم در حوزهی نوجوان آگاه شوید، قدمتان روی چشم.
برای اطلاع از شرایط ثبتنام به
@rb1105
پیام دهید.
@farhangkoodak
#نوجوان
#مادر
#فرزندپروری_هوشمندانه
#همدلی
#نسل_زد
#ریحانه_قاسمرشیدی
#کارگاه_شقایقپروری
#مسئولیتپذیری
مهارت درک دیگری، مشکلات زناشویی در تعطیلات و آنچه امروز برای خوشبختی فردای فرزندم میتوانم انجام دهم
آیا به کودکم، همدل بودن را یاد میدهم؟
#باشگاه_مجازی_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#شازده_کوچولو
#بهترین_سال_زندگی_من
#مهارتهای_زندگی
#همدلی
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
متن در پست بعدی
آیا به کودکم، همدل بودن را یاد میدهم؟
#باشگاه_مجازی_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#شازده_کوچولو
#بهترین_سال_زندگی_من
#مهارتهای_زندگی
#همدلی
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
متن در پست بعدی
مهارت درک دیگری، مشکلات زناشویی در تعطیلات و آنچه امروز برای خوشبختی فردای فرزندم میتوانم انجام دهم
🥶تعطیلات زمان مناسبی برای استراحت و بودن در جمع خانواده است. اما اغلب اوقات، این حضور و نزدیکی میتواند به چالش و دعوا ختم شود. همسران دور از شتاب زندگی عادی، فرصتی پیدا میکنند و متأسفانه، به جای گفتگو، تمام خشم انباشته و حرفهای نگفته را سر هم خالی میکنند.
🥹شادی، دوست هنرمند و نازنینم همیشه میگوید از تعطیلی میترسد چون میداند، حتماً همسرش انبانی از خشونت را با خود خواهد آورد و با کمترین اختلافنظری درمورد امور روزمره، او را به ناتوان بودن و شکستخوردگی و هزار و یک صفت دیگر متهم خواهد کرد و برای هزارمین مرتبه، دلش را خواهد شکست.
🔸واقعاً چرا فرصتی که میتواند به آرامش بیشتر اعضای خانواده منجر شود، چنین ترسناک میگذرد؟
و آیا شما هم چنین تجربهای دارید؟
🔹در دو گروه کودک و بزرگسال، در حال همخوانی دو اثر کاملاً متفاوت هستیم.
«شازده کوچولو» با کلاس پنجمیها و «بهترین سال زندگی» با بزرگسالان.
🟢متوجه شدیم خلبان گمشده، ناگهان متوجه میشود درکنار شازده کوچولو «همصحبت» پیدا کرده و فهمیدیم که اگر سعی کنیم دیگری را درک کنیم و به او احترام بگذاریم به سطح بالاتری از ارتباط میرسیم.
اما آیا ما هرگز چنین امکانی را داشتهایم. موقعیتی بوده که بتوانیم در آن از خودخواهی خود بگذریم و دیگری را ببینیم؟ و دیده و شنیده شویم؟
🔴در کارگاه «بهترین سال زندگی» که کتابی فوقالعاده برای تغییر در برنامهی روزمره و حرکت به یمت آرزوهاست، هم با دوستان دقیقاً به همین نکته رسیدیم.
همهی ما، آرزوی چنین ارتباطی را داریم. درست مثل خلبان گمشده.
🔹متأسفانه فرهنگ و عادات اجتماعی ما، اطاعت و حرف گوشکردن را بسیار بیشتر از گفتگو و رسیدن به توافق میپسندد. هنوز در خانهها و مدرسهها و ادارهها، دانشآموز خوب، همسر خوب و کارمند خوب، انسان مطیع است.
⚪️سرتان را درد نیاورم، به ما گفتگو و توافق را یاد ندادهاند چون خودشان هم بلد نبودند و برای برقراری نظم، فقط یک راه را میشناختند.
🪴اما نظم امروز، با آرامش درونی افراد و حس ارزشمندی و شادی آنها گره خورده. امکان ندارد، توهین شنید یا بیتوجهی دید و حال خوبی داشت. فکر میکنم همهی ما، در پذیرش این موضوع، مشترک باشیم.
♥️کتاب خواندن و صحبت کردن با دیگران، گوش دادن به نظرات مخالف یکی از راههاییست که ما را برای رشد و رسیدن به سطحی بالاتر از ارتباطات راهنمایی میکند. اگر از دیدن بیاحترامی ناراحت میشویم و آرزو میکنیم، تجربههای محترمانهتری داشتیم، اولاً که باید برای ترمیم ارتباط خود و تغییرش به آنچه دوست داریم، اقدام کنیم و منتظر معجزهی تغییر دیگری نمانیم . به قول خانم دبی فورد، اگر قرار بود، تغییری با این روال ایجاد شود، تا به حال انجام شده بود. پس، با مسئولیتپذیری عاقبت و سرنوشت خود را بهعهده بگیریم.
❤️و دوم، فرصت و امکان شنیدن و شنیده شدن و همدل بودن را برای بچهها ایجاد کنیم. متأسفانه، در کمتر مدرسه و محیطی، همکاری و احترام به دیگری، روال رایجی است. ما همیشه رقابت و جلو زدن و گرفتن حق از دیگری -به هر وسیلهای را- به بچهها یاد میدهیم. صادقانه بگویم، مشارکت، مهربانی و دوستی جایی در زندگی ما ندارد. و نتیجه، همین چرخهی باطل است؛ رنج کشیدن در تعطیلات در بیست سال آینده برای فرزندی که عاشقانه دوستش داریم.
مباد که چنین شود و کودکان ما تکدرختهای تنها و خشکیدهی آینده شوند.
#ریحانه_قاسمرشیدی
#شازده_کوچولو
#بهترین_سال_زندگی_من
#باشگاه_مجازی_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#همدلی
#بلوغ_عاطفی
#مشکلات_زناشویی
#مهارتهای_زندگی
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
🥶تعطیلات زمان مناسبی برای استراحت و بودن در جمع خانواده است. اما اغلب اوقات، این حضور و نزدیکی میتواند به چالش و دعوا ختم شود. همسران دور از شتاب زندگی عادی، فرصتی پیدا میکنند و متأسفانه، به جای گفتگو، تمام خشم انباشته و حرفهای نگفته را سر هم خالی میکنند.
🥹شادی، دوست هنرمند و نازنینم همیشه میگوید از تعطیلی میترسد چون میداند، حتماً همسرش انبانی از خشونت را با خود خواهد آورد و با کمترین اختلافنظری درمورد امور روزمره، او را به ناتوان بودن و شکستخوردگی و هزار و یک صفت دیگر متهم خواهد کرد و برای هزارمین مرتبه، دلش را خواهد شکست.
🔸واقعاً چرا فرصتی که میتواند به آرامش بیشتر اعضای خانواده منجر شود، چنین ترسناک میگذرد؟
و آیا شما هم چنین تجربهای دارید؟
🔹در دو گروه کودک و بزرگسال، در حال همخوانی دو اثر کاملاً متفاوت هستیم.
«شازده کوچولو» با کلاس پنجمیها و «بهترین سال زندگی» با بزرگسالان.
🟢متوجه شدیم خلبان گمشده، ناگهان متوجه میشود درکنار شازده کوچولو «همصحبت» پیدا کرده و فهمیدیم که اگر سعی کنیم دیگری را درک کنیم و به او احترام بگذاریم به سطح بالاتری از ارتباط میرسیم.
اما آیا ما هرگز چنین امکانی را داشتهایم. موقعیتی بوده که بتوانیم در آن از خودخواهی خود بگذریم و دیگری را ببینیم؟ و دیده و شنیده شویم؟
🔴در کارگاه «بهترین سال زندگی» که کتابی فوقالعاده برای تغییر در برنامهی روزمره و حرکت به یمت آرزوهاست، هم با دوستان دقیقاً به همین نکته رسیدیم.
همهی ما، آرزوی چنین ارتباطی را داریم. درست مثل خلبان گمشده.
🔹متأسفانه فرهنگ و عادات اجتماعی ما، اطاعت و حرف گوشکردن را بسیار بیشتر از گفتگو و رسیدن به توافق میپسندد. هنوز در خانهها و مدرسهها و ادارهها، دانشآموز خوب، همسر خوب و کارمند خوب، انسان مطیع است.
⚪️سرتان را درد نیاورم، به ما گفتگو و توافق را یاد ندادهاند چون خودشان هم بلد نبودند و برای برقراری نظم، فقط یک راه را میشناختند.
🪴اما نظم امروز، با آرامش درونی افراد و حس ارزشمندی و شادی آنها گره خورده. امکان ندارد، توهین شنید یا بیتوجهی دید و حال خوبی داشت. فکر میکنم همهی ما، در پذیرش این موضوع، مشترک باشیم.
♥️کتاب خواندن و صحبت کردن با دیگران، گوش دادن به نظرات مخالف یکی از راههاییست که ما را برای رشد و رسیدن به سطحی بالاتر از ارتباطات راهنمایی میکند. اگر از دیدن بیاحترامی ناراحت میشویم و آرزو میکنیم، تجربههای محترمانهتری داشتیم، اولاً که باید برای ترمیم ارتباط خود و تغییرش به آنچه دوست داریم، اقدام کنیم و منتظر معجزهی تغییر دیگری نمانیم . به قول خانم دبی فورد، اگر قرار بود، تغییری با این روال ایجاد شود، تا به حال انجام شده بود. پس، با مسئولیتپذیری عاقبت و سرنوشت خود را بهعهده بگیریم.
❤️و دوم، فرصت و امکان شنیدن و شنیده شدن و همدل بودن را برای بچهها ایجاد کنیم. متأسفانه، در کمتر مدرسه و محیطی، همکاری و احترام به دیگری، روال رایجی است. ما همیشه رقابت و جلو زدن و گرفتن حق از دیگری -به هر وسیلهای را- به بچهها یاد میدهیم. صادقانه بگویم، مشارکت، مهربانی و دوستی جایی در زندگی ما ندارد. و نتیجه، همین چرخهی باطل است؛ رنج کشیدن در تعطیلات در بیست سال آینده برای فرزندی که عاشقانه دوستش داریم.
مباد که چنین شود و کودکان ما تکدرختهای تنها و خشکیدهی آینده شوند.
#ریحانه_قاسمرشیدی
#شازده_کوچولو
#بهترین_سال_زندگی_من
#باشگاه_مجازی_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
#همدلی
#بلوغ_عاطفی
#مشکلات_زناشویی
#مهارتهای_زندگی
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماشین عروس وسط خیابان خراب شده ، واکنش مردم دیدنیه 🤩
پینوشت: ما مردم با محبتی داریم و اتفاقاً نه افسرده هستن نه بد دل و به وقتش هوای همدیگر رو دارن! طرف خیلی راحت ماشینشو میده تا مراسم این عروس و داماد بهم نخوره. این اتفاقات اجتماعی موضوعی نیست که
ازش به سادگی بگذریم.
پست موقت: شاید این فیلم به فعالیت کودک و فرهنگ بیربط باشد اما «عشق و صلح» پروژهی دائمی ما بوده و هست.
به امید این که بتوانیم همدیگر را دوست بداریم.
#عشق_و_صلح
#همدلی
@farhangkoodak
پینوشت: ما مردم با محبتی داریم و اتفاقاً نه افسرده هستن نه بد دل و به وقتش هوای همدیگر رو دارن! طرف خیلی راحت ماشینشو میده تا مراسم این عروس و داماد بهم نخوره. این اتفاقات اجتماعی موضوعی نیست که
ازش به سادگی بگذریم.
پست موقت: شاید این فیلم به فعالیت کودک و فرهنگ بیربط باشد اما «عشق و صلح» پروژهی دائمی ما بوده و هست.
به امید این که بتوانیم همدیگر را دوست بداریم.
#عشق_و_صلح
#همدلی
@farhangkoodak
دوستان عزیزی که برای کمک به کودکان مناطق سیلزدهی سیستان و بلوچستان به دنبال مرکزی مورد اعتماد میگردند، میتوانند از طریق کانون توسعهی فرهنگی ایران اقدام کنند.
#سیل
#سیستان_و_بلوچستان
#همدلی
#کانون_توسعه_فرهنگی_ایران
@farhangkoodak
#سیل
#سیستان_و_بلوچستان
#همدلی
#کانون_توسعه_فرهنگی_ایران
@farhangkoodak
من همیشه عاشقت هستم
🔸دیروز که دخترم از مدرسه آمد، با آب و تاب از پیشبینی بچهها برای شروع جنگ خبر داد و بعد با خندهای نوجوانانه اضافه کرد که در حیاط مدرسهشان پناهگاه هست و او از چیزی نمیترسد. ترجمهی حرفش در ذهن من این بود: بچهها و فرزند خودم از احتمال جنگ میترسند و با این که اصلاً اهل سیاست نیستند، دربارهاش حرف میزنند.
🔸سعیکردم به شوخی رد کنم. البته که اشارهای به پناهگاه مدرسهی خودم کردم و به زیر زمین خانهمان که بعد از جنگ شاید فقط یکبار از پلههای فلزیاش پایین رفتهام. به شوخی به او گفتم اگر دوست داشتهباشد فضای سرد و تاریک و خفنی را ببیند میتوانیم سری به آنجا بزنیم. هرچند، در دلم هم آن لحظه و هم الان دعا میکنم هیچکس، مجبور به استفاده از پناهگاه نشود.
🔸انقدر زندگی کردهام که بدانم ما آدمهای معمولی قدرتی برای کنترل اتفاقات نداریم. سلاح ما رفتار و فکر ماست و دیدگاهی که میتواند همیشه جنبهی زیبای زندگی را کشف کند. و چیزی که از دستمان برمیآید، حفظ آرامش خانواده و نترساندن بچهها، همدلی با آنها و پذیرش احساساتشان.
🔸صد البته، طبیعیست بچهها بترسند و به شکلهای مختلف، حتی با جوک یا خشم و … آن را ابراز کنند. اما این، من و شما هستیم که میتوانیم حس غریزیشان را به وحشتی تخریبگر و پایدار تبدیل کنیم یا به وسیلهای برای تجربههای عمیق انسانی مثل عشق اعضای خانواده و رفتار محبتآمیز.
🔸نمونهی فانتزی و اغراقشدهی چنین رویکردی را میتوان در فیلم «زندگی زیباست» اثر روبرتو بنینی دید. پدری که با پسر خردسالش در اردوگاه مرگ نازیها گیر افتاده و وانمود میکند، همه چیز بازیست و تا آخرین لحظه، با سرخوشی شجاعانهای از فرزندش محافظت میکند.
🔸در این صبح زیبای فروردین که یاکریمها مثل همیشه میخوانند و گنجشکهای بازیگوش روی شاخههای سبز و پرشکوفه میپرند، آینده بیش از هر وقت دیگری مبهم است. آنچه در حیطهی قدرت من قرار دارد، وجود خودم و تصمیمیست که برای واکنشهایم میگیرم. باشد که هر لحظهی عمر، با تجربهی صلح آمیختهشود .
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
#عشق_و_صلح
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#مادر
#فلسفه_در_خدمت_زندگی
#همدلی
#زندگی_زیباست
@farhangkoodak
🔸دیروز که دخترم از مدرسه آمد، با آب و تاب از پیشبینی بچهها برای شروع جنگ خبر داد و بعد با خندهای نوجوانانه اضافه کرد که در حیاط مدرسهشان پناهگاه هست و او از چیزی نمیترسد. ترجمهی حرفش در ذهن من این بود: بچهها و فرزند خودم از احتمال جنگ میترسند و با این که اصلاً اهل سیاست نیستند، دربارهاش حرف میزنند.
🔸سعیکردم به شوخی رد کنم. البته که اشارهای به پناهگاه مدرسهی خودم کردم و به زیر زمین خانهمان که بعد از جنگ شاید فقط یکبار از پلههای فلزیاش پایین رفتهام. به شوخی به او گفتم اگر دوست داشتهباشد فضای سرد و تاریک و خفنی را ببیند میتوانیم سری به آنجا بزنیم. هرچند، در دلم هم آن لحظه و هم الان دعا میکنم هیچکس، مجبور به استفاده از پناهگاه نشود.
🔸انقدر زندگی کردهام که بدانم ما آدمهای معمولی قدرتی برای کنترل اتفاقات نداریم. سلاح ما رفتار و فکر ماست و دیدگاهی که میتواند همیشه جنبهی زیبای زندگی را کشف کند. و چیزی که از دستمان برمیآید، حفظ آرامش خانواده و نترساندن بچهها، همدلی با آنها و پذیرش احساساتشان.
🔸صد البته، طبیعیست بچهها بترسند و به شکلهای مختلف، حتی با جوک یا خشم و … آن را ابراز کنند. اما این، من و شما هستیم که میتوانیم حس غریزیشان را به وحشتی تخریبگر و پایدار تبدیل کنیم یا به وسیلهای برای تجربههای عمیق انسانی مثل عشق اعضای خانواده و رفتار محبتآمیز.
🔸نمونهی فانتزی و اغراقشدهی چنین رویکردی را میتوان در فیلم «زندگی زیباست» اثر روبرتو بنینی دید. پدری که با پسر خردسالش در اردوگاه مرگ نازیها گیر افتاده و وانمود میکند، همه چیز بازیست و تا آخرین لحظه، با سرخوشی شجاعانهای از فرزندش محافظت میکند.
🔸در این صبح زیبای فروردین که یاکریمها مثل همیشه میخوانند و گنجشکهای بازیگوش روی شاخههای سبز و پرشکوفه میپرند، آینده بیش از هر وقت دیگری مبهم است. آنچه در حیطهی قدرت من قرار دارد، وجود خودم و تصمیمیست که برای واکنشهایم میگیرم. باشد که هر لحظهی عمر، با تجربهی صلح آمیختهشود .
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
#عشق_و_صلح
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#مادر
#فلسفه_در_خدمت_زندگی
#همدلی
#زندگی_زیباست
@farhangkoodak
گلهای «عشق و صلح» در باشگاه کتابخوانی مجازی کودک و فرهنگ
🍀شنبه دوم تیر، آخرین جلسهی ترم بهار باشگاه ده و یازدهسالهها بود. گروهی که در آغاز، تابستان سخت ۹۹، با هدف کتابخوانی و یادگیری مهارتهای زندگی تشکیل شد. اما در طی چهار سال توانست بهسمت ایجاد روابط پایدار و تجربهی «عشق و صلح» پیش برود.
🪷سالی که گذشت، سالی دشوار برای ما بود. با مهاجرت یکی از اعضا، دو راه داشتیم. اول کتمان فشاری که بر فرزندمان و خانوادهاش وارد میشد و همینطور بر دوست صمیمی عزیزش و ادامهی روال عادی. و راه سختتر اما خوشایندتر همدلی.
⭐️تفاوت ساعت و روزهای تعطیل باعث شد تا چارهای جز انتقال کارگاه به روز شنبه باقینماند. برای بچههای کلاس چهارم و پنجم که کلی تکلیف دارند، چنین تغییری سخت بود. اما مادران و فرزندان نازنینم این زحمت را متحمل شدند. خوشحالم که با هم «عشق و صلح» را زندگی کردیم.
🦋بهجای عکس بچهها، گلزاری از گونهی «عشق و صلح» رز گذاشتم. تا تشکری باشد از محبت همهی خانوادهها و همدلیشان.
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#عشق_و_صلح
#ریحانه_قاسمرشیدی
#همدلی
#مهاجرت
@farhangkoodak
🍀شنبه دوم تیر، آخرین جلسهی ترم بهار باشگاه ده و یازدهسالهها بود. گروهی که در آغاز، تابستان سخت ۹۹، با هدف کتابخوانی و یادگیری مهارتهای زندگی تشکیل شد. اما در طی چهار سال توانست بهسمت ایجاد روابط پایدار و تجربهی «عشق و صلح» پیش برود.
🪷سالی که گذشت، سالی دشوار برای ما بود. با مهاجرت یکی از اعضا، دو راه داشتیم. اول کتمان فشاری که بر فرزندمان و خانوادهاش وارد میشد و همینطور بر دوست صمیمی عزیزش و ادامهی روال عادی. و راه سختتر اما خوشایندتر همدلی.
⭐️تفاوت ساعت و روزهای تعطیل باعث شد تا چارهای جز انتقال کارگاه به روز شنبه باقینماند. برای بچههای کلاس چهارم و پنجم که کلی تکلیف دارند، چنین تغییری سخت بود. اما مادران و فرزندان نازنینم این زحمت را متحمل شدند. خوشحالم که با هم «عشق و صلح» را زندگی کردیم.
🦋بهجای عکس بچهها، گلزاری از گونهی «عشق و صلح» رز گذاشتم. تا تشکری باشد از محبت همهی خانوادهها و همدلیشان.
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#عشق_و_صلح
#ریحانه_قاسمرشیدی
#همدلی
#مهاجرت
@farhangkoodak
«تابستان دیوانه» و عجیبترین مادر تمام کتابهایی که خواندهایم
📚 سالها و بارها نام «تابستان دیوانه» را از بچهها شنیده بودم. امسال، فرصتی شد برای همخوانی این رمان زیبا، چندلایه و البته سنگین که داستان زندگی سه خواهر سیاهپوست هفت تا یازدهسااه را در زمان مبارزات مدنی علیه تبعیضنژادی روایت میکند.
🍃آشنایی با فضای دوقطبی جامعهی آمریکا در آن دوران و افراد مهمی مثل محمدعلی کلی و کندی که بچههای ما عموماً شناختی از آنها ندارند، فقط قسمت کوچکی از محاسن کتاب بود.
🍃 «تابستان دیوانه» ما را با بچههایی همراه میکند که از سادهترین موهبت کودکی محرومند: مادرشان آنها را ترککرده و هفت سال تمام سراغشان نرفته. حالا بچهها میروند تا چهار هفته را با او باشند؛ با زنی که به هر موجودی شبیه است الا مادر. صحنهی نخستین دیدار در فرودگاه، قلب ما را شکست. و بعدتر، او پسانداز بچهها برای رفتن به دیزنیلند را گرفت و گفت که باید هزینهی غذا را بدهند اشکمان در آمد. . اوحتی اسم بچهها را صدا نمیزد، بوسیدن که …. سسیل تمام وقتش را در آشپزخانهی دربسته میگذراند تا اشعار خود را چاپ کند.
💠خشم اعضای باشگاه از چنین مادری برایم قابل درک بود. حتی وقتی گفتند حقش بود به زندان بیفتد، حسشان را فهمیدم. اما سوال مهم را خودشان گفتند: «چرا باید به دیدن چنین مادری رفت؟ چهفایدهای دارد؟»
💠خانم ریتاویلیامز گارسیا، نویسندهی معروف اثر، به این سوآل پاسخ دقیق و هوشمندانهای در فصلهای پایانی داده: شناخت او و رشد هر چهار نفر طی این سفر.
«تابستان دیوانه» هم مثل بیشتر آثار تحسینشده، دعوت به تجربهی زندگی و کنشگریست. پیادهشدن از قطار لحظهها و ساختن زندگی و یاد گرفتن ارزشهای پایدار آن.
ما چهار هفتهی پراسترس را با دلفین و خواهرها گذراندیم. گاهی به پدر که آنها را مجبور به سفر کردهبود، بد و بیراه گفتیم اما در پایان فهمیدیم نتیجهی چنین فرآیندی چیزی جز رشد نیست:
وقتی مادر در زمان بازداشتشدن ارتباطش با بچهها را منکر شد تا از آنها حمایت کند و به اینشکل برای اولینبار عشق خود را نشان داد و صد البته صحنهی پایانی؛ وقتی بچهها بدون دریافت عشق و محبتی که مستحقش بودند، داشتند برمیگردند و کوچکترین دختر از گیت میگذرد تا مادر را در آغوش بگیرد. درحالیکه هیچکدامشان محبت و علاقه را به همدیگر تجربهنکردهبودند….
💠نویسندهی دانای اثر، ترتیبی دادهبود تا مخاطب، دلیل رفتار عجیب و اعصابخردکن مادر را بفهمد و از گذشتهی دردناکش آگاه شود. تصور میکنم اطلاع نوجوانان از زخمهایی که ما در کودکی متحملشدهایم، رابطهی ما را بهتر میکند.
💠ما فهمیدیم زندگی در چنین شرایط عجیبی چقدر در رفتار دختر بزرگتر اثر گذاشته او را توانمند کرده. دلفین یازدهساله میتوانست مراقب خواهرهایش باشد و شرایط را مدیریت کند. او بیش از تمام ما کار، بلد بود.
💠 «تابستان دیوانه» باعثشد تا درک بهتری از معنای خانواده داشتهباشیم و قدردانتر شویم بابت داشتن والدینی که برای رفاه و آسایش و رشد فرزندان تلاشمیکنند.
همین دستاورد ادبیات کودک و نوجوان، در زمانهای که همهی والدین، ناسپاسی فرزندان را به انحای مختلف تجربه میکنند، بسیار ارزشمند است.
♥️ما این اثر را با کتابخوانهای حرفهای کلاس ششمی خواندیم. اما اگر بخواهم به بچههای خارج از باشگاه پیشنهاد دهم، به کوچکتر از متوسطهی اول توصیه نمیکنم.
@farhangkoodak
#تابستان_دیوانه
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#رمان_نوجوان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#درک_تفاوتها
#عشق_و_صلح
#مسئولیتپذیری
#مادر
#مبارزهی_مدنی
#همدلی
#قدرشناسی
#انعطاف_پذیری
#انتشارات_پرتقال
#خانواده
#احترام_به_تفاوتها
❤️در باشگاه کتابخوانی مجازی کودک و فرهنگ برای هشتمین سال متوالی با بچههای کلاس دوم و بزرگتر کتاب میخوانیم. ما کتابها را در خدمت زندگی بهتر و باکیفیتتر و صلحآمیزتر به خدمتگرفتهایم و منتظر فرزندان شما هم هستیم.
📚 سالها و بارها نام «تابستان دیوانه» را از بچهها شنیده بودم. امسال، فرصتی شد برای همخوانی این رمان زیبا، چندلایه و البته سنگین که داستان زندگی سه خواهر سیاهپوست هفت تا یازدهسااه را در زمان مبارزات مدنی علیه تبعیضنژادی روایت میکند.
🍃آشنایی با فضای دوقطبی جامعهی آمریکا در آن دوران و افراد مهمی مثل محمدعلی کلی و کندی که بچههای ما عموماً شناختی از آنها ندارند، فقط قسمت کوچکی از محاسن کتاب بود.
🍃 «تابستان دیوانه» ما را با بچههایی همراه میکند که از سادهترین موهبت کودکی محرومند: مادرشان آنها را ترککرده و هفت سال تمام سراغشان نرفته. حالا بچهها میروند تا چهار هفته را با او باشند؛ با زنی که به هر موجودی شبیه است الا مادر. صحنهی نخستین دیدار در فرودگاه، قلب ما را شکست. و بعدتر، او پسانداز بچهها برای رفتن به دیزنیلند را گرفت و گفت که باید هزینهی غذا را بدهند اشکمان در آمد. . اوحتی اسم بچهها را صدا نمیزد، بوسیدن که …. سسیل تمام وقتش را در آشپزخانهی دربسته میگذراند تا اشعار خود را چاپ کند.
💠خشم اعضای باشگاه از چنین مادری برایم قابل درک بود. حتی وقتی گفتند حقش بود به زندان بیفتد، حسشان را فهمیدم. اما سوال مهم را خودشان گفتند: «چرا باید به دیدن چنین مادری رفت؟ چهفایدهای دارد؟»
💠خانم ریتاویلیامز گارسیا، نویسندهی معروف اثر، به این سوآل پاسخ دقیق و هوشمندانهای در فصلهای پایانی داده: شناخت او و رشد هر چهار نفر طی این سفر.
«تابستان دیوانه» هم مثل بیشتر آثار تحسینشده، دعوت به تجربهی زندگی و کنشگریست. پیادهشدن از قطار لحظهها و ساختن زندگی و یاد گرفتن ارزشهای پایدار آن.
ما چهار هفتهی پراسترس را با دلفین و خواهرها گذراندیم. گاهی به پدر که آنها را مجبور به سفر کردهبود، بد و بیراه گفتیم اما در پایان فهمیدیم نتیجهی چنین فرآیندی چیزی جز رشد نیست:
وقتی مادر در زمان بازداشتشدن ارتباطش با بچهها را منکر شد تا از آنها حمایت کند و به اینشکل برای اولینبار عشق خود را نشان داد و صد البته صحنهی پایانی؛ وقتی بچهها بدون دریافت عشق و محبتی که مستحقش بودند، داشتند برمیگردند و کوچکترین دختر از گیت میگذرد تا مادر را در آغوش بگیرد. درحالیکه هیچکدامشان محبت و علاقه را به همدیگر تجربهنکردهبودند….
💠نویسندهی دانای اثر، ترتیبی دادهبود تا مخاطب، دلیل رفتار عجیب و اعصابخردکن مادر را بفهمد و از گذشتهی دردناکش آگاه شود. تصور میکنم اطلاع نوجوانان از زخمهایی که ما در کودکی متحملشدهایم، رابطهی ما را بهتر میکند.
💠ما فهمیدیم زندگی در چنین شرایط عجیبی چقدر در رفتار دختر بزرگتر اثر گذاشته او را توانمند کرده. دلفین یازدهساله میتوانست مراقب خواهرهایش باشد و شرایط را مدیریت کند. او بیش از تمام ما کار، بلد بود.
💠 «تابستان دیوانه» باعثشد تا درک بهتری از معنای خانواده داشتهباشیم و قدردانتر شویم بابت داشتن والدینی که برای رفاه و آسایش و رشد فرزندان تلاشمیکنند.
همین دستاورد ادبیات کودک و نوجوان، در زمانهای که همهی والدین، ناسپاسی فرزندان را به انحای مختلف تجربه میکنند، بسیار ارزشمند است.
♥️ما این اثر را با کتابخوانهای حرفهای کلاس ششمی خواندیم. اما اگر بخواهم به بچههای خارج از باشگاه پیشنهاد دهم، به کوچکتر از متوسطهی اول توصیه نمیکنم.
@farhangkoodak
#تابستان_دیوانه
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#رمان_نوجوان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#درک_تفاوتها
#عشق_و_صلح
#مسئولیتپذیری
#مادر
#مبارزهی_مدنی
#همدلی
#قدرشناسی
#انعطاف_پذیری
#انتشارات_پرتقال
#خانواده
#احترام_به_تفاوتها
❤️در باشگاه کتابخوانی مجازی کودک و فرهنگ برای هشتمین سال متوالی با بچههای کلاس دوم و بزرگتر کتاب میخوانیم. ما کتابها را در خدمت زندگی بهتر و باکیفیتتر و صلحآمیزتر به خدمتگرفتهایم و منتظر فرزندان شما هم هستیم.
بچهها، «همدلی» را از هیولاها و بیلی یاد میگیرند
🌼همدلی به معنای درک احساس و شرایط دیگری و همراهی کردن با او، یکی از ویژگیهاییست که در جامعهی ما بهشدت کمرنگ شده. متأسفانه بسیاری از روانشناسها هم با توصیههای خود به فضای خودخواهانه دامن میزنند. درحالیکه «همدلی» یکی از مهارتهای زندگیست و بدون آن، انسانیت ما، بخش مهمی را کم دارد.
🌼_ در #باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ با بچههای دورهی نخست دبستان، درمورد این موضوع صحبت کردیم. از تجربهی زیستهی اعضا کمک گرفتیم و سعی کردیم تا در متن داستان، رفتار همدلانهی هیولاها با بیلی و بیلی با آنها را پیدا کنیم و همینطور حس شخصیتها و واکنشهایشان را.
🌼کودکی زمان آشنایی و بهکارگیری این مهارتهای مهم است. مطمئناً با تکرار و تمرین، بزرگسالانی خواهیم داشت که به منافع و احساسات و شرایط خود و دیگری همزمان اهمیت میدهند.
🌼سپاسگزارم از خانوادههای گرامی بابت توجهشان به مهارتهای زندگی و رشد عاطفی کودکان عزیزمان.
#بیلی_و_هیولاهای_فسقلی
#هیولاها_در_استخر
#ریحانه_قاسمرشیدی
#همدلی
@farhangkoodak
🌼همدلی به معنای درک احساس و شرایط دیگری و همراهی کردن با او، یکی از ویژگیهاییست که در جامعهی ما بهشدت کمرنگ شده. متأسفانه بسیاری از روانشناسها هم با توصیههای خود به فضای خودخواهانه دامن میزنند. درحالیکه «همدلی» یکی از مهارتهای زندگیست و بدون آن، انسانیت ما، بخش مهمی را کم دارد.
🌼_ در #باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ با بچههای دورهی نخست دبستان، درمورد این موضوع صحبت کردیم. از تجربهی زیستهی اعضا کمک گرفتیم و سعی کردیم تا در متن داستان، رفتار همدلانهی هیولاها با بیلی و بیلی با آنها را پیدا کنیم و همینطور حس شخصیتها و واکنشهایشان را.
🌼کودکی زمان آشنایی و بهکارگیری این مهارتهای مهم است. مطمئناً با تکرار و تمرین، بزرگسالانی خواهیم داشت که به منافع و احساسات و شرایط خود و دیگری همزمان اهمیت میدهند.
🌼سپاسگزارم از خانوادههای گرامی بابت توجهشان به مهارتهای زندگی و رشد عاطفی کودکان عزیزمان.
#بیلی_و_هیولاهای_فسقلی
#هیولاها_در_استخر
#ریحانه_قاسمرشیدی
#همدلی
@farhangkoodak