🍀 فروسوختن پلاسکو همانقدر سیاسی است که انتخابات، و شاید هم بیشتر!
محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
فروسوختن ساختمان پلاسکو در فیزیکیترین و بیرونیترین ظاهرش چیزی جز سلسلهای از کنشها و واکنشهای فیزیکی و مکانیکی نیست: حرارتی که چارچوبهای آهنین را ذوب میکند و آتشی که در خشک و تر میافتد و میسوزد و به خاکستر مینشاند و جانهای عزیزی که بر باد میرود.
اما عمق نگاهمان را که اندکی بیشتر کنیم، مجموعهای از ناامنیهای ارزان و آسان و کمینگرفته پشت هر حادثهی معمولی را میبینیم که ناشی از ناتوانی نظام سیاستگذاری عمومی و فساد مدیریت شهری است. از این منظر، این اتفاق فحوای سیاسی فوقالعاده مهمی پیدا میکند و مناسبت بسیار خوبی میتواند باشد برای بحث و دریافت نسبت مستقیمی که امنیت و ناامنی زندگی یومیهی ما با فساد سیستماتیک و نحوهی برخورد نظام سیاسی با مقولهی مدیریت سیاسی و اجتماعی دارد.
برخی به هیجانزدگی مردم و ازدحام ایشان که مانع دسترسی مناسب آتشنشانان و کمکرسانی درست به مصدومان بوده است، اشاره کردهاند؛ اشارهای بهجا ست. ولی این پدیده را هم اگر درست ببینیم، روشن است که ضایعهای است که به فقدان تربیت شهروندی باز میگردد. تربیتی که مانند بسیاری ضروریات دیگر، جایش در نظام آموزشی و پرورشی ما (به معنای عام کلمه، و نه فقط وزارت آموزش و پرورش) خالی است. تربیتی که ساماندهی آن کمترین وظیفهی نظام سیاسی است.
سردرگمی خبری درمورد برخورد پدافند هوایی با پرواز شیء ناشناس بر فراز تهران، آلودگی هوای کلانشهرها، ناتوانی در ساماندهی ترافیک تهران و کنترل مؤثر کیفیت ساختمانسازی و ارتقای ضریب امنیت ساختمانها در قبال حوادث همگی نقاط مختلف یک طیف اند. طیفی که چیزی نیست جز دامنهای وسیع از ناتوانی و فساد در سیاستگذاری عمومی و بدکارکردی سیاست.
این رویدادها میرسند و میروند. عبرتآموزی در گرو اندیشیدن مکرر و هربار جدیتر و عمیقتر به ریشههای فسادخیز و بحرانآفرین و فاجعهسازی است که از همین رویدادها که همهجای دنیا هست، اینجا در این مرز پرگهر فاجعه میآفریند.
تغافل از عمق سیاسی فاجعههایی که بهآسانی میتوانستند مهار شوند، و در اغلب کشورهای دنیا مهار میشوند، درسی به ما نمیآموزد. این که کلاً فساد هست و نظام مدیریت سیاسی و شهری ما کارآمدی لازم را ندارد اجمالا بخشی از معلومات عمومی است. فهم این که آن فساد و ناکارآمدی در بن فجایع است، البته نیازمند درنگ و هماندیشی است.
در همین مناسبتها ست که باید بفهمیم که اصلاح سیاسی و اجتماعی امری فانتزی و فوقبرنامه و سلیقهای و برای اوقات فراغت نیست. با جانهای ما و عزیزان ما در تصادفات رانندگی و آتشسوزیهای مهارنشده و خشکسالی و خدایناخواسته زلزلههای بزرگ در بسیاری نقاط کشور سروکار دارد. مسألهی مرگ و زندگی است.
به این دلیل است که آتشسوزی و آموزش و پرورش و زلزله و سوانح رانندگی و خشکسالی سیاسی است، همانقدر سیاسی که انتخابات و البته چهبسا حتی بیشتر از انتخابات. اصلاح سیاسی یعنی ارتقای ظرفیتها برای فهم و حل همین مسألهها و پیشگیری از فجایع و مهار رویدادهای خطرناک.
محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
فروسوختن ساختمان پلاسکو در فیزیکیترین و بیرونیترین ظاهرش چیزی جز سلسلهای از کنشها و واکنشهای فیزیکی و مکانیکی نیست: حرارتی که چارچوبهای آهنین را ذوب میکند و آتشی که در خشک و تر میافتد و میسوزد و به خاکستر مینشاند و جانهای عزیزی که بر باد میرود.
اما عمق نگاهمان را که اندکی بیشتر کنیم، مجموعهای از ناامنیهای ارزان و آسان و کمینگرفته پشت هر حادثهی معمولی را میبینیم که ناشی از ناتوانی نظام سیاستگذاری عمومی و فساد مدیریت شهری است. از این منظر، این اتفاق فحوای سیاسی فوقالعاده مهمی پیدا میکند و مناسبت بسیار خوبی میتواند باشد برای بحث و دریافت نسبت مستقیمی که امنیت و ناامنی زندگی یومیهی ما با فساد سیستماتیک و نحوهی برخورد نظام سیاسی با مقولهی مدیریت سیاسی و اجتماعی دارد.
برخی به هیجانزدگی مردم و ازدحام ایشان که مانع دسترسی مناسب آتشنشانان و کمکرسانی درست به مصدومان بوده است، اشاره کردهاند؛ اشارهای بهجا ست. ولی این پدیده را هم اگر درست ببینیم، روشن است که ضایعهای است که به فقدان تربیت شهروندی باز میگردد. تربیتی که مانند بسیاری ضروریات دیگر، جایش در نظام آموزشی و پرورشی ما (به معنای عام کلمه، و نه فقط وزارت آموزش و پرورش) خالی است. تربیتی که ساماندهی آن کمترین وظیفهی نظام سیاسی است.
سردرگمی خبری درمورد برخورد پدافند هوایی با پرواز شیء ناشناس بر فراز تهران، آلودگی هوای کلانشهرها، ناتوانی در ساماندهی ترافیک تهران و کنترل مؤثر کیفیت ساختمانسازی و ارتقای ضریب امنیت ساختمانها در قبال حوادث همگی نقاط مختلف یک طیف اند. طیفی که چیزی نیست جز دامنهای وسیع از ناتوانی و فساد در سیاستگذاری عمومی و بدکارکردی سیاست.
این رویدادها میرسند و میروند. عبرتآموزی در گرو اندیشیدن مکرر و هربار جدیتر و عمیقتر به ریشههای فسادخیز و بحرانآفرین و فاجعهسازی است که از همین رویدادها که همهجای دنیا هست، اینجا در این مرز پرگهر فاجعه میآفریند.
تغافل از عمق سیاسی فاجعههایی که بهآسانی میتوانستند مهار شوند، و در اغلب کشورهای دنیا مهار میشوند، درسی به ما نمیآموزد. این که کلاً فساد هست و نظام مدیریت سیاسی و شهری ما کارآمدی لازم را ندارد اجمالا بخشی از معلومات عمومی است. فهم این که آن فساد و ناکارآمدی در بن فجایع است، البته نیازمند درنگ و هماندیشی است.
در همین مناسبتها ست که باید بفهمیم که اصلاح سیاسی و اجتماعی امری فانتزی و فوقبرنامه و سلیقهای و برای اوقات فراغت نیست. با جانهای ما و عزیزان ما در تصادفات رانندگی و آتشسوزیهای مهارنشده و خشکسالی و خدایناخواسته زلزلههای بزرگ در بسیاری نقاط کشور سروکار دارد. مسألهی مرگ و زندگی است.
به این دلیل است که آتشسوزی و آموزش و پرورش و زلزله و سوانح رانندگی و خشکسالی سیاسی است، همانقدر سیاسی که انتخابات و البته چهبسا حتی بیشتر از انتخابات. اصلاح سیاسی یعنی ارتقای ظرفیتها برای فهم و حل همین مسألهها و پیشگیری از فجایع و مهار رویدادهای خطرناک.
فداکارترین هامون فدا شدند ...
و چه غم بار است حادثه ای تلخ برای مردمانمان از سرزمین پارس
با هر بار فرو ریختن ساختمان پلاسکو دلمان هری ریخت ، که نکند پدری که فرزندش انتظارش را میکشد یا همسری که همسرش در خانه در انتظارش هست و یا مادری که چشم به در دوخته تا فرزندش با اون لباس مقدس آتش نشانی به خانه بازگردد، در زیر فرو ریخته ها دست و پا بزند و دل فرزند کوچکش تند تند به ضربان در بیاید که بابا امشب به خانه می آید ؟
آتش نشان ، واژه ای در مدح جان در کفانی است که برای هر بار خروج از منزل صورت فرزندش را میبوسد و خداحافظی همیشگی میکند که شاید دیگر باز نگردد
بلند شید مردان سر سخت روزگار ، آتش نشان های عزیزمان ، شما قدرتمند تر از آن هستید که در زیر خلوار خلوار آوار بمانید ،بلند شید مردان سرزمینم ، بلند شید پدران مهربان ، بلند شید مادر در انتظار آمدنتان است، خلوار ها را کنار بزنید ، طاقت داغ شما رو نداریم
آتش نشان ها باید همیشه باشن ، خراش روی دستان و پاهای شما نباید باشد
خواهران و برادران پارسی شما دست به دعا برداشتن تا به امید اینکه خلواری، خاکی، آهنی روی شما نیافتاده باشد و دوباره باشید و دوباره آتش نشانی کنید
حادثه اتفاق افتاده ،اشک و تاسف به همراه داشت ، و آه حسرت که کاش ...
دعا برای سلامتیتان به حرمت اشکان مادرانتان ، پدرانتان و فرزندانتان داریم
همیشه باشید ...(زینب کارگر)
و چه غم بار است حادثه ای تلخ برای مردمانمان از سرزمین پارس
با هر بار فرو ریختن ساختمان پلاسکو دلمان هری ریخت ، که نکند پدری که فرزندش انتظارش را میکشد یا همسری که همسرش در خانه در انتظارش هست و یا مادری که چشم به در دوخته تا فرزندش با اون لباس مقدس آتش نشانی به خانه بازگردد، در زیر فرو ریخته ها دست و پا بزند و دل فرزند کوچکش تند تند به ضربان در بیاید که بابا امشب به خانه می آید ؟
آتش نشان ، واژه ای در مدح جان در کفانی است که برای هر بار خروج از منزل صورت فرزندش را میبوسد و خداحافظی همیشگی میکند که شاید دیگر باز نگردد
بلند شید مردان سر سخت روزگار ، آتش نشان های عزیزمان ، شما قدرتمند تر از آن هستید که در زیر خلوار خلوار آوار بمانید ،بلند شید مردان سرزمینم ، بلند شید پدران مهربان ، بلند شید مادر در انتظار آمدنتان است، خلوار ها را کنار بزنید ، طاقت داغ شما رو نداریم
آتش نشان ها باید همیشه باشن ، خراش روی دستان و پاهای شما نباید باشد
خواهران و برادران پارسی شما دست به دعا برداشتن تا به امید اینکه خلواری، خاکی، آهنی روی شما نیافتاده باشد و دوباره باشید و دوباره آتش نشانی کنید
حادثه اتفاق افتاده ،اشک و تاسف به همراه داشت ، و آه حسرت که کاش ...
دعا برای سلامتیتان به حرمت اشکان مادرانتان ، پدرانتان و فرزندانتان داریم
همیشه باشید ...(زینب کارگر)
Forwarded from ترجمان علوم انسانى
برشی از «چرا #انتخابات برای #دموکراسی بد است؟»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/vdch.6n6t23nzwftd2.html
@tarjomaanweb
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/vdch.6n6t23nzwftd2.html
@tarjomaanweb
Forwarded from حقیقت
صوتِ کامل سخنرانی عبدالکریم سروش به بهانۀ سالروز درگذشت مهندس بازرگان
@Haghighatznu
@Haghighatznu
از شنیدن خبر فروریختن ساختمان پلاسکو در خیابان استانبولِ تهران و کشته شدنِ شماری از هموطنان عزیز، عمیقا متاثر شدم؛ پس از اطفای حریق، هم برخی از کسبه که به داخل ساختمان برگشته بودند،هم تعدادی از آتش نشانانِ دلسوز و فداکار، متاسفانه، با فرو ریختن ساختمان، زیر آوار ماندند و جان شیرین باختند. حقیقتا اسباب تاسف است، می توان حدس زد خانواده های داغدار، امشب چه حالی دارند و چگونه این لحظات تلخ تر از زهر را سپری می کنند. چراییِ فروریختن این ساختمان پنجاه و چند ساله را باید اهل فن توضیح دهند و ابعاد مختلف آنرا واکاوی کنند. افزون بر این، ذکر دو نکته ضروری می نماید. اولا، برکشیدنِ اقدام جسورانه و شجاعانۀ آتش نشانانِ عزیز که از مهمترین سرمایۀ خویش که جانشان باشد، گذشتند و انفاق کردند و رنج خود و راحت یاران را طلبیدند و حقیقتِ «برّ» را فراچنگ آوردند. شخصا، کلاه خود را به علامت احترام برای تک تک این عزیزان سفر کرده بر می دارم و بر روان پاک ایشان درود می فرستم و رشادت و جسارت و حریت ایشان را عمیقا می ستایم. ثانیا، برخی از اخبار و فیلم های منتشره در ساعات اخیر، بر بی تفاوتیِ برخی از شهروندان در میانۀ این حادثه هولناک دلالت می کند، تو گویی که مشغول تماشای یک فیلم سینمایی و یا یک منظرۀ خوش آب و رنگ اند و کاری جز عکس و فیلم گرفتن از این صحنه های دلخراش و جگر شکاف از دستشان بر نمی آید. 7-6 سال پیش، در یاداشتی، به مناسبتی دیگر ( صحنه جان دادنِ جوانی در یک نزاع خونین در میدان سعادت آبادِ تهران) ، از این نوع مواجه با انسانهای پیرامونی به « کوررنگی اخلاقی» تعبیر کردم؛ مواجهه ای که با « حساسیت زدایی اخلاقی» و پروای انسانهای گوشت و پوست و خوندار را نداشتن، در می رسد. امیدوارم با این تذکار ها و تاکید بر قبح و ناروایی این سنخ رفتارها، رفته رفته این نوع مواجهۀ دل آزار و رماننده که محصول « حساسیت زدایی اخلاقی» است، در میان ما کمینه شود و از میان رخت بربندد.
سروش دباغ.
سروش دباغ.
🍃از پنجره دیگران ببینیم
ما با اینکه نباید بهجای دیگران بیندیشیم ولی باید بتوانیم در جای دیگران بیندیشیم. به این معنا که اگر من از پنجرهی اتاق خودم به یک شهر نگاه میکنم فکر نکنم که فقط همان یک پنجره است که از آن میتوانم به شهر نگاه کنم. باید پشت پنجرهی سایر آپارتمانها و خانهها هم بایستم و این قدرت را داشته باشم که پشت پنجرهی دیگران بایستم و شهر را دیگرگونه ببینم. ما وقتی نتوانیم از پشت پنجرهی خودمان کنار برویم و از پشت پنجره دیگران به شهر نگاه کنیم یعنی فقط با محفوظات خودمان به جهان هستی نگاه میکنیم و فقط و فقط محبوس و منحصر در محفوظات خودمان هستیم آنگاه جزم پیش می آید
🌂سخنرانی در همایش بازشناسی اندیشههای دکتر علی شریعتی
@mostafamalekian
ما با اینکه نباید بهجای دیگران بیندیشیم ولی باید بتوانیم در جای دیگران بیندیشیم. به این معنا که اگر من از پنجرهی اتاق خودم به یک شهر نگاه میکنم فکر نکنم که فقط همان یک پنجره است که از آن میتوانم به شهر نگاه کنم. باید پشت پنجرهی سایر آپارتمانها و خانهها هم بایستم و این قدرت را داشته باشم که پشت پنجرهی دیگران بایستم و شهر را دیگرگونه ببینم. ما وقتی نتوانیم از پشت پنجرهی خودمان کنار برویم و از پشت پنجره دیگران به شهر نگاه کنیم یعنی فقط با محفوظات خودمان به جهان هستی نگاه میکنیم و فقط و فقط محبوس و منحصر در محفوظات خودمان هستیم آنگاه جزم پیش می آید
🌂سخنرانی در همایش بازشناسی اندیشههای دکتر علی شریعتی
@mostafamalekian
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
🍁گفتوگو با #آرش_نراقی با عنوان آگاهی و خودآگاهی
صوت | جمعیت خیریه غدیر | ۲۴ دیماه ۹۵
✨ → goo.gl/zTaLUH
@sedanet
صوت | جمعیت خیریه غدیر | ۲۴ دیماه ۹۵
✨ → goo.gl/zTaLUH
@sedanet
Forwarded from روشنفکری دینی
به مناسبت فرارسیدن بیست و دومین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان،فایل های صوتی زیر تقدیم علاقه مندان میگردد/ @RoshanfekriDini
Forwarded from روشنفکری دینی
آنکه_به_نام_بازرگان_بود_نه_به_صفت.wma
8.9 MB
Forwarded from روشنفکری دینی
محمد_مجتهد_شبستری_چهلمين_روز_درگذشت.wma
2.5 MB
Forwarded from روشنفکری دینی
عبدالعلی_بازرگان_مراسم_درگذشت_مهدی.wma
2.9 MB
Forwarded from روشنفکری دینی
چهلمین_روز_سخنرانی_حجتالاسلام_حسن.wma
3.6 MB
Forwarded from روشنفکری دینی
نخستین سالگرد - يوسفی اشكوری.wma
4.7 MB
Forwarded from روشنفکری دینی
چهلمين_روز_درگذشت_زندهياد_مهندس.wma
648.7 KB