کانال نو اندیشی دینی کیان
5.12K subscribers
4.18K photos
824 videos
1.64K files
6.53K links
با رویکرد نواندیشی دینی hesamtaha53@yahoo.com
Download Telegram
#گزیده‌ای‌از‌گفتار‌ها‌و‌اندیشه‌های دکترسروش

شماره۷ : #ارکان‌فرهنگی‌دموکراسی

#دموکراسی برحسب یکی ازتعاریف آن، مجموعه ای ازنهادهاست که هدف آن به حداقل رساندن خطاهای مدیریت سیاسی ازطریق به حداکثررساندن مشارکت مردم وتقلیل نقش شخصی فرد دراتخاذ تصمیمات سیاسی است.
دموکراسی نظریه ای است علمی وانسانی برای اداره جامعه و روش موثری است برای تبدیل #انقلابات به #اصلاحات.

دراین میان #سوسیالیسم مدعی است که نظریه ای برای توزیع عادلانه ثروت است، درحالیکه دموکراسی توزیع صحیح قدرت را درجامعه مدنظردارد.

هرچند که درآغازنمایندگان سوسیالیسم، دموکراسی را برای دفاع ازثروتمندان میدانستند، اما بعدها دریافتند که هریک بدون دیگری توهم محض است در واقع هر دوی آنها با #دیکتاتوری سروکار داشتند، "دیکتاتوری سرمایه" و "دیکتاتوری فرمانروایان" وهردوباعدالت وحقوق بشرسروکار داشتند.

بررسی دقیق #لیبرالیسم معلوم میدارد که این نظام بر نظریه جایزالخطا بودن انسان متکی است. بنابراین نظریه، حقیقت آشکارنیست وانسانها موجودات جایزالخطا هستند که باید بصورت جمعی درپی یافتن حقیقت تلاش کنند.
حرکت درجهت توزیع ثروت وقدرت به ادامه دموکراسی کمک خواهد کرد.

عشق مفرط به قدرت یاعطش ثروت موانع زیانباری برسر راه دموکراسی محسوب میشوند. ثروت یا قدرت را باید وسیله دانست نه هدف. به همین سبب نفی ثروت وقدرت میتواند کمک بزرگی برای رشد و رونق دموکراسی باشد.

دموکراسی یکی از لوازم مهمش اینست که کاری نباید کرد که درآن کار به ثروت وقدرت عظیم حاجت باشد، که نفی #صوفیانه ثروت وقدرت این خاصیت دل انگیز را دارد. غالبا برسنتهای صوفیانه خرده میگیرند که به امور جهان بی اعتنایی میکنند و ثروت وقدرت را خوار میشمارند. درست است که به زحمت میتوان #عارفانه زیستن را با سیاست زمانه ی ما سازگار کرد، با این وصف انکار نمیتوان کرد که بی اعتنایی به این دوعامل میتواند دربه تعویق افکندن زایش دیکتاتوریها نقش گرانبهایی داشته باشد.

دراین میان اهمیت احترام به علم نیز کم نیست. بین احترام به دموکراسی وتعهد کسب دانش ویا ترویج آن همبستگی مثبتی وجود دارد. درجامعه دموکراتیک اقتدار #دانش برهراقتدار دیگری غلبه میکند و دیکتاتوری استدلال قوی تر، جایگزین دیکتاتوری اراده های خودخواهانه میشود. بدون دموکراسی، علمی وجود نخواهد داشت وبدون علم، دموکراسی ای.

و اما #خدا. هر #مذهبی معرف رابطه خاصی بین انسان وخداست وهمین رابطه خاص شکل دهنده سمت گیری های مومنان با یکدیگراست. اعتقاد به خدای رحیم نوعی رفتار را ایجاب میکند و اعتقاد به خدایی که او را تصویری ازآرزوی انسان دربند بدانی نوعی رفتاردیگر را موجب میشود. دموکراسی نیازمند معیارهای عالی اخلاقی است وازاینرو درسنتهای مذهبی که خدایشان رعایت این معیارها را واجب نمیشمرد، دموکراسی دست یافتنی نیست.

دموکراسی به انباشت قدرت بیش ازثروت حساسیت دارد و به نظرمیرسد که تساهل واجماع را بالاترازحقیقت مینشاند و اگراین دونقض به نحوموثری رفع میشدند بشرسعادتمند می بود.

برگرفته از کتاب #فربه‌تر‌_از‌_ایدیولوژی
#عبدالکریم‌سروش

@SchoolofRumi
Forwarded from مصطفى دلشاد تهرانى
#نكته_ها

⭕️راه دشوار اصلاحات

«ممکن است تصور شود که اصلاحاتی که توسط
گورباچف آغاز شده، موفق نبوده است، چرا که اصلاحاتی از جانب پشتِ میزنشینان بوده و قادر نیست به یک #انقلاب_اجتماعی با حمایت توده‌ای تبدیل شود.

چگونه ممکن است مردمی را که ده‌ها سال با روحیهٔ ترس و #اطاعت خو گرفته‌ و عادت کرده‌اند که مجری بدون چون و چرای فرامین از بالا باشند، به صحنه آورد و از آن‌ها انتظار فعالیت سیاسی شدید داشت.

#ریاکاری در تمام ارکان و اجزای حیات جامعه نفوذ کرده بود، به همین دلیل متفکرترین و پر‌انرژی‌ترین آحاد ملت از #ارزش‌های_اجتماعی بیگانه و غرق در زندگی شخصی خود شدند. در #مال‌اندوزی سرآمد گشتند و در جست‌و‌جوی هرچه بیشترِ تنوع در زندگی و سفرهای خارج و غیره برآمدند. اکنون، جامعه باید بهای این دو‌قطبی‌شدن را که خود راهش را هموار کرده است، سال‌های سال بپردازد.

بخش عمده‌ای از مردم تنها این فرصت را داشته‌اند که در زندگی اجتماعی سهیم باشند و تلاش کنند و هیچ عجله‌ای هم نبوده است که آن‌ها از مزایای آن بهره‌مند شوند.

در این بین مدام قول‌های اغوا‌کننده‌ای داده شده که هرگز عملی نشده است؛ آن‌ها در طول زندگی خود شاهد تغییرات زیادی بودند امّا هرگز بهبودی قابل توجهی در زندگی شخصی خود احساس نمی‌کردند و حتی اکنون نیز نمی‌توانند بهبودی چندانی در وضع زندگی خود مشاهده کنند.

در بسیاری از مناطق سطح زندگی مردم به جای آنکه بهبود یابد، تنزل یافته است و شوق و ذوق درونی آن‌ها و هواداری جدی‌شان رنگ باخته است. مردم می‌گویند: جوجه‌ها را آخر پاییز می‌شمرند. ما با یک دور باطل روبه‌رو هستیم. به منظور افزایش کارآیی #نوسازی، باید توده‌های وسیع مردم در آن شرکت نمایند؛ امّا قبل از آن، آن‌ها باید عملاً متقاعد شوند که نوسازی موجب بهبود و اصلاح اوضاع آن‌ها خواهد شد.

آیا راهی خارج از این دور باطل وجود دارد؟ به نظر من وجود دارد و آن عبارت است از: فراهم‌ساختن #دموکراسی در روابط اجتماعی، توسعهٔ #فضای_باز_سیاسی، #صداقت و بی‌پردگی در موضوعات اجتماعی، دسترسی به همه #کانال‌های_اطلاعاتی، بحث‌های عمومی در باب مسائل مهم در #مطبوعات و #تلویزیون و افشای کلیه اسرار رسمی که به منافع عمومی مربوط می‌گردد.»


📕کتاب دومین انقلاب سوسیالیستی (استراتژی نوین)، تاتیانا زاسلاوسکایا، ترجمه مصطفی دلشاد تهرانی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۱، ص ۲۹-۳۰

#كتاب #پروسترويكا #گلاسنوست #شوروى #اصلاحات #گورباچف #دومين_انقلاب_سوسياليستى


📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى

@delshadtehrani
📝📝📝 «اصلاحات حداقلی، اصلاحات حداکثری»

🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

از متن:

🖊جامعه امروز ایران بیش از پیش میل به تکثر یافته است. با این وصف خطایی راهبردی است که در درون جریان اصلاحات این تکثر به‌رسمیت شناخته نشود و در پی آن فراکسیون‌هایی پدید نیاید؛ فراکسیون‌هایی که طبعاً گفتمان‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند و راه‌های بسیج و سازماندهی مختلفی را پیش می‌گیرند و مهم‌تر از آن در نسبت میان خود و حاکمیت مسیرهایی متفاوت را می‌پیمایند

🖊پیش‌تر، در مباحثه‌ای میان آقای مصطفی ملکیان و من، از دوگانه «تقلیل مرارت» و «تقریر حقیقت» سخن به میان آمد. به گمان من بحث مذکور، که سابقاً میان دو تفکر فلسفی-اخلاقی و جامعه‌شناختی-سیاسی در جریان بود، اینک با مقداری تغییر به بدنه جریان اصلاحات اعم از احزاب و کنش‌گران مستقل رسوخ کرده و آن را ناگزیر از دوپارگی استراتژیک کرده است. این دوپارگی در مواضع و راهبردهای دو گروه متجلی‌ست.

🖊گروه نخست معتقدند، اصلاح‌طلبان بایستی بی‌توجه به سیاست‌های کلی از هر روزنی برای مشارکت در اداره امور عمومی کشور استفاده کنند، به اصحاب قدرتِ علیا و سفلی مشورت دهند و در صورت امکان عهده‌دار اداره بخش‌هایی از بوروکراسی کشور شوند. این نگاه عامل‌محور، معتقد است علت ناکارآمدی، فساد، نابرابری و دیگر مشکلات این است که تفکر اصلاحی یا به بیان دقیق‌تر، بهبودخواهانه، در درون ساخت قدرت فاقد نماینده اثرگذار است بنابراین در هر سطحی –که هسته سخت قدرت پذیرفت- باید ورود کرد، دست به اصلاح حداقلی زد و اصطلاحاً «تقلیل مرارت» کرد

🖊گروه دوم معتقدند اصلاحات در پایین، بدون سطحی از اصلاحات در بالا ناممکن است و از این رو «تقریر حقیقت» را مقدم بر سایر اقدامات می‌دانند. «تقریر حقیقت» در چارچوب بحث حاضر یعنی کوشش جهت اثرگذاری بر تصمیم‌سازی و نه لزوماً عوامل تصمیم‌گیر و رویه‌های جاری؛ یعنی تغییر سیاست‌های کلی و بالادستی. از این منظر این سنخ از اصلاحات زمانی ورود به بوروکراسی و مشورت به اصحاب قدرت را مؤثر می‌داند که قادر باشد بر ساختار تأثیر بگذارد؛ ساختاری که ناکارآمدی، فساد، نابرابری و... معلول آن است نه علت آن

🖊مسئله اصلاحات در شرایط کنونی عدم التفات نسبت به منطق موقعیت‌اش است؛ یک‌سو ازدیاد زباله‌گردی و سرقت نان و در یک کلمه «فقر» ا‌ست و سوی دیگر، انواع تبعیض و جان‌های از دست رفته مردم و در یک کلام «ظلم». با این وصف، نمی‌توان اصلاحات را پروژه‌ای تک‌پایه و تک‌بعدی تعریف کرد. برای این منظور ضروری است سنتزی از دو رهیافت «تقلیل مرارت» و «تقریر حقیقت» به دست داد و برای این منظور باید تعریفی نو از مقوله «تقریر حقیقت» ارائه کرد

🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/yxnxltjc

#سعید_حجاریان #اصلاحات_حداقلی #اصلاحات_حداکثری
📝📝📝 جمهوریِ مردم‌سالارِ فرادینی

🔻🔻🔻مقاله‌ای از علی‌رضا علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

از متن:

🖊در
روزهای اخیر، مدیرمسئول رسانه‌ای که وابسته به یکی از نهادهای نظامی و امنیتی است، در قالب هشدار به یکی از شخصیت‌های دینی و سیاسی، اشاره‌ای داشته است به مواضع فکری و سیاسی اینجانب.

🖊اگرچه نوشته او ظرفیت شروع بحثی عمیق و نظری را ندارد، اما باید از این فرصت بهره گرفت. به بهانه این نوشته، به‌طور اشاره‌وار به برخی از مبانی نظریات سیاسی که طرح کرده‌‌‌ام اشاره می‌کنم؛ این موارد به‌خوبی تمایز میان جریان‌های سیاسی-فکری ایران امروز را نشان می‌دهد.

🖊تصویری که در این نوشتار ارائه می‌شود، لزوماً وضعیت کنونی ایران را نشان نمی‌دهد، بلکه جهت‌گیری‌های ارزشی را منعکس می‌نماید و آنچه را که باید باشد، باز می‌نمایاند و نه آنچه را که هست!

🖊حکومت فرادینی به معنای گفته شده، هیچ ناسازگاری با حضور دموکراتیک دینداران در عرصه سیاست ندارد. دینداران در فضای رقابت‌های سیاسی شرکت کرده و می‌کوشند تا خط‌مشی‌های عمومی را در جهت تحقق آرمان‌ها و ارزش‌های دینی‌شان، تدوین و طراحی کنند.

🖊اما تبعیضی به نفع آنها و علیه سایر شهروندان اعمال نمی‌گردد. البته حضور دینداران و دین در عرصه عمومی در نظام‌های دموکراتیک پیچیدگی‌هایی دارد، که برخی از صاحب‌نظران (مانند هابرماس) آن را ذیل بحث پست‌سکولاریسم (پسادنیوی‌گرایی) مورد توجه قرار داده و به طرح آن پرداخته‌اند.

🖊فرادینی بودن حکومت تنها به‌معنای نفی تبعیض مبتنی بر دین است. تبعیض همان آفت بزرگی است که دستاوردهای اصلی انقلاب ایران را آسیب زده و این چنین تضعیف کرده است. تبعیضی که در آغاز با بهانه‌های دینی و ایدئولوژیک آغاز گردیده و بعد همه ابعاد زندگی ما را آلوده ساخت.

🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
vrgl.ir/61ePm

#علیرضا_علوی‌تبار #اصلاحات #حکومت_فرادینی


🔸 نشانی وب‌سایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
📝📝📝اصلاحات ساختاری یعنی چه؟

🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌بریده‌ای از متن:

🖊به هر میزان که بر دشواری‌های سیاست‌ورزی افزوده‌ می‌شود، ابزارهای تحلیلی، مفهوم‌سازی‌ها و بعضاً گفتارها دچار اختلال می‌شوند و نوعی تیرگی و ابهام بر فضا غلبه می‌کند. وضعیت اکنون ما نیز از این تعریف خارج نیست. من، در اینجا قصد ندارم فهرستی از دشواری‌های سیاست‌ورزی یا نشانه‌های بعضی‌ بن‌بست‌ها را تصویر کنم.

🖊صرفاً می‌خواهم بر مفهومی که هر چه پیش‌تر می‌رویم، بر بسامدش افزوده می‌شود، تأکید کنم و آن «اصلاحات ساختاری» است. این مفهوم به‌ویژه چندین نوبت از سوی برادر عزیزم آقای مصطفی تاج‌زاده مطرح شده است و امید دارم این نوشتار باب گفت‌و‌گوی انتقادی را با ایشان و سایر دغدغه‌مندان بگشاید.

🖊ساختار، مفهومی‌ست سیاسی و جامعه‌شناختی که ناظر به مناسبات و تنظیمات نسبتاً پیچیده و قواعدی متصلب و نامرئی است که رفتار مرئی ما را تعیّن می‌بخشد. بر این اساس می‌توان گفت هر ورودی به ساختار، یک خروجی خاص را به‌دنبال خواهد داشت حال آنکه در شرایط غیرساختارمند و آنومیک مشخص نیست ورودی‌های به ساختار چه نتایجی را به‌دنبال دارند.

🖊اصلاحات، با وجود بار معنایی خاص، بسته به بازه زمانی‌ و نحوه عملکردش، می‌تواند محافظه‌کاری تا انقلاب را در بر بگیرد. به‌عنوان مثال زمانی‌که از کندپویی نظام سرمایه‌داری در ایران سخن می‌گوییم، می‌توانیم نتیجه بگیریم اصلاحات سرمایه‌دارانه در ایران بسیار بطئ بوده است. و، زمانی‌که می‌گوییم انقلاب اسلامی یک‌ شبه مناسبات سیاسی را بر هم ریخت، تصدیق می‌کنیم که اصلاحات به‌قدری تند بوده که تبدیل به انقلاب شده است.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5092

#سعید_حجاریان #مصطفی_تاجزاده #اصلاحات_ساختاری
📝📝📝فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا

🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌بریده‌ای از متن:

🖊کارگاه‌های روایت‌سازی مشغول کار هستند! و هر چه از رخدادها فاصله‌ می‌گیریم، بر تولیدات‌شان افزوده می‌شود. این روایت‌ها عموماً جریان‌های منتقد را هدف می‌گیرند و در این میان، اصلاح‌طلبی از جمله مهم‌ترین سوژه‌هاست. یکی از نمونه‌ها، تحلیل و ریشه‌یابی اصطلاح «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» است، که اولین‌بار پس از دوم خرداد از سوی صاحب این قلم به‌کار گرفته شد. بعد از رسانه‌ای شدن این اصطلاح، که در واقع یک تاکتیک سیاسی به‌حساب می‌آمد، با چند واقعه پراهمیت مواجه شدیم.

🖊اولین واقعه قتل‌های زنجیره‌ای بود. پس از وقوع این قتل‌ها، روایتی ساخته شد مبنی بر آنکه این قتل‌ها از سوی طرفداران دولت خاتمی انجام شده است تا در پی آن بتوانند ساختار وزارت اطلاعات را تغییر دهند و عناصر خود را به آن تحمیل کنند. به‌گمان آن‌ها این سناریو با قتل‌ها آغاز شد، با صدور اطلاعیه این وزارتخانه ادامه پیدا کرد و با جایگزینی حجت‌الاسلام یونسی به پایان ‌رسید.

🖊دومین واقعه به ماجرای کوی دانشگاه مربوط می‌شد. پس از این واقعه، روایتی نوشته و ترویج شد مبنی بر اینکه دانشجویان، به فرماندهی دوم‌خردادی‌ها به‌عنوان ابزار فشار از پایین به‌کار گرفته‌ شده‌اند تا رئیس‌جمهور بتواند با چانه‌زنی، رؤسای نیروی انتظامی را که با وی همراه نبودند، برکنار کند.

🖊سومین واقعه ترور من بود. به گمان برخی این ترور خودخواسته و خودساخته انگیزه‌ای در میان مردم ایجاد کرد تا اصطلاحاً خیابان‌محور شوند و فشار بیاورند تا خاتمی، نه‌تنها آمران و ضاربان بلکه مجموعه مخالفان را مورد پیگرد قرار دهد؛ که البته به جایی نرسید!

🖊چهارمین واقعه و شاید مهم‌ترین آن‌ها انتخابات ریاست جمهوری دهم بود. پس از راهپیمایی ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ -که جمع کثیری به صحنه آمدند- تحلیلی به‌وجود آمد مبنی بر آنکه بر پایه فشار اجتماعی منسجم، چندین نفر از جمله آقایان مهندس موسوی، حجت‌الاسلام کروبی و حتی مرحوم هاشمی رفسنجانی نوعی چانه‌زنی را آغاز کرده‌اند‌ و خواهان تغییر موازنه قدرت هستند.

🖊در طول سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۸ برخی اصطلاح «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» را تا سطح استراتژی بالا بردند و مدعی شدند این اصطلاح، استراتژی اصلی جریان اصلاحات بوده است و برخی آن را صرفاً مفهومی نظری خواندند و با نقدهایی سطحی‌تر از آن عبور کردند. عمده این نقدها به قرار زیر بوده است، که می‌کوشم به‌اختصار آن‌ها را پاسخ گویم.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5168

#سعید_حجاریان #دولت #جنبش_اجتماعی #اصلاحات
#نکته_ها

⭕️اصلاحات اجتماعى در بستر كرامت انسانى شكل مى‌گیرد

راه و رسم پيامبر اكرم (ص) براساس منطق قرآن كريم، تكريم همه انسان‌هاست، زيرا در انديشه قرآنى ـ نبوى، راه رشد و تربيت آدمى از مسير كرامت مى‌گذرد؛ و با همين سمت‌گيرى است كه مجموعه‌اى از دستورات و سفارش‌هاى تربيتى سامان يافته است: كرامت در نگاه، كرامت در رفتار، كرامت در گفتار. خداى سبحان به پيامبرش چنين فرموده است:

«وَ قُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ.»
اسراء، آیه ۵۳

به بندگانم بگو: سخنى را كه بهتر است بگويند.

قرآن كريم مى‌آموزد كه به نيكوترين وجه سخن گفته شود تا كرامت و منزلت و حرمت‌ها حفظ شود؛ و نيز چنين مى‌آموزد:

«وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا.»
بقره ، ۸۳

و با مردم به زبان خوش و به نيكى سخن بگوييد.

امام باقر (ع) درباره اين آيه چنين آموزش داده است:

«قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُقَالَ لَكُمْ.»

الکافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۱۶۵

به بهترين و پسنديده‌ترين وجهى كه دوست داريد با شما سخن بگويند با مردم سخن بگوييد.

امام باقر (ع) براساس همين آموزه‌هاى قرآنى ـ نبوى به ياران خود مى‌فرمود:

«عَظِّمُوا أَصْحَابَكُمْ وَ وَقِّرُوهُمْ وَ لاَ يَتَهَجَّمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ.»
همان، ص ۶۳۷

دوستان خود را گرامى بداريد و با آنان با احترام رفتار كنيد، و [برخلاف ادب] متعرض يكديگر نشويد.

در انديشه قرآنى و در راه و رسم نبوى، روابط اجتماعى در فضاى تكريم سامانى درست مى‌يابد و اصلاحات اجتماعى در بستر كرامت انسانى شكل مى‌گيرد. در فضاى شكسته‌شدن كرامت و منزلت و حرمت مردمان، و در روابط اجتماعى استخفاف‌آلود و تحقيرآميز، رشد و تعالى معنايى ندارد.

#كرامت #امام_باقرع #تحقير #استخفاف #اصلاحات #اصلاحات_اجتماعی

📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى
🍂
سلام بر #مصطفی
ح‌ق: عاشق این عکس چمرانم. انگار دکتر از همان #آمریکا نگران #ایران بود اما الان قضیه فرق می‌کند. الان که چمران در #آسمان است، برای نگاه به من و شما حتی به این دوربین هم نیاز ندارد. آن مصطفایی که من می‌شناسم، هیچ بعید نیست در بهشت هم با شیک‌ترین کت‌شلوارها بگردد و یک وقت‌هایی کراوات بزند. خداوند در بهشت به تیپ آدم‌ها گیر نمی‌دهد. خدا ذات چمران را دوست دارد؛ خواه حوالی حواریونش- امثال اصغر وصالی- چفیه دور گردنش باشد، خواه #مسعود_بهنود را خواسته باشد که بیا امشب خانه‌ی من تا خود صبح #مولانا بخوانیم. اعوان و انصار ژورنالیست بهنود برداشته بودند با فتوشاپ لوله‌ی تانک را جاساز کرده بودند در لنز عینک دکتر مصطفی که خشونت‌طلب بنامندش اما چمران حتی در اول انقلاب هم اهل #اصلاحات بود. آری! هنوز دوم خرداد مد نشده بود که چمران دوم خردادی شده بود و عوض مرگ، حرف از #زندگی می‌زد. بی‌چاره #بهنود ترسیده بود که وزیر دفاع می‌خواهد چه بلایی سرش بیاورد: «رفتم طرفای غرب تهران، یکی از این شادمان‌ها. خیابان‌ها هنوز ناامن بود. به آدرس که رسیدم چمران را دیدم که فارغ ز غوغای جهان عبایی بر دوش انداخته و نشسته دم در و دارد #مثنوی می‌خواند.» چمران بود دیگر! از یک طرف ذوب بود در ولایت خمینی و از طرف دیگر تا آخر عمر ارتباطش را با اعضای نهضت آزادی قطع نکرد. چه می‌نویسم که برای #بازرگان و #سحابی نامه‌های عاشقانه می‌نوشت. دگر بار نگاه کنید به عکس. والله چمران دارد ما را می‌بیند و از ما حسابی شاکی می‌شود اگر توهم بزنیم ذوب شدن در ولایت روح‌الله یعنی فقط عزادار واقعه‌ی شاهچراغ باشیم و تنها برای آرمان دل بسوزانیم. در مکتب چمران، جوان حزب‌اللهی باید به #مهسا به چشم خواهرش نگاه کند و نوجوان بسیجی باید به #مهرشاد به چشم برادرش نگاه کند. در مکتب چمران هرگز خبری از این دوقطبی‌های شور نیست و از قضا عنصر انقلابی باید علم‌دار مخالفت با گشت منحوس ارشاد باشد و چهره‌ی سوپرانقلابی باید به نقد خطبه‌های خونی علم‌الهدی بنشیند. در مکتب چمران، تو آن‌قدر باید اهل #مماشات باشی که آخرسر صدای وصالی دربیاید: «بیش‌تر می‌خورد نماینده‌ی بازرگان باشی تا خمینی!» در مکتب چمران اتفاقا اگر هوادار جمهوری اسلامی هستی، بیش‌تر باید هوای مخالف را داشته باشی، نه آن‌که ماله‌کشانه چشم بر ظلم علیه معترض ببندی. هرزه نامیدن دختر معترض، حرکت در مکتب کیهان است و نترسیدن از نقد نماینده‌ی ولی‌فقیه در این مؤسسه‌ی خسته، زندگی در مکتب چمران. چی از این به‌تر که آدمی به جرم #چمرانیسم فحش بخورد؟ مگر خود #چمران کم فحش خورد؟
#حسین_قدیانی
@ghete26
📝📝📝اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!

🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌نوشتار پیش رو چه می‌گوید؟

🖊سعید حجاریان، از آغاز جنبش موسوم به اصلاحات در خرداد ۱۳۷۶ تا به امروز همواره تلاش کرده است ضمن نگاه هنجاری و راهبردی به «اصلاحات»، نیم‌نگاهی به انتقاد از این جریان نیز داشته باشد که شاید بخش انتقادی مقاله «اصلاحات مُرد، زنده باد اصلاحات!» معروف‌ترین آن‌ها محسوب شود.

🖊حجاریان در نوشتار «اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!» نخست، نگاهی به کارویژه‌های تفکر اصلاحی انداخته و حول دو مؤلفه «درک منطق موقعیت» و «نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل» به بحث پرداخته و با ذکر مثال‌هایی عینی توضیح داده است این دو مؤلفه چگونه به پیش رفته‌اند.

🖊او سپس استدلال می‌کند که اینک‌ نظام ادراکی اصلاح‌طلبان با مشکلاتی مواجه شده تا جایی که کارویژه‌ اصلی‌شان، یعنی نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل را تا حد زیادی از دست داده‌اند.

🖊نهایتاً، حجاریان به پیامدهایی ارجاع می‌دهد که در پی‌ این وضعیت گریبان اصلاح‌طلبان را گرفته است که، از میان رفتن نقش واسط اصلاح‌طلبی به‌عنوان نیروی میانه و ضربه‌گیر جامعه از یک‌سو، و «تصویرسازی دفرمه» و «برساختن خصم» از سوی دیگر، بخشی از آن‌هاست.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6064

#سعید_حجاریان #اصلاحات #اصلاح‌_طلبی

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔹 درس هایی از رویداد دوم خرداد ۷۶


✍️ مهران صولتی


رویداد سترگ دوم خرداد امروز بیست و هفت ساله شد. جلوه ای از درآمیختن تغییر خواهی عمیق ایرانیان، با انتخاب سید محمد خاتمی که آمده بود تا فردای بهتری را برای ایران اسلامی رقم زند. در این سه دهه، جامعه و سیاست ایران دوران پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشت؛ نهال های امید گرچه به دلیل برخورد با سد ستبر حفظ وضعیت موجود مجالی برای تناور شدن نیافتند ولی در برابر تندبادهای موجود هم نشکستند.

همین دو سال پیش بود که جنبش زن، زندگی، آزادی، اصلاح طلبی به معنای مرسوم و انتخاباتی آن را به محاق برد و تحول خواهی را جایگزین آن ساخت. در هر حال در روزگاری که دفاع از اصلاحات در افکار عمومی هر روز سخت تر از پیش می شود این یادداشت قدیمی یادآور درس هایی است که می توان از این رویداد تاریخی آموخت و انبان تحول خواهی را سنگین تر ساخت.

اصلاحات اگر چه نیازمند حضور همزمان در قدرت و جامعه است ولی نمی‌توان با گذشتن از همه خطوط قرمز به ماندن در قدرت رضایت داد. اصلاح طلبان آن زمانی از چشم مردم افتادند که پرنسیب‌های خود را زیر پا نهاده و با وعده بهبود اندک اوضاع از لزوم انجام اصلاحات ساختاری در قدرت مستقر چشم پوشیدند.

اصلاحات به دنبال توازن قوای سیاسی به معنای حضور همزمان حکومت قوی و جامعه قوی در کنار یکدیگر است. حکومت قوی و جامعه ضعیف به استبداد می انجامد و حکومت ضعیف و جامعه قوی به بی ثباتی ختم می شود. کارآمدی، شفافیت و پاسخگویی یک نظام سیاسی مستلزم حضور همزمان حکومت و جامعه قوی در کنار یکدیگر است.

اصلاح طلبی زمانی می تواند موفق باشد که از تشدید یافتن نابرابری های اقتصادی، طرد شدگی اجتماعی و انحصارگرایی سیاسی پرهیز کند. اصلاحات باید منطق حاکم بر عرصه های مختلف زیست اجتماعی را به رسمیت بشناسد و بر بهره گیری از رانت های قدرت چشم بپوشد.

اصلاحات در صورتی می تواند موفق باشد که خواست دموکراسی را با عدالت طلبی، آزادی خواهی و تنوع سبک زندگی پیوند زند. ارائه خوانش های تنگ نظرانه از اصلاحات می تواند تاثیر گذاری آن را محدود سازد. اصلاح طلبی در صورتی موفق است که به گفتمان غالب جامعه تبدیل شود.

اصلاح طلبی یک مرام است نه یک نشان! مروت با دوستان، مدارا با دشمنان، به رسمیت شناختن مخالف، خردمندی در تصمیم گیری، شجاعت در دانستن، پرهیز از تعصب و جزم اندیشی، صلح طلبی، تعامل سازنده با جهان، احترام به نظر اکثریت، تفسیر رحمانی از دین و ... از جمله معیارهای اصلاح طلبی می باشد.

اصلاحات نشان داد که تا شکل گیری حداقلی از توازن قوای سیاسی، سیاست همچنان از اولویت های اصلی جامعه است. وجود نابرابری سیاسی، روند نابرابری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تشدید می کند. از همین رو پیش بردن پروژه توسعه سیاسی، با لحاظ کردن ویژگی های خاص جامعه ایران، از مسیر شکل گیری اجماع میان جامعه و حکومت بر سر مبانی حکمرانی خوب می تواند پایدارترین و موثرترین مسیر برای اصلاحات باشد.

@solati_mehran

#دوم_خرداد
#خاتمی
#اصلاحات