https://www.youtube.com/live/3zTY4-YEYtY?si=UrF-wUMpcRf_uErM نشست ۶۲ درسگفتار خلاف و وفاق علم و دین
یکشنبه شب ۶ خرداد
یکشنبه شب ۶ خرداد
Youtube
- YouTube
Enjoy the videos and music you love, upload original content, and share it all with friends, family, and the world on YouTube.
Forwarded from | نیلوفر |
🔸نکاتی درباره ی بخش پرسش و پاسخ سخنرانی دین و نابرابری های استاد مصطفی ملکیان
✍ دکتر علیرضا معینی
https://t.me/neeloofaran
✍ دکتر علیرضا معینی
https://t.me/neeloofaran
روشنفکری دینی و استفاده توامان از تجربه بشری و تجربه نبوی
عبدالکریم سروش، علیرضا معینی
🔶روشنفکری دینی و استفاده توأمان از تجربهی بشری و تجربهی نبوی/
- گفتاری از دکتر عبدالکریم سروش به همراه توضیح و پرسش دکتر علیرضا معینی
- در رابطه با سخنان چند باره ی آقای ملکیان که توفیق و امکان رشد فکری روشنفکران دیندار را در گرو پاسخ دادن دوستداران روشنفکران دینی به پرسش هایی که قاعدتاً بایستی با روحانیون و متکلمان دینی و مدافعان علم العقاید دین اسلام فی المثل در میان نهاده شود و نه روشنفکران دینی ٫ سخنان دکتر سروش در این جلسه ی خلاف و وفاق علم و دین تصادفا می تواند برای نگاه بدبینانه ی ایشان به تلاش طبیعی برای جمع میان تجارب بشری و تجارب نبوی و استفاده ی توامان از آموزه های سنتی دین(شخصیت پیامبر اسلام و آموزه های قرآن) و مدرنیته (علم و فلسفه و عرفان معاصران ) می تواند مفید باشد .
@neeloofaran
- گفتاری از دکتر عبدالکریم سروش به همراه توضیح و پرسش دکتر علیرضا معینی
- در رابطه با سخنان چند باره ی آقای ملکیان که توفیق و امکان رشد فکری روشنفکران دیندار را در گرو پاسخ دادن دوستداران روشنفکران دینی به پرسش هایی که قاعدتاً بایستی با روحانیون و متکلمان دینی و مدافعان علم العقاید دین اسلام فی المثل در میان نهاده شود و نه روشنفکران دینی ٫ سخنان دکتر سروش در این جلسه ی خلاف و وفاق علم و دین تصادفا می تواند برای نگاه بدبینانه ی ایشان به تلاش طبیعی برای جمع میان تجارب بشری و تجارب نبوی و استفاده ی توامان از آموزه های سنتی دین(شخصیت پیامبر اسلام و آموزه های قرآن) و مدرنیته (علم و فلسفه و عرفان معاصران ) می تواند مفید باشد .
@neeloofaran
Forwarded from جعفر نکونام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📌نتایج پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۴۰۲ نشان داد
کاهش اعتماد مردم به مجلس، دولت و قوه قضاییه
شهرداری در جایگاه آخر اعتماد مردم
مرجعیت سیاسی و اجتماعی خانواده در رتبه نخست و سلبریتیها در جایگاه یازدهم
🔹در سال ۱۴۰۲ مرجعیت سلبریتیها نیز بررسی شد و البته ارقام در سال ۱۴۰۲ با تغییرات قابل ملاحظهای همراه شد. خانواده همچنان جایگاه اول مرجعیت سیاسی را برای پاسخدهندگان به این سوال داشت، چهبسا که اعتماد به مرجعیت سیاسی و اجتماعی خانواده رشد قابل ملاحظه۲۰ درصدی نیز داشت و به ۵۸/۴ درصد رسید.
🔹رتبه دوم مرجعیت سیاسی برای مردم در این پیمایش به اساتید دانشگاه با ۱۱/۱ درصد فراوانی نسبی رسید که یک رشد تقریباً دو برابری را در اعتماد مردم به اساتید دانشگاه نشان میدهد. احتمالاً میتوان ریشههای اعتراضات دانشجویان و اساتید در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ را در این رشد نسبی دید.
🔹گزینه هیچکدام با ۸/۵ درصد در رتبه سوم قرار دارد. گزینه مسئولان کشور نیز با کاهش تقریبا دو برابری به رتبه چهارم رسیدهاند (۷/۸درصد). پس از آن بزرگان و ریشسفیدها با ۶/۶ درصد در جایگاه پنجم، دوستان با ۶/۴ درصد در جایگاه ششم، معلمان با ۴ درصد در جایگاه هفتم، گروههای سیاسی با ۲/۷ درصد در جایگاه هشتم، روزنامهنگاران با ۲/۴ درصد در جایگاه نهم، ورزشکاران با ۱/۹ درصد در جایگاه دهم، هنرمندان با ۱/۷ درصد در جایگاه یازدهم و سلبریتیها با ۰/۷درصد در جایگاه دوازدهم قرار دارند.
🔹نکته قابل اهمیت دیگر در این آمار کاهش محسوس جایگاه گروههای سیاسی (۴/۶ درصد کاهش)، ارتقاء ۳/۷درصدی مرجعیت معلمان، ارتقاء بیش از یک درصدی مرجعیت دوستان، ورزشکاران و هنرمندان و ارتقاء یک درصدی مرجعیت روزنامهنگاران است.
🔹در بخش دیگری از این پژوهش اعتماد به سازمانها و نهادهای حکومتی مورد بررسی قرار گرفت. این سوال نیز در پیمایش سال ۱۳۸۲ مطرح نشده بود. از شرکتکنندگان پرسیده شد که «به هر کدام از سازمانها و نهادهای حکومتی زیر چقدر اعتماد دارید؟» اسامی برخی از نهادها در این سوال تغییر کرد. مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، دولت و شهرداری در هر دو دوره مشترک بود اما مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان در پیمایش سال ۱۳۹۴ ارزیابی و از پیمایش سال ۱۴۰۲ حذف و بهجای آنها نیروی انتظامی، ارتش، سپاه، اساتید دانشگاه، روحانیون، کسبه و بازاریان، سیاستمداران، وکلا، پزشکان و سلبریتیها اضافه شدند.
🔹کمترین اعتماد به نهادهای حکومتی نیز در این سال به شهرداریها تعلق دارد. ۹/۸ درصد از پاسخدهندگان خیلی کم و ۱۸/۳ درصد از پاسخدهندگان به میزان کم (مجموع ۲۸/۱درصد) به شهرداری اعتماد دارند. پس از آن قوه قضائیه با ۶/۲ درصد اعتماد خیلی کم و ۱۳/۷ درصد اعتماد کم (مجموع ۱۹/۹ درصد) در جایگاه دومِ کمترین اعتماد به نهادهای حکومتی قرار دارد.
🔹در سال ۱۴۰۲ اسامی نهادهای حکومتی مورد پرسش گسترش پیدا کرد، اما در بین نهادهای حکومتی که با دوره قبل از آن مشترک بودند، تغییرات بسیار قابلملاحظهای در میزان اعتماد مردم رخ داد. بهگونهای که در همه چهار گزینه مشترک (مجلس، قوه قضائیه، دولت و شهرداری) میزان اعتماد با افت شدیدی در بین مردم همراه شده است.
🔹بیشترین کاهش اعتماد مردم به نهادهای حکومتی از آنِ مجلس با یک کاهش ۲۵/۴درصدی همراه است. درحالیکه پاسخدهندگان در سال ۱۳۹۴ به میزان ۴۶/۹ درصد اعتماد زیاد و خیلی زیاد به مجلس داشتند، این آمار در سال ۱۴۰۲ به ۲۱/۲ درصد رسید(۱۶/۶ درصد اعتماد زیاد و ۴/۶درصد اعتماد خیلی زیاد).
🔹کاهش بعدی مربوط به دولت است؛ درحالیکه پاسخدهندگان در سال ۱۳۹۴ به میزان ۴۹/۹ درصد اعتماد خیلی زیاد و زیاد به حکومت داشتند، این آمار در سال ۱۴۰۲ به ۲۷ درصد (اختلاف ۲۲/۹ درصدی) رسید(۲۱/۷ درصد اعتماد زیاد و ۵/۳ درصد اعتماد خیلی زیاد).
🔹کاهش اعتماد مردم به قوه قضائیه نیز قابل توجه بوده است، درحالیکه در سال ۱۳۹۴ ۴۸/۷ درصد از پاسخدهندگان به این قوه اعتماد زیاد و خیلی زیاد داشتند، این آمار در سال ۱۴۰۲ به ۳۰/۴ درصد (کاهش ۱۸/۳درصدی) رسید (۲۴/۹ درصد اعتماد زیاد و ۵/۵ درصد اعتماد خیلی زیاد).
🔹شهرداری که در جایگاه آخر اعتماد مردمی قرار داشت، در این پیمایش نیز با حفظ جایگاه، باز هم اعتماد خود را در بین مردم از دست داد و از ۳۷ درصد اعتماد زیاد و خیلی زیاد در پیمایش قبلی به ۲۱/۷ درصد اعتماد زیاد و خیلی زیاد در پیمایش ۱۴۰۲ (کاهش ۱۵/۳درصدی) رسید (۱۳/۱ درصد اعتماد زیاد و ۳۶/۶ درصد اعتماد خیلی زیاد).
#عصراندیشه
کاهش اعتماد مردم به مجلس، دولت و قوه قضاییه
شهرداری در جایگاه آخر اعتماد مردم
مرجعیت سیاسی و اجتماعی خانواده در رتبه نخست و سلبریتیها در جایگاه یازدهم
🔹در سال ۱۴۰۲ مرجعیت سلبریتیها نیز بررسی شد و البته ارقام در سال ۱۴۰۲ با تغییرات قابل ملاحظهای همراه شد. خانواده همچنان جایگاه اول مرجعیت سیاسی را برای پاسخدهندگان به این سوال داشت، چهبسا که اعتماد به مرجعیت سیاسی و اجتماعی خانواده رشد قابل ملاحظه۲۰ درصدی نیز داشت و به ۵۸/۴ درصد رسید.
🔹رتبه دوم مرجعیت سیاسی برای مردم در این پیمایش به اساتید دانشگاه با ۱۱/۱ درصد فراوانی نسبی رسید که یک رشد تقریباً دو برابری را در اعتماد مردم به اساتید دانشگاه نشان میدهد. احتمالاً میتوان ریشههای اعتراضات دانشجویان و اساتید در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ را در این رشد نسبی دید.
🔹گزینه هیچکدام با ۸/۵ درصد در رتبه سوم قرار دارد. گزینه مسئولان کشور نیز با کاهش تقریبا دو برابری به رتبه چهارم رسیدهاند (۷/۸درصد). پس از آن بزرگان و ریشسفیدها با ۶/۶ درصد در جایگاه پنجم، دوستان با ۶/۴ درصد در جایگاه ششم، معلمان با ۴ درصد در جایگاه هفتم، گروههای سیاسی با ۲/۷ درصد در جایگاه هشتم، روزنامهنگاران با ۲/۴ درصد در جایگاه نهم، ورزشکاران با ۱/۹ درصد در جایگاه دهم، هنرمندان با ۱/۷ درصد در جایگاه یازدهم و سلبریتیها با ۰/۷درصد در جایگاه دوازدهم قرار دارند.
🔹نکته قابل اهمیت دیگر در این آمار کاهش محسوس جایگاه گروههای سیاسی (۴/۶ درصد کاهش)، ارتقاء ۳/۷درصدی مرجعیت معلمان، ارتقاء بیش از یک درصدی مرجعیت دوستان، ورزشکاران و هنرمندان و ارتقاء یک درصدی مرجعیت روزنامهنگاران است.
🔹در بخش دیگری از این پژوهش اعتماد به سازمانها و نهادهای حکومتی مورد بررسی قرار گرفت. این سوال نیز در پیمایش سال ۱۳۸۲ مطرح نشده بود. از شرکتکنندگان پرسیده شد که «به هر کدام از سازمانها و نهادهای حکومتی زیر چقدر اعتماد دارید؟» اسامی برخی از نهادها در این سوال تغییر کرد. مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، دولت و شهرداری در هر دو دوره مشترک بود اما مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان در پیمایش سال ۱۳۹۴ ارزیابی و از پیمایش سال ۱۴۰۲ حذف و بهجای آنها نیروی انتظامی، ارتش، سپاه، اساتید دانشگاه، روحانیون، کسبه و بازاریان، سیاستمداران، وکلا، پزشکان و سلبریتیها اضافه شدند.
🔹کمترین اعتماد به نهادهای حکومتی نیز در این سال به شهرداریها تعلق دارد. ۹/۸ درصد از پاسخدهندگان خیلی کم و ۱۸/۳ درصد از پاسخدهندگان به میزان کم (مجموع ۲۸/۱درصد) به شهرداری اعتماد دارند. پس از آن قوه قضائیه با ۶/۲ درصد اعتماد خیلی کم و ۱۳/۷ درصد اعتماد کم (مجموع ۱۹/۹ درصد) در جایگاه دومِ کمترین اعتماد به نهادهای حکومتی قرار دارد.
🔹در سال ۱۴۰۲ اسامی نهادهای حکومتی مورد پرسش گسترش پیدا کرد، اما در بین نهادهای حکومتی که با دوره قبل از آن مشترک بودند، تغییرات بسیار قابلملاحظهای در میزان اعتماد مردم رخ داد. بهگونهای که در همه چهار گزینه مشترک (مجلس، قوه قضائیه، دولت و شهرداری) میزان اعتماد با افت شدیدی در بین مردم همراه شده است.
🔹بیشترین کاهش اعتماد مردم به نهادهای حکومتی از آنِ مجلس با یک کاهش ۲۵/۴درصدی همراه است. درحالیکه پاسخدهندگان در سال ۱۳۹۴ به میزان ۴۶/۹ درصد اعتماد زیاد و خیلی زیاد به مجلس داشتند، این آمار در سال ۱۴۰۲ به ۲۱/۲ درصد رسید(۱۶/۶ درصد اعتماد زیاد و ۴/۶درصد اعتماد خیلی زیاد).
🔹کاهش بعدی مربوط به دولت است؛ درحالیکه پاسخدهندگان در سال ۱۳۹۴ به میزان ۴۹/۹ درصد اعتماد خیلی زیاد و زیاد به حکومت داشتند، این آمار در سال ۱۴۰۲ به ۲۷ درصد (اختلاف ۲۲/۹ درصدی) رسید(۲۱/۷ درصد اعتماد زیاد و ۵/۳ درصد اعتماد خیلی زیاد).
🔹کاهش اعتماد مردم به قوه قضائیه نیز قابل توجه بوده است، درحالیکه در سال ۱۳۹۴ ۴۸/۷ درصد از پاسخدهندگان به این قوه اعتماد زیاد و خیلی زیاد داشتند، این آمار در سال ۱۴۰۲ به ۳۰/۴ درصد (کاهش ۱۸/۳درصدی) رسید (۲۴/۹ درصد اعتماد زیاد و ۵/۵ درصد اعتماد خیلی زیاد).
🔹شهرداری که در جایگاه آخر اعتماد مردمی قرار داشت، در این پیمایش نیز با حفظ جایگاه، باز هم اعتماد خود را در بین مردم از دست داد و از ۳۷ درصد اعتماد زیاد و خیلی زیاد در پیمایش قبلی به ۲۱/۷ درصد اعتماد زیاد و خیلی زیاد در پیمایش ۱۴۰۲ (کاهش ۱۵/۳درصدی) رسید (۱۳/۱ درصد اعتماد زیاد و ۳۶/۶ درصد اعتماد خیلی زیاد).
#عصراندیشه
محرَقة؛ نسلکُشی رفح
این محرَقة - هولوکاست - جز اثبات این نیست که اسرائیلِ صهیونیستی، پلیدی و سیاهیِ قرن است، شرّ و تاریکی مطلق است، ستمگری و تیرانی تامّ است، که اکنون با دستان باز و خیالِ آسوده، در برابر دیدگان جهانیان، مشغول به کُشتار مظلومان و نسلکُشی آوارگان است؛ از چادر خاکستر میسازد و از پناه، قتلگاه. البته آنچه میگذرد، بعید نبود. اسرائیلِ صهیونیستی، چونان رژیم و ساختاری قانونشکن و تجاوزگر - بنا شده بر استعمار و اشغال، غصب و تصرّف، استوار بر آپارتاید نژادگرا در کلّیّتِ خود - منتظر و متصوّر بود که روزی اینگونه دست به پاکسازی قومی و نسلکُشی حادّ ببرد. آنچه ارتشِ پلید و ستمگر اسرائیل میکند، یگانه مأموریّت و تکلیفِ صهیونیستی است که جز آن تصوّر نمیرود. اسرائیل، مأمور به جنایت، مأمور به کُشتار، و مأمور به نسلکُشی است. صهیونیسم، این ایدئولوژیِ مخوف و شیطانی، امروز عامل و بانی جنایاتِ اسرائیلی است، در حقّ ملّتِ فلسطین، خاصّه غزّه و رفح.
اکنون صهیونیسم، بهمثابهی نژادگرایی صهیون، در مقام عاملیّت و فاعلیّت در جنایات و جرایم جنگی، بهراستی هتکِ انسانیّت و آدمیّت است، اهانت به حقّ و حقوق بشر است، حرمتشکنی آزادی و عدالت است. نه فقط توهین به ارزشها و اصولِ جهانشمول، نه فقط عاملِ بدبختی و ناامنی خاورمیانه، که انکار غرب است. لیبرالیسم اگر بنایش بر حقّ فرد انسان است، دموکراسی اگر صیانت از حقوق بشر است، باید گفت که صهیونیسم، چونان پایگاهی برای کُشتار و نسلکُشی، واقعاً که وهنِ لیبرالیسم است، وهنِ دموکراسی است؛ همچنان که اسرائیل - تحت هدایت صهیونیسم - به حقیقت که وهنِ لیبرالدموکراسی است. صهیونیسم، همانگونه که پوپر در خشتِ خام دیده بود، جا پای فاشیسم گذاشته است و نژادگرایی یهودی فراتر از نژادگرایی نازیستی رفته است. صهیونیسم، امروز احیاگر فاشیسم به تلخترین صورت ممکن در ساحتِ بینالملل است و به درستی باید آن را «صهیونفاشیسم» نام نهاد.
از نظامات شرقی که فرورفته در استبداد و تمامتخواهی اند، سخنی نیست. امّا از دموکراسیهای لیبرال انتظار دیگری است. انفعال و سکوت روا نیست، چه رسد به همراهی و کمک که مشارکت در جُرم و جنایت است. جهانِ دموکراتیک، به اصلِ صلح دموکراتیک چونان آرمان لیبرال، باید بازگشتی کند و در این بازگشت، با صهیونیسم به قهر و خشونت همان باید کند که با فاشیسم کرد؛ با اسرائیلِ صهیونیستی همان کند که با آلمانِ نازیستی کرد و بر دولت نتانیاهو همان حدّ جاری کند که بر دولت هیتلر کرد. رواست نظم دموکراتیکِ لیبرال، با تمام قوا در برابر نسلکُشی بایستد. رضا زمان
این محرَقة - هولوکاست - جز اثبات این نیست که اسرائیلِ صهیونیستی، پلیدی و سیاهیِ قرن است، شرّ و تاریکی مطلق است، ستمگری و تیرانی تامّ است، که اکنون با دستان باز و خیالِ آسوده، در برابر دیدگان جهانیان، مشغول به کُشتار مظلومان و نسلکُشی آوارگان است؛ از چادر خاکستر میسازد و از پناه، قتلگاه. البته آنچه میگذرد، بعید نبود. اسرائیلِ صهیونیستی، چونان رژیم و ساختاری قانونشکن و تجاوزگر - بنا شده بر استعمار و اشغال، غصب و تصرّف، استوار بر آپارتاید نژادگرا در کلّیّتِ خود - منتظر و متصوّر بود که روزی اینگونه دست به پاکسازی قومی و نسلکُشی حادّ ببرد. آنچه ارتشِ پلید و ستمگر اسرائیل میکند، یگانه مأموریّت و تکلیفِ صهیونیستی است که جز آن تصوّر نمیرود. اسرائیل، مأمور به جنایت، مأمور به کُشتار، و مأمور به نسلکُشی است. صهیونیسم، این ایدئولوژیِ مخوف و شیطانی، امروز عامل و بانی جنایاتِ اسرائیلی است، در حقّ ملّتِ فلسطین، خاصّه غزّه و رفح.
اکنون صهیونیسم، بهمثابهی نژادگرایی صهیون، در مقام عاملیّت و فاعلیّت در جنایات و جرایم جنگی، بهراستی هتکِ انسانیّت و آدمیّت است، اهانت به حقّ و حقوق بشر است، حرمتشکنی آزادی و عدالت است. نه فقط توهین به ارزشها و اصولِ جهانشمول، نه فقط عاملِ بدبختی و ناامنی خاورمیانه، که انکار غرب است. لیبرالیسم اگر بنایش بر حقّ فرد انسان است، دموکراسی اگر صیانت از حقوق بشر است، باید گفت که صهیونیسم، چونان پایگاهی برای کُشتار و نسلکُشی، واقعاً که وهنِ لیبرالیسم است، وهنِ دموکراسی است؛ همچنان که اسرائیل - تحت هدایت صهیونیسم - به حقیقت که وهنِ لیبرالدموکراسی است. صهیونیسم، همانگونه که پوپر در خشتِ خام دیده بود، جا پای فاشیسم گذاشته است و نژادگرایی یهودی فراتر از نژادگرایی نازیستی رفته است. صهیونیسم، امروز احیاگر فاشیسم به تلخترین صورت ممکن در ساحتِ بینالملل است و به درستی باید آن را «صهیونفاشیسم» نام نهاد.
از نظامات شرقی که فرورفته در استبداد و تمامتخواهی اند، سخنی نیست. امّا از دموکراسیهای لیبرال انتظار دیگری است. انفعال و سکوت روا نیست، چه رسد به همراهی و کمک که مشارکت در جُرم و جنایت است. جهانِ دموکراتیک، به اصلِ صلح دموکراتیک چونان آرمان لیبرال، باید بازگشتی کند و در این بازگشت، با صهیونیسم به قهر و خشونت همان باید کند که با فاشیسم کرد؛ با اسرائیلِ صهیونیستی همان کند که با آلمانِ نازیستی کرد و بر دولت نتانیاهو همان حدّ جاری کند که بر دولت هیتلر کرد. رواست نظم دموکراتیکِ لیبرال، با تمام قوا در برابر نسلکُشی بایستد. رضا زمان
در دست انتشار
«فلسفه هنرهای دینی»
گوردون گراهام
ترجمهی محمدرضا ابوالقاسمی
دین و هنر پیوندهای پیچیده و پرتنشی با یکدیگر دارند. از یک سو، برخی ادیان ریشههایی الهیاتی برای آفرینش هنری یافتهاند و برخی دیگر به دلایل الهیاتی هنرها را از خود راندهاند. از دیگر سو، مفهوم هنر نیز طی قرون متمادی تحولات تاریخی عمیقی را از سر گذرانده است و آنچه روزگاری هنر دینی به شمار میآمد رفتهرفته از حیطٔ هنرهای زیبا به حوزهٔ هنرهای کاربردی رانده شد. نویسنده با اشاره به مباحثات متألهان و متفکران دربارهٔ نقش بیبدیل هنرها در ایمان و ایقان و ایثار دینی به عرضهٔ ادلهٔ فلسفی برای توضیح تعامل تاریخی ادیان و انواع هنرها میپردازد. شرح فلسفی موضوعاتی مانند دلایل حضور نافذ نوا و نوحه و نغمه در ادیان، رابطهٔ متواتر یا متلاطم شرک و شمایل، پیوستگی پایدار ادبیات و عبادت و مبانی معنوی معماری معابد و مقابر این کتاب را به منبعی مفید برای دینپژوهان و هنرپژوهان مبدل میکند.
«فلسفه هنرهای دینی»
گوردون گراهام
ترجمهی محمدرضا ابوالقاسمی
دین و هنر پیوندهای پیچیده و پرتنشی با یکدیگر دارند. از یک سو، برخی ادیان ریشههایی الهیاتی برای آفرینش هنری یافتهاند و برخی دیگر به دلایل الهیاتی هنرها را از خود راندهاند. از دیگر سو، مفهوم هنر نیز طی قرون متمادی تحولات تاریخی عمیقی را از سر گذرانده است و آنچه روزگاری هنر دینی به شمار میآمد رفتهرفته از حیطٔ هنرهای زیبا به حوزهٔ هنرهای کاربردی رانده شد. نویسنده با اشاره به مباحثات متألهان و متفکران دربارهٔ نقش بیبدیل هنرها در ایمان و ایقان و ایثار دینی به عرضهٔ ادلهٔ فلسفی برای توضیح تعامل تاریخی ادیان و انواع هنرها میپردازد. شرح فلسفی موضوعاتی مانند دلایل حضور نافذ نوا و نوحه و نغمه در ادیان، رابطهٔ متواتر یا متلاطم شرک و شمایل، پیوستگی پایدار ادبیات و عبادت و مبانی معنوی معماری معابد و مقابر این کتاب را به منبعی مفید برای دینپژوهان و هنرپژوهان مبدل میکند.
Forwarded from اکبر گنجی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 برای دوم خرداد و دوران إصلاحات که از هر جهت بهترین دوران ۴۵ سال گذشته بوده است
https://t.me/ganji_akbar
https://t.me/ganji_akbar
🔵 گرم کردن تنور انتخابات با چه هزینهای؟
حدود نه ماه قبل استاد ملکیان، طی مصاحبهای با "دیدار نیوز" و در هنگامی که مصاحبهگر نظرش را در باره آقای ابراهیم رئیسی میپرسد، پاسخی به این مضمون میدهد که آقای رئیسی، در جایگاهی قرار گرفته است که به حد و اندازهی آن نیست. به نحوی که ۷۰ میلیون نفر از او داناتر هستند. استاد ملکیان به صراحت بیان میدارد از انتخاب رئیسی به عنوان ریاست جمهوری متاسف است. و در نهایت حدیثی را نقل میکند که: "ملعون است کسی که در کاری، داناتر از خودش را سراغ داشته باشد، اما متصدی آن کار شود."
فارغ از صدق وکذب این سخن و نیز فارغ از شیوهی بیان این ارزیابی، استاد ملکیان، این روزها مورد تهاجم دستگاه تبلیغی حاکم چه در سطح مجازی و چه به نحو رسمی در تلویزیون قرار گرفته است. و بسی بیشتر، این مصاحبهی کوتاه دستمایهی حمله به جریان روشنفکری شده و یکسویه به کلیت آنان حمله میشود.
تلویزیون با اقدامی ناشایست، با نشان دادن تصویر برخی نخبگان حوزهی اندیشه، با زبان تند و غیراخلاقی تلاش میکند نخبگان را در برابر و در تضاد با تودهی مردم معرفی کند و با تحریک عواطف عامهی مردم، بهرهی مورد نظر خودش را بگیرد.
تلویزیون در رفتاری کاملا غیراخلاقی چنین القا میکند که مصاحبهی ملکیان پس از مرگ رئیسی انجام شده است. ثانیا به کسانی حمله میکند که مجال رسمی برای پاسخگویی ندارند.
❓ در این تقابل و رویارویی، با قرار دادن توده مردم و مخاطبان عمومی در برابر روشنفکران و سرمایهگذاری بر این شکاف، چه هدفی را دنبال میکنند؟
نظام تبلیغی با گلآلود کردن جامعه، قرار است چه ماهی بگیرد؟
✅ ظاهرا قرار است تنور انتخابات را با هیزم تقابل ساختگی و ستیز میان نخبگان و تودهی مردم گرم کنند. عواطف جامعه را برانگیزانند، مردم را تحریک کنند تا با مشارکت در انتخابات، پاسخ روشنفکران را بدهند و از میانهی هیاهوی ایجاد شده، صندوق آرا را آباد کنند. مصاحبهی ملکیان، بهانهای است برای سرمایهگذاری بر احساسات توده در دفاع از خودشان. تلاش میکنند با منکوب کردن و ملکوک کردن چهرهی روشنفکران، رابطهی جامعه با آنان را تیره سازند، تا از یک رخداد احتمالی تاثیرگذاری نخبگان در انتخابات پیشگیری نمایند. سخن کوتاه، اینکه از اثرگذاری روشنفکران در انتخابات آینده هراسانند. این حملهها نیز از سر ترس و هراس اثرپذیری جامعه از روشنفکران است.
ایجاد شکاف و تقابل میان مردم و روشنفکران، سنت و شیوهی نخبهستیز احمدینژاد در جلب توجه عامهی مردم بود. او که از روشنفکران به عنوان"اهل تحلیل" نام میبرد، تودهی مردم را در برابر آنها قرار میداد و معتقد بود که مردم، "اهل تحلیل"را کنار زدند و در برابرشان ایستادند.
تودهگرایی نخبهستیز، مشی و مرامی است که اندیشه را سرکوب میکند. چنین نظامی به پیروانی با مشت گرهکرده بیشتر از اندیشمندانی تحلیلگر محتاج است. از این رو از هر فرصتی برای ایجاد گسست میان توده و نخبگان فروگذار نمیکند.
✅ "تودهگرایی تبلیغی" و روشنفکرستیزی آشکار توسط نظام سیاسی، واجد آثار و نتایج تلخ و نگرانکنندهای، هم برای جامعه و هم نظام سیاسی است. یکی از آثار منفی را در گفتار غیراخلاقی مجری تلویزیون میتوان مشاهده کرد که با زبان تند به سکوت نخبگان و به تعبیر ایشان، "جامعهشناسان" در رخداد اخیر، میتازد و بر آنان حمله میبرد که چرا سکوت کردهاند و به حمایت برنمیخیزند. در پس و پشت چنین حملهی غیر اخلاقی به روشنفکران، نوعی طلب توجه ملتمسانه از ایشان، پنهان است. طلب عاجزانهای که در شکل دیگری به نمایش درآمدهاست.
✔️ این گدایی توجه و طلب نگاه تلویزیون از روشنفکران که با زبان خشن بیان میشود، محصول شکافی است که نظام تبلیغی کشور علیه این گروه تاثیرگذار داشته و دارد. آنان به حمایت قشر فرهیخته و اندیشمند محتاجاند، اما برای برآوردن این احتیاج و اما از سر جهل، دست به تخریب آنان میزند. تا شاید با تخریب نخبگان چیزی عایدش شود.
✍️ علی زمانیان - ... ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
@kherade_montaghed
حدود نه ماه قبل استاد ملکیان، طی مصاحبهای با "دیدار نیوز" و در هنگامی که مصاحبهگر نظرش را در باره آقای ابراهیم رئیسی میپرسد، پاسخی به این مضمون میدهد که آقای رئیسی، در جایگاهی قرار گرفته است که به حد و اندازهی آن نیست. به نحوی که ۷۰ میلیون نفر از او داناتر هستند. استاد ملکیان به صراحت بیان میدارد از انتخاب رئیسی به عنوان ریاست جمهوری متاسف است. و در نهایت حدیثی را نقل میکند که: "ملعون است کسی که در کاری، داناتر از خودش را سراغ داشته باشد، اما متصدی آن کار شود."
فارغ از صدق وکذب این سخن و نیز فارغ از شیوهی بیان این ارزیابی، استاد ملکیان، این روزها مورد تهاجم دستگاه تبلیغی حاکم چه در سطح مجازی و چه به نحو رسمی در تلویزیون قرار گرفته است. و بسی بیشتر، این مصاحبهی کوتاه دستمایهی حمله به جریان روشنفکری شده و یکسویه به کلیت آنان حمله میشود.
تلویزیون با اقدامی ناشایست، با نشان دادن تصویر برخی نخبگان حوزهی اندیشه، با زبان تند و غیراخلاقی تلاش میکند نخبگان را در برابر و در تضاد با تودهی مردم معرفی کند و با تحریک عواطف عامهی مردم، بهرهی مورد نظر خودش را بگیرد.
تلویزیون در رفتاری کاملا غیراخلاقی چنین القا میکند که مصاحبهی ملکیان پس از مرگ رئیسی انجام شده است. ثانیا به کسانی حمله میکند که مجال رسمی برای پاسخگویی ندارند.
❓ در این تقابل و رویارویی، با قرار دادن توده مردم و مخاطبان عمومی در برابر روشنفکران و سرمایهگذاری بر این شکاف، چه هدفی را دنبال میکنند؟
نظام تبلیغی با گلآلود کردن جامعه، قرار است چه ماهی بگیرد؟
✅ ظاهرا قرار است تنور انتخابات را با هیزم تقابل ساختگی و ستیز میان نخبگان و تودهی مردم گرم کنند. عواطف جامعه را برانگیزانند، مردم را تحریک کنند تا با مشارکت در انتخابات، پاسخ روشنفکران را بدهند و از میانهی هیاهوی ایجاد شده، صندوق آرا را آباد کنند. مصاحبهی ملکیان، بهانهای است برای سرمایهگذاری بر احساسات توده در دفاع از خودشان. تلاش میکنند با منکوب کردن و ملکوک کردن چهرهی روشنفکران، رابطهی جامعه با آنان را تیره سازند، تا از یک رخداد احتمالی تاثیرگذاری نخبگان در انتخابات پیشگیری نمایند. سخن کوتاه، اینکه از اثرگذاری روشنفکران در انتخابات آینده هراسانند. این حملهها نیز از سر ترس و هراس اثرپذیری جامعه از روشنفکران است.
ایجاد شکاف و تقابل میان مردم و روشنفکران، سنت و شیوهی نخبهستیز احمدینژاد در جلب توجه عامهی مردم بود. او که از روشنفکران به عنوان"اهل تحلیل" نام میبرد، تودهی مردم را در برابر آنها قرار میداد و معتقد بود که مردم، "اهل تحلیل"را کنار زدند و در برابرشان ایستادند.
تودهگرایی نخبهستیز، مشی و مرامی است که اندیشه را سرکوب میکند. چنین نظامی به پیروانی با مشت گرهکرده بیشتر از اندیشمندانی تحلیلگر محتاج است. از این رو از هر فرصتی برای ایجاد گسست میان توده و نخبگان فروگذار نمیکند.
✅ "تودهگرایی تبلیغی" و روشنفکرستیزی آشکار توسط نظام سیاسی، واجد آثار و نتایج تلخ و نگرانکنندهای، هم برای جامعه و هم نظام سیاسی است. یکی از آثار منفی را در گفتار غیراخلاقی مجری تلویزیون میتوان مشاهده کرد که با زبان تند به سکوت نخبگان و به تعبیر ایشان، "جامعهشناسان" در رخداد اخیر، میتازد و بر آنان حمله میبرد که چرا سکوت کردهاند و به حمایت برنمیخیزند. در پس و پشت چنین حملهی غیر اخلاقی به روشنفکران، نوعی طلب توجه ملتمسانه از ایشان، پنهان است. طلب عاجزانهای که در شکل دیگری به نمایش درآمدهاست.
✔️ این گدایی توجه و طلب نگاه تلویزیون از روشنفکران که با زبان خشن بیان میشود، محصول شکافی است که نظام تبلیغی کشور علیه این گروه تاثیرگذار داشته و دارد. آنان به حمایت قشر فرهیخته و اندیشمند محتاجاند، اما برای برآوردن این احتیاج و اما از سر جهل، دست به تخریب آنان میزند. تا شاید با تخریب نخبگان چیزی عایدش شود.
✍️ علی زمانیان - ... ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
@kherade_montaghed
Forwarded from عبدالكريم سروش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from موسسه امام موسی صدر
🩸جنگ ما با اسرائیل جنگ با یک مجموعه از انسانها نیست بلکه در واقع نبرد با اندیشهٔ تبعیض نژادی است که اساس تفکر آنهاست. تفکر آنان این است که «ما دوستان خدا هستیم، نه مردم دیگر (سورهٔ جمعه/۶)».
— سیدموسی صدر، ۱۹۶۹/۶/۱
#برای_انسان_گرد_آمده_ایم
🆔@imammoussasadr
— سیدموسی صدر، ۱۹۶۹/۶/۱
#برای_انسان_گرد_آمده_ایم
🆔@imammoussasadr
◻️دعوت نوین قرآنی برای معنابخشی به زندگی انسان امروز(۱)
✍️زهرا اخوان صراف
🔵عنوان بحث«دعوت نوین قرآنی برای معنابخشی به زندگی انسانی امروز» است که در خود آن، دو رکن اصلی بحث، قابل برداشت است: یکی اینکه دعوتی مطرح است و دیگر اینکه دعوت بر روی معنابخشی
در این بحث فرض است که بینشها و گرایشهای موجود و رایج در دنیای امروز، حالتی دینزدوده دارد و این مسأله، ربطی به ایران ندارد، هرچند که در ایران، معضلات بهدلیل متغیرهای مزاحم، قدری شدت مییابد لذا مسائل بهشکل دیگری درخواهند آمد؛
🔹به نظر میرسد بحران معنای زندگی، مشکلی است که اکنون بسیار شدید است، اما اصلا تازگی ندارد؛ بلکه معضلی است که همواره بشر با آن روبهرو بوده و از زوایای مختلف میتوان به آن نگریست؛ مثلا غایت آفرینش چیست؟ چرا داریم زندگی میکنیم؟ هدف ما باید چه باشد؟ بناست انسان چهکاری انجام دهد؟
شاید یک دلیل اینکه امروز، این بحران شدیدتر است، آن باشد که پیشتر، بشر یک کلانروایت از دین میگرفت و کلانروایتهایی را که ادیان برای زندگیها تعریف میکردند، بشر را در بخش عمدهای از راه، جلو میبرد. مثلا در دین ما الگوی «الدنیا مزرعه الأخره»وجود دارد که اگر آن را بهعنوان کلانروایت در نظر گیریم، کل فعالیتهایی که انجام میدهید، برای این است که چیزی کشت کنید و کاری انجام دهید که قابل ذخیره کردن و فرستادن به دنیای دیگر باشد و در آنجا بتوان از آن بهره برد.انواع دیگری از این موارد در دین ما و ادیان دیگر نیز وجود دارد.
🔹اما امروز، دیگر کلانروایتهایی که دین در اختیار بشر قرار میداد و به زندگی او معنا میبخشید، کارکرد خود را از دست داده و از کار افتاده است. دلیل عدم کارکرد آن نیز آن است که یا اساسا خود ادیان، معلقند و دیگر مورد اعتماد بشر نیستند و یا اگر هم کسانی مثل من و شما کوره امید و یا امیدی کلی به دین داشته باشد، تحت فضای شکاکیت مدرنی که رایج است و همه یافتههای علوم انسانی را مورد شک قرار میدهد، این پرسش مطرح میشود که: آیا معنای «زندگی» را هم باید از دین گرفت؛
🌐مشاهده متن کامل مقاله در سایت
https://t.me/andishedinimoaser
✍️زهرا اخوان صراف
🔵عنوان بحث«دعوت نوین قرآنی برای معنابخشی به زندگی انسانی امروز» است که در خود آن، دو رکن اصلی بحث، قابل برداشت است: یکی اینکه دعوتی مطرح است و دیگر اینکه دعوت بر روی معنابخشی
در این بحث فرض است که بینشها و گرایشهای موجود و رایج در دنیای امروز، حالتی دینزدوده دارد و این مسأله، ربطی به ایران ندارد، هرچند که در ایران، معضلات بهدلیل متغیرهای مزاحم، قدری شدت مییابد لذا مسائل بهشکل دیگری درخواهند آمد؛
🔹به نظر میرسد بحران معنای زندگی، مشکلی است که اکنون بسیار شدید است، اما اصلا تازگی ندارد؛ بلکه معضلی است که همواره بشر با آن روبهرو بوده و از زوایای مختلف میتوان به آن نگریست؛ مثلا غایت آفرینش چیست؟ چرا داریم زندگی میکنیم؟ هدف ما باید چه باشد؟ بناست انسان چهکاری انجام دهد؟
شاید یک دلیل اینکه امروز، این بحران شدیدتر است، آن باشد که پیشتر، بشر یک کلانروایت از دین میگرفت و کلانروایتهایی را که ادیان برای زندگیها تعریف میکردند، بشر را در بخش عمدهای از راه، جلو میبرد. مثلا در دین ما الگوی «الدنیا مزرعه الأخره»وجود دارد که اگر آن را بهعنوان کلانروایت در نظر گیریم، کل فعالیتهایی که انجام میدهید، برای این است که چیزی کشت کنید و کاری انجام دهید که قابل ذخیره کردن و فرستادن به دنیای دیگر باشد و در آنجا بتوان از آن بهره برد.انواع دیگری از این موارد در دین ما و ادیان دیگر نیز وجود دارد.
🔹اما امروز، دیگر کلانروایتهایی که دین در اختیار بشر قرار میداد و به زندگی او معنا میبخشید، کارکرد خود را از دست داده و از کار افتاده است. دلیل عدم کارکرد آن نیز آن است که یا اساسا خود ادیان، معلقند و دیگر مورد اعتماد بشر نیستند و یا اگر هم کسانی مثل من و شما کوره امید و یا امیدی کلی به دین داشته باشد، تحت فضای شکاکیت مدرنی که رایج است و همه یافتههای علوم انسانی را مورد شک قرار میدهد، این پرسش مطرح میشود که: آیا معنای «زندگی» را هم باید از دین گرفت؛
🌐مشاهده متن کامل مقاله در سایت
https://t.me/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
andisheh.moaser@gmail.com
https://t.me/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
andisheh.moaser@gmail.com
https://t.me/andishedini
◻️دعوت نوین قرآنی برای معنابخشی به زندگی انسان امروز(۲)
✍️زهرا اخوان صراف
🔹آیا ایستگاههای قرآنی هست که بتواند کلانروایتی بسازد که به زندگی بشر امروز، معنا دهد؟ و اگر هست، چیست؟
قرآن اولا میگوید جهان چگونه جایی است. همه ما میدانیم که گزارههای قرآنی، یا هنجاری و توصیهایاند یا توصیفی. اما گذشته از این تقسیمبندیها، قرآن توضیح میدهد که دنیا چگونه جایی است. سپس میگوید شما چگونهاید و انسان چگونه موجودی است؟ اما پیش از همه میگوید غایت، چیست؟ اینها همه سؤالهایی بود که در مجموعه معنای زندگی، مطرح شده است.
ما همین را توضیح میدهیم و میگوییم این کتاب قرآن این ظرفیت را دارد و این دعوت جدید است. میگوییم قرآن کتابی هست که یکسری ایستگاه را مطرح میکند.
🔹قرآن غایت را هم مشخص میسازد. در آیه دوم سوره رعده میفرماید: (اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّی یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ)؛
همه ماجرا برای لقاء است؛ یعنی کل دستگاه برای این است که قرار است دیداری رخ دهد. خدا میداند چگونه سخن بگوید و اگر چیز دیگری مد نظرش بود، واژگان دیگری به کار میبرد.
🔹اما انسان چه مسیری را باید بپیماید. این مسیر با یک میثاق، آغاز میگردد و همه از ماهیت این میثاق، آگاهی داریم. خداوند درباره آن میفرماید: (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَی شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ). میدانیم که انسان امانتدار الهی است و میثاق او دمبهدم، تجدید میگردید. چنانکه از تفاسیر و روایات ما بر میآید، تجدید این میثاق با بلا و مشکلاتی که دمبهدم برای انسان، پیش میآید، تجدید میگردد. این بلا بسیار جدی است و مسیری را میسازد که مدام در برابر پای آدمی، سنگاندازی میشود.
🌐مشاهده متن کامل مقاله در سایت
https://t.me/andishedinimoaser
✍️زهرا اخوان صراف
🔹آیا ایستگاههای قرآنی هست که بتواند کلانروایتی بسازد که به زندگی بشر امروز، معنا دهد؟ و اگر هست، چیست؟
قرآن اولا میگوید جهان چگونه جایی است. همه ما میدانیم که گزارههای قرآنی، یا هنجاری و توصیهایاند یا توصیفی. اما گذشته از این تقسیمبندیها، قرآن توضیح میدهد که دنیا چگونه جایی است. سپس میگوید شما چگونهاید و انسان چگونه موجودی است؟ اما پیش از همه میگوید غایت، چیست؟ اینها همه سؤالهایی بود که در مجموعه معنای زندگی، مطرح شده است.
ما همین را توضیح میدهیم و میگوییم این کتاب قرآن این ظرفیت را دارد و این دعوت جدید است. میگوییم قرآن کتابی هست که یکسری ایستگاه را مطرح میکند.
🔹قرآن غایت را هم مشخص میسازد. در آیه دوم سوره رعده میفرماید: (اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّی یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ)؛
همه ماجرا برای لقاء است؛ یعنی کل دستگاه برای این است که قرار است دیداری رخ دهد. خدا میداند چگونه سخن بگوید و اگر چیز دیگری مد نظرش بود، واژگان دیگری به کار میبرد.
🔹اما انسان چه مسیری را باید بپیماید. این مسیر با یک میثاق، آغاز میگردد و همه از ماهیت این میثاق، آگاهی داریم. خداوند درباره آن میفرماید: (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَی شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ). میدانیم که انسان امانتدار الهی است و میثاق او دمبهدم، تجدید میگردید. چنانکه از تفاسیر و روایات ما بر میآید، تجدید این میثاق با بلا و مشکلاتی که دمبهدم برای انسان، پیش میآید، تجدید میگردد. این بلا بسیار جدی است و مسیری را میسازد که مدام در برابر پای آدمی، سنگاندازی میشود.
🌐مشاهده متن کامل مقاله در سایت
https://t.me/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
andisheh.moaser@gmail.com
https://t.me/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
andisheh.moaser@gmail.com
https://t.me/andishedini
به همین زیبایی است
به همین رنگارنگی
به همین دلبری
اگر کلید خزانهها و سلاح ارتشها در دست عقیدهها نبود
#رضا_بابایی
به همین رنگارنگی
به همین دلبری
اگر کلید خزانهها و سلاح ارتشها در دست عقیدهها نبود
#رضا_بابایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 صدای اذان صبح بعد از شب وحشت، آتش و کشتار در رفح
صدای اذان را میشنوید!
مؤذن اذان نگو …
صدای اذان را میشنوید!
مؤذن اذان نگو …
کانال نو اندیشی دینی کیان
🔴 صدای اذان صبح بعد از شب وحشت، آتش و کشتار در رفح صدای اذان را میشنوید! مؤذن اذان نگو …
آنان که شیپور جنگ می دمند
آنان که دعای باریدن گلوله را از آسمانها دارند
آنان که در خانههایشان نشسته و برای مردمانی بیگناه، سرود مرگ میخوانند
نمیدانند که کودکان نجات یافتهی امروز از میدان نبرد
همان هیولاهای فردا هستند که جهان را زشت میبینند، به شکل جنگ
هیچ چیزی از جان یک انسان بیگناه با ارزشتر نیست
نه دین... نه تعصب... نه خاک...
و نه فریادی که در یورشها زده میشود
(هر مملکتی با شعار مختص خود)
نجات یافتگان جنگ
از جهان تنفری بیش از قبل دارند
و این یعنی نابودی عشق
- علی مصطفی زاده
آنان که دعای باریدن گلوله را از آسمانها دارند
آنان که در خانههایشان نشسته و برای مردمانی بیگناه، سرود مرگ میخوانند
نمیدانند که کودکان نجات یافتهی امروز از میدان نبرد
همان هیولاهای فردا هستند که جهان را زشت میبینند، به شکل جنگ
هیچ چیزی از جان یک انسان بیگناه با ارزشتر نیست
نه دین... نه تعصب... نه خاک...
و نه فریادی که در یورشها زده میشود
(هر مملکتی با شعار مختص خود)
نجات یافتگان جنگ
از جهان تنفری بیش از قبل دارند
و این یعنی نابودی عشق
- علی مصطفی زاده
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
◾️همراه با آزادگان جهان
در کنار مردم فلسطین
✍️ زهرا رهنورد
زندان اختر
بهنام خدا
صهیونیسم و نتانیاهو در ادامه نسلکشی ملت فلسطین و در جلوی چشم جهانیان، آوارگان پناهنده در رفح را، از زنان و کودکان تا سایر غیرنظامیان، به آتش و خون کشید. مصیبت آنقدر سنگین است که جنایتکاری چون نتانیاهو که دستش تا مرفق به خون آغشته است به تراژیک بودن این جنایت اقرار میکند.
من با دریغ و افسوس همراه با آزادگان جهان و اعتراض سراسری دانشگاهیان در کنار مردم فلسطین ایستادهام و خواهان پایان دادن به این نسلکشی و تشکیل دولتی مستقل برای فلسطینام تا این مردم مستعد و خلاق، با امنیت و آرامش و شادی به رشد و توسعه و شکوفایی دست یابند.
حصر- زهرا رهنورد
استاد پیشین دانشگاه تهران
۸ خرداد ۱۴۰۳
@kaleme
در کنار مردم فلسطین
✍️ زهرا رهنورد
زندان اختر
بهنام خدا
صهیونیسم و نتانیاهو در ادامه نسلکشی ملت فلسطین و در جلوی چشم جهانیان، آوارگان پناهنده در رفح را، از زنان و کودکان تا سایر غیرنظامیان، به آتش و خون کشید. مصیبت آنقدر سنگین است که جنایتکاری چون نتانیاهو که دستش تا مرفق به خون آغشته است به تراژیک بودن این جنایت اقرار میکند.
من با دریغ و افسوس همراه با آزادگان جهان و اعتراض سراسری دانشگاهیان در کنار مردم فلسطین ایستادهام و خواهان پایان دادن به این نسلکشی و تشکیل دولتی مستقل برای فلسطینام تا این مردم مستعد و خلاق، با امنیت و آرامش و شادی به رشد و توسعه و شکوفایی دست یابند.
حصر- زهرا رهنورد
استاد پیشین دانشگاه تهران
۸ خرداد ۱۴۰۳
@kaleme
وقتی جامعه سالم است كه آراء همه از صدر تا ذيل مورد بررسی قرار گيرند و هيچكسی از آن مستثنی نباشد.
اختصاص دادن نقد و بررسي به چند متفكر و مصونيت ديگران به هر دليل، از نقد شدن، امری غيرانسانی و ظالمانهترين كاری است كه ميتوان انجام داد.
به تعبير قرآن: «تلك اذاً قسمهٌ ضيزی» اين تقسيمی است بسيار ظالمانه.
لذا همه افراد بايد مورد نقد و بررسی قرار گيرند. هركس سخنی گفت بايد جوابگوی سخن خود باشد.
به تعبير سادهتر، هر كه از ما مطالبه قبول كرد ما حق داريم از او مطالبه دليل كنيم.
به بيان بهتر اگر كسی رأيی گفت و از ما خواست آنرا بپذيريم، ما نيز حق داريم از او مطالبه دليل نمایيم.
بنابراين هيچكس، فوق سوال، بررسی و نقد نيست.
به اعتقاد بنده، جامعه ما وقتی سعادت اين جهانی- اگر نگویيم آن جهانی - را خواهد ديد كه همه، معروض بررسی و نقد قرار گيرند.
اين كه افرادی به هر دليلی مصون از اين قاعده شوند قابل دفاع نيست.
مصطفی ملکیان
اختصاص دادن نقد و بررسي به چند متفكر و مصونيت ديگران به هر دليل، از نقد شدن، امری غيرانسانی و ظالمانهترين كاری است كه ميتوان انجام داد.
به تعبير قرآن: «تلك اذاً قسمهٌ ضيزی» اين تقسيمی است بسيار ظالمانه.
لذا همه افراد بايد مورد نقد و بررسی قرار گيرند. هركس سخنی گفت بايد جوابگوی سخن خود باشد.
به تعبير سادهتر، هر كه از ما مطالبه قبول كرد ما حق داريم از او مطالبه دليل كنيم.
به بيان بهتر اگر كسی رأيی گفت و از ما خواست آنرا بپذيريم، ما نيز حق داريم از او مطالبه دليل نمایيم.
بنابراين هيچكس، فوق سوال، بررسی و نقد نيست.
به اعتقاد بنده، جامعه ما وقتی سعادت اين جهانی- اگر نگویيم آن جهانی - را خواهد ديد كه همه، معروض بررسی و نقد قرار گيرند.
اين كه افرادی به هر دليلی مصون از اين قاعده شوند قابل دفاع نيست.
مصطفی ملکیان
Forwarded from BBCPersian
شیرازه_کتابخانه_قرن_من_قاتل_پسرتان_هستم.mp3
26.8 MB